دلیل قرآنی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] (.*)\s' به 'ه = $1 | پاسخ = $3 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-| پاسخ‌دهنده = ]] پژوهشگران +| پاسخ‌دهنده = | پاسخ = پژوهشگران))
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] (.*)\s' به 'ه = $1 | پاسخ = $3 ')
خط ۳۶: خط ۳۶:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین بخارایی‌زاده؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین بخارایی‌زاده؛
| تصویر = 11805.jpg
| تصویر = 11805.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید حبیب بخارایی‌زاده|بخارایی‌زاده]]]]
| پاسخ‌دهنده = سید حبیب بخارایی‌زاده
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید حبیب بخارایی‌زاده]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت (پایان‌نامه)|علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید حبیب بخارایی‌زاده]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت (پایان‌نامه)|علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
:::::: «{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}<ref> بگو: کافى است که خداوند، و کسى که علم کتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!؛سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> در این [[آیه شریفه]] سخن از کسانی به میان آمده است که دارای [[علم]] الکتابند. اطلاق [[علم الکتاب]] دلالت دارد بر آنکه تمامی [[علوم]] موجود در کتاب نزد آنان است نه مقداری از آن. که در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي]]}}<ref>«امّا کسى که دانشى از کتاب آسمانى داشت گفت: پیش از آن‌که چشم بر هم زنى، آن‌را نزد تو خواهم آورد! و هنگامى که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است». سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> بدان اشاره رفته است. چه آنکه فرق واضحی است بین {{متن قرآن|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} و {{متن قرآن|عِلْمُ الْكِتَابِ}}. {{متن قرآن|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} یعنی مقداری از [[علم]] موجود در کتاب و {{متن قرآن|عِلْمُ الْكِتَابِ}} یعنی تمامی [[علم]] موجود در کتاب. [[علم]] همه اشیاء رد کتاب موجود است هیچ چیزی که شیء بر آن [[صادق]] باشد نیست مگر اینکه در کتاب بیان گشته است. بنابراین تمامی عوالم وجود چه مادی و چه مجرد در کتاب موجود است. و کسانی هم هستند که واجد تمام این علومند و نه فقط مقداری از آن. حال باید دانست که اینها چه کسانی اند؟ [[روایات]] فراوانی در این باب وارد شده است که تعیین می‌نماید {{متن قرآن|مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}} [[ائمه|ائمه هدی]]{{عم}} می‌باشند ففقط در کتاب [[بصائر الدرجات]] ۲۳ [[روایت]] وجود دارد که صریحا مصداق [[آیه]] را [[امامان معصوم]] معرفی می‌کند.
:::::: «{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}<ref> بگو: کافى است که خداوند، و کسى که علم کتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!؛سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> در این [[آیه شریفه]] سخن از کسانی به میان آمده است که دارای [[علم]] الکتابند. اطلاق [[علم الکتاب]] دلالت دارد بر آنکه تمامی [[علوم]] موجود در کتاب نزد آنان است نه مقداری از آن. که در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي]]}}<ref>«امّا کسى که دانشى از کتاب آسمانى داشت گفت: پیش از آن‌که چشم بر هم زنى، آن‌را نزد تو خواهم آورد! و هنگامى که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است». سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> بدان اشاره رفته است. چه آنکه فرق واضحی است بین {{متن قرآن|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} و {{متن قرآن|عِلْمُ الْكِتَابِ}}. {{متن قرآن|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} یعنی مقداری از [[علم]] موجود در کتاب و {{متن قرآن|عِلْمُ الْكِتَابِ}} یعنی تمامی [[علم]] موجود در کتاب. [[علم]] همه اشیاء رد کتاب موجود است هیچ چیزی که شیء بر آن [[صادق]] باشد نیست مگر اینکه در کتاب بیان گشته است. بنابراین تمامی عوالم وجود چه مادی و چه مجرد در کتاب موجود است. و کسانی هم هستند که واجد تمام این علومند و نه فقط مقداری از آن. حال باید دانست که اینها چه کسانی اند؟ [[روایات]] فراوانی در این باب وارد شده است که تعیین می‌نماید {{متن قرآن|مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}} [[ائمه|ائمه هدی]]{{عم}} می‌باشند ففقط در کتاب [[بصائر الدرجات]] ۲۳ [[روایت]] وجود دارد که صریحا مصداق [[آیه]] را [[امامان معصوم]] معرفی می‌کند.
:::::: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ}}<ref>سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانه‌رو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> [[استدلال]] به این [[آیه شریفه]] هم متوقف است به اینکه در ابتدا [[علوم]] موجود در کتاب مشخص گردد و سپس مصادیق {{متن قرآن|الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}} که [[وارث]] آن علومند و سابقون بالخیراتند. مسأله اول ذیل [[آیه]] مورد بحث قرار گرفت و روشن شد که بر اساس [[آیات]] کریمه {{متن قرآن|مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ}}<ref>سوره انعام، آیه ۳۸.</ref> و {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}<ref>سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> هرچیزی که عنوان شیء بر آن [[صادق]] باشد [[علوم]] مربوط به آن در کتاب موجود است و اطلاق آن هم تمامی اشیاء را شامل می‌شود و هم [[علم غیب فعلی یا حضوری یا دائمی و احاطی به چه معناست؟ (پرسش)|بالفعل بودن این علم]] را ثابت می‌نماید.(...) و اما مسأله دوم که مراد از [[بندگان]] [[برگزیده]] باشد در [[روایات]] زیادی تعیین شده است. این [[روایات]] [[بندگان]] بررگزیده و سابقون به خیرات را [[اهل بیت]] [[عصمت]] می‌دانند.
:::::: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ}}<ref>سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانه‌رو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> [[استدلال]] به این [[آیه شریفه]] هم متوقف است به اینکه در ابتدا [[علوم]] موجود در کتاب مشخص گردد و سپس مصادیق {{متن قرآن|الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}} که [[وارث]] آن علومند و سابقون بالخیراتند. مسأله اول ذیل [[آیه]] مورد بحث قرار گرفت و روشن شد که بر اساس [[آیات]] کریمه {{متن قرآن|مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ}}<ref>سوره انعام، آیه ۳۸.</ref> و {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}<ref>سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> هرچیزی که عنوان شیء بر آن [[صادق]] باشد [[علوم]] مربوط به آن در کتاب موجود است و اطلاق آن هم تمامی اشیاء را شامل می‌شود و هم [[علم غیب فعلی یا حضوری یا دائمی و احاطی به چه معناست؟ (پرسش)|بالفعل بودن این علم]] را ثابت می‌نماید.(...) و اما مسأله دوم که مراد از [[بندگان]] [[برگزیده]] باشد در [[روایات]] زیادی تعیین شده است. این [[روایات]] [[بندگان]] بررگزیده و سابقون به خیرات را [[اهل بیت]] [[عصمت]] می‌دانند.
خط ۴۷: خط ۴۷:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین دیاری بیدگلی، آقای قاسمی و خانم نیری؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین دیاری بیدگلی، آقای قاسمی و خانم نیری؛
| تصویر = 136859.jpg
| تصویر = 136859.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد تقی دیاری بیدگلی|دیاری بیدگلی]]]]
| پاسخ‌دهنده = محمد تقی دیاری بیدگلی
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد تقی دیاری بیدگلی]]'''، '''آقای [[حسین قاسمی]]''' و '''خانم [[عصمت نیری]]''' در مقاله ''«[[بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی (مقاله)|بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد تقی دیاری بیدگلی]]'''، '''آقای [[حسین قاسمی]]''' و '''خانم [[عصمت نیری]]''' در مقاله ''«[[بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی (مقاله)|بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
:::::: «در [[قرآن کریم]] به طرق گوناگونی [[علم غیب]] برای غیر [[خدا]] ثابت شده است:  
:::::: «در [[قرآن کریم]] به طرق گوناگونی [[علم غیب]] برای غیر [[خدا]] ثابت شده است:  
:::::#'''اظهار [[غیب]] بر [[رسولان]]:''' [[قرآن]] تصریح می‌کند که [[خداوند]] با اینکه [[عالم به غیب]] است، آن را بر فرستادگان [[مرضی]] خود اظهار می‌کند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد.</ref> و نمی‌توان [[ملائکه]] را مشمول استثنا دانست. علاوه بر این، جمله {{متن قرآن|فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا}} فقط شامل اهل [[دنیا]] می‌شود که در روی [[زمین]] [[زندگی]] می‌کنند و اگر بنا باشد از سکنه [[زمین]] [[تجاوز]] کنیم تا شامل [[ملائکه]] هم باشد، باید مردگان را هم، که امور [[آخرت]] را که به [[نص]] [[قرآن]] [[غیب]] این عالم است می‌بینند، مشمول استثنا بدانیم، حال آنکه قطعاً مشمول نیستند، زیرا اگر مردگان هم مشمول باشند دیگر حتی یک نفر هم تحت عموم باقی نمی‌ماند. چون هر [[انسان]] زمینی روزی از [[دنیا]] می‌رود و [[غیب]] عالم را می‌بیند و در [[روز قیامت]] که {{متن قرآن|يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ}}<ref>سوره هود آیه ۱۰۳.</ref>؛ و نیز {{متن قرآن|ذَلِكَ يَوْمٌ مَّشْهُودٌ}}<ref>سوره هود آیه ۱۰۳.</ref> درباره‌اش فرموده، تمامی [[مردم]] یک جا [[مبعوث]] می‌شوند، و [[غیب]] عالم برای همه مشهود می‌گردد، پس همان طور که اموات مشمول استثنا نیستند، به این [[دلیل]] که عالم اموات غیر این عالم است، [[ملائکه]] نیز مشمول نیستند. زیرا عالمشان غیر از این عالم است<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج ۲۰، ص ۸۸.</ref>؛ و آیا این [[آیه]] مختص به [[پیامبر]]{{صل}} است؟ چنان‌که برخی درباره استثنای فوق گفته‌اند، این [[آیه]] مختص [[پیامبران]] است. چون لفظ [[رسول]] دارد. لذا شامل [[ائمه]]{{عم}} نمی‌شود و [[علم غیب]] آنها را اثبات نمی‌کند. توضیح اینکه طبق صدر [[آیه]] هیچ کس از [[غیب]] خبر ندارد. این [[حکم]] عام است و همۀ افراد را شامل می‌شود. اما طبق ذیل [[آیه]]، فقط [[رسولان]] [[پسندیده]] استثنا می‌شوند. لذا غیر از آنها یعنی [[امامان]]{{عم}} و سایر [[مردم]] تحت عموم نداشتن [[علم غیب]] باقی می‌مانند<ref>سبحانی، آگاهی سوم؛ ۱۹۰.</ref>. جواب: از آنجایی که [[ائمه]]{{عم}} مصدر علمشان را "فراگیری از [[صاحب]] [[دانش]]" قرار داده‌اند و از [[پیامبر]]{{صل}} [[ارث]] می‌برند، باز هم [[علم]] به [[غیب]] دارند؛ یعنی وقتی [[خداوند]] [[غیب]] را طبق این [[آیه]] بر [[پیامبر]]{{صل}} اظهار کرده و [[پیامبر]]{{صل}} هم آن را برای [[ائمه]] به [[ارث]] می‌گذارد، [[امامان]]{{عم}} هم از [[علم غیب]] برخوردار می‌شوند. در نتیجه این استثنای دیگری بر [[آیه]] یا [[تأویل]] آن نیست<ref>سبحانی، مفاهیم القرآن؛ ج۳، ۴۰۶.</ref>.
:::::#'''اظهار [[غیب]] بر [[رسولان]]:''' [[قرآن]] تصریح می‌کند که [[خداوند]] با اینکه [[عالم به غیب]] است، آن را بر فرستادگان [[مرضی]] خود اظهار می‌کند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد.</ref> و نمی‌توان [[ملائکه]] را مشمول استثنا دانست. علاوه بر این، جمله {{متن قرآن|فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا}} فقط شامل اهل [[دنیا]] می‌شود که در روی [[زمین]] [[زندگی]] می‌کنند و اگر بنا باشد از سکنه [[زمین]] [[تجاوز]] کنیم تا شامل [[ملائکه]] هم باشد، باید مردگان را هم، که امور [[آخرت]] را که به [[نص]] [[قرآن]] [[غیب]] این عالم است می‌بینند، مشمول استثنا بدانیم، حال آنکه قطعاً مشمول نیستند، زیرا اگر مردگان هم مشمول باشند دیگر حتی یک نفر هم تحت عموم باقی نمی‌ماند. چون هر [[انسان]] زمینی روزی از [[دنیا]] می‌رود و [[غیب]] عالم را می‌بیند و در [[روز قیامت]] که {{متن قرآن|يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ}}<ref>سوره هود آیه ۱۰۳.</ref>؛ و نیز {{متن قرآن|ذَلِكَ يَوْمٌ مَّشْهُودٌ}}<ref>سوره هود آیه ۱۰۳.</ref> درباره‌اش فرموده، تمامی [[مردم]] یک جا [[مبعوث]] می‌شوند، و [[غیب]] عالم برای همه مشهود می‌گردد، پس همان طور که اموات مشمول استثنا نیستند، به این [[دلیل]] که عالم اموات غیر این عالم است، [[ملائکه]] نیز مشمول نیستند. زیرا عالمشان غیر از این عالم است<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج ۲۰، ص ۸۸.</ref>؛ و آیا این [[آیه]] مختص به [[پیامبر]]{{صل}} است؟ چنان‌که برخی درباره استثنای فوق گفته‌اند، این [[آیه]] مختص [[پیامبران]] است. چون لفظ [[رسول]] دارد. لذا شامل [[ائمه]]{{عم}} نمی‌شود و [[علم غیب]] آنها را اثبات نمی‌کند. توضیح اینکه طبق صدر [[آیه]] هیچ کس از [[غیب]] خبر ندارد. این [[حکم]] عام است و همۀ افراد را شامل می‌شود. اما طبق ذیل [[آیه]]، فقط [[رسولان]] [[پسندیده]] استثنا می‌شوند. لذا غیر از آنها یعنی [[امامان]]{{عم}} و سایر [[مردم]] تحت عموم نداشتن [[علم غیب]] باقی می‌مانند<ref>سبحانی، آگاهی سوم؛ ۱۹۰.</ref>. جواب: از آنجایی که [[ائمه]]{{عم}} مصدر علمشان را "فراگیری از [[صاحب]] [[دانش]]" قرار داده‌اند و از [[پیامبر]]{{صل}} [[ارث]] می‌برند، باز هم [[علم]] به [[غیب]] دارند؛ یعنی وقتی [[خداوند]] [[غیب]] را طبق این [[آیه]] بر [[پیامبر]]{{صل}} اظهار کرده و [[پیامبر]]{{صل}} هم آن را برای [[ائمه]] به [[ارث]] می‌گذارد، [[امامان]]{{عم}} هم از [[علم غیب]] برخوردار می‌شوند. در نتیجه این استثنای دیگری بر [[آیه]] یا [[تأویل]] آن نیست<ref>سبحانی، مفاهیم القرآن؛ ج۳، ۴۰۶.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش