رشد روحیه محبت و عشقورزی به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
رشد روحیه محبت و عشقورزی به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۵۴
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
| پاسخدهنده = محمد سبحانینیا | | پاسخدهنده = محمد سبحانینیا | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد سبحانینیا]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد سبحانینیا]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[باورهای دینی]] از جمله [[مهدویت]]، در تحقق این مؤلفه، مددکاری نیکوست؛ زیرا از یکسو [[آتش]] [[عشق]] و عواطف درونی را شعلهور میسازد و از سوی دیگر، بخشی از آن را به سمت [[عشق]] به دیگران، به ویژه [[مؤمنان]]، [[هدایت]] میکند...[[حضرت مهدی]]{{ع}} پیامآور [[مهرورزی]] و [[دوستی]] است. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} از [[رسول اکرم]]{{صل}} پرسیدند: «آیا [[مهدی]]{{ع}}) از ما [[اهلبیت]] است؟» [[حضرت رسول]]{{صل}} پاسخ دادند: «آری؛ [[مهدی]]{{ع}} از ماست. [[خداوند]] همانگونه که [[دین]] را با ما آغاز کرد، با او به پایان میرساند. عنصر [[صفا]]، [[محبت]] و [[همدلی]] را میتوان در [[اندیشه مهدویت]] و [[انتظار]]، به وضوح مشاهده کرد. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "[[اصحاب قائم]]، بهگونهای با هم [[معاشرت]] میکنند که گویی از یک [[پدر]] و [[مادر]] هستند!"<ref>سیدهاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۲۳ و ۲۴.</ref>. | |||
[[حضرت مهدی]]{{ع}} پیامآور [[مهرورزی]] و [[دوستی]] است. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} از [[رسول اکرم]]{{صل}} پرسیدند: "آیا [[مهدی]]{{ع}}) از ما [[اهل بیت]] است؟" [[حضرت رسول]]{{صل}} پاسخ دادند: "آری؛ [[مهدی]]{{ع}} از ماست. [[خداوند]] همانگونه که [[دین]] را با ما آغاز کرد، با او به پایان میرساند. [[مردم]] به دست ما از [[شرک]] رهایی یافتند و پس از پایانگرفتن فتنههای [[دشمنان]]، میان آنان الفت و [[صمیمیت]] ایجاد شد. [[وظیفه]] ما از آغاز برداشتن [[کینهها]] و عداوتهاست؛ بهگونهای که همه [[برادر]] ایمانی شوند"<ref>لطفالله صافی، [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص۱۵۲.</ref>. [[حضرت امام رضا]]{{ع}} در [[وصف]] [[یوسف زهرا]] میفرماید: {{متن حدیث|أَشْفَقَ عَلَيْهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ}} "<ref>بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۱۶.</ref>؛ [[حضرت مهدی]] برای آنها، از [[پدران]] و مادرانشان مهربانتر است". [[امام باقر]]{{ع}}) فرمود: {{متن حدیث|إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اَللَّهُ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ اَلْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلاَمُهُمْ}} "<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۲۸.</ref>؛ آنگاه که [[قائم]] ما [[قیام]] کند، [[خداوند]] دست [[لطف]] و [[مرحمت]] خود را بر سر [[بندگان]] میگذارد تا به [[عقول]] آنان [[وحدت]] بخشد و خردهایشان را کامل کند". | [[حضرت مهدی]]{{ع}} پیامآور [[مهرورزی]] و [[دوستی]] است. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} از [[رسول اکرم]]{{صل}} پرسیدند: "آیا [[مهدی]]{{ع}}) از ما [[اهل بیت]] است؟" [[حضرت رسول]]{{صل}} پاسخ دادند: "آری؛ [[مهدی]]{{ع}} از ماست. [[خداوند]] همانگونه که [[دین]] را با ما آغاز کرد، با او به پایان میرساند. [[مردم]] به دست ما از [[شرک]] رهایی یافتند و پس از پایانگرفتن فتنههای [[دشمنان]]، میان آنان الفت و [[صمیمیت]] ایجاد شد. [[وظیفه]] ما از آغاز برداشتن [[کینهها]] و عداوتهاست؛ بهگونهای که همه [[برادر]] ایمانی شوند"<ref>لطفالله صافی، [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص۱۵۲.</ref>. [[حضرت امام رضا]]{{ع}} در [[وصف]] [[یوسف زهرا]] میفرماید: {{متن حدیث|أَشْفَقَ عَلَيْهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ}} "<ref>بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۱۶.</ref>؛ [[حضرت مهدی]] برای آنها، از [[پدران]] و مادرانشان مهربانتر است". [[امام باقر]]{{ع}}) فرمود: {{متن حدیث|إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اَللَّهُ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ اَلْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلاَمُهُمْ}} "<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۲۸.</ref>؛ آنگاه که [[قائم]] ما [[قیام]] کند، [[خداوند]] دست [[لطف]] و [[مرحمت]] خود را بر سر [[بندگان]] میگذارد تا به [[عقول]] آنان [[وحدت]] بخشد و خردهایشان را کامل کند". | ||
خط ۶۴: | خط ۶۵: | ||
| پاسخدهنده = رضا انصاری | | پاسخدهنده = رضا انصاری | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[رضا انصاری]]'''، در مقاله ''«[[پیشدرآمدی بر آثار روانشناسی انتظار (مقاله)|پیش درآمدی بر آثار روانشناسی انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[رضا انصاری]]'''، در مقاله ''«[[پیشدرآمدی بر آثار روانشناسی انتظار (مقاله)|پیش درآمدی بر آثار روانشناسی انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«یکی از [[آثار روانشناسی انتظار]]، [[دلدادگی]] در حیطه عمل میباشد چرا که [[منتظر]] [[عاشق]] در تمام اقداماتش همسویی، همنوایی و همجهتی مدنظر میباشد. کسی [[منتظر واقعی]] است که [[سلوک]] و مسلک خود را مطابق آئین و روش متظر قرار دهد و به دنبال میل و خواست [[منتظر]] خود میگردد. [[علی]] {{ع}} در [[مذمت]] عدهای که خود را عالم میپندارند و [[عاشق]] [[اهلبیت]] میدانند میفرماید: {{متن حدیث|لَا يَقْتَصُّونَ أَثَرَ نَبِيٍّ وَ لَا يَقْتَدُونَ بِعَمَلِ وَصِيٍّ... الْمَعْرُوفُ فِيهِمْ مَا عَرَفُوا وَ الْمُنْكَرُ عِنْدَهُمْ مَا أَنْكَرُوا مَفْزَعُهُمْ فِي الْمُعْضِلَاتِ إِلَى أَنْفُسِهِمْ وَ تَعْوِيلُهُمْ فِي الْمُهِمَّاتِ عَلَى آرَائِهِمْ كَأَنَّ كُلَّ امْرِئٍ مِنْهُمْ إِمَامُ نَفْسِهِ}}<ref>نهجالبلاغه، خطبه ۸۸.</ref>. نه گام بر جای پای [[پیامبر]] مینهند و نه از [[رفتار]] [[جانشین]] او [[پیروی]] میکنند... [[نیکی]] در نظرشان همان است که میپندارند و [[زشتی]] همان است که آنها منکرند در حل مشکلات به خود [[پناه]] میبرند و در مبهمات تنها به [[رأی]] خود تکیه میکنند گویا هر کدام [[امام]] و [[راهبر]] خویشند. در جای دیگری در همین [[نهجالبلاغه]] [[علی]] {{ع}} میفرماید [[مردم]] به کجا میروید؟ چرا از [[حق]] [[منحرف]] میشوید؟ پرچمهای [[حق]] برافراشته و نشانههای آن آشکار است با اینکه چراغهای [[هدایت]] روشنگر راهند. چون [[گمراهان]] به کجا میروید؟ چرا سرگردانید؟ در حالیکه [[عترت پیامبر]] شما [[دین]] شماست... و همانند تشنگانی که به سوی [[آب]] شتابانند به سویشان [[هجوم]] ببرید<ref>نهجالبلاغه، خطبه ۸۷.</ref>. [[علی]] {{ع}} در این [[خطبه]] به [[ضرورت]] [[اقتدار]] [[تأسی]] به [[اهل بیت]] اشاره مینماید و میفرماید کسی که [[اقتدا]] و [[تأسی]] کوتاهی کند سرانجامی جز [[هلاکت]] نخواهد داشت»<ref>[[رضا انصاری|انصاری، رضا]]، [[پیشدرآمدی بر آثار روانشناسی انتظار (مقاله)|پیش درآمدی بر آثار روانشناسی انتظار]]، ص ؟؟</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۹۲: | خط ۹۴: | ||
| پاسخدهنده = ناصر محمدی | | پاسخدهنده = ناصر محمدی | ||
| پاسخ = آقایان '''[[ناصر محمدی]]''' و [[احمد رضا مفتاح]]، در مقاله ''«[[نقش باور به مهدویت در معنابخشی زندگی فردی (مقاله)|نقش باور به مهدویت در معنابخشی زندگی فردی]]»'' در اینباره گفتهاند: | | پاسخ = آقایان '''[[ناصر محمدی]]''' و [[احمد رضا مفتاح]]، در مقاله ''«[[نقش باور به مهدویت در معنابخشی زندگی فردی (مقاله)|نقش باور به مهدویت در معنابخشی زندگی فردی]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
«از جمله ارزشهای فراعقلی، [[ارزش]] "[[عشق]] به [[محبوب]]" است. | |||
"[[عشق به خداوند]]" در ساحت فراعقلی دارای ارزشی است که به [[زندگی]] فرد معنا میدهد، مخصوصاً در [[زندگی]] متدینان مقولهای است که درصورت تحقق آن [[زندگی]] فرد را معنا خاص بخشیده و معنای [[زندگی]] [[انسان]] را وسعت میبخشد وسعتی که [[ارزش]] آن قابل مقایسه با هیچ چیز دیگر نیست. [[حضرت علی]] {{ع}} در این زمینه [[حدیث]] [[ارزشمندی]] دارند که میفرماید: "[[ارزش]] هر انسانی به اندازه چیزی است که دوست میدارد"<ref>نهجالبلاغه، حکمت ۸۱.</ref>. | "[[عشق به خداوند]]" در ساحت فراعقلی دارای ارزشی است که به [[زندگی]] فرد معنا میدهد، مخصوصاً در [[زندگی]] متدینان مقولهای است که درصورت تحقق آن [[زندگی]] فرد را معنا خاص بخشیده و معنای [[زندگی]] [[انسان]] را وسعت میبخشد وسعتی که [[ارزش]] آن قابل مقایسه با هیچ چیز دیگر نیست. [[حضرت علی]] {{ع}} در این زمینه [[حدیث]] [[ارزشمندی]] دارند که میفرماید: "[[ارزش]] هر انسانی به اندازه چیزی است که دوست میدارد"<ref>نهجالبلاغه، حکمت ۸۱.</ref>. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۱۲: | ||
| پاسخدهنده = محسن موحدی | | پاسخدهنده = محسن موحدی | ||
| پاسخ = آقای '''[[محسن موحدی]]'''، نویسنده مقاله ''«[[آثار روانشناختی آموزههای مهدویت (مقاله)|آثار روانشناختی آموزههای مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[محسن موحدی]]'''، نویسنده مقاله ''«[[آثار روانشناختی آموزههای مهدویت (مقاله)|آثار روانشناختی آموزههای مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[انسان]] تشنۀ [[محبت]] است و [[محبت]] حیات بخش دلهاست. هر کسی خود را [[دوست]] دارد و میخواهد [[محبوب]] دیگران نیز باشد، احساس [[محبوبیت]] [[دل]] را شادمان میگرداند. [[محبت]] مفهومی است که بهطور دو جانبه بر [[رفتار]] مربی و متربی اثر میگذارد. تا فردی کسی را [[دوست]] نداشته باشد، چگونه میتواند او را [[تربیت]] کند و تا شخص سیراب از [[محبت]] نشود آن گونه که باید تحت تاثیر قرار نخواهد گرفت. [[انسان]] علاوه بر بعد مادی دارای جنبههای غیر مادی و [[روح]] خدایی نیز هست. روحی که با [[مرگ]] نابود نمیشود و قوام [[شخصیت انسان]] به همان [[روح]] است. بخلاف آنهایی که میگویند هستی منحصر به ماده است یا دست کم [[انسان]] را پدیده ای کاملا مادی میشمرند و همه [[قوانین]] [[حاکم]] بر [[انسان]] [[قوانین]] مادی و تمامی رفتارها و پدیدههای روانی را با نگرش مادی تحلیل میکنند. [[محبت]] و [[عشق ورزی]] در [[انسان]] [[منتظر]] زمانی به اوج خود خواهد رسید که برای [[تحقق ظهور]] [[منجی موعود]] تلاش میکند و به [[زمینه سازی]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] [[کمک]] میکند»<ref>مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۲۰: | ||
| پاسخدهنده = زهرا سادات پورسیدآقایی | | پاسخدهنده = زهرا سادات پورسیدآقایی | ||
| پاسخ = سرکار خانم '''[[زهرا سادات پورسیدآقایی]]'''، در مقاله ''«[[بررسی تطبیقی شخصیت انسان منتظر با شخصیت سالم از دیدگاه روانشناسی کمال (مقاله)|بررسی تطبیقی شخصیت انسان منتظر با شخصیت سالم از دیدگاه روانشناسی کمال]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = سرکار خانم '''[[زهرا سادات پورسیدآقایی]]'''، در مقاله ''«[[بررسی تطبیقی شخصیت انسان منتظر با شخصیت سالم از دیدگاه روانشناسی کمال (مقاله)|بررسی تطبیقی شخصیت انسان منتظر با شخصیت سالم از دیدگاه روانشناسی کمال]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«[[امام رضا]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|الْأَنِيسُ الرَّفِيقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِيقُ وَ الْأَخُ الشَّقِيقُ...}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۰۰، ح۱.</ref>؛ [[امام]]، همدم و رفیق، [[پدر]] و [[مهربان]]... است. | |||
در [[دعای ندبه]] آمده است: {{متن حدیث|بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا... عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لَا تُرَى وَ لَا أَسْمَعُ لَكَ حَسِيساً وَ لَا نَجْوَى... لَيْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوى، بَلْ أَيُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرى، أَ بِرَضْوى أَمْ غَيْرِها أَمْ ذِي طُوى}}؛ جانم فدای تو ای ناپیدایی که از ما بیرون نیست!... چقدر بر من [[جان]] کاه است که [[مردم]] را ببینم، اما تو دیده نشوی و هیچگونه صدا و سخنی از تو نشنوم... ای کاش میدانستم در چه جایی منزل گرفتهای و چه سرزمین و مکانی تو را در بر گرفته است! آیا در [[کوه رضوی]] هستی و یا در جای دیگر و یا در [[ذیطوی]] هستی...؟ به [[راستی]] [[منتظر]] عاشقی است که به دنبال [[یار]] میگردد و با شور و [[شوق]] همه جا را در طلبش جستوجو میکند. | در [[دعای ندبه]] آمده است: {{متن حدیث|بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا... عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لَا تُرَى وَ لَا أَسْمَعُ لَكَ حَسِيساً وَ لَا نَجْوَى... لَيْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوى، بَلْ أَيُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرى، أَ بِرَضْوى أَمْ غَيْرِها أَمْ ذِي طُوى}}؛ جانم فدای تو ای ناپیدایی که از ما بیرون نیست!... چقدر بر من [[جان]] کاه است که [[مردم]] را ببینم، اما تو دیده نشوی و هیچگونه صدا و سخنی از تو نشنوم... ای کاش میدانستم در چه جایی منزل گرفتهای و چه سرزمین و مکانی تو را در بر گرفته است! آیا در [[کوه رضوی]] هستی و یا در جای دیگر و یا در [[ذیطوی]] هستی...؟ به [[راستی]] [[منتظر]] عاشقی است که به دنبال [[یار]] میگردد و با شور و [[شوق]] همه جا را در طلبش جستوجو میکند. |