منظور از علائم حتمی ظهور چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۴۴
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )) |
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[ابن منظور]] در لسان العرب میگوید: چیزی را بر تو حتمی کردم، یعنی آنرا بر تو [[واجب]] نمودم، الحتم: لازم و واجبی است که باید انجام شود و {{عربی|حتم الله الامر بحتمه}} [[اراده الهی]] بر انجام آن تعلق گرفت (امر کرد) و الحتم یعنی [[استوار]] کردن (محکم کردن) کار و حاتم یعنی حاکمی که انجام [[حکم]] را [[واجب]] میکند و محتوم از نظر لغوی یعنی واجبی که ناگزیر باید انجام شود و این چیزی است که همچنین آنرا در [[حدیث]] و سخن [[اهل بیت]] {{عم}} مییابیم. | ::::::«[[ابن منظور]] در لسان العرب میگوید: چیزی را بر تو حتمی کردم، یعنی آنرا بر تو [[واجب]] نمودم، الحتم: لازم و واجبی است که باید انجام شود و {{عربی|حتم الله الامر بحتمه}} [[اراده الهی]] بر انجام آن تعلق گرفت (امر کرد) و الحتم یعنی [[استوار]] کردن (محکم کردن) کار و حاتم یعنی حاکمی که انجام [[حکم]] را [[واجب]] میکند و محتوم از نظر لغوی یعنی واجبی که ناگزیر باید انجام شود و این چیزی است که همچنین آنرا در [[حدیث]] و سخن [[اهل بیت]] {{عم}} مییابیم. | ||
[[ابو جعفر]] [[محمد بن علی]] {{ع}} در مورد آیه {{متن قرآن|قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ}}<ref>«آنگاه مدتی را [برای شما] مقرر داشت و اجل حتمی نزد اوست» سوره انعام، آیه ۲.</ref>، میفرمایند: آنها دو اجل و مدت هستند، یک اجل حتمی و دیگری اجل مشروط و موقوف. پس [[حمران]] بن اعین پرسید: اجل و مدت حتمی چیست؟ فرمود: آن است که غیر از آن نمیشود و پرسید موقوف چیست؟ [[امام]] {{ع}} فرمود: چیزی است که [[مشیت]] [[خدا]] در آن است. | |||
بنابراین، امر محتوم نه زمان آن مقدم میشود و نه مؤخر و ناچار اتفاق میافتد (به وقوع میپیوندد) و این چیزی است که [[طبرسی]] آنرا از این سخن [[خدای تعالی]] که میفرماید {{متن قرآن|مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ}}<ref>«هیچ امتی نه از اجل خود پیشی میگیرد و نه بازپس میماند، دریافته است» سوره مؤمنون، آیه ۴۳.</ref>. او میگوید: اجل و مدت حتمی، نه از زمان خود پیشی میگیرد و نه بازپس میماند. | |||
ظاهرا امر محتوم به ناچار اتفاق میافتد و بعضی [[روایتها]] از نشانههای قطعی [[پیش از ظهور]] که ناگزیر رخ میدهند، سخن گفتهاند و بعضی [[آرزو]] کردهاند که این [[نشانهها]] [[پیش از ظهور]] [[قائم]] {{ع}} رخ ندهد و پیش نیاید. اما [[امام]] آنرا رد کرد و فرمود خیر آن حتمی است. [[نعمانی]] پس از اینکه تعدادی از [[نشانههای ظهور]] را برمیشمارد میگوید: این نشانههای بسیار زیادی که [[امامان]] آنرا بیان کردهاند و در [[روایتها]] ذکر شده و به حد [[تواتر]] رسیده و در مورد آنها [[اتفاق نظر]] وجود دارد، [[دلیل]] بر این است که [[حضرت قائم]] {{ع}} حتما زمانی [[ظهور]] میکند که این [[نشانهها]] و اتفاقها روی داده باشد؛ چرا که [[ائمه]] خبر دادهاند که این علامتها بدونشک وجود دارند و [[امامان]] {{عم}} [[صادق]] هستند تا جایی که به یکی از [[امامان]] {{عم}} گفته شد امیدواریم که [[ظهور]] [[قائم]] {{ع}} اتفاق بیفتد اما پیش از ایشان، [[سفیانی]] [[خروج]] نکند. ایشان فرمودند: به [[خدا]] [[سوگند]] آن امر حتمی است و ناچار (ناگزیر) اتفاق میافتد»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۱۹۰.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۷۵: | خط ۷۸: | ||
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتابهای ''«[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]»'' و ''«[[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتابهای ''«[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]»'' و ''«[[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«واژۀ «حتم» فقط یک بار با تعبیر «حتما» در [[قرآن]] استفاده شده است؛ آنجا که [[خداوند متعال]] میفرماید: {{متن قرآن| وَإِن مِّنكُمْ إِلاَّ وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِيًّا}}<ref> و هر یک از شما در آن درخواهد آمد این، بر پروردگارت حکمی است ناگزیر انجامپذیر؛ سوره مریم، آیه ۷۱.</ref> طریحی «حتم» را واجبی دانسته که [[اراده]] بر آن تعلق گرفته، اسقاط آن امکانپذیر نیست <ref>مجمع البحرین، ج ۶، ص ۳۲.</ref> راغب اصفهانی آن را به قضای مقدر معنا کرده است <ref>المفردات فی غریب القرآن، ص ۲۱۸.</ref>. ابن منظور نیز آن را به معنای [[قضا]] و [[وجوب]] [[قضا]] دانسته که گریزی از انجام آن نیست <ref>لسان العرب، ج ۱۲، ص ۱۱۳.</ref>. [[خلیل]] بن [[احمد]] نیز آن را با تعبیر «ایجاب القضاء» تعریف کرده است <ref>العین، ج ۳، ص ۱۹۵.</ref>. | ::::::«واژۀ «حتم» فقط یک بار با تعبیر «حتما» در [[قرآن]] استفاده شده است؛ آنجا که [[خداوند متعال]] میفرماید: {{متن قرآن| وَإِن مِّنكُمْ إِلاَّ وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِيًّا}}<ref> و هر یک از شما در آن درخواهد آمد این، بر پروردگارت حکمی است ناگزیر انجامپذیر؛ سوره مریم، آیه ۷۱.</ref> طریحی «حتم» را واجبی دانسته که [[اراده]] بر آن تعلق گرفته، اسقاط آن امکانپذیر نیست <ref>مجمع البحرین، ج ۶، ص ۳۲.</ref> راغب اصفهانی آن را به قضای مقدر معنا کرده است <ref>المفردات فی غریب القرآن، ص ۲۱۸.</ref>. ابن منظور نیز آن را به معنای [[قضا]] و [[وجوب]] [[قضا]] دانسته که گریزی از انجام آن نیست <ref>لسان العرب، ج ۱۲، ص ۱۱۳.</ref>. [[خلیل]] بن [[احمد]] نیز آن را با تعبیر «ایجاب القضاء» تعریف کرده است <ref>العین، ج ۳، ص ۱۹۵.</ref>. | ||
یکی از پژوهشگران پس از [[نقل]] برخی از سخنان بزرگان لغت، دیدگاه خود را این چنین مینگارد: معنای حقیقی برای این لفظ عبارت از «جزم و قطع در [[حکم]] و عمل» است<ref>«أنّ المعنی الحقیقی لهذا اللفظ هو الجزم و البتّ فی حکم أو عمل»: حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۲، ص ۱۶۳.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۳، ص۱۱۶.</ref>. | |||
:::::*میان نشانههای [[ظهور]]، شماری از آنها، [[علایم حتمی]] [[ظهور]] دانسته شدهاند. منظور از نشانههای حتمی- مقابل نشانههای غیر حتمی- آن است که پدیدار شدن آنها- بدون هیچ قید و شرطی- قطعی و الزامی خواهد بود؛ به گونهای که تا آنها واقع نشود، [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] و [[قیام]] نخواهد کرد. البته باید توجه کرد که حتمی یا مسلم و قطعی بودن وقوع این نشانهها، به این معنا نیست که پدید نیامدن آنها، محال است؛ بلکه به حسب فراهم بودن شرایط و نبودن بازدارندهها، پدید آمدن آنها قطعی خواهد بود. از [[روایات]] فراوانی که در میان آنها [[روایات]] صحیح نیز وجود دارد حتمی بودن نشانههای پنجگانه ذیل استفاده میشود: [[خروج سفیانی]]، [[قیام یمانی]]، [[صیحه آسمانی]]، [[قتل]] [[نفس زکیه]] و [[خسف در بیداء]]"<ref> {{متن حدیث|خَمْسٌ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ مِنَ الْعَلَامَاتِ الصَّيْحَةُ وَ السُّفْيَانِيُ وَ الْخَسْفُ بِالْبَيْدَاءِ وَ خُرُوجُ الْيَمَانِيِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۳۶، ح ۴۲۷</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.</ref>. | :::::*میان نشانههای [[ظهور]]، شماری از آنها، [[علایم حتمی]] [[ظهور]] دانسته شدهاند. منظور از نشانههای حتمی- مقابل نشانههای غیر حتمی- آن است که پدیدار شدن آنها- بدون هیچ قید و شرطی- قطعی و الزامی خواهد بود؛ به گونهای که تا آنها واقع نشود، [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] و [[قیام]] نخواهد کرد. البته باید توجه کرد که حتمی یا مسلم و قطعی بودن وقوع این نشانهها، به این معنا نیست که پدید نیامدن آنها، محال است؛ بلکه به حسب فراهم بودن شرایط و نبودن بازدارندهها، پدید آمدن آنها قطعی خواهد بود. از [[روایات]] فراوانی که در میان آنها [[روایات]] صحیح نیز وجود دارد حتمی بودن نشانههای پنجگانه ذیل استفاده میشود: [[خروج سفیانی]]، [[قیام یمانی]]، [[صیحه آسمانی]]، [[قتل]] [[نفس زکیه]] و [[خسف در بیداء]]"<ref> {{متن حدیث|خَمْسٌ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ مِنَ الْعَلَامَاتِ الصَّيْحَةُ وَ السُّفْيَانِيُ وَ الْخَسْفُ بِالْبَيْدَاءِ وَ خُرُوجُ الْيَمَانِيِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۳۶، ح ۴۲۷</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۴۴۵ - ۴۴۸.</ref>. | ||
در برابر نشانههای حتمی، نشانههای غیر حتمی قرار دارد؛ یعنی [[مقید]] و مشروط به اموری است که در صورت تحقق آنها، پدید میآید. به عبارت دیگر، نشانههای غیر حتمی، شاید پدید آید و شاید بدون پیدایش آنها [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} [[ظهور]] کند. | |||
پارهای از نشانههای غیر حتمی از این قرار است: | |||
:::::#[[مرگ]] و میرها، زلزلهها و جنگها و آشوبهای فراگیر؛ | :::::#[[مرگ]] و میرها، زلزلهها و جنگها و آشوبهای فراگیر؛ | ||
:::::#[[خسوف و کسوف نابههنگام]]؛ | :::::#[[خسوف و کسوف نابههنگام]]؛ |