وظیفه مسلمانان نسبت به امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
خط ۶۷: خط ۶۷:
| پاسخ‌دهنده = محمد تقی مصباح یزدی
| پاسخ‌دهنده = محمد تقی مصباح یزدی
| پاسخ = [[آیت‌الله]] '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[ آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[آیت‌الله]] '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[ آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[وظیفه]] ما در زمان [[غیبت]] [[امام زمان]] {{ع}} این است که [[منتظر فرج]] [[حضرت]وا] باشیم که این [[انتظار]]، [[برترین]] [[عبادت]] است: {{عربی|" أَفْضَلُ أَعْمَالِ شِيعَتِنَا انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>با فضیلت‌ترین اعمال [[شیعیان]] ما [[انتظار فرج]] است؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶، ح ۱، باب ۹.</ref>. [[ثواب]] [[انتظار فرج]] [[امام زمان]]، از [[ثواب]] [[روزه]] گرفتن و [[نماز خواندن]] و [[جهاد]] کردن در [[راه خدا]] بیش‌تر است. ما درباره این گونه [[روایات]]، [[فهم]] دقیق و کاملی نداریم. حتی در [[مقام]] تحلیل این [[روایات]]، به این نتیجه می‌رسیم که برای [[امیدوار]] نگه داشتن [[مردم]] است. درست نیست که با وجود این همه [[ظلم]] در [[دنیا]]، از [[انتظار فرج]] [[امام زمان]] {{ع}} [[ناامید]] شویم: {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ}}<ref>سوره بقره، ۲۱۴.</ref>؛ آیا [[گمان]] کردید داخل [[بهشت]] می‌شوید، بی آن که حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان که [[گرفتاری‌ها]] و ناراحتی‌ها به آن‌ها رسید و آن چنان ناراحت شدند که [[پیامبر]] وافرادی که با او [[ایمان]] آورده بودند، گفتند: "پس [[یاری]] [[خدا]] کی خواهد آمد؟!" [[آگاه]] باشید که [[یاری]] [[خدا]] نزدیک است. در جایی دیگر آمده است: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاء وَلاَ يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ}}<ref>تا آن گاه که رسولان مأیوس شدند و مردم گمان کردند به آنان دروغ گفته شده است. در این هنگام، یاری ما به سراغ آن‌ها آمد؛ پس آنان را که خواستیم، نجات یافتند و مجازات و عذاب ما از قوم گنهکار باز گردانده نمی‌شود؛ سوره یوسف، ۱۱۰.</ref>؛ این احساس [[یأس]] و [[ناامیدی]] در امت‌های قدیم نیز وجود داشته است. وقتی ما [[منتظر فرج]] [[امام زمان]] {{ع}} باشیم، در [[جامعه]] فعالیت می‌کنیم. وقتی [[انسان]] مأیوس شود و [[گمان]] کند که از دستش کاری برنمی‌آید، با [[خیال]] راحت به [[مرگ]] تن می‌دهد. کسی در [[دنیا]] هدفدار [[زندگی]] می‌کند که [[منتظر فرج]] [[امام زمان]] {{ع}} باشد. راه استفاده از [[روایات]] این است که تمام [[روایات]]، و قراین آن‌ها را با [[دلیل]]، از نظر [[سند]] بررسی کنیم؛ یعنی این که صدر و ذیل [[روایت]] را مورد دقت قرار دهیم و [[روایات]] مشابه دیگری را که در [[مقام]] و مکان دیگری وارد شده است، با آن تطبیق کنیم. مهم‌ترین اصل استفاده از [[روایات]] این است که [[محکمات]] را فدای [[متشابهات]] نکنیم. دو سلسله از [[محکمات]] وجود دارند که از [[نص]] [[قرآن]]، [[نص]] [[سنت]]، [[روایت]] [[متواتر]] و [[روایات]] صحیح و دارای [[سند]] معتبر [[استنباط]] می‌شوند.ما باید در وهله اول، [[محکمات]] را بیابیم؛ سپس با توجه به آن‌ها سراغ [[متشابهات]] [[روایات]] برویم»<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۸۶ - ۸۹.</ref>.
 
«[[وظیفه]] ما در زمان [[غیبت]] [[امام زمان]] {{ع}} این است که [[منتظر فرج]] [[حضرت]وا] باشیم که این [[انتظار]]، [[برترین]] [[عبادت]] است: {{عربی|" أَفْضَلُ أَعْمَالِ شِيعَتِنَا انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>با فضیلت‌ترین اعمال [[شیعیان]] ما [[انتظار فرج]] است؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶، ح ۱، باب ۹.</ref>. [[ثواب]] [[انتظار فرج]] [[امام زمان]]، از [[ثواب]] [[روزه]] گرفتن و [[نماز خواندن]] و [[جهاد]] کردن در [[راه خدا]] بیش‌تر است. ما درباره این گونه [[روایات]]، [[فهم]] دقیق و کاملی نداریم. حتی در [[مقام]] تحلیل این [[روایات]]، به این نتیجه می‌رسیم که برای [[امیدوار]] نگه داشتن [[مردم]] است. درست نیست که با وجود این همه [[ظلم]] در [[دنیا]]، از [[انتظار فرج]] [[امام زمان]] {{ع}} [[ناامید]] شویم: {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ}}<ref>سوره بقره، ۲۱۴.</ref>؛ آیا [[گمان]] کردید داخل [[بهشت]] می‌شوید، بی آن که حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان که [[گرفتاری‌ها]] و ناراحتی‌ها به آن‌ها رسید و آن چنان ناراحت شدند که [[پیامبر]] وافرادی که با او [[ایمان]] آورده بودند، گفتند: "پس [[یاری]] [[خدا]] کی خواهد آمد؟!" [[آگاه]] باشید که [[یاری]] [[خدا]] نزدیک است. در جایی دیگر آمده است: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَاء وَلاَ يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ}}<ref>تا آن گاه که رسولان مأیوس شدند و مردم گمان کردند به آنان دروغ گفته شده است. در این هنگام، یاری ما به سراغ آن‌ها آمد؛ پس آنان را که خواستیم، نجات یافتند و مجازات و عذاب ما از قوم گنهکار باز گردانده نمی‌شود؛ سوره یوسف، ۱۱۰.</ref>؛ این احساس [[یأس]] و [[ناامیدی]] در امت‌های قدیم نیز وجود داشته است. وقتی ما [[منتظر فرج]] [[امام زمان]] {{ع}} باشیم، در [[جامعه]] فعالیت می‌کنیم. وقتی [[انسان]] مأیوس شود و [[گمان]] کند که از دستش کاری برنمی‌آید، با [[خیال]] راحت به [[مرگ]] تن می‌دهد. کسی در [[دنیا]] هدفدار [[زندگی]] می‌کند که [[منتظر فرج]] [[امام زمان]] {{ع}} باشد. راه استفاده از [[روایات]] این است که تمام [[روایات]]، و قراین آن‌ها را با [[دلیل]]، از نظر [[سند]] بررسی کنیم؛ یعنی این که صدر و ذیل [[روایت]] را مورد دقت قرار دهیم و [[روایات]] مشابه دیگری را که در [[مقام]] و مکان دیگری وارد شده است، با آن تطبیق کنیم. مهم‌ترین اصل استفاده از [[روایات]] این است که [[محکمات]] را فدای [[متشابهات]] نکنیم. دو سلسله از [[محکمات]] وجود دارند که از [[نص]] [[قرآن]]، [[نص]] [[سنت]]، [[روایت]] [[متواتر]] و [[روایات]] صحیح و دارای [[سند]] معتبر [[استنباط]] می‌شوند.ما باید در وهله اول، [[محکمات]] را بیابیم؛ سپس با توجه به آن‌ها سراغ [[متشابهات]] [[روایات]] برویم»<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۸۶ - ۸۹.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۰۱: خط ۱۰۲:
| پاسخ‌دهنده = محسن قرائتی
| پاسخ‌دهنده = محسن قرائتی
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] [[محسن قرائتی]] در کتاب ''«[[جهت‌نما (کتاب)|جهت‌نما]]»'' در اين باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] [[محسن قرائتی]] در کتاب ''«[[جهت‌نما (کتاب)|جهت‌نما]]»'' در اين باره گفته است:
::::::«در عصر [[غیبت]] ما چند [[وظیفه]] داریم:
 
«در عصر [[غیبت]] ما چند [[وظیفه]] داریم:
:::::*'''گام اول: [[معرفت]]''' در [[حدیث]] می‌خوانیم: "هر کس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّة‏‏ ‏‏‏‏"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ۴۱۰.</ref> یعنی از [[فرهنگ]] و [[تمدن]] هپچ  بهره‌ای نخواهد داشت. [[شناخت]] مثل سایر [[کمالات]] از جمله [[علم]]، [[ایمان]] و [[تقوا]] درجاتی دارد و [[انسان]] باید روز به روز [[شناخت]] و [[معرفت]] خود را بالا ببرد. درباره [[امام]] شناسی، [[بهترین]] منبع برای معرّفی سیمای [[امام]]{{ع}}، [[زیارت جامعه کبیره]] است که از [[امام هادی]]{{ع}} [[نقل]] شده است. هیچ کس مثل خود [[امام]]، [[امام]] را معرفی نمی‌کند. [[امام]] در یک عبارت از صدها جمله که در [[زیارت جامعه]] است، چنین می‌گوید: {{متن حدیث|" وَ بِكُمْ‏ يُمْسِكُ‏ السَّماءَ أَنْ‏ تَقَعَ‏ عَلَى‏ الْأَرْض‏‏‏ ‏‏‏‏"}} یعنی [[خداوند متعال]] به واسطه شما، [[آسمان]] و کرات آسمانی را نگاه داشته تا بر [[زمین]] فرود نیایند. این جمله یعنی چه؟ [[انسان]] وقتی گرفتار چرت و [[خواب]] آلودگی شد، حتی نمی‌تواند پلک خود را نگه دارد؛ اما [[امام]]{{ع}} [[آسمان‌ها]] را نگاه می‌دارد. رسیدن به این درجه از [[معرفت]] بسیار مهم است. برای مثال گاهی می‌شنویم که مثلاً انگشتر عقیق [[انسان]] را حفظ می‌کند یا فلان انگشتر دارای فلان اثر است. گاهی می‌بینیم صاحبان کامیون‌های بزرگ، با زنجیری که از کامیون آویزان می‌کنند، جلوی انباشته شدن الکتریسیته ساکن را می‌گیرند؛ زیرا این انباشته شدن الکتریسته برای ماشین خطرناک است. همچنین بالای ساختمان‌های بلند، [[نصب]] قطعه الماس می‌تواند جلوی خطر [[صاعقه]] و رعد و برق را بگیرد و یا رابطه [[انسان]] با [[جهان]]، مثل رابطه چشم و مژه است که موی مژه چشم را حفظ می‌کند؛ البته این زنجیر، الماس و مژه، جمادات ساده‌ای هستند که با [[اولیای خدا]] قابل مقایسه نیستند؛ ولی با معذرت از [[اولیای خدا]] و تنها برای تقریب به ذهن از ان‌ها استفاده کردیم. ناگفته پیداست که [[خداوند متعال]] [[کارها]] را از مسیر طبیعی انجام می‌دهد، وگرنه خود می‌تواند بدون واسطه، [[انسان]] و [[جهان]] را حفظ کند، ولی این واسطه‌ها را قرار داد تا ما بتوانیم از راه [[معرفت]]، [[مودّت]] و [[اطاعت]] از آن‌ها که [[اولیای الهی]] هستند، بهتر [[خدا]] را بشناسیم. او به واسطه نیازی ندارد و از همه چیز [[آگاه]] است. به قلم و [[نامه]] [[نیازمند]] نیست تا بگوید [[فرشتگان]] کار شما را می‌نویسند: {{متن قرآن|بَلَى وَرُسُلُنَا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ}}<ref>سوره زخرف، آیه: ۸۰.</ref> به باز کردن پرونده نیازی نیست تا بگوید: {{متن قرآن|وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ}}<ref>سوره تکویر، آیه: ۱۰.</ref> به [[گواهان]] نیازی نیست تا بگوید: {{متن قرآن|وَيَوْمَ يَقُومُ الأَشْهَادُ }}<ref> سوره غافر، آیه: ۵۱.</ref>، برنامه و [[سنت]] [[خداوند متعال]] بر این اساس است که تمام [[آفرینش]] سیر طبیعی داشته باشد و با وجود این برای برخی امور واسطه قرار می‌دهد تا ما به این واسطه‌ها مرتبط شویم. [[خداوند متعال]] [[باران]] نازل می‌کند: {{متن قرآن| وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء }}<ref>سوره مؤمنون، آیه: ۱۸.</ref> ولی این [[باران]] از مسیر طبیعی است؛ یعنی [[خورشید]] باید بر اقیانوس‌ها و دریاها بتابد تا بخار آن‌ها بالا رود؛ این  بخارها به صورت ابر متراکم شود؛ بادها ابرها را جابه جا و [[جاذبه]] [[زمین]] قطرات را به خود جذب کند، سراشیبی‌های [[زمین]] آن‌ها را به صورت جوی در آورد؛ جوی‌ها در دره‌ها به هم متصل و به نهر تبدیل شوند و به دریا برسند. در مسائل [[معنوی]] نیز ماجرا به همین روش است؛ یعنی [[خداوند متعال]] [[انسان]] را از مسیر [[وحی]]، [[فرشتگان]]، [[انبیا]]، [[عقل]]، [[فطرت]]، [[آموزش]]، پرورش و [[هدایت]] می‌کند. [[امامان]] ما و [[اولیای خدا]] نیز واسطه [[خدا]] و [[انسان]] برای [[فیض]] مادی و [[معنوی]] هستند. [[فیض]] مادی مانند {{عربی|" بِكُمْ‏ يُنَزِّلُ‏ الْغَيْث‏‏‏‏ ‏‏‏‏"}} و [[فیض]] [[معنوی]] مانند {{عربی|" بِمُوَالاتِكُمْ‏ عَلَّمَنَا اللَّهُ‏ مَعَالِمَ‏ دِينِنَا‏‏‏‏"}} [[فیض]] [[دنیوی]] مثل {{عربی|" وَ أَصْلَحَ مَا كَانَ فَسَدَ مِنْ‏ دُنْيَانَا ‏‏‏‏"}} و [[فیض]] [[اخروی]] نظیر {{عربی|" وَ شُهَداءُ دارِ الفَناءِ وَ شُفَعاءُ دارِ البَقاءِ‏‏‏‏"}}. این جملات در [[قرآن]] ریشه دارد؛ زیرا [[قرآن]] نیز در این باره می‌فرماید: ما شما را [[امت]] وسط قرار دادیم تا [[شاهد]] بر [[اعمال]] [[مردم]] باشید: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ}}<ref> و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبله‌ای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند و چه کسی واپس می‌گراید، و بی‌گمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۳.</ref> اگرچه [[مفسرین]] در معنای [[امت]] وسط سخنان زیادی دارند؛ معقول‌ترین سخن، [[روایات]] [[اهل بیت]]: است که می‌فرماید: [[امت]] وسط، همه [[مردم]] نیستند؛ بلکه مراد از [[امت]] وسط [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] او هستند و غیر از این نمی‌تواند باشد؛ زیرا [[قرآن]] می‌فرماید: [[خداوند]] شما را [[امت]] وسط قرار داد تا بر امور [[مردم]] [[شاهد]] باشید و از آن جا که [[شاهد]] دو چیز لازم دارد: [[علم]] و [[عدالت]]؛ پس [[مردم]] که به کار یکدیگر [[علم]] ندارند. "نه من از کار شما آگاهم تا [[شهادت]] بدهم و نه شما بر کار من". بنابر این، باید مراد از [[امت]] وسط کسانی باشند که بر تمام کارهای [[انسان]]، [[آگاه]] باشند و در مرحله‌ای از [[عدالت]] باشند تا [[گواهی]] آن‌ها معتبر باشد و این، جز افراد خاصی از [[امت]] نیست. [[جان]] [[کلام]] این که افراد [[امت]]، نه آگاهند، و نه [[عادل]]. پس مراد از [[امت]] وسط افراد خاصی است که کارهای ما بر آن‌ها عرضه می‌شود و آن‌ها از کار ما آگاهند و [[گواهی]] آنان بر کار ما [[سند]] و [[حجت]] است.
:::::*'''گام اول: [[معرفت]]''' در [[حدیث]] می‌خوانیم: "هر کس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّة‏‏ ‏‏‏‏"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ۴۱۰.</ref> یعنی از [[فرهنگ]] و [[تمدن]] هپچ  بهره‌ای نخواهد داشت. [[شناخت]] مثل سایر [[کمالات]] از جمله [[علم]]، [[ایمان]] و [[تقوا]] درجاتی دارد و [[انسان]] باید روز به روز [[شناخت]] و [[معرفت]] خود را بالا ببرد. درباره [[امام]] شناسی، [[بهترین]] منبع برای معرّفی سیمای [[امام]]{{ع}}، [[زیارت جامعه کبیره]] است که از [[امام هادی]]{{ع}} [[نقل]] شده است. هیچ کس مثل خود [[امام]]، [[امام]] را معرفی نمی‌کند. [[امام]] در یک عبارت از صدها جمله که در [[زیارت جامعه]] است، چنین می‌گوید: {{متن حدیث|" وَ بِكُمْ‏ يُمْسِكُ‏ السَّماءَ أَنْ‏ تَقَعَ‏ عَلَى‏ الْأَرْض‏‏‏ ‏‏‏‏"}} یعنی [[خداوند متعال]] به واسطه شما، [[آسمان]] و کرات آسمانی را نگاه داشته تا بر [[زمین]] فرود نیایند. این جمله یعنی چه؟ [[انسان]] وقتی گرفتار چرت و [[خواب]] آلودگی شد، حتی نمی‌تواند پلک خود را نگه دارد؛ اما [[امام]]{{ع}} [[آسمان‌ها]] را نگاه می‌دارد. رسیدن به این درجه از [[معرفت]] بسیار مهم است. برای مثال گاهی می‌شنویم که مثلاً انگشتر عقیق [[انسان]] را حفظ می‌کند یا فلان انگشتر دارای فلان اثر است. گاهی می‌بینیم صاحبان کامیون‌های بزرگ، با زنجیری که از کامیون آویزان می‌کنند، جلوی انباشته شدن الکتریسیته ساکن را می‌گیرند؛ زیرا این انباشته شدن الکتریسته برای ماشین خطرناک است. همچنین بالای ساختمان‌های بلند، [[نصب]] قطعه الماس می‌تواند جلوی خطر [[صاعقه]] و رعد و برق را بگیرد و یا رابطه [[انسان]] با [[جهان]]، مثل رابطه چشم و مژه است که موی مژه چشم را حفظ می‌کند؛ البته این زنجیر، الماس و مژه، جمادات ساده‌ای هستند که با [[اولیای خدا]] قابل مقایسه نیستند؛ ولی با معذرت از [[اولیای خدا]] و تنها برای تقریب به ذهن از ان‌ها استفاده کردیم. ناگفته پیداست که [[خداوند متعال]] [[کارها]] را از مسیر طبیعی انجام می‌دهد، وگرنه خود می‌تواند بدون واسطه، [[انسان]] و [[جهان]] را حفظ کند، ولی این واسطه‌ها را قرار داد تا ما بتوانیم از راه [[معرفت]]، [[مودّت]] و [[اطاعت]] از آن‌ها که [[اولیای الهی]] هستند، بهتر [[خدا]] را بشناسیم. او به واسطه نیازی ندارد و از همه چیز [[آگاه]] است. به قلم و [[نامه]] [[نیازمند]] نیست تا بگوید [[فرشتگان]] کار شما را می‌نویسند: {{متن قرآن|بَلَى وَرُسُلُنَا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ}}<ref>سوره زخرف، آیه: ۸۰.</ref> به باز کردن پرونده نیازی نیست تا بگوید: {{متن قرآن|وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ}}<ref>سوره تکویر، آیه: ۱۰.</ref> به [[گواهان]] نیازی نیست تا بگوید: {{متن قرآن|وَيَوْمَ يَقُومُ الأَشْهَادُ }}<ref> سوره غافر، آیه: ۵۱.</ref>، برنامه و [[سنت]] [[خداوند متعال]] بر این اساس است که تمام [[آفرینش]] سیر طبیعی داشته باشد و با وجود این برای برخی امور واسطه قرار می‌دهد تا ما به این واسطه‌ها مرتبط شویم. [[خداوند متعال]] [[باران]] نازل می‌کند: {{متن قرآن| وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاء مَاء }}<ref>سوره مؤمنون، آیه: ۱۸.</ref> ولی این [[باران]] از مسیر طبیعی است؛ یعنی [[خورشید]] باید بر اقیانوس‌ها و دریاها بتابد تا بخار آن‌ها بالا رود؛ این  بخارها به صورت ابر متراکم شود؛ بادها ابرها را جابه جا و [[جاذبه]] [[زمین]] قطرات را به خود جذب کند، سراشیبی‌های [[زمین]] آن‌ها را به صورت جوی در آورد؛ جوی‌ها در دره‌ها به هم متصل و به نهر تبدیل شوند و به دریا برسند. در مسائل [[معنوی]] نیز ماجرا به همین روش است؛ یعنی [[خداوند متعال]] [[انسان]] را از مسیر [[وحی]]، [[فرشتگان]]، [[انبیا]]، [[عقل]]، [[فطرت]]، [[آموزش]]، پرورش و [[هدایت]] می‌کند. [[امامان]] ما و [[اولیای خدا]] نیز واسطه [[خدا]] و [[انسان]] برای [[فیض]] مادی و [[معنوی]] هستند. [[فیض]] مادی مانند {{عربی|" بِكُمْ‏ يُنَزِّلُ‏ الْغَيْث‏‏‏‏ ‏‏‏‏"}} و [[فیض]] [[معنوی]] مانند {{عربی|" بِمُوَالاتِكُمْ‏ عَلَّمَنَا اللَّهُ‏ مَعَالِمَ‏ دِينِنَا‏‏‏‏"}} [[فیض]] [[دنیوی]] مثل {{عربی|" وَ أَصْلَحَ مَا كَانَ فَسَدَ مِنْ‏ دُنْيَانَا ‏‏‏‏"}} و [[فیض]] [[اخروی]] نظیر {{عربی|" وَ شُهَداءُ دارِ الفَناءِ وَ شُفَعاءُ دارِ البَقاءِ‏‏‏‏"}}. این جملات در [[قرآن]] ریشه دارد؛ زیرا [[قرآن]] نیز در این باره می‌فرماید: ما شما را [[امت]] وسط قرار دادیم تا [[شاهد]] بر [[اعمال]] [[مردم]] باشید: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ}}<ref> و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبله‌ای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند و چه کسی واپس می‌گراید، و بی‌گمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۳.</ref> اگرچه [[مفسرین]] در معنای [[امت]] وسط سخنان زیادی دارند؛ معقول‌ترین سخن، [[روایات]] [[اهل بیت]]: است که می‌فرماید: [[امت]] وسط، همه [[مردم]] نیستند؛ بلکه مراد از [[امت]] وسط [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] او هستند و غیر از این نمی‌تواند باشد؛ زیرا [[قرآن]] می‌فرماید: [[خداوند]] شما را [[امت]] وسط قرار داد تا بر امور [[مردم]] [[شاهد]] باشید و از آن جا که [[شاهد]] دو چیز لازم دارد: [[علم]] و [[عدالت]]؛ پس [[مردم]] که به کار یکدیگر [[علم]] ندارند. "نه من از کار شما آگاهم تا [[شهادت]] بدهم و نه شما بر کار من". بنابر این، باید مراد از [[امت]] وسط کسانی باشند که بر تمام کارهای [[انسان]]، [[آگاه]] باشند و در مرحله‌ای از [[عدالت]] باشند تا [[گواهی]] آن‌ها معتبر باشد و این، جز افراد خاصی از [[امت]] نیست. [[جان]] [[کلام]] این که افراد [[امت]]، نه آگاهند، و نه [[عادل]]. پس مراد از [[امت]] وسط افراد خاصی است که کارهای ما بر آن‌ها عرضه می‌شود و آن‌ها از کار ما آگاهند و [[گواهی]] آنان بر کار ما [[سند]] و [[حجت]] است.
:::::*'''گام دوم: [[مودت]]''' البته [[مودت]] چیزی بالاتر از [[محبت]] است. به [[محبت]] عمیقی که [[انسان]] را به [[پیروی]] وا دارد، "[[مودت]]" می‌گویند. [[مودت]] [[اهل بیت]]{{عم}} [[مزد رسالت]] آن‌ها است: {{متن قرآن| ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref> این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است؛ سوره شوری، آیه: ۲۳.</ref> [[مزد رسالت]] و تشکر از [[صاحب]] [[نعمت]]، [[واجب]] است و زمان بردار نیست؛ یعنی در هر مکان و زمانی [[انسان]] باید از زحمات کسانی  که بر او [[حق]] دارند، تشکر کند. اگر در [[صدر اسلام]]، [[مودت]] و [[محبت]] به [[اهل بیت]] به عنوان [[مزد رسالت]] [[واجب]] بوده است؛ الآن هم باید این مزد پرداخته شود؛ زیرا [[پیامبر]] بر گردن ما [[حق]] بسیاری دارد پس باید الآن نیز از [[اهل بیت]] [[پیامبر]] کسی باشد تا ما به آن [[مودت]] داشته باشیم که او جز [[حضرت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} نیست. بر اساس [[نصّ]] [[روایات]]، [[عترت]] [[پیامبر]]{{صل}} از [[قرآن]] جدا نیست؛ زیرا [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] بارها فرمود: "[[قرآن]] و [[اهل بیت]] هرگز از هم جدا نمی‌شوند". پس اکنون که [[قرآن]] هست باید اهل بیتی هم باشد و اگر [[امام مهدی|امام زمان]] نباشد بیش از ده قرن بین [[قرآن]] و [[اهل بیت]] فاصله می‌افتد، در حالی که یک لحظه هم نباید بین آن‌ها جدایی باشد: {{عربی|" لَنْ‏ يَفْتَرِقَا ‏‏‏‏"}}<ref>اصول کافی، ج۴، ص۱۹۸.</ref> هرگز این دو "[[قرآن]] و [[عترت]]" از یکدیگر جدا نیستند. به عبارت دیگر، وقتی [[حجت]] بر [[مردم]] تمام است که هم [[رهبر معصوم]] و هم [[قرآن]] در بین [[مردم]] وجود داشته باشند در این صورت کلمه {{عربی|" حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ‏‏‏‏"}} نمی‌تواند درست باشد.
:::::*'''گام دوم: [[مودت]]''' البته [[مودت]] چیزی بالاتر از [[محبت]] است. به [[محبت]] عمیقی که [[انسان]] را به [[پیروی]] وا دارد، "[[مودت]]" می‌گویند. [[مودت]] [[اهل بیت]]{{عم}} [[مزد رسالت]] آن‌ها است: {{متن قرآن| ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref> این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است؛ سوره شوری، آیه: ۲۳.</ref> [[مزد رسالت]] و تشکر از [[صاحب]] [[نعمت]]، [[واجب]] است و زمان بردار نیست؛ یعنی در هر مکان و زمانی [[انسان]] باید از زحمات کسانی  که بر او [[حق]] دارند، تشکر کند. اگر در [[صدر اسلام]]، [[مودت]] و [[محبت]] به [[اهل بیت]] به عنوان [[مزد رسالت]] [[واجب]] بوده است؛ الآن هم باید این مزد پرداخته شود؛ زیرا [[پیامبر]] بر گردن ما [[حق]] بسیاری دارد پس باید الآن نیز از [[اهل بیت]] [[پیامبر]] کسی باشد تا ما به آن [[مودت]] داشته باشیم که او جز [[حضرت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} نیست. بر اساس [[نصّ]] [[روایات]]، [[عترت]] [[پیامبر]]{{صل}} از [[قرآن]] جدا نیست؛ زیرا [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] بارها فرمود: "[[قرآن]] و [[اهل بیت]] هرگز از هم جدا نمی‌شوند". پس اکنون که [[قرآن]] هست باید اهل بیتی هم باشد و اگر [[امام مهدی|امام زمان]] نباشد بیش از ده قرن بین [[قرآن]] و [[اهل بیت]] فاصله می‌افتد، در حالی که یک لحظه هم نباید بین آن‌ها جدایی باشد: {{عربی|" لَنْ‏ يَفْتَرِقَا ‏‏‏‏"}}<ref>اصول کافی، ج۴، ص۱۹۸.</ref> هرگز این دو "[[قرآن]] و [[عترت]]" از یکدیگر جدا نیستند. به عبارت دیگر، وقتی [[حجت]] بر [[مردم]] تمام است که هم [[رهبر معصوم]] و هم [[قرآن]] در بین [[مردم]] وجود داشته باشند در این صورت کلمه {{عربی|" حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ‏‏‏‏"}} نمی‌تواند درست باشد.
خط ۱۱۱: خط ۱۱۳:
| پاسخ‌دهنده = سید جعفر موسوی‌نسب
| پاسخ‌دهنده = سید جعفر موسوی‌نسب
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[علما]] و [[دانشمندان]] و خدمتگزاران به [[مکتب]] [[اهل بیت]] {{عم}} خصوصا کسانی که راجع به [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]] {{ع}} کتاب نوشته‌اند با بهره‌گیری از کلمات [[نورانی]] و [[روایات]] وارده در این موضوع برای [[پیروان]] آن [[حضرت]] در [[غیبت]] آن [[امام مهدی|امام]] همان [[تکالیف]] و [[وظایف]] را تعیین نموده‌اند.
 
«[[علما]] و [[دانشمندان]] و خدمتگزاران به [[مکتب]] [[اهل بیت]] {{عم}} خصوصا کسانی که راجع به [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]] {{ع}} کتاب نوشته‌اند با بهره‌گیری از کلمات [[نورانی]] و [[روایات]] وارده در این موضوع برای [[پیروان]] آن [[حضرت]] در [[غیبت]] آن [[امام مهدی|امام]] همان [[تکالیف]] و [[وظایف]] را تعیین نموده‌اند.


[[بهترین]] کتاب که به این [[وظایف]] پرداخته کتاب ارزشمند مکیال المکارم است که مؤلف محترم در باب هشتم این کتاب، هشتاد [[وظیفه]] را بیان می‌فرمایند.
[[بهترین]] کتاب که به این [[وظایف]] پرداخته کتاب ارزشمند مکیال المکارم است که مؤلف محترم در باب هشتم این کتاب، هشتاد [[وظیفه]] را بیان می‌فرمایند.
خط ۲۵۴: خط ۲۵۷:
| پاسخ‌دهنده = عبدالمجید زهادت
| پاسخ‌دهنده = عبدالمجید زهادت
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در مورد [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعیان]] در [[دوران غیبت]] سخن‌های بسیاری گفته شده است و حتی تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}} برشمرده شده است.<ref>مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref> در این بخش به تعدادی از مهم‌ترین این [[وظایف]] اشاره می‌کنیم:
 
::::::'''۱. [[شناخت حجت خدا]] و [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}}''': اولین و مهم‌ترین وظیفه‌ای که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد [[کسب معرفت]] نسبت به وجود [[مقدس]] [[امام مهدی|امام زمان]]خویش است. در [[روایات]] بسیاری که از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت|اهل تسنن]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} [[نقل]] شده، آمده است: {{متن حدیث|«مَنْ ماتَ وَلَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَيْتَةً جاهِلِيَّةً»}}<ref>بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸.</ref>. و در [[روایت]] دیگری از [[امام باقر|امام محمد باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِيتَتُهُ مِيتَةُ جَاهِلِيَّةٍ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ.»}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵؛ هر کس در حالی که امامی نداشته باشد بمیرد، مردنش مردن جاهلیت است و هر آنکه در حال شناختن امامش بمیرد پیش افتادن و یا تأخیر این امر [دولت آل محمد {{صل}}] او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته همچون کسی است که در خیمه قائم {{ع}} با آن حضرت باشد.</ref>.
«در مورد [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعیان]] در [[دوران غیبت]] سخن‌های بسیاری گفته شده است و حتی تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}} برشمرده شده است.<ref>مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref> در این بخش به تعدادی از مهم‌ترین این [[وظایف]] اشاره می‌کنیم:
 
'''۱. [[شناخت حجت خدا]] و [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}}''': اولین و مهم‌ترین وظیفه‌ای که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد [[کسب معرفت]] نسبت به وجود [[مقدس]] [[امام مهدی|امام زمان]]خویش است. در [[روایات]] بسیاری که از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت|اهل تسنن]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} [[نقل]] شده، آمده است: {{متن حدیث|«مَنْ ماتَ وَلَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَيْتَةً جاهِلِيَّةً»}}<ref>بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸.</ref>. و در [[روایت]] دیگری از [[امام باقر|امام محمد باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِيتَتُهُ مِيتَةُ جَاهِلِيَّةٍ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ.»}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵؛ هر کس در حالی که امامی نداشته باشد بمیرد، مردنش مردن جاهلیت است و هر آنکه در حال شناختن امامش بمیرد پیش افتادن و یا تأخیر این امر [دولت آل محمد {{صل}}] او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته همچون کسی است که در خیمه قائم {{ع}} با آن حضرت باشد.</ref>.


[[امام حسین]] {{ع}} درباره [[معرفت]] [[امام]] می‌فرمایند: {{متن حدیث|«أيّها الناس انّ اللّٰه جلّ ذكره ما خلق العباد الاّ ليعرفوه فإذا عرفوه عبدوه و إذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه فقال له رجل يا ابن رسول اللّٰه بأبي أنت و أمّي فما معرفة اللّٰه قال معرفة أهل كلّ زمان امامهم الذي تجب عليهم طاعته.»}}<ref>بحار الانوار، ج ۵، ص ۳۱۲؛ ای مردم! همانا خداوند –بزرگ باد یاد او- بندگان را نیافرید مگر برای این که او را بشناسند. پس هرگاه او را بشناسند او را بپرستند و هرگاه او را بپرستند، با پرستش او از بندگی هرآنچه جز خداست بی‌نیاز گردند. مردی سؤال کرد: ای فرزند رسول خدا، پدر و مادرم فدایت، معرفت خدا چیست؟ حضرت فرمود: این است که اهل هر زمانی، امامی را که باید از او فرمان برند، بشناسند</ref>.  
[[امام حسین]] {{ع}} درباره [[معرفت]] [[امام]] می‌فرمایند: {{متن حدیث|«أيّها الناس انّ اللّٰه جلّ ذكره ما خلق العباد الاّ ليعرفوه فإذا عرفوه عبدوه و إذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه فقال له رجل يا ابن رسول اللّٰه بأبي أنت و أمّي فما معرفة اللّٰه قال معرفة أهل كلّ زمان امامهم الذي تجب عليهم طاعته.»}}<ref>بحار الانوار، ج ۵، ص ۳۱۲؛ ای مردم! همانا خداوند –بزرگ باد یاد او- بندگان را نیافرید مگر برای این که او را بشناسند. پس هرگاه او را بشناسند او را بپرستند و هرگاه او را بپرستند، با پرستش او از بندگی هرآنچه جز خداست بی‌نیاز گردند. مردی سؤال کرد: ای فرزند رسول خدا، پدر و مادرم فدایت، معرفت خدا چیست؟ حضرت فرمود: این است که اهل هر زمانی، امامی را که باید از او فرمان برند، بشناسند</ref>.  
خط ۲۷۹: خط ۲۸۴:


آن [[عهد]] و [[پیمان]]، همان است که در [[کتاب خدا]] و [[اهل بیت]]{{عم}} آمده است که مهم‌ترین آن‌ها را بیان می‌کنیم:
آن [[عهد]] و [[پیمان]]، همان است که در [[کتاب خدا]] و [[اهل بیت]]{{عم}} آمده است که مهم‌ترین آن‌ها را بیان می‌کنیم:
::::::*جمعیت [[منتظران]] در مقابل [[بدعت‌ها]] و [[انحراف‌ها]] در [[دین]] رواج [[منکرات]] و [[زشتی‌ها]] در سطح [[جامعه]]، بی‌تفاوت نیستند. نیز در برابر فراموش شدن سنت‌های [[نیکو]] و [[ارزش‌های اخلاقی]] از خود واکنش نشان می‌دهند. این، پیمانی است که براساس [[تعالیم قرآن]] بر دوش [[منتظران]] نهاده شده است. [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن| وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ }}<ref>آل عمران / ۱۰۴.</ref>.
 
*جمعیت [[منتظران]] در مقابل [[بدعت‌ها]] و [[انحراف‌ها]] در [[دین]] رواج [[منکرات]] و [[زشتی‌ها]] در سطح [[جامعه]]، بی‌تفاوت نیستند. نیز در برابر فراموش شدن سنت‌های [[نیکو]] و [[ارزش‌های اخلاقی]] از خود واکنش نشان می‌دهند. این، پیمانی است که براساس [[تعالیم قرآن]] بر دوش [[منتظران]] نهاده شده است. [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن| وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ }}<ref>آل عمران / ۱۰۴.</ref>.


*[[جامعه منتظر]] در برخورد با دیگران [[وظیفه]] دارد که [[تعاون]] و [[همکاری]] را سر فصل برنامه‌های خود قرار دهد. افراد این [[جامعه]] به دور از تنگ نظری و خودمحوری، پیوسته حال [[فقرا]] و [[نیازمندان]] [[جامعه]] را پی‌گیری می‌کنند و از آنان بی‌خبر نمی‌مانند.
*[[جامعه منتظر]] در برخورد با دیگران [[وظیفه]] دارد که [[تعاون]] و [[همکاری]] را سر فصل برنامه‌های خود قرار دهد. افراد این [[جامعه]] به دور از تنگ نظری و خودمحوری، پیوسته حال [[فقرا]] و [[نیازمندان]] [[جامعه]] را پی‌گیری می‌کنند و از آنان بی‌خبر نمی‌مانند.
خط ۲۹۰: خط ۲۹۶:
| پاسخ‌دهنده = رحیم کارگر
| پاسخ‌دهنده = رحیم کارگر
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رحیم کارگر]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رحیم کارگر]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«کسی که [[منتظر]] و چشم به راه [[ظهور]] و [[قیام جهانی]] نجات‌‏دهنده بزرگ و [[موعود]] امت‏‏‌ها است، بایسته است از نظر عملی، [[فکری]] و [[اعتقادی]] نیز [[انتظار]] و [[آمادگی]] خود را نشان دهد. تنها با لقلقه زبان و ادعای چشم به راه بودن، نمی‏‌توان خود را [[منتظر واقعی]] دانست!! البته مرحله نخست [[انتظار سازنده]]، [[باور]] به وجود [[منجی]] و [[اعتقاد]] به [[ظهور]] او و برپا داشت [[انقلاب جهانی]] به دست او است. سپس نوبت به [[اصلاح]] و همسوسازی رفتارها، گفتارها و پندارها با این [[اعتقاد]] و [[باور]] است. وقتی [[انسان]] حقیقتا [[منتظر]] کسی باشد، تمام رفتارها و سکناتش نشان از [[منتظر]] بودن او دارد. به عنوان مثال اگر [[منتظر]] میهمان باشد، حتما خانه را تمیز و مرتب می‏‌کند، وسایل [[پذیرایی]] را آماده می‏‌کند و با [[لباس]] مرتّب و چهره‏‌ای شاداب، در [[انتظار]] می‏‌ماند. چنین کسی می‏‌تواند ادعا کند که [[منتظر]] میهمان است. اما کسی که نه خانه را مرتّب کرده و نه وسایل [[پذیرایی]] را آماده نموده است و نه [[لباس]] مرتّب و تمیزی پوشیده و نه اصلا به [[فکر]] میهمان بوده است؛ اگر ادعا کند که در [[انتظار]] میهمان است. همه او را ریشخند کرده، بر گزافه‌‏گویی او خواهند خندید!! بعضی از بایسته‏‏‌ها و [[وظایف منتظران]] [[امام مهدی]]{{ع}} را چنین می‏‌‏توان شمارش کرد:
 
::::::'''[[وظایف]] فردی و اخلاقی‏:'''
«کسی که [[منتظر]] و چشم به راه [[ظهور]] و [[قیام جهانی]] نجات‌‏دهنده بزرگ و [[موعود]] امت‏‏‌ها است، بایسته است از نظر عملی، [[فکری]] و [[اعتقادی]] نیز [[انتظار]] و [[آمادگی]] خود را نشان دهد. تنها با لقلقه زبان و ادعای چشم به راه بودن، نمی‏‌توان خود را [[منتظر واقعی]] دانست!! البته مرحله نخست [[انتظار سازنده]]، [[باور]] به وجود [[منجی]] و [[اعتقاد]] به [[ظهور]] او و برپا داشت [[انقلاب جهانی]] به دست او است. سپس نوبت به [[اصلاح]] و همسوسازی رفتارها، گفتارها و پندارها با این [[اعتقاد]] و [[باور]] است. وقتی [[انسان]] حقیقتا [[منتظر]] کسی باشد، تمام رفتارها و سکناتش نشان از [[منتظر]] بودن او دارد. به عنوان مثال اگر [[منتظر]] میهمان باشد، حتما خانه را تمیز و مرتب می‏‌کند، وسایل [[پذیرایی]] را آماده می‏‌کند و با [[لباس]] مرتّب و چهره‏‌ای شاداب، در [[انتظار]] می‏‌ماند. چنین کسی می‏‌تواند ادعا کند که [[منتظر]] میهمان است. اما کسی که نه خانه را مرتّب کرده و نه وسایل [[پذیرایی]] را آماده نموده است و نه [[لباس]] مرتّب و تمیزی پوشیده و نه اصلا به [[فکر]] میهمان بوده است؛ اگر ادعا کند که در [[انتظار]] میهمان است. همه او را ریشخند کرده، بر گزافه‌‏گویی او خواهند خندید!! بعضی از بایسته‏‏‌ها و [[وظایف منتظران]] [[امام مهدی]]{{ع}} را چنین می‏‌‏توان شمارش کرد:
 
'''[[وظایف]] فردی و اخلاقی‏:'''
:::::#'''سنخیت با امام‏''':  [[منتظران واقعی]]، وضعیت [[فکری]]، روحی و عملی خود را به گونه‏‌ای سامان می‏‌بخشند که سنخیت کاملی با [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} داشته باشد. به طور کلی هرانسانی دارای سه مرتبه وجودی (افکار، صفات و [[اعمال]]) است و هیچ انسانی از این قاعده مستثنا نیست. اگر کسی بخواهد به [[انسان]] دیگری نزدیک شود، چاره‌‏ای ندارد جز اینکه بکوشد نوع [[اعتقاد]]، باورها، صفات و [[رفتار]] خود را به ایشان نزدیک سازد تا از این طریق [[شیعه]] و پیرو واقعی او باشند. [[امام باقر]] {{ع}} در [[تفسیر]] آیه‏ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ}}<ref>آل عمران( ۳)، آیه ۲۰۰</ref>  فرمود: اصبروا، یعنی [[صبر]] کنید بر ادای [[واجبات]] و صابروا، یعنی [[شکیبا]] باشید بر اذیت [[دشمنان]] و رابطوا، یعنی رابطه ناگسستنی با [[امام]] خود، [[امام مهدی|مهدی منتظر]] {{ع}} داشته باشید<ref>منتخب الاثر، ص ۵۱۵، ج ۸؛ الغیبة النعمانی، ص ۱۹۹؛ تفسیر برهان، ج ۱، ص ۲۳۴.</ref>.
:::::#'''سنخیت با امام‏''':  [[منتظران واقعی]]، وضعیت [[فکری]]، روحی و عملی خود را به گونه‏‌ای سامان می‏‌بخشند که سنخیت کاملی با [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} داشته باشد. به طور کلی هرانسانی دارای سه مرتبه وجودی (افکار، صفات و [[اعمال]]) است و هیچ انسانی از این قاعده مستثنا نیست. اگر کسی بخواهد به [[انسان]] دیگری نزدیک شود، چاره‌‏ای ندارد جز اینکه بکوشد نوع [[اعتقاد]]، باورها، صفات و [[رفتار]] خود را به ایشان نزدیک سازد تا از این طریق [[شیعه]] و پیرو واقعی او باشند. [[امام باقر]] {{ع}} در [[تفسیر]] آیه‏ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ}}<ref>آل عمران( ۳)، آیه ۲۰۰</ref>  فرمود: اصبروا، یعنی [[صبر]] کنید بر ادای [[واجبات]] و صابروا، یعنی [[شکیبا]] باشید بر اذیت [[دشمنان]] و رابطوا، یعنی رابطه ناگسستنی با [[امام]] خود، [[امام مهدی|مهدی منتظر]] {{ع}} داشته باشید<ref>منتخب الاثر، ص ۵۱۵، ج ۸؛ الغیبة النعمانی، ص ۱۹۹؛ تفسیر برهان، ج ۱، ص ۲۳۴.</ref>.
:::::#'''[[پرهیزکاری]] و [[تزکیه]] نفس‏''':  یکی از [[وظایف]] و بایسته‏‏‌های مهم [[منتظران]]، آراستن درون با [[فضایل]] انسانی و چنگ زدن به مکارم [[اخلاقی]] است؛ یعنی، همان‏طور که [[قرآن]] می‏‌‏فرماید: اگر می‏‌‏خواهید [[محبوب]] [[خدا]] باشید، [[تقواپیشگی]] کنید؛ این [[قانون]] در مورد [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} نیز هست. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: برای [[صاحب الامر]]، غیبتی طولانی است؛ در این دوران هرکس باید [[تقوا]] پیشه سازد و به [[دین]] خود چنگ زند<ref>الغیبة النعمانی، ص ۲۵۰، باب ۱۴، ح ۵</ref>.
:::::#'''[[پرهیزکاری]] و [[تزکیه]] نفس‏''':  یکی از [[وظایف]] و بایسته‏‏‌های مهم [[منتظران]]، آراستن درون با [[فضایل]] انسانی و چنگ زدن به مکارم [[اخلاقی]] است؛ یعنی، همان‏طور که [[قرآن]] می‏‌‏فرماید: اگر می‏‌‏خواهید [[محبوب]] [[خدا]] باشید، [[تقواپیشگی]] کنید؛ این [[قانون]] در مورد [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} نیز هست. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: برای [[صاحب الامر]]، غیبتی طولانی است؛ در این دوران هرکس باید [[تقوا]] پیشه سازد و به [[دین]] خود چنگ زند<ref>الغیبة النعمانی، ص ۲۵۰، باب ۱۴، ح ۵</ref>.
خط ۳۲۴: خط ۳۳۲:
| پاسخ‌دهنده = علی رضا رجالی تهرانی
| پاسخ‌دهنده = علی رضا رجالی تهرانی
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«باتوجّه به [[احادیث]] [[خاندان]] [[وحی]]، در [[عصر غیبت]]، [[وظایف]] و تکالیفی برای [[شیعه]] مشخّص و معین نموده‏‌اند که بخشی از آنها بدین ترتیب است:
 
«باتوجّه به [[احادیث]] [[خاندان]] [[وحی]]، در [[عصر غیبت]]، [[وظایف]] و تکالیفی برای [[شیعه]] مشخّص و معین نموده‏‌اند که بخشی از آنها بدین ترتیب است:
:::::#'''[[معرفت]] و [[شناخت]] آن [[حضرت]]''': یکی از [[وظایف]] [[شیعه]] نسبت به [[امام زمان]] {{ع}} به دست آوردن [[شناخت]] صفات و [[آداب]] و ویژگی‌های آن جناب و [[علایم حتمی]] [[ظهور]] او می‏‌باشد. زیرا آن [[حضرت]]، امامی است [[واجب الاطاعه]]، و هرکس که اطاعتش [[واجب]] است باید صفاتش را [[شناخت]]، تا با شخص دیگری که [[مقام]] او را به [[دروغ]] و [[ستم]] ادّعا می‏‌کند، اشتباه نگردد. بنابراین [[شناخت]] و دانستن صفات مولایمان [[امام مهدی|حضرت حجّت]] {{ع}} [[واجب]] است. [[امام صادق]] {{ع}} فرموده است: به درستی که [[بهترین]] و واجب‏ترین فریضه‌‏ها بر [[انسان]] [[شناخت]] [[پروردگار]] و [[اقرار]] به [[بندگی]] او است ... و پس از آن [[شناخت]] [[فرستاده خدا]] است و [[گواهی]] دادن به [[پیغمبری]] او ... و بعد از آن، شناختن امامی است که به صفت و نامش‏ در حال [[سختی]] و راحتی به او [[اقتدا]] می‏‌‏نمایی<ref> مکیال المکارم، موسوی اصفهانی، ج ۲، ص ۱۷۱</ref>
:::::#'''[[معرفت]] و [[شناخت]] آن [[حضرت]]''': یکی از [[وظایف]] [[شیعه]] نسبت به [[امام زمان]] {{ع}} به دست آوردن [[شناخت]] صفات و [[آداب]] و ویژگی‌های آن جناب و [[علایم حتمی]] [[ظهور]] او می‏‌باشد. زیرا آن [[حضرت]]، امامی است [[واجب الاطاعه]]، و هرکس که اطاعتش [[واجب]] است باید صفاتش را [[شناخت]]، تا با شخص دیگری که [[مقام]] او را به [[دروغ]] و [[ستم]] ادّعا می‏‌کند، اشتباه نگردد. بنابراین [[شناخت]] و دانستن صفات مولایمان [[امام مهدی|حضرت حجّت]] {{ع}} [[واجب]] است. [[امام صادق]] {{ع}} فرموده است: به درستی که [[بهترین]] و واجب‏ترین فریضه‌‏ها بر [[انسان]] [[شناخت]] [[پروردگار]] و [[اقرار]] به [[بندگی]] او است ... و پس از آن [[شناخت]] [[فرستاده خدا]] است و [[گواهی]] دادن به [[پیغمبری]] او ... و بعد از آن، شناختن امامی است که به صفت و نامش‏ در حال [[سختی]] و راحتی به او [[اقتدا]] می‏‌‏نمایی<ref> مکیال المکارم، موسوی اصفهانی، ج ۲، ص ۱۷۱</ref>
:::::#'''[[انتظار فرج]] و [[ظهور]] آن [[حضرت]]''': در رابطه با این [[وظیفه]]، مطالبی را به‌طور جداگانه آورده‌‏ایم که ما را از توضیح در این بخش مستغنی می‏‌کند.
:::::#'''[[انتظار فرج]] و [[ظهور]] آن [[حضرت]]''': در رابطه با این [[وظیفه]]، مطالبی را به‌طور جداگانه آورده‌‏ایم که ما را از توضیح در این بخش مستغنی می‏‌کند.
خط ۳۴۳: خط ۳۵۲:
| پاسخ‌دهنده = خدامراد سلیمیان
| پاسخ‌دهنده = خدامراد سلیمیان
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در دو کتاب ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]»'' و ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در دو کتاب ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]»'' و ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«درباره [[وظایف]] و مسؤولیت‌‏های [[منتظران]]، سخن‏های بسیاری گفته شده است؛ اما به اختصار می‌‏توان گفت [[وظایف]] انسان‏ها در این دوران به دو دسته تقسیم می‏‌شود:
 
::::::'''[[وظایف]] عام‏''' این [[وظایف]]، در سخنان [[معصومان]]{{عم}} در شمار [[تکالیف]] [[عصر غیبت]] یاد شده است؛ امّا ویژه این دوران نیست و لازم است در همه زمان‏‌ها انجام شود. شاید ذکر آن‏ها در شمار [[وظایف]] [[دوران غیبت]] برای تأکید بوده است. برخی از این [[وظایف]]، بدین قرار است:
«درباره [[وظایف]] و مسؤولیت‌‏های [[منتظران]]، سخن‏های بسیاری گفته شده است؛ اما به اختصار می‌‏توان گفت [[وظایف]] انسان‏ها در این دوران به دو دسته تقسیم می‏‌شود:
 
'''[[وظایف]] عام‏''' این [[وظایف]]، در سخنان [[معصومان]]{{عم}} در شمار [[تکالیف]] [[عصر غیبت]] یاد شده است؛ امّا ویژه این دوران نیست و لازم است در همه زمان‏‌ها انجام شود. شاید ذکر آن‏ها در شمار [[وظایف]] [[دوران غیبت]] برای تأکید بوده است. برخی از این [[وظایف]]، بدین قرار است:
:::::#'''[[شناخت]] [[امام]] هر زمان:''' [[امام صادق]]{{ع}} خطاب به [[فضیل]] فرمود: "[[امام]] خود را بشناس که اگر شناختی، دیر و زود شدن این امر، آسیبی به تو نخواهد رساند ...."<ref> {{متن حدیث|" اعْرِفْ‏ إِمَامَكَ‏ فَإِنَّكَ‏ إِذَا عَرَفْتَ‏ لَمْ‏ يَضُرَّكَ‏ تَقَدَّمَ‏ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ "}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۲</ref>. [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} در این‏ باره فرمود: "[[پیشوایان]]، مدیران [[الهی]] بر مردمند و رؤسای [[بندگان]] اویند. هیچ‏کس جز کسی که آن‏ها را بشناسد و آن‏ها نیز او را بشناسند وارد [[بهشت]] نخواهد شد و جز کسی که آن‏ها را [[انکار]] کند و آن‏ها نیز او را [[انکار]] کنند، داخل [[دوزخ]] نشود ...."<ref> {{متن حدیث|" وَ إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قُوَّامُ‏ اللَّهِ‏ عَلَى‏ خَلْقِهِ‏ وَ عُرَفَاؤُهُ‏ عَلَى‏ عِبَادِهِ‏ وَ لَا يَدْخُلُ‏ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ‏ عَرَفَهُمْ‏ وَ عَرَفُوهُ‏ وَ لَا يَدْخُلُ‏ النَّارَ إِلَّا مَنْ‏ أَنْكَرَهُم‏"}}، سید رضی، نهج البلاغه، ص ۲۱۲، خطبه ۱۵۲</ref><ref>  یکی از کامل‏ترین متن‏های امام‏شناسی، زیارت معتبر و ارزشمندی است که از وجود مقدّس امام هادی علیه السّلام به ما رسیده و نام آن، زیارت جامعه کبیره است؛ یعنی بزرگ‏ترین و کامل‏ترین زیارتی که با آن، می‏شود همه معصومان علیهم السّلام را زیارت کرد</ref>
:::::#'''[[شناخت]] [[امام]] هر زمان:''' [[امام صادق]]{{ع}} خطاب به [[فضیل]] فرمود: "[[امام]] خود را بشناس که اگر شناختی، دیر و زود شدن این امر، آسیبی به تو نخواهد رساند ...."<ref> {{متن حدیث|" اعْرِفْ‏ إِمَامَكَ‏ فَإِنَّكَ‏ إِذَا عَرَفْتَ‏ لَمْ‏ يَضُرَّكَ‏ تَقَدَّمَ‏ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ "}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۲</ref>. [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} در این‏ باره فرمود: "[[پیشوایان]]، مدیران [[الهی]] بر مردمند و رؤسای [[بندگان]] اویند. هیچ‏کس جز کسی که آن‏ها را بشناسد و آن‏ها نیز او را بشناسند وارد [[بهشت]] نخواهد شد و جز کسی که آن‏ها را [[انکار]] کند و آن‏ها نیز او را [[انکار]] کنند، داخل [[دوزخ]] نشود ...."<ref> {{متن حدیث|" وَ إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قُوَّامُ‏ اللَّهِ‏ عَلَى‏ خَلْقِهِ‏ وَ عُرَفَاؤُهُ‏ عَلَى‏ عِبَادِهِ‏ وَ لَا يَدْخُلُ‏ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ‏ عَرَفَهُمْ‏ وَ عَرَفُوهُ‏ وَ لَا يَدْخُلُ‏ النَّارَ إِلَّا مَنْ‏ أَنْكَرَهُم‏"}}، سید رضی، نهج البلاغه، ص ۲۱۲، خطبه ۱۵۲</ref><ref>  یکی از کامل‏ترین متن‏های امام‏شناسی، زیارت معتبر و ارزشمندی است که از وجود مقدّس امام هادی علیه السّلام به ما رسیده و نام آن، زیارت جامعه کبیره است؛ یعنی بزرگ‏ترین و کامل‏ترین زیارتی که با آن، می‏شود همه معصومان علیهم السّلام را زیارت کرد</ref>
:::::#'''[[پایداری]] در [[محبت]] [[اهل بیت]]{{عم}}:''' یکی از [[وظایف]] مهم ما در هر عصر و زمان، [[محبت]] و [[دوستی]] با [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} در [[جایگاه]] [[دوستان]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی است. در [[دوران غیبت]] واپسین پیشوای [[معصوم]]، به سبب [[پنهان‌‏زیستی]] [[امام]]، ممکن است عواملی [[انسان]] را از این [[وظیفه]] مهم دور سازد؛ از این ‏رو در [[روایات]]، سفارش شده است که بر [[محبت]] به آن [[انوار]] [[مقدس]] پایدار باشیم. فراموش نکنیم این [[محبت]]، [[دستور]] [[پروردگار متعال]] است. سال‏ها پیش از آن‏که آن [[حضرت]]، [[زندگی]] [[دنیایی]] خود را آغاز کند، انسان‏‌های [[پاک]] به او ابراز [[محبت]] کرده‌‏اند. [[رسول اکرم]]{{صل}}، آن اشرف [[انبیا]] و واپسین فرستاده [[الهی]]، آن‏گاه که سخن از واپسین [[وصی]] خود به میان می‏‌آورد، در نهایت [[احترام]]، از بزرگ‏ترین واژگان [[محبت]] یعنی {{عربی|" بِأَبِي‏ وَ أُمِّي‏  "}}؛ بهره برده است؛ آن‏جا که فرمود: "[[پدر]] و مادرم فدایش باد! که او هم‏نام من و شبیه من و [[شبیه ]] [[موسی بن عمران]] است که بر او نورهایی احاطه دارد .... "<ref>{{عربی|" بِأَبِي‏ وَ أُمِّي‏ سَمِيِّي‏ وَ شَبِيهِي‏ وَ شَبِيهُ‏ مُوسَى‏ بْنِ‏ عِمْرَانَ‏ عَلَيْهِ‏ جُيُوبُ‏ النُّور‏"}}، علی بن محمّد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص ۱۵۶</ref>
:::::#'''[[پایداری]] در [[محبت]] [[اهل بیت]]{{عم}}:''' یکی از [[وظایف]] مهم ما در هر عصر و زمان، [[محبت]] و [[دوستی]] با [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} در [[جایگاه]] [[دوستان]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی است. در [[دوران غیبت]] واپسین پیشوای [[معصوم]]، به سبب [[پنهان‌‏زیستی]] [[امام]]، ممکن است عواملی [[انسان]] را از این [[وظیفه]] مهم دور سازد؛ از این ‏رو در [[روایات]]، سفارش شده است که بر [[محبت]] به آن [[انوار]] [[مقدس]] پایدار باشیم. فراموش نکنیم این [[محبت]]، [[دستور]] [[پروردگار متعال]] است. سال‏ها پیش از آن‏که آن [[حضرت]]، [[زندگی]] [[دنیایی]] خود را آغاز کند، انسان‏‌های [[پاک]] به او ابراز [[محبت]] کرده‌‏اند. [[رسول اکرم]]{{صل}}، آن اشرف [[انبیا]] و واپسین فرستاده [[الهی]]، آن‏گاه که سخن از واپسین [[وصی]] خود به میان می‏‌آورد، در نهایت [[احترام]]، از بزرگ‏ترین واژگان [[محبت]] یعنی {{عربی|" بِأَبِي‏ وَ أُمِّي‏  "}}؛ بهره برده است؛ آن‏جا که فرمود: "[[پدر]] و مادرم فدایش باد! که او هم‏نام من و شبیه من و [[شبیه ]] [[موسی بن عمران]] است که بر او نورهایی احاطه دارد .... "<ref>{{عربی|" بِأَبِي‏ وَ أُمِّي‏ سَمِيِّي‏ وَ شَبِيهِي‏ وَ شَبِيهُ‏ مُوسَى‏ بْنِ‏ عِمْرَانَ‏ عَلَيْهِ‏ جُيُوبُ‏ النُّور‏"}}، علی بن محمّد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص ۱۵۶</ref>
خط ۳۹۳: خط ۴۰۴:
| پاسخ‌دهنده = رسول رضوی
| پاسخ‌دهنده = رسول رضوی
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[دین اسلام]]، [[کامل‌ترین]] و آخرین [[دین الهی]] است که از سوی [[خداوند متعال]] و توسط [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} برای [[هدایت]] [[انسان‌ها]] به سوی [[کمالات]] [[دنیوی]] و [[اخروی]]، [[ابلاغ]] شده است، ولی ختم [[نبوت]]، به معنای ختم [[رهبری]] و [[امامت]] نیست؛ زیرا، وجود [[تکلیف]]، مستلزم وجود [[حجت الهی]] بر روی [[زمین]] است. به همین [[دلیل]]، بعد از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} [[امامان]]، عهده‌دار [[هدایت]] [[انسان‌ها]] هستند. [[امام علی|امیر المؤمنین علی]]{{ع}} می‌فرماید: "هرگز، روی [[زمین]]، از قیام‌کننده‌ای با [[حجت]] و [[دلیل]]، خالی نمی‌ماند، خواه ظاهر و [[آشکار]] باشد، خواه بیمناک و [[پنهان]]. چنین است‌ تا دلائل و اسناد روشن [[الهی]]، از بین نرود و به [[فراموشی]] نگراید."<ref>شرح نهج البلاغه، ج ۱۸، ص ۳۴۷، حکمت ۱۴۳.</ref>. طبق فرمایش [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} [[حجت الهی]]، همیشه روی [[زمین]] هست و با [[وجود امام]] و [[حجت الهی]] و [[دین اسلام]]، باید به تکالیفی که از سوی [[دین]] [[ابلاغ]] شده، عمل شود. بنابراین، از این لحاظ، [[مردم]] دوره [[غیبت]]، از حیث‌ [[مکلف]] بودن به [[تکالیف]] [[اسلامی]]، با [[مردم]] دوره حضور [[امام]]، هیچ فرقی ندارند و باید به همه [[تکالیف]] [[اسلامی]] که اصطلاحا، [[فروع]] [[دین]] نامیده میشوند، عمل کنند، لکن در دوره [[غیبت]] و مستور بودن [[امام]]{{ع}} برخی از [[تکالیف]]، به [[دلیل]] مستور بودن [[امام]]، اهمیت بیشتری مییابد، به گونه‌ای که برخی از مؤلفان، تعداد این [[تکالیف]] را هشتاد مورد دانسته‌اند<ref>میرزا محمد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref>. چون [[تبیین]] همه آنها در این موجز نمی‌گنجد، به تعدادی از مهمترین این [[وظایف]] اشاره می‌شود:
 
«[[دین اسلام]]، [[کامل‌ترین]] و آخرین [[دین الهی]] است که از سوی [[خداوند متعال]] و توسط [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} برای [[هدایت]] [[انسان‌ها]] به سوی [[کمالات]] [[دنیوی]] و [[اخروی]]، [[ابلاغ]] شده است، ولی ختم [[نبوت]]، به معنای ختم [[رهبری]] و [[امامت]] نیست؛ زیرا، وجود [[تکلیف]]، مستلزم وجود [[حجت الهی]] بر روی [[زمین]] است. به همین [[دلیل]]، بعد از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} [[امامان]]، عهده‌دار [[هدایت]] [[انسان‌ها]] هستند. [[امام علی|امیر المؤمنین علی]]{{ع}} می‌فرماید: "هرگز، روی [[زمین]]، از قیام‌کننده‌ای با [[حجت]] و [[دلیل]]، خالی نمی‌ماند، خواه ظاهر و [[آشکار]] باشد، خواه بیمناک و [[پنهان]]. چنین است‌ تا دلائل و اسناد روشن [[الهی]]، از بین نرود و به [[فراموشی]] نگراید."<ref>شرح نهج البلاغه، ج ۱۸، ص ۳۴۷، حکمت ۱۴۳.</ref>. طبق فرمایش [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} [[حجت الهی]]، همیشه روی [[زمین]] هست و با [[وجود امام]] و [[حجت الهی]] و [[دین اسلام]]، باید به تکالیفی که از سوی [[دین]] [[ابلاغ]] شده، عمل شود. بنابراین، از این لحاظ، [[مردم]] دوره [[غیبت]]، از حیث‌ [[مکلف]] بودن به [[تکالیف]] [[اسلامی]]، با [[مردم]] دوره حضور [[امام]]، هیچ فرقی ندارند و باید به همه [[تکالیف]] [[اسلامی]] که اصطلاحا، [[فروع]] [[دین]] نامیده میشوند، عمل کنند، لکن در دوره [[غیبت]] و مستور بودن [[امام]]{{ع}} برخی از [[تکالیف]]، به [[دلیل]] مستور بودن [[امام]]، اهمیت بیشتری مییابد، به گونه‌ای که برخی از مؤلفان، تعداد این [[تکالیف]] را هشتاد مورد دانسته‌اند<ref>میرزا محمد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref>. چون [[تبیین]] همه آنها در این موجز نمی‌گنجد، به تعدادی از مهمترین این [[وظایف]] اشاره می‌شود:
:::::#'''[[شناخت]] و [[معرفت]] [[حجت خدا]]:''' مهم‌ترین وظیفه‌ای که هر [[شیعه]] بر عهده دارد، [[کسب معرفت]] نسبت به وجود [[مقدس]] [[حجة الله]] و [[امام عصر]]{{ع}} است. [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید: "هرکس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلیت]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۸، ص ۳۶۸ و ج ۳۲، ص ۳۳۳.</ref>؛ چون در عصر ما، [[امام]]{{ع}} [[غایب]] است، پس [[شناخت]] آن، [[همت]] بیش‌تری را می‌طلبد و بدون [[تردید]]، مقصود از شناختی که [[پیامبر]]{{صل}} تحصیل آن‌را برای هرکس [[واجب]] دانسته، [[شناخت]] سطحی نیست، بلکه ما باید [[امام مهدی|امام عصر]] خود را آن‌چنان‌که هست، بشناسیم، به گونه‌ای که این [[شناخت]]، موجب در [[امان]] ماندن ما از شبهه‌های [[ملحدان]] و مایه نجاتمان از [[اعمال]] [[گمراه‌کننده]] [[مدعیان دروغین]] و رسیدن به [[سعادت دنیوی]] و [[اخروی]] باشد.
:::::#'''[[شناخت]] و [[معرفت]] [[حجت خدا]]:''' مهم‌ترین وظیفه‌ای که هر [[شیعه]] بر عهده دارد، [[کسب معرفت]] نسبت به وجود [[مقدس]] [[حجة الله]] و [[امام عصر]]{{ع}} است. [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید: "هرکس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلیت]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۸، ص ۳۶۸ و ج ۳۲، ص ۳۳۳.</ref>؛ چون در عصر ما، [[امام]]{{ع}} [[غایب]] است، پس [[شناخت]] آن، [[همت]] بیش‌تری را می‌طلبد و بدون [[تردید]]، مقصود از شناختی که [[پیامبر]]{{صل}} تحصیل آن‌را برای هرکس [[واجب]] دانسته، [[شناخت]] سطحی نیست، بلکه ما باید [[امام مهدی|امام عصر]] خود را آن‌چنان‌که هست، بشناسیم، به گونه‌ای که این [[شناخت]]، موجب در [[امان]] ماندن ما از شبهه‌های [[ملحدان]] و مایه نجاتمان از [[اعمال]] [[گمراه‌کننده]] [[مدعیان دروغین]] و رسیدن به [[سعادت دنیوی]] و [[اخروی]] باشد.
:::::#'''[[تهذیب نفس]] و کسب [[فضایل]] [[اخلاقی]]:''' [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] بر عهده دارد، [[تهذیب نفس]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. چنانچه [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی می‌فرماید: "هرکس [[دوست]] دارد از [[یاران امام مهدی]] {{ع}} باشد پس [[منتظر]] ([[ظهور]] آن [[حضرت]]) باشد و به [[پرهیزگاری]] و [[اخلاق نیکو]] عمل کند"<ref>{{متن حدیث|" قَالَ مَنْ‏ سُرَّ أَنْ‏ يَكُونَ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِ‏ الْقَائِمِ‏ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ‏ بِالْوَرَعِ‏ وَ مَحَاسِنِ‏ الْأَخْلَاقِ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>؛ توصیه به [[پرهیزکاری]] در عصر [[غیبت]]، نه تنها در [[کلام]] [[معصومان]] قبل از [[امام زمان]]{{ع}} آمده، بلکه در [[توقیعات]] هم ذکر شده است. در یکی از این [[توقیعات]]، [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: "پس [[تقوای الهی]] پیشه کنید و به امر ما [[تسلیم]] شوید و امر را به ما واگذارید که بازگشت به سوی ما است ..."<ref>مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۱، ص ۳۰۸.</ref>. مسئله [[تهذیب نفس]] و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[اعمال]] ناشایست، به عنوان یکی از [[وظایف منتظران]] در عصر [[غیبت]] از چنان اهمیتی برخوردار است که در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[امام زمان]]{{ع}} به [[شیخ مفید]] صادر گردید، [[اعمال]] ناشایست و گناهانی که از [[شیعیان]] سر می‌زند، یکی از اسباب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از [[توفیق]] [[دیدار]]، شمرده شده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷.</ref>.
:::::#'''[[تهذیب نفس]] و کسب [[فضایل]] [[اخلاقی]]:''' [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] بر عهده دارد، [[تهذیب نفس]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. چنانچه [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی می‌فرماید: "هرکس [[دوست]] دارد از [[یاران امام مهدی]] {{ع}} باشد پس [[منتظر]] ([[ظهور]] آن [[حضرت]]) باشد و به [[پرهیزگاری]] و [[اخلاق نیکو]] عمل کند"<ref>{{متن حدیث|" قَالَ مَنْ‏ سُرَّ أَنْ‏ يَكُونَ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِ‏ الْقَائِمِ‏ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ‏ بِالْوَرَعِ‏ وَ مَحَاسِنِ‏ الْأَخْلَاقِ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>؛ توصیه به [[پرهیزکاری]] در عصر [[غیبت]]، نه تنها در [[کلام]] [[معصومان]] قبل از [[امام زمان]]{{ع}} آمده، بلکه در [[توقیعات]] هم ذکر شده است. در یکی از این [[توقیعات]]، [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: "پس [[تقوای الهی]] پیشه کنید و به امر ما [[تسلیم]] شوید و امر را به ما واگذارید که بازگشت به سوی ما است ..."<ref>مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۱، ص ۳۰۸.</ref>. مسئله [[تهذیب نفس]] و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[اعمال]] ناشایست، به عنوان یکی از [[وظایف منتظران]] در عصر [[غیبت]] از چنان اهمیتی برخوردار است که در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[امام زمان]]{{ع}} به [[شیخ مفید]] صادر گردید، [[اعمال]] ناشایست و گناهانی که از [[شیعیان]] سر می‌زند، یکی از اسباب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از [[توفیق]] [[دیدار]]، شمرده شده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷.</ref>.
خط ۴۰۵: خط ۴۱۷:
| پاسخ‌دهنده = فرج‌الله هدایت‌نیا
| پاسخ‌دهنده = فرج‌الله هدایت‌نیا
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[فرج‌الله هدایت‌نیا]]'''، در مقاله ''«[[امام مهدی در نگاه امام خمینی (مقاله)|امام مهدی در نگاه امام خمینی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[فرج‌الله هدایت‌نیا]]'''، در مقاله ''«[[امام مهدی در نگاه امام خمینی (مقاله)|امام مهدی در نگاه امام خمینی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::*«اعمالی که [[منتظران]] باید انجام دهند چنین است:
 
*«اعمالی که [[منتظران]] باید انجام دهند چنین است:
:::::#'''[[خودسازی]]:''' بخش قابل توجهی از سخنان [[امام خمینی|مرحوم امام]]، راجع به اینست که [[منتظر]] باید پیوسته خود را در محضر [[امام زمان]] و [[خدا]] ببیند و [[معصیت]] نکند. به نظر او [[تزکیه نفس]] لازمه [[انتظار]] است: "شما الآن تحت نظر [[خدا]] و تحت نظر [[امام زمان]]{{ع}} هستید. [[ملائکه]] شما را [[مراقبت]] می‌کنند، [[نامه اعمال]] شما را به [[امام زمان]]{{ع}} عرضه می‌‎دارند"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۰۳.</ref>. "حالا ببینید که تحت [[مراقبت]] هستید. [[نامه اعمال]] ما می‌رود پیش [[امام زمان]]{{ع}} هفته‌ای دو دفعه (به حسب [[روایت]]). من می‌ترسم ما که ادعای این را داریم که تبع این بزرگوار هستیم، [[شیعه]] این بزرگوار هستیم، اگر [[نامه اعمال]] را ببیند و می‌بیند تحت [[مراقبت]] خداست نعوذ بالله شرمنده بشود ... نکند که خدای نخواسته از من و شما و سایر [[دوستان]] [[امام زمان]]{{ع}} یک وقت چیزی صادر بشود که موجب افسردگی [[امام زمان]]{{ع}} باشد. [[مراقبت]] کنید از خودتان، پاسداری کنید از خودتان ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۶۷.</ref>. "اگر یک وقت [[نامه عمل]] یک [[روحانی]] را بردند و به [[امام زمان]]{{ع}} دادند و آن [[ملائکه]] [[الهی]] که بردند دادند، گفتند که این هم [[روحانی]] شماست، اینها پاسداران [[اسلام]] شما، و [[امام زمان]] خجالت بکشد- نعوذ بالله"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۵۳.</ref>. اینکه [[اعمال]] ما زیر نظر [[ائمه]] هست یا اینکه [[اعمال]] ما به آنها عرضه می‌شود ریشه [[قرآنی]] و نیز [[روایی]] دارد. در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}<ref>عمل کنید زود است ببیند خدا کردار شما را و پیمبرش و مؤمنان؛ سوره توبه: ۹/ ۱۰۵.</ref>؛ در [[روایت‌ها]] آمده که مقصود از "مؤمنون" [[ائمه]] هستند<ref>مراجعه شود به: الطبرسی، [الشیخ‌] فضل بن حسن، مجمع البیان، دار الفکر، لبنان، ۱۴۱۴ ق، ج ۵، ص ۱۰۹؛ الطباطبائی، [العلامة] سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، جماعة المدرسین، قم، ج ۱۰- ۹، ص ۳۸۵؛ العروسی الحویزی، علی بن جمعة، نور الثقلین، ج ۲، ص ۲۶۲.</ref>. پس [[خدا]]، [[رسول]] و [[امامان]] [[اعمال]] ما را می‌بینند. علاوه بر آن، [[نامه عمل]] ما هم به محضر آنان برده می‌شود. از [[امام رضا]]{{ع}} [[نقل]] شده است: آیا نمی‌دانی [[اعمال]] [[شیعیان]] ما هر صبح و عصر بر ما [[امامان]] عرضه می‌گردد؟<ref>{{متن حدیث|"أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّا مَعَاشِرَ الْأَئِمَّةِ تُعْرَضُ‏ عَلَيْنَا أَعْمَالُ شِيعَتِنَا صَبَاحاً وَ مَسَاء‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۴۳، ۹۹.</ref>.
:::::#'''[[خودسازی]]:''' بخش قابل توجهی از سخنان [[امام خمینی|مرحوم امام]]، راجع به اینست که [[منتظر]] باید پیوسته خود را در محضر [[امام زمان]] و [[خدا]] ببیند و [[معصیت]] نکند. به نظر او [[تزکیه نفس]] لازمه [[انتظار]] است: "شما الآن تحت نظر [[خدا]] و تحت نظر [[امام زمان]]{{ع}} هستید. [[ملائکه]] شما را [[مراقبت]] می‌کنند، [[نامه اعمال]] شما را به [[امام زمان]]{{ع}} عرضه می‌‎دارند"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۰۳.</ref>. "حالا ببینید که تحت [[مراقبت]] هستید. [[نامه اعمال]] ما می‌رود پیش [[امام زمان]]{{ع}} هفته‌ای دو دفعه (به حسب [[روایت]]). من می‌ترسم ما که ادعای این را داریم که تبع این بزرگوار هستیم، [[شیعه]] این بزرگوار هستیم، اگر [[نامه اعمال]] را ببیند و می‌بیند تحت [[مراقبت]] خداست نعوذ بالله شرمنده بشود ... نکند که خدای نخواسته از من و شما و سایر [[دوستان]] [[امام زمان]]{{ع}} یک وقت چیزی صادر بشود که موجب افسردگی [[امام زمان]]{{ع}} باشد. [[مراقبت]] کنید از خودتان، پاسداری کنید از خودتان ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۶۷.</ref>. "اگر یک وقت [[نامه عمل]] یک [[روحانی]] را بردند و به [[امام زمان]]{{ع}} دادند و آن [[ملائکه]] [[الهی]] که بردند دادند، گفتند که این هم [[روحانی]] شماست، اینها پاسداران [[اسلام]] شما، و [[امام زمان]] خجالت بکشد- نعوذ بالله"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۵۳.</ref>. اینکه [[اعمال]] ما زیر نظر [[ائمه]] هست یا اینکه [[اعمال]] ما به آنها عرضه می‌شود ریشه [[قرآنی]] و نیز [[روایی]] دارد. در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}<ref>عمل کنید زود است ببیند خدا کردار شما را و پیمبرش و مؤمنان؛ سوره توبه: ۹/ ۱۰۵.</ref>؛ در [[روایت‌ها]] آمده که مقصود از "مؤمنون" [[ائمه]] هستند<ref>مراجعه شود به: الطبرسی، [الشیخ‌] فضل بن حسن، مجمع البیان، دار الفکر، لبنان، ۱۴۱۴ ق، ج ۵، ص ۱۰۹؛ الطباطبائی، [العلامة] سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، جماعة المدرسین، قم، ج ۱۰- ۹، ص ۳۸۵؛ العروسی الحویزی، علی بن جمعة، نور الثقلین، ج ۲، ص ۲۶۲.</ref>. پس [[خدا]]، [[رسول]] و [[امامان]] [[اعمال]] ما را می‌بینند. علاوه بر آن، [[نامه عمل]] ما هم به محضر آنان برده می‌شود. از [[امام رضا]]{{ع}} [[نقل]] شده است: آیا نمی‌دانی [[اعمال]] [[شیعیان]] ما هر صبح و عصر بر ما [[امامان]] عرضه می‌گردد؟<ref>{{متن حدیث|"أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّا مَعَاشِرَ الْأَئِمَّةِ تُعْرَضُ‏ عَلَيْنَا أَعْمَالُ شِيعَتِنَا صَبَاحاً وَ مَسَاء‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۴۳، ۹۹.</ref>.
:::::#'''پاکسازی ([[جامعه]]):''' مقصود از پاکسازی [[مبارزه]] با مظاهر [[گناه]] و [[پلیدی]] است. [[منتظر]] باید تلاش کند [[جامعه]] را از [[ظلم و ستم]] [[پاک]] نماید و این شرط [[انتظار]] است. او باید برای [[رضای خدا]]، بر علیه [[زشتی‌ها]] [[قیام]] نماید. "امیدوارم که ما همه ... به آن وظایفی که [[اسلام]]، [[قرآن]]، تحت لوای [[حضرت]] [[صاحب الزمان]]{{ع}} برای ما تعیین فرموده‌اند عمل کنیم و صورت‌ها را محتوای واقعی به آن بدهیم و الفاظ را معانی [[حقیقی]]، شاید این وصفی که برای [[حضرت صاحب]] {{ع}} ذکر شده است دنبال همین [[آیه شریفه]] که می‌فرماید که: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى}}<ref>بگو: شما را به یک چیز اندرز می‌دهم، و آن این‌که: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید؛ سوره سبأ: ۳۴/ ۴۶. </ref> دنبال همین معنا باشد که همه باید [[قیام]] بکنیم [[قیام]] واحدی که بالاترین [[قیام]] همان [[قیام]] آن شخص [[واحد]] است و همه قیامها باید دنبال آن [[قیام]] باشد. [[خدای تبارک و تعالی]] می‌فرماید که: من فقط یک [[موعظه]] دارم به شما {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ}} به [[امت]] بگو که فقط من یک [[موعظه]] دارم به شما و آن [[موعظه]] این است که [[قیام]] کنید و [[قیام]] لله باشد، [[قیام]] لله کنید. البته آن [[حضرت]] [[قیام]] لله می‌فرمایند و آن للهی که و آن خلوصی که برای ایشان هست برای دیگران نیست. لکن شیعه‌های بزرگوار آن [[حضرت]] هم باید [[پیروی]] از او بکنند در اینکه [[قیام]] کنند برای [[خدا]]"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۳۶.</ref>. "به همه ما [[تکلیف]] است که باید مقابله کنیم با این دستگاه‌های [[ظالم]] خصوصا دستگاه‌هایی که با اساس مخالفند"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۹، ص ۲۰۲.</ref>. [[امام خمینی|حضرت امام]] همچنین درباره کسانی که می‌گویند: "من که دلم بیشتر نسوخته به [[اسلام]] از [[حضرت صاحب]] {{ع}}، خوب ایشان هم که می‌بینند این را، خود ایشان بیایند، چرا من بکنم؟" می‌فرماید: "این اشخاص می‌خواهند از [[تکلیف]] شانه خالی کنند این [[منطق]] اشخاصی است که می‌خواهند از زیر بار دربروند. [[اسلام]] اینها را نمی‌پذیرد. [[اسلام]] اینها را به هیچ چیز نمی‌شمرد ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۲، ص ۲۸.</ref>. بر اساس [[ادله]] مربوط به [[امر به معروف و نهی از منکر]] باید بر علیه مظاهر [[فساد]] و [[پلیدی]] [[مبارزه]] کرد و زمینه را برای [[ظهور]] [[حضرت]] فراهم نمود<ref>آیه‌ها و روایت‌ها درباره امر به معروف و نهی از منکر زیاد است، از جمله آیه‌های: ۱۱۰ و ۱۱۴ سوره آل عمران.</ref>.
:::::#'''پاکسازی ([[جامعه]]):''' مقصود از پاکسازی [[مبارزه]] با مظاهر [[گناه]] و [[پلیدی]] است. [[منتظر]] باید تلاش کند [[جامعه]] را از [[ظلم و ستم]] [[پاک]] نماید و این شرط [[انتظار]] است. او باید برای [[رضای خدا]]، بر علیه [[زشتی‌ها]] [[قیام]] نماید. "امیدوارم که ما همه ... به آن وظایفی که [[اسلام]]، [[قرآن]]، تحت لوای [[حضرت]] [[صاحب الزمان]]{{ع}} برای ما تعیین فرموده‌اند عمل کنیم و صورت‌ها را محتوای واقعی به آن بدهیم و الفاظ را معانی [[حقیقی]]، شاید این وصفی که برای [[حضرت صاحب]] {{ع}} ذکر شده است دنبال همین [[آیه شریفه]] که می‌فرماید که: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى}}<ref>بگو: شما را به یک چیز اندرز می‌دهم، و آن این‌که: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید؛ سوره سبأ: ۳۴/ ۴۶. </ref> دنبال همین معنا باشد که همه باید [[قیام]] بکنیم [[قیام]] واحدی که بالاترین [[قیام]] همان [[قیام]] آن شخص [[واحد]] است و همه قیامها باید دنبال آن [[قیام]] باشد. [[خدای تبارک و تعالی]] می‌فرماید که: من فقط یک [[موعظه]] دارم به شما {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ}} به [[امت]] بگو که فقط من یک [[موعظه]] دارم به شما و آن [[موعظه]] این است که [[قیام]] کنید و [[قیام]] لله باشد، [[قیام]] لله کنید. البته آن [[حضرت]] [[قیام]] لله می‌فرمایند و آن للهی که و آن خلوصی که برای ایشان هست برای دیگران نیست. لکن شیعه‌های بزرگوار آن [[حضرت]] هم باید [[پیروی]] از او بکنند در اینکه [[قیام]] کنند برای [[خدا]]"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۷، ص ۳۶.</ref>. "به همه ما [[تکلیف]] است که باید مقابله کنیم با این دستگاه‌های [[ظالم]] خصوصا دستگاه‌هایی که با اساس مخالفند"<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۹، ص ۲۰۲.</ref>. [[امام خمینی|حضرت امام]] همچنین درباره کسانی که می‌گویند: "من که دلم بیشتر نسوخته به [[اسلام]] از [[حضرت صاحب]] {{ع}}، خوب ایشان هم که می‌بینند این را، خود ایشان بیایند، چرا من بکنم؟" می‌فرماید: "این اشخاص می‌خواهند از [[تکلیف]] شانه خالی کنند این [[منطق]] اشخاصی است که می‌خواهند از زیر بار دربروند. [[اسلام]] اینها را نمی‌پذیرد. [[اسلام]] اینها را به هیچ چیز نمی‌شمرد ..."<ref>[[سید روح الله خمینی|خمینی، سید روح الله]]، صحیفه نور، ج ۲، ص ۲۸.</ref>. بر اساس [[ادله]] مربوط به [[امر به معروف و نهی از منکر]] باید بر علیه مظاهر [[فساد]] و [[پلیدی]] [[مبارزه]] کرد و زمینه را برای [[ظهور]] [[حضرت]] فراهم نمود<ref>آیه‌ها و روایت‌ها درباره امر به معروف و نهی از منکر زیاد است، از جمله آیه‌های: ۱۱۰ و ۱۱۴ سوره آل عمران.</ref>.
خط ۴۱۵: خط ۴۲۸:
| پاسخ‌دهنده = عبدالرحمن انصاری
| پاسخ‌دهنده = عبدالرحمن انصاری
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالرحمن انصاری]]'''، در کتاب ''«[[در انتظار خورشید ولایت (کتاب)|در انتظار خورشید ولایت]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالرحمن انصاری]]'''، در کتاب ''«[[در انتظار خورشید ولایت (کتاب)|در انتظار خورشید ولایت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در [[زمان غیبت]] وظایفی برای [[شیعیان]] در نظر گرفته شده که به مهمترین آنها اشاره می‌شود:
 
«در [[زمان غیبت]] وظایفی برای [[شیعیان]] در نظر گرفته شده که به مهمترین آنها اشاره می‌شود:
:::::*محزون و ناراحت بودن از عدم دسترسی به [[حضرت مهدی]] {{ع}}. روشن است که حضور آن [[حضرت]] در اجتماع [[مسلمانان]]، خیر و [[برکت]] و موجب [[آرامش]] خاطر تمام [[بندگان]] [[صالح]] [[خداوند]] است و [[محروم]] شدن از این [[نعمت]] بزرگ، خود [[حزن]] و [[اندوه]] بزرگی است. [[شیعیان]] در [[زمان غیبت]] آن [[حضرت]]، بی‌صاحب بوده، درمانده، سرگردان و پریشان حال هستند، زیرا تبلیغات [[گمراه کننده]] بیگانگان و شبهاتی که آنها در اذهان [[مردم]] به وجود می‌آورند، هر [[انسان]] [[پاکدامنی]] را متأثر و ناراحت می‌کند. [[امام]] [[جعفر صادق]] {{ع}} از اینکه [[شیعیان]] در [[زمان غیبت]]، سرگردانند و از طرف مخالفین در [[دل]] آنها [[شبهه]] ایجاد می‌شود، [[اشک]] می‌ریزد و شب‌ها به [[خواب]] نمی‌رود<ref>منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ص ۵۵۸، سازمان انتشارات جاویدان.</ref>.  
:::::*محزون و ناراحت بودن از عدم دسترسی به [[حضرت مهدی]] {{ع}}. روشن است که حضور آن [[حضرت]] در اجتماع [[مسلمانان]]، خیر و [[برکت]] و موجب [[آرامش]] خاطر تمام [[بندگان]] [[صالح]] [[خداوند]] است و [[محروم]] شدن از این [[نعمت]] بزرگ، خود [[حزن]] و [[اندوه]] بزرگی است. [[شیعیان]] در [[زمان غیبت]] آن [[حضرت]]، بی‌صاحب بوده، درمانده، سرگردان و پریشان حال هستند، زیرا تبلیغات [[گمراه کننده]] بیگانگان و شبهاتی که آنها در اذهان [[مردم]] به وجود می‌آورند، هر [[انسان]] [[پاکدامنی]] را متأثر و ناراحت می‌کند. [[امام]] [[جعفر صادق]] {{ع}} از اینکه [[شیعیان]] در [[زمان غیبت]]، سرگردانند و از طرف مخالفین در [[دل]] آنها [[شبهه]] ایجاد می‌شود، [[اشک]] می‌ریزد و شب‌ها به [[خواب]] نمی‌رود<ref>منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ص ۵۵۸، سازمان انتشارات جاویدان.</ref>.  
:::::*[[انتظار فرج]] [[آل محمد]] {{عم}}. [[شیعه]] باید همیشه [[منتظر ظهور]] [[دولت]] قاهره و [[سلطنت]] ظاهرة [[مهدی]] [[آل محمد]] {{عم}} و پر شدن [[زمین]] از [[عدل و داد]] و غالب شدن [[دین اسلام]] بر سایر [[ادیان]] باشد، همان‌طور که [[خدای سبحان]] به [[نبی اکرم]] {{صل}} بلکه به تمام [[پیغمبران]] و امت‌های گذشته [[وعده]] داده که روزی خواهد آمد که جز [[خدای تعالی]] کسی را [[پرستش]] نکنند و چیزی از [[دین]] نباشد که از [[بیم]] [[دشمنان]] در پرده [[حجاب]] بماند و [[بلا]] و [[سختی]] از [[زندگی]] حق‌پرستان برود. در [[زیارت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} چنین آمده است: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَّ بِهِ الشَّعْثَ وَ يَمْلَأَ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً وَ يُنْجِزَ بِهِ وَعَدَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«[[سلام]] بر آن [[مهدی]] که [[خداوند]] به او [[وعده]] داده که تمام [[امت‌ها]] را به خاطر وجود او متحد و یکپارچه کند ([[اختلاف]] را از میان ببرد و [[دین]] یکی شود) و به واسطه او پراکندگی‌ها را گرد آورد و [[زمین]] را از [[عدل و داد]] پر کند و به سبب او [[وعده]] فرجی که به [[مؤمنین]] داده است، تحقق بخشد» همان، ص ۵۵۹، سازمان انتشارات جاویدان.</ref>؛  
:::::*[[انتظار فرج]] [[آل محمد]] {{عم}}. [[شیعه]] باید همیشه [[منتظر ظهور]] [[دولت]] قاهره و [[سلطنت]] ظاهرة [[مهدی]] [[آل محمد]] {{عم}} و پر شدن [[زمین]] از [[عدل و داد]] و غالب شدن [[دین اسلام]] بر سایر [[ادیان]] باشد، همان‌طور که [[خدای سبحان]] به [[نبی اکرم]] {{صل}} بلکه به تمام [[پیغمبران]] و امت‌های گذشته [[وعده]] داده که روزی خواهد آمد که جز [[خدای تعالی]] کسی را [[پرستش]] نکنند و چیزی از [[دین]] نباشد که از [[بیم]] [[دشمنان]] در پرده [[حجاب]] بماند و [[بلا]] و [[سختی]] از [[زندگی]] حق‌پرستان برود. در [[زیارت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} چنین آمده است: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَّ بِهِ الشَّعْثَ وَ يَمْلَأَ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً وَ يُنْجِزَ بِهِ وَعَدَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«[[سلام]] بر آن [[مهدی]] که [[خداوند]] به او [[وعده]] داده که تمام [[امت‌ها]] را به خاطر وجود او متحد و یکپارچه کند ([[اختلاف]] را از میان ببرد و [[دین]] یکی شود) و به واسطه او پراکندگی‌ها را گرد آورد و [[زمین]] را از [[عدل و داد]] پر کند و به سبب او [[وعده]] فرجی که به [[مؤمنین]] داده است، تحقق بخشد» همان، ص ۵۵۹، سازمان انتشارات جاویدان.</ref>؛  
خط ۴۳۳: خط ۴۴۷:
| پاسخ‌دهنده = علی رضا امامی میبدی
| پاسخ‌دهنده = علی رضا امامی میبدی
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا امامی میبدی]]'''، در کتاب ''«[[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا امامی میبدی]]'''، در کتاب ''«[[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«این بخش از آن جا که دارای جنبه کاربردی و تکلیفی می‌‌باشد، [[جایگاه]] مهم و ویژه‌‌ای را در مباحث [[مهدویت]] دارد و به همین [[علت]] بسیاری از علمای [[شیعه]] به این موضوع پرداخته‌‌اند و حتی مباحث مستقلی را در این زمینه تدوین کرده‌اند<ref>از جمله می‌‌توان به بخش هشتم از کتاب نجم الثاقب، تالیف مرحوم محدث نوری اشاره نمود.</ref>. در لابلای نوشته‌‌ها و مصاحبه‌‌هایی که از [[مرحوم علامه]] به دست ما رسیده است، نکات و سفارش‌‌های مختصری در این زمینه به دست آمده که به ذکر آنها می‌‌پردازیم.
 
«این بخش از آن جا که دارای جنبه کاربردی و تکلیفی می‌‌باشد، [[جایگاه]] مهم و ویژه‌‌ای را در مباحث [[مهدویت]] دارد و به همین [[علت]] بسیاری از علمای [[شیعه]] به این موضوع پرداخته‌‌اند و حتی مباحث مستقلی را در این زمینه تدوین کرده‌اند<ref>از جمله می‌‌توان به بخش هشتم از کتاب نجم الثاقب، تالیف مرحوم محدث نوری اشاره نمود.</ref>. در لابلای نوشته‌‌ها و مصاحبه‌‌هایی که از [[مرحوم علامه]] به دست ما رسیده است، نکات و سفارش‌‌های مختصری در این زمینه به دست آمده که به ذکر آنها می‌‌پردازیم.
:::::*'''[[لزوم معرفت به امام]] {{ع}}''': از جمله اموری که بر هر مسلمانی [[واجب]] است، [[شناخت امام]] و [[حجت]] زمان خود می‌‌باشد؛ چرا که بر اساس [[روایت]] معروفی که از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرموده است: {{متن حدیث|"مَنْ ماتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة"}}. هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خویش را نشناسد، بسان مردن زمان [[جاهلیت]] [[جان]] سپرده است<ref>این حدیث در منابع شیعی مانند: بحارالانوار، جلد ۲۵، صفحه ۱۵۷؛ تفسیر القمی، جلد ۲، صفحه ۲۶۰؛ کمال الدین، جلد ۲، صفحه ۴۰۹؛ المناقب، جلد ۱، صفحه ۲۴۶ آمده است. این حدیث در منابع عامه با تعابیر مختلفی نقش شده که از جمله می‌توان به این موارد اشاره نمود: صحیح بخاری، جلد ۲، صفحه ۱۳؛ صحیح مسلم، جلد ۶، صفحه ۲۱؛ شرح المقاصد، جلسه، صفحه ۳۷۵.</ref>.
:::::*'''[[لزوم معرفت به امام]] {{ع}}''': از جمله اموری که بر هر مسلمانی [[واجب]] است، [[شناخت امام]] و [[حجت]] زمان خود می‌‌باشد؛ چرا که بر اساس [[روایت]] معروفی که از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرموده است: {{متن حدیث|"مَنْ ماتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة"}}. هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خویش را نشناسد، بسان مردن زمان [[جاهلیت]] [[جان]] سپرده است<ref>این حدیث در منابع شیعی مانند: بحارالانوار، جلد ۲۵، صفحه ۱۵۷؛ تفسیر القمی، جلد ۲، صفحه ۲۶۰؛ کمال الدین، جلد ۲، صفحه ۴۰۹؛ المناقب، جلد ۱، صفحه ۲۴۶ آمده است. این حدیث در منابع عامه با تعابیر مختلفی نقش شده که از جمله می‌توان به این موارد اشاره نمود: صحیح بخاری، جلد ۲، صفحه ۱۳؛ صحیح مسلم، جلد ۶، صفحه ۲۱؛ شرح المقاصد، جلسه، صفحه ۳۷۵.</ref>.


خط ۴۹۶: خط ۵۱۱:
| پاسخ‌دهنده = میرزا عباس مهدوی‌فرد
| پاسخ‌دهنده = میرزا عباس مهدوی‌فرد
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[میرزا عباس مهدوی‌فرد]]'''، در کتاب ''«[[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[میرزا عباس مهدوی‌فرد]]'''، در کتاب ''«[[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«شخص [[منتظر]] کسی است که چشم به راه آن یارِ مهر است و آنکه چشم به راه شخصی است باید در عمل مراتب دلبستگی خود را به او نشان دهد. آنان که سر به زیر [[فرمان]] [[اطاعت]] أن [[عزیز]] فرود آورده‌اند و خود را ریزه‌خوار [[خوان ]] [[احسان]] آن [[واسطه فیض الهی]] می‌دانند لازم است [[آداب و رسوم]] فرمانبرداری را بجا آورند.
 
«شخص [[منتظر]] کسی است که چشم به راه آن یارِ مهر است و آنکه چشم به راه شخصی است باید در عمل مراتب دلبستگی خود را به او نشان دهد. آنان که سر به زیر [[فرمان]] [[اطاعت]] أن [[عزیز]] فرود آورده‌اند و خود را ریزه‌خوار [[خوان ]] [[احسان]] آن [[واسطه فیض الهی]] می‌دانند لازم است [[آداب و رسوم]] فرمانبرداری را بجا آورند.
در این نوشتار بر آنیم تا مواردی از تکالیفی که [[منتظران]] در [[عصر غیبت]] دارند را برشمریم، این [[وظایف]] را در سه بخش می‌توان دسته‌بندی کرد: [[وظایف منتظران]] در قبال [[امام عصر]]{{ع}}، [[وظایف]] فردی شخص [[منتظر]] و [[وظایف]] [[اجتماعی]] شخص [[منتظر]].
در این نوشتار بر آنیم تا مواردی از تکالیفی که [[منتظران]] در [[عصر غیبت]] دارند را برشمریم، این [[وظایف]] را در سه بخش می‌توان دسته‌بندی کرد: [[وظایف منتظران]] در قبال [[امام عصر]]{{ع}}، [[وظایف]] فردی شخص [[منتظر]] و [[وظایف]] [[اجتماعی]] شخص [[منتظر]].


خط ۵۸۰: خط ۵۹۶:
| پاسخ‌دهنده = مجید حیدری‌نیک
| پاسخ‌دهنده = مجید حیدری‌نیک
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مجید حیدری‌نیک]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مجید حیدری‌نیک]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«کسی که در [[انتظار]] است، بی تفاوت و بی [[خیال]] نیست. [[حضرت یعقوب]] {{ع}} [[منتظر]] [[یوسف]] {{ع}} بود، ولی بیکار نبود. به فرزندانش گفت: بروید و به دنبال [[یوسف]] و برادرش بگردید و از [[روح]] و [[رحمت خدا]] [[ناامید]] نشوید {{متن قرآن|يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ}}<ref>«ای فرزندان من! بروید و از یوسف و برادرش خبر گیرید و از رحمت  خداوند نومید نگردید که جز گروه کافران (کسی) از رحمت خداوند نومید نمی‌گردد» سوره یوسف، آیه ۸۷.</ref> همین تعبیر در مورد [[حضرت مهدی]] {{ع}} وارد شده است: «[[منتظر فرج]] باشید و از [[روح]] و [[رحمت خدا]] [[ناامید]] نشوید»<ref>{{متن حدیث|انْتَظِرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ‏}} (بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳).</ref>.
 
«کسی که در [[انتظار]] است، بی تفاوت و بی [[خیال]] نیست. [[حضرت یعقوب]] {{ع}} [[منتظر]] [[یوسف]] {{ع}} بود، ولی بیکار نبود. به فرزندانش گفت: بروید و به دنبال [[یوسف]] و برادرش بگردید و از [[روح]] و [[رحمت خدا]] [[ناامید]] نشوید {{متن قرآن|يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ}}<ref>«ای فرزندان من! بروید و از یوسف و برادرش خبر گیرید و از رحمت  خداوند نومید نگردید که جز گروه کافران (کسی) از رحمت خداوند نومید نمی‌گردد» سوره یوسف، آیه ۸۷.</ref> همین تعبیر در مورد [[حضرت مهدی]] {{ع}} وارد شده است: «[[منتظر فرج]] باشید و از [[روح]] و [[رحمت خدا]] [[ناامید]] نشوید»<ref>{{متن حدیث|انْتَظِرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ‏}} (بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳).</ref>.


بنابراین، [[فرزندان]] [[انتظار]]، [[آداب]] و وظایفی را دنبال می‌کنند؛ چون، این خاصیت [[انتظار]] است که بر حالت و [[رفتار]] و عمل [[منتظر]] اثر می‌گذارد. اکنون به شماری از این [[وظایف]] اشاره می‌شود:
بنابراین، [[فرزندان]] [[انتظار]]، [[آداب]] و وظایفی را دنبال می‌کنند؛ چون، این خاصیت [[انتظار]] است که بر حالت و [[رفتار]] و عمل [[منتظر]] اثر می‌گذارد. اکنون به شماری از این [[وظایف]] اشاره می‌شود:
خط ۵۹۸: خط ۶۱۵:
| پاسخ‌دهنده = علی اصغر رضوانی
| پاسخ‌دهنده = علی اصغر رضوانی
| پاسخ = آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در مورد [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و [[موقعیت]] او، [[شیعیان]] آن [[حضرت]] هر یک [[وظایف]] سنگینی بر عهده دارند، اینک به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
 
«در مورد [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و [[موقعیت]] او، [[شیعیان]] آن [[حضرت]] هر یک [[وظایف]] سنگینی بر عهده دارند، اینک به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
:::::#'''[[ایمان]] به [[حتمی بودن خروج مهدی]] {{ع}}''': در [[روایات]] [[اهل سنت]] می‌خوانیم که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|من أنکر خروج المهدیّ فقد کفر بما أنزل علی محمّد}}<ref>«هر کس منکر خروج مهدی شود به آنچه بر محمّد{{صل}} نازل شده کفر ورزیده است» فرائد السمطین، ج ۲، ص ۳۳۴، ح ۵۸۵ و...</ref>.
:::::#'''[[ایمان]] به [[حتمی بودن خروج مهدی]] {{ع}}''': در [[روایات]] [[اهل سنت]] می‌خوانیم که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|من أنکر خروج المهدیّ فقد کفر بما أنزل علی محمّد}}<ref>«هر کس منکر خروج مهدی شود به آنچه بر محمّد{{صل}} نازل شده کفر ورزیده است» فرائد السمطین، ج ۲، ص ۳۳۴، ح ۵۸۵ و...</ref>.
:::::#'''صبوری و تمسّک به [[دین حق]] در [[فتنه‌ها]]''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|طُوبی لِمَنْ تَمَسَّکَ بِاَمْرِنا فِی غَیْبَةِ قائِمِنا فَلَمْ یَزِغْ قَلْبُهُ بَعْدَ الْهِدایَةِ...}}<ref>«خوشا به حال کسی که در غیبت قائم ما متمسک به امر ما شده و قلب او بعد از هدایت منحرف نشود...» کمال الدین، ص ۳۵۸</ref>.
:::::#'''صبوری و تمسّک به [[دین حق]] در [[فتنه‌ها]]''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|طُوبی لِمَنْ تَمَسَّکَ بِاَمْرِنا فِی غَیْبَةِ قائِمِنا فَلَمْ یَزِغْ قَلْبُهُ بَعْدَ الْهِدایَةِ...}}<ref>«خوشا به حال کسی که در غیبت قائم ما متمسک به امر ما شده و قلب او بعد از هدایت منحرف نشود...» کمال الدین، ص ۳۵۸</ref>.
خط ۶۴۵: خط ۶۶۳:
| پاسخ‌دهنده = ابراهیم شفیعی سروستانی
| پاسخ‌دهنده = ابراهیم شفیعی سروستانی
| پاسخ = آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در مورد [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعیان]] در [[دوران غیبت]]، بسیار سخن گفته شده است. حتی در بعضی کتاب‌ها، از جمله کتاب [[مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (کتاب)|مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم]] تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[خاتم اوصیا]] [[حضرت بقیة الله]] {{ع}} آمده است<ref>ر.ک: موسوی اصفهانی، سید محمدتقی، مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم {{ع}}، ۲ ج، ترجمه: سید مهدی حائری قزوینی، چاپ دوم: تهران، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، ۱۴۱۲ ه- ق، ج ۲، ص ۱۰۴ به بعد.</ref>. از آنجا که [[تبیین]] همه وظایفی که [[شیعیان]] در [[عصر غیبت]] بر عهده دارند، در این محدوده نمی‌گنجد، به شماری از مهم‌ترین [[وظایف]] اشاره می‌کنیم:  
 
«در مورد [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعیان]] در [[دوران غیبت]]، بسیار سخن گفته شده است. حتی در بعضی کتاب‌ها، از جمله کتاب [[مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (کتاب)|مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم]] تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[خاتم اوصیا]] [[حضرت بقیة الله]] {{ع}} آمده است<ref>ر.ک: موسوی اصفهانی، سید محمدتقی، مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم {{ع}}، ۲ ج، ترجمه: سید مهدی حائری قزوینی، چاپ دوم: تهران، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، ۱۴۱۲ ه- ق، ج ۲، ص ۱۰۴ به بعد.</ref>. از آنجا که [[تبیین]] همه وظایفی که [[شیعیان]] در [[عصر غیبت]] بر عهده دارند، در این محدوده نمی‌گنجد، به شماری از مهم‌ترین [[وظایف]] اشاره می‌کنیم:  
:::::*'''[[شناخت حجت خدا]] و [[امام عصر]] {{ع}}''': اولین و مهم‌ترین وظیفه‌ای که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد، [[کسب معرفت]] نسبت به وجود [[مقدس]] [[امام]] و [[حجت]] زمان خویش است. این موضوع چنان اهمیتی دارد که در [[روایات]] بسیاری که [[شیعه]] و [[اهل سنت]] از [[پیامبر گرامی اسلام]] و [[ائمه معصومین]] {{عم}} [[نقل]] کرده‌اند، چنین آمده است: "هر کس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است"<ref>بحارالأنوار، ج ۸، ص ۳۶۸ و ج ۳۲، صص ۳۲۱ و ۳۳۳؛ همچنین ر.ک: القندوزی، حافظ سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، ۳ ج، چاپ اول، تهران، اسوء، ۱۴۱۶ ه- ق، ج ۳، ص ۳۷۲.</ref>. [[روایت]] دیگری، کلینی از [[امام محمد باقر]] {{ع}} چنین [[نقل]] می‌کند: هر کس در حالی که امامی نداشته باشد، بمیرد، مردنش، مردن [[جاهلیت]] است و هر آن که در حال شناختن امامش بمیرد، پیش افتادن یا تأخیر این امر [[دولت]] [[آل محمد]] {{عم}}، او را زیان ترساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته، همچون کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]] [{{ع}}] با آن [[حضرت]] باشد<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵.</ref>. در مورد مفهوم، [[ضرورت]] و شاخصه‌های [[معرفت امام]] پیش از این، به تفصیل سخن گفتیم و در اینجا به همین مقدار بسنده می‌کنیم<ref>ر.ک: بخش دوم همین کتاب.</ref>.  
:::::*'''[[شناخت حجت خدا]] و [[امام عصر]] {{ع}}''': اولین و مهم‌ترین وظیفه‌ای که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد، [[کسب معرفت]] نسبت به وجود [[مقدس]] [[امام]] و [[حجت]] زمان خویش است. این موضوع چنان اهمیتی دارد که در [[روایات]] بسیاری که [[شیعه]] و [[اهل سنت]] از [[پیامبر گرامی اسلام]] و [[ائمه معصومین]] {{عم}} [[نقل]] کرده‌اند، چنین آمده است: "هر کس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است"<ref>بحارالأنوار، ج ۸، ص ۳۶۸ و ج ۳۲، صص ۳۲۱ و ۳۳۳؛ همچنین ر.ک: القندوزی، حافظ سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، ۳ ج، چاپ اول، تهران، اسوء، ۱۴۱۶ ه- ق، ج ۳، ص ۳۷۲.</ref>. [[روایت]] دیگری، کلینی از [[امام محمد باقر]] {{ع}} چنین [[نقل]] می‌کند: هر کس در حالی که امامی نداشته باشد، بمیرد، مردنش، مردن [[جاهلیت]] است و هر آن که در حال شناختن امامش بمیرد، پیش افتادن یا تأخیر این امر [[دولت]] [[آل محمد]] {{عم}}، او را زیان ترساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته، همچون کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]] [{{ع}}] با آن [[حضرت]] باشد<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵.</ref>. در مورد مفهوم، [[ضرورت]] و شاخصه‌های [[معرفت امام]] پیش از این، به تفصیل سخن گفتیم و در اینجا به همین مقدار بسنده می‌کنیم<ref>ر.ک: بخش دوم همین کتاب.</ref>.  
:::::*'''[[پیراستگی]] از [[بدی‌ها]] و [[آراستگی]] به [[خوبی‌ها]]''': [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد، پیراستن خود از ویژگی‌های [[ناپسند]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است: هر کس [[دوست]] دارد از [[یاران حضرت قائم]] {{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در این حال، به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند، در حالی که [[منتظر]] است<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>. [[امام عصر]] {{ع}} نیز با توجه به ناگهانی بودن امر [[ظهور]]، همه [[شیعیان]] را در [[زمان غیبت]] به انجام [[اعمال پسندیده]] و دوری از [[اعمال]] [[ناپسند]] فرا خوانده است: پس هر یک از شما باید آنچه را موجب [[دوستی]] ما می‌شود، پیشه خود سازد و از هر آنچه موجب [[خشم]] و [[ناخشنودی]] ما می‌گردد، دوری گزیند؛ زیرا [[فرمان]] ما به یک‌باره و ناگهانی فرا می‌رسد و در آن زمان، [[توبه]] و بازگشت برای کسی سودی ندارد و [[پشیمانی]] از [[گناه]]، کسی را از [[کیفر]] ما [[نجات]] نمی‌بخشد<ref>طبرسی، احمد بن علی بن ابی‌طالب، الإحتجاج، تحقیق: ابراهیم البهادری، محمدهادی به، به اشراف: جعفر سبحانی، ۲ ج، چاپ اول: قم، اسوه، ۱۴۱۳ ه- . ق، ج ۲، ص ۵۹۹؛ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶، ح ۷.</ref>.  
:::::*'''[[پیراستگی]] از [[بدی‌ها]] و [[آراستگی]] به [[خوبی‌ها]]''': [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد، پیراستن خود از ویژگی‌های [[ناپسند]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است: هر کس [[دوست]] دارد از [[یاران حضرت قائم]] {{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در این حال، به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند، در حالی که [[منتظر]] است<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>. [[امام عصر]] {{ع}} نیز با توجه به ناگهانی بودن امر [[ظهور]]، همه [[شیعیان]] را در [[زمان غیبت]] به انجام [[اعمال پسندیده]] و دوری از [[اعمال]] [[ناپسند]] فرا خوانده است: پس هر یک از شما باید آنچه را موجب [[دوستی]] ما می‌شود، پیشه خود سازد و از هر آنچه موجب [[خشم]] و [[ناخشنودی]] ما می‌گردد، دوری گزیند؛ زیرا [[فرمان]] ما به یک‌باره و ناگهانی فرا می‌رسد و در آن زمان، [[توبه]] و بازگشت برای کسی سودی ندارد و [[پشیمانی]] از [[گناه]]، کسی را از [[کیفر]] ما [[نجات]] نمی‌بخشد<ref>طبرسی، احمد بن علی بن ابی‌طالب، الإحتجاج، تحقیق: ابراهیم البهادری، محمدهادی به، به اشراف: جعفر سبحانی، ۲ ج، چاپ اول: قم، اسوه، ۱۴۱۳ ه- . ق، ج ۲، ص ۵۹۹؛ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶، ح ۷.</ref>.  
خط ۷۴۳: خط ۷۶۲:
| پاسخ‌دهنده = پژوهشگران مؤسسه آینده روشن
| پاسخ‌دهنده = پژوهشگران مؤسسه آینده روشن
| پاسخ = '''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
| پاسخ = '''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«مهم‌ترین وظایفی که در این دوره بر عهده هر [[شیعه]] منتظری است، عبارت است از:
 
«مهم‌ترین وظایفی که در این دوره بر عهده هر [[شیعه]] منتظری است، عبارت است از:
:::::*'''[[شناخت امام زمان]]''' {{ع}}: [[امام مهدی]] {{ع}} پیشوای ما و [[حجت]] [[الهی]] است؛ ما باید به امامتش [[معتقد]] باشیم و در [[اطاعت]] از او کوشا باشیم و لازمه این [[عقیده]] و عمل آن است که نسبت به آن بزرگوار [[معرفت]] پیدا کنیم و سعی کنیم که پیوسته [[شناخت]] بیش تری نسبت به ابعاد شخصیتی آن [[حضرت]] و صفات و [[سیره]] آن [[حضرت]] پیدا کنیم. این مهم در دعاهای [[زمان غیبت]] مورد تأکید قرار گرفته است. روشن است که [[معرفت]] بهتر و بیش تر نسبت به [[امام]]، ما را به او نزدیک تر و [[محبت]] ما را به آن بزرگوار بیش تر می‌کند و زمینه [[اطاعت]] کامل تر نسبت به او فراهم می‌گردد.
:::::*'''[[شناخت امام زمان]]''' {{ع}}: [[امام مهدی]] {{ع}} پیشوای ما و [[حجت]] [[الهی]] است؛ ما باید به امامتش [[معتقد]] باشیم و در [[اطاعت]] از او کوشا باشیم و لازمه این [[عقیده]] و عمل آن است که نسبت به آن بزرگوار [[معرفت]] پیدا کنیم و سعی کنیم که پیوسته [[شناخت]] بیش تری نسبت به ابعاد شخصیتی آن [[حضرت]] و صفات و [[سیره]] آن [[حضرت]] پیدا کنیم. این مهم در دعاهای [[زمان غیبت]] مورد تأکید قرار گرفته است. روشن است که [[معرفت]] بهتر و بیش تر نسبت به [[امام]]، ما را به او نزدیک تر و [[محبت]] ما را به آن بزرگوار بیش تر می‌کند و زمینه [[اطاعت]] کامل تر نسبت به او فراهم می‌گردد.
:::::*'''[[محبت امام زمان|محبت نسبت به آن حضرت]] و [[اظهار محبت به امام زمان|اظهار آن]]''': یکی از [[وظایف]] ما، [[دوست]] داشتن [[خدا]] و اولیای اوست و در این زمان باید [[محبت]] ما نسبت به [[امام مهدی]] {{ع}} به عنوان بزرگ‌ترین [[ولی خدا]]، نثار شود و هیچ کس را در [[دوستی]] بر او مقدم ندانیم و نیز [[محبت]] خود را نسبت به او [[آشکار]] کنیم؛ مثل این که در جلساتی که به نام ویاد او تشکیل می‌شود شرکت کنیم و به اماکن منسوب به آن [[حضرت]] توجه داشته باشیم و همه [[روزه]] به یاد او بوده و به او [[سلام]] دهیم و به [[نیابت]] از او [[اعمال]] خیر انجام دهیم و به او [[دعا]] کنیم و ظهورش را مشتاقانه از [[خدا]] بخواهیم و از [[فراق]] او ناله و ندبه سر دهیم و فرزندانمان را به نام او نام گذاری کنیم و ....
:::::*'''[[محبت امام زمان|محبت نسبت به آن حضرت]] و [[اظهار محبت به امام زمان|اظهار آن]]''': یکی از [[وظایف]] ما، [[دوست]] داشتن [[خدا]] و اولیای اوست و در این زمان باید [[محبت]] ما نسبت به [[امام مهدی]] {{ع}} به عنوان بزرگ‌ترین [[ولی خدا]]، نثار شود و هیچ کس را در [[دوستی]] بر او مقدم ندانیم و نیز [[محبت]] خود را نسبت به او [[آشکار]] کنیم؛ مثل این که در جلساتی که به نام ویاد او تشکیل می‌شود شرکت کنیم و به اماکن منسوب به آن [[حضرت]] توجه داشته باشیم و همه [[روزه]] به یاد او بوده و به او [[سلام]] دهیم و به [[نیابت]] از او [[اعمال]] خیر انجام دهیم و به او [[دعا]] کنیم و ظهورش را مشتاقانه از [[خدا]] بخواهیم و از [[فراق]] او ناله و ندبه سر دهیم و فرزندانمان را به نام او نام گذاری کنیم و ....
خط ۷۶۸: خط ۷۸۸:
| پاسخ‌دهنده =
| پاسخ‌دهنده =
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«وظایفی که بر عهده یک [[منتظر]] است عبارت است از:
 
«وظایفی که بر عهده یک [[منتظر]] است عبارت است از:
::::#'''[[معرفت امام مهدی|معرفت]] و [[شناخت امام زمان]]{{ع}}؛''' در [[روایات]] ما، تأکید فراوان شده است که [[انسان]] باید [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} خود را بشناسد؛ چون، پیمودن مسیر درست و [[صراط مستقیم الهی]]، جز به [[معرفت]] او ممکن نخواهد بود. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "هر کس بمیرد؛ در حالی که [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} خود را نشناخته باشد، به [[مرگ جاهلیت]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّة‏ ‏‏"}}؛ بحارالانوار، ج۲۳، صص۷۶-۹۵.</ref>
::::#'''[[معرفت امام مهدی|معرفت]] و [[شناخت امام زمان]]{{ع}}؛''' در [[روایات]] ما، تأکید فراوان شده است که [[انسان]] باید [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} خود را بشناسد؛ چون، پیمودن مسیر درست و [[صراط مستقیم الهی]]، جز به [[معرفت]] او ممکن نخواهد بود. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "هر کس بمیرد؛ در حالی که [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} خود را نشناخته باشد، به [[مرگ جاهلیت]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّة‏ ‏‏"}}؛ بحارالانوار، ج۲۳، صص۷۶-۹۵.</ref>
::::#'''[[الگوپذیری]]:''' [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: "خوشا به حال آنان که [[قائم]] [[خاندان]] مرا [[درک]] کنند؛ در حالی که پیش از دوران [[قیام]]، به او و [[امامان]] پیش از او [[اقتدا]] کرده و از [[دشمنان]] ایشان، اعلام بی‌زاری کرده باشند. آنان، [[دوستان]] و همراهان من و [[گرامی‌ترین امت]]، نزد من هستند.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۰.</ref>. از مهم‌ترین رفتارها، [[پرهیزگاری]] و [[حسن]] خُلق است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: هر کس [[دوست]] دارد از [[یاران]] [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]]، به پرهیز کاری و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>
::::#'''[[الگوپذیری]]:''' [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: "خوشا به حال آنان که [[قائم]] [[خاندان]] مرا [[درک]] کنند؛ در حالی که پیش از دوران [[قیام]]، به او و [[امامان]] پیش از او [[اقتدا]] کرده و از [[دشمنان]] ایشان، اعلام بی‌زاری کرده باشند. آنان، [[دوستان]] و همراهان من و [[گرامی‌ترین امت]]، نزد من هستند.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۰.</ref>. از مهم‌ترین رفتارها، [[پرهیزگاری]] و [[حسن]] خُلق است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: هر کس [[دوست]] دارد از [[یاران]] [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]]، به پرهیز کاری و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>
خط ۷۸۰: خط ۸۰۱:
| پاسخ‌دهنده =
| پاسخ‌دهنده =
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
::::::«در [[روایات]] و بیانات [[پیشوایان]] [[دین]]، [[وظایف]] فراوانی برای [[منتظران]] [[ظهور]] بیان شده است که در اینجا مهم‌ترین آن‌ها را بیان می‌کنیم:
 
«در [[روایات]] و بیانات [[پیشوایان]] [[دین]]، [[وظایف]] فراوانی برای [[منتظران]] [[ظهور]] بیان شده است که در اینجا مهم‌ترین آن‌ها را بیان می‌کنیم:
::::#'''[[شناخت]] [[امام]]:''' پیمودن جاده [[انتظار]]، بدون شناختن [[امام]] [[منتظَر]] ممکن نیست. [[استقامت]] و [[پایداری]] در وادی [[انتظار]]، وابسته به [[درک]] صحیح از پیشوای [[موعود]] است. بنابراین علاوه بر [[شناخت]] [[امام]] به اسم و [[نسب]]، لازم است از [[جایگاه امام]] و رتبه و [[مقام]] او نیز [[آگاهی]] کافی به دست آورد. [[ابو نصر]] که از خدمت‌گذاران [[امام عسکری]]{{ع}} است، پیش از [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} به حضور آن [[حضرت]] می‌رسد. [[امام مهدی]]{{ع}} از او می‌پرسد: آیا مرا می‌شناسی؟ پاسخ می‌دهد: آری؛ شما سرور من و [[فرزند]] سرور من هستید. [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: مقصود من چنین شناختی نبود [[ابو نصر]] می‌گوید: خودتان بفرمایید. [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: من آخرین [[جانشین]] [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} هستم و [[خداوند]] به [[برکت]] من [[بلا]] را از [[خاندان]] و شیعیانم دور می‌کند.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ب ۴۳، ح ۱۲، ص ۱۷۱.</ref> اگر [[معرفت]] [[امام]] برای [[منتظر]] حاصل شود، او از هم اکنون خود را در [[جبهه]] [[امام]] می‌بیند و احساس می‌کند که در [[خیمه]] [[امام]] و کنار او قرار گرفته است. بنابراین لحظه‌ای در تلاش برای تقویت [[جبهه]] [[امام]] خویش کوتاهی نمی‌کند. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "کسی که بمیرد، در حالی که [[امام]] خود را شناخته باشد، جلو افتادن یا تأخیر امر [[ظهور]] به او زیان نمی‌رساند. و کسی که بمیرد و حال آنکه [[امام]] خود را شناخته است، مانند کسی است که در [[خیمه]] [[امام]] و همراه او بوده است"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ‏ مَاتَ‏ و هُوَ عَارِفٌ‏ لِإِمَامِهِ‏، لَمْ‏ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ؛ و مَنْ مَاتَ و هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ، كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِه‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ کافی، ج ۱، کتاب الحجه، باب «انه من عرف امامه لم یضره تقدم هذا الامر او تاخر»، ح ۵، ص ۳۷۱.</ref>. گفتنی است که این [[معرفت]] و [[شناخت]]، چنان مهمّ است که در [[کلام]] [[معصومان]]{{عم}} آمده است که برای به دست آوردن آن، لازم است از [[خداوند]] [[طلب یاری]] شود. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "... در زمان [[غیبت]] طولانی [[امام مهدی]]{{ع}} [[باطل]] گرایان در [[اعتقاد]] و [[دین]] خود به [[شک]] و [[تردید]] گرفتار می‌شوند. [[زراره]]، از [[یاران خاص]] [[امام]] گفت: اگر آن زمان را [[شاهد]] بودم، چه کنم؟ [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: این [[دعا]] را بخوان:{{متن حدیث|" اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ‏؛ فَإِنَّكَ‏ إِنْ‏ لَمْ‏ تُعَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ‏ لَمْ‏ أَعْرِفْ‏ نَبِيَّكَ‏؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>غیبت [[نعمانی]]، باب ۱۰، فصل ۳، ح ۶، ص ۱۷۰؛ نیز حاشیه [[مفاتیح الجنان]]، باب ششم، دعای [[زمان غیبت]].  
::::#'''[[شناخت]] [[امام]]:''' پیمودن جاده [[انتظار]]، بدون شناختن [[امام]] [[منتظَر]] ممکن نیست. [[استقامت]] و [[پایداری]] در وادی [[انتظار]]، وابسته به [[درک]] صحیح از پیشوای [[موعود]] است. بنابراین علاوه بر [[شناخت]] [[امام]] به اسم و [[نسب]]، لازم است از [[جایگاه امام]] و رتبه و [[مقام]] او نیز [[آگاهی]] کافی به دست آورد. [[ابو نصر]] که از خدمت‌گذاران [[امام عسکری]]{{ع}} است، پیش از [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} به حضور آن [[حضرت]] می‌رسد. [[امام مهدی]]{{ع}} از او می‌پرسد: آیا مرا می‌شناسی؟ پاسخ می‌دهد: آری؛ شما سرور من و [[فرزند]] سرور من هستید. [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: مقصود من چنین شناختی نبود [[ابو نصر]] می‌گوید: خودتان بفرمایید. [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: من آخرین [[جانشین]] [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} هستم و [[خداوند]] به [[برکت]] من [[بلا]] را از [[خاندان]] و شیعیانم دور می‌کند.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ب ۴۳، ح ۱۲، ص ۱۷۱.</ref> اگر [[معرفت]] [[امام]] برای [[منتظر]] حاصل شود، او از هم اکنون خود را در [[جبهه]] [[امام]] می‌بیند و احساس می‌کند که در [[خیمه]] [[امام]] و کنار او قرار گرفته است. بنابراین لحظه‌ای در تلاش برای تقویت [[جبهه]] [[امام]] خویش کوتاهی نمی‌کند. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "کسی که بمیرد، در حالی که [[امام]] خود را شناخته باشد، جلو افتادن یا تأخیر امر [[ظهور]] به او زیان نمی‌رساند. و کسی که بمیرد و حال آنکه [[امام]] خود را شناخته است، مانند کسی است که در [[خیمه]] [[امام]] و همراه او بوده است"<ref>{{متن حدیث|" مَنْ‏ مَاتَ‏ و هُوَ عَارِفٌ‏ لِإِمَامِهِ‏، لَمْ‏ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ؛ و مَنْ مَاتَ و هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ، كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِه‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ کافی، ج ۱، کتاب الحجه، باب «انه من عرف امامه لم یضره تقدم هذا الامر او تاخر»، ح ۵، ص ۳۷۱.</ref>. گفتنی است که این [[معرفت]] و [[شناخت]]، چنان مهمّ است که در [[کلام]] [[معصومان]]{{عم}} آمده است که برای به دست آوردن آن، لازم است از [[خداوند]] [[طلب یاری]] شود. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "... در زمان [[غیبت]] طولانی [[امام مهدی]]{{ع}} [[باطل]] گرایان در [[اعتقاد]] و [[دین]] خود به [[شک]] و [[تردید]] گرفتار می‌شوند. [[زراره]]، از [[یاران خاص]] [[امام]] گفت: اگر آن زمان را [[شاهد]] بودم، چه کنم؟ [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: این [[دعا]] را بخوان:{{متن حدیث|" اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ‏؛ فَإِنَّكَ‏ إِنْ‏ لَمْ‏ تُعَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ‏ لَمْ‏ أَعْرِفْ‏ نَبِيَّكَ‏؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>غیبت [[نعمانی]]، باب ۱۰، فصل ۳، ح ۶، ص ۱۷۰؛ نیز حاشیه [[مفاتیح الجنان]]، باب ششم، دعای [[زمان غیبت]].  
ترجمه [[دعا]]: «خدایا! خودت را من بشناسان که به [[راستی]] اگر خود را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم [[شناخت]]. خدایا! پیامبرت را به من بشناسان که به [[راستی]] اگر پیامبرت را به من نشناسانی، حجّتت [و خلفه پیامبرت] را نخواهم [[شناخت]]. خدایا! [[حجّت]] خود [[[امام زمان]]] را به من بشناسان که براستی اگر [[حجت]] خود را به من نشاسانی، از [[دین]] خود [[گمراه]] خواهم شد».</ref>. آنچه تا کنون مطرح شد، [[معرفت]] به [[جایگاه امام]] در مجموع [[نظام هستی]] است. او [[حجّت]] [[پروردگار]] و [[جانشین]] به [[حق]] [[پیامبر]]{{صل}} و پیشوای همه [[مردم]] است که اطاعتِ او بر همگان [[واجب]] است؛ چرا که [[اطاعت]] از او همان [[اطاعت]] از خداست. یکی دیگر از ابعاد [[معرفت]] [[امام]]، شناختن و [[صفات ]] [[امام]] است. این بُعد از [[شناخت]]، تأثیر عملی گسترده‌ای در [[رفتار]] و [[خُلق و خوی]] [[منتظر]] می‌گذارد و بدیهی است که هر اندازه [[معرفت]] [[انسان]] به زوایای گوناگون [[زندگی]] [[امام]] و [[حجّت الهی]] بیشتر و عمیق‌تر باشد، آثار آن در بخش‌های گوناگون [[زندگی]] او بیشتر خواهد بود.
ترجمه [[دعا]]: «خدایا! خودت را من بشناسان که به [[راستی]] اگر خود را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم [[شناخت]]. خدایا! پیامبرت را به من بشناسان که به [[راستی]] اگر پیامبرت را به من نشناسانی، حجّتت [و خلفه پیامبرت] را نخواهم [[شناخت]]. خدایا! [[حجّت]] خود [[[امام زمان]]] را به من بشناسان که براستی اگر [[حجت]] خود را به من نشاسانی، از [[دین]] خود [[گمراه]] خواهم شد».</ref>. آنچه تا کنون مطرح شد، [[معرفت]] به [[جایگاه امام]] در مجموع [[نظام هستی]] است. او [[حجّت]] [[پروردگار]] و [[جانشین]] به [[حق]] [[پیامبر]]{{صل}} و پیشوای همه [[مردم]] است که اطاعتِ او بر همگان [[واجب]] است؛ چرا که [[اطاعت]] از او همان [[اطاعت]] از خداست. یکی دیگر از ابعاد [[معرفت]] [[امام]]، شناختن و [[صفات ]] [[امام]] است. این بُعد از [[شناخت]]، تأثیر عملی گسترده‌ای در [[رفتار]] و [[خُلق و خوی]] [[منتظر]] می‌گذارد و بدیهی است که هر اندازه [[معرفت]] [[انسان]] به زوایای گوناگون [[زندگی]] [[امام]] و [[حجّت الهی]] بیشتر و عمیق‌تر باشد، آثار آن در بخش‌های گوناگون [[زندگی]] او بیشتر خواهد بود.
خط ۸۹۳: خط ۹۱۵:
| پاسخ‌دهنده = پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان
| پاسخ‌دهنده = پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان
| پاسخ = '''[[پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان نوجوان (کتاب)|پرسمان نوجوان]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
| پاسخ = '''[[پژوهشگران مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان نوجوان (کتاب)|پرسمان نوجوان]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«در [[دوران ظهور]] [[وظایف]] را خود ایشان تعیین خواهند نمود، آنچه مورد بحث است [[وظایف]] در [[دوران غیبت]] است. وقتی بحث از [[وظایف]] در مقابل [[حضرت حجت]]{{ع}} می‌شود، قبل از هر چیز باید دید ما چه داریم تا با آن [[انجام وظیفه]] کنیم. حضرات [[معصومین]]{{عم}} [[وظایف]] ما را در مقابل آن [[حضرت]] در چند بخش مطرح نموده و متوجه چند چیز نموده‌اند:
 
::::::'''[[وظایف]] قلبی:'''
«در [[دوران ظهور]] [[وظایف]] را خود ایشان تعیین خواهند نمود، آنچه مورد بحث است [[وظایف]] در [[دوران غیبت]] است. وقتی بحث از [[وظایف]] در مقابل [[حضرت حجت]]{{ع}} می‌شود، قبل از هر چیز باید دید ما چه داریم تا با آن [[انجام وظیفه]] کنیم. حضرات [[معصومین]]{{عم}} [[وظایف]] ما را در مقابل آن [[حضرت]] در چند بخش مطرح نموده و متوجه چند چیز نموده‌اند:
 
'''[[وظایف]] قلبی:'''
:::::#[[شناخت]] صحیح؛
:::::#[[شناخت]] صحیح؛
:::::#[[اعتقاد صحیح]] و محکم که منشأ عمل شود؛
:::::#[[اعتقاد صحیح]] و محکم که منشأ عمل شود؛
خط ۹۴۸: خط ۹۷۲:
| پاسخ‌دهنده = پژوهشگران مرکز تحقیقات اسلامی
| پاسخ‌دهنده = پژوهشگران مرکز تحقیقات اسلامی
| پاسخ = '''[[پژوهشگران مرکز تحقیقات اسلامی]]'''، در  کتاب ''«[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
| پاسخ = '''[[پژوهشگران مرکز تحقیقات اسلامی]]'''، در  کتاب ''«[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
:::::::«#[[کسب معرفت]] درست از [[امام زمان]] {{ع}}؛
 
:«#[[کسب معرفت]] درست از [[امام زمان]] {{ع}}؛
::::::#[[انتظار فرج]] و [[دعا برای ظهور]]؛
::::::#[[انتظار فرج]] و [[دعا برای ظهور]]؛
::::::#رعایت [[ادب]] در نام بردن [[امام زمان]] {{ع}}؛
::::::#رعایت [[ادب]] در نام بردن [[امام زمان]] {{ع}}؛
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش