خراسانی که قیامش از نشانههای غیرحتمی ظهور است کیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۱۲
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
| پاسخدهنده = محمد محمدی ریشهری | | پاسخدهنده = محمد محمدی ریشهری | ||
| پاسخ = [[آیتالله]] '''[[محمد محمدی ریشهری]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[آیتالله]] '''[[محمد محمدی ریشهری]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«در زبان [[عامه]] و منابع متأخر و آثار جدید، از [[قیام]] فردی به نام [[سید خراسانی]] نام برده میشود و از مهمترین [[نشانههای ظهور]] به شمار میرود. اولًا باید توجه داشت که عنوان [[سید]] برای [[خراسانی]] درست نیست و در دو سه روایتی که درباره این نشانه وجود دارد، حرفی از سیادت وی یا [[علوی]] بودنش نیست: | |||
:::::[[حدیث]] نخست، به [[امام صادق]]{{ع}} منسوب است که فرمود: "پیش از این [[امر]]، پنج علامت وجود دارد: ندا، [[سفیانی]]، [[خراسانی]]، [[نفس زکیه]] و [[خسف در بیداء]]"<ref>الغیبة، نعمانی، ص ۳۰۱.</ref>. در [[سند]] این [[روایت]]، [[محمد]] [[رازی]] و ابو سمینه وجود دارند که تضعیف شدهاند<ref>رجال النجاشی، ج ۲، ص ۲۲۶ و ۲۱۶.</ref>. به علاوه، قطعی نیست که مراد از "این [[امر]]"، [[ظهور امام زمان]]{{ع}} باشد؛ بلکه ممکن است مراد ایشان، [[گشایش]] [[شیعیان]] و [[فرج عمومی]] باشد نه خصوص [[فرج]] [[امام عصر]]؛ کما این که در بیان آن بزرگواران، [[فرج]]، به معنای [[گشایش]] [[شیعه]] آمده است. | :::::[[حدیث]] نخست، به [[امام صادق]]{{ع}} منسوب است که فرمود: "پیش از این [[امر]]، پنج علامت وجود دارد: ندا، [[سفیانی]]، [[خراسانی]]، [[نفس زکیه]] و [[خسف در بیداء]]"<ref>الغیبة، نعمانی، ص ۳۰۱.</ref>. در [[سند]] این [[روایت]]، [[محمد]] [[رازی]] و ابو سمینه وجود دارند که تضعیف شدهاند<ref>رجال النجاشی، ج ۲، ص ۲۲۶ و ۲۱۶.</ref>. به علاوه، قطعی نیست که مراد از "این [[امر]]"، [[ظهور امام زمان]]{{ع}} باشد؛ بلکه ممکن است مراد ایشان، [[گشایش]] [[شیعیان]] و [[فرج عمومی]] باشد نه خصوص [[فرج]] [[امام عصر]]؛ کما این که در بیان آن بزرگواران، [[فرج]]، به معنای [[گشایش]] [[شیعه]] آمده است. | ||
:::::از مجموع کتب متأخر و معاصری که از [[خراسانی]] یاد کردهاند، استفاده میشود که مؤلفان آنها چنین عنوان و نشانهای را از برخی [[احادیث]] مربوط به [[خراسان]] یا غیر آن برداشت کرده و آن را رواج دادهاند وگرنه در [[احادیث]] [[علائم]]، چنین شهرتی وجود ندارد و یکی دو [[روایت]] [[نقل]] شده هم برای استناد به آن کافی نیست. به نظر میرسد که [[خراسانی]]، عنوانی است که از [[احادیث]] مربوط به [[خراسان]] و مشرق [[زمین]] و مردی که همراه اهل [[خراسان]] [[قیام]] میکند، انتزاع شده و در واقع، متأخران با استفاده از مضمون [[احادیث]]، چنین عنوانی را پدید آوردهاند. [[شاهد]]، آن که در معجم [[احادیث]] المهدی- که منبعی برای کتب معاصر به شمار میرود-، مکرر از [[خراسانی]] نام برده شده؛ اما به احادیثی ارجاع شده که نامی از [[خراسانی]] و حتی مردی از [[خراسان]] در آنها نیست. مثلًا در فهرست این کتاب میخوانیم: "روایتی که میگوید آمدن [[خراسانی]] و [[شعیب]] ۷۲ ماه [[پیش از ظهور]] [[مهدی]] است ..."<ref>معجم أحادیث المهدی، ج ۲، ص ۵۰۳.</ref>. آن گاه به خبری از [[ الفتن (کتاب)|الفتن]] [[نعیم بن حماد ]] آدرس میدهد که میگوید: {{متن حدیث|" تَخْرُجُ رَايَةً سَوْدَاءُ لِبَنِي الْعَبَّاسِ، ثُمَّ تَخْرُجُ مِنَ خُرَاسَانَ أُخْرَى سَوْدَاءَ، قلانسهم سُودُ، وَ ثِيَابِهِمْ بَيْضَ، عَلَى مقدّمتهم رَجُلُ يُقَالُ لَهُ: شُعَيْبُ بْنِ صَالِحٍ... يَكُونُ بَيْنَ خُرُوجُهُ وَ بَيْنَ أَنْ يُسَلِّمَ الْأَمْرِ لِلْمَهْدِيِّ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ شَهْراً "}}<ref>پرچم سیاهی از بنی عباس آشکار میشود. سپس پرچم سیاه دیگری از خراسان بیرون میآید که صاحبان آن پرچمها کلاه سیاه و لباس سفید بر تن دارند و جلودارشان مردی از بنی تمیم به نام شعیب بن صالح است. قیام او تا واگذاری حکومت به مهدی ۷۲ ماه طول میکشد (الفتن، ج ۱، ص ۱۸۸، معجم أحادیث المهدی، ج ۱، ص ۳۹۷).</ref>. | :::::از مجموع کتب متأخر و معاصری که از [[خراسانی]] یاد کردهاند، استفاده میشود که مؤلفان آنها چنین عنوان و نشانهای را از برخی [[احادیث]] مربوط به [[خراسان]] یا غیر آن برداشت کرده و آن را رواج دادهاند وگرنه در [[احادیث]] [[علائم]]، چنین شهرتی وجود ندارد و یکی دو [[روایت]] [[نقل]] شده هم برای استناد به آن کافی نیست. به نظر میرسد که [[خراسانی]]، عنوانی است که از [[احادیث]] مربوط به [[خراسان]] و مشرق [[زمین]] و مردی که همراه اهل [[خراسان]] [[قیام]] میکند، انتزاع شده و در واقع، متأخران با استفاده از مضمون [[احادیث]]، چنین عنوانی را پدید آوردهاند. [[شاهد]]، آن که در معجم [[احادیث]] المهدی- که منبعی برای کتب معاصر به شمار میرود-، مکرر از [[خراسانی]] نام برده شده؛ اما به احادیثی ارجاع شده که نامی از [[خراسانی]] و حتی مردی از [[خراسان]] در آنها نیست. مثلًا در فهرست این کتاب میخوانیم: "روایتی که میگوید آمدن [[خراسانی]] و [[شعیب]] ۷۲ ماه [[پیش از ظهور]] [[مهدی]] است ..."<ref>معجم أحادیث المهدی، ج ۲، ص ۵۰۳.</ref>. آن گاه به خبری از [[ الفتن (کتاب)|الفتن]] [[نعیم بن حماد ]] آدرس میدهد که میگوید: {{متن حدیث|" تَخْرُجُ رَايَةً سَوْدَاءُ لِبَنِي الْعَبَّاسِ، ثُمَّ تَخْرُجُ مِنَ خُرَاسَانَ أُخْرَى سَوْدَاءَ، قلانسهم سُودُ، وَ ثِيَابِهِمْ بَيْضَ، عَلَى مقدّمتهم رَجُلُ يُقَالُ لَهُ: شُعَيْبُ بْنِ صَالِحٍ... يَكُونُ بَيْنَ خُرُوجُهُ وَ بَيْنَ أَنْ يُسَلِّمَ الْأَمْرِ لِلْمَهْدِيِّ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ شَهْراً "}}<ref>پرچم سیاهی از بنی عباس آشکار میشود. سپس پرچم سیاه دیگری از خراسان بیرون میآید که صاحبان آن پرچمها کلاه سیاه و لباس سفید بر تن دارند و جلودارشان مردی از بنی تمیم به نام شعیب بن صالح است. قیام او تا واگذاری حکومت به مهدی ۷۲ ماه طول میکشد (الفتن، ج ۱، ص ۱۸۸، معجم أحادیث المهدی، ج ۱، ص ۳۹۷).</ref>. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۱: | ||
| پاسخدهنده = سید محمد کاظم قزوینی | | پاسخدهنده = سید محمد کاظم قزوینی | ||
| پاسخ = آیتالله '''[[سید محمد کاظم قزوینی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آیتالله '''[[سید محمد کاظم قزوینی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«آشکار شدن [[سید هاشمی]] از علایم غیر حتمی [[ظهور امام زمان]]{{ع}} است و از مجموع احادیث به دست میآید که او، مردی از [[بنی هاشم]] و از نوادگان [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} و در سن جوانی است و در کف دست راستش خالی میباشد و از خراسان ظاهر میشود؛ قبلا گفتیم که خراسان، نام منطقه وسیعی است که جزیی از ایران، افغانستان و شوروی است و نمیتوانیم به طور دقیق روی نقطه آغاز حرکت و مرکز نهضتش دست بگذاریم. | |||
احادیث میگویند: بعد از خارج شدن سپاه [[سفیانی]] از [[کوفه]]، ارتکاب جنایات فجیع، ریختن خونها و به اسارت بردن زنان و قرار دادن زنان در وسایل نقلیه و حمل آنها به شام به وسیله سپاه [[سفیانی]]، [[سید هاشمی]] با سپاهش به عراق میرسد؛ در این وضعیت بد و دردناک، [[سید هاشمی]] به [[کوفه]] میرسد و میداند که سپاه [[سفیانی]] به سوی شام میروند و اسراء با آنها هستند؛ [[یمانی]] هم با سپاه بزرگی به [[کوفه]] میرسد و این دو لشکر به سوی سپاه [[سفیانی]] میروند بین آنها جنگ بزرگی رخ میدهد، سپاه [[سفیانی]] را از بین میبرند و بعد از این که اسراء را نجات میدهند، پیروزمندانه به [[کوفه]] باز میگردند. احادیث درباره نسب و ریشه [[سید هاشمی]] اختلاف دارند، بعضی از آنها میگویند: او حسنی است و برخی میگویند: او حسینی است و احتمال قوی این است که او، حسنی نسب باشد و این هاشمی، همان کسی است که در بعضی از روایات به [[نفس زکیه]]، نامیده شده است. بله... مشهور است که مرد ذبح شده بین رکن و مقام، [[نفس زکیه]] است و او حسنی نسب میباشد. شکی نیست که [[سید هاشمی]]، [[شیعه]] است و در عقیده خود استوار میباشد، محبوبیت زیادی دارد و در قلب همه جای دارد. در ادامه، بعضی از احادیثی که در این باره آمده است را یادآوری میکنیم: [[عبدالله بن مسعود]] گفت: روزی نزد [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} رفتیم و ایشان با خوشحالی ما را پذیرفت به صورتی که شادی از صورتش معلوم بود و به ما از هر چه پرسیدیم جواب داد تا اینکه خودمان ساکت شدیم؛ گروهی از جوانان [[بنی هاشم]] از آن جا گذشتند که [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{ع}} نیز با آنها بودند، حواسش به آنها رفت و چشمانش غرق اشک شد. سپس فرمود: "خداوند برای ما [[اهل بیت]] {{عم}}، آخرت را بر دنیا برگزید و بی شک بعد از من به اهل بیتم، تبعید و آواره شدن خواهد رسید تا اینکه پرچمهای سیاهی از مشرق بلند شود که حق را میخواهند؛ ولی به آنها داده نمیشود، میجنگند و پیروز میشوند؛ پس هر کس از شما یا از نسلهای شما، آنها را درک کرد، باید پیش امامی که از [[اهل بیت]] من است، برود؛ اگر چه با سختی باشد"<ref>{{متن حدیث|" عُبَيْدَةَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: أَتَيْنَا رَسُولَ اللَّهِ {{صل}}، فَخَرَجَ إِلَيْنَا مُسْتَبْشِراً يُعْرَفُ السُّرُورُ فِي وَجْهِهِ، فَمَا سَأَلْنَاهُ عَنْ شَيْءٍ إِلَّا أَخْبَرَنَا، وَ لَا سَكَتْنَا إِلَّا ابْتَدَأَنَا، حَتَّى مَرَّتْ بِهِ فِتْيَةٌ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ، فِيهِمُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ، فَلَمَّا أَنْ رَآهُمْ خَثَرَ لَهُمْ، وَ انْهَمَلَتْ عَيْنَاهُ بِالدُّمُوعِ. فَقَالُوا لَهُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، خَرَجْتَ إِلَيْنَا مُسْتَبْشِراً، نَعْرِفُ السُّرُورَ فِي وَجْهِكَ، فَمَا سَأَلْنَاكَ عَنْ شَيْءٍ إِلَّا أَخْبَرْتَنَا وَ لَا سَكَتْنَا إِلَّا ابْتَدَأْتَنَا، حَتَّى مَرَّتْ بِكَ الْفِتْيَةُ، فَخَثَرْتَ لَهُمْ، وَ انْهَمَلَتْ عَيْنَاكَ. فَقَالَ {{صل}}: إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ اخْتَارَ اللَّهُ لَنَا الْآخِرَةَ عَلَى الدُّنْيَا، وَ إِنَّهُ سَيَلْقَى أَهْلُ بَيْتِي مِنْ بَعْدِي تَطْرِيداً وَ تَشْرِيداً فِي الْبِلَادِ، حَتَّى تَرْتَفِعَ رَايَاتٌ سُوْدٌ مِنَ الْمَشْرِقِ، فَيَسْأَلُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَ، وَ يُقَاتِلُونَ فَيُنْصَرُونَ، فَيُعْطُونَ الَّذِي سَأَلُوا، فَمَنْ أَدْرَكَهُمْ مِنْكُمْ- أَوْ مِنْ أَبْنَائِكُمْ- فَلْيَأْتِهِمْ وَ لَوْ حَبْواً عَلَى الثَّلْجِ، فَإِنَّهَا رَايَاتُ هُدًى، يَدْفَعُونَهَا إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي "}}؛ مستدرک صحیحین؛ حاکم؛ ج ۴، ص ۴۶۴ و قندوزی حنفی آن را در ینابیع المودة، با اختلاف کمی در بعضی از الفاظ روایت کرده است و حافظ ابونعیم اصفهانی و ابن ماجه آن را در سنن؛ ج ۲، ص ۱۳۶۶ در باب خروج مهدی از ملاحم و فتن؛ روایت کردهاند.</ref>. شاید بعضی از مردم گمان کنند که منظور از پرچمهای سیاه، همان پرچمهای سیاهی است که [[ابو مسلم خراسانی]] به همراه داشت، قیام کرد، [[حکومت]] [[بنی امیه]] را از بین برد و [[حکومت]] عباسیها را در سال (۶۵۶ هجری) تاسیس کرد؛ صحیح این است که این پرچمهایی که از طرف خراسان میآیند، ربطی به پرچمهای [[ابو مسلم خراسانی]] ندارند و [[ابن کثیر]] مورخ میگوید: این پرچمهای سیاه، آن پرچمهایی که [[ابو مسلم خراسانی]] با آنها آمد و به وسیله آنها دولت [[بنی امیه]] را از بین برد، نیست؛ بلکه پرچمهای سیاه دیگری هستند که اصحاب [[مهدی]]{{ع}} آن را میآورند<ref>کلام ابن کثیر را سیوطی در العرف الوردی فی احوال المهدی؛ ص ۶۰ میآورد.</ref>. [[ابی طفیل]] گفت: [[امام علی|امیرالمومنین]]{{ع}} به من فرمود: "هنگامی که شنیدی، پرچمهای سیاهی از خراسان میآیند؛ پس اگر در صندوقی میباشی که قفل است، آن قفل را بشکن و صندوق را هم بشکن تا اینکه زیر آن پرچمها بمیری و اگر نتوانستی، آن صندوق را بغلطان"<ref>{{متن حدیث|" اذا سَمِعْتُ الرَّايَاتُ السُّودُ مقبله مِنْ خُرَاسَانَ فَكُنْتُ فِي صُنْدُوقٍ مقفل عَلَيْكَ فَاكْسِرْ ذَلِكَ الْقُفْلِ وَ ذَلِكَ الصُّنْدُوقُ حَتَّى تُقْتَلُ تَحْتَهَا ( أَيْ: تَحْتَ الرَّايَاتِ ) فَأَنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فتد حَرَجٍ"}}؛کنز العمال؛ متقی هندی؛ ج ۶، ص ۶۸.</ref>. چون پرچمها در آن زمان، متعدد هستند و پرچم [[سید هاشمی]]، پرچمی است که در مسیر حق سیر میکند و باطل با آن مخلوط نمیشود به این سبب [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}}، این کلمات را فرمود، یعنی مبالغه در دریغ نکردن از تمام توان و نهایت تلاش برای این که به سپاه [[سید هاشمی]] ملحق شود. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "جوانی از [[بنی هاشم]] ظاهر میشود که بر کف دست راستش خالی است و از خراسان با پرچمهای سیاه میآید که در برابرش، [[شعیب بن صالح]] است با لشکر [[سفیانی]] میجنگد و آنها را درهم میکوبد"<ref>{{متن حدیث|" يَخْرُجُ شَابُّ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ بِكَفِّهِ الْيُمْنَى خَالٍ وَ يَأْتِي مِنْ خُرَاسَانَ برايات سُودُ بَيْنَ يَدَيْهِ شُعَيْبِ بْنِ صَالِحٍ يُقَاتِلُ أَصْحَابِ السُّفْيَانِيُّ فيهزمهم "}}؛ کنز العمال؛ متقی هندی؛ ج ۱۱، ص ۲۷۸.</ref>. نیز ایشان فرمود: "پرچمهای سیاه- که از خراسان ظاهر شده باشد- در [[کوفه]] منزل میکنند، پس هنگامی که [[مهدی]]{{ع}} در [[مکه]] [[ظهور]] کند، این پرچمها برای بیعت به سوی او روانه میشوند"<ref>{{متن حدیث|" تَنَزَّلُ الرَّايَاتِ الَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ الكوفه فاذا ظَهَرَ الْمَهْدِيِّ بمكه بَعَثْتُ أَلْيَةِ بِالْبَيْعَةِ "}}؛ معجم الاحادیث، علی الکورانی العاملی، ج ۳، ص ۲۶۹.</ref>»<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۲۹۴-۲۹۷.</ref>. | احادیث میگویند: بعد از خارج شدن سپاه [[سفیانی]] از [[کوفه]]، ارتکاب جنایات فجیع، ریختن خونها و به اسارت بردن زنان و قرار دادن زنان در وسایل نقلیه و حمل آنها به شام به وسیله سپاه [[سفیانی]]، [[سید هاشمی]] با سپاهش به عراق میرسد؛ در این وضعیت بد و دردناک، [[سید هاشمی]] به [[کوفه]] میرسد و میداند که سپاه [[سفیانی]] به سوی شام میروند و اسراء با آنها هستند؛ [[یمانی]] هم با سپاه بزرگی به [[کوفه]] میرسد و این دو لشکر به سوی سپاه [[سفیانی]] میروند بین آنها جنگ بزرگی رخ میدهد، سپاه [[سفیانی]] را از بین میبرند و بعد از این که اسراء را نجات میدهند، پیروزمندانه به [[کوفه]] باز میگردند. احادیث درباره نسب و ریشه [[سید هاشمی]] اختلاف دارند، بعضی از آنها میگویند: او حسنی است و برخی میگویند: او حسینی است و احتمال قوی این است که او، حسنی نسب باشد و این هاشمی، همان کسی است که در بعضی از روایات به [[نفس زکیه]]، نامیده شده است. بله... مشهور است که مرد ذبح شده بین رکن و مقام، [[نفس زکیه]] است و او حسنی نسب میباشد. شکی نیست که [[سید هاشمی]]، [[شیعه]] است و در عقیده خود استوار میباشد، محبوبیت زیادی دارد و در قلب همه جای دارد. در ادامه، بعضی از احادیثی که در این باره آمده است را یادآوری میکنیم: [[عبدالله بن مسعود]] گفت: روزی نزد [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} رفتیم و ایشان با خوشحالی ما را پذیرفت به صورتی که شادی از صورتش معلوم بود و به ما از هر چه پرسیدیم جواب داد تا اینکه خودمان ساکت شدیم؛ گروهی از جوانان [[بنی هاشم]] از آن جا گذشتند که [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{ع}} نیز با آنها بودند، حواسش به آنها رفت و چشمانش غرق اشک شد. سپس فرمود: "خداوند برای ما [[اهل بیت]] {{عم}}، آخرت را بر دنیا برگزید و بی شک بعد از من به اهل بیتم، تبعید و آواره شدن خواهد رسید تا اینکه پرچمهای سیاهی از مشرق بلند شود که حق را میخواهند؛ ولی به آنها داده نمیشود، میجنگند و پیروز میشوند؛ پس هر کس از شما یا از نسلهای شما، آنها را درک کرد، باید پیش امامی که از [[اهل بیت]] من است، برود؛ اگر چه با سختی باشد"<ref>{{متن حدیث|" عُبَيْدَةَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: أَتَيْنَا رَسُولَ اللَّهِ {{صل}}، فَخَرَجَ إِلَيْنَا مُسْتَبْشِراً يُعْرَفُ السُّرُورُ فِي وَجْهِهِ، فَمَا سَأَلْنَاهُ عَنْ شَيْءٍ إِلَّا أَخْبَرَنَا، وَ لَا سَكَتْنَا إِلَّا ابْتَدَأَنَا، حَتَّى مَرَّتْ بِهِ فِتْيَةٌ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ، فِيهِمُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ، فَلَمَّا أَنْ رَآهُمْ خَثَرَ لَهُمْ، وَ انْهَمَلَتْ عَيْنَاهُ بِالدُّمُوعِ. فَقَالُوا لَهُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، خَرَجْتَ إِلَيْنَا مُسْتَبْشِراً، نَعْرِفُ السُّرُورَ فِي وَجْهِكَ، فَمَا سَأَلْنَاكَ عَنْ شَيْءٍ إِلَّا أَخْبَرْتَنَا وَ لَا سَكَتْنَا إِلَّا ابْتَدَأْتَنَا، حَتَّى مَرَّتْ بِكَ الْفِتْيَةُ، فَخَثَرْتَ لَهُمْ، وَ انْهَمَلَتْ عَيْنَاكَ. فَقَالَ {{صل}}: إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ اخْتَارَ اللَّهُ لَنَا الْآخِرَةَ عَلَى الدُّنْيَا، وَ إِنَّهُ سَيَلْقَى أَهْلُ بَيْتِي مِنْ بَعْدِي تَطْرِيداً وَ تَشْرِيداً فِي الْبِلَادِ، حَتَّى تَرْتَفِعَ رَايَاتٌ سُوْدٌ مِنَ الْمَشْرِقِ، فَيَسْأَلُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَ، وَ يُقَاتِلُونَ فَيُنْصَرُونَ، فَيُعْطُونَ الَّذِي سَأَلُوا، فَمَنْ أَدْرَكَهُمْ مِنْكُمْ- أَوْ مِنْ أَبْنَائِكُمْ- فَلْيَأْتِهِمْ وَ لَوْ حَبْواً عَلَى الثَّلْجِ، فَإِنَّهَا رَايَاتُ هُدًى، يَدْفَعُونَهَا إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي "}}؛ مستدرک صحیحین؛ حاکم؛ ج ۴، ص ۴۶۴ و قندوزی حنفی آن را در ینابیع المودة، با اختلاف کمی در بعضی از الفاظ روایت کرده است و حافظ ابونعیم اصفهانی و ابن ماجه آن را در سنن؛ ج ۲، ص ۱۳۶۶ در باب خروج مهدی از ملاحم و فتن؛ روایت کردهاند.</ref>. شاید بعضی از مردم گمان کنند که منظور از پرچمهای سیاه، همان پرچمهای سیاهی است که [[ابو مسلم خراسانی]] به همراه داشت، قیام کرد، [[حکومت]] [[بنی امیه]] را از بین برد و [[حکومت]] عباسیها را در سال (۶۵۶ هجری) تاسیس کرد؛ صحیح این است که این پرچمهایی که از طرف خراسان میآیند، ربطی به پرچمهای [[ابو مسلم خراسانی]] ندارند و [[ابن کثیر]] مورخ میگوید: این پرچمهای سیاه، آن پرچمهایی که [[ابو مسلم خراسانی]] با آنها آمد و به وسیله آنها دولت [[بنی امیه]] را از بین برد، نیست؛ بلکه پرچمهای سیاه دیگری هستند که اصحاب [[مهدی]]{{ع}} آن را میآورند<ref>کلام ابن کثیر را سیوطی در العرف الوردی فی احوال المهدی؛ ص ۶۰ میآورد.</ref>. [[ابی طفیل]] گفت: [[امام علی|امیرالمومنین]]{{ع}} به من فرمود: "هنگامی که شنیدی، پرچمهای سیاهی از خراسان میآیند؛ پس اگر در صندوقی میباشی که قفل است، آن قفل را بشکن و صندوق را هم بشکن تا اینکه زیر آن پرچمها بمیری و اگر نتوانستی، آن صندوق را بغلطان"<ref>{{متن حدیث|" اذا سَمِعْتُ الرَّايَاتُ السُّودُ مقبله مِنْ خُرَاسَانَ فَكُنْتُ فِي صُنْدُوقٍ مقفل عَلَيْكَ فَاكْسِرْ ذَلِكَ الْقُفْلِ وَ ذَلِكَ الصُّنْدُوقُ حَتَّى تُقْتَلُ تَحْتَهَا ( أَيْ: تَحْتَ الرَّايَاتِ ) فَأَنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فتد حَرَجٍ"}}؛کنز العمال؛ متقی هندی؛ ج ۶، ص ۶۸.</ref>. چون پرچمها در آن زمان، متعدد هستند و پرچم [[سید هاشمی]]، پرچمی است که در مسیر حق سیر میکند و باطل با آن مخلوط نمیشود به این سبب [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}}، این کلمات را فرمود، یعنی مبالغه در دریغ نکردن از تمام توان و نهایت تلاش برای این که به سپاه [[سید هاشمی]] ملحق شود. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "جوانی از [[بنی هاشم]] ظاهر میشود که بر کف دست راستش خالی است و از خراسان با پرچمهای سیاه میآید که در برابرش، [[شعیب بن صالح]] است با لشکر [[سفیانی]] میجنگد و آنها را درهم میکوبد"<ref>{{متن حدیث|" يَخْرُجُ شَابُّ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ بِكَفِّهِ الْيُمْنَى خَالٍ وَ يَأْتِي مِنْ خُرَاسَانَ برايات سُودُ بَيْنَ يَدَيْهِ شُعَيْبِ بْنِ صَالِحٍ يُقَاتِلُ أَصْحَابِ السُّفْيَانِيُّ فيهزمهم "}}؛ کنز العمال؛ متقی هندی؛ ج ۱۱، ص ۲۷۸.</ref>. نیز ایشان فرمود: "پرچمهای سیاه- که از خراسان ظاهر شده باشد- در [[کوفه]] منزل میکنند، پس هنگامی که [[مهدی]]{{ع}} در [[مکه]] [[ظهور]] کند، این پرچمها برای بیعت به سوی او روانه میشوند"<ref>{{متن حدیث|" تَنَزَّلُ الرَّايَاتِ الَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ الكوفه فاذا ظَهَرَ الْمَهْدِيِّ بمكه بَعَثْتُ أَلْيَةِ بِالْبَيْعَةِ "}}؛ معجم الاحادیث، علی الکورانی العاملی، ج ۳، ص ۲۶۹.</ref>»<ref>[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۲۹۴-۲۹۷.</ref>. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۹: | ||
| پاسخدهنده = عبدالمجید زهادت | | پاسخدهنده = عبدالمجید زهادت | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«روایاتی که در منابع اصلی و اولی [[حدیث]] [[شیعه]] مانند [[الغیبة ۱ (کتاب)|غیبت]] [[نعمانی]]، [[الغیبة ۲ (کتاب)|غیبت]] [[شیخ طوسی|طوسی]] و [[ارشاد]] [[شیخ مفید|مفید]] در خصوص این شخص وارد شده، ایشان را [[یاور]] خراسانیان و یا [[رهبر]] اهالی [[خراسان]] و یا [[فرمانده لشکر]] [[خراسان]] [[تفسیر]] کرده است. مجموعه قرائن موجود پیرامون شخصیت او دلالت دارد وی همزمان با [[خروج سفیانی]] و [[یمانی]] ظاهر میشود و نیروهای خود را به سوی [[عراق]] اعزام میدارد. از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده است: [[خروج سفیانی]] و [[خراسانی]] و [[یمانی]] در یک سال و یک ماه خواهد بود.<ref>الارشاد، ب ۴۰، در بیان علامات قیام، ح ۱۴.</ref>. | |||
از [[روایات]] استفاده میشود او [[رهبری]] و [[هدایت]] حرکت بزرگ از طرف [[مشرق]] [[زمین]] را به عهده دارد<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۵۹.</ref>. | از [[روایات]] استفاده میشود او [[رهبری]] و [[هدایت]] حرکت بزرگ از طرف [[مشرق]] [[زمین]] را به عهده دارد<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۵۹.</ref>. | ||
خط ۸۶: | خط ۸۹: | ||
| پاسخدهنده = مصطفی صادقی | | پاسخدهنده = مصطفی صادقی | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مصطفی صادقی]]'''، در کتاب ''«[[تحلیل تاریخی نشانههای ظهور (کتاب)|تحلیل تاریخی نشانههای ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مصطفی صادقی]]'''، در کتاب ''«[[تحلیل تاریخی نشانههای ظهور (کتاب)|تحلیل تاریخی نشانههای ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«یکی از نشانههایی که برای [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]] بیان میشود، [[قیام]] فردی به نام یا عنوان [[خراسانی]] است. این نام در منابع معتبر چندان یافت نمیشود و آنچه هست سخن از [[خراسان]] و [[رایات سود|پرچمهای سیاه]]ی است که از آن منطقه میآید. بنابراین، اگر مراد از [[خراسانی]] که در منابع متأخر شهرت یافته، شخصی با همین نام است، دو [[روایت]] بیشتر درباره او نرسیده و آن دو هم قابل [[اعتماد]] نیست و اگر مقصود، [[صاحب]] [[رایات سود|پرچمهای سیاه]] یا کسی است که همراه اهل [[خراسان]] میآید او هم کسی جز [[ابومسلم خراسانی]] نیست که [[رایات سود|پرچمهای سیاه]] [[بنی عباس]] را از [[خراسان]] به [[کوفه]] آورد و مقدمات تشکیل [[دولت]] [[عباسیان]] را فراهم نمود. تفصیل این بحث در [[گفتار]] اول از فصل دوم گذشت. در همین [[روایات]]، گاهی از [[صاحب]] [[رایات سود|پرچمهای سیاه]] به [[هاشمی]] یا مردی از [[بنی هاشم]] تعبیر میشود و از آنجا که برخی او را [[خراسانی]] مشهور در [[علائم ظهور]] به حساب آوردهاند، [[روایات]] مشتمل بر آن را نیز بررسی خواهیم نمود. اما آنچه درباره شخص [[خراسانی]] گفته میشود، شهرتی کاذب است و هر کتابی از او به عنوان نشانه [[ظهور]] نام میبرد تنها به همان دو [[روایت]] [[استدلال]] کرده و یا به استناد کتابی غیرمعتبر، مطالبی درباره [[خراسانی]] ساخته و پرداخته و بدون [[دلیل]] درباره آن قلمفرسایی کرده است. | |||
از مجموع کتابهای متأخر و معاصری که از [[خراسانی]] یاد کردهاند، استفاده میشود که مؤلفان آنها این عنوان را از برخی [[روایات]] مربوط به [[خراسان]] یا غیر آن برداشت کرده و آن را رواج دادهاند وگرنه در [[روایات]] [[علائم]]، چنین شهرتی وجود ندارد. دو روایتی که درباره [[خراسانی]] وارد شده، اینگونه است: | از مجموع کتابهای متأخر و معاصری که از [[خراسانی]] یاد کردهاند، استفاده میشود که مؤلفان آنها این عنوان را از برخی [[روایات]] مربوط به [[خراسان]] یا غیر آن برداشت کرده و آن را رواج دادهاند وگرنه در [[روایات]] [[علائم]]، چنین شهرتی وجود ندارد. دو روایتی که درباره [[خراسانی]] وارد شده، اینگونه است: | ||
[[ابن عقده]] از یحیی بن [[زکریا]] از [[یوسف]] بن کلیب از [[حسن بن علی بن ابی حمزه]] از [[سیف]] بن عمیره از [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابو بکر]] حضرمی از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] میکند: [[بنی عباس]] حتما به [[حکومت]] خواهند رسید و آنگاه که [[حاکم]] شوند، [[اختلاف]] پیدا کنند و پراکندگی میان آنان ایجاد شود، [[خراسانی]] و [[سفیانی]] [[خروج]] خواهند کرد. یکی از شرق و دیگری از غرب، آن دو به سرعت سوی [[کوفه]] میآیند و [[بنی عباس]] را نابود میکنند و احدی از آنان را باقی نمیگذارند<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۲۶۷، باب ۱۴، ح ۱۸. {{متن حدیث|"عن ابی جعفر {{ع}}: لابدّ ان یملک بنو العباس فاذا ملکوا و اختلفوا و تشتّت امرهم خرج علیهم الخراسانی و السفیانی هذا من المشرق و هذا من المغرب یستبقان الی الکوفة کفرسی رهان هذا من هیهنا و هذا من هیهنا حتی یکون هلاکهم علی ایدیهما اما انّهما لا یبقون منهم احدا ابدا "}}»</ref>. | |||
[[نعمانی]] این [[روایت]] را در جای دیگر ضمن خبری طولانی به [[سند]] [[حسن بن علی بن ابی حمزه بطائنی]] از [[ابو بصیر]] از [[امام باقر]] {{ع}} آورده است؛ ولی در آنجابهجای [[بنی عباس]]، [[بنی فلان]] ذکر شده و در ادامه این جمله را اضافه دارد که: [[قیام]] [[سفیانی]] و [[یمانی]] و [[خراسانی]] در یک سال، در یک ماه و در یک روز خواهد بود و پرچمی هدایتشدهتر از [[یمانی]] نیست که به [[حق]] (یا به [[صاحب الزمان]]) [[دعوت]] میکند<ref>«خروج السفیانی و الیمانی و الخراسانی فی سنة واحدة فی شهر واحد فی یوم واحد نظام کنظام الخرز ... و لیس فی الرایات رایة اهدی من رایة الیمانی هی رایة هدی ...» (همان، ص ۲۶۴، باب ۱۴، بخشی از ح ۱۳).</ref>. این ذیل در [[اثبات الرجعه]] - و به [[نقل]] از آن در [[الارشاد]] و [[الغیبة ۱ (کتاب)|الغیبة]] [[شیخ]] - هم آمده، ولی [[سند]] آن چنین است: [[ابن ابی عمیر]] از [[سیف]] بن عمیره از بکر بن [[محمد]] [[ازدی]] از [[امام صادق]] {{ع}}<ref>مختصر اثبات الرجعه (چاپ شده: در مجله تراثنا، ش ۱۵، ص ۲۱۶)؛ شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۵ و شیخ طوسی، الغیبة، ص ۴۴۷.</ref>. بنابراین، [[سیف]] بن عمیره بخش اول [[روایت]] را (که در کتاب [[نعمانی]] آمده) با یک واسطه از [[امام باقر|امام پنجم]] [[روایت]] کرده و بخش دوم آن را (که در [[اثبات الرجعه]] آمده) به یک واسطه از [[امام صادق|امام ششم]] [[نقل]] کرده است و [[نعمانی]] در [[روایت]] دیگری هر دو بخش را به [[ابو بصیر]] نسبت میدهد. در هر صورت، ما هر دو بخش را یک [[روایت]] به شمار میآوریم چنانکه در [[الغیبة ۱ (کتاب)|الغیبة]] [[نعمانی]] وجود دارد. [[سند]] [[اثبات الرجعه]] صحیح، اما هر دو [[سند]] کتاب [[نعمانی]] ضعیف است؛ چون در هر دو، [[حسن بن علی بن ابی حمزه]] وجود دارد. [[احمد]] بن [[یوسف]] و [[یوسف]] بن کلیب نیز مجهولاند»<ref>[[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]؛ [[تحلیل تاریخی نشانههای ظهور (کتاب)|تحلیل تاریخی نشانههای ظهور]]، ص ۲۱۸، ۲۱۹.</ref>. | [[نعمانی]] این [[روایت]] را در جای دیگر ضمن خبری طولانی به [[سند]] [[حسن بن علی بن ابی حمزه بطائنی]] از [[ابو بصیر]] از [[امام باقر]] {{ع}} آورده است؛ ولی در آنجابهجای [[بنی عباس]]، [[بنی فلان]] ذکر شده و در ادامه این جمله را اضافه دارد که: [[قیام]] [[سفیانی]] و [[یمانی]] و [[خراسانی]] در یک سال، در یک ماه و در یک روز خواهد بود و پرچمی هدایتشدهتر از [[یمانی]] نیست که به [[حق]] (یا به [[صاحب الزمان]]) [[دعوت]] میکند<ref>«خروج السفیانی و الیمانی و الخراسانی فی سنة واحدة فی شهر واحد فی یوم واحد نظام کنظام الخرز ... و لیس فی الرایات رایة اهدی من رایة الیمانی هی رایة هدی ...» (همان، ص ۲۶۴، باب ۱۴، بخشی از ح ۱۳).</ref>. این ذیل در [[اثبات الرجعه]] - و به [[نقل]] از آن در [[الارشاد]] و [[الغیبة ۱ (کتاب)|الغیبة]] [[شیخ]] - هم آمده، ولی [[سند]] آن چنین است: [[ابن ابی عمیر]] از [[سیف]] بن عمیره از بکر بن [[محمد]] [[ازدی]] از [[امام صادق]] {{ع}}<ref>مختصر اثبات الرجعه (چاپ شده: در مجله تراثنا، ش ۱۵، ص ۲۱۶)؛ شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۵ و شیخ طوسی، الغیبة، ص ۴۴۷.</ref>. بنابراین، [[سیف]] بن عمیره بخش اول [[روایت]] را (که در کتاب [[نعمانی]] آمده) با یک واسطه از [[امام باقر|امام پنجم]] [[روایت]] کرده و بخش دوم آن را (که در [[اثبات الرجعه]] آمده) به یک واسطه از [[امام صادق|امام ششم]] [[نقل]] کرده است و [[نعمانی]] در [[روایت]] دیگری هر دو بخش را به [[ابو بصیر]] نسبت میدهد. در هر صورت، ما هر دو بخش را یک [[روایت]] به شمار میآوریم چنانکه در [[الغیبة ۱ (کتاب)|الغیبة]] [[نعمانی]] وجود دارد. [[سند]] [[اثبات الرجعه]] صحیح، اما هر دو [[سند]] کتاب [[نعمانی]] ضعیف است؛ چون در هر دو، [[حسن بن علی بن ابی حمزه]] وجود دارد. [[احمد]] بن [[یوسف]] و [[یوسف]] بن کلیب نیز مجهولاند»<ref>[[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]؛ [[تحلیل تاریخی نشانههای ظهور (کتاب)|تحلیل تاریخی نشانههای ظهور]]، ص ۲۱۸، ۲۱۹.</ref>. | ||
خط ۹۸: | خط ۱۰۳: | ||
| پاسخدهنده = علی رضا رجالی تهرانی | | پاسخدهنده = علی رضا رجالی تهرانی | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«یکی از [[علایم ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}}، [[خروج]] [[پرچمهای سیاه]] از سوی [[خراسان]]، معروف به [[قیام]] ابو مسلم [[خراسانی]] است. [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: [[منتظر فرج]] باشید از سه چیز. گفته شد: یا [[امام علی|امیر المؤمنین]]! آنها چیست؟ فرمود: ... و [[پرچمهای سیاه از خراسان]].<ref> غیبت نعمانی، باب ۱۴، ص ۳۶۳.</ref> [[امام باقر|امام محمد باقر]] {{ع}} در [[حدیثی]] فرموده است: پرچمهای سیاهی از [[خراسان]] بیرون آمده و در [[کوفه]] فرود میآید، وقتی [[مهدی]]{{ع}} ظاهر گردید، برای [[بیعت]] گرفتن به سوی آن میفرستد<ref> کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ص ۲۷۴</ref>. این [[روایت]] دلالت میکند بر اینکه [[خروج]] [[پرچمهای سیاه]]، نزدیک [[ظهور]] [[حضرت]] خواهد بود. | |||
اگر این [[روایت]] از نظر [[سند]] درست باشد، [[دلیل]] بر این خواهد بود که آن [[پرچمها]]، پرچمهای ابو مسلم [[خراسانی]] نمیباشند. امّا در رابطه با [[ظهور یمانی]]، [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: [[یمانی]] از علایم و نشانههای حتمی است.<ref> غیبت نعمانی، باب ۱۴، ص ۳۶۵</ref> و [[امام باقر]] {{ع}} در ضمن یک [[حدیث]] طولانی میفرماید: [[خروج سفیانی]] و [[یمانی]] و [[خراسانی]] در یک سال و یک ماه و یک روز واقع خواهد شد، با [[نظام]] و ترتیبی همچون [[نظام]] یک رشته که به بند کشیده شده، هریک از پی دیگری ...، در میان [[پرچمها]]، راهنماتر از [[پرچم]] [[یمانی]] نیست، که آن [[پرچم هدایت]] است، زیرا [[دعوت]] به [[صاحب]] شما میکند، و هنگامی که [[یمانی]] [[خروج]] نماید، خرید و فروش [[سلاح]]، برای [[مردم]] و هر مسلمانی [[ممنوع]] است، و چون [[یمانی]] [[خروج]] کرد، به سوی او بشتاب، که همانا [[پرچم]] او [[پرچم هدایت]] است، و هیچ مسلمانی را روا نباشد که با آن [[پرچم]] مقابله نماید، پس هرکس چنین کند، از اهل [[آتش]] خواهد بود، زیرا او به سوی [[حق]] و راه مستقیم فرا میخواند<ref> غیبت نعمانی، باب ۱۴، ص ۳۶۹</ref>. | اگر این [[روایت]] از نظر [[سند]] درست باشد، [[دلیل]] بر این خواهد بود که آن [[پرچمها]]، پرچمهای ابو مسلم [[خراسانی]] نمیباشند. امّا در رابطه با [[ظهور یمانی]]، [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: [[یمانی]] از علایم و نشانههای حتمی است.<ref> غیبت نعمانی، باب ۱۴، ص ۳۶۵</ref> و [[امام باقر]] {{ع}} در ضمن یک [[حدیث]] طولانی میفرماید: [[خروج سفیانی]] و [[یمانی]] و [[خراسانی]] در یک سال و یک ماه و یک روز واقع خواهد شد، با [[نظام]] و ترتیبی همچون [[نظام]] یک رشته که به بند کشیده شده، هریک از پی دیگری ...، در میان [[پرچمها]]، راهنماتر از [[پرچم]] [[یمانی]] نیست، که آن [[پرچم هدایت]] است، زیرا [[دعوت]] به [[صاحب]] شما میکند، و هنگامی که [[یمانی]] [[خروج]] نماید، خرید و فروش [[سلاح]]، برای [[مردم]] و هر مسلمانی [[ممنوع]] است، و چون [[یمانی]] [[خروج]] کرد، به سوی او بشتاب، که همانا [[پرچم]] او [[پرچم هدایت]] است، و هیچ مسلمانی را روا نباشد که با آن [[پرچم]] مقابله نماید، پس هرکس چنین کند، از اهل [[آتش]] خواهد بود، زیرا او به سوی [[حق]] و راه مستقیم فرا میخواند<ref> غیبت نعمانی، باب ۱۴، ص ۳۶۹</ref>. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۱۵: | ||
| پاسخدهنده = علی رضا رمضانیان | | پاسخدهنده = علی رضا رمضانیان | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا رمضانیان]]'''، در کتاب ''«[[شرایط و علائم حتمی ظهور (کتاب)|شرایط و علائم حتمی ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا رمضانیان]]'''، در کتاب ''«[[شرایط و علائم حتمی ظهور (کتاب)|شرایط و علائم حتمی ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«در برخی [[روایات]]، [[خروج خراسانی]]، یکی ازنشانههای [[ظهور]] بیان شده است. اگر چه وی در این [[روایات]] به روشنی معرفی نشده است. برخی او را مردی از [[بنی تمیم]] دانستهاند. بیشتر روایاتی که از وی نام بردهاند، او را همراه [[سفیانی]] یاد کردهاند. در برخی [[روایات]]، [[خراسانی]] و [[سفیانی]]، به دو اسب مسابقه [[تشبیه]] شدهاند که [[خراسانی]] از [[مشرق]] و [[سفیانی]] از [[مغرب]] به سوی [[کوفه]] در حرکتند<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۱۲۵۹.</ref>: | |||
:::::#[[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|"تَنْزِلُ الرَّايَاتُ السُّودُ الَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ إِلَى الْكُوفَةِ فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِيُّ بُعِثَ إِلَيْهِ بِالْبَيْعَةِ"}}<ref>پرچمهای سیاهی که ازخراسان در میآید در کوفه فرو میآید، هنگامی که مهدی {{ع}} ظهور کند، این پرچمها برای بیعت به حضور او گسیل میشود؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص ۲۷۴- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۴۶۷.</ref>. | :::::#[[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|"تَنْزِلُ الرَّايَاتُ السُّودُ الَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ إِلَى الْكُوفَةِ فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِيُّ بُعِثَ إِلَيْهِ بِالْبَيْعَةِ"}}<ref>پرچمهای سیاهی که ازخراسان در میآید در کوفه فرو میآید، هنگامی که مهدی {{ع}} ظهور کند، این پرچمها برای بیعت به حضور او گسیل میشود؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص ۲۷۴- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۴۶۷.</ref>. | ||
:::::#[[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|"فَبَيْنَا هُمْ كَذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ رَايَاتٌ مِنْ قِبَلِ خُرَاسَانَ تَطْوِي الْمَنَازِلَ طَيّاً حَثِيثاً وَ مَعَهُمْ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ ثُمَّ يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ مَوَالِي أَهْلِ الْكُوفَةِ فِي ضُعَفَاء..."}}<ref>در آن میان پرچمهای هدایت از خراسان بیرون آمده با شتابی هرچه تمامتر منازل را طی کرده، پیش میتازد و تعدادی از یاران قائم {{ع}} در میان آنها خواهند بود، آنگاه مردی از شیعیان غیر عرب با گروهی از متستضعفان از کوفه خروج میکند....؛ الغیبه نعمانی، ص ۱۴۹- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۷.</ref> | :::::#[[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|"فَبَيْنَا هُمْ كَذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ رَايَاتٌ مِنْ قِبَلِ خُرَاسَانَ تَطْوِي الْمَنَازِلَ طَيّاً حَثِيثاً وَ مَعَهُمْ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ ثُمَّ يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ مَوَالِي أَهْلِ الْكُوفَةِ فِي ضُعَفَاء..."}}<ref>در آن میان پرچمهای هدایت از خراسان بیرون آمده با شتابی هرچه تمامتر منازل را طی کرده، پیش میتازد و تعدادی از یاران قائم {{ع}} در میان آنها خواهند بود، آنگاه مردی از شیعیان غیر عرب با گروهی از متستضعفان از کوفه خروج میکند....؛ الغیبه نعمانی، ص ۱۴۹- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۷.</ref> | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۳۰: | ||
| پاسخدهنده = مجتبی تونهای | | پاسخدهنده = مجتبی تونهای | ||
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«اندکی [[پیش از ظهور]] [[حضرت]]، در میان [[ایرانیان]]، شخصی با عنوان [[سید خراسانی]] ظاهر شده که [[رهبری سیاسی]] [[مردم]] را به عهده میگیرد و [[شعیب بن صالح]] نیز [[رهبری]] [[نظامی]] را و [[ایرانیان]] تحت [[رهبری]] این دو تن، نقش مهمی را در حرکت [[ظهور]] آن [[حضرت]] ایفا میکنند. [[سید خراسانی]] و [[شعیب]] [[جنگ]] را در مرزهای [[ایران]]، [[ترکیه]] و [[عراق]] [[هدایت]] میکنند و نیروهای مستقر در [[شام]]، خود را به پیش رانده و در همان زمان، از دو جناح [[عراق]] و [[شام]]، اماده پیشروی بزرگ به سوی [[فلسطین]] و [[قدس]] میشوند. | |||
::::::پیرامون شخصیت [[سید خراسانی]]، سؤالهای بسیاری مطرح است. از مهمترین آنها این است که آیا مراد از [[خراسانی]] در [[روایات]]، فرد معینی است و یا اینکه تعبیر از [[رهبر]] [[ایران]] است که در [[زمان ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} وجود خواهد داشت؟ [[روایات]] به روشنی دلالت دارد بر اینکه آن شخصیت از ذریه [[امام مجتبی]] {{ع}} و یا [[امام حسین]] {{ع}} است و از او بهعنوان [[هاشمی]] [[خراسانی]] یاد شده است و صفات جسمی وی را که دارای صورتی [[نورانی]] و خال بر گونه راست و یا دست راست دارد، بیان کرده است. | ::::::پیرامون شخصیت [[سید خراسانی]]، سؤالهای بسیاری مطرح است. از مهمترین آنها این است که آیا مراد از [[خراسانی]] در [[روایات]]، فرد معینی است و یا اینکه تعبیر از [[رهبر]] [[ایران]] است که در [[زمان ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} وجود خواهد داشت؟ [[روایات]] به روشنی دلالت دارد بر اینکه آن شخصیت از ذریه [[امام مجتبی]] {{ع}} و یا [[امام حسین]] {{ع}} است و از او بهعنوان [[هاشمی]] [[خراسانی]] یاد شده است و صفات جسمی وی را که دارای صورتی [[نورانی]] و خال بر گونه راست و یا دست راست دارد، بیان کرده است. | ||
::::::اما روایاتی که در منابع [[حدیث]] درجه اوّل [[شیعه]] -مانند [[غیبت نعمانی]] و طوسی- در خصوص این شخص وارد شده است، احتمال دارد ایشان را به [[یاور]] خراسانیان و یا [[رهبر]] اهالی [[خراسان]] و یا [[فرمانده لشکر]] [[خراسان]] [[تفسیر]] کرد. زیرا این [[روایات]] تعبیر به "[[خراسانی]]" تنها نموده نه [[هاشمی]] [[خراسانی]]، اما مجموعه قرائن موجود، پیرامون شخصیت او دلالت دارد که مشخص است وی همزمان با [[خروج سفیانی]] و [[یمنی]] ظاهر میشود و نیروهای خود را به سوی [[عراق]] اعزام میدارد که [[سپاهیان]] [[سفیانی]] را [[شکست]] میدهند. | ::::::اما روایاتی که در منابع [[حدیث]] درجه اوّل [[شیعه]] -مانند [[غیبت نعمانی]] و طوسی- در خصوص این شخص وارد شده است، احتمال دارد ایشان را به [[یاور]] خراسانیان و یا [[رهبر]] اهالی [[خراسان]] و یا [[فرمانده لشکر]] [[خراسان]] [[تفسیر]] کرد. زیرا این [[روایات]] تعبیر به "[[خراسانی]]" تنها نموده نه [[هاشمی]] [[خراسانی]]، اما مجموعه قرائن موجود، پیرامون شخصیت او دلالت دارد که مشخص است وی همزمان با [[خروج سفیانی]] و [[یمنی]] ظاهر میشود و نیروهای خود را به سوی [[عراق]] اعزام میدارد که [[سپاهیان]] [[سفیانی]] را [[شکست]] میدهند. | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۴۲: | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | | پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
«درباره شخصیت [[خراسانی]] و [[فرمانده]] نظامی او سؤالهای زیادی مطرح شده است. ظاهر [[روایات]] مربوط به [[خراسانی]] که از طریق [[اهل سنت]] و همچنین در منابع متأخر [[شیعه]] وارد شده است. دلالت دارد بر این که آن شخص، از ذریه [[امام حسن|امام حسن مجتبی]]{{ع}} یا [[امام حسین]]{{ع}} است و از او با عنوان "هاشمی [[خراسانی]]" یاد شده است. اما بنا بر روایاتی که در منابع اصلی و اولی [[حدیث]] [[شیعه]] مانند [[غیبت نعمانی]]، کتاب [[غیبت]] [[طوسی]] و [[الارشاد]] مفید درباره این شخص وارد شده است، احتمال دارد او را [[یاور]] خراسانیان یا [[رهبر]] اهالی [[خراسان]] یا [[فرمانده لشکر]] [[خراسان]] [[تفسیر]] کرد؛ زیرا این [[روایات]] تعبیر به "[[خراسانی]]" کرده است. مجموعه قراین موجود درباره شخصیت او دلالت دارد وی همزمان با [[خروج سفیانی]] و [[یمانی]] ظاهر میشود و نیروهای خود را به سوی [[عراق]] اعزام میکند. | |||
:::::*از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است: [[خروج سفیانی]] و [[خراسانی]] و [[یمانی]]، در یک سال و یک ماه خواهد بود.<ref>الارشاد مفید، ب۴۰، ح۱۴.</ref>. | :::::*از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است: [[خروج سفیانی]] و [[خراسانی]] و [[یمانی]]، در یک سال و یک ماه خواهد بود.<ref>الارشاد مفید، ب۴۰، ح۱۴.</ref>. | ||
:::::*آنچه از [[روایات]] مربوط به وی به دست میآید، این است که او [[رهبری]] و [[هدایت]] حرکت بزرگ از طرف [[مشرق]] [[زمین]] را به عهده دارد»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۲۱۷-۲۱۸.</ref>. | :::::*آنچه از [[روایات]] مربوط به وی به دست میآید، این است که او [[رهبری]] و [[هدایت]] حرکت بزرگ از طرف [[مشرق]] [[زمین]] را به عهده دارد»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۲۱۷-۲۱۸.</ref>. |