دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اشعریه در باره علم غیب چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۵۳
، ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})) |
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین ربانی گلپایگانی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین ربانی گلپایگانی؛ | ||
| تصویر = 1103557498.jpg | | تصویر = 1103557498.jpg | ||
| پاسخدهنده = علی ربانی گلپایگانی | | پاسخدهنده = علی ربانی گلپایگانی | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی ربانی گلپایگانی]]''' در کتاب ''«[[ امامت در بینش اسلامی (کتاب)|امامت در بینش اسلامی]]»'' در این باره گفته است: | |||
::::::«متکلمان اشعری نیز علم به احکام اسلامی را از اوصاف [[امام]] دانستهاند در این جا سخنان برخی از بزرگان اشاعره از نظر میگذرانیم: | ::::::«متکلمان اشعری نیز علم به احکام اسلامی را از اوصاف [[امام]] دانستهاند در این جا سخنان برخی از بزرگان اشاعره از نظر میگذرانیم: | ||
::::::*[[باقلانی]]: [[امام]] باید از نظر علم در حدی باشد که در مورد قاضی لازم است. وی سپس به کفایت و بصیرت سیاسی [[امام]] اشاره کرده و گفته است: از دیگر شرایط [[امام]] این است که در مورد امور مربوط به جنگ فرماندهی سپاه و پاس داری از کیان اسلام و امت اسلامیاز بصیرت کافی برخوردار باشد<ref>تمهید الاوائل و تلخیص الدلایل؛ ص ۴۷۱.</ref>. | ::::::*[[باقلانی]]: [[امام]] باید از نظر علم در حدی باشد که در مورد قاضی لازم است. وی سپس به کفایت و بصیرت سیاسی [[امام]] اشاره کرده و گفته است: از دیگر شرایط [[امام]] این است که در مورد امور مربوط به جنگ فرماندهی سپاه و پاس داری از کیان اسلام و امت اسلامیاز بصیرت کافی برخوردار باشد<ref>تمهید الاوائل و تلخیص الدلایل؛ ص ۴۷۱.</ref>. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه؛ | ||
| تصویر = 11172.jpg | | تصویر = 11172.jpg | ||
| پاسخدهنده = عبدالحسین خسروپناه | | پاسخدهنده = عبدالحسین خسروپناه | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[عبدالحسین خسروپناه]]''' در کتاب ''«[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]»'' در این باره گفته است: | |||
:::::*«[[قاضی ابوبکر باقلانی]] از متکلمان برجسته اشاعره، در خصوص احراز منصب [[خلافت]]، سه شرط از جمله علم در حد قضاوت را معتبر میداند و [[علم غیب]] را برای امام لازم نمیداند.<ref>تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل، ص ۴۷۱.</ref> دیدگاه [[اهل سنت]] درباره [[علم امام]]، مبتنی بر تبیین آنها از حقیقت [[امامت]] است. وقتی [[امامت]]، استمرار نبوت [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} دانسته شود و تنها مجری احکام اسلام به صورت اجتهادی باشد، بیشک علم امام به صورت حداقلی و در حد قاضی و مفتی و مجتهد ضرورت دارد. | :::::*«[[قاضی ابوبکر باقلانی]] از متکلمان برجسته اشاعره، در خصوص احراز منصب [[خلافت]]، سه شرط از جمله علم در حد قضاوت را معتبر میداند و [[علم غیب]] را برای امام لازم نمیداند.<ref>تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل، ص ۴۷۱.</ref> دیدگاه [[اهل سنت]] درباره [[علم امام]]، مبتنی بر تبیین آنها از حقیقت [[امامت]] است. وقتی [[امامت]]، استمرار نبوت [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} دانسته شود و تنها مجری احکام اسلام به صورت اجتهادی باشد، بیشک علم امام به صورت حداقلی و در حد قاضی و مفتی و مجتهد ضرورت دارد. | ||
:::::*برخی از [[اهل سنت]] مانند: [[فخر رازی]]، مباحث زیادی، پیرامون [[علم غیب]] امام مطرح نکرده است؛ اما بر اساس اعتقاد وی به جایگاه و منزلت حکومتی و دنیوی [[امام]]{{ع}} و خلیفه، میتوان نفی هرگونه [[علم غیب]] و علوم غیر دینی را از امام به او نسبت داد. [[فخر رازی]] [[آیا همه پیامبران علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)|علم غیب انبیا]] را به معنای آگاهی آنها از امور وحیانی میداند. وی در ذیل تفسیر آیه۴۱ سوره طور {{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ}}<ref>«یا مگر غیب نزد آنان است که (از روی آن) مینویسند؟»</ref> میفرماید: "آنچه از علوم غیبی در نزد [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} هست، علم به امور و اسرار و احکام و اخبار فراوان را از طریق [[وحی]] کسب میکند و به آنها یقین پیدا میکند."<ref>مفاتیح الغیب، ج۱۰، ص ۲۲۱.</ref> این تفسیر، ناتمام است؛ برای اینکه چگونه ممکن است [[غیب در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)|لفظ غیب که به معنای پوشیده از حس است]] و معنای عامی دارد و در برابر [[شهود]] قرار دارد؛ تنها بر یک مصداق، یعنی وحی حمل گردد.<ref>لسان العرب، ج۱، ص ۶۵۴؛ تاج العروس، ج۲، ص ۲۵۹.</ref> اگر مقصود این باشد که گرچه [[غیب]] به معنای عامی به کار میرود؛ ولی [[وحی]] الهی تنها راه دریافت شناخت غیبی است؛ پاسخ میدهیم که آیات و روایات، راه دستیابی به امور و حقایق غیبی را منحصر در [[وحی]] ندانستهاند و راههای دیگری، همچون [[الهام]] و رؤیای صادق و آموختن و تعلیم از [[پیامبر]]{{صل}} را برای کسب معرفت به [[غیب]]، بیان کردهاند»<ref>[[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]] ص۳۷۲-۳۷۹.</ref>. | :::::*برخی از [[اهل سنت]] مانند: [[فخر رازی]]، مباحث زیادی، پیرامون [[علم غیب]] امام مطرح نکرده است؛ اما بر اساس اعتقاد وی به جایگاه و منزلت حکومتی و دنیوی [[امام]]{{ع}} و خلیفه، میتوان نفی هرگونه [[علم غیب]] و علوم غیر دینی را از امام به او نسبت داد. [[فخر رازی]] [[آیا همه پیامبران علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)|علم غیب انبیا]] را به معنای آگاهی آنها از امور وحیانی میداند. وی در ذیل تفسیر آیه۴۱ سوره طور {{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ}}<ref>«یا مگر غیب نزد آنان است که (از روی آن) مینویسند؟»</ref> میفرماید: "آنچه از علوم غیبی در نزد [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} هست، علم به امور و اسرار و احکام و اخبار فراوان را از طریق [[وحی]] کسب میکند و به آنها یقین پیدا میکند."<ref>مفاتیح الغیب، ج۱۰، ص ۲۲۱.</ref> این تفسیر، ناتمام است؛ برای اینکه چگونه ممکن است [[غیب در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)|لفظ غیب که به معنای پوشیده از حس است]] و معنای عامی دارد و در برابر [[شهود]] قرار دارد؛ تنها بر یک مصداق، یعنی وحی حمل گردد.<ref>لسان العرب، ج۱، ص ۶۵۴؛ تاج العروس، ج۲، ص ۲۵۹.</ref> اگر مقصود این باشد که گرچه [[غیب]] به معنای عامی به کار میرود؛ ولی [[وحی]] الهی تنها راه دریافت شناخت غیبی است؛ پاسخ میدهیم که آیات و روایات، راه دستیابی به امور و حقایق غیبی را منحصر در [[وحی]] ندانستهاند و راههای دیگری، همچون [[الهام]] و رؤیای صادق و آموختن و تعلیم از [[پیامبر]]{{صل}} را برای کسب معرفت به [[غیب]]، بیان کردهاند»<ref>[[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]] ص۳۷۲-۳۷۹.</ref>. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۸. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۸. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ | ||
| تصویر = 15207.jpg | | تصویر = 15207.jpg | ||
| پاسخدهنده = علی اصغر رضوانی | | پاسخدهنده = علی اصغر رضوانی | ||
| پاسخ = آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[علم و سلطه غیبی اولیا (کتاب)|علم و سلطه غیبی اولیا]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«[[غزالی]] میگوید: برای او صفتی است که به واسطه آن آنچه که در [[غیب]] تحقق خواهد یافت درک میکند؛ یا در بیداری و یا در خواب؛ زیرا به واسطه آن است که [[لوح محفوظ]] را مطالعه کرده و در آن [[غیب]] را میبیند و همچنین میگوید: و هرچه باطن صاف گردد آنچه که زود است در آینده تحقق پیدا کند در حدقه قلب کشف میشود، همانگونه که ورود مکه برای [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} در خواب کشف شد تا اینکه گفته خداوند متعال: به طور قطع برای رسولش رؤیا به حق تحقق یافت نازل شد.<ref>احیاء علوم دین، ج۴، ص ۵۰۴.</ref>. | ::::::«[[غزالی]] میگوید: برای او صفتی است که به واسطه آن آنچه که در [[غیب]] تحقق خواهد یافت درک میکند؛ یا در بیداری و یا در خواب؛ زیرا به واسطه آن است که [[لوح محفوظ]] را مطالعه کرده و در آن [[غیب]] را میبیند و همچنین میگوید: و هرچه باطن صاف گردد آنچه که زود است در آینده تحقق پیدا کند در حدقه قلب کشف میشود، همانگونه که ورود مکه برای [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} در خواب کشف شد تا اینکه گفته خداوند متعال: به طور قطع برای رسولش رؤیا به حق تحقق یافت نازل شد.<ref>احیاء علوم دین، ج۴، ص ۵۰۴.</ref>. | ||
::::::*[[علامه زرقانی]] میگوید: و بهطور حتم روایات متواتر رسیده و معانی آنها اتفاق پیدا کرده بر اینکه [[پیامبر]]{{صل}} از [[غیب]] اطلاع داشته آنگونه که عیاض گفته است.<ref>شرح الزرقانی علی المواهب اللدنیة، ج۷، ص ۲۲۸.</ref>. | ::::::*[[علامه زرقانی]] میگوید: و بهطور حتم روایات متواتر رسیده و معانی آنها اتفاق پیدا کرده بر اینکه [[پیامبر]]{{صل}} از [[غیب]] اطلاع داشته آنگونه که عیاض گفته است.<ref>شرح الزرقانی علی المواهب اللدنیة، ج۷، ص ۲۲۸.</ref>. |