جز
جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
| پاسخدهنده = سید علی حسینی خامنهای | | پاسخدهنده = سید علی حسینی خامنهای | ||
| پاسخ = آیتالله '''[[سید علی حسینی خامنهای]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت از منظر ولایت (کتاب)|مهدویت از منظر ولایت]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آیتالله '''[[سید علی حسینی خامنهای]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت از منظر ولایت (کتاب)|مهدویت از منظر ولایت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«یک بعد، این است که [[انتظار]] به معنای قانع نشدن به وضع موجود است. [[انتظار]] داریم یعنی هرچه خیر و عمل خوب انجام دادیم و به وجود آمده، کم و غیرکافی است و منتظریم تا ظرفیت [[نیکی]] عالم پر بشود. یک بعد دیگر از [[ابعاد انتظار]]، [[دل]] گرمی [[مؤمنین]] نسبت به [[آینده]] است. [[انتظار]] [[مؤمن]]، یعنی این که [[تفکر]] [[الهی]] - این [[اندیشه]] روشنی که [[وحی]] بر [[مردم]] عرضه کرده است - یک روز سراسر [[زندگی]] [[بشر]] را فرا خواهد گرفت. یک بعد [[انتظار]] این است که [[منتظر]] با [[شوق]] و [[امید]] حرکت بکند. [[انتظار]] یعنی [[امید]]<ref>سخنرانی در دیدار با اقشار مختلف مردم و میهمانان داخلی و خارجی شرکت کننده در سمینار تبیین حکم تاریخی حضرت امام خمینی، در سالروز میلاد امام عصر{{ع}}، ۱۱/۱۲/۶۹.</ref>. | |||
::::::یکی از [[ابعاد انتظار]]، [[اعتماد]] و [[امیدواری]] به [[آینده]] و مأیوس نبودن است همین [[روح]] [[انتظار]] است که به [[انسان]] [[تعلیم]] میدهد تا در راه خیر و [[صلاح]] [[مبارزه]] کند. اگر [[انتظار]] و [[امید]] نباشد، [[مبارزه]] معنی ندارد و اگر [[اطمینان]] به [[آینده]] هم نباشد، [[انتظار]] معنی ندارد. [[انتظار واقعی]] با [[اطمینان]] و [[اعتماد]] ملازم است. کسی که شما میدانید خواهد آمد، انتظارش را میکشید و [[انتظار]] کسی که به آمدنش [[اعتماد]] و [[اطمینان]] ندارید، انتظاری [[حقیقی]] نیست. [[اعتماد]]، لازمه [[انتظار]] است و این هر دو، ملازم با [[امید]] است و امروز این [[امید]]، امری لازم برای همه [[ملتها]] و [[مردم]] [[دنیا]] میباشد<ref>خجسته سالروز ولادت امام زمان، ۲۲/۱۲ /۶۸.</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]، [[مهدویت از منظر ولایت (کتاب)|مهدویت از منظر ولایت]]، ص۴۵-۴۶.</ref>. | ::::::یکی از [[ابعاد انتظار]]، [[اعتماد]] و [[امیدواری]] به [[آینده]] و مأیوس نبودن است همین [[روح]] [[انتظار]] است که به [[انسان]] [[تعلیم]] میدهد تا در راه خیر و [[صلاح]] [[مبارزه]] کند. اگر [[انتظار]] و [[امید]] نباشد، [[مبارزه]] معنی ندارد و اگر [[اطمینان]] به [[آینده]] هم نباشد، [[انتظار]] معنی ندارد. [[انتظار واقعی]] با [[اطمینان]] و [[اعتماد]] ملازم است. کسی که شما میدانید خواهد آمد، انتظارش را میکشید و [[انتظار]] کسی که به آمدنش [[اعتماد]] و [[اطمینان]] ندارید، انتظاری [[حقیقی]] نیست. [[اعتماد]]، لازمه [[انتظار]] است و این هر دو، ملازم با [[امید]] است و امروز این [[امید]]، امری لازم برای همه [[ملتها]] و [[مردم]] [[دنیا]] میباشد<ref>خجسته سالروز ولادت امام زمان، ۲۲/۱۲ /۶۸.</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]، [[مهدویت از منظر ولایت (کتاب)|مهدویت از منظر ولایت]]، ص۴۵-۴۶.</ref>. | ||
}} | }} | ||
خط ۶۸: | خط ۶۹: | ||
| پاسخدهنده = علی رضا اعرافی | | پاسخدهنده = علی رضا اعرافی | ||
| پاسخ = آیتالله '''[[علی رضا اعرافی]]'''، درمقاله ''«[[انتظار با نگاه تربیتی (مقاله)|انتظار با نگاه تربیتی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آیتالله '''[[علی رضا اعرافی]]'''، درمقاله ''«[[انتظار با نگاه تربیتی (مقاله)|انتظار با نگاه تربیتی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[انتظار]] در [[مکتب]] [[شیعی]] دو چهره و رکن دارد: [[انتظار]] فردی که محور و کانون یک نوع [[جهانی شدن]] به معنای عمیق و همهجانبه است و دیگری خود آن [[جهانی شدن]] و تحول و حادثه بزرگ و فراگیر این دو رکن در [[انتظار]] [[شیعی]] از [[انتظار]] با [[مذاهب]] و مکاتب دیگر متفاوت است وجه تمایز این است که این دو بعد [[انتظار]] کاملاً متشخص است و دقائق و ریزهکاریهای آن تعیین شده است؛ در خصوص رکن اول فرد [[منتظر]] متعین، متشخص، زنده، [[بصیر]] و خبیر است و [[انتظار]] و ارتباط با او، که از مقوله اضافه است، نسبت میان موجود و معدوم نیست بلکه رابطهای است زنده و با [[نشاط]] و پویا و پایدار میان [[مؤمن]] و فردی زنده به عنوان یک الگوی تمام عیار [[بشریت]]، [[انتظار]] اضافه بین موجود و موجود اضافهای زنده است و دارای آثار [[عظیم]] و شگفت روانی و [[تربیتی]] و [[اجتماعی]] رکن دوم [[انتظار]] یعنی آن حادثه و تحول [[تاریخی]] نیز تحولی است تعریف شده، فراگیر همگان را شامل میشود. همه اقلیمها را در مینوردد و مثبت به سمت [[معنویت]] و در جهت تأمین نیازهای بشری و پس از یک دوره [[نومیدی]] با [[اشتیاق]] و علاقه از آن استقبال میشود و حاصل آن یک نوع [[جهانی شدن]] [[معنوی]] و بسیار متعالی خواهد بود»<ref>[[علی رضا اعرافی|اعرافی، علی رضا]]، [[انتظار با نگاه تربیتی (مقاله)|انتظار با نگاه تربیتی]]، ص۱۷.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۷۵: | خط ۷۷: | ||
| پاسخدهنده = عبدالمجید زهادت | | پاسخدهنده = عبدالمجید زهادت | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[انسان]] از زوایای مختلف، دارای ابعاد گوناگون است؛ از سویی از بُعد نظری و عملی برخوردار است و از سوی دیگر، دارای بُعد فردی و [[اجتماعی]] است، و از زاویهای دیگر در کنار بُعد جسمی، بُعد روحی و روانی دارد. [[انتظار]] [[موعود]] جهانی در همه ابعاد زندگی [[منتظر]] تأثیر میگذارد. | |||
در بعد [[فکری]] که زیر بنای اعمال و [[رفتار]] [[انسان]] است، [[باورهای اساسی]] حیات [[آدمی]] را در حصار خود حفظ میکند. به بیان دیگر، [[انتظار]] صحیح میطلبد که [[منتظر]]، بنیانهای [[اعتقادی]] و [[فکری]] خود را تقویت کند، تا در دام مکتبهای انحرافی گرفتار نشود یا به سبب طولانی شدن دوره [[غیبت]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به [[چاه]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] سقوط نکند. | در بعد [[فکری]] که زیر بنای اعمال و [[رفتار]] [[انسان]] است، [[باورهای اساسی]] حیات [[آدمی]] را در حصار خود حفظ میکند. به بیان دیگر، [[انتظار]] صحیح میطلبد که [[منتظر]]، بنیانهای [[اعتقادی]] و [[فکری]] خود را تقویت کند، تا در دام مکتبهای انحرافی گرفتار نشود یا به سبب طولانی شدن دوره [[غیبت]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به [[چاه]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] سقوط نکند. | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۶: | ||
| پاسخدهنده = مجید حیدرینیک | | پاسخدهنده = مجید حیدرینیک | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مجید حیدرینیک]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مجید حیدرینیک]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[انسان]] [[منتظر]] باید از [[آمادگی]] همه جانبه برخوردار باشد؛ [[فکری]] و روحی، برنامه ریزی، عملی. | |||
:::::*'''توانمندیهای [[فکری]]''': سقفهای سنگین و رسالتهای بزرگ، پایههای محکم میخواهند، پایههایی که در [[شعور]] و احساس قرار گرفته باشند. بدین جهت [[رسول خدا]] {{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|لِكُلِّ شَيءٍ دِعَامَةٌ وَ دعَامَةُ هَذَا الدِّينَ الْفِقْهُ وَ الْفَقِيهُ الْوَاحِدُ أَشَدُّ عَلَيَّ الشَّيْطانُ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ}}<ref>نهج الفصاحه، ح ۹۰.</ref>. برای هر چیز، پایهای است؛ اساس [[دین اسلام]]، [[فهم]] عمیق است و یک [[فقیه]] در برابر [[شیطان]]، از هزار [[مسلمان]] [[عبادت]]گزار [بدون [[شناخت]] ] محکمتر و اثرگذارتر است.(...) آن چه یک [[منتظر]] باید در زمینه [[فکری]] به آن مسلح باشد، [[درک]] و [[شناخت]] [[قدر]] خویش است که معیار [[انتخاب]] [[مکتب]] هاست و [[انسان]] را در برابر افکار گوناگون [[راهنمایی]] مینماید و [[انتخاب]] [[بهترین]] را ممکن میسازد. چون بهترینها در شعاری که ارائه میدهند، همراه مقایسهای که در میان این [[شعار]] و [[قدر]] وجود من برقرار میشود، [[انتخاب]] میگردد. با توجه به همین معیار است که میتوانی کار گروهها و مکتبهای گوناگون را نقد بزنی. لازم نیست همه مکاتب را مطالعه کرد، بلکه همین [[قدر]] از مکاتب را باید دانست که طرح آنها برای سرانجام [[انسان]] چیست؟ مثلا وقتی شما میخواهید یک جفت کفش بخرید، تمام کفشهای یک فروشگاه را [[آزمایش]] نمیکنید. اندازه و شماره پا، شما را در [[انتخاب]] [[بهترین]] [[کمک]] میکند | :::::*'''توانمندیهای [[فکری]]''': سقفهای سنگین و رسالتهای بزرگ، پایههای محکم میخواهند، پایههایی که در [[شعور]] و احساس قرار گرفته باشند. بدین جهت [[رسول خدا]] {{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|لِكُلِّ شَيءٍ دِعَامَةٌ وَ دعَامَةُ هَذَا الدِّينَ الْفِقْهُ وَ الْفَقِيهُ الْوَاحِدُ أَشَدُّ عَلَيَّ الشَّيْطانُ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ}}<ref>نهج الفصاحه، ح ۹۰.</ref>. برای هر چیز، پایهای است؛ اساس [[دین اسلام]]، [[فهم]] عمیق است و یک [[فقیه]] در برابر [[شیطان]]، از هزار [[مسلمان]] [[عبادت]]گزار [بدون [[شناخت]] ] محکمتر و اثرگذارتر است.(...) آن چه یک [[منتظر]] باید در زمینه [[فکری]] به آن مسلح باشد، [[درک]] و [[شناخت]] [[قدر]] خویش است که معیار [[انتخاب]] [[مکتب]] هاست و [[انسان]] را در برابر افکار گوناگون [[راهنمایی]] مینماید و [[انتخاب]] [[بهترین]] را ممکن میسازد. چون بهترینها در شعاری که ارائه میدهند، همراه مقایسهای که در میان این [[شعار]] و [[قدر]] وجود من برقرار میشود، [[انتخاب]] میگردد. با توجه به همین معیار است که میتوانی کار گروهها و مکتبهای گوناگون را نقد بزنی. لازم نیست همه مکاتب را مطالعه کرد، بلکه همین [[قدر]] از مکاتب را باید دانست که طرح آنها برای سرانجام [[انسان]] چیست؟ مثلا وقتی شما میخواهید یک جفت کفش بخرید، تمام کفشهای یک فروشگاه را [[آزمایش]] نمیکنید. اندازه و شماره پا، شما را در [[انتخاب]] [[بهترین]] [[کمک]] میکند | ||
:::::*'''توانمندیهای روحی''':(...) ایجاد [[روحیه]]، امر مهمی است که در دوره [[انتظار]] باید حاصل شود، ولی مهمتر از آن، راههای ایجاد این [[روحیه]] است که چگونه و با چه روشی این [[روحیه]] در [[منتظر]] پدید میآید. اکنون به مواردی اشاره میکنیم: | :::::*'''توانمندیهای روحی''':(...) ایجاد [[روحیه]]، امر مهمی است که در دوره [[انتظار]] باید حاصل شود، ولی مهمتر از آن، راههای ایجاد این [[روحیه]] است که چگونه و با چه روشی این [[روحیه]] در [[منتظر]] پدید میآید. اکنون به مواردی اشاره میکنیم: | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۸: | ||
| پاسخدهنده = رحیم کارگر | | پاسخدهنده = رحیم کارگر | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[رحیم کارگر]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[رحیم کارگر]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[آثار انتظار]] منحصر در بعد [[سیاسی]] نیست؛ بلکه [[انتظار]] و [[مهدی]] باوری، زوایا و ابعاد مختلفی دارد. از جمله: | |||
:::::#'''بعد [[توحید]]'''؛ [[انتظار]] در ماهیت خود، [[انسان]] [[منتظر]] را متوجّه خدای [[جهان]] میکند. توجّه به [[خدا]] و طلب [[فرج]] از درگاه او، از مهمترین اصول [[مهدی]] باوری است. | :::::#'''بعد [[توحید]]'''؛ [[انتظار]] در ماهیت خود، [[انسان]] [[منتظر]] را متوجّه خدای [[جهان]] میکند. توجّه به [[خدا]] و طلب [[فرج]] از درگاه او، از مهمترین اصول [[مهدی]] باوری است. | ||
:::::#'''بعد [[نبوت]]'''؛ [[منتظران]] چشم به راه کسی هستند که در او، صفات و آثار [[پیامبر]] گرد آمده است. هرکس [[دوست]] دارد، [[آدم]]، [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]] و [[محمد]] را ببیند، میتواند چهره آنان را در [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} ببیند. او میآید تا [[آرمان]] [[پیامبران]] را تحقّق بخشد و [[دین]] خدایی را بگستراند و ندای [[توحید]] را به همه عالم برساند. | :::::#'''بعد [[نبوت]]'''؛ [[منتظران]] چشم به راه کسی هستند که در او، صفات و آثار [[پیامبر]] گرد آمده است. هرکس [[دوست]] دارد، [[آدم]]، [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]] و [[محمد]] را ببیند، میتواند چهره آنان را در [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} ببیند. او میآید تا [[آرمان]] [[پیامبران]] را تحقّق بخشد و [[دین]] خدایی را بگستراند و ندای [[توحید]] را به همه عالم برساند. | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۴۳: | ||
| پاسخدهنده = قنبر علی صمدی | | پاسخدهنده = قنبر علی صمدی | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«آموزه [[انتظار]]، دارای محتوای جامع و ابعاد فراگیر [[تاریخی]]، [[عقیدتی]]، [[سیاسی]] و... است: | |||
:::::#'''بعد [[تاریخی]]''': [[انتظار ظهور]] [[مهدی موعود]]{{ع}} در [[تاریخ]] انبیای الاهی{{عم}} سابقه داشته و با [[ظهور اسلام]] این [[تفکر]] آرمانی در [[کلام]] [[رسول اکرم]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{عم}} به بار نشسته است. ارج گذاری به [[مقام]] [[منتظر]] و ابراز علاقه و [[اشتیاق]] نسبت به [[درک]] حضور آخرین [[ذخیره]] الاهی، [[حضرت مهدی]]{{ع}} از سوی [[پیشوایان دین]]، بیانگر اهمیت و [[جایگاه]] سترگ [[اندیشه]] [[انتظار]] در [[فرهنگ شیعی]] است؛ از اینرو، [[معصومین]]{{عم}} ضمن اینکه نگاه [[مردم]] را به سوی یگانه دوران معطوف مینمودند، خود نیز نسبت به او ابراز علاقه میکردند. هنگامی که یکی از [[یاران امام]] [[صادق]]{{ع}} از آن [[حضرت]] درباره [[تولد]] [[حضرت قائم]]{{ع}} سؤال میکند: {{عربی|"هَلْ وُلِدَ الْقَائِمِ"}} آیا [[قائم]]{{ع}} متولد شده است؟ [[حضرت]] در پاسخ میفرماید: {{متن حدیث|"فَقَالَ لاَ وَ لَوْ أَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَيَّامَ حَيَاتِي"}}<ref>الغیبة، نعمانی، ص۲۵۲؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۱۴۸؛ معجم احادیث الامام المهدی{{ع}}، ج۳، ص۳۸۵.</ref>؛ خیر. اگر من حضور او را [[درک]] میکردم، سراسر عمرم را به [[خدمت]] گذاری او میپرداختم!" در [[روایت]] دیگری، این جمله زیبا از زبان [[مبارک]] [[حضرت]] [[سید الشهدا]]، [[ابا عبدالله الحسین]]{{ع}} [[نقل]] شده است<ref>موسوعة کلمات الأمام الحسین{{ع}}، ص۷۸۶؛ شرح احقاق الحق، ص۵۸۹.</ref>. سر این همه شور و شیدایی، آن است که آن [[موعود]] الاهی، هم چنان که خود تجسم همه [[انبیا]] و اولیای الاهی است، [[ظهور]] او نیز تجلی گاه تمامی [[خوبیها]] و نیکیها و تحقق بخش همه [[آرمانها]] و آرزوهای دوردست [[انسان]] هاست. | :::::#'''بعد [[تاریخی]]''': [[انتظار ظهور]] [[مهدی موعود]]{{ع}} در [[تاریخ]] انبیای الاهی{{عم}} سابقه داشته و با [[ظهور اسلام]] این [[تفکر]] آرمانی در [[کلام]] [[رسول اکرم]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{عم}} به بار نشسته است. ارج گذاری به [[مقام]] [[منتظر]] و ابراز علاقه و [[اشتیاق]] نسبت به [[درک]] حضور آخرین [[ذخیره]] الاهی، [[حضرت مهدی]]{{ع}} از سوی [[پیشوایان دین]]، بیانگر اهمیت و [[جایگاه]] سترگ [[اندیشه]] [[انتظار]] در [[فرهنگ شیعی]] است؛ از اینرو، [[معصومین]]{{عم}} ضمن اینکه نگاه [[مردم]] را به سوی یگانه دوران معطوف مینمودند، خود نیز نسبت به او ابراز علاقه میکردند. هنگامی که یکی از [[یاران امام]] [[صادق]]{{ع}} از آن [[حضرت]] درباره [[تولد]] [[حضرت قائم]]{{ع}} سؤال میکند: {{عربی|"هَلْ وُلِدَ الْقَائِمِ"}} آیا [[قائم]]{{ع}} متولد شده است؟ [[حضرت]] در پاسخ میفرماید: {{متن حدیث|"فَقَالَ لاَ وَ لَوْ أَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَيَّامَ حَيَاتِي"}}<ref>الغیبة، نعمانی، ص۲۵۲؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۱۴۸؛ معجم احادیث الامام المهدی{{ع}}، ج۳، ص۳۸۵.</ref>؛ خیر. اگر من حضور او را [[درک]] میکردم، سراسر عمرم را به [[خدمت]] گذاری او میپرداختم!" در [[روایت]] دیگری، این جمله زیبا از زبان [[مبارک]] [[حضرت]] [[سید الشهدا]]، [[ابا عبدالله الحسین]]{{ع}} [[نقل]] شده است<ref>موسوعة کلمات الأمام الحسین{{ع}}، ص۷۸۶؛ شرح احقاق الحق، ص۵۸۹.</ref>. سر این همه شور و شیدایی، آن است که آن [[موعود]] الاهی، هم چنان که خود تجسم همه [[انبیا]] و اولیای الاهی است، [[ظهور]] او نیز تجلی گاه تمامی [[خوبیها]] و نیکیها و تحقق بخش همه [[آرمانها]] و آرزوهای دوردست [[انسان]] هاست. | ||
:::::#'''بعد [[اعتقادی]]''': از نظر [[جایگاه]] [[اعتقادی]] نیز [[انتظار ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} از چنان عظمتی برخوردار است که در [[روایات]]، قرین اصول و قواعد اساسی [[دین]]، نظیر [[توحید]] و [[نبوت]] ذکر شده است. وقتی یکی از [[اصحاب امام]] [[باقر]]{{ع}} از دیانتی سؤال میکند که مورد پذیرش [[خداوند متعال]] باشد، [[حضرت]] بعد از ذکر [[شهادت به توحید]] و [[ایمان]] به [[نبوت]] [[پیامبر]]{{صل}} و اعتراف به وحیانی بودن [[قرآن]] و [[اقرار]] به [[ولایت]] أئمه اطهار{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|... وَ إنتِظَارُ قَائِمِنَا، فَإنَّ لَنَا دَولَهً إذَا شَاءَ اللهُ جَاءَ بِهَا"}}<ref>الکافی، ج۲، ص۲۳؛ الامالی، صدوق، ص۱۷۹؛ جامع الاحادیث الشیعه، ج۱، ص۴۳۰.</ref>؛ و [[منتظر]] بودن برای [[ظهور قائم]] ما [[اهل بیت]]؛ چراکه [[خداوند]] برای ما دولتی قرار داده و هر گاه بخواهد آن را محقق خواهد نمود. در [[حدیث]] دیگری، [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] میکند که فرمود: {{متن حدیث|"أَ لاَ أُخْبِرُكُمْ بِمَا لاَ يَقْبَلُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ اَلْعِبَادِ عَمَلاً إِلاَّ بِهِ؟"}} آیا میخواهید شما را خبر دهم از آن چه بدون آن، [[خداوند]] هیچ عملی را از بندگانش نمیپذیرد؟" و در ادامه، ضمن بر شمردن دیگر اصول و مبانی [[دین]]، فرمود: {{متن حدیث|... وَ اَلاِنْتِظَارُ لِلْقَائِمِ{{ع}}"}}<ref>الغیبة، نعمانی، ص۲۰۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۴۰؛ معجم احادیث الامام المهدی{{ع}}، ج۳، ص۴۱۷.</ref> یعنی [[انتظار قائم]]{{ع}} جزو مبانی [[دین]] و شرط پذیرش [[اعمال]] در درگاه الاهی است. تأکید بر [[قرابت]] و هم ردیفی [[انتظار قائم]]{{ع}} با دیگر [[اصول اعتقادی]] [[دین اسلام]]، بیانگر [[عظمت]] و [[جایگاه]] رفیع مسأله [[انتظار]] در ساختار [[اعتقادی]] [[دین]] است. پس همانگونه که به [[نص]] [[قرآن کریم]]<ref>{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا}}؛ «امروز (روز انتصاب و ابلاغ امامت امیرالمؤمنین علی{{ع}} در غدیرخم) دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین شما پذیرفتم»؛ (سوره مائده، آیه ۳).</ref>، [[دین]] و [[دیانت]] منهای [[ولایت]]، ناقص و ناتمام است، [[دین]] و [[اسلام]] منهای [[انتظار مهدی]]{{ع}} نیز فاقد [[ارزش]] و [[مقبولیت]] خداوندی است. | :::::#'''بعد [[اعتقادی]]''': از نظر [[جایگاه]] [[اعتقادی]] نیز [[انتظار ظهور]] [[مهدی]]{{ع}} از چنان عظمتی برخوردار است که در [[روایات]]، قرین اصول و قواعد اساسی [[دین]]، نظیر [[توحید]] و [[نبوت]] ذکر شده است. وقتی یکی از [[اصحاب امام]] [[باقر]]{{ع}} از دیانتی سؤال میکند که مورد پذیرش [[خداوند متعال]] باشد، [[حضرت]] بعد از ذکر [[شهادت به توحید]] و [[ایمان]] به [[نبوت]] [[پیامبر]]{{صل}} و اعتراف به وحیانی بودن [[قرآن]] و [[اقرار]] به [[ولایت]] أئمه اطهار{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|... وَ إنتِظَارُ قَائِمِنَا، فَإنَّ لَنَا دَولَهً إذَا شَاءَ اللهُ جَاءَ بِهَا"}}<ref>الکافی، ج۲، ص۲۳؛ الامالی، صدوق، ص۱۷۹؛ جامع الاحادیث الشیعه، ج۱، ص۴۳۰.</ref>؛ و [[منتظر]] بودن برای [[ظهور قائم]] ما [[اهل بیت]]؛ چراکه [[خداوند]] برای ما دولتی قرار داده و هر گاه بخواهد آن را محقق خواهد نمود. در [[حدیث]] دیگری، [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] میکند که فرمود: {{متن حدیث|"أَ لاَ أُخْبِرُكُمْ بِمَا لاَ يَقْبَلُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ اَلْعِبَادِ عَمَلاً إِلاَّ بِهِ؟"}} آیا میخواهید شما را خبر دهم از آن چه بدون آن، [[خداوند]] هیچ عملی را از بندگانش نمیپذیرد؟" و در ادامه، ضمن بر شمردن دیگر اصول و مبانی [[دین]]، فرمود: {{متن حدیث|... وَ اَلاِنْتِظَارُ لِلْقَائِمِ{{ع}}"}}<ref>الغیبة، نعمانی، ص۲۰۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۴۰؛ معجم احادیث الامام المهدی{{ع}}، ج۳، ص۴۱۷.</ref> یعنی [[انتظار قائم]]{{ع}} جزو مبانی [[دین]] و شرط پذیرش [[اعمال]] در درگاه الاهی است. تأکید بر [[قرابت]] و هم ردیفی [[انتظار قائم]]{{ع}} با دیگر [[اصول اعتقادی]] [[دین اسلام]]، بیانگر [[عظمت]] و [[جایگاه]] رفیع مسأله [[انتظار]] در ساختار [[اعتقادی]] [[دین]] است. پس همانگونه که به [[نص]] [[قرآن کریم]]<ref>{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا}}؛ «امروز (روز انتصاب و ابلاغ امامت امیرالمؤمنین علی{{ع}} در غدیرخم) دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین شما پذیرفتم»؛ (سوره مائده، آیه ۳).</ref>، [[دین]] و [[دیانت]] منهای [[ولایت]]، ناقص و ناتمام است، [[دین]] و [[اسلام]] منهای [[انتظار مهدی]]{{ع}} نیز فاقد [[ارزش]] و [[مقبولیت]] خداوندی است. | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۷: | ||
| پاسخدهنده = علی قائمی | | پاسخدهنده = علی قائمی | ||
| پاسخ = آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[انتظار]] به مفهوم مذهبیش نوعی پیشروی و استقبال از [[آینده]] است. دارای ابعاد گوناگون [[فلسفی]]، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]]، [[فرهنگی]] و مذهبی است. در زمینه آن صاحبان [[ادیان]] و [[مذاهب]]، [[فیلسوفان]]، جامعهشناسان، روانشناسان، طرفداران احزاب و مکاتب، هر کدام با دیدی و نگرشی خاص بحث کردهاند. مسائل مورد بحثش بسیار وسیع و پردامنه و دارای شاخههای بسیار است. این بحثها هم از سوی موافقان قضیه صورت میگیرد و هم از نظر منکران و [[مخالفان]] آن. | |||
از دید [[مذهب]] به خصوص [[اسلام]] در همه زمینههای آن سخن رفته است. از مسأله [[انتظار]]، [[فلسفه]] آن، [[غیبت]] [[موعود]]، [[فلسفه]] وجودیش، [[امام]] در عینیت [[جامعه]]، فایده وجودی [[امام غایب]]، رمز [[تولد]] و حیاتش، [[عمر طولانی]] او، مسأله ظهورش، قدرتمندی او در [[اصلاح]] [[جهان]]، توانائی او در برچیدن اساس [[شرک]] و [[کفر]]، کیفیت [[ظهور]]، امکان پیروزمندی او و دهها مسائل از این قبیل. این بحث به حدی پردامنه است که امروزه پس از گذشت ۱۱ قرن از دوران [[تولد]] و [[غیبت]] [[مهدی]] از یکسو مواجه با صدها کتاب در این زمینهایم و از سوی دیگر میتوان گفت مشکل و مسألهای در این زمینه وجود ندارد. البته چه بسیار از مسائل و [[شبهات]] هم در بین [[مردم]] وجود دارد که بنظر بکر و [[بدیع]] میرسند ولی اگر [[نیکو]] در این باره تامل شود در مییابیم نوع آن از نوع همان تکرار مکرراتی است که حتی گاهی قبل از [[تولد مهدی]]{{ع}} از [[امامان]] پیشین رسیده شده و پاسخهای منطقی و مستدل آن را دریافت داشتهاند. در ضمن این نکته را یادآور شویم که آنچه به عنوان [[مخالفت]] میشود از نوع [[شبهات]] است نه به صورت مسائلی که مخالف با جنبههای [[علمی]] و [[عقلی]] و یا محال [[عقلی]] و منطقی باشد»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص29-30.</ref>. | از دید [[مذهب]] به خصوص [[اسلام]] در همه زمینههای آن سخن رفته است. از مسأله [[انتظار]]، [[فلسفه]] آن، [[غیبت]] [[موعود]]، [[فلسفه]] وجودیش، [[امام]] در عینیت [[جامعه]]، فایده وجودی [[امام غایب]]، رمز [[تولد]] و حیاتش، [[عمر طولانی]] او، مسأله ظهورش، قدرتمندی او در [[اصلاح]] [[جهان]]، توانائی او در برچیدن اساس [[شرک]] و [[کفر]]، کیفیت [[ظهور]]، امکان پیروزمندی او و دهها مسائل از این قبیل. این بحث به حدی پردامنه است که امروزه پس از گذشت ۱۱ قرن از دوران [[تولد]] و [[غیبت]] [[مهدی]] از یکسو مواجه با صدها کتاب در این زمینهایم و از سوی دیگر میتوان گفت مشکل و مسألهای در این زمینه وجود ندارد. البته چه بسیار از مسائل و [[شبهات]] هم در بین [[مردم]] وجود دارد که بنظر بکر و [[بدیع]] میرسند ولی اگر [[نیکو]] در این باره تامل شود در مییابیم نوع آن از نوع همان تکرار مکرراتی است که حتی گاهی قبل از [[تولد مهدی]]{{ع}} از [[امامان]] پیشین رسیده شده و پاسخهای منطقی و مستدل آن را دریافت داشتهاند. در ضمن این نکته را یادآور شویم که آنچه به عنوان [[مخالفت]] میشود از نوع [[شبهات]] است نه به صورت مسائلی که مخالف با جنبههای [[علمی]] و [[عقلی]] و یا محال [[عقلی]] و منطقی باشد»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص29-30.</ref>. | ||
خط ۱۷۰: | خط ۱۷۷: | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۲ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | | پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۲ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
«ابعاد [[انتظار]] از یک منظر عبارت است از: | |||
::::#'''[[توانمندی]] [[فکری]]:''' بناهای [[فکری]] اگر بخواهد از تزلزل و [[انحراف]] به دور بماند، باید دارای پایههای عمیق و محکم [[فکری]] باشد، همان گونه که [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: "برای هر چیز، پایهای است. اساس [[دین اسلام]]، [[فهم]] عمیق است و یک [[فقیه]] در برابر [[شیطان]]، از هزار [[مسلمان]] [[عبادت]] گزار بدون [[شناخت]] محکمتر و اثر گذارتر است"<ref>{{عربی|" إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ دِعَامَةً وَ دِعَامَةُ هَذَا الدِّينَ الْفِقْهِ وَ لَفَقِيهُ وَاحِدٍ أَشَدُّ عَلَى الشَّيْطَانِ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ "}}؛ نهج الفصاحه، ح۹۰.</ref>. بنابراین یکی از ابعاد [[انتظار]]، تقویت ریشهها و بنیانهای [[فکری]] شخص است؛ تا [[توانایی]] تقابل با آرا و نظرات مکاتب دیگر را داشته باشد. | ::::#'''[[توانمندی]] [[فکری]]:''' بناهای [[فکری]] اگر بخواهد از تزلزل و [[انحراف]] به دور بماند، باید دارای پایههای عمیق و محکم [[فکری]] باشد، همان گونه که [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: "برای هر چیز، پایهای است. اساس [[دین اسلام]]، [[فهم]] عمیق است و یک [[فقیه]] در برابر [[شیطان]]، از هزار [[مسلمان]] [[عبادت]] گزار بدون [[شناخت]] محکمتر و اثر گذارتر است"<ref>{{عربی|" إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ دِعَامَةً وَ دِعَامَةُ هَذَا الدِّينَ الْفِقْهِ وَ لَفَقِيهُ وَاحِدٍ أَشَدُّ عَلَى الشَّيْطَانِ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ "}}؛ نهج الفصاحه، ح۹۰.</ref>. بنابراین یکی از ابعاد [[انتظار]]، تقویت ریشهها و بنیانهای [[فکری]] شخص است؛ تا [[توانایی]] تقابل با آرا و نظرات مکاتب دیگر را داشته باشد. | ||
::::#'''[[توانمندی]] روحی:''' [[منتظر]] باید در زمینههای روحی نیز از [[آمادگی]] بالایی برخوردار باشد که در کوران حوادث و ناملایمات از پا نیفتد، و ظرفیت وجودی خود را برابر گرفتاریها و مشکلات بالا ببرد. یکی از [[یاران]] [[امام باقر]]{{ع}} پرسید: "[[فرج]] شما چه هنگام است؟ آن [[حضرت]] فرمود: هرگز، هرگز، [[فرج]] ما نمیرسد، تا اینکه [[غربال]] شوید، و باز هم [[غربال]] شوید، و باز هم [[غربال]] شوید تا کدورتها، رفته [[صفا]] بماند"<ref>اثبات الهداه، ج۷، ص۲۴.</ref> پس [[منتظر]] در این دوران پر مخاطره، روحیه خود را در [[پناه]] [[قرآن]] و [[عترت]] حفظ کرده، با [[نشاط]] و بالندگی، چشم به راه [[امام]] خوبان خواهد بود. | ::::#'''[[توانمندی]] روحی:''' [[منتظر]] باید در زمینههای روحی نیز از [[آمادگی]] بالایی برخوردار باشد که در کوران حوادث و ناملایمات از پا نیفتد، و ظرفیت وجودی خود را برابر گرفتاریها و مشکلات بالا ببرد. یکی از [[یاران]] [[امام باقر]]{{ع}} پرسید: "[[فرج]] شما چه هنگام است؟ آن [[حضرت]] فرمود: هرگز، هرگز، [[فرج]] ما نمیرسد، تا اینکه [[غربال]] شوید، و باز هم [[غربال]] شوید، و باز هم [[غربال]] شوید تا کدورتها، رفته [[صفا]] بماند"<ref>اثبات الهداه، ج۷، ص۲۴.</ref> پس [[منتظر]] در این دوران پر مخاطره، روحیه خود را در [[پناه]] [[قرآن]] و [[عترت]] حفظ کرده، با [[نشاط]] و بالندگی، چشم به راه [[امام]] خوبان خواهد بود. | ||
خط ۱۸۸: | خط ۱۹۶: | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | | پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | ||
«[[انسان]] از زوایای مختلف، دارای ابعاد گوناگون است؛ از سویی از بُعد نظری و عملی برخوردار است و از سوی دیگر، دارای بُعد فردی و [[اجتماعی]] است، و از زاویهای دیگر در کنار بُعد جسمی، بُعد روحی و روانی دارد. بدون [[تردید]] در همه ابعاد یاد شده به چارچوبِ مشخصی نیاز است تا در قالب آن، راه صحیح زندگی باز شود و مسیرهای انحرافی به روی [[آدمی]] بسته گردد و آن راهِ درست، همان مسیر [[انتظار]] است. [[انتظار]] [[موعود]] جهانی در همه ابعاد زندگی [[منتظران]] تأثیر میگذارد. در بعد [[فکری]] و نظری که زیر بنای اعمال و [[رفتار]] [[انسان]] است، [[باورهای اساسی]] حیات [[آدمی]] را در حصار خود حفظ میکند. به بیان دیگر، [[انتظار صحیح]] میطلبد که [[منتظر]]، بنیانهای [[اعتقادی]] و [[فکری]] خود را تقویت کند، تا در دام مکتبهای انحرافی گرفتار نشود یا به سبب طولانی شدن دروه [[غیبت]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به [[چاه]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] سقوط نکند. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "روزگاری بر [[مردم]] خواهد آمد که [[امام]] ایشان غایب خواهد شد؛ پس خوشا به حال آنان که در آن زمان، بر امرِ [[ولایت]] ما ثابت و استوار بمانند.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۲، ح ۱۵، ص ۶۰۲.</ref> یعنی در دوره [[غیبت]] که [[دشمنان]] با انواع شبههها میکوشند تا [[اعتقادات]] درست [[شیعیان]] را از بین ببرند به [[برکت]] قرار گرفتن در سنگر [[انتظار]]، مرزهای عقیدتی حفظ میشود. | |||
:::::*در بُعد عملی، [[انتظار]] به همه اعمال و [[رفتار]] [[انسان]] جهت میدهد. [[منتظر]] باید در میدان عمل بکوشد تا [[زمینههای ظهور]] [[دولت حق]] فراهم شود؛ بنابراین، [[منتظر]] در این بخش، هم به ساختن خود و هم به سامان دادن [[جامعه]] [[همت]] میگمارد. در بُعد فردی نیز، هم به حیات روحی و روانی خود و کسب فضیلتهای [[اخلاقی]] روی میآورد و هم به تقویتِ جنبه جسمی و بدنی میپردازد تا نیرویی کار آمد برای جبهه [[نور]] باشد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "... کسی که [[دوست]] دارد از [[یاران قائم]]{{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]]، [[پرهیزکاری]] پیشه کند و به [[اخلاق نیکو]]، آراسته شود...".<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۱، ح ۱۶، ص ۲۰۰.</ref> | :::::*در بُعد عملی، [[انتظار]] به همه اعمال و [[رفتار]] [[انسان]] جهت میدهد. [[منتظر]] باید در میدان عمل بکوشد تا [[زمینههای ظهور]] [[دولت حق]] فراهم شود؛ بنابراین، [[منتظر]] در این بخش، هم به ساختن خود و هم به سامان دادن [[جامعه]] [[همت]] میگمارد. در بُعد فردی نیز، هم به حیات روحی و روانی خود و کسب فضیلتهای [[اخلاقی]] روی میآورد و هم به تقویتِ جنبه جسمی و بدنی میپردازد تا نیرویی کار آمد برای جبهه [[نور]] باشد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "... کسی که [[دوست]] دارد از [[یاران قائم]]{{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]]، [[پرهیزکاری]] پیشه کند و به [[اخلاق نیکو]]، آراسته شود...".<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۱، ح ۱۶، ص ۲۰۰.</ref> | ||
:::::*ویژگیهای "[[انتظار]]" آن است که [[آدمی]] را از محدوده خود فراتر میبرد و او را با تک تک افراد [[جامعه]] مرتبط میکند؛ یعنی [[انتظار]] نه تنها در زندگی فردی [[منتظر]]، مؤثر است که در حوزه رابطه فرد با [[جامعه]] نیز طرح و برنامه دارد و او را به تأثیر گذاری مثبت در [[جامعه]] وا میدارد. از آنجا که [[شرط ظهور]] [[دولت حق]]، [[آمادگی]] جمعی است، هر کس به اندازه توان خود برای [[اصلاح جامعه]] میکوشد و در برابر ناهنجاریهای [[اجتماعی]]، ساکت و بیتفاوت نمینماند؛ چرا که [[منتظر]] [[مصلح جهانی]] در [[اندیشه]] و عمل، مسیر [[صلاح]] و [[راستی]] را طی میکند. کوتاه سخن اینکه "[[انتظار]]" جریان مبارکی است که در تمام مویرگهای حیات فرد و اجتماع [[منتظر]] جاری است و در همه عرصههای زندگی، رنگ الهی به [[انسان]] و حیات او میبخشد و به چه رنگی الهی بهتر و ماندگارتر؟! [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً}}<ref> رنگ الهی بگیرید و چه چیز از رنگ الهی داشتن نیکوتر است؟؛ سوره بقره: ۱۳۸.</ref>. با توجه به آنچه گذشت، [[وظایف]] منتظرانِ [[مصلح]] کلّ، چیزی جز همان "رنگ خدایی داشتن" نیست که بر [[برکت]] [[انتظار]] در جای جای زندگی فردی و جمعی آنها جلوهگر میشود. با این نگاه، دیگر آن [[وظایف]] بر دوش ما –منتظران- سنگینی نخواهد داشت؛ بلکه جریان شیرنی که به همه زوایای زندگی ما معنا و مفهومی زیبا بخشیده است، به شمار میآید. به [[راستی]] اگر [[فرمانروایی]] ملک [[مهربانی]] و [[امیر]] کاروان مِهروزی، تو را به عنوان سربازی [[شایسته]] برای [[خیمه]] [[ایمان]] خواسته باشد و حضور تو را در سنگر [[حق]]، [[انتظار]] کشد، چگونه خواهی بود؟ آیا باید بر تو تکالیفی را تحمیل کنند که چنین و چنان باش و این کار و آن کار را انجام ده یا تو خود راه [[انتظار]] را شناختهای و برای همان مقصدی که برگزیدهای، گام خواهی زد؟»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ص ۱۳۹ - ۱۴۰.</ref>. | :::::*ویژگیهای "[[انتظار]]" آن است که [[آدمی]] را از محدوده خود فراتر میبرد و او را با تک تک افراد [[جامعه]] مرتبط میکند؛ یعنی [[انتظار]] نه تنها در زندگی فردی [[منتظر]]، مؤثر است که در حوزه رابطه فرد با [[جامعه]] نیز طرح و برنامه دارد و او را به تأثیر گذاری مثبت در [[جامعه]] وا میدارد. از آنجا که [[شرط ظهور]] [[دولت حق]]، [[آمادگی]] جمعی است، هر کس به اندازه توان خود برای [[اصلاح جامعه]] میکوشد و در برابر ناهنجاریهای [[اجتماعی]]، ساکت و بیتفاوت نمینماند؛ چرا که [[منتظر]] [[مصلح جهانی]] در [[اندیشه]] و عمل، مسیر [[صلاح]] و [[راستی]] را طی میکند. کوتاه سخن اینکه "[[انتظار]]" جریان مبارکی است که در تمام مویرگهای حیات فرد و اجتماع [[منتظر]] جاری است و در همه عرصههای زندگی، رنگ الهی به [[انسان]] و حیات او میبخشد و به چه رنگی الهی بهتر و ماندگارتر؟! [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً}}<ref> رنگ الهی بگیرید و چه چیز از رنگ الهی داشتن نیکوتر است؟؛ سوره بقره: ۱۳۸.</ref>. با توجه به آنچه گذشت، [[وظایف]] منتظرانِ [[مصلح]] کلّ، چیزی جز همان "رنگ خدایی داشتن" نیست که بر [[برکت]] [[انتظار]] در جای جای زندگی فردی و جمعی آنها جلوهگر میشود. با این نگاه، دیگر آن [[وظایف]] بر دوش ما –منتظران- سنگینی نخواهد داشت؛ بلکه جریان شیرنی که به همه زوایای زندگی ما معنا و مفهومی زیبا بخشیده است، به شمار میآید. به [[راستی]] اگر [[فرمانروایی]] ملک [[مهربانی]] و [[امیر]] کاروان مِهروزی، تو را به عنوان سربازی [[شایسته]] برای [[خیمه]] [[ایمان]] خواسته باشد و حضور تو را در سنگر [[حق]]، [[انتظار]] کشد، چگونه خواهی بود؟ آیا باید بر تو تکالیفی را تحمیل کنند که چنین و چنان باش و این کار و آن کار را انجام ده یا تو خود راه [[انتظار]] را شناختهای و برای همان مقصدی که برگزیدهای، گام خواهی زد؟»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ص ۱۳۹ - ۱۴۰.</ref>. |