پرش به محتوا

وظیفه مسلمانان نسبت به امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش ))
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۷۵: خط ۷۵:
| پاسخ = [[آیت الله]] [[سید منذر حکیم]] در کتاب ''«[[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]»'' در اين باره گفته است:
| پاسخ = [[آیت الله]] [[سید منذر حکیم]] در کتاب ''«[[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]»'' در اين باره گفته است:
:::::*«اولین [[وظیفه]]، ریشه دار کردن [[شناخت]] [[امام زمان]] {{ع}} و [[ایمان]] به [[غیبت]] و حتمی بودن [[ظهور]] آن [[حضرت]] در [[دل]] و [[جان]] [[مردم]] و [[ایمان]] به این‌که آن بزرگوار زنده و [[آگاه]] از [[اعمال]] و اوضاع [[مردم]] بوده، [[منتظر]] مهیا شدن شرایط لازم برای [[ظهور]] است. ایجاد چنین [[معرفت]] و شناختی کاملًا بر آمده از [[دلایل نقلی]] صحیح و برهان‌های درست [[عقلی]] می‌باشد. و هنگامی که عدم حضور [[آشکار]] [[امام زمان]] در [[زمان غیبت]] و [[شک]] و شبهه‌هایی که از همین مسأله در [[جامعه]] بر انگیخته می‌شود را در نظر بگیریم اهمیت این [[وظیفه]] بر ما بیشتر [[آشکار]] می‌شود.
:::::*«اولین [[وظیفه]]، ریشه دار کردن [[شناخت]] [[امام زمان]] {{ع}} و [[ایمان]] به [[غیبت]] و حتمی بودن [[ظهور]] آن [[حضرت]] در [[دل]] و [[جان]] [[مردم]] و [[ایمان]] به این‌که آن بزرگوار زنده و [[آگاه]] از [[اعمال]] و اوضاع [[مردم]] بوده، [[منتظر]] مهیا شدن شرایط لازم برای [[ظهور]] است. ایجاد چنین [[معرفت]] و شناختی کاملًا بر آمده از [[دلایل نقلی]] صحیح و برهان‌های درست [[عقلی]] می‌باشد. و هنگامی که عدم حضور [[آشکار]] [[امام زمان]] در [[زمان غیبت]] و [[شک]] و شبهه‌هایی که از همین مسأله در [[جامعه]] بر انگیخته می‌شود را در نظر بگیریم اهمیت این [[وظیفه]] بر ما بیشتر [[آشکار]] می‌شود.
::::::چنین درکی از مسائل تأثیری [[آشکار]] در انگیزش [[انسان]] [[مسلمان]] به سوی فعالیت‌های اصلاحی سازنده در عرصه فردی و [[اجتماعی]] خواهد داشت و این احساس درونی که خود را همیشه در محضر و تحت نظر [[امام زمان]] خویش ببیند او را انگیزه‌ای مضاعف خواهد بخشید؛ امامی که [[پیشرفت]] [[مؤمنان]] مسرورش ساخته و عقب ماندگی و [[انحراف]] آنان از کارهای اصلاحی و سازنده و دوری ایشان از [[تمسک]] به [[احکام]]، [[اخلاق]] و ارزش‌های [[اسلامی]]، ناراحتش خواهد کرد؛ ارزش‌هایی که آن [[حضرت]] سخت در [[انتظار]] مهیا شدن شرایط مناسب برای [[ظهور]] خود و [[حاکم]] کردن آن [[ارزش‌ها]] در [[زمین]] و [[نجات]] [[بشریت]] به واسطه آن‌ها است.
 
::::::ما در بررسی روایاتی که قبل از پیدایش [[غیبت]] از آن خبر داده‌اند به این نکته می‌رسیم که این [[روایات]] صراحتاً به همین [[وظیفه]] [[شیعیان]] در [[زمان غیبت]] اشاره کرده‌اند.
چنین درکی از مسائل تأثیری [[آشکار]] در انگیزش [[انسان]] [[مسلمان]] به سوی فعالیت‌های اصلاحی سازنده در عرصه فردی و [[اجتماعی]] خواهد داشت و این احساس درونی که خود را همیشه در محضر و تحت نظر [[امام زمان]] خویش ببیند او را انگیزه‌ای مضاعف خواهد بخشید؛ امامی که [[پیشرفت]] [[مؤمنان]] مسرورش ساخته و عقب ماندگی و [[انحراف]] آنان از کارهای اصلاحی و سازنده و دوری ایشان از [[تمسک]] به [[احکام]]، [[اخلاق]] و ارزش‌های [[اسلامی]]، ناراحتش خواهد کرد؛ ارزش‌هایی که آن [[حضرت]] سخت در [[انتظار]] مهیا شدن شرایط مناسب برای [[ظهور]] خود و [[حاکم]] کردن آن [[ارزش‌ها]] در [[زمین]] و [[نجات]] [[بشریت]] به واسطه آن‌ها است.
::::::در بحث از [[وظیفه]] [[انتظار فرج]] [[امام زمان]] {{ع}} نیز به نمونه‌های دیگری از این [[روایات]] برخورد خواهیم نمود. مضافاً به این‌که بسیاری از دعاهایی که [[خواندن]] آن‌ها در [[عصر غیبت]] [[مستحب]] دانسته شده انگیزه انجام این [[وظیفه]] را در مخاطبان بیشتر کرده [[معرفت]] و [[شناخت]] [[امام زمان]] را در [[اعتقاد]] [[مؤمنان]] راسخ‌تر می‌نماید. به عنوان مثال [[شیخ کلینی]] در کافی از [[زراره]] [[نقل]] می‌کند که [[حضرت]] [[امام‌ صادق]] {{ع}} فرمود: برای [[قائم]] غیبتی خواهد بود ... وی همان کسی است که همگان به انتظارش خواهند نشست و او همان کسی است که [[مردم]] در به [[دنیا]] آمدنش [[تردید]] خواهند کرد.
 
::::::[[زراره]] به محضر [[شریف]] آن [[حضرت]] عرض کرد: قربانت شوم، اگر چنین روزی را دیدم چه باید انجام دهم؟ [[امام]] {{ع}} پاسخ دادند: {{متن حدیث|«يَا زُرَارَةُ  إِذَا أَدْرَكْتَ ذلِكَ الزَّمَانَ، فَادْعُ بِهذَا الدُّعَاءِ: اللّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي»}}<ref>ای زراره هرگاه چنین زمانی را درک نمودی این دعا را بخوان: خداوندا خود را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی پیامبرت را نخواهم شناخت. خداوندا، پیامبرت را به من بشناسان که اگر پیامبرت را به من نشناسانی، حجتت را نخواهم شناخت. خداوندا حجتت را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی در مسیر دین خود به گمراهی خواهم افتاد؛ کافی ۱، ۳۳۷، غیبت نعمانی، ۱۶۶. ۱۶۷، کمال الدین ۲، ۳۴۲، غیبت طوسی، ۲۰۲.</ref>. این [[حدیث]] به بنیادهای [[اعتقادی]] [[ایمان]] به [[امام عصر]] {{ع}} و نتایج آن اشاره دارد.
ما در بررسی روایاتی که قبل از پیدایش [[غیبت]] از آن خبر داده‌اند به این نکته می‌رسیم که این [[روایات]] صراحتاً به همین [[وظیفه]] [[شیعیان]] در [[زمان غیبت]] اشاره کرده‌اند.
 
در بحث از [[وظیفه]] [[انتظار فرج]] [[امام زمان]] {{ع}} نیز به نمونه‌های دیگری از این [[روایات]] برخورد خواهیم نمود. مضافاً به این‌که بسیاری از دعاهایی که [[خواندن]] آن‌ها در [[عصر غیبت]] [[مستحب]] دانسته شده انگیزه انجام این [[وظیفه]] را در مخاطبان بیشتر کرده [[معرفت]] و [[شناخت]] [[امام زمان]] را در [[اعتقاد]] [[مؤمنان]] راسخ‌تر می‌نماید. به عنوان مثال [[شیخ کلینی]] در کافی از [[زراره]] [[نقل]] می‌کند که [[حضرت]] [[امام‌ صادق]] {{ع}} فرمود: برای [[قائم]] غیبتی خواهد بود ... وی همان کسی است که همگان به انتظارش خواهند نشست و او همان کسی است که [[مردم]] در به [[دنیا]] آمدنش [[تردید]] خواهند کرد.
 
[[زراره]] به محضر [[شریف]] آن [[حضرت]] عرض کرد: قربانت شوم، اگر چنین روزی را دیدم چه باید انجام دهم؟ [[امام]] {{ع}} پاسخ دادند: {{متن حدیث|«يَا زُرَارَةُ  إِذَا أَدْرَكْتَ ذلِكَ الزَّمَانَ، فَادْعُ بِهذَا الدُّعَاءِ: اللّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ؛ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي»}}<ref>ای زراره هرگاه چنین زمانی را درک نمودی این دعا را بخوان: خداوندا خود را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی پیامبرت را نخواهم شناخت. خداوندا، پیامبرت را به من بشناسان که اگر پیامبرت را به من نشناسانی، حجتت را نخواهم شناخت. خداوندا حجتت را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی در مسیر دین خود به گمراهی خواهم افتاد؛ کافی ۱، ۳۳۷، غیبت نعمانی، ۱۶۶. ۱۶۷، کمال الدین ۲، ۳۴۲، غیبت طوسی، ۲۰۲.</ref>. این [[حدیث]] به بنیادهای [[اعتقادی]] [[ایمان]] به [[امام عصر]] {{ع}} و نتایج آن اشاره دارد.
:::::*از دیگر [[تکالیف]] مهمی که [[احادیث]] [[شریف]] بر آن تأکید زیادی دارند تقویت [[رابطه قلبی]] مؤمنانِ [[عصر غیبت]] با [[مهدی منتظر]]، [[همراهی]] عملی با اهداف بلند آن [[حضرت]]، [[دفاع]] از آرمان‌های ایشان و [[باور]] عمیق [[رهبری]] آن بزرگوار است. و این همان چیزی است که اکثر [[تکالیف]] وارده در [[احادیث]] [[شریف]]، تأکید کننده آن است؛ تکالیفی چون [[وجوب]] [[دعا]] برای حفظ وجود [[مبارک]] [[امام زمان]]، طلب [[نصرت]] و [[یاری]] و [[تعجیل در فرج]] ایشان، منکوب شدن [[دشمنان]]، دادن [[صدقه]] برای [[سلامتی]] ایشان، [[خواندن زیارت]] و دیگر تکالیفی که در [[احادیث]] ذکر شده است. [[حضرت]] [[آیت الله]] اصفهانی در کتاب‌های: "مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم" و "[[وظائف]] الانام فی غیبة الامام" این موارد را جمع آوری نموده است.
:::::*از دیگر [[تکالیف]] مهمی که [[احادیث]] [[شریف]] بر آن تأکید زیادی دارند تقویت [[رابطه قلبی]] مؤمنانِ [[عصر غیبت]] با [[مهدی منتظر]]، [[همراهی]] عملی با اهداف بلند آن [[حضرت]]، [[دفاع]] از آرمان‌های ایشان و [[باور]] عمیق [[رهبری]] آن بزرگوار است. و این همان چیزی است که اکثر [[تکالیف]] وارده در [[احادیث]] [[شریف]]، تأکید کننده آن است؛ تکالیفی چون [[وجوب]] [[دعا]] برای حفظ وجود [[مبارک]] [[امام زمان]]، طلب [[نصرت]] و [[یاری]] و [[تعجیل در فرج]] ایشان، منکوب شدن [[دشمنان]]، دادن [[صدقه]] برای [[سلامتی]] ایشان، [[خواندن زیارت]] و دیگر تکالیفی که در [[احادیث]] ذکر شده است. [[حضرت]] [[آیت الله]] اصفهانی در کتاب‌های: "مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم" و "[[وظائف]] الانام فی غیبة الامام" این موارد را جمع آوری نموده است.
:::::*زنده نگه داشتن امر [[اهل بیت]] {{عم}}‌<ref>برقی، محاسن، ۱۷۳، کافی ۸، ۸۰، کمال الدین، ۶۶۴، در این حدیث شریف حضرت [[امام باقر]] {{ع}} کسانی را که خود را برای احیای امر [[اهل بیت]] {{عم}} بسیج می‌کنند بسیار مورد ستایش قرار داده‌اند.</ref> که [[امام زمان]] {{ع}} [[نماینده]] این [[خاندان]] است. زنده نگه داشتن [[امر اهل بیت]] {{عم}} هم با عمل کردن به [[اسلام ناب محمدی]] که همه [[اهل بیت]] {{عم}} از آن [[دفاع]] کرده‌اند، منتشر کردن تفکرات آن بزرگواران، شناساندن [[مظلومیت]] آنان، [[دوستی]] ایشان، ابراز بیزاری از دشمنانشان، عمل کردن به [[دستورات]] و سفارشات و [[میراث]] گرانبهایی که از خود به یادگار نهاده‌اند، عدم [[رجوع]] به [[حکام]] طاغوتی و [[احکام]] آنان، مراجعه به [[فقیهان]] عادلی که [[پیشوایان]] [[اهل بیت]] آنان را در [[زمان غیبت]]، بر [[مردمان]] [[حجت]] قرار داده و بالاخره [[یاری]] جستن از [[خداوند متعال]] در همه این موارد به تحقق خواهد رسید. چنان‌که در [[حدیث شریف]] می‌خوانیم: هرگاه در شرایطی واقع شدید که [[پیشوایی]] از [[اهل بیت]] نیافتید تا از وی [[تبعیت]] کنید از [[خداوند متعال]] [[یاری]] بجویید و به سنتی که از گذشته بدان عمل می‌نمودید عمل نموده و از آن [[تبعیت]] کنید هر آنچه در آن روزگار [[دوست]] می‌داشتید [[دوست]] بدارید و هرکه را در آن زمان [[دشمن]] می‌داشتید [[دشمن]] بدارید و چه نزدیک است که در کار شما گشایشی حاصل شود<ref>کمال الدین، ۳۲۸ و به نقل از آن بحار الأنوار ۵۱، ۱۳۶.</ref>.
:::::*زنده نگه داشتن امر [[اهل بیت]] {{عم}}‌<ref>برقی، محاسن، ۱۷۳، کافی ۸، ۸۰، کمال الدین، ۶۶۴، در این حدیث شریف حضرت [[امام باقر]] {{ع}} کسانی را که خود را برای احیای امر [[اهل بیت]] {{عم}} بسیج می‌کنند بسیار مورد ستایش قرار داده‌اند.</ref> که [[امام زمان]] {{ع}} [[نماینده]] این [[خاندان]] است. زنده نگه داشتن [[امر اهل بیت]] {{عم}} هم با عمل کردن به [[اسلام ناب محمدی]] که همه [[اهل بیت]] {{عم}} از آن [[دفاع]] کرده‌اند، منتشر کردن تفکرات آن بزرگواران، شناساندن [[مظلومیت]] آنان، [[دوستی]] ایشان، ابراز بیزاری از دشمنانشان، عمل کردن به [[دستورات]] و سفارشات و [[میراث]] گرانبهایی که از خود به یادگار نهاده‌اند، عدم [[رجوع]] به [[حکام]] طاغوتی و [[احکام]] آنان، مراجعه به [[فقیهان]] عادلی که [[پیشوایان]] [[اهل بیت]] آنان را در [[زمان غیبت]]، بر [[مردمان]] [[حجت]] قرار داده و بالاخره [[یاری]] جستن از [[خداوند متعال]] در همه این موارد به تحقق خواهد رسید. چنان‌که در [[حدیث شریف]] می‌خوانیم: هرگاه در شرایطی واقع شدید که [[پیشوایی]] از [[اهل بیت]] نیافتید تا از وی [[تبعیت]] کنید از [[خداوند متعال]] [[یاری]] بجویید و به سنتی که از گذشته بدان عمل می‌نمودید عمل نموده و از آن [[تبعیت]] کنید هر آنچه در آن روزگار [[دوست]] می‌داشتید [[دوست]] بدارید و هرکه را در آن زمان [[دشمن]] می‌داشتید [[دشمن]] بدارید و چه نزدیک است که در کار شما گشایشی حاصل شود<ref>کمال الدین، ۳۲۸ و به نقل از آن بحار الأنوار ۵۱، ۱۳۶.</ref>.
:::::*تقویت کیان ایمانی در میان [[جامعه]] [[مؤمنین]] و عمل به دو اصل توصیه به‌ [[حق]] که همان [[اسلام]] [[ناب]] باشد و توصیه به [[صبر]]<ref>ر.ک: آیات پایانی سوره عصر.</ref> که به جهت وجود سختی‌های بسیاری که در [[زمان غیبت]] به [[مؤمنان]] خواهد رسید، از [[وظایف]] اکید [[مؤمنان]] در [[عصر غیبت]] می‌باشد. و [[پایداری]] در راه [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}}: زمانی بر [[مردم]] فرا خواهد رسید که [[امام]] ایشان از چشمشان ناپدید خواهد شد، پس خوش به حال کسانی که در آن زمان بر راه [[حق]] [[استوار]] بمانند ...<ref>کمال الدین، ۳۳۰، بحار الأنوار ۵۲، ۱۴۵.</ref>.
:::::*تقویت کیان ایمانی در میان [[جامعه]] [[مؤمنین]] و عمل به دو اصل توصیه به‌ [[حق]] که همان [[اسلام]] [[ناب]] باشد و توصیه به [[صبر]]<ref>ر.ک: آیات پایانی سوره عصر.</ref> که به جهت وجود سختی‌های بسیاری که در [[زمان غیبت]] به [[مؤمنان]] خواهد رسید، از [[وظایف]] اکید [[مؤمنان]] در [[عصر غیبت]] می‌باشد. و [[پایداری]] در راه [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}}: زمانی بر [[مردم]] فرا خواهد رسید که [[امام]] ایشان از چشمشان ناپدید خواهد شد، پس خوش به حال کسانی که در آن زمان بر راه [[حق]] [[استوار]] بمانند ...<ref>کمال الدین، ۳۳۰، بحار الأنوار ۵۲، ۱۴۵.</ref>.
::::::این‌ها بارزترین موارد [[وظایف]] و [[تکالیف]] مخصوص [[عصر غیبت]] بود. [[تکالیف]] دیگری هم هست که مربوط به بعضی از رویدادهایی است که در [[عصر غیبت]] به وقوع می‌پیوندد یا مربوط به بعضی از [[علایم ظهور]] می‌باشد، مانند [[تکلیف]] به [[یاری]] حرکت‌هایی که در جهت [[زمینه سازی]] برای [[ظهور]] گام برمی‌دارند یا اجتناب از [[مبتلا]] شدن به [[فتنه سفیانی]] و امر به [[احتیاط]] شدید در هنگام بروز نشانه‌های [[نزدیک شدن ظهور]] و ....
 
::::::پس از این مرور سریع به بحث در باره مسأله مهم [[انتظار فرج]] می‌پردازیم که عمل به آن به عنوان بزرگترین [[تکلیف]] [[عصر غیبت]] دربر دارنده بیشتر [[وظایف]] و تکالیفی است که در بالا به آن‌ها اشاره کردیم»<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص ۲۴۷-۲۴۹.</ref>.
این‌ها بارزترین موارد [[وظایف]] و [[تکالیف]] مخصوص [[عصر غیبت]] بود. [[تکالیف]] دیگری هم هست که مربوط به بعضی از رویدادهایی است که در [[عصر غیبت]] به وقوع می‌پیوندد یا مربوط به بعضی از [[علایم ظهور]] می‌باشد، مانند [[تکلیف]] به [[یاری]] حرکت‌هایی که در جهت [[زمینه سازی]] برای [[ظهور]] گام برمی‌دارند یا اجتناب از [[مبتلا]] شدن به [[فتنه سفیانی]] و امر به [[احتیاط]] شدید در هنگام بروز نشانه‌های [[نزدیک شدن ظهور]] و ....
 
پس از این مرور سریع به بحث در باره مسأله مهم [[انتظار فرج]] می‌پردازیم که عمل به آن به عنوان بزرگترین [[تکلیف]] [[عصر غیبت]] دربر دارنده بیشتر [[وظایف]] و تکالیفی است که در بالا به آن‌ها اشاره کردیم»<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص ۲۴۷-۲۴۹.</ref>.
:::::*«می‌توان شرایط [[انتظار]] را در نکات ذیل خلاصه کرد که ضمناً روشن کننده راه‌کار عملی است که [[مؤمن]] با [[تبعیت]] از آن به یک [[منتظر واقعی]] بدل گردد:
:::::*«می‌توان شرایط [[انتظار]] را در نکات ذیل خلاصه کرد که ضمناً روشن کننده راه‌کار عملی است که [[مؤمن]] با [[تبعیت]] از آن به یک [[منتظر واقعی]] بدل گردد:
:::::#[[رسوخ]] [[معرفت]] و [[شناخت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و [[ایمان]] به [[امامت]] آن [[حضرت]] و انجام مسئولیت‌های [[منصب امامت]] از پس پرده [[غیبت]] و [[شناخت]] نقش [[تاریخی]] آن [[حضرت]] و ابعاد و ضرورت‌های آن همچنین [[شناخت]] نقش [[مؤمنان]] در برابر آن [[حضرت]] و مستحکم کردن رابطه با ایشان. و [[ایمان]] به این‌که [[ظهور]] آن [[حضرت]] در هر زمانی ممکن است اتفاق بیافتد؛ این [[ایمان]] باعث می‌شود که [[مؤمن]] در همه وقت آماده [[ظهور]] ایشان، و مشارکت در قیامش را داشته باشد. برای دست‌یابی به این درجه از [[آمادگی]] که از [[انتظار]] صادقانه سرچشمه می‌گیرد [[مؤمن]] باید آراسته به صفات دیگری باشد که [[امام سجاد]] در آن [[حدیث شریف]] به آن‌ها اشاره فرموده‌اند. و اینها شرایط دیگر تحقق مفهوم [[انتظار]] را در عرصه عمل تشکیل می‌دهند که در بیان شرایط بعدی به آن‌ها خواهیم پرداخت.
:::::#[[رسوخ]] [[معرفت]] و [[شناخت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و [[ایمان]] به [[امامت]] آن [[حضرت]] و انجام مسئولیت‌های [[منصب امامت]] از پس پرده [[غیبت]] و [[شناخت]] نقش [[تاریخی]] آن [[حضرت]] و ابعاد و ضرورت‌های آن همچنین [[شناخت]] نقش [[مؤمنان]] در برابر آن [[حضرت]] و مستحکم کردن رابطه با ایشان. و [[ایمان]] به این‌که [[ظهور]] آن [[حضرت]] در هر زمانی ممکن است اتفاق بیافتد؛ این [[ایمان]] باعث می‌شود که [[مؤمن]] در همه وقت آماده [[ظهور]] ایشان، و مشارکت در قیامش را داشته باشد. برای دست‌یابی به این درجه از [[آمادگی]] که از [[انتظار]] صادقانه سرچشمه می‌گیرد [[مؤمن]] باید آراسته به صفات دیگری باشد که [[امام سجاد]] در آن [[حدیث شریف]] به آن‌ها اشاره فرموده‌اند. و اینها شرایط دیگر تحقق مفهوم [[انتظار]] را در عرصه عمل تشکیل می‌دهند که در بیان شرایط بعدی به آن‌ها خواهیم پرداخت.
خط ۱۰۶: خط ۱۱۲:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[علما]] و [[دانشمندان]] و خدمتگزاران به [[مکتب]] [[اهل بیت]] {{عم}} خصوصا کسانی که راجع به [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]] {{ع}} کتاب نوشته‌اند با بهره‌گیری از کلمات [[نورانی]] و [[روایات]] وارده در این موضوع برای [[پیروان]] آن [[حضرت]] در [[غیبت]] آن [[امام مهدی|امام]] همان [[تکالیف]] و [[وظایف]] را تعیین نموده‌اند.
::::::«[[علما]] و [[دانشمندان]] و خدمتگزاران به [[مکتب]] [[اهل بیت]] {{عم}} خصوصا کسانی که راجع به [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]] {{ع}} کتاب نوشته‌اند با بهره‌گیری از کلمات [[نورانی]] و [[روایات]] وارده در این موضوع برای [[پیروان]] آن [[حضرت]] در [[غیبت]] آن [[امام مهدی|امام]] همان [[تکالیف]] و [[وظایف]] را تعیین نموده‌اند.
::::::[[بهترین]] کتاب که به این [[وظایف]] پرداخته کتاب ارزشمند مکیال المکارم است که مؤلف محترم در باب هشتم این کتاب، هشتاد [[وظیفه]] را بیان می‌فرمایند.
 
::::::البته معلوم است که این [[تکالیف]] و [[وظایف]] دستوراتی هستند که از طرف [[معصومین]] {{عم}} به ما رسیده است که در این جا ما به همه آن هشتاد [[وظیفه]] اشاره می‌کنیم و تفصیل هریک از آن را می‌توانید به کتاب مکیال مراجعه کنید.
[[بهترین]] کتاب که به این [[وظایف]] پرداخته کتاب ارزشمند مکیال المکارم است که مؤلف محترم در باب هشتم این کتاب، هشتاد [[وظیفه]] را بیان می‌فرمایند.
 
البته معلوم است که این [[تکالیف]] و [[وظایف]] دستوراتی هستند که از طرف [[معصومین]] {{عم}} به ما رسیده است که در این جا ما به همه آن هشتاد [[وظیفه]] اشاره می‌کنیم و تفصیل هریک از آن را می‌توانید به کتاب مکیال مراجعه کنید.
:::::#تحصیل [[شناخت]] [[حضرت]] و صفات و [[آداب]] و ویژگی‌های آن جناب؛
:::::#تحصیل [[شناخت]] [[حضرت]] و صفات و [[آداب]] و ویژگی‌های آن جناب؛
:::::#همیشه به یاد آن [[حضرت]] باشیم؛
:::::#همیشه به یاد آن [[حضرت]] باشیم؛
خط ۲۳۴: خط ۲۴۲:
::::#'''[[قیام]] به هنگام نام مخصوص [[امام]]:''' در [[روایات]] وارد شده که هرگاه نام [[امام]]، مخصوصاً [[لقب]] "[[قائم]]" برده شد از جا برخیزید. فسلفه این کار را هم اینگونه بیان کرده‌اند که هر کس در هر جای کره [[زمین]] نام آقا را ببرد، آقا، همزمان متوجه شده و به آن مکان و آن شخص توجه می‌کند، لذا بجاست که در هنگام نظر [[مرحمت]] [[امام]]، این شخص [[ایستاده]] باشد<ref> الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. شاید هم این ایستادن به این معناست که این [[شیعه]] وشیفته [[امام]] می‌خواهد به [[امام عصر]] بگوید که ما آماده [[قیام]] شما هستیم. ولی عمدتاً این حرکت برای [[احترام]] به [[امام زمان]] است، چنانکه [[امام رضا]]{{ع}} وقتی که در [[مجلسی]] در محضر او نام [[حضرت]] [[قائم]]{{ع}} بردند، [[حضرت]] به [[احترام]] [[امام مهدی]] {{ع}} دست بر سر گذاشته و از جا برخاست<ref> الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. این عمل در بین تمام [[شیعیان]] معمول بوده و هست که هرگاه کلمه "[[قائم]]" بر زبان جاری می‌شد، بلند می‌شدند، حتی در عصر [[امام صادق]] نیز این کار معمول بوده است، چنانکه از آن جناب سؤال کردند: [[علت]] چیست که در موقع ذکر [[قائم]] باید [[قیام]] کرد؟ ایشان در جواب فرمود: [[صاحب]] الأمر غیبتی دارد بسیار طولانی و از کثرت [[لطف]] و محبتی که به دستانش دارد، هر کس وی را به [[لقب قائم]] که مشعر است به [[دولت]] او و اظهار تأثری است از [[غربت]] او یاد کند، آن جناب هم نظر لطفی به او خواهد کرد، چون در این حال، مورد توجه [[امام]] واقع می‌شود سزاوار است از [[باب ]] [[احترام]] به پاخیزد و تعجیل فرجش را از [[خدا]] بخواهد<ref> دادگستر جهان، ص ۱۲۵ به نقل از الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. بنابراین، این عمل [[شیعیان]] ریشه مذهبی دارد و اظهار [[ادب]] و [[شعار]] است، گرچه وجوبش معلوم نیست.
::::#'''[[قیام]] به هنگام نام مخصوص [[امام]]:''' در [[روایات]] وارد شده که هرگاه نام [[امام]]، مخصوصاً [[لقب]] "[[قائم]]" برده شد از جا برخیزید. فسلفه این کار را هم اینگونه بیان کرده‌اند که هر کس در هر جای کره [[زمین]] نام آقا را ببرد، آقا، همزمان متوجه شده و به آن مکان و آن شخص توجه می‌کند، لذا بجاست که در هنگام نظر [[مرحمت]] [[امام]]، این شخص [[ایستاده]] باشد<ref> الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. شاید هم این ایستادن به این معناست که این [[شیعه]] وشیفته [[امام]] می‌خواهد به [[امام عصر]] بگوید که ما آماده [[قیام]] شما هستیم. ولی عمدتاً این حرکت برای [[احترام]] به [[امام زمان]] است، چنانکه [[امام رضا]]{{ع}} وقتی که در [[مجلسی]] در محضر او نام [[حضرت]] [[قائم]]{{ع}} بردند، [[حضرت]] به [[احترام]] [[امام مهدی]] {{ع}} دست بر سر گذاشته و از جا برخاست<ref> الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. این عمل در بین تمام [[شیعیان]] معمول بوده و هست که هرگاه کلمه "[[قائم]]" بر زبان جاری می‌شد، بلند می‌شدند، حتی در عصر [[امام صادق]] نیز این کار معمول بوده است، چنانکه از آن جناب سؤال کردند: [[علت]] چیست که در موقع ذکر [[قائم]] باید [[قیام]] کرد؟ ایشان در جواب فرمود: [[صاحب]] الأمر غیبتی دارد بسیار طولانی و از کثرت [[لطف]] و محبتی که به دستانش دارد، هر کس وی را به [[لقب قائم]] که مشعر است به [[دولت]] او و اظهار تأثری است از [[غربت]] او یاد کند، آن جناب هم نظر لطفی به او خواهد کرد، چون در این حال، مورد توجه [[امام]] واقع می‌شود سزاوار است از [[باب ]] [[احترام]] به پاخیزد و تعجیل فرجش را از [[خدا]] بخواهد<ref> دادگستر جهان، ص ۱۲۵ به نقل از الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. بنابراین، این عمل [[شیعیان]] ریشه مذهبی دارد و اظهار [[ادب]] و [[شعار]] است، گرچه وجوبش معلوم نیست.
::::#'''[[دست بر سر گذاردن]] هنگام شنیدن نام [[امام زمان]] و بپاخواستن:''' این [[وظیفه]] که به هنگام بپا خواستن و شنیدن نام [[امام زمان]] {{ع}} دست بر سر گذارند نیز ریشه مذهبی دارد و بدان سفارش شده است، چنانکه این [[سنت]] نیز از [[ائمه]] {{عم}} نفل شده و در [[روایت]] [[امام رضا]]{{ع}} که در مطلب قبلی [[نقل]] شد آمده است که هرگاه لفظ "[[قائم]]" در مجلس [[امام رضا]]{{ع}} بر زبان جاری شد [[حضرت]] دست بر سر گذارده و ازجا بلند می‌شد<ref> الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. این فعل [[امام]] [[معصوم]] سندی است بر این [[تکلیف]] و [[وظیفه]]، البته [[وجوب]] این نیز معلوم نیست، بلکه صرفاً اظهار [[ادب]] است»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۱۵۴ - ۱۷۶.</ref>.
::::#'''[[دست بر سر گذاردن]] هنگام شنیدن نام [[امام زمان]] و بپاخواستن:''' این [[وظیفه]] که به هنگام بپا خواستن و شنیدن نام [[امام زمان]] {{ع}} دست بر سر گذارند نیز ریشه مذهبی دارد و بدان سفارش شده است، چنانکه این [[سنت]] نیز از [[ائمه]] {{عم}} نفل شده و در [[روایت]] [[امام رضا]]{{ع}} که در مطلب قبلی [[نقل]] شد آمده است که هرگاه لفظ "[[قائم]]" در مجلس [[امام رضا]]{{ع}} بر زبان جاری شد [[حضرت]] دست بر سر گذارده و ازجا بلند می‌شد<ref> الزام الناصب، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. این فعل [[امام]] [[معصوم]] سندی است بر این [[تکلیف]] و [[وظیفه]]، البته [[وجوب]] این نیز معلوم نیست، بلکه صرفاً اظهار [[ادب]] است»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۱۵۴ - ۱۷۶.</ref>.
::::::«مهمترین [[وظیفه]] [[مسلمانان]] در زمان [[غیبت]] [[امام زمان]] این است که:  
 
«مهمترین [[وظیفه]] [[مسلمانان]] در زمان [[غیبت]] [[امام زمان]] این است که:  
:::::#در [[اصلاح]] [[نفوس]] خودشان کوشش و جدیت کنند، به [[اخلاق]] نیک آراسته شوند، به [[وظایف]] فردی خودشان عمل نمایند و [[احکام]] و [[دستورات]] [[قرآن]] را به کار ببندند.
:::::#در [[اصلاح]] [[نفوس]] خودشان کوشش و جدیت کنند، به [[اخلاق]] نیک آراسته شوند، به [[وظایف]] فردی خودشان عمل نمایند و [[احکام]] و [[دستورات]] [[قرآن]] را به کار ببندند.
:::::#[[احکام]] و برنامه‌های [[اجتماعی]] [[اسلام]] را استخراج کنند و در بین خودشان به طور کامل [[اجرا]] سازند. به واسطه اجرای برنامه‌های [[اقتصادی]] [[اسلام]]، مشکلات [[اقتصادی]] خود را حل کنند و با [[فقر]] و [[بیکاری]] و تمرکز ثروتهای غیر [[مشروع]] [[مبارزه]] نمایند و با به کار بستن [[قوانین]] نورانی [[اسلام]]، جلوی [[ظلم]] و [[بیدادگری]] را حتی‌المقدور بگیرند. به طور خلاصه، [[احکام]] و برنامه‌های [[سیاسی]]، [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]]، حقوقی و عبادی [[اسلام]] را به طور کامل در بین خودشان [[اجرا]] نمایند و نتایج درخشان آن را عملاً در پیش جهانیان مجسم سازند. در تحصیل [[دانش]] و صنایع جدیت نماید و [[غفلت]] و سستی و عقب‌افتادگی سابق‌شان را جبران کنند. نه تنها خودشان را به کاروان [[تمدن]] بشری برسانند، بلکه از هر جهت بر جهانیان تقدم جویند.عملاً به جهانیان بفهمانند که [[احکام]] و [[قوانین]] نورانی [[اسلام]] می‌تواند مشکلاتشان را حل کند و [[سعادت]] دو جهانی آنان را تضمین نماید. بابه‌کار بستن [[قوانین]] و برنامه‌های نورانی [[اسلام]] یک [[دولت نیرومند]] و مقتدر سلامی به وجود آورند و به عنوان [[ملت]] متمدن و نیرومند و مستقل اسلامی در صحنه [[گیتی]] ظاهر شوند. نیروی شرق و غرب را مهار کنند و [[مقام]] [[رهبری]] جهانیان را اشغال نمایند. در تقویت نیروی رفاهی و تحکیم قوای نظامی و تهیه سلاحهای جنگی تا سر حد [[قدرت]] بکوشند.  
:::::#[[احکام]] و برنامه‌های [[اجتماعی]] [[اسلام]] را استخراج کنند و در بین خودشان به طور کامل [[اجرا]] سازند. به واسطه اجرای برنامه‌های [[اقتصادی]] [[اسلام]]، مشکلات [[اقتصادی]] خود را حل کنند و با [[فقر]] و [[بیکاری]] و تمرکز ثروتهای غیر [[مشروع]] [[مبارزه]] نمایند و با به کار بستن [[قوانین]] نورانی [[اسلام]]، جلوی [[ظلم]] و [[بیدادگری]] را حتی‌المقدور بگیرند. به طور خلاصه، [[احکام]] و برنامه‌های [[سیاسی]]، [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]]، حقوقی و عبادی [[اسلام]] را به طور کامل در بین خودشان [[اجرا]] نمایند و نتایج درخشان آن را عملاً در پیش جهانیان مجسم سازند. در تحصیل [[دانش]] و صنایع جدیت نماید و [[غفلت]] و سستی و عقب‌افتادگی سابق‌شان را جبران کنند. نه تنها خودشان را به کاروان [[تمدن]] بشری برسانند، بلکه از هر جهت بر جهانیان تقدم جویند.عملاً به جهانیان بفهمانند که [[احکام]] و [[قوانین]] نورانی [[اسلام]] می‌تواند مشکلاتشان را حل کند و [[سعادت]] دو جهانی آنان را تضمین نماید. بابه‌کار بستن [[قوانین]] و برنامه‌های نورانی [[اسلام]] یک [[دولت نیرومند]] و مقتدر سلامی به وجود آورند و به عنوان [[ملت]] متمدن و نیرومند و مستقل اسلامی در صحنه [[گیتی]] ظاهر شوند. نیروی شرق و غرب را مهار کنند و [[مقام]] [[رهبری]] جهانیان را اشغال نمایند. در تقویت نیروی رفاهی و تحکیم قوای نظامی و تهیه سلاحهای جنگی تا سر حد [[قدرت]] بکوشند.  
خط ۲۴۷: خط ۲۵۶:
::::::«در مورد [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعیان]] در [[دوران غیبت]] سخن‌های بسیاری گفته شده است و حتی تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}} برشمرده شده است.<ref>مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref> در این بخش به تعدادی از مهم‌ترین این [[وظایف]] اشاره می‌کنیم:
::::::«در مورد [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعیان]] در [[دوران غیبت]] سخن‌های بسیاری گفته شده است و حتی تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}} برشمرده شده است.<ref>مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</ref> در این بخش به تعدادی از مهم‌ترین این [[وظایف]] اشاره می‌کنیم:
::::::'''۱. [[شناخت حجت خدا]] و [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}}''': اولین و مهم‌ترین وظیفه‌ای که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد [[کسب معرفت]] نسبت به وجود [[مقدس]] [[امام مهدی|امام زمان]]خویش است. در [[روایات]] بسیاری که از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت|اهل تسنن]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} [[نقل]] شده، آمده است: {{متن حدیث|«مَنْ ماتَ وَلَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَيْتَةً جاهِلِيَّةً»}}<ref>بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸.</ref>. و در [[روایت]] دیگری از [[امام باقر|امام محمد باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِيتَتُهُ مِيتَةُ جَاهِلِيَّةٍ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ.»}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵؛ هر کس در حالی که امامی نداشته باشد بمیرد، مردنش مردن جاهلیت است و هر آنکه در حال شناختن امامش بمیرد پیش افتادن و یا تأخیر این امر [دولت آل محمد {{صل}}] او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته همچون کسی است که در خیمه قائم {{ع}} با آن حضرت باشد.</ref>.
::::::'''۱. [[شناخت حجت خدا]] و [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}}''': اولین و مهم‌ترین وظیفه‌ای که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد [[کسب معرفت]] نسبت به وجود [[مقدس]] [[امام مهدی|امام زمان]]خویش است. در [[روایات]] بسیاری که از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت|اهل تسنن]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}} [[نقل]] شده، آمده است: {{متن حدیث|«مَنْ ماتَ وَلَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَيْتَةً جاهِلِيَّةً»}}<ref>بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸.</ref>. و در [[روایت]] دیگری از [[امام باقر|امام محمد باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِيتَتُهُ مِيتَةُ جَاهِلِيَّةٍ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ.»}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵؛ هر کس در حالی که امامی نداشته باشد بمیرد، مردنش مردن جاهلیت است و هر آنکه در حال شناختن امامش بمیرد پیش افتادن و یا تأخیر این امر [دولت آل محمد {{صل}}] او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته همچون کسی است که در خیمه قائم {{ع}} با آن حضرت باشد.</ref>.
::::::[[امام حسین]] {{ع}} درباره [[معرفت]] [[امام]] می‌فرمایند: {{متن حدیث|«أيّها الناس انّ اللّٰه جلّ ذكره ما خلق العباد الاّ ليعرفوه فإذا عرفوه عبدوه و إذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه فقال له رجل يا ابن رسول اللّٰه بأبي أنت و أمّي فما معرفة اللّٰه قال معرفة أهل كلّ زمان امامهم الذي تجب عليهم طاعته.»}}<ref>بحار الانوار، ج ۵، ص ۳۱۲؛ ای مردم! همانا خداوند –بزرگ باد یاد او- بندگان را نیافرید مگر برای این که او را بشناسند. پس هرگاه او را بشناسند او را بپرستند و هرگاه او را بپرستند، با پرستش او از بندگی هرآنچه جز خداست بی‌نیاز گردند. مردی سؤال کرد: ای فرزند رسول خدا، پدر و مادرم فدایت، معرفت خدا چیست؟ حضرت فرمود: این است که اهل هر زمانی، امامی را که باید از او فرمان برند، بشناسند</ref>.  
 
[[امام حسین]] {{ع}} درباره [[معرفت]] [[امام]] می‌فرمایند: {{متن حدیث|«أيّها الناس انّ اللّٰه جلّ ذكره ما خلق العباد الاّ ليعرفوه فإذا عرفوه عبدوه و إذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه فقال له رجل يا ابن رسول اللّٰه بأبي أنت و أمّي فما معرفة اللّٰه قال معرفة أهل كلّ زمان امامهم الذي تجب عليهم طاعته.»}}<ref>بحار الانوار، ج ۵، ص ۳۱۲؛ ای مردم! همانا خداوند –بزرگ باد یاد او- بندگان را نیافرید مگر برای این که او را بشناسند. پس هرگاه او را بشناسند او را بپرستند و هرگاه او را بپرستند، با پرستش او از بندگی هرآنچه جز خداست بی‌نیاز گردند. مردی سؤال کرد: ای فرزند رسول خدا، پدر و مادرم فدایت، معرفت خدا چیست؟ حضرت فرمود: این است که اهل هر زمانی، امامی را که باید از او فرمان برند، بشناسند</ref>.  
::::::آری، [[فلسفه آفرینش انسان]]، رسیدن به [[مقام]] [[معرفت]] خداست. اما این [[معرفت]] حاصل نمی‌شود مگر به [[معرفت]] [[امام]] و [[حجت]] عصر {{ع}}؛ چرا که [[امام]]، آینه تمام نمای [[حق]] و واسطه [[شناخت]] خداست. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|«نَحْنُ الْعالِمُونَ (الْقَائِمُونَ) بِأَمْرِهِ وَ الدَّاعُونَ إِلَيَّ سَبِيلَهُ ، بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا عبدالله ، نَحْنُ الْأَدِلَّاءِ عَلِيُّ اللَّهِ وَ لَوْلَانَا مَا عبدالله»}}<ref>بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۲۶۰؛ ما دانایان (برپا دارندگان) به امر خدا و دعوت کنندگان به راه او هستیم. به واسطه ما خدا شناخته و پرستیده می‌شود. ما راهنمایان به سوی خدا هستیم و اگر ما نبودیم پرستیده نمی‌شد.</ref>. توجه به مفاد دعاهایی که [[خواندن]] آن‌ها در [[عصر غیبت]] مورد تأکید قرار گرفته است. نیز ما را به اهمیت موضوع [[شناخت حجت خدا]] رهنمون می‌سازد. از [[امام صادق]] {{ع}} سفارش به [[خواندن]] این [[دعا]] شده است: {{متن حدیث|«أَللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ ، أَللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَبِيَّكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَبِيَّكَ لَمْ أَعْرِفْ حجتكلإ أَللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ، ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي»}}<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۳۷؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۴۳ و ص ۵۱۲.</ref>.
::::::آری، [[فلسفه آفرینش انسان]]، رسیدن به [[مقام]] [[معرفت]] خداست. اما این [[معرفت]] حاصل نمی‌شود مگر به [[معرفت]] [[امام]] و [[حجت]] عصر {{ع}}؛ چرا که [[امام]]، آینه تمام نمای [[حق]] و واسطه [[شناخت]] خداست. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|«نَحْنُ الْعالِمُونَ (الْقَائِمُونَ) بِأَمْرِهِ وَ الدَّاعُونَ إِلَيَّ سَبِيلَهُ ، بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا عبدالله ، نَحْنُ الْأَدِلَّاءِ عَلِيُّ اللَّهِ وَ لَوْلَانَا مَا عبدالله»}}<ref>بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۲۶۰؛ ما دانایان (برپا دارندگان) به امر خدا و دعوت کنندگان به راه او هستیم. به واسطه ما خدا شناخته و پرستیده می‌شود. ما راهنمایان به سوی خدا هستیم و اگر ما نبودیم پرستیده نمی‌شد.</ref>. توجه به مفاد دعاهایی که [[خواندن]] آن‌ها در [[عصر غیبت]] مورد تأکید قرار گرفته است. نیز ما را به اهمیت موضوع [[شناخت حجت خدا]] رهنمون می‌سازد. از [[امام صادق]] {{ع}} سفارش به [[خواندن]] این [[دعا]] شده است: {{متن حدیث|«أَللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ ، أَللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَبِيَّكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَبِيَّكَ لَمْ أَعْرِفْ حجتكلإ أَللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ، ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي»}}<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۳۷؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۴۳ و ص ۵۱۲.</ref>.
::::::مراد و مقصود از [[معرفت]] [[امام]] که در [[روایات]] بر آن تأکید شده این است که ما آن [[حضرت]] را آنچنانکه هست بشناسیم؛ به گونه‌ای که این [[شناخت]] سبب در [[امان]] ماندن ما از شبهه‌های [[ملحدان]] و مایه نجاتمان از [[اعمال]] [[گمراه‌کننده]] [[مدعیان دروغین]] باشد، و این چنین شناختی جز به دو امر حاصل نمی‌گردد: اول، شناختن شخص [[امام]] {{ع}} به نام و [[نسب]]، و دوم، [[شناخت]] صفات و ویژگی‌های او و به دست آوردن این دو [[شناخت]] از اهم [[واجبات]] است.<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۰۷.</ref>.
 
::::::[[ابونصر]] پیش از [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} به حضور آن [[حضرت]] می‌رسد. [[امام]] از او می‌پرسد: آیا مرا می‌شناسی؟ پاسخ می‌دهد: پاسخ می‌دهد: آری؛ شما سرور من و [[فرزند]] سرور من هستید. [[امام]] می‌فرماید: مقصود من چنین شناختی نبود [[ابونصر]] می‌گوید: خودتان بفرمایید. [[امام]] می‌فرماید: من آخرین [[جانشین پیامبر خدا]] هستم و [[خداوند]] به [[[برکت]]] من [[بلا]] را از [[خاندان]] و شیعیانم دور می‌کند<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲.</ref>.
مراد و مقصود از [[معرفت]] [[امام]] که در [[روایات]] بر آن تأکید شده این است که ما آن [[حضرت]] را آنچنانکه هست بشناسیم؛ به گونه‌ای که این [[شناخت]] سبب در [[امان]] ماندن ما از شبهه‌های [[ملحدان]] و مایه نجاتمان از [[اعمال]] [[گمراه‌کننده]] [[مدعیان دروغین]] باشد، و این چنین شناختی جز به دو امر حاصل نمی‌گردد: اول، شناختن شخص [[امام]] {{ع}} به نام و [[نسب]]، و دوم، [[شناخت]] صفات و ویژگی‌های او و به دست آوردن این دو [[شناخت]] از اهم [[واجبات]] است.<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۰۷.</ref>.
::::::'''۲. کسب [[اخلاق نیکو]] و [[دوری از صفات ناپسند]]''': [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد پیراستن خود از خصایص [[ناپسند]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«مَنْ سَرَّهُ اَنْ يَكُونَ مِنْ اَصْحابِ الْقائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ، وَلْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الاَْخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ.»}}<ref>غیبة نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>. در توقیعی که از [[امام مهدی]] {{ع}} گزارش شده است آمده: {{متن حدیث|«فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ مِنْکُمْ بِمَا یَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ یَتَجَنَّبُ مَا یُدْنِیهِ مِنْ کَرَاهَتِنَا وَ سَخَطِنَا»}}<ref>الإحتجاج، ج ۲، ص ۵۹۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶؛ پس هر یک از شما باید آنچه را که موجب دوستی ما می‌شود، پیشه خود سازد و از هر آنچه موجب خشم و ناخوشنودی ما می‌گردد، دوری گزیند.</ref>.
 
::::::'''۳. پیوند با [[مقام]] [[ولایت]]''': حفظ و تقویت پیوند قلبی با [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر [[شیعه]] [[منتظر]] در [[عصر غیبت]] برعهده دارد. در روایتی از [[امام باقر|امام محمد باقر]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>آل عمران / ۲۰۰.</ref> آمده است: {{متن حدیث|«اِصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ اَلْفَرَائِضِ وَ صٰابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رٰابِطُوا إِمَامَكُمُ اَلْمُنْتَظَرَ »}}<ref>غیبة نعمانی، ص ۱۹۹؛ بر انجام واجبات صبر کنید و در برابر دشمنانتان پایداری کنید، و با [[امام]] منتظران رابطه برقرار کنید.</ref>.
[[ابونصر]] پیش از [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} به حضور آن [[حضرت]] می‌رسد. [[امام]] از او می‌پرسد: آیا مرا می‌شناسی؟ پاسخ می‌دهد: پاسخ می‌دهد: آری؛ شما سرور من و [[فرزند]] سرور من هستید. [[امام]] می‌فرماید: مقصود من چنین شناختی نبود [[ابونصر]] می‌گوید: خودتان بفرمایید. [[امام]] می‌فرماید: من آخرین [[جانشین پیامبر خدا]] هستم و [[خداوند]] به [[[برکت]]] من [[بلا]] را از [[خاندان]] و شیعیانم دور می‌کند<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲.</ref>.
::::::'''۴. [[کسب آمادگی برای ظهور]] [[حجت]] [[حق]]''': یکی دیگر از وظایفی، که به تصریح [[روایات]]، در [[دوران غیبت]] بر عهده [[شیعیان]] و [[منتظران فرج]] [[قائم آل محمد]] {{صل}} است کسب آمادگی‌های لازم [[نظامی]] و غیر آن برای [[یاری]] [[امام]] [[غائب]] است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«ليعدن أحدكم لخروج القائمو لو سهما فإن الله تعالي إذا علم ذلك من نيته رجوت لأن ينسى في عمره حتى يدركه فيكون من أعوانه و أنصاره»}}<ref>غیبة نعمانی، ص ۳۲۰، ح ۱۰؛ هر یک از شما باید برای خروج حضرت قائم {{ع}} [سلاحی] مهیا کند. هر چند یک تیر باشد؛ خدای تعالی هرگاه بداند کسی چنین نیتی دارد امید آن است که عمرش را طولانی کند تا آن حضرت را درک کند و از یاران و همراهانش قرار گیرد.</ref>.
 
::::::در [[روایت]] دیگری از [[امام کاظم]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«أَنَّ مَنِ اِرْتَبَطَ دَابَّةً مُتَوَقِّعاً بِهِ أَمْرَنَا وَ يَغِيظُ بِهِ عَدُوَّنَا وَ هُوَ مَنْسُوبٌ إِلَيْنَا أَدَرَّ اَللَّهُ رِزْقَهُ وَ شَرَحَ صَدْرَهُ وَ بَلَّغَهُ أَمَلَهُ وَ كَانَ عَوْناً عَلَى حَوَائِجِهِ»}}<ref>الکافی، ج ۶، ص ۵۳۵، ح ۱؛ هر کس اسبی را به انتظار امر ما نگاه دارد و به سبب آن دشمنان ما را خشمگین سازد، در حالی که او منسوب به ماست، خداوند روزیش را فراخ گرداند، به او شرح صدر عطا کند، او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته‌هایش یاری کند.</ref>. در روایتی آمده است: {{متن حدیث|«قال لی أبو جعفر بن علی{{ع}}: کم الرباط عندکم؟ قلت: أربعون، قال{{ع}}: لکن رباطنا رباط الدهر»}}<ref>الکافی، ج ۸، ص ۳۸۱، ح ۵۷۶؛ حضرت ابوجعفر محمد بن علی ([[امام باقر]]) {{عم}}، به من فرمودند: منتهای زمان مرابطه (مرزداری) نزد شما چند روز است؟ عرضه داشتم: چهل روز فرمودند: ولی مرابطه ما مرابطه‌ای است که همیشه هست.</ref>. [[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسی]] در شرح این فرمایش [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|«اي يجب علي الشيعة أن يربطوا أنفسهم على طاعة إمام الحق، و إنتظار فرجه و يتهياؤا لنصرته»}}<ref>مراة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج ۲۶، ص ۵۸۲؛ بر شیعیان واجب است که خود را بر اطاعت [[امام]] بر [[حق]] و انتظار فرج او ملتزم سازند و برای یاری نمودنش مهایا باشند.</ref>.
'''۲. کسب [[اخلاق نیکو]] و [[دوری از صفات ناپسند]]''': [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد پیراستن خود از خصایص [[ناپسند]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«مَنْ سَرَّهُ اَنْ يَكُونَ مِنْ اَصْحابِ الْقائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ، وَلْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الاَْخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ.»}}<ref>غیبة نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>. در توقیعی که از [[امام مهدی]] {{ع}} گزارش شده است آمده: {{متن حدیث|«فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ مِنْکُمْ بِمَا یَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ یَتَجَنَّبُ مَا یُدْنِیهِ مِنْ کَرَاهَتِنَا وَ سَخَطِنَا»}}<ref>الإحتجاج، ج ۲، ص ۵۹۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶؛ پس هر یک از شما باید آنچه را که موجب دوستی ما می‌شود، پیشه خود سازد و از هر آنچه موجب خشم و ناخوشنودی ما می‌گردد، دوری گزیند.</ref>.
::::::'''۵. [[ارتباط با فقها]] و [[مراجع تقلید]]''': روشن است که در [[دوران غیبت]] هیچیک از [[احکام]] [[اسلام]] تعطیل نشده و باید تا آمدن [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به همه آنچه [[اسلام]] از [[دستور]] داده است عمل شود. از طرفی امکان دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} و فراگرفتن مستقیم [[احکام]] [[دین]] از ایشان، برای ما وجود ندارد. در چنین شرایطی [[وظیفه]] [[انسان]] [[رجوع]] به [[علما]] است. در روایتی از[[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«فأما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه، حافظا لدينه مخالفا على هواه، مطيعا لأمر مولاه، فللعوام أن يقلدوه، وذلك لا يكون إلا بعض فقهاء الشيعة لا كلهم»}}<ref>وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ج ۲۷، ص ۱۳۱.</ref>. [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} نیز در یکی از [[توقیعات]] خود در پاسخ [[اسحاق بن یعقوب]] می‌فرماید {{متن حدیث|«وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ علیهم»}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴.</ref>.
 
::::::'''۶. [[دعا برای تعجیل فرج]]''': یکی از [[وظایف]] مهمی که بنا به تصریح [[حضرت]] [[امام مهدی|صاحب الامر]] {{ع}} بر عهده همه [[منتظران]] گذاشته شده، [[دعا برای تعجیل فرج]] است. [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} در توقیعی که خطاب به [[اسحاق بن یعقوب]] صادر شده، می‌فرمایند: {{متن حدیث|«أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم‌»}}<ref>کتاب الغیبة طوسی، ص ۱۷۶.</ref> برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که [[فرج]] شما همان است. [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} نیز [[دعا برای تعجیل فرج]] را شرط رهایی از فتنه‌های [[دوران غیبت]] دانسته، {{متن حدیث|«والله ليغيبنّ غيبة لا ينجو فيها من الهلكة إلاّ من ثبّته الله عز وجل على القول بإمامته ووفّقه للدعاء بتعجيل فرجه»}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۸۴؛ به خدا سوگند [او] غیبتی خواهد داشت که در آن تنها کسانی از هلاکت نجات می‌یابد که خداوند آن‌ها را بر قول به امامتش ثابت قدم داشته و در دعا برای تعجیل فرجش موفق کرده است.</ref>.
'''۳. پیوند با [[مقام]] [[ولایت]]''': حفظ و تقویت پیوند قلبی با [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر [[شیعه]] [[منتظر]] در [[عصر غیبت]] برعهده دارد. در روایتی از [[امام باقر|امام محمد باقر]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>آل عمران / ۲۰۰.</ref> آمده است: {{متن حدیث|«اِصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ اَلْفَرَائِضِ وَ صٰابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رٰابِطُوا إِمَامَكُمُ اَلْمُنْتَظَرَ »}}<ref>غیبة نعمانی، ص ۱۹۹؛ بر انجام واجبات صبر کنید و در برابر دشمنانتان پایداری کنید، و با [[امام]] منتظران رابطه برقرار کنید.</ref>.
::::::'''۷. [[وحدت]] و [[همدلی]]''': از [[وظایف]] تک تک افراد [[منتظر]] که بگذریم، جمعیت [[منتظران]] نیز باید طرح و برنامه‌ای داشته باشند که در راستای اهداف [[امام]] و [[حجت الهی]] باشد. به بیان دیگر، اجتماع [[منتظر]]، لازم است تلاش و حرکت خود را در مسیر [[رضایت]] [[رهبر موعود]] قرار دهد. [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} در یکی از [[توقیعات]] خود به چنین جمعیتی این گونه [[بشارت]] داده است: اگر [[شیعیان]] ما –که [[خداوند]] آنان را در راه اطاعتش [[یاری]] دهد- در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده، یکدل و مصمم باشند، البتّه [[نعمت]] [[دیدار]]، از آنان به تأخیر نمی‌افتند و [[سعادت]] [[ملاقات]] ما برای آن‌ها با [[معرفت]] کامل و [[راستین]] به ما، تعجیل می‌شود<ref>الاحتجاج، ج ۲، ص ۶۰۰، ش ۳۶۰.</ref>.
 
::::::آن [[عهد]] و [[پیمان]]، همان است که در [[کتاب خدا]] و [[اهل بیت]]{{عم}} آمده است که مهم‌ترین آن‌ها را بیان می‌کنیم:
'''۴. [[کسب آمادگی برای ظهور]] [[حجت]] [[حق]]''': یکی دیگر از وظایفی، که به تصریح [[روایات]]، در [[دوران غیبت]] بر عهده [[شیعیان]] و [[منتظران فرج]] [[قائم آل محمد]] {{صل}} است کسب آمادگی‌های لازم [[نظامی]] و غیر آن برای [[یاری]] [[امام]] [[غائب]] است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«ليعدن أحدكم لخروج القائمو لو سهما فإن الله تعالي إذا علم ذلك من نيته رجوت لأن ينسى في عمره حتى يدركه فيكون من أعوانه و أنصاره»}}<ref>غیبة نعمانی، ص ۳۲۰، ح ۱۰؛ هر یک از شما باید برای خروج حضرت قائم {{ع}} [سلاحی] مهیا کند. هر چند یک تیر باشد؛ خدای تعالی هرگاه بداند کسی چنین نیتی دارد امید آن است که عمرش را طولانی کند تا آن حضرت را درک کند و از یاران و همراهانش قرار گیرد.</ref>.
 
در [[روایت]] دیگری از [[امام کاظم]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«أَنَّ مَنِ اِرْتَبَطَ دَابَّةً مُتَوَقِّعاً بِهِ أَمْرَنَا وَ يَغِيظُ بِهِ عَدُوَّنَا وَ هُوَ مَنْسُوبٌ إِلَيْنَا أَدَرَّ اَللَّهُ رِزْقَهُ وَ شَرَحَ صَدْرَهُ وَ بَلَّغَهُ أَمَلَهُ وَ كَانَ عَوْناً عَلَى حَوَائِجِهِ»}}<ref>الکافی، ج ۶، ص ۵۳۵، ح ۱؛ هر کس اسبی را به انتظار امر ما نگاه دارد و به سبب آن دشمنان ما را خشمگین سازد، در حالی که او منسوب به ماست، خداوند روزیش را فراخ گرداند، به او شرح صدر عطا کند، او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته‌هایش یاری کند.</ref>. در روایتی آمده است: {{متن حدیث|«قال لی أبو جعفر بن علی{{ع}}: کم الرباط عندکم؟ قلت: أربعون، قال{{ع}}: لکن رباطنا رباط الدهر»}}<ref>الکافی، ج ۸، ص ۳۸۱، ح ۵۷۶؛ حضرت ابوجعفر محمد بن علی ([[امام باقر]]) {{عم}}، به من فرمودند: منتهای زمان مرابطه (مرزداری) نزد شما چند روز است؟ عرضه داشتم: چهل روز فرمودند: ولی مرابطه ما مرابطه‌ای است که همیشه هست.</ref>. [[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسی]] در شرح این فرمایش [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|«اي يجب علي الشيعة أن يربطوا أنفسهم على طاعة إمام الحق، و إنتظار فرجه و يتهياؤا لنصرته»}}<ref>مراة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج ۲۶، ص ۵۸۲؛ بر شیعیان واجب است که خود را بر اطاعت [[امام]] بر [[حق]] و انتظار فرج او ملتزم سازند و برای یاری نمودنش مهایا باشند.</ref>.
 
'''۵. [[ارتباط با فقها]] و [[مراجع تقلید]]''': روشن است که در [[دوران غیبت]] هیچیک از [[احکام]] [[اسلام]] تعطیل نشده و باید تا آمدن [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به همه آنچه [[اسلام]] از [[دستور]] داده است عمل شود. از طرفی امکان دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} و فراگرفتن مستقیم [[احکام]] [[دین]] از ایشان، برای ما وجود ندارد. در چنین شرایطی [[وظیفه]] [[انسان]] [[رجوع]] به [[علما]] است. در روایتی از[[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|«فأما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه، حافظا لدينه مخالفا على هواه، مطيعا لأمر مولاه، فللعوام أن يقلدوه، وذلك لا يكون إلا بعض فقهاء الشيعة لا كلهم»}}<ref>وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ج ۲۷، ص ۱۳۱.</ref>. [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} نیز در یکی از [[توقیعات]] خود در پاسخ [[اسحاق بن یعقوب]] می‌فرماید {{متن حدیث|«وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ علیهم»}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴.</ref>.
 
'''۶. [[دعا برای تعجیل فرج]]''': یکی از [[وظایف]] مهمی که بنا به تصریح [[حضرت]] [[امام مهدی|صاحب الامر]] {{ع}} بر عهده همه [[منتظران]] گذاشته شده، [[دعا برای تعجیل فرج]] است. [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} در توقیعی که خطاب به [[اسحاق بن یعقوب]] صادر شده، می‌فرمایند: {{متن حدیث|«أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم‌»}}<ref>کتاب الغیبة طوسی، ص ۱۷۶.</ref> برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که [[فرج]] شما همان است. [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} نیز [[دعا برای تعجیل فرج]] را شرط رهایی از فتنه‌های [[دوران غیبت]] دانسته، {{متن حدیث|«والله ليغيبنّ غيبة لا ينجو فيها من الهلكة إلاّ من ثبّته الله عز وجل على القول بإمامته ووفّقه للدعاء بتعجيل فرجه»}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۸۴؛ به خدا سوگند [او] غیبتی خواهد داشت که در آن تنها کسانی از هلاکت نجات می‌یابد که خداوند آن‌ها را بر قول به امامتش ثابت قدم داشته و در دعا برای تعجیل فرجش موفق کرده است.</ref>.
 
'''۷. [[وحدت]] و [[همدلی]]''': از [[وظایف]] تک تک افراد [[منتظر]] که بگذریم، جمعیت [[منتظران]] نیز باید طرح و برنامه‌ای داشته باشند که در راستای اهداف [[امام]] و [[حجت الهی]] باشد. به بیان دیگر، اجتماع [[منتظر]]، لازم است تلاش و حرکت خود را در مسیر [[رضایت]] [[رهبر موعود]] قرار دهد. [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} در یکی از [[توقیعات]] خود به چنین جمعیتی این گونه [[بشارت]] داده است: اگر [[شیعیان]] ما –که [[خداوند]] آنان را در راه اطاعتش [[یاری]] دهد- در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده، یکدل و مصمم باشند، البتّه [[نعمت]] [[دیدار]]، از آنان به تأخیر نمی‌افتند و [[سعادت]] [[ملاقات]] ما برای آن‌ها با [[معرفت]] کامل و [[راستین]] به ما، تعجیل می‌شود<ref>الاحتجاج، ج ۲، ص ۶۰۰، ش ۳۶۰.</ref>.
 
آن [[عهد]] و [[پیمان]]، همان است که در [[کتاب خدا]] و [[اهل بیت]]{{عم}} آمده است که مهم‌ترین آن‌ها را بیان می‌کنیم:
::::::*جمعیت [[منتظران]] در مقابل [[بدعت‌ها]] و [[انحراف‌ها]] در [[دین]] رواج [[منکرات]] و [[زشتی‌ها]] در سطح [[جامعه]]، بی‌تفاوت نیستند. نیز در برابر فراموش شدن سنت‌های [[نیکو]] و [[ارزش‌های اخلاقی]] از خود واکنش نشان می‌دهند. این، پیمانی است که براساس [[تعالیم قرآن]] بر دوش [[منتظران]] نهاده شده است. [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن| وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ }}<ref>آل عمران / ۱۰۴.</ref>.
::::::*جمعیت [[منتظران]] در مقابل [[بدعت‌ها]] و [[انحراف‌ها]] در [[دین]] رواج [[منکرات]] و [[زشتی‌ها]] در سطح [[جامعه]]، بی‌تفاوت نیستند. نیز در برابر فراموش شدن سنت‌های [[نیکو]] و [[ارزش‌های اخلاقی]] از خود واکنش نشان می‌دهند. این، پیمانی است که براساس [[تعالیم قرآن]] بر دوش [[منتظران]] نهاده شده است. [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن| وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ }}<ref>آل عمران / ۱۰۴.</ref>.
::::::*[[جامعه منتظر]] در برخورد با دیگران [[وظیفه]] دارد که [[تعاون]] و [[همکاری]] را سر فصل برنامه‌های خود قرار دهد. افراد این [[جامعه]] به دور از تنگ نظری و خودمحوری، پیوسته حال [[فقرا]] و [[نیازمندان]] [[جامعه]] را پی‌گیری می‌کنند و از آنان بی‌خبر نمی‌مانند.
 
::::::گروهی از [[شیعیان]] از [[امام باقر]]{{ع}} درخواست [[نصیحت]] کردند؛ [[حضرت]] فرمود: از میان شما آنکه نیرومند است، ضعیف را [[یاری]] کند و آنکه بی‌نیاز است با نیازمندتان [[مهربانی]] ورزد و هر یک از شما درباره دیگری [[خیرخواهی]] کند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳، ح ۵.</ref> سخن آخر اینکه [[جامعه منتظر]] باید بکوشند که در همه ابعاد [[زندگی اجتماعی]]، الگوی سایر اجتماعات باشند و همه زمینه‌های لازم برای [[ظهور]] [[منجی موعود]] را فراهم کنند<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۴-۳۴۸.</ref>.
*[[جامعه منتظر]] در برخورد با دیگران [[وظیفه]] دارد که [[تعاون]] و [[همکاری]] را سر فصل برنامه‌های خود قرار دهد. افراد این [[جامعه]] به دور از تنگ نظری و خودمحوری، پیوسته حال [[فقرا]] و [[نیازمندان]] [[جامعه]] را پی‌گیری می‌کنند و از آنان بی‌خبر نمی‌مانند.
 
گروهی از [[شیعیان]] از [[امام باقر]]{{ع}} درخواست [[نصیحت]] کردند؛ [[حضرت]] فرمود: از میان شما آنکه نیرومند است، ضعیف را [[یاری]] کند و آنکه بی‌نیاز است با نیازمندتان [[مهربانی]] ورزد و هر یک از شما درباره دیگری [[خیرخواهی]] کند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳، ح ۵.</ref> سخن آخر اینکه [[جامعه منتظر]] باید بکوشند که در همه ابعاد [[زندگی اجتماعی]]، الگوی سایر اجتماعات باشند و همه زمینه‌های لازم برای [[ظهور]] [[منجی موعود]] را فراهم کنند<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۴-۳۴۸.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۸۰: خط ۳۰۲:
:::::#'''اظهار [[اشتیاق]] و چشم‏ به‏ راه بودن‏''': شور طلب و علاقه [[دیدار]] [[یار]] و اظهار شیدایی و [[اشتیاق]] به [[محبوب]]، از ویژگی‏‌های بارز [[منتظران]] است؛ چنان‏که در [[دعای ندبه]] آمده است: {{متن حدیث|لیت شعری این اسْتَقَرَّتْ بک النوی بَلْ ای ارْضَ تقلّک أَوْ ثری ابرضوی أَمْ غیرها أَمْ ذی طوی ...}}<ref>«ای کاش می‏‌دانستم در چه جایی منزل گرفته‌‏ای و چه سرزمین و مکان تو را در بر گرفته است! آیا در کوه رضوی هستی و یا در جایی دیگر و یا در ذی طوی هستی ....» اقبال الاعمال، ص ۲۹۸.</ref> [[امام علی]] {{ع}} وقتی از [[امام مهدی]]{{ع}} و صفات آن [[حضرت]] می‏‌گوید؛ ناگاه از درون سینه آهی می‏‌‏کشد و [[شوق دیدار]] آن بزرگوار را ابراز می‏‌دارد.
:::::#'''اظهار [[اشتیاق]] و چشم‏ به‏ راه بودن‏''': شور طلب و علاقه [[دیدار]] [[یار]] و اظهار شیدایی و [[اشتیاق]] به [[محبوب]]، از ویژگی‏‌های بارز [[منتظران]] است؛ چنان‏که در [[دعای ندبه]] آمده است: {{متن حدیث|لیت شعری این اسْتَقَرَّتْ بک النوی بَلْ ای ارْضَ تقلّک أَوْ ثری ابرضوی أَمْ غیرها أَمْ ذی طوی ...}}<ref>«ای کاش می‏‌دانستم در چه جایی منزل گرفته‌‏ای و چه سرزمین و مکان تو را در بر گرفته است! آیا در کوه رضوی هستی و یا در جایی دیگر و یا در ذی طوی هستی ....» اقبال الاعمال، ص ۲۹۸.</ref> [[امام علی]] {{ع}} وقتی از [[امام مهدی]]{{ع}} و صفات آن [[حضرت]] می‏‌گوید؛ ناگاه از درون سینه آهی می‏‌‏کشد و [[شوق دیدار]] آن بزرگوار را ابراز می‏‌دارد.
:::::#'''[[صبر]] و بردباری‏''': در [[روایات]] زیادی توصیه به [[صبر]] و [[بردباری]] در این دوران شده و برای [[منتظران]] [[صابر]]، پاداش‏‌ها و ثواب‏‏‌های چندی بیان گشته است. [[امام صادق]] {{ع}} می‏‌فرماید: {{متن حدیث|من دین الائمة الورع و العفّة و الصلاح و انتظار الفرج بالصّبر}}<ref>«از آیین امامان است: تقوا، عفّت، صالح بودن و انتظار فرج با صبر و شکیبایی» منتخب الاثر، ص ۴۹۸.</ref> [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]] {{صل}} فرموده است: خوشا به حال شکیبایان در [[غیبت]] و [[محبّت]] او، که آنان را [[خدای تبارک و تعالی]]، در کتابش چنین توصیف فرموده است: {{متن قرآن|هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ*الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ}}<ref>یوم الخلاص، ج ۱، ص ۳۵۶، ح ۳۶۱</ref>. در [[روایات]] دیگر نیز [[متقین]] به [[شیعیان]] و [[غیب]] به [[حجت]] [[غایب]] [[تفسیر]] شده است‏<ref>الزام الناصب، ص ۱۳۷</ref>. همچنین [[روایت]] شده است: کسی که [[منتظر]] امر ما باشد ([[ظهور مهدی]]) و بر آنچه در این راه از [[آزار]] و [[ترس]] و [[وحشت]] می‏‌‏بیند، [[صبر]] کند، فردا ([[روز رستاخیز]])، در جرگه ما خواهد بود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۶</ref>.
:::::#'''[[صبر]] و بردباری‏''': در [[روایات]] زیادی توصیه به [[صبر]] و [[بردباری]] در این دوران شده و برای [[منتظران]] [[صابر]]، پاداش‏‌ها و ثواب‏‏‌های چندی بیان گشته است. [[امام صادق]] {{ع}} می‏‌فرماید: {{متن حدیث|من دین الائمة الورع و العفّة و الصلاح و انتظار الفرج بالصّبر}}<ref>«از آیین امامان است: تقوا، عفّت، صالح بودن و انتظار فرج با صبر و شکیبایی» منتخب الاثر، ص ۴۹۸.</ref> [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]] {{صل}} فرموده است: خوشا به حال شکیبایان در [[غیبت]] و [[محبّت]] او، که آنان را [[خدای تبارک و تعالی]]، در کتابش چنین توصیف فرموده است: {{متن قرآن|هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ*الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ}}<ref>یوم الخلاص، ج ۱، ص ۳۵۶، ح ۳۶۱</ref>. در [[روایات]] دیگر نیز [[متقین]] به [[شیعیان]] و [[غیب]] به [[حجت]] [[غایب]] [[تفسیر]] شده است‏<ref>الزام الناصب، ص ۱۳۷</ref>. همچنین [[روایت]] شده است: کسی که [[منتظر]] امر ما باشد ([[ظهور مهدی]]) و بر آنچه در این راه از [[آزار]] و [[ترس]] و [[وحشت]] می‏‌‏بیند، [[صبر]] کند، فردا ([[روز رستاخیز]])، در جرگه ما خواهد بود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۶</ref>.
::::::'''[[وظایف دینی]] و اعتقادی‏:'''
 
'''[[وظایف دینی]] و اعتقادی‏:'''
:::::#'''[[ثبات]] قدم در دین‏داری‏''': [[پیروی]] از [[پیشوایان]] [[معصوم]]، پای فشردن بر شاخص‏ه‌ای [[زندگی]] سالم، [[اجرای حدود الهی]]، حق‏مدار ماندن، تقویت [[ایمان]] و [[اعتقاد]] و داشتن [[ثبات]] قدم در دین‏داری، گرفتار نیامدن در دام بدعت‏‌ها و [[انحرافات]] و ... از بایسته‏‌های اساسی [[عصر غیبت]] است. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} فرمود: [[سوگند]] به آن‏که مرا به [[حقّ]] برانگیخت! [[فرزند]] به ‏پا خاسته من [[غایب]] خواهد شد ... پس هرکه [[روزگار غیبت]] وی را [[درک]] کند؛ بر ریسمان محکم [[دین خدا]] چنگ زند و بر [[ابلیس]] خبیث راهی نگشاید که با افسون [[شک]] و [[تردید]]، او را از [[آیین]] من، دور و از [[دین]] من بیرون سازد<ref>. اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۵۹.</ref>. باید به این هشدار [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} نیز توجّه کرد که: او غیبتی طولانی نخواهد داشت و امت‏‏‌ها درباره او به سرگردانی و [[حیرت]] خواهند افتاد و از [[دین]] خود [[منحرف]] می‏‌‏شوند؛ در این هنگام او مثل ستاره‏ای درخشان به سوی [[مردم]] رو می‏‌آورد. [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} می‏‌‏فرماید: به [[خدا]] [[سوگند]]! او غیبتی خواهد داشت که در آن، تنها کسانی از [[هلاکت]] [[نجات]] می‏‌‏یابند که [[خداوند]] آنان را بر قول امامتش ثابت ‏قدم داشته و در [[دعا]] برای تعجیل فرجش، موفّق کرده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ۷۲؛ کتاب الغیبة طوسی، ص ۱۷۶.</ref>.
:::::#'''[[ثبات]] قدم در دین‏داری‏''': [[پیروی]] از [[پیشوایان]] [[معصوم]]، پای فشردن بر شاخص‏ه‌ای [[زندگی]] سالم، [[اجرای حدود الهی]]، حق‏مدار ماندن، تقویت [[ایمان]] و [[اعتقاد]] و داشتن [[ثبات]] قدم در دین‏داری، گرفتار نیامدن در دام بدعت‏‌ها و [[انحرافات]] و ... از بایسته‏‌های اساسی [[عصر غیبت]] است. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} فرمود: [[سوگند]] به آن‏که مرا به [[حقّ]] برانگیخت! [[فرزند]] به ‏پا خاسته من [[غایب]] خواهد شد ... پس هرکه [[روزگار غیبت]] وی را [[درک]] کند؛ بر ریسمان محکم [[دین خدا]] چنگ زند و بر [[ابلیس]] خبیث راهی نگشاید که با افسون [[شک]] و [[تردید]]، او را از [[آیین]] من، دور و از [[دین]] من بیرون سازد<ref>. اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۵۹.</ref>. باید به این هشدار [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} نیز توجّه کرد که: او غیبتی طولانی نخواهد داشت و امت‏‏‌ها درباره او به سرگردانی و [[حیرت]] خواهند افتاد و از [[دین]] خود [[منحرف]] می‏‌‏شوند؛ در این هنگام او مثل ستاره‏ای درخشان به سوی [[مردم]] رو می‏‌آورد. [[امام عسکری|امام حسن عسکری]] {{ع}} می‏‌‏فرماید: به [[خدا]] [[سوگند]]! او غیبتی خواهد داشت که در آن، تنها کسانی از [[هلاکت]] [[نجات]] می‏‌‏یابند که [[خداوند]] آنان را بر قول امامتش ثابت ‏قدم داشته و در [[دعا]] برای تعجیل فرجش، موفّق کرده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ۷۲؛ کتاب الغیبة طوسی، ص ۱۷۶.</ref>.
:::::#'''[[دعا]]''': مؤثّرترین وسیله برای ایجاد رابطه روحی با [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} و نیز عامل مؤثر در [[ظهور]] آن [[حضرت]]، دعای [[مردم]] برای [[فرج]] آن [[حضرت]] است. در کتاب مکیال المکارم، برای [[دعا]] در [[فرج]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} صد فایده مهم [[نقل]] شده است؛ از جمله:
:::::#'''[[دعا]]''': مؤثّرترین وسیله برای ایجاد رابطه روحی با [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} و نیز عامل مؤثر در [[ظهور]] آن [[حضرت]]، دعای [[مردم]] برای [[فرج]] آن [[حضرت]] است. در کتاب مکیال المکارم، برای [[دعا]] در [[فرج]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} صد فایده مهم [[نقل]] شده است؛ از جمله:
خط ۳۱۲: خط ۳۳۵:
:::::#'''سعی در [[اصلاح جامعه]]، و [[امر به معروف و نهی از منکر]]''': از جمله [[وظایف]] مهمّ [[شیعیان]] و شیفتگان [[حضرت]] [[حجت]] {{ع}} [[اصلاح جامعه]] خود است. البته بدیهی است که امّتی می‏‌‏تواند در رابطه این امر مهمّ موفّق باشد که [[خودسازی]] را مقدم بر دیگرسازی بداند و به خود بیشتر بپردازد. سعی و تلاش در راه [[اصلاح]] دیگران و [[مبارزه]] با کجروی‌ها و [[فسادها]] و اهتمام به [[امر به معروف و نهی از منکر]] به منظور [[اصلاح جامعه]] و [[تربیت]] [[انسان‌های صالح]] و [[شایسته]] [[وظیفه]] [[عاشقان]] در [[عصر غیبت]] است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} می‏‌فرماید: هرکس صبح کند و به امور [[مسلمانان]] اهتمام نورزد، [[مسلمان]] نیست، و کسی که بشنود فریاد انسانی را که از [[مسلمانان]] [[کمک]] می‏‌‏طلبد و به ندای او پاسخ مثبت ندهد، [[مسلمان]] نیست<ref> میزان الحکمة، محمّدی ری‏شهری، ج ۴، ص ۵۳۱</ref> آری، بزرگترین آمر به معروف و ناهی از منکر در [[عصر ظهور]]، خود [[امام مهدی]] {{ع}} است. پس چگونه ممکن است [[جامعه منتظر]]، [[خشنودی]] [[مهدی]] {{ع}} را بخواهد، و در این بعد به [[مهدی]] {{ع}} [[اقتدا]] نکند؟!
:::::#'''سعی در [[اصلاح جامعه]]، و [[امر به معروف و نهی از منکر]]''': از جمله [[وظایف]] مهمّ [[شیعیان]] و شیفتگان [[حضرت]] [[حجت]] {{ع}} [[اصلاح جامعه]] خود است. البته بدیهی است که امّتی می‏‌‏تواند در رابطه این امر مهمّ موفّق باشد که [[خودسازی]] را مقدم بر دیگرسازی بداند و به خود بیشتر بپردازد. سعی و تلاش در راه [[اصلاح]] دیگران و [[مبارزه]] با کجروی‌ها و [[فسادها]] و اهتمام به [[امر به معروف و نهی از منکر]] به منظور [[اصلاح جامعه]] و [[تربیت]] [[انسان‌های صالح]] و [[شایسته]] [[وظیفه]] [[عاشقان]] در [[عصر غیبت]] است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} می‏‌فرماید: هرکس صبح کند و به امور [[مسلمانان]] اهتمام نورزد، [[مسلمان]] نیست، و کسی که بشنود فریاد انسانی را که از [[مسلمانان]] [[کمک]] می‏‌‏طلبد و به ندای او پاسخ مثبت ندهد، [[مسلمان]] نیست<ref> میزان الحکمة، محمّدی ری‏شهری، ج ۴، ص ۵۳۱</ref> آری، بزرگترین آمر به معروف و ناهی از منکر در [[عصر ظهور]]، خود [[امام مهدی]] {{ع}} است. پس چگونه ممکن است [[جامعه منتظر]]، [[خشنودی]] [[مهدی]] {{ع}} را بخواهد، و در این بعد به [[مهدی]] {{ع}} [[اقتدا]] نکند؟!
:::::#'''[[تزکیه]] و [[خودسازی]]''': پاکسازی درون از صفات پلید، و [[زیور]] دادن آن به وسیله [[اخلاق پسندیده]]، از جمله وظایفی است که در هر زمان [[واجب]] است، ولی یاد کردن آن به طور خصوص، در [[وظایف]] [[زمان غیبت]] [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]] {{ع}}، از این جهت است که [[درک]] [[فضیلت]] صحبت او و قرار گرفتن در اعداد [[اصحاب]] آن جناب، بستگی به آن دارد. [[امام صادق]] {{ع}} می‏‌فرماید: هرکس که [[دوست]] می‏‌دارد از [[اصحاب حضرت قائم]] {{ع}} باشد، می‏‌بایست [[منتظر]] باشد و در این حال به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] نماید، در حالی‏که [[منتظر]] باشد، پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش [[قائم]] {{ع}} به پا خیزد، [[پاداش]] او همچون [[پاداش]] کسی خواهد بود که آن [[حضرت]] را [[درک]] کرده است، پس کوشش کنید و در [[انتظار]] بمانید، گوارا باد شما را ای گروه مشمول [[رحمت خدا]]<ref> مکیال المکارم، موسوی اصفهانی، ج ۲، ص ۴۳۷</ref>.
:::::#'''[[تزکیه]] و [[خودسازی]]''': پاکسازی درون از صفات پلید، و [[زیور]] دادن آن به وسیله [[اخلاق پسندیده]]، از جمله وظایفی است که در هر زمان [[واجب]] است، ولی یاد کردن آن به طور خصوص، در [[وظایف]] [[زمان غیبت]] [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]] {{ع}}، از این جهت است که [[درک]] [[فضیلت]] صحبت او و قرار گرفتن در اعداد [[اصحاب]] آن جناب، بستگی به آن دارد. [[امام صادق]] {{ع}} می‏‌فرماید: هرکس که [[دوست]] می‏‌دارد از [[اصحاب حضرت قائم]] {{ع}} باشد، می‏‌بایست [[منتظر]] باشد و در این حال به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] نماید، در حالی‏که [[منتظر]] باشد، پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش [[قائم]] {{ع}} به پا خیزد، [[پاداش]] او همچون [[پاداش]] کسی خواهد بود که آن [[حضرت]] را [[درک]] کرده است، پس کوشش کنید و در [[انتظار]] بمانید، گوارا باد شما را ای گروه مشمول [[رحمت خدا]]<ref> مکیال المکارم، موسوی اصفهانی، ج ۲، ص ۴۳۷</ref>.
::::::همچنین وظایفی از قبیل: اظهار [[اشتیاق]] به [[دیدار]] آن [[حضرت]]، حضور در مجالس حضرتش، درخواست [[معرفت]] او از [[خدا]]، اهتمام و تصمیم قلبی بر [[یاری]] وی، [[زیارت]] و [[سلام]] آن [[حضرت]] در هر مکان، هدیه [[ثواب]] [[نماز]] به آن جناب، [[دعوت]] [[مردم]] به او، [[دعا]] برای جلوگیری از نسیان یاد آن سرور، اهتمام در [[ادای حقوق]] [[برادران دینی]] و ...»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۳۵ تا ۲۳۹.</ref>.
 
همچنین وظایفی از قبیل: اظهار [[اشتیاق]] به [[دیدار]] آن [[حضرت]]، حضور در مجالس حضرتش، درخواست [[معرفت]] او از [[خدا]]، اهتمام و تصمیم قلبی بر [[یاری]] وی، [[زیارت]] و [[سلام]] آن [[حضرت]] در هر مکان، هدیه [[ثواب]] [[نماز]] به آن جناب، [[دعوت]] [[مردم]] به او، [[دعا]] برای جلوگیری از نسیان یاد آن سرور، اهتمام در [[ادای حقوق]] [[برادران دینی]] و ...»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۳۵ تا ۲۳۹.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۳۲۶: خط ۳۵۰:
:::::#'''[[پیروی]] از دستورهای [[امامان]]{{عم}}:''' از آن‏جا که همه [[امامان]]{{عم}}، [[نور]] واحدی هستند، دستورها و فرموده‏‌های ایشان نیز یک [[هدف]] را دنبال می‌‏کند؛ بنابراین، [[پیروی]] از هر کدام، [[پیروی]] از همه آن‏ها است. در زمانی که یکی از آن‏ها در دسترس نیست، دستورهای دیگران چراغ راه [[هدایت]] است. [[امام صادق]]{{ع}} در پاسخ کسی که گفت: " شنیده‏‌ایم [[صاحب الامر]] [[غایب]] خواهد شد؛ پس چه کنیم؟ فرمود: چنگ بزنید به آنچه از [[پیشوایان]] قبل در دستتان است، تا این‏که امر بر شما [[آشکار]] شود"<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۱۵۹، ح ۴ و ۵</ref>.
:::::#'''[[پیروی]] از دستورهای [[امامان]]{{عم}}:''' از آن‏جا که همه [[امامان]]{{عم}}، [[نور]] واحدی هستند، دستورها و فرموده‏‌های ایشان نیز یک [[هدف]] را دنبال می‌‏کند؛ بنابراین، [[پیروی]] از هر کدام، [[پیروی]] از همه آن‏ها است. در زمانی که یکی از آن‏ها در دسترس نیست، دستورهای دیگران چراغ راه [[هدایت]] است. [[امام صادق]]{{ع}} در پاسخ کسی که گفت: " شنیده‏‌ایم [[صاحب الامر]] [[غایب]] خواهد شد؛ پس چه کنیم؟ فرمود: چنگ بزنید به آنچه از [[پیشوایان]] قبل در دستتان است، تا این‏که امر بر شما [[آشکار]] شود"<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۱۵۹، ح ۴ و ۵</ref>.
:::::#'''دست‏گیری از [[ضعفا]] و فقیران‏:''' [[کمک]] به [[ضعفا]] و محرومان در همه زمان‌‏ها کاری بس ارزشمند است و در [[دین اسلام]] به آن سفارش شده است؛ اما به [[علت غیبت]] [[امام]]، در [[دوران غیبت]] [[ارزش]] بیشتری دارد. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "... هر آینه باید [[قوی]] شما ضعیفتان را [[کمک]] نماید و باید ثروتمندتان بر فقیرتان عطوفت نماید و فرد برای [[برادر دینی]] خود [[خیرخواهی]] نماید ... پس اگر شخص در این حال از [[دنیا]] رفت پیش از آن‏که [[قائم]] [[ظهور]] کند، [[شهید]] از [[دنیا]] رفته است .... "<ref>  محمد بن ابی القاسم طبری آملی، بشارة المصطفی، ص ۱۱۳</ref> البته [[فقر]]، گاهی [[فقر]] [[اقتصادی]] و گاهی [[فقر]] [[فرهنگی]] و [[معنوی]] است.
:::::#'''دست‏گیری از [[ضعفا]] و فقیران‏:''' [[کمک]] به [[ضعفا]] و محرومان در همه زمان‌‏ها کاری بس ارزشمند است و در [[دین اسلام]] به آن سفارش شده است؛ اما به [[علت غیبت]] [[امام]]، در [[دوران غیبت]] [[ارزش]] بیشتری دارد. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "... هر آینه باید [[قوی]] شما ضعیفتان را [[کمک]] نماید و باید ثروتمندتان بر فقیرتان عطوفت نماید و فرد برای [[برادر دینی]] خود [[خیرخواهی]] نماید ... پس اگر شخص در این حال از [[دنیا]] رفت پیش از آن‏که [[قائم]] [[ظهور]] کند، [[شهید]] از [[دنیا]] رفته است .... "<ref>  محمد بن ابی القاسم طبری آملی، بشارة المصطفی، ص ۱۱۳</ref> البته [[فقر]]، گاهی [[فقر]] [[اقتصادی]] و گاهی [[فقر]] [[فرهنگی]] و [[معنوی]] است.
::::::'''[[وظایف]] خاص''': [[وظایف]] خاص، وظایفی است که به نوعی با [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ در ارتباط است که به شمارش آن‏ها می‏‌پردازیم:
 
'''[[وظایف]] خاص''': [[وظایف]] خاص، وظایفی است که به نوعی با [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ در ارتباط است که به شمارش آن‏ها می‏‌پردازیم:
:::::#'''[[دوستی]] با [[دوستان]] و [[دشمنی]] با [[دشمنان]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏‏:''' در [[روایات]] فراوانی از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر [[محبت]] و [[دوستی]] با [[اهل بیت]]{{عم}} و [[دشمنی]] با [[دشمنان]] ایشان تأکید شده و این مربوط به همه زمان‏ها است؛ امّا در برخی [[روایات]] به صورت ویژه به [[دوستی]] با [[دوستان]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ و [[دشمنی]] با [[دشمنان]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] سفارش شده است. [[امام باقر]]{{ع}} از [[رسول خدا]]{{صل}} [[روایت]] کند که فرمود: "خوشا بر احوال کسی که [[قائم]] [[اهل بیت]] مرا [[درک]] کرده و در [[غیبت]] و پیش از قیامش پیرو او باشد؛ دوستانش را [[دوست]] بدارد و با دشمنانش [[دشمن]] باشد؛ چنین کسی در [[روز قیامت]]، از [[رفقا]] و [[دوستان]] من و گرامی‏‌ترین [[امت]] من خواهد بود"<ref> {{متن حدیث|" طُوبَى‏ لِمَنْ‏ أَدْرَكَ‏ قَائِمَ‏ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ وَ هُوَ يَأْتَمُ‏ بِهِ‏ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ قَبْلَ‏ قِيَامِهِ‏ وَ يَتَوَلَّى‏ أَوْلِيَاءَهُ‏ وَ يُعَادِي أَعْدَاءَهُ ذَلِكَ مِنْ رُفَقَائِي وَ ذَوِي مَوَدَّتِي وَ أَكْرَمُ أُمَّتِي عَلَيَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ‏"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۲۸۶، ح ۲</ref>.  
:::::#'''[[دوستی]] با [[دوستان]] و [[دشمنی]] با [[دشمنان]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏‏:''' در [[روایات]] فراوانی از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر [[محبت]] و [[دوستی]] با [[اهل بیت]]{{عم}} و [[دشمنی]] با [[دشمنان]] ایشان تأکید شده و این مربوط به همه زمان‏ها است؛ امّا در برخی [[روایات]] به صورت ویژه به [[دوستی]] با [[دوستان]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ و [[دشمنی]] با [[دشمنان]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] سفارش شده است. [[امام باقر]]{{ع}} از [[رسول خدا]]{{صل}} [[روایت]] کند که فرمود: "خوشا بر احوال کسی که [[قائم]] [[اهل بیت]] مرا [[درک]] کرده و در [[غیبت]] و پیش از قیامش پیرو او باشد؛ دوستانش را [[دوست]] بدارد و با دشمنانش [[دشمن]] باشد؛ چنین کسی در [[روز قیامت]]، از [[رفقا]] و [[دوستان]] من و گرامی‏‌ترین [[امت]] من خواهد بود"<ref> {{متن حدیث|" طُوبَى‏ لِمَنْ‏ أَدْرَكَ‏ قَائِمَ‏ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ وَ هُوَ يَأْتَمُ‏ بِهِ‏ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ قَبْلَ‏ قِيَامِهِ‏ وَ يَتَوَلَّى‏ أَوْلِيَاءَهُ‏ وَ يُعَادِي أَعْدَاءَهُ ذَلِكَ مِنْ رُفَقَائِي وَ ذَوِي مَوَدَّتِي وَ أَكْرَمُ أُمَّتِي عَلَيَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ‏"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۲۸۶، ح ۲</ref>.  
:::::#'''[[صبر]] بر سختی‌‏های دوران [[غیبت‏]]:''' امروزه کم نیستند افرادی که به دلیل‌‏هایی، [[باور]] به آن [[امام غایب]] و یاد آن [[حضرت]] را برنمی‌‏تابند و در این راه، از هرگونه ایجاد [[مانع]] و اذیت و [[آزار]] فرو نمی‌‏گذارند. از آن‏جا که یکی از آموزه‌‏های مهم [[دینی]] [[صبر]] بر مشکلات و مصیبت‌‏ها است، لازم‏ است در این دوران، بیش از هر زمان دیگر برابر این مشکلات و مصیبت‌‏ها [[شکیبایی]] داشته باشیم. [[امام حسین بن علی]]{{عم}} فرمود: "... کسی که در [[غیبت]] او بر اذیت و [[تکذیب]] [[صبر]] کند، بسان مجاهدی است که با [[شمشیر]] در رکاب [[پیامبر اکرم]]{{صل}} با [[دشمنان]] [[مبارزه]] کند<ref> {{متن حدیث|" أَمَا إِنَ‏ الصَّابِرَ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ عَلَى‏ الْأَذَى‏ وَ التَّكْذِيبِ‏ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِ بِالسَّيْفِ‏ بَيْنَ‏ يَدَيْ‏ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}}‏"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۱۷، ح ۳؛ عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص ۶۸، ح ۳۶</ref>.  
:::::#'''[[صبر]] بر سختی‌‏های دوران [[غیبت‏]]:''' امروزه کم نیستند افرادی که به دلیل‌‏هایی، [[باور]] به آن [[امام غایب]] و یاد آن [[حضرت]] را برنمی‌‏تابند و در این راه، از هرگونه ایجاد [[مانع]] و اذیت و [[آزار]] فرو نمی‌‏گذارند. از آن‏جا که یکی از آموزه‌‏های مهم [[دینی]] [[صبر]] بر مشکلات و مصیبت‌‏ها است، لازم‏ است در این دوران، بیش از هر زمان دیگر برابر این مشکلات و مصیبت‌‏ها [[شکیبایی]] داشته باشیم. [[امام حسین بن علی]]{{عم}} فرمود: "... کسی که در [[غیبت]] او بر اذیت و [[تکذیب]] [[صبر]] کند، بسان مجاهدی است که با [[شمشیر]] در رکاب [[پیامبر اکرم]]{{صل}} با [[دشمنان]] [[مبارزه]] کند<ref> {{متن حدیث|" أَمَا إِنَ‏ الصَّابِرَ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ عَلَى‏ الْأَذَى‏ وَ التَّكْذِيبِ‏ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِ بِالسَّيْفِ‏ بَيْنَ‏ يَدَيْ‏ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}}‏"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۱۷، ح ۳؛ عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص ۶۸، ح ۳۶</ref>.  
خط ۳۳۳: خط ۳۵۸:
:::::#'''بزرگداشت نام و یاد آن حضرت‏:''' یکی از مسؤولیت‏‌های [[شیعه]] برابر [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ در این دوران، بزرگداشت نام و یاد آن [[حضرت]] است. این بزرگداشت، جلوه‏‌های فراوانی دارد؛ از تشکیل نشست‏‌های [[دعا]] و [[نیایش]] گرفته، تا اقدام‏‌های [[فرهنگی]] و ترویجی و از تشکیل حلقه‌‏های بحث و گفت‏وگو گرفته، تا پژوهش‌‏های بنیادین و سودمند، همه و همه می‏‌تواند در راستای بلندی بخشیدن به این نام بزرگ باشد.
:::::#'''بزرگداشت نام و یاد آن حضرت‏:''' یکی از مسؤولیت‏‌های [[شیعه]] برابر [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ در این دوران، بزرگداشت نام و یاد آن [[حضرت]] است. این بزرگداشت، جلوه‏‌های فراوانی دارد؛ از تشکیل نشست‏‌های [[دعا]] و [[نیایش]] گرفته، تا اقدام‏‌های [[فرهنگی]] و ترویجی و از تشکیل حلقه‌‏های بحث و گفت‏وگو گرفته، تا پژوهش‌‏های بنیادین و سودمند، همه و همه می‏‌تواند در راستای بلندی بخشیدن به این نام بزرگ باشد.
:::::#'''حفظ پیوند با [[مقام]] [[ولایت]]‏''' حفظ و تقویت پیوند قلبی با [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} و تجدید دائمی [[عهد]] و [[پیمان]]، یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر [[شیعه]] [[منتظر]] در [[عصر غیبت]] بر عهده دارد. [[امام باقر]]{{ع}} درباره ثابت‏ قدمان بر امر [[ولایت]] فرموده است: "زمانی بر [[مردم]] آید که امامشان [[غیبت]] کند. خوشا بر افرادی که در آن زمان، بر امر ما ثابت بمانند! کمترین ثوابی که برای آن‏ها خواهد بود، این است که باری ‏تعالی به آن‏ها ندا کرده و فرماید: "ای [[بندگان]] وای کنیزان من! به [[نهان]] من [[ایمان]] آوردید و [[غیب]] مرا [[تصدیق]] کردید؛ پس به [[ثواب]] نیکوی خود، شما را مژده می‌‏دهم. شما [[بندگان]] و کنیزان [[حقیقی]] من هستید. از شما می‏‌پذیرم و از شما درمی‌‏گذرم و برای شما می‌‏بخشم و به واسطه شما [[باران]] بر بندگانم می‌‏بارم و [[بلا]] را از آن‏ها بگردانم. و اگر شما نبودید، بر آن‏ها [[عذاب]] می‌‏فرستادم .... "<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۳۰، باب ۳۱، ح ۱۵</ref>.
:::::#'''حفظ پیوند با [[مقام]] [[ولایت]]‏''' حفظ و تقویت پیوند قلبی با [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} و تجدید دائمی [[عهد]] و [[پیمان]]، یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر [[شیعه]] [[منتظر]] در [[عصر غیبت]] بر عهده دارد. [[امام باقر]]{{ع}} درباره ثابت‏ قدمان بر امر [[ولایت]] فرموده است: "زمانی بر [[مردم]] آید که امامشان [[غیبت]] کند. خوشا بر افرادی که در آن زمان، بر امر ما ثابت بمانند! کمترین ثوابی که برای آن‏ها خواهد بود، این است که باری ‏تعالی به آن‏ها ندا کرده و فرماید: "ای [[بندگان]] وای کنیزان من! به [[نهان]] من [[ایمان]] آوردید و [[غیب]] مرا [[تصدیق]] کردید؛ پس به [[ثواب]] نیکوی خود، شما را مژده می‌‏دهم. شما [[بندگان]] و کنیزان [[حقیقی]] من هستید. از شما می‏‌پذیرم و از شما درمی‌‏گذرم و برای شما می‌‏بخشم و به واسطه شما [[باران]] بر بندگانم می‌‏بارم و [[بلا]] را از آن‏ها بگردانم. و اگر شما نبودید، بر آن‏ها [[عذاب]] می‌‏فرستادم .... "<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۳۰، باب ۳۱، ح ۱۵</ref>.
::::::شکی نیست [[امامان معصوم]]{{عم}} سخنی از نزد خود نمی‌گویند و آنچه در این سخن بدان اشاره فرموده‌اند برگرفته از علومی است که از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و آن [[حضرت]] نیز از [[وحی الهی]] دریافت کرده است؛ بنابراین جای هیچ تردیدی باقی نخواهد ماند. بنابراین یکی از کارهایی که این پیوند را ناگسستنی می‌کند [[تجدید عهد]] هر [[روزه]] با آن [[یار]] سفر کرده است. در این‌باره سفارش شده در پگاه هر روز، زانوی [[ادب]] در مقابل ساحت آن [[امام همام]] بر [[زمین]] نهاده به [[دستور امام]] [[صادق]]{{ع}} این عهدنامه را [[نجوا]] نماید که اگر [[چهل]] صبح چنین کند، [[امید]] است از [[یاران]] آن [[حضرت]] باشد؛ دعایی که این‌گونه آغاز می‌شود: {{متن حدیث|"بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَولانا صَاحِبَ الزَّمَانِ اَيْنَما کَانَ وَ حَيثُما کَانَ مِنْ مَشَارِقِ الأرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلهَا غَنِيّ وَ عَنْ وَالِدَيَّ و عَنْ وُلْدِي وَ إخْوَانِي التَّحِيَّةَ وَ السَّلَامَ عَدَدَ خَلْقِ اللَّهِ وَ زَنَةَ عَرْشِ اللَّه..."}}<ref>کفعمی، ابراهیم بن علی، مصباح کفعمی، ص ۵۵۰؛ و نیز ر.ک: شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۴۱۷ - ۴۲۳.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۲۲-۲۳۳.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۱۷۴-۱۸۰.</ref>.
 
شکی نیست [[امامان معصوم]]{{عم}} سخنی از نزد خود نمی‌گویند و آنچه در این سخن بدان اشاره فرموده‌اند برگرفته از علومی است که از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و آن [[حضرت]] نیز از [[وحی الهی]] دریافت کرده است؛ بنابراین جای هیچ تردیدی باقی نخواهد ماند. بنابراین یکی از کارهایی که این پیوند را ناگسستنی می‌کند [[تجدید عهد]] هر [[روزه]] با آن [[یار]] سفر کرده است. در این‌باره سفارش شده در پگاه هر روز، زانوی [[ادب]] در مقابل ساحت آن [[امام همام]] بر [[زمین]] نهاده به [[دستور امام]] [[صادق]]{{ع}} این عهدنامه را [[نجوا]] نماید که اگر [[چهل]] صبح چنین کند، [[امید]] است از [[یاران]] آن [[حضرت]] باشد؛ دعایی که این‌گونه آغاز می‌شود: {{متن حدیث|"بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَولانا صَاحِبَ الزَّمَانِ اَيْنَما کَانَ وَ حَيثُما کَانَ مِنْ مَشَارِقِ الأرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلهَا غَنِيّ وَ عَنْ وَالِدَيَّ و عَنْ وُلْدِي وَ إخْوَانِي التَّحِيَّةَ وَ السَّلَامَ عَدَدَ خَلْقِ اللَّهِ وَ زَنَةَ عَرْشِ اللَّه..."}}<ref>کفعمی، ابراهیم بن علی، مصباح کفعمی، ص ۵۵۰؛ و نیز ر.ک: شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۴۱۷ - ۴۲۳.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۲۲-۲۳۳.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۱۷۴-۱۸۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۳۵۵: خط ۳۸۱:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عباس رحیمی]]'''، در کتاب ''«[[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عباس رحیمی]]'''، در کتاب ''«[[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«در [[زمان غیبت]] [[شیعیان]] همه‌جا [[مظلوم]] و مغلوب می‌شوند، سختی‌های فراوان [[تحمل]] می‌کنند و [[امتحان]] می‌شوند. [[قتل]] و [[خون‌ریزی]] زیاد می‌شود و بسیاری از [[مردم]]، دست از [[دین]] بر می‌دارند. [[صبر]] و [[تحمل]] [[سختی‌ها]] و [[انتظار]] فَرَج کشیدن بسیار اجر دارد<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۵۲.</ref>. در [[حدیثی]] آمده است: هر کس در آن زمان بر [[دین]] خود [[صبر]] کند [[خداوند]] پاداشی مانند هفتاد [[شهید]] از [[شهیدان]] [[بدر]] را به او عطا می‌نماید.
:::::*«در [[زمان غیبت]] [[شیعیان]] همه‌جا [[مظلوم]] و مغلوب می‌شوند، سختی‌های فراوان [[تحمل]] می‌کنند و [[امتحان]] می‌شوند. [[قتل]] و [[خون‌ریزی]] زیاد می‌شود و بسیاری از [[مردم]]، دست از [[دین]] بر می‌دارند. [[صبر]] و [[تحمل]] [[سختی‌ها]] و [[انتظار]] فَرَج کشیدن بسیار اجر دارد<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۵۲.</ref>. در [[حدیثی]] آمده است: هر کس در آن زمان بر [[دین]] خود [[صبر]] کند [[خداوند]] پاداشی مانند هفتاد [[شهید]] از [[شهیدان]] [[بدر]] را به او عطا می‌نماید.
::::::در این روزگار با [[امید]] به [[آینده]]، باید به دستورهای [[اسلام]] به طور دقیق عمل کرد و با [[بردباری]] [[زمینه ظهور]] آن [[حضرت]] را آماده ساخت. [[صبر]] در [[آخرالزمان]] مانند [[جهاد]] در راه خداست. [[مؤمن]] باید [[استقامت]] کند، بر [[سختی‌ها]] [[صبر]] نماید و برای حفظ [[ایمان]] خود به [[خداوند]] [[پناه]] برد و از او [[استمداد]] طلبد و [[دعای غریق]] را بخواند: {{متن حدیث|"يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ"}}<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۸.</ref>؛‌ ای خدایی که رحمان و [[مهربانی]] و دگرگونی [[دل‌ها]] به دست توست، [[دل]] مرا به [[دین]] خودت ثابت و [[استوار]] گردان.  
 
در این روزگار با [[امید]] به [[آینده]]، باید به دستورهای [[اسلام]] به طور دقیق عمل کرد و با [[بردباری]] [[زمینه ظهور]] آن [[حضرت]] را آماده ساخت. [[صبر]] در [[آخرالزمان]] مانند [[جهاد]] در راه خداست. [[مؤمن]] باید [[استقامت]] کند، بر [[سختی‌ها]] [[صبر]] نماید و برای حفظ [[ایمان]] خود به [[خداوند]] [[پناه]] برد و از او [[استمداد]] طلبد و [[دعای غریق]] را بخواند: {{متن حدیث|"يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ"}}<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۸.</ref>؛‌ ای خدایی که رحمان و [[مهربانی]] و دگرگونی [[دل‌ها]] به دست توست، [[دل]] مرا به [[دین]] خودت ثابت و [[استوار]] گردان.  
::::::پس از هر [[نماز]]، برای [[شناخت امام]] خود این دعای بسیار مهم را بخواند: {{متن حدیث|"اللَّهُمَ‌ عَرِّفْنِي‌ نَفْسَكَ‌ فَإِنَّكَ‌ إِنْ‌ لَمْ‌ تُعَرِّفْنِي‌ نَفْسَكَ‌ لَمْ‌ أَعْرِفْ‌ رَسُولَكَ‌، اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ، فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ، لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلِلْتُ عَنْ دِينِي"}}<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۶۸.</ref>؛ خدایا خودت را به من بشناسان، اگر خودت را به من نشناسانی، فرستاده تو را نخواهم [[شناخت]]. خدایا فرستاده‌ات را به من بشناسان که اگر او را به من نشناسانی [[حجت]] تو را نخواهم [[شناخت]] و اگر [[حجت]] خودت را به من نشناسانی از [[دین]] [[گمراه]] خواهم شد.
::::::پس از هر [[نماز]]، برای [[شناخت امام]] خود این دعای بسیار مهم را بخواند: {{متن حدیث|"اللَّهُمَ‌ عَرِّفْنِي‌ نَفْسَكَ‌ فَإِنَّكَ‌ إِنْ‌ لَمْ‌ تُعَرِّفْنِي‌ نَفْسَكَ‌ لَمْ‌ أَعْرِفْ‌ رَسُولَكَ‌، اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ، فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ، لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلِلْتُ عَنْ دِينِي"}}<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۶۸.</ref>؛ خدایا خودت را به من بشناسان، اگر خودت را به من نشناسانی، فرستاده تو را نخواهم [[شناخت]]. خدایا فرستاده‌ات را به من بشناسان که اگر او را به من نشناسانی [[حجت]] تو را نخواهم [[شناخت]] و اگر [[حجت]] خودت را به من نشناسانی از [[دین]] [[گمراه]] خواهم شد.
::::::بنابر این [[شیعه]] باید تلاش کند [[امام]] خویش را به خوبی بشناسد و در [[انتظار]] آن [[حضرت]] همواره ضمن حفظ [[آمادگی]] خود برای سربازی در رکاب آن [[حضرت]]، زبان و دلش در [[انتظار]] آن بزرگوار به دعاگویی و درخواست از [[خداوند]] مشغول باشد. [[امام زمان]] {{ع}} برای برپایی [[دین اسلام]] [[ظهور]] می‌کند بنابر این مهم‌ترین [[انتظار]] ایشان از شیعیانش، انجام [[دستورات]] [[دین اسلام]] است»<ref>[[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص۲۶.</ref>.
 
بنابر این [[شیعه]] باید تلاش کند [[امام]] خویش را به خوبی بشناسد و در [[انتظار]] آن [[حضرت]] همواره ضمن حفظ [[آمادگی]] خود برای سربازی در رکاب آن [[حضرت]]، زبان و دلش در [[انتظار]] آن بزرگوار به دعاگویی و درخواست از [[خداوند]] مشغول باشد. [[امام زمان]] {{ع}} برای برپایی [[دین اسلام]] [[ظهور]] می‌کند بنابر این مهم‌ترین [[انتظار]] ایشان از شیعیانش، انجام [[دستورات]] [[دین اسلام]] است»<ref>[[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص۲۶.</ref>.
:::::*«نخستین [[وظیفه]] این است که [[زمینه ظهور]] آن [[حضرت]] را آماده سازیم و از [[منتظران]] واقعی‌اش باشیم. [[اصلاح جامعه]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، کاهش [[معاصی]] و [[تربیت]] نیرو برای [[حکومت]] آن بزرگوار می‌تواند زمینه ظهورِ آن [[حضرت]] را آماده سازد. تأسیس [[جمهوری اسلامی]] در [[ایران]] گامی در جهت [[آماده‌سازی]] محیط برای [[ظهور]] آن [[حضرت]] است. باید به گونه‌ای عمل شود که یاد و نام آن [[حضرت]] غافل نشوند و در مشکلات به او روی آورند و بدانند که او [[حجت]] خداست و بر حال همه [[آگاه]] است. نیز [[وظیفه]] [[مردم]] است که برای [[سلامتی]] آن [[حضرت]]، [[صدقه]] بدهند، برای تعجیل در ظهورش [[دعا]] کنند، [[حج]] و [[اعمال]] خیر دیگر را به [[نیابت]] از آن [[حضرت]] انجام دهند. نیز [[وظیفه]] [[شیعیان]] است که زیارت‌نامه‌هایی را که برای آن [[حضرت]] وارد شده بخوانند، همیشه –به ویژه روز جمعه– به یاد او باشند و [[دعای ندبه]] را بخوانند. از دعای [[سلامتی]] آن [[حضرت]]: {{متن حدیث|"اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ"}} و دعای {{متن حدیث|"اِلهی عَظُمَ الْبلاء"}} و سایر دعاهای مناسب [[غفلت]] نورزند و [[منتظر ظهور]] باشند»<ref>[[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص۳۱.</ref>.
:::::*«نخستین [[وظیفه]] این است که [[زمینه ظهور]] آن [[حضرت]] را آماده سازیم و از [[منتظران]] واقعی‌اش باشیم. [[اصلاح جامعه]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، کاهش [[معاصی]] و [[تربیت]] نیرو برای [[حکومت]] آن بزرگوار می‌تواند زمینه ظهورِ آن [[حضرت]] را آماده سازد. تأسیس [[جمهوری اسلامی]] در [[ایران]] گامی در جهت [[آماده‌سازی]] محیط برای [[ظهور]] آن [[حضرت]] است. باید به گونه‌ای عمل شود که یاد و نام آن [[حضرت]] غافل نشوند و در مشکلات به او روی آورند و بدانند که او [[حجت]] خداست و بر حال همه [[آگاه]] است. نیز [[وظیفه]] [[مردم]] است که برای [[سلامتی]] آن [[حضرت]]، [[صدقه]] بدهند، برای تعجیل در ظهورش [[دعا]] کنند، [[حج]] و [[اعمال]] خیر دیگر را به [[نیابت]] از آن [[حضرت]] انجام دهند. نیز [[وظیفه]] [[شیعیان]] است که زیارت‌نامه‌هایی را که برای آن [[حضرت]] وارد شده بخوانند، همیشه –به ویژه روز جمعه– به یاد او باشند و [[دعای ندبه]] را بخوانند. از دعای [[سلامتی]] آن [[حضرت]]: {{متن حدیث|"اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ"}} و دعای {{متن حدیث|"اِلهی عَظُمَ الْبلاء"}} و سایر دعاهای مناسب [[غفلت]] نورزند و [[منتظر ظهور]] باشند»<ref>[[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص۳۱.</ref>.
}}
}}
خط ۳۶۹: خط ۳۹۷:
:::::#'''[[تهذیب نفس]] و کسب [[فضایل]] [[اخلاقی]]:''' [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] بر عهده دارد، [[تهذیب نفس]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. چنانچه [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی می‌فرماید: "هرکس [[دوست]] دارد از [[یاران امام مهدی]] {{ع}} باشد پس [[منتظر]] ([[ظهور]] آن [[حضرت]]) باشد و به [[پرهیزگاری]] و [[اخلاق نیکو]] عمل کند"<ref>{{متن حدیث|" قَالَ مَنْ‏ سُرَّ أَنْ‏ يَكُونَ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِ‏ الْقَائِمِ‏ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ‏ بِالْوَرَعِ‏ وَ مَحَاسِنِ‏ الْأَخْلَاقِ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>؛ توصیه به [[پرهیزکاری]] در عصر [[غیبت]]، نه تنها در [[کلام]] [[معصومان]] قبل از [[امام زمان]]{{ع}} آمده، بلکه در [[توقیعات]] هم ذکر شده است. در یکی از این [[توقیعات]]، [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: "پس [[تقوای الهی]] پیشه کنید و به امر ما [[تسلیم]] شوید و امر را به ما واگذارید که بازگشت به سوی ما است ..."<ref>مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۱، ص ۳۰۸.</ref>. مسئله [[تهذیب نفس]] و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[اعمال]] ناشایست، به عنوان یکی از [[وظایف منتظران]] در عصر [[غیبت]] از چنان اهمیتی برخوردار است که در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[امام زمان]]{{ع}} به [[شیخ مفید]] صادر گردید، [[اعمال]] ناشایست و گناهانی که از [[شیعیان]] سر می‌زند، یکی از اسباب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از [[توفیق]] [[دیدار]]، شمرده شده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷.</ref>.
:::::#'''[[تهذیب نفس]] و کسب [[فضایل]] [[اخلاقی]]:''' [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] بر عهده دارد، [[تهذیب نفس]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. چنانچه [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی می‌فرماید: "هرکس [[دوست]] دارد از [[یاران امام مهدی]] {{ع}} باشد پس [[منتظر]] ([[ظهور]] آن [[حضرت]]) باشد و به [[پرهیزگاری]] و [[اخلاق نیکو]] عمل کند"<ref>{{متن حدیث|" قَالَ مَنْ‏ سُرَّ أَنْ‏ يَكُونَ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِ‏ الْقَائِمِ‏ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ‏ بِالْوَرَعِ‏ وَ مَحَاسِنِ‏ الْأَخْلَاقِ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>؛ توصیه به [[پرهیزکاری]] در عصر [[غیبت]]، نه تنها در [[کلام]] [[معصومان]] قبل از [[امام زمان]]{{ع}} آمده، بلکه در [[توقیعات]] هم ذکر شده است. در یکی از این [[توقیعات]]، [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: "پس [[تقوای الهی]] پیشه کنید و به امر ما [[تسلیم]] شوید و امر را به ما واگذارید که بازگشت به سوی ما است ..."<ref>مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۱، ص ۳۰۸.</ref>. مسئله [[تهذیب نفس]] و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[اعمال]] ناشایست، به عنوان یکی از [[وظایف منتظران]] در عصر [[غیبت]] از چنان اهمیتی برخوردار است که در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[امام زمان]]{{ع}} به [[شیخ مفید]] صادر گردید، [[اعمال]] ناشایست و گناهانی که از [[شیعیان]] سر می‌زند، یکی از اسباب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از [[توفیق]] [[دیدار]]، شمرده شده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷.</ref>.
:::::#'''[[انتظار]] [[فرج]]:''' همان‌گونه که از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شد، هرکس که [[دوست]] دارد از [[یاران]] [[امام]] باشد، باید [[منتظر]] باشد. بنابراین، یکی از [[وظایف]] [[مردم]] در دوره [[غیبت]]، [[انتظار]] [[فرج]] [[امام مهدی]] {{ع}} است. [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید: "[[برترین]] [[اعمال امت]] من، [[انتظار]] [[فرج]] ([[حضرت مهدی]]) از نزد [[خداوند]] عز و جل است"<ref>{{متن حدیث|" أَفْضَلُ‏ أَعْمَالِ‏ أُمَّتِي‏ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۸.</ref>.
:::::#'''[[انتظار]] [[فرج]]:''' همان‌گونه که از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شد، هرکس که [[دوست]] دارد از [[یاران]] [[امام]] باشد، باید [[منتظر]] باشد. بنابراین، یکی از [[وظایف]] [[مردم]] در دوره [[غیبت]]، [[انتظار]] [[فرج]] [[امام مهدی]] {{ع}} است. [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید: "[[برترین]] [[اعمال امت]] من، [[انتظار]] [[فرج]] ([[حضرت مهدی]]) از نزد [[خداوند]] عز و جل است"<ref>{{متن حدیث|" أَفْضَلُ‏ أَعْمَالِ‏ أُمَّتِي‏ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۸.</ref>.
::::::آن‌چه از [[احادیث]] مذکور استفاده می‌شود، این است که ما، در عین عمل به [[تکالیف دینی]] خود، همیشه باید [[منتظر ظهور]] [[امام زمان]]{{ع}} باشیم و از [[رحمت]] واسعه [[الهی]] [[ناامید]] و مأیوس نگردیم. همین [[انتظار]]، خود، وظیفه‌ای است مستقل که دوره [[غیبت]] را به دوره تلاش برای رسیدن به دوره [[حکومت]] سراسر [[عدل]] [[امام مهدی]] {{ع}} تبدیل می‌کند و [[ضعف]] و [[سستی]] و [[ناامیدی]] را از [[جامعه اسلامی]] دور می‌سازد»<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۹۷-۱۰۰.</ref>.
 
آن‌چه از [[احادیث]] مذکور استفاده می‌شود، این است که ما، در عین عمل به [[تکالیف دینی]] خود، همیشه باید [[منتظر ظهور]] [[امام زمان]]{{ع}} باشیم و از [[رحمت]] واسعه [[الهی]] [[ناامید]] و مأیوس نگردیم. همین [[انتظار]]، خود، وظیفه‌ای است مستقل که دوره [[غیبت]] را به دوره تلاش برای رسیدن به دوره [[حکومت]] سراسر [[عدل]] [[امام مهدی]] {{ع}} تبدیل می‌کند و [[ضعف]] و [[سستی]] و [[ناامیدی]] را از [[جامعه اسلامی]] دور می‌سازد»<ref>[[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]، ص ۹۷-۱۰۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۰۶: خط ۴۳۵:
::::::«این بخش از آن جا که دارای جنبه کاربردی و تکلیفی می‌‌باشد، [[جایگاه]] مهم و ویژه‌‌ای را در مباحث [[مهدویت]] دارد و به همین [[علت]] بسیاری از علمای [[شیعه]] به این موضوع پرداخته‌‌اند و حتی مباحث مستقلی را در این زمینه تدوین کرده‌اند<ref>از جمله می‌‌توان به بخش هشتم از کتاب نجم الثاقب، تالیف مرحوم محدث نوری اشاره نمود.</ref>. در لابلای نوشته‌‌ها و مصاحبه‌‌هایی که از [[مرحوم علامه]] به دست ما رسیده است، نکات و سفارش‌‌های مختصری در این زمینه به دست آمده که به ذکر آنها می‌‌پردازیم.
::::::«این بخش از آن جا که دارای جنبه کاربردی و تکلیفی می‌‌باشد، [[جایگاه]] مهم و ویژه‌‌ای را در مباحث [[مهدویت]] دارد و به همین [[علت]] بسیاری از علمای [[شیعه]] به این موضوع پرداخته‌‌اند و حتی مباحث مستقلی را در این زمینه تدوین کرده‌اند<ref>از جمله می‌‌توان به بخش هشتم از کتاب نجم الثاقب، تالیف مرحوم محدث نوری اشاره نمود.</ref>. در لابلای نوشته‌‌ها و مصاحبه‌‌هایی که از [[مرحوم علامه]] به دست ما رسیده است، نکات و سفارش‌‌های مختصری در این زمینه به دست آمده که به ذکر آنها می‌‌پردازیم.
:::::*'''[[لزوم معرفت به امام]] {{ع}}''': از جمله اموری که بر هر مسلمانی [[واجب]] است، [[شناخت امام]] و [[حجت]] زمان خود می‌‌باشد؛ چرا که بر اساس [[روایت]] معروفی که از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرموده است: {{متن حدیث|"مَنْ ماتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة"}}. هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خویش را نشناسد، بسان مردن زمان [[جاهلیت]] [[جان]] سپرده است<ref>این حدیث در منابع شیعی مانند: بحارالانوار، جلد ۲۵، صفحه ۱۵۷؛ تفسیر القمی، جلد ۲، صفحه ۲۶۰؛ کمال الدین، جلد ۲، صفحه ۴۰۹؛ المناقب، جلد ۱، صفحه ۲۴۶ آمده است. این حدیث در منابع عامه با تعابیر مختلفی نقش شده که از جمله می‌توان به این موارد اشاره نمود: صحیح بخاری، جلد ۲، صفحه ۱۳؛ صحیح مسلم، جلد ۶، صفحه ۲۱؛ شرح المقاصد، جلسه، صفحه ۳۷۵.</ref>.
:::::*'''[[لزوم معرفت به امام]] {{ع}}''': از جمله اموری که بر هر مسلمانی [[واجب]] است، [[شناخت امام]] و [[حجت]] زمان خود می‌‌باشد؛ چرا که بر اساس [[روایت]] معروفی که از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرموده است: {{متن حدیث|"مَنْ ماتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة"}}. هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خویش را نشناسد، بسان مردن زمان [[جاهلیت]] [[جان]] سپرده است<ref>این حدیث در منابع شیعی مانند: بحارالانوار، جلد ۲۵، صفحه ۱۵۷؛ تفسیر القمی، جلد ۲، صفحه ۲۶۰؛ کمال الدین، جلد ۲، صفحه ۴۰۹؛ المناقب، جلد ۱، صفحه ۲۴۶ آمده است. این حدیث در منابع عامه با تعابیر مختلفی نقش شده که از جمله می‌توان به این موارد اشاره نمود: صحیح بخاری، جلد ۲، صفحه ۱۳؛ صحیح مسلم، جلد ۶، صفحه ۲۱؛ شرح المقاصد، جلسه، صفحه ۳۷۵.</ref>.
::::::[[علامه]] در توضیح این [[حدیث]] می‌‌گوید: این [[حدیث]] یعنی [[اطاعت از امام]] {{ع}} را [[واجب]] بداند، چنانکه در [[روایت]] دیگر به این معنی [[تفسیر]] شده است. و گرنه اسم و شخص [[امام]] {{ع}} را که [[کافر]] و مومن می‌‌دانند. و شناختن [[امام زمان]] {{ع}} به عنوان [[مفترض الطاعه]] تحقق نمی‌‌یابد مگر اینکه [[امام]] سابق و [[نصب]] او را به [[نص]] از [[امام]] سابق بشناسد، و اگر به یکی از [[ائمه]] {{ع}} [[معرفت]] نداشته باشد [[معرفت]] او کامل نخواهد بود<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۷۰، سؤال ۴۰.</ref>.
 
:::::: توضیحی که ایشان در [[تبیین]] این [[حدیث]] داده‌اند، نشان می‌‌دهد که [[معرفت امام]] زمانی محقق می‌‌شود که [[نصب امام]] از طرف [[امام]] قبلی دانسته شود تا جایی که به نفع [[امام علی]] {{ع}} به وسیله [[پیامبر]] {{ع}} و به [[امر الهی]] بر‌‌گردد، و این یعنی [[امام]] را [[منصوب]] و [[خلیفه]] از طرف [[خداوند]] دانستن. زمانی که [[انسان]] به این [[معرفت]] رسید، [[اطاعت از امام]] را [[اطاعت از خدا]] و [[رسول خدا]] می‌‌داند، و این همان است که [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند  فرمانبرداری کنید» (نساء/۵۹).</ref> به وضوح به آن امر می‌‌کند.
[[علامه]] در توضیح این [[حدیث]] می‌‌گوید: این [[حدیث]] یعنی [[اطاعت از امام]] {{ع}} را [[واجب]] بداند، چنانکه در [[روایت]] دیگر به این معنی [[تفسیر]] شده است. و گرنه اسم و شخص [[امام]] {{ع}} را که [[کافر]] و مومن می‌‌دانند. و شناختن [[امام زمان]] {{ع}} به عنوان [[مفترض الطاعه]] تحقق نمی‌‌یابد مگر اینکه [[امام]] سابق و [[نصب]] او را به [[نص]] از [[امام]] سابق بشناسد، و اگر به یکی از [[ائمه]] {{ع}} [[معرفت]] نداشته باشد [[معرفت]] او کامل نخواهد بود<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۷۰، سؤال ۴۰.</ref>.
::::::اهمیت [[معرفت]] به [[امام زمان]] {{ع}} زمانی روشن‌‌تر می‌‌شود که این [[معرفت]] با [[معرفت به خداوند]] گره بخورد، زیرا به [[اعتقاد]] [[علامه]] بدون [[شناخت]] نسبت به [[امام]] نمی‌‌توان [[خداوند]] را [[شناخت]]. ایشان در این زمینه می‌‌گویند: شناسایی [[خداوند]] بدون شناسایی [[امام]] صورت نمی‌‌گیرد، زیرا [[امام]] به منزله مصب، محل ریزش، آبشار و [[جایگاه]] [[افاضه]] [[فیض]] از بالا است، پس نخست [[امام]] که از همه کامل‌‌تر است [[فیض]] می‌‌گیرد و بعد بقیه موجودات از [[امام]] [[فیض]] می‌‌گیرند<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۷۰، سؤال ۱۳۸.</ref>.
 
توضیحی که ایشان در [[تبیین]] این [[حدیث]] داده‌اند، نشان می‌‌دهد که [[معرفت امام]] زمانی محقق می‌‌شود که [[نصب امام]] از طرف [[امام]] قبلی دانسته شود تا جایی که به نفع [[امام علی]] {{ع}} به وسیله [[پیامبر]] {{ع}} و به [[امر الهی]] بر‌‌گردد، و این یعنی [[امام]] را [[منصوب]] و [[خلیفه]] از طرف [[خداوند]] دانستن. زمانی که [[انسان]] به این [[معرفت]] رسید، [[اطاعت از امام]] را [[اطاعت از خدا]] و [[رسول خدا]] می‌‌داند، و این همان است که [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند  فرمانبرداری کنید» (نساء/۵۹).</ref> به وضوح به آن امر می‌‌کند.
 
اهمیت [[معرفت]] به [[امام زمان]] {{ع}} زمانی روشن‌‌تر می‌‌شود که این [[معرفت]] با [[معرفت به خداوند]] گره بخورد، زیرا به [[اعتقاد]] [[علامه]] بدون [[شناخت]] نسبت به [[امام]] نمی‌‌توان [[خداوند]] را [[شناخت]]. ایشان در این زمینه می‌‌گویند: شناسایی [[خداوند]] بدون شناسایی [[امام]] صورت نمی‌‌گیرد، زیرا [[امام]] به منزله مصب، محل ریزش، آبشار و [[جایگاه]] [[افاضه]] [[فیض]] از بالا است، پس نخست [[امام]] که از همه کامل‌‌تر است [[فیض]] می‌‌گیرد و بعد بقیه موجودات از [[امام]] [[فیض]] می‌‌گیرند<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۷۰، سؤال ۱۳۸.</ref>.
:::::*'''[[ایمان]] به [[ظهور]] [[امام]] {{ع}} و [[انتظار فرج]]''': از جمله [[وظایف]] [[عصر غیبت]]، [[ایمان]] به [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} و حتمی بودن آن در [[آخرالزمان]] و در [[انتظار]] آن بودن است. [[علامه]] در [[کلامی]] شیوا به [[لزوم]] [[ایمان]] به [[ظهور]] و آمدن دوران [[روشنایی]] و تأثیر آن بر [[تفکر]] [[فلسفی]]، [[اخلاقی]] و [[زندگی معنوی]] [[انسان]] ها، پرداخته و بیان می‌کند که هر فرد مسلمانی باید این [[حقیقت]] را [[نصب]] العین خود قرار داده و مانند روز روشن در آن [[تردید]] نکند که [[جامعه اسلامی]] که او در آن [[زندگی]] می‌کند، چنانکه در [[باطن]] جز [[نورانیت]] و [[طهارت]] صفتی ندارد، روزی خواهد رسید که در ظاهر نیز چنین شده و تبدیل به یک [[جامعه]] بهشتی گردد، و هر [[عیب]] و نقیصه‌ای که فعلا دارد، و هر [[پلیدی]] و تیرگی که در گوشه و کنارش یافت می‌‌شود، تدریجا و دفعتاً، از بین رفته روزی تبدیل به [[نورانیت]] و [[طهارت]] [[خالص]] و [[سعادت]] و [[روحانیت]] محض خواهد شد.
:::::*'''[[ایمان]] به [[ظهور]] [[امام]] {{ع}} و [[انتظار فرج]]''': از جمله [[وظایف]] [[عصر غیبت]]، [[ایمان]] به [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} و حتمی بودن آن در [[آخرالزمان]] و در [[انتظار]] آن بودن است. [[علامه]] در [[کلامی]] شیوا به [[لزوم]] [[ایمان]] به [[ظهور]] و آمدن دوران [[روشنایی]] و تأثیر آن بر [[تفکر]] [[فلسفی]]، [[اخلاقی]] و [[زندگی معنوی]] [[انسان]] ها، پرداخته و بیان می‌کند که هر فرد مسلمانی باید این [[حقیقت]] را [[نصب]] العین خود قرار داده و مانند روز روشن در آن [[تردید]] نکند که [[جامعه اسلامی]] که او در آن [[زندگی]] می‌کند، چنانکه در [[باطن]] جز [[نورانیت]] و [[طهارت]] صفتی ندارد، روزی خواهد رسید که در ظاهر نیز چنین شده و تبدیل به یک [[جامعه]] بهشتی گردد، و هر [[عیب]] و نقیصه‌ای که فعلا دارد، و هر [[پلیدی]] و تیرگی که در گوشه و کنارش یافت می‌‌شود، تدریجا و دفعتاً، از بین رفته روزی تبدیل به [[نورانیت]] و [[طهارت]] [[خالص]] و [[سعادت]] و [[روحانیت]] محض خواهد شد.
::::::با وجود [[ایمان]] به یک چنین حقیقتی، دیگر تصور مغلوبیت و خسارت سعی،. برای یک فرد [[مسلمان]] محال است. زیرا وی می‌داند که اگر چنین روزی را [[درک]] نماید، [[غرق]] [[سعادت]] گردیده، کام [[دنیوی]] و [[اخروی]] خود را خواهد گرفت، و اگر [[درک]] نکند [[جامعه]] اش، که باز از نقطه نظر واقع‌بینی و [[فکر]] [[اجتماعی]] همان خودش می‌‌باشد، با [[درک]] آن روز سر بلند است، و او به شخصه جزو رهپویان این راه و فدائیان این مقصد بوده و [[پاداش]] عمل وی پیش خدای [[دانا]] و [[بینا]] هدر نخواهد رفت.
 
::::::این [[ایمان]]، یک [[نیروی معنوی]] به [[انسان]] می‌بخشد، که با وجود آن پیوسته خود را خوشبخت و کام‌‌روا می‌بیند، و هرگز با تراکم ناملایمات و فشار روزگار و [[شکنجه]] گرفتاری‌های مرگبار، [[امید]] [[نجات]] و [[رستگاری]] را از دست نداده و [[روحیه]] [[اسلامی]] خود را نخواهد باخت<ref>شیعه (خسروشاهی)، صفحه ۹۲.</ref>. از همین بیان اهمیت و [[جایگاه]] [[انتظار]] نیز روشن می‌‌شود؛ ایشان درباره [[اهمیت انتظار]]، خبری از در المنثور [[سیوطی]] [[نقل]] می‌‌کند که [[پیامبر اسلام]] {{صل}} فرموده است: {{متن حدیث|"سَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنَّهُ یُحِبُّ أَنْ یُسْأَلَ وَ أَفْضَلُ الْعِبَادَهًِْ انْتِظَارُ الْفَرَجِِ"}}، [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: از [[فضل]] [[خداوند]] درخواست کنید که [[خدا]] [[دوست]] دارد از او درخواست شود و [[انتظار فرج]]، از [[برترین]] [[عبادات]] است<ref>الدر المنثور، جلد۲، صفحه ۱۴۹؛ المیزان، جلد ۴، صفحه ۳۴۸.</ref>.
با وجود [[ایمان]] به یک چنین حقیقتی، دیگر تصور مغلوبیت و خسارت سعی،. برای یک فرد [[مسلمان]] محال است. زیرا وی می‌داند که اگر چنین روزی را [[درک]] نماید، [[غرق]] [[سعادت]] گردیده، کام [[دنیوی]] و [[اخروی]] خود را خواهد گرفت، و اگر [[درک]] نکند [[جامعه]] اش، که باز از نقطه نظر واقع‌بینی و [[فکر]] [[اجتماعی]] همان خودش می‌‌باشد، با [[درک]] آن روز سر بلند است، و او به شخصه جزو رهپویان این راه و فدائیان این مقصد بوده و [[پاداش]] عمل وی پیش خدای [[دانا]] و [[بینا]] هدر نخواهد رفت.
::::::در جای دیگر و در ذیل [[آیه]] ۹۳ سوره هود،<ref>{{متن قرآن|محل قرار دادن آیه}}؛‌ای قوم من! کار خود را انجام دهید، من هم به وظیفه خود عمل می‌‌کنم. به زودی می‌‌فهمید چه کسی دچار عذاب خوارکننده می‌‌شود و چه کسی دروغگو است. و انتظار بکشید که من هم با شما در انتظارم.</ref>. چنین بیان می‌‌کند: [[امام رضا]] {{ع}} در روایتی، [[انتظار فرج]] را از مقوله خود [[فرج]] خواند؛ لذا خود [[انتظار]]، نوعی [[فرج]] و [[گشایش]] است و موضوعیت دارد و گویی فرد [[منتظر]]، به [[هدف]] مورد [[انتظار]] رسیده است<ref>عن محمد بن فضیل عن الرضا {{ع}} قال سالته عن انتظار الفرج فقال: «(او لیس تعلم ان انتظار الفرج من الفرج؟ ثم قال: ان الله تبارک و تعالی یقول: و ارتقبول انی معکم رقیب». المیزان، جلد ۱۰، صفحه ۳۷۶.</ref>.
 
::::::این نگاه عمیق به [[انتظار]] [[ظهور]] [[امام]] [[غائب]] {{ع}} نشان می‌‌دهد که [[انتظار]]، راهکار و دستوری است که [[خداوند]] برای حفظ [[روحیه امید]] و حرکت به سوی آرمان‌‌های [[الهی]]، پیشروی [[اولیای الهی]] و [[پیروان]] آنها قرار داده است.
این [[ایمان]]، یک [[نیروی معنوی]] به [[انسان]] می‌بخشد، که با وجود آن پیوسته خود را خوشبخت و کام‌‌روا می‌بیند، و هرگز با تراکم ناملایمات و فشار روزگار و [[شکنجه]] گرفتاری‌های مرگبار، [[امید]] [[نجات]] و [[رستگاری]] را از دست نداده و [[روحیه]] [[اسلامی]] خود را نخواهد باخت<ref>شیعه (خسروشاهی)، صفحه ۹۲.</ref>. از همین بیان اهمیت و [[جایگاه]] [[انتظار]] نیز روشن می‌‌شود؛ ایشان درباره [[اهمیت انتظار]]، خبری از در المنثور [[سیوطی]] [[نقل]] می‌‌کند که [[پیامبر اسلام]] {{صل}} فرموده است: {{متن حدیث|"سَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنَّهُ یُحِبُّ أَنْ یُسْأَلَ وَ أَفْضَلُ الْعِبَادَهًِْ انْتِظَارُ الْفَرَجِِ"}}، [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: از [[فضل]] [[خداوند]] درخواست کنید که [[خدا]] [[دوست]] دارد از او درخواست شود و [[انتظار فرج]]، از [[برترین]] [[عبادات]] است<ref>الدر المنثور، جلد۲، صفحه ۱۴۹؛ المیزان، جلد ۴، صفحه ۳۴۸.</ref>.
 
در جای دیگر و در ذیل [[آیه]] ۹۳ سوره هود،<ref>{{متن قرآن|محل قرار دادن آیه}}؛‌ای قوم من! کار خود را انجام دهید، من هم به وظیفه خود عمل می‌‌کنم. به زودی می‌‌فهمید چه کسی دچار عذاب خوارکننده می‌‌شود و چه کسی دروغگو است. و انتظار بکشید که من هم با شما در انتظارم.</ref>. چنین بیان می‌‌کند: [[امام رضا]] {{ع}} در روایتی، [[انتظار فرج]] را از مقوله خود [[فرج]] خواند؛ لذا خود [[انتظار]]، نوعی [[فرج]] و [[گشایش]] است و موضوعیت دارد و گویی فرد [[منتظر]]، به [[هدف]] مورد [[انتظار]] رسیده است<ref>عن محمد بن فضیل عن الرضا {{ع}} قال سالته عن انتظار الفرج فقال: «(او لیس تعلم ان انتظار الفرج من الفرج؟ ثم قال: ان الله تبارک و تعالی یقول: و ارتقبول انی معکم رقیب». المیزان، جلد ۱۰، صفحه ۳۷۶.</ref>.
 
این نگاه عمیق به [[انتظار]] [[ظهور]] [[امام]] [[غائب]] {{ع}} نشان می‌‌دهد که [[انتظار]]، راهکار و دستوری است که [[خداوند]] برای حفظ [[روحیه امید]] و حرکت به سوی آرمان‌‌های [[الهی]]، پیشروی [[اولیای الهی]] و [[پیروان]] آنها قرار داده است.
:::::*'''فراهم کردن بستر [[ظهور]]''': یکی دیگر از مهم‌ترین [[وظایف]] [[مسلمانان]] و بخصوص [[شیعیان]] این است که [[شرایط ظهور]] [[امام]] [[غائب]] {{ع}} را فراهم کنند و بستر مناسب برای حضور ایشان را آماده نمایند. واضح است که این [[بسترسازی]] جز در پرتوی [[تقوا]] و عمل به آموزه‌‌های [[دینی]] ممکن نیست؛ ولی هستند عده‌‌ای که با نگاه سطحی و ناقص خود به [[خطا]] رفته‌‌اند و [[خیال]] کردند که برای [[ظهور امام زمان]] {{ع}} باید هرچه بیشتر نسبت به گسترش [[گناه]] و [[ظلم]] تلاش کرد، تا [[دنیا]] پر از [[ظلم]] و [[جور]] شود و [[امام]] {{ع}} [[ظهور]] نماید!<ref>چنانچه بعضی از چپ گرا‌‌های افراطی چنین اعتقادی دارند؛ همچنین این اعتقاد منسوب به اعضای انجمن حجتیه می‌‌باشد. مراجعه شود به: چشم به راه مهدی {{ع}}، نوشته جمعی از نویسندگان؛ قیام و انقلاب مهدی {{ع}}، شهید مطهری.</ref> این برداشت نادرست ناشی از [[فهم]] غلط و کوته‌‌بینانه از احادیثی است که [[ظهور]] را بعد از گسترش [[جرم]] و بی عدالتی در [[زمین]] می‌‌دانند. مانند [[حدیث]] {{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>(بعد از این که زمین از ظلم بر می‌‌گردد، آن را با قسط و داد پر می‌‌کند). الکافی، جلد ۱، صفحه ۳۸۸؛ بحارالانوار، جلد ۳۶، صفحه۲۲۶؛ الاحتجاج، جلد ۱، صفحه ۶۹؛ ارشاد القلوب، جلد ۲، صفحه ۱۲۸ و غیره. مرحوم علامه نیز این حدیث را متواتر می‌‌داند. المیزان، جلد ۱۴، صفحه ۳۳۷ و جلد ۱۵، صفحه ۱۵۴.</ref>. و {{متن حدیث|لا یظهر الا و یظهر الفساد}}<ref>(ظهور نمی‌‌کند مگر اینکه فساد آشکار گردد.) این روایت در منابع روایی یافت نشد و در متن سؤالی که از علامه پرسیده شده، آمده است.</ref>.  
:::::*'''فراهم کردن بستر [[ظهور]]''': یکی دیگر از مهم‌ترین [[وظایف]] [[مسلمانان]] و بخصوص [[شیعیان]] این است که [[شرایط ظهور]] [[امام]] [[غائب]] {{ع}} را فراهم کنند و بستر مناسب برای حضور ایشان را آماده نمایند. واضح است که این [[بسترسازی]] جز در پرتوی [[تقوا]] و عمل به آموزه‌‌های [[دینی]] ممکن نیست؛ ولی هستند عده‌‌ای که با نگاه سطحی و ناقص خود به [[خطا]] رفته‌‌اند و [[خیال]] کردند که برای [[ظهور امام زمان]] {{ع}} باید هرچه بیشتر نسبت به گسترش [[گناه]] و [[ظلم]] تلاش کرد، تا [[دنیا]] پر از [[ظلم]] و [[جور]] شود و [[امام]] {{ع}} [[ظهور]] نماید!<ref>چنانچه بعضی از چپ گرا‌‌های افراطی چنین اعتقادی دارند؛ همچنین این اعتقاد منسوب به اعضای انجمن حجتیه می‌‌باشد. مراجعه شود به: چشم به راه مهدی {{ع}}، نوشته جمعی از نویسندگان؛ قیام و انقلاب مهدی {{ع}}، شهید مطهری.</ref> این برداشت نادرست ناشی از [[فهم]] غلط و کوته‌‌بینانه از احادیثی است که [[ظهور]] را بعد از گسترش [[جرم]] و بی عدالتی در [[زمین]] می‌‌دانند. مانند [[حدیث]] {{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>(بعد از این که زمین از ظلم بر می‌‌گردد، آن را با قسط و داد پر می‌‌کند). الکافی، جلد ۱، صفحه ۳۸۸؛ بحارالانوار، جلد ۳۶، صفحه۲۲۶؛ الاحتجاج، جلد ۱، صفحه ۶۹؛ ارشاد القلوب، جلد ۲، صفحه ۱۲۸ و غیره. مرحوم علامه نیز این حدیث را متواتر می‌‌داند. المیزان، جلد ۱۴، صفحه ۳۳۷ و جلد ۱۵، صفحه ۱۵۴.</ref>. و {{متن حدیث|لا یظهر الا و یظهر الفساد}}<ref>(ظهور نمی‌‌کند مگر اینکه فساد آشکار گردد.) این روایت در منابع روایی یافت نشد و در متن سؤالی که از علامه پرسیده شده، آمده است.</ref>.  
::::::[[علامه]] در مقابل این دیدگاه [[باطل]] می‌‌ایستد و می‌‌گوید: «لازمه این سخن، [[حلال]] شمردن [[حرام]] و جواز ترک [[واجبات]] است و مسلما [[حضرت]] نمی‌خواهد که [[فساد]] کنیم تا بیاید و ما را گردن بزنند»<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۱۱۶، سؤال ۲۷۴.</ref>.
::::::[[علامه]] در مقابل این دیدگاه [[باطل]] می‌‌ایستد و می‌‌گوید: «لازمه این سخن، [[حلال]] شمردن [[حرام]] و جواز ترک [[واجبات]] است و مسلما [[حضرت]] نمی‌خواهد که [[فساد]] کنیم تا بیاید و ما را گردن بزنند»<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۱۱۶، سؤال ۲۷۴.</ref>.
::::::از همین رو یکی از [[وظایف]] مهم و اساسی در [[دوران غیبت]]، رعایت [[تقوا]] و توجه به [[احکام]] و [[وظایف]] شرعی است که [[خداوند]] برای ما معین نموده است. به همین جهت است که وقتی از [[علامه]] درباره راه رسیدن به [[امام زمان]] {{ع}} سؤال می‌شود، بر روی [[تقوا]] و انجام [[وظایف]] شرعی تأکید می‌‌کند و ضمن [[اعتقاد]] به امکان [[تشرف]] به محضر [[امام زمان]] {{ع}} برای رسیدن و وصال به آن [[امام]] [[عزیز]] می‌‌گویند: «در این مورد رعایت سه مطلب ضروری است:
 
از همین رو یکی از [[وظایف]] مهم و اساسی در [[دوران غیبت]]، رعایت [[تقوا]] و توجه به [[احکام]] و [[وظایف]] شرعی است که [[خداوند]] برای ما معین نموده است. به همین جهت است که وقتی از [[علامه]] درباره راه رسیدن به [[امام زمان]] {{ع}} سؤال می‌شود، بر روی [[تقوا]] و انجام [[وظایف]] شرعی تأکید می‌‌کند و ضمن [[اعتقاد]] به امکان [[تشرف]] به محضر [[امام زمان]] {{ع}} برای رسیدن و وصال به آن [[امام]] [[عزیز]] می‌‌گویند: «در این مورد رعایت سه مطلب ضروری است:
:::::#برای [[دیدار]] [[امام زمان]] {{ع}} باید بسیار با [[تقوا]] و [[پرهیزگار]] بود.
:::::#برای [[دیدار]] [[امام زمان]] {{ع}} باید بسیار با [[تقوا]] و [[پرهیزگار]] بود.
:::::#باید [[محبت]]، [[عشق]] و [[معرفت]] فرد زیاد باشد. البته هرگز کسی نخواهد توانست به حدی [[معرفت]] کسب کند که در خور [[امام زمان]] {{ع}} باشد، اما می‌توان در [[حد ]] [[توان]] نسبت به این مسئله تلاش کرد.
:::::#باید [[محبت]]، [[عشق]] و [[معرفت]] فرد زیاد باشد. البته هرگز کسی نخواهد توانست به حدی [[معرفت]] کسب کند که در خور [[امام زمان]] {{ع}} باشد، اما می‌توان در [[حد ]] [[توان]] نسبت به این مسئله تلاش کرد.
:::::#مداومت کردن بر یکی از زیارت‌‌های مشهور.»<ref>آیت الله سعادت پرور پس از نقل کلام فوق می‌‌گویند: خود ایشان در این مورد زیارتی را که با (سلام علی آل یاسین) آغاز می‌شود، توصیه می‌‌فرمودند. توصیه‌های اخلاقی آیت الله سعادت پرور، نرم افزار گنج سعادت.</ref>
:::::#مداومت کردن بر یکی از زیارت‌‌های مشهور.»<ref>آیت الله سعادت پرور پس از نقل کلام فوق می‌‌گویند: خود ایشان در این مورد زیارتی را که با (سلام علی آل یاسین) آغاز می‌شود، توصیه می‌‌فرمودند. توصیه‌های اخلاقی آیت الله سعادت پرور، نرم افزار گنج سعادت.</ref>
::::::و در جای دیگری در پاسخ به این پرسش که راه رسیدن به [[امام زمان]] {{ع}} چیست؟ می‌‌گوید: «[[امام زمان]] {{ع}} خود فرموده است: شما خوب باشید، ما خودمان شما را پیدا می‌‌کنیم»<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۱۱۶، سؤال ۲۷۳.</ref>.
::::::و در جای دیگری در پاسخ به این پرسش که راه رسیدن به [[امام زمان]] {{ع}} چیست؟ می‌‌گوید: «[[امام زمان]] {{ع}} خود فرموده است: شما خوب باشید، ما خودمان شما را پیدا می‌‌کنیم»<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۱۱۶، سؤال ۲۷۳.</ref>.
::::::روشن است که [[پرهیزکار]] و خوب بودن به هیچ وجه با نشر [[فساد]] و [[ظلم]] در [[جامعه]] ولو به بهانه فراهم نمودن [[شرایط ظهور]] سازگار نیست.
 
::::::نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این است که رعایت [[تقوا]] و عمل به [[وظیفه]] فقط جنبه فردی و شخصی ندارد و شامل [[وظایف]] عمومی و [[اجتماعی]] از جمله تلاش در راه نشر و گسترش [[معارف]] [[دین]]، نیز می‌شود. البته هستند افرادی که خود را از این [[وظایف]] مبرا دانسته و معتقدند که [[خدا]] و [[امام زمان]] {{ع}} خود [[حافظ]] [[دین]] می‌باشند و ما در این زمینه [[وظیفه]] نداریم!<ref>به اعتقاد بعضی، این نوع تفکر از معتقدات اعضای انجمن حجتیه می‌‌باشد. ر.ک: چشم به راه مهدی {{ع}}، نوشته جمعی از نویسندگان.</ref>
روشن است که [[پرهیزکار]] و خوب بودن به هیچ وجه با نشر [[فساد]] و [[ظلم]] در [[جامعه]] ولو به بهانه فراهم نمودن [[شرایط ظهور]] سازگار نیست.
 
نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این است که رعایت [[تقوا]] و عمل به [[وظیفه]] فقط جنبه فردی و شخصی ندارد و شامل [[وظایف]] عمومی و [[اجتماعی]] از جمله تلاش در راه نشر و گسترش [[معارف]] [[دین]]، نیز می‌شود. البته هستند افرادی که خود را از این [[وظایف]] مبرا دانسته و معتقدند که [[خدا]] و [[امام زمان]] {{ع}} خود [[حافظ]] [[دین]] می‌باشند و ما در این زمینه [[وظیفه]] نداریم!<ref>به اعتقاد بعضی، این نوع تفکر از معتقدات اعضای انجمن حجتیه می‌‌باشد. ر.ک: چشم به راه مهدی {{ع}}، نوشته جمعی از نویسندگان.</ref>
::::::اما [[علامه]] این نگاه را نیز اشتباه می‌‌داند و می‌‌گوید: "آیا نباید در یک چنین جهانی ـ که [[قدرت]] و [[استقلال]] مادی و [[معنوی]] به دست حریفان سرسخت ما افتاده است ـ به [[یاری]] حقایق این [[دین]] [[پاک]] شتافته و در احیای کلمه‌‌اش بکوشیم؟ یا باید این [[امانت]] گرانبهای آسمانی را به دست افکار مخالف و زبان و قلم بیگانگان سپرده، و خود به عذر اینکه [[دین]] [[صاحب]] دارد! و [[خداوند]] عز‌‌ اسمه [[حافظ]] و نگهدار و [[امام زمان]] {{ع}} [[صاحب]] و طرفدار آن است، آن را به [[خدا]] و [[امام زمان]] {{ع}} سپرده و به ساحت [[قدس]] [[امام]] عرض کنیم: {{متن قرآن|...فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ}}<ref>«گفتند: ای موسی، تا آنان در آنند ما هرگز، هیچ‌گاه بدان وارد نمی‌شویم؛ تو برو و پروردگارت، (با آنان) نبرد کنید که ما همین‌جا خواهیم نشست» (مائده/۲۴).</ref> [[حفاظت]] [[خدا]] و [[حمایت]] [[امام]] نسبت به [[دین]] چه دخلی به [[وظیفه]] عبودی ما دارد؟"<ref>شیعه (خسروشاهی)، صفحه ۱۸۷؛ فرازهایی از اسلام، صفحه ۲۶۵.</ref>
::::::اما [[علامه]] این نگاه را نیز اشتباه می‌‌داند و می‌‌گوید: "آیا نباید در یک چنین جهانی ـ که [[قدرت]] و [[استقلال]] مادی و [[معنوی]] به دست حریفان سرسخت ما افتاده است ـ به [[یاری]] حقایق این [[دین]] [[پاک]] شتافته و در احیای کلمه‌‌اش بکوشیم؟ یا باید این [[امانت]] گرانبهای آسمانی را به دست افکار مخالف و زبان و قلم بیگانگان سپرده، و خود به عذر اینکه [[دین]] [[صاحب]] دارد! و [[خداوند]] عز‌‌ اسمه [[حافظ]] و نگهدار و [[امام زمان]] {{ع}} [[صاحب]] و طرفدار آن است، آن را به [[خدا]] و [[امام زمان]] {{ع}} سپرده و به ساحت [[قدس]] [[امام]] عرض کنیم: {{متن قرآن|...فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ}}<ref>«گفتند: ای موسی، تا آنان در آنند ما هرگز، هیچ‌گاه بدان وارد نمی‌شویم؛ تو برو و پروردگارت، (با آنان) نبرد کنید که ما همین‌جا خواهیم نشست» (مائده/۲۴).</ref> [[حفاظت]] [[خدا]] و [[حمایت]] [[امام]] نسبت به [[دین]] چه دخلی به [[وظیفه]] عبودی ما دارد؟"<ref>شیعه (خسروشاهی)، صفحه ۱۸۷؛ فرازهایی از اسلام، صفحه ۲۶۵.</ref>
::::::با این بیانات، روشن می‌‌شود که [[وظیفه]] کسانی که در [[انتظار]] آن [[امام]] می‌باشند، جز رعایت [[حدود شرعی]] و عمل به [[واجبات]] شخصی و عمومی و ترک [[محرمات]] نیست؛ امری که در کنار [[عشق]] و علاقه به [[امام]] می‌تواند [[راه کمال]] و [[کسب معرفت]] بیشتر نسبت به [[امام زمان]] {{ع}} را برای [[دوستان]] ایشان فراهم، در نتیجه بستر [[ظهور]] [[حضرت]] را آماده نماید، امری که می‌‌تواند با وجود [[مصلحت]] و [[اراده الهی]]، منجر به مشاهده آن [[حضرت]] نیز بشود؛ و کم نبودند افرادی که با رعایت [[تقوا]] و [[موازین شرعی]] و دارا بودن [[عشق]] وافر به آن [[حضرت]]، به [[خدمت]] ایشان رسیده و چشمشان به [[جمال]] [[یار]] روشن گشته است. [[مرحوم علامه]] نیز گاه بعضی از کسانی که [[خدمت]] آن [[حضرت]] رسیدند، را یاد، و [[توفیق]] آنها در مشاهده ی [[امام زمان]] {{ع}} را بیان می‌‌کرده است.
::::::با این بیانات، روشن می‌‌شود که [[وظیفه]] کسانی که در [[انتظار]] آن [[امام]] می‌باشند، جز رعایت [[حدود شرعی]] و عمل به [[واجبات]] شخصی و عمومی و ترک [[محرمات]] نیست؛ امری که در کنار [[عشق]] و علاقه به [[امام]] می‌تواند [[راه کمال]] و [[کسب معرفت]] بیشتر نسبت به [[امام زمان]] {{ع}} را برای [[دوستان]] ایشان فراهم، در نتیجه بستر [[ظهور]] [[حضرت]] را آماده نماید، امری که می‌‌تواند با وجود [[مصلحت]] و [[اراده الهی]]، منجر به مشاهده آن [[حضرت]] نیز بشود؛ و کم نبودند افرادی که با رعایت [[تقوا]] و [[موازین شرعی]] و دارا بودن [[عشق]] وافر به آن [[حضرت]]، به [[خدمت]] ایشان رسیده و چشمشان به [[جمال]] [[یار]] روشن گشته است. [[مرحوم علامه]] نیز گاه بعضی از کسانی که [[خدمت]] آن [[حضرت]] رسیدند، را یاد، و [[توفیق]] آنها در مشاهده ی [[امام زمان]] {{ع}} را بیان می‌‌کرده است.
::::::[[علامه]] تهرانی در این باره از ایشان [[نقل]] می‌‌کند که مرحوم استاد به دو نفر از [[علماء]] [[اسلام]] بسیار ارج می‌‌نهادند و [[مقام]] و [[منزلت]] آنان را به [[عظمت]] یاد می‌‌کردند: اول [[سید]] [[اجل]] [[علی]] بن طاووس؛ و به کتاب [[اقبال]] او اهمیت می‌‌دادند و او را [[سید]] اهل المراقبه می‌‌خواندند. دوم [[سید]] [[مهدی]] بحرالعلوم مقامه و از کیفیت [[زندگی]] و [[سلوک]] [[علمی]] و عملی و مراقبات او بسیار تحسین می‌‌نمودند؛ و [[تشرف]] او و [[سید بن طاووس]] را به [[خدمت]] [[حضرت]] [[امام زمان]] ارواحنا فداه کرارا و مرارا [[نقل]] می‌‌نمودند؛ و نسبت به نداشتن هوای [[نفس]]، و مجاهدات آنان در راه وصول به مقصود، و کیفیت [[زندگی]] و سعی و اهتمام در تحصیل مرضات [[خدای تعالی]]، معجب بوده و با دیده [[ابهت]] و [[تجلیل]] و [[تکریم]] می‌نگریستند<ref>مهر تابان (طبع قدیم)، صفحه ۵۳.</ref>.
 
::::::همچنین [[علامه طباطبایی]] از استاد خود مرحوم [[قاضی]] [[نقل]] می‌‌کند که ایشان می‌‌فرمود: بعضی از افراد زمان ما [[مسلمان]] [[ادراک]] محضر [[مبارک]] [[امام زمان]] {{ع}} را کرده‌‌اند، و به خدمتش شرفیاب شده‌‌اند. یکی از آنها در [[مسجد سهله]] در [[مقام]] آن [[حضرت]] که به [[مقام]] [[صاحب الزمان]] {{ع}} معروف است، مشغول [[دعا]] و ذکر بود بود که ناگهان می‌‌بیند آن [[حضرت]] را در میانه نوری بسیار [[قوی]] که به او نزدیک می‌‌شدند؛ و چنان [[ابهت]] و [[عظمت]] آن [[نور]] او را می‌‌گیرد که نزدیک بود [[قبض روح]] شود؛ و نفس‌‌های او قطع و به شمارش افتاده بود و تقریبا یکی دو [[نفس]] به آخر مانده بود [[جان]] دهد، که آن [[حضرت]] را به اسماء [[جلالیه ]] [[خدا]] قسم می‌‌دهد که دیگر به او نزدیک نگردند. بعد از دو هفته که این شخص در [[مسجد کوفه]] مشغول ذکر بود، [[حضرت]] بر او ظاهر شدند و مراد خود را میابد و به [[شرف]] [[ملاقات]] می‌‌رسد. مرحوم [[قاضی]] می‌‌فرمود: این شخص [[شیخ]] [[محمد]] [[تقی]] آملی<ref>مرحوم آقا شیخ محمد تقی آملی از علمای برجسته و طراز اول تهران بود، که چه از نقطه نظر فقاهت و چه از نقطه نظر اخلاق و معارف؛ تدریس فقه و فلسفه می‌‌نمود، و منظومه سبزواری و اسفار را تدریس می‌کرد؛ و صاحب حاشیه مصباح الهدی فی شرح العروه الوثقی و حاشیه و شرح منظومه سبزواری است. ایشان بسیار خلیق، مودب و سلیم النفس و دور از هوی بود؛ و تا آخر عمر متصدی فتوا نشد؛ آن مرحوم در ایام جوانی و تحصیل در نجف اشرف از محضر درس استاد قاضی رحمت الله علیه در امور عرفانی استفاده می‌‌نموده؛ و دارای کمالاتی بوده است. به نقل از: مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۷.</ref>. بوده است<ref>مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۶.</ref>.
[[علامه]] تهرانی در این باره از ایشان [[نقل]] می‌‌کند که مرحوم استاد به دو نفر از [[علماء]] [[اسلام]] بسیار ارج می‌‌نهادند و [[مقام]] و [[منزلت]] آنان را به [[عظمت]] یاد می‌‌کردند: اول [[سید]] [[اجل]] [[علی]] بن طاووس؛ و به کتاب [[اقبال]] او اهمیت می‌‌دادند و او را [[سید]] اهل المراقبه می‌‌خواندند. دوم [[سید]] [[مهدی]] بحرالعلوم مقامه و از کیفیت [[زندگی]] و [[سلوک]] [[علمی]] و عملی و مراقبات او بسیار تحسین می‌‌نمودند؛ و [[تشرف]] او و [[سید بن طاووس]] را به [[خدمت]] [[حضرت]] [[امام زمان]] ارواحنا فداه کرارا و مرارا [[نقل]] می‌‌نمودند؛ و نسبت به نداشتن هوای [[نفس]]، و مجاهدات آنان در راه وصول به مقصود، و کیفیت [[زندگی]] و سعی و اهتمام در تحصیل مرضات [[خدای تعالی]]، معجب بوده و با دیده [[ابهت]] و [[تجلیل]] و [[تکریم]] می‌نگریستند<ref>مهر تابان (طبع قدیم)، صفحه ۵۳.</ref>.
 
همچنین [[علامه طباطبایی]] از استاد خود مرحوم [[قاضی]] [[نقل]] می‌‌کند که ایشان می‌‌فرمود: بعضی از افراد زمان ما [[مسلمان]] [[ادراک]] محضر [[مبارک]] [[امام زمان]] {{ع}} را کرده‌‌اند، و به خدمتش شرفیاب شده‌‌اند. یکی از آنها در [[مسجد سهله]] در [[مقام]] آن [[حضرت]] که به [[مقام]] [[صاحب الزمان]] {{ع}} معروف است، مشغول [[دعا]] و ذکر بود بود که ناگهان می‌‌بیند آن [[حضرت]] را در میانه نوری بسیار [[قوی]] که به او نزدیک می‌‌شدند؛ و چنان [[ابهت]] و [[عظمت]] آن [[نور]] او را می‌‌گیرد که نزدیک بود [[قبض روح]] شود؛ و نفس‌‌های او قطع و به شمارش افتاده بود و تقریبا یکی دو [[نفس]] به آخر مانده بود [[جان]] دهد، که آن [[حضرت]] را به اسماء [[جلالیه ]] [[خدا]] قسم می‌‌دهد که دیگر به او نزدیک نگردند. بعد از دو هفته که این شخص در [[مسجد کوفه]] مشغول ذکر بود، [[حضرت]] بر او ظاهر شدند و مراد خود را میابد و به [[شرف]] [[ملاقات]] می‌‌رسد. مرحوم [[قاضی]] می‌‌فرمود: این شخص [[شیخ]] [[محمد]] [[تقی]] آملی<ref>مرحوم آقا شیخ محمد تقی آملی از علمای برجسته و طراز اول تهران بود، که چه از نقطه نظر فقاهت و چه از نقطه نظر اخلاق و معارف؛ تدریس فقه و فلسفه می‌‌نمود، و منظومه سبزواری و اسفار را تدریس می‌کرد؛ و صاحب حاشیه مصباح الهدی فی شرح العروه الوثقی و حاشیه و شرح منظومه سبزواری است. ایشان بسیار خلیق، مودب و سلیم النفس و دور از هوی بود؛ و تا آخر عمر متصدی فتوا نشد؛ آن مرحوم در ایام جوانی و تحصیل در نجف اشرف از محضر درس استاد قاضی رحمت الله علیه در امور عرفانی استفاده می‌‌نموده؛ و دارای کمالاتی بوده است. به نقل از: مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۷.</ref>. بوده است<ref>مهرتابان (طبع قدیم)، صفحه ۲۲۶.</ref>.
:::::*'''[[صدقه]] دادن و انجام [[امور عبادی]] به [[نیابت]] از [[امام زمان]] {{ع}}''': ایشان در پاسخ به سؤالی مبنی بر [[صدقه]] دادن از طرف [[امام زمان]] {{ع}} می‌گویند: «عمومات [[ادله]] اهداء، [[نیابت]] در [[عبادات]] مستحبه از قبیل [[نماز]]، صدقات، [[تلاوت قرآن]] و غیر ذلک، اهداء به [[امام]] {{ع}} بلکه [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} و [[نیابت]] از آنان را نیز ممکن است شامل گردد»<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۱۱۵، سؤال ۲۷۲.</ref>»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۱۱۵-۱۲۴.</ref>.
:::::*'''[[صدقه]] دادن و انجام [[امور عبادی]] به [[نیابت]] از [[امام زمان]] {{ع}}''': ایشان در پاسخ به سؤالی مبنی بر [[صدقه]] دادن از طرف [[امام زمان]] {{ع}} می‌گویند: «عمومات [[ادله]] اهداء، [[نیابت]] در [[عبادات]] مستحبه از قبیل [[نماز]]، صدقات، [[تلاوت قرآن]] و غیر ذلک، اهداء به [[امام]] {{ع}} بلکه [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} و [[نیابت]] از آنان را نیز ممکن است شامل گردد»<ref>در محضر علامه طباطبایی، صفحه ۱۱۵، سؤال ۲۷۲.</ref>»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۱۱۵-۱۲۴.</ref>.
}}
}}
خط ۴۵۷: خط ۴۹۸:
::::::«شخص [[منتظر]] کسی است که چشم به راه آن یارِ مهر است و آنکه چشم به راه شخصی است باید در عمل مراتب دلبستگی خود را به او نشان دهد. آنان که سر به زیر [[فرمان]] [[اطاعت]] أن [[عزیز]] فرود آورده‌اند و خود را ریزه‌خوار [[خوان ]] [[احسان]] آن [[واسطه فیض الهی]] می‌دانند لازم است [[آداب و رسوم]] فرمانبرداری را بجا آورند.
::::::«شخص [[منتظر]] کسی است که چشم به راه آن یارِ مهر است و آنکه چشم به راه شخصی است باید در عمل مراتب دلبستگی خود را به او نشان دهد. آنان که سر به زیر [[فرمان]] [[اطاعت]] أن [[عزیز]] فرود آورده‌اند و خود را ریزه‌خوار [[خوان ]] [[احسان]] آن [[واسطه فیض الهی]] می‌دانند لازم است [[آداب و رسوم]] فرمانبرداری را بجا آورند.
در این نوشتار بر آنیم تا مواردی از تکالیفی که [[منتظران]] در [[عصر غیبت]] دارند را برشمریم، این [[وظایف]] را در سه بخش می‌توان دسته‌بندی کرد: [[وظایف منتظران]] در قبال [[امام عصر]]{{ع}}، [[وظایف]] فردی شخص [[منتظر]] و [[وظایف]] [[اجتماعی]] شخص [[منتظر]].
در این نوشتار بر آنیم تا مواردی از تکالیفی که [[منتظران]] در [[عصر غیبت]] دارند را برشمریم، این [[وظایف]] را در سه بخش می‌توان دسته‌بندی کرد: [[وظایف منتظران]] در قبال [[امام عصر]]{{ع}}، [[وظایف]] فردی شخص [[منتظر]] و [[وظایف]] [[اجتماعی]] شخص [[منتظر]].
::::::'''[[وظایف منتظران]] در قبال [[امام عصر]]{{ع}}:''' شخص [[منتظر]] در قبال [[امام]] خویش تکالیفی دارد که انجام آنها لازمه [[انتظار]] است. در این مجال پاره‌ای از این [[وظایف]] را ذکر می‌کنیم:
 
'''[[وظایف منتظران]] در قبال [[امام عصر]]{{ع}}:''' شخص [[منتظر]] در قبال [[امام]] خویش تکالیفی دارد که انجام آنها لازمه [[انتظار]] است. در این مجال پاره‌ای از این [[وظایف]] را ذکر می‌کنیم:
:::::#'''[[معرفت]] و [[شناخت امام]]{{ع}}:''' از مهمترین [[وظایف منتظران]] در برابر [[امام]]{{ع}} [[شناخت]] آن [[حضرت]] است، منظور از [[شناخت امام]]، تنها [[شناخت]] ظاهری و حسب و [[نسب]] وی نیست، چه آنکه بسیاری از کسانی که به [[دشمنی]] و [[جنگ]] با [[ائمه]]{{عم}} برخاستند به طور کامل حسب و [[نسب]] و چهره ظاهری [[امام]] را می‌شناختند، بلکه مقصود از [[معرفت]] و [[شناخت امام]]{{ع}} [[شناخت]] [[مقام امام]] و [[اعتقاد به امامت]] او و [[واجب]] الطاعة دانستن وی و واسطه [[نزول]] [[رحمت]] و [[الطاف]] الهیه قرار دادن او است. چنین معرفتی ما را با رمز [[عبودیت]] [[خالق]] هستی آشنا نموده و از [[بندگی]] [[طاغوت‌ها]] می‌رهاند. [[روایات]] متعددی براین مهم تأکید و دلالت دارند که به پاره‌ای از این [[روایات]] اشاره می‌کنیم: [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: "هرکس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد به [[مرگ جاهلیت]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|"مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً"}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۰۹، باب ۳۸، ح ۹.</ref>. آری شناختن [[امام]]{{ع}} شناختن خطِّ حرکت تکاملی و خصوصیات آن است و نشناختن این خط یا مستلزم رکود است و سقوط یا [[انحراف]] و حرکت در جهت ضد، و اینها همه دوری و دور شدن از [[هدایت]] است و سقوط در ورطه [[هلاکت]] و [[جاهلیت]].
:::::#'''[[معرفت]] و [[شناخت امام]]{{ع}}:''' از مهمترین [[وظایف منتظران]] در برابر [[امام]]{{ع}} [[شناخت]] آن [[حضرت]] است، منظور از [[شناخت امام]]، تنها [[شناخت]] ظاهری و حسب و [[نسب]] وی نیست، چه آنکه بسیاری از کسانی که به [[دشمنی]] و [[جنگ]] با [[ائمه]]{{عم}} برخاستند به طور کامل حسب و [[نسب]] و چهره ظاهری [[امام]] را می‌شناختند، بلکه مقصود از [[معرفت]] و [[شناخت امام]]{{ع}} [[شناخت]] [[مقام امام]] و [[اعتقاد به امامت]] او و [[واجب]] الطاعة دانستن وی و واسطه [[نزول]] [[رحمت]] و [[الطاف]] الهیه قرار دادن او است. چنین معرفتی ما را با رمز [[عبودیت]] [[خالق]] هستی آشنا نموده و از [[بندگی]] [[طاغوت‌ها]] می‌رهاند. [[روایات]] متعددی براین مهم تأکید و دلالت دارند که به پاره‌ای از این [[روایات]] اشاره می‌کنیم: [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: "هرکس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد به [[مرگ جاهلیت]] مرده است"<ref>{{متن حدیث|"مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً"}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۰۹، باب ۳۸، ح ۹.</ref>. آری شناختن [[امام]]{{ع}} شناختن خطِّ حرکت تکاملی و خصوصیات آن است و نشناختن این خط یا مستلزم رکود است و سقوط یا [[انحراف]] و حرکت در جهت ضد، و اینها همه دوری و دور شدن از [[هدایت]] است و سقوط در ورطه [[هلاکت]] و [[جاهلیت]].
:::::#'''[[انتظار فرج]]:''' از جمله [[وظائف]] مهم [[مردم]] در [[زمان غیبت]] [[انتظار فرج]] و چشم به راه [[ظهور]] [[دولت حق]] بودن است تا آنجا که در [[روایات]] به عنوان [[برترین]] [[عبادت]] شمرده شده، [[پیامبر اسلام]]{{صل}} فرموده‌اند: "با فضیلت‌ترین عبادت‌ها [[انتظار فرج]] است"<ref>قندوزی حنفی، سلیطان، ینابیع المودة، ج ۳، باب ۹۴، ص ۳۹۷۲.</ref>. در پاره‌ای از [[روایات انتظار فرج]] از [[واجبات]] شمرده شده است چنانکه از [[عبدالعظیم حسنی]] [[روایت]] شده که گفت: "به سرورم [[حضرت]] [[محمد بن علی]] الجواد{{ع}} وارد شدم خواستم که درباره [[قائم]] از آن [[حضرت]] سؤال کنم که آیا همان [[مهدی]] است یا غیر او؟ پس خود [[حضرت]] آغاز سخن کرده به من فرمود:‌ای [[ابوالقاسم]] به درستی که [[قائم]] از ماست و اوست [[مهدی]] که [[واجب]] است در زمان غیبتش انتظارش کشیده شود و در ظهورش [[اطاعت]] گردد و او سومین از [[فرزندان]] من است"<ref>کمال الدین فی تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۷، ح ۱.</ref>.
:::::#'''[[انتظار فرج]]:''' از جمله [[وظائف]] مهم [[مردم]] در [[زمان غیبت]] [[انتظار فرج]] و چشم به راه [[ظهور]] [[دولت حق]] بودن است تا آنجا که در [[روایات]] به عنوان [[برترین]] [[عبادت]] شمرده شده، [[پیامبر اسلام]]{{صل}} فرموده‌اند: "با فضیلت‌ترین عبادت‌ها [[انتظار فرج]] است"<ref>قندوزی حنفی، سلیطان، ینابیع المودة، ج ۳، باب ۹۴، ص ۳۹۷۲.</ref>. در پاره‌ای از [[روایات انتظار فرج]] از [[واجبات]] شمرده شده است چنانکه از [[عبدالعظیم حسنی]] [[روایت]] شده که گفت: "به سرورم [[حضرت]] [[محمد بن علی]] الجواد{{ع}} وارد شدم خواستم که درباره [[قائم]] از آن [[حضرت]] سؤال کنم که آیا همان [[مهدی]] است یا غیر او؟ پس خود [[حضرت]] آغاز سخن کرده به من فرمود:‌ای [[ابوالقاسم]] به درستی که [[قائم]] از ماست و اوست [[مهدی]] که [[واجب]] است در زمان غیبتش انتظارش کشیده شود و در ظهورش [[اطاعت]] گردد و او سومین از [[فرزندان]] من است"<ref>کمال الدین فی تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۷، ح ۱.</ref>.
خط ۵۲۴: خط ۵۶۶:
::::::و همچنین می‌فرمایند: به [[یقین]] برای [[صاحب]] این امر غیبتی است، پس [[بنده]] [[خدا]] باید [[تقوای الهی]] پیشه کند و به دینش چنگ زند<ref>محمد بن یعقوب، کلینی، کافی، ج ۲، ص ۱۳۲.</ref>.  
::::::و همچنین می‌فرمایند: به [[یقین]] برای [[صاحب]] این امر غیبتی است، پس [[بنده]] [[خدا]] باید [[تقوای الهی]] پیشه کند و به دینش چنگ زند<ref>محمد بن یعقوب، کلینی، کافی، ج ۲، ص ۱۳۲.</ref>.  
::::::یکی از [[وظایف]] مهم [[مردم]] در [[دوران غیبت کبری]]، داشتن [[روحیه]] اصلاح‌گری در سطح [[جامعه]] است. هر فردی باید در برابر آحاد [[جامعه اسلامی]] [[احساس مسئولیت]] [[حکومت]] کرده، در راه [[اصلاح]] و ساختن افراد تلاش نماید، تا [[جامعه]] و افراد آن آماده پذیرش [[حکومت جهانی حضرت مهدی]]{{ع}} شوند. [[اصلاح جامعه]] از راه [[امر به معروف و نهی از منکر]] تحقق می‌یابد و [[قانون]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] در متن [[دین اسلام]] بسیار مورد تأکید قرار گرفته است.
::::::یکی از [[وظایف]] مهم [[مردم]] در [[دوران غیبت کبری]]، داشتن [[روحیه]] اصلاح‌گری در سطح [[جامعه]] است. هر فردی باید در برابر آحاد [[جامعه اسلامی]] [[احساس مسئولیت]] [[حکومت]] کرده، در راه [[اصلاح]] و ساختن افراد تلاش نماید، تا [[جامعه]] و افراد آن آماده پذیرش [[حکومت جهانی حضرت مهدی]]{{ع}} شوند. [[اصلاح جامعه]] از راه [[امر به معروف و نهی از منکر]] تحقق می‌یابد و [[قانون]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] در متن [[دین اسلام]] بسیار مورد تأکید قرار گرفته است.
::::::[[امام باقر]]{{ع}} در بیان [[وظایف شیعیان]] در [[دوران غیبت]] فرمودند: "توانمندان شما باید به ضعیفانتان [[کمک]] کنند و اغنیاء شما باید به فقرائتان [[مهربانی]] کنند، هرکس باید [[برادر]] دینی‌اش را [[نصیحت]] کند، نصحیتی که به نفع برادرش باشد"<ref>عماد الدین، طبری الآملی الکنجی، بشارة المصطفی لشیعه المرتضی، ص ۱۱۳.</ref>(...)
 
[[امام باقر]]{{ع}} در بیان [[وظایف شیعیان]] در [[دوران غیبت]] فرمودند: "توانمندان شما باید به ضعیفانتان [[کمک]] کنند و اغنیاء شما باید به فقرائتان [[مهربانی]] کنند، هرکس باید [[برادر]] دینی‌اش را [[نصیحت]] کند، نصحیتی که به نفع برادرش باشد"<ref>عماد الدین، طبری الآملی الکنجی، بشارة المصطفی لشیعه المرتضی، ص ۱۱۳.</ref>(...)
:::::*'''[[آمادگی]] جانی و [[مالی]] در [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}''': به تصریح [[روایات]]، آماده کردن [[سلاح]] و کسب مهارت [[نظامی]] که مناسب با هر عصری باشد، برای شرکت در [[سپاه]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} از [[وظایف منتظران]] است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: هر یک از شما باید برای [[خروج]] [[حضرت قائم]]{{ع}} هرچند به اندازه یک تیر، مهیا کند، هرگاه [[خدای تعالی]] چنین نیتی از او بییند، امیدوارم عمرش را طولانی کند تا آن [[حضرت]] را [[درک]] کند و در زمره [[یاران]] و همراهانش قرار گیرد<ref>ابن ابی زینب، نعمانی، الغیبه، ترجمه: جواد غفاری، باب ما جاء فی ذکر الشیعه، ص ۱۷۳.</ref>.  
:::::*'''[[آمادگی]] جانی و [[مالی]] در [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}''': به تصریح [[روایات]]، آماده کردن [[سلاح]] و کسب مهارت [[نظامی]] که مناسب با هر عصری باشد، برای شرکت در [[سپاه]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} از [[وظایف منتظران]] است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: هر یک از شما باید برای [[خروج]] [[حضرت قائم]]{{ع}} هرچند به اندازه یک تیر، مهیا کند، هرگاه [[خدای تعالی]] چنین نیتی از او بییند، امیدوارم عمرش را طولانی کند تا آن [[حضرت]] را [[درک]] کند و در زمره [[یاران]] و همراهانش قرار گیرد<ref>ابن ابی زینب، نعمانی، الغیبه، ترجمه: جواد غفاری، باب ما جاء فی ذکر الشیعه، ص ۱۷۳.</ref>.  
::::::همچنین [[امام کاظم]]{{ع}} فرمود: هرکسی مرکبی را به [[انتظار]] امر ما نگاه دارد و به سبب آن [[دشمنان]] ما را خشمگین سازد در حالی که خودش به ما منسوب باشد، [[خداوند]] روزیش را فراخ گرداند و به او شرح صدر عطا کند، او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته‌هایش او را [[یاری]] کند<ref>محمد بن یعقوب، کلینی، کافی، ج ۲، ص ۱۳۲.</ref>.  
::::::همچنین [[امام کاظم]]{{ع}} فرمود: هرکسی مرکبی را به [[انتظار]] امر ما نگاه دارد و به سبب آن [[دشمنان]] ما را خشمگین سازد در حالی که خودش به ما منسوب باشد، [[خداوند]] روزیش را فراخ گرداند و به او شرح صدر عطا کند، او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته‌هایش او را [[یاری]] کند<ref>محمد بن یعقوب، کلینی، کافی، ج ۲، ص ۱۳۲.</ref>.  
خط ۵۳۸: خط ۵۸۱:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مجید حیدری‌نیک]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مجید حیدری‌نیک]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«کسی که در [[انتظار]] است، بی تفاوت و بی [[خیال]] نیست. [[حضرت یعقوب]] {{ع}} [[منتظر]] [[یوسف]] {{ع}} بود، ولی بیکار نبود. به فرزندانش گفت: بروید و به دنبال [[یوسف]] و برادرش بگردید و از [[روح]] و [[رحمت خدا]] [[ناامید]] نشوید {{متن قرآن|يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ}}<ref>«ای فرزندان من! بروید و از یوسف و برادرش خبر گیرید و از رحمت  خداوند نومید نگردید که جز گروه کافران (کسی) از رحمت خداوند نومید نمی‌گردد» سوره یوسف، آیه ۸۷.</ref> همین تعبیر در مورد [[حضرت مهدی]] {{ع}} وارد شده است: «[[منتظر فرج]] باشید و از [[روح]] و [[رحمت خدا]] [[ناامید]] نشوید»<ref>{{متن حدیث|انْتَظِرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ‏}} (بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳).</ref>.
::::::«کسی که در [[انتظار]] است، بی تفاوت و بی [[خیال]] نیست. [[حضرت یعقوب]] {{ع}} [[منتظر]] [[یوسف]] {{ع}} بود، ولی بیکار نبود. به فرزندانش گفت: بروید و به دنبال [[یوسف]] و برادرش بگردید و از [[روح]] و [[رحمت خدا]] [[ناامید]] نشوید {{متن قرآن|يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ}}<ref>«ای فرزندان من! بروید و از یوسف و برادرش خبر گیرید و از رحمت  خداوند نومید نگردید که جز گروه کافران (کسی) از رحمت خداوند نومید نمی‌گردد» سوره یوسف، آیه ۸۷.</ref> همین تعبیر در مورد [[حضرت مهدی]] {{ع}} وارد شده است: «[[منتظر فرج]] باشید و از [[روح]] و [[رحمت خدا]] [[ناامید]] نشوید»<ref>{{متن حدیث|انْتَظِرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ‏}} (بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳).</ref>.
::::::بنابراین، [[فرزندان]] [[انتظار]]، [[آداب]] و وظایفی را دنبال می‌کنند؛ چون، این خاصیت [[انتظار]] است که بر حالت و [[رفتار]] و عمل [[منتظر]] اثر می‌گذارد. اکنون به شماری از این [[وظایف]] اشاره می‌شود:
 
بنابراین، [[فرزندان]] [[انتظار]]، [[آداب]] و وظایفی را دنبال می‌کنند؛ چون، این خاصیت [[انتظار]] است که بر حالت و [[رفتار]] و عمل [[منتظر]] اثر می‌گذارد. اکنون به شماری از این [[وظایف]] اشاره می‌شود:
:::::*'''[[اقبال]]''': آنان که از [[تدبر]] بهره گرفته‌اند، از کنار حادثه‌های پیش پا افتاده، به سادگی نمی‌گذرند. زیرا دریافته‌اند که در کنار هر اتفاقی هر چند کوچک، درسی و اندرزی وجود دارد. [[امام کاظم]] {{ع}} هم به این مسئله اشاره دارند: {{متن حدیث|مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ تَرَاهُ عَيْنُكَ إِلَّا وَ فِيهِ مَوْعِظَةٌ}}<ref>أمالی، صدوق، ص ۵۹۹ ؛ بحارالأنوار، ج ۷۱، ص ۳۲۴، ح ۱۴.</ref>؛ آن چه را چشمان تو می‌بیند، [[موعظه]] و پندی در آن است. آنان که به [[زندگی]] خود و دیگران توجه ویژه‌ای دارند، دست [[هدایت]] [[مهدی]] [[فاطمه]] {{س}} را در [[هدایت]] خودشان و دیگران، به خوبی می‌بینند و مساعدت‌های پیدا و [[پنهان]] [[محبوب]] را لمس، و حضور [[مهربان]] او را [[حس]] می‌کنند. آنان، به او، رو می‌آورند، صدایش می‌زنند و می‌خوانند: {{متن حدیث|إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إِلَى اللَّهِ...}}<ref>مفاتیح الجنان، دعای توسل.</ref>(...)
:::::*'''[[اقبال]]''': آنان که از [[تدبر]] بهره گرفته‌اند، از کنار حادثه‌های پیش پا افتاده، به سادگی نمی‌گذرند. زیرا دریافته‌اند که در کنار هر اتفاقی هر چند کوچک، درسی و اندرزی وجود دارد. [[امام کاظم]] {{ع}} هم به این مسئله اشاره دارند: {{متن حدیث|مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ تَرَاهُ عَيْنُكَ إِلَّا وَ فِيهِ مَوْعِظَةٌ}}<ref>أمالی، صدوق، ص ۵۹۹ ؛ بحارالأنوار، ج ۷۱، ص ۳۲۴، ح ۱۴.</ref>؛ آن چه را چشمان تو می‌بیند، [[موعظه]] و پندی در آن است. آنان که به [[زندگی]] خود و دیگران توجه ویژه‌ای دارند، دست [[هدایت]] [[مهدی]] [[فاطمه]] {{س}} را در [[هدایت]] خودشان و دیگران، به خوبی می‌بینند و مساعدت‌های پیدا و [[پنهان]] [[محبوب]] را لمس، و حضور [[مهربان]] او را [[حس]] می‌کنند. آنان، به او، رو می‌آورند، صدایش می‌زنند و می‌خوانند: {{متن حدیث|إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إِلَى اللَّهِ...}}<ref>مفاتیح الجنان، دعای توسل.</ref>(...)
:::::*'''[[میثاق]]''': {{متن قرآن|الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا يَنْقُضُونَ الْمِيثَاقَ}}<ref>«آنان که به عهد خداوند وفا می‌کنند و پیمان را نمی‌شکنند؛» سوره رعد، آیه ۲۰.</ref> <ref>در این باره، روایات فراوانی وارد شده است. از امام صادق {{ع}} روایت شده: {{متن حدیث| نَحنُ ذَمّهُ اللَّهُ وَعَهدُ اللَّهِ فَمَن وُفِيَ بِعَهْدِنَا فَقَدْ وُفِيَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ مَنْ حَفَرَهَا فَقَدْ حَفَرَ ذَمَّهُ اللَّهُ وَ عَهْدَهُ}}؛ «ما، عهد خدا هستیم. هر کس به عهد ما وفا کند، پیمان با خدا را به جا آورده، هر کس عهد ما را نقض کند، پیمان خدا را شکسته است» (مکیال المکارم، ج ۱، ص۳۹۵).</ref> ؛ [[فرزند]] [[انتظار]]، با توجه و [[اقبال قلبی]]، ارتباط میان خود و [[حجت]] [[حق]] را نیرومند می‌سازد و تا جایی پیش می‌آید که نه تنها توقعی از او ندارد، بلکه [[متعهد]] می‌شود تمام دارایی‌هایش، خانواده‌اش، هستی‌اش و تمام آن چه را [[خدا]] به او عطا کرده، در راه [[محبوب]] به [[مصرف]] برساند و این سرود همیشگی اوست که هر روز با ولی و [[امام]] زمانش زمزمه می‌کند: وأبذل [[مالی]] و أهلی و نفسی...<ref>«پس بذل می‌کنم خانواده‌ام و ثروتم و خودم و آن چه را پروردگارم عطا کرده است... و آن، عهد من است و میثاقم نزد تو. چون تو، نظام دینی و پیشوای متقیان هستی...» (مفاتیح الجنان، زیارت دوم حضرت صاحب الامر).</ref>.  او می‌داند که آن چه نزد ما می‌ماند، نابود شدنی است و آن چه نزد «ولی» است، ماندگار و جاویدان است؛ {{متن قرآن|مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ}}<ref>«آنچه نزد شماست پایان می‌یابد و آنچه نزد خداوند است پایاست و البته ما پاداش شکیبایان را نیکوتر از آنچه انجام می‌دادند خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۶.</ref> تو می‌خواهی آن چه را [[خدا]] به تو بخشیده، در راه او ببخشی. این بذل به دست آوردن و از تباه شدن [[دارایی]] جلوگیری کردن است. چگونه ممکن است قرض دادن به یک [[مؤمن]]، سبب تضاعف و ازدیاد آن شود و در راه ولی خرج کردن و به او سپردن و با او معامله کردن چنین نباشد؟ در واقع، مؤمنِ [[منتظر]]، با این کار، [[تجدید بیعت]] می‌کند<ref>«هر کس بمیرد در حالی که نسبت به امام مسلمانان، بیعتی برگردن او نباشد، به مرگ جاهلی مرده است» (صحیح مسلم، ج ۳، ح ۱۴۷۸).</ref>(...)
:::::*'''[[میثاق]]''': {{متن قرآن|الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا يَنْقُضُونَ الْمِيثَاقَ}}<ref>«آنان که به عهد خداوند وفا می‌کنند و پیمان را نمی‌شکنند؛» سوره رعد، آیه ۲۰.</ref> <ref>در این باره، روایات فراوانی وارد شده است. از امام صادق {{ع}} روایت شده: {{متن حدیث| نَحنُ ذَمّهُ اللَّهُ وَعَهدُ اللَّهِ فَمَن وُفِيَ بِعَهْدِنَا فَقَدْ وُفِيَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ مَنْ حَفَرَهَا فَقَدْ حَفَرَ ذَمَّهُ اللَّهُ وَ عَهْدَهُ}}؛ «ما، عهد خدا هستیم. هر کس به عهد ما وفا کند، پیمان با خدا را به جا آورده، هر کس عهد ما را نقض کند، پیمان خدا را شکسته است» (مکیال المکارم، ج ۱، ص۳۹۵).</ref> ؛ [[فرزند]] [[انتظار]]، با توجه و [[اقبال قلبی]]، ارتباط میان خود و [[حجت]] [[حق]] را نیرومند می‌سازد و تا جایی پیش می‌آید که نه تنها توقعی از او ندارد، بلکه [[متعهد]] می‌شود تمام دارایی‌هایش، خانواده‌اش، هستی‌اش و تمام آن چه را [[خدا]] به او عطا کرده، در راه [[محبوب]] به [[مصرف]] برساند و این سرود همیشگی اوست که هر روز با ولی و [[امام]] زمانش زمزمه می‌کند: وأبذل [[مالی]] و أهلی و نفسی...<ref>«پس بذل می‌کنم خانواده‌ام و ثروتم و خودم و آن چه را پروردگارم عطا کرده است... و آن، عهد من است و میثاقم نزد تو. چون تو، نظام دینی و پیشوای متقیان هستی...» (مفاتیح الجنان، زیارت دوم حضرت صاحب الامر).</ref>.  او می‌داند که آن چه نزد ما می‌ماند، نابود شدنی است و آن چه نزد «ولی» است، ماندگار و جاویدان است؛ {{متن قرآن|مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ}}<ref>«آنچه نزد شماست پایان می‌یابد و آنچه نزد خداوند است پایاست و البته ما پاداش شکیبایان را نیکوتر از آنچه انجام می‌دادند خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۶.</ref> تو می‌خواهی آن چه را [[خدا]] به تو بخشیده، در راه او ببخشی. این بذل به دست آوردن و از تباه شدن [[دارایی]] جلوگیری کردن است. چگونه ممکن است قرض دادن به یک [[مؤمن]]، سبب تضاعف و ازدیاد آن شود و در راه ولی خرج کردن و به او سپردن و با او معامله کردن چنین نباشد؟ در واقع، مؤمنِ [[منتظر]]، با این کار، [[تجدید بیعت]] می‌کند<ref>«هر کس بمیرد در حالی که نسبت به امام مسلمانان، بیعتی برگردن او نباشد، به مرگ جاهلی مرده است» (صحیح مسلم، ج ۳، ح ۱۴۷۸).</ref>(...)
خط ۵۴۴: خط ۵۸۸:
:::::*'''[[توسل]]''': [[فرزندان]] [[انتظار]]، [[حکمت غیبت]] آن [[منجی]] [[غائب]] را [[درک]] کرده، آن را ناشی از فاصله [[فرهنگ]] این دوران از [[فرهنگ مهدویت]] و عدم [[آمادگی]] برای حضور آن [[امام همام]] می‌دانند. آنان خوب می‌دانند فاصله آنچه باید باشند و آنچه هستند، به ژرفای یک [[عمر]] [[زندگی]] است که بدون [[راهنمایی]] از عالم وحیانی و [[توسل]] به ساحت [[مقدس]] یک وجود [[نورانی]]، میسر نیست. آنان دریافته‌اند که [[توسل]]، [[تقرب]] است و وسیله ساختن برای رسیدن به [[محبوب]] و معبود؛ {{متن قرآن|وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref> باید دانست که [[اهل بیت]]، وسیله [[تقرب]] [[انبیا]] هستند<ref>بحارالأنوار، ج ۹۱، ص ۲۷.</ref>.  بر پایه [[حکم عقل]]، برای رسیدن به هر مقصدی، به دنبال وسیله‌ای باید رفت، اما هر وسیله‌ای برای مقصد خاصی ساخته شده است، [[امام]]، وسیله [[قرب]]<ref>{{متن حدیث|نَحْنُ الْوَسِيلَةُ إِلَى اللَّهِ}} (مکیال المکارم، ج ۱، ص ۳۵۲ - ۳۵۳).</ref>،(...)
:::::*'''[[توسل]]''': [[فرزندان]] [[انتظار]]، [[حکمت غیبت]] آن [[منجی]] [[غائب]] را [[درک]] کرده، آن را ناشی از فاصله [[فرهنگ]] این دوران از [[فرهنگ مهدویت]] و عدم [[آمادگی]] برای حضور آن [[امام همام]] می‌دانند. آنان خوب می‌دانند فاصله آنچه باید باشند و آنچه هستند، به ژرفای یک [[عمر]] [[زندگی]] است که بدون [[راهنمایی]] از عالم وحیانی و [[توسل]] به ساحت [[مقدس]] یک وجود [[نورانی]]، میسر نیست. آنان دریافته‌اند که [[توسل]]، [[تقرب]] است و وسیله ساختن برای رسیدن به [[محبوب]] و معبود؛ {{متن قرآن|وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref> باید دانست که [[اهل بیت]]، وسیله [[تقرب]] [[انبیا]] هستند<ref>بحارالأنوار، ج ۹۱، ص ۲۷.</ref>.  بر پایه [[حکم عقل]]، برای رسیدن به هر مقصدی، به دنبال وسیله‌ای باید رفت، اما هر وسیله‌ای برای مقصد خاصی ساخته شده است، [[امام]]، وسیله [[قرب]]<ref>{{متن حدیث|نَحْنُ الْوَسِيلَةُ إِلَى اللَّهِ}} (مکیال المکارم، ج ۱، ص ۳۵۲ - ۳۵۳).</ref>،(...)
:::::*'''[[آمادگی]]''': [[مؤمن]] [[منتظر]]، بیکار نمی‌ماند، بلکه آماده می‌شود. همچون [[یعقوب]]، بوی پیراهن [[یوسف]] در او انقلابی پدید می‌آورد<ref>مفضل بن عمر می‌گوید: شنیدم از امام صادق {{ع}} که می‌فرمود: می‌دانی پیراهن یوسف {{ع}} چه بود؟ گفتم: نه. فرمود: چون برای ابراهیم {{ع}} آتش افروختند، جبرئیل، برای او پیراهنی آورد و به تن او کرد که گرما و سرما به او آسیب نرساند و چون زمان وفات او فرا رسید، آن را در جلد دعایی نهاد و بر اسحاق آویخت و او، به یعقوب آویخت و چون که یوسف متولد شد، آن را به وی آویخت و در بازویش بست، تا کارش به آن جا که باید، کشید و چون یوسف آن را در مصر از میان جلد دعا در آورد، یعقوب {{ع}} بویش را استشمام کرد. این است گفتار خدا که از او حکایت کرده است که «من، بوی یوسف را استشمام می‌کنم، اگر مرا به خطا نسبت ندهید» و آن، همان پیراهنی است که از بهشت فرود آمده است. عرض کردم: قربان تو بروم! این پیراهن به دست چه کسی رسید؟ فرمود: به دست اهل آن است و آن، همراه قائم ماست وقتی ظهور می‌کند. سپس فرمود: هر پیغمبری که دانش یا چیز دیگری ارث برده است، همه آن‌ها به محمد {{صل}} رسیده است. (کمال الدین، ج ۲، باب ۶۲، حدیث ۲۹).</ref>. آنان که [[انتظار]] محبوبی را داشته باشند، کوچک‌ترین نشانه‌ای از [[محبوب]]، در آنان اثر عمیقی می‌گذارد. در [[تاریخ]] می‌خوانیم. [[پیراهن حضرت یوسف]]، بر [[روح]] و جسم [[یعقوب]] اثر گذاشت و چشم نابینای او، [[بینا]]، و [[روح]] و روان وی، شادمان شد.
:::::*'''[[آمادگی]]''': [[مؤمن]] [[منتظر]]، بیکار نمی‌ماند، بلکه آماده می‌شود. همچون [[یعقوب]]، بوی پیراهن [[یوسف]] در او انقلابی پدید می‌آورد<ref>مفضل بن عمر می‌گوید: شنیدم از امام صادق {{ع}} که می‌فرمود: می‌دانی پیراهن یوسف {{ع}} چه بود؟ گفتم: نه. فرمود: چون برای ابراهیم {{ع}} آتش افروختند، جبرئیل، برای او پیراهنی آورد و به تن او کرد که گرما و سرما به او آسیب نرساند و چون زمان وفات او فرا رسید، آن را در جلد دعایی نهاد و بر اسحاق آویخت و او، به یعقوب آویخت و چون که یوسف متولد شد، آن را به وی آویخت و در بازویش بست، تا کارش به آن جا که باید، کشید و چون یوسف آن را در مصر از میان جلد دعا در آورد، یعقوب {{ع}} بویش را استشمام کرد. این است گفتار خدا که از او حکایت کرده است که «من، بوی یوسف را استشمام می‌کنم، اگر مرا به خطا نسبت ندهید» و آن، همان پیراهنی است که از بهشت فرود آمده است. عرض کردم: قربان تو بروم! این پیراهن به دست چه کسی رسید؟ فرمود: به دست اهل آن است و آن، همراه قائم ماست وقتی ظهور می‌کند. سپس فرمود: هر پیغمبری که دانش یا چیز دیگری ارث برده است، همه آن‌ها به محمد {{صل}} رسیده است. (کمال الدین، ج ۲، باب ۶۲، حدیث ۲۹).</ref>. آنان که [[انتظار]] محبوبی را داشته باشند، کوچک‌ترین نشانه‌ای از [[محبوب]]، در آنان اثر عمیقی می‌گذارد. در [[تاریخ]] می‌خوانیم. [[پیراهن حضرت یوسف]]، بر [[روح]] و جسم [[یعقوب]] اثر گذاشت و چشم نابینای او، [[بینا]]، و [[روح]] و روان وی، شادمان شد.
::::::[[آمادگی]]، آن هم در تمامی اَبعادش<ref>چون در بخش «ابعاد انتظار» در این مورد بحث شد، طرح مجدد آن، ضرورتی ندارد.</ref>، یکی از وظایفِ [[دوران غیبت]] به شمار می‌آید؛ چون [[مؤمن]] [[منتظر]]، پیوسته در حال [[زمینه‌سازی]] برای [[حکومت]] [[مهدی]]{{ع}} است؛ {{متن حدیث|ويُوطّئُونَ لِلمَهدِيِّ سُلطانَهُ}}<ref>میزان الحکمه، ج ۲، ص ۵۶۸.</ref>.
 
::::::او، با دیدن دوره‌های [[آموزش]] [[نظامی]] و فراهم کردن اسلحه مناسب، خود را برای [[یاری امام]] آماده می‌کند. [[شیخ کلینی]] از [[امام کاظم]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند: هر کس اسبی را به [[انتظار]] امرِ ما نگاه دارد و به سبب آن، [[دشمنان]] ما را خشمگین سازد، در حالی که منسوب به ماست، [[خداوند]] روزیش را فراخ گرداند و به او شرح صدر عطا کند و او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته‌هایش یاریش کند<ref>کافی، ج ۶، ص ۵۳۵، روایت ۱.</ref>. چگونگی [[آمادگی]] در گرو شرایط زمان و مکان است؛ اگر در [[روایات]]، سخن از فراهم کردن اسب و [[شمشیر]]، به میان آمده، برای [[تمثیل]] و بیان [[لزوم]] [[آمادگی]] برای [[یاری]] [[آخرین حجت]] [[حق]] است. بنابراین، به طور کلی می‌توان گفت: [[فرهنگ انتظار]]، [[فرهنگ]] [[آماده‌سازی]] [[جامعه]] برای پذیرش آزادانه [[حاکمیت]] الهی است و در این میان، [[راهبرد]] [[منتظران]]، نزدیک‌سازی [[آزادی]] به [[دین]] است»<ref>[[مجید حیدری‌نیک|حیدری‌نیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص ۶۷-۸۵.</ref>.
[[آمادگی]]، آن هم در تمامی اَبعادش<ref>چون در بخش «ابعاد انتظار» در این مورد بحث شد، طرح مجدد آن، ضرورتی ندارد.</ref>، یکی از وظایفِ [[دوران غیبت]] به شمار می‌آید؛ چون [[مؤمن]] [[منتظر]]، پیوسته در حال [[زمینه‌سازی]] برای [[حکومت]] [[مهدی]]{{ع}} است؛ {{متن حدیث|ويُوطّئُونَ لِلمَهدِيِّ سُلطانَهُ}}<ref>میزان الحکمه، ج ۲، ص ۵۶۸.</ref>.
 
او، با دیدن دوره‌های [[آموزش]] [[نظامی]] و فراهم کردن اسلحه مناسب، خود را برای [[یاری امام]] آماده می‌کند. [[شیخ کلینی]] از [[امام کاظم]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند: هر کس اسبی را به [[انتظار]] امرِ ما نگاه دارد و به سبب آن، [[دشمنان]] ما را خشمگین سازد، در حالی که منسوب به ماست، [[خداوند]] روزیش را فراخ گرداند و به او شرح صدر عطا کند و او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته‌هایش یاریش کند<ref>کافی، ج ۶، ص ۵۳۵، روایت ۱.</ref>. چگونگی [[آمادگی]] در گرو شرایط زمان و مکان است؛ اگر در [[روایات]]، سخن از فراهم کردن اسب و [[شمشیر]]، به میان آمده، برای [[تمثیل]] و بیان [[لزوم]] [[آمادگی]] برای [[یاری]] [[آخرین حجت]] [[حق]] است. بنابراین، به طور کلی می‌توان گفت: [[فرهنگ انتظار]]، [[فرهنگ]] [[آماده‌سازی]] [[جامعه]] برای پذیرش آزادانه [[حاکمیت]] الهی است و در این میان، [[راهبرد]] [[منتظران]]، نزدیک‌سازی [[آزادی]] به [[دین]] است»<ref>[[مجید حیدری‌نیک|حیدری‌نیک، مجید]]، [[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]، ص ۶۷-۸۵.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۵۶۵: خط ۶۱۱:
:::::#'''[[وقت معین نکردن برای ظهور]]''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إنّا اهل بیت لا نوقّت}}؛<ref>«... همانا ما [[اهل بیت]] وقت معین نمی کنیم...» بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۱۹، ح ۴۸</ref>.
:::::#'''[[وقت معین نکردن برای ظهور]]''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إنّا اهل بیت لا نوقّت}}؛<ref>«... همانا ما [[اهل بیت]] وقت معین نمی کنیم...» بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۱۹، ح ۴۸</ref>.
:::::#'''[[دوست]] داشتن [[حضرت]] {{ع}}''': در [[روایات]] فراوانی به [[دوستی]] [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} و از آن جمله [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} سفارش شده است، و این به نوبه خود می‌تواند در جلب توجه [[مردم]] به [[حضرت]] {{ع}} و [[پیروی]] از [[دستورات]] او و دیگر [[امامان]] تأثیر بسزایی داشته باشد»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص۳۹۹، ۴۲۷ - ۴۳۴.</ref>.
:::::#'''[[دوست]] داشتن [[حضرت]] {{ع}}''': در [[روایات]] فراوانی به [[دوستی]] [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} و از آن جمله [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} سفارش شده است، و این به نوبه خود می‌تواند در جلب توجه [[مردم]] به [[حضرت]] {{ع}} و [[پیروی]] از [[دستورات]] او و دیگر [[امامان]] تأثیر بسزایی داشته باشد»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص۳۹۹، ۴۲۷ - ۴۳۴.</ref>.
::::::[[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} در بخشی از نامه‌ای که به [[شیخ مفید]] ارسال داشته، نوشته اند: پس هریک از شما باید کاری کند که وی را به [[محبّت]] و [[دوستی]] ما نزدیک سازد و از آنچه خوشایند ما نیست و باعث [[خشم]] و کراهت ما می‌شود دوری کند<ref>{{متن حدیث|فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ مِنْکُمْ بِمَا یَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ یَتَجَنَّبُ مَا یُدْنِیهِ مِنْ کَرَاهَتِنَا وَ سَخَطِنَا}}؛ احتجاج، ج ۲، ص ۳۲۳و۳۲۴</ref>. روشن است که [[محبّت]] [[اهل بیت]] {{عم}} جنبه شخصی و فردی ندارد، بلکه به ملاک خدایی است؛ زیرا هر گاه [[اهل بیت]] {{عم}} مشاهده کنند که [[شیعیان]] و منتسبان به آنان کارهایی را انجام می‌دهند که مورد [[رضایت الهی]] است، و نیز از کارهایی که مورد [[سخط]] و [[غضب]] [[خداوند]] است اجتناب می‌کنند، خوشحال شده و به آنان می‌بالند.
 
::::::در نتیجه بر ما است که اگر به دنبال جلب [[محبّت]] آقا [[امام زمان]] {{ع}} و دوری از [[سخط]] و [[غضب]] آن [[حضرت]] هستیم، کاری نکنیم که از ایشان دور شده و از عنایاتش [[محروم]] گردیم. و از طرف دیگر، سعی ما بر این باشد که [[اعمال]] و [[رفتاری]] را انجام دهیم که هر چه بیشتر ما را به ایشان نزدیک گرداند»
[[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} در بخشی از نامه‌ای که به [[شیخ مفید]] ارسال داشته، نوشته اند: پس هریک از شما باید کاری کند که وی را به [[محبّت]] و [[دوستی]] ما نزدیک سازد و از آنچه خوشایند ما نیست و باعث [[خشم]] و کراهت ما می‌شود دوری کند<ref>{{متن حدیث|فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ مِنْکُمْ بِمَا یَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ یَتَجَنَّبُ مَا یُدْنِیهِ مِنْ کَرَاهَتِنَا وَ سَخَطِنَا}}؛ احتجاج، ج ۲، ص ۳۲۳و۳۲۴</ref>. روشن است که [[محبّت]] [[اهل بیت]] {{عم}} جنبه شخصی و فردی ندارد، بلکه به ملاک خدایی است؛ زیرا هر گاه [[اهل بیت]] {{عم}} مشاهده کنند که [[شیعیان]] و منتسبان به آنان کارهایی را انجام می‌دهند که مورد [[رضایت الهی]] است، و نیز از کارهایی که مورد [[سخط]] و [[غضب]] [[خداوند]] است اجتناب می‌کنند، خوشحال شده و به آنان می‌بالند.
 
در نتیجه بر ما است که اگر به دنبال جلب [[محبّت]] آقا [[امام زمان]] {{ع}} و دوری از [[سخط]] و [[غضب]] آن [[حضرت]] هستیم، کاری نکنیم که از ایشان دور شده و از عنایاتش [[محروم]] گردیم. و از طرف دیگر، سعی ما بر این باشد که [[اعمال]] و [[رفتاری]] را انجام دهیم که هر چه بیشتر ما را به ایشان نزدیک گرداند»
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۵۸۷: خط ۶۳۵:
:::::#'''بزرگداشت نام و یاد [[مهدی]] {{ع}}'''<ref>برترین‌های فرهنگ مهدویت در مطبوعات، ص ۸۴.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۵۴.</ref>.
:::::#'''بزرگداشت نام و یاد [[مهدی]] {{ع}}'''<ref>برترین‌های فرهنگ مهدویت در مطبوعات، ص ۸۴.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۵۴.</ref>.
:::::*«از [[وظائف]] [[مؤمن]] [[منتظر]]، یاد کردن [[امام عصر]] {{ع}}، در همه زمان‌ها و مکان‌ها -در حد مقدور- است؛ به‌ویژه در روزها و ساعات مخصوص آن [[حضرت]] مانند: روز [[جمعه]]، [[نیمه شعبان]]، [[شب‌های قدر]] و پس از نمازهای یومیه. [[بهترین]] صورت یاد [[حضرت]]، آن صورتی است که [[دل]] و [[روح]] [[مؤمن]] در تسخیر یاد آن [[حضرت]] باشد. یاد و ذکر آن [[حضرت]] در هرحال و در هرصورتی، ذکر و یاد [[خداوند متعال]] است<ref>کافی، ج ۲، ص ۴۹۶.</ref>. زمان‌هایی که نسبت به یاد [[حضرت مهدی]] {{ع}} در آن‌ها تأکید بیشتری شده است: شب و روز [[نیمه شعبان]]، [[شب‌های قدر]]، شب و [[روز عاشورا]]، شب و [[روز جمعه]]، روز نوروز، عصرهای روز [[دوشنبه]] و [[پنج‌شنبه]]، هنگام [[خواب]]، ثلث آخر شب که آن [[حضرت]] مشغول [[تهجد]] است، هنگام [[طلوع فجر]]، پس از [[نماز صبح]]، اول ظهر، پس از [[نماز ظهر]]، پس از [[نماز عصر]]، هنگام غروب [[آفتاب]]، روز [[عرفه]]، روزهای عید، میلاد [[معصومین]] {{عم}} و ایام [[شهادت]] آنان می‌باشد. و اما مکان‌های ویژه یاد آن [[حضرت]] عبارتند از: [[مسجد الحرام]]، [[مسجد سهله]]، [[مسجد کوفه]]، [[مسجد جمکران]]، [[سرداب مقدس]]، [[مسجد زید]]، [[مسجد صعصعه]]، صحرای [[عرفات]]، [[مشاهد مشرفه]] [[معصومین]] {{عم}} به‌ویژه [[کربلا]]. یاد و [[ذکر امام]] {{ع}} با [[زیارت]] او، تقدیم [[سلام]] و [[درود]] بر او، [[دعا]] در [[حق]] ایشان، اهدای [[اعمال]] صالحه مثل [[صدقه]] دادن و [[نماز خواندن]] و هم چنین انجام [[نیابت]] از طرف ایشان در [[اعمال]] و [[عبادات]] به‌ویژه [[حج]]، تحقق می‌یابد<ref>راه وصال، حسینی مطلق، ص ۱۲۰.</ref>.
:::::*«از [[وظائف]] [[مؤمن]] [[منتظر]]، یاد کردن [[امام عصر]] {{ع}}، در همه زمان‌ها و مکان‌ها -در حد مقدور- است؛ به‌ویژه در روزها و ساعات مخصوص آن [[حضرت]] مانند: روز [[جمعه]]، [[نیمه شعبان]]، [[شب‌های قدر]] و پس از نمازهای یومیه. [[بهترین]] صورت یاد [[حضرت]]، آن صورتی است که [[دل]] و [[روح]] [[مؤمن]] در تسخیر یاد آن [[حضرت]] باشد. یاد و ذکر آن [[حضرت]] در هرحال و در هرصورتی، ذکر و یاد [[خداوند متعال]] است<ref>کافی، ج ۲، ص ۴۹۶.</ref>. زمان‌هایی که نسبت به یاد [[حضرت مهدی]] {{ع}} در آن‌ها تأکید بیشتری شده است: شب و روز [[نیمه شعبان]]، [[شب‌های قدر]]، شب و [[روز عاشورا]]، شب و [[روز جمعه]]، روز نوروز، عصرهای روز [[دوشنبه]] و [[پنج‌شنبه]]، هنگام [[خواب]]، ثلث آخر شب که آن [[حضرت]] مشغول [[تهجد]] است، هنگام [[طلوع فجر]]، پس از [[نماز صبح]]، اول ظهر، پس از [[نماز ظهر]]، پس از [[نماز عصر]]، هنگام غروب [[آفتاب]]، روز [[عرفه]]، روزهای عید، میلاد [[معصومین]] {{عم}} و ایام [[شهادت]] آنان می‌باشد. و اما مکان‌های ویژه یاد آن [[حضرت]] عبارتند از: [[مسجد الحرام]]، [[مسجد سهله]]، [[مسجد کوفه]]، [[مسجد جمکران]]، [[سرداب مقدس]]، [[مسجد زید]]، [[مسجد صعصعه]]، صحرای [[عرفات]]، [[مشاهد مشرفه]] [[معصومین]] {{عم}} به‌ویژه [[کربلا]]. یاد و [[ذکر امام]] {{ع}} با [[زیارت]] او، تقدیم [[سلام]] و [[درود]] بر او، [[دعا]] در [[حق]] ایشان، اهدای [[اعمال]] صالحه مثل [[صدقه]] دادن و [[نماز خواندن]] و هم چنین انجام [[نیابت]] از طرف ایشان در [[اعمال]] و [[عبادات]] به‌ویژه [[حج]]، تحقق می‌یابد<ref>راه وصال، حسینی مطلق، ص ۱۲۰.</ref>.
::::::البته [[نام‌گذاری فرزندان]] به [[اسامی]] و [[القاب]] [[حضرت]] و [[مادر]] بزرگوارشان، انتشار کتاب و نشریات [[مهدوی]]، برگزاری نمایشگاه‌ها و گفتمان‌ها، شب‌های [[شعر]] و مسابقات [[فرهنگی]]، تولید برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی و... گامی مثبت در یادکرد [[حضرت]] و اقدامی مهم در جهت گسترش و تعمیق [[فرهنگ مهدویت]] در [[جامعه]] است»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۷۸.</ref>.
 
البته [[نام‌گذاری فرزندان]] به [[اسامی]] و [[القاب]] [[حضرت]] و [[مادر]] بزرگوارشان، انتشار کتاب و نشریات [[مهدوی]]، برگزاری نمایشگاه‌ها و گفتمان‌ها، شب‌های [[شعر]] و مسابقات [[فرهنگی]]، تولید برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی و... گامی مثبت در یادکرد [[حضرت]] و اقدامی مهم در جهت گسترش و تعمیق [[فرهنگ مهدویت]] در [[جامعه]] است»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۷۸.</ref>.
:::::*«از [[وظایف]] [[مؤمنان]]، [[نصرت]] و [[یاری]] کردن آن [[حضرت]] می‌باشد که [[نصرت]] [[خداوند متعال]] است. [[یاری]] کردن [[امام عصر]] {{ع}}، این است که [[مؤمن]] نسبت به آن‌چه خواست آن [[حضرت]] است، [[اقدام]] نماید. [[نصرت]] در [[زمان غیبت]] به آن است که [[مؤمن]] [[خودسازی]] کند و در [[حق]] آن [[حضرت]] و [[شیعیان]] او [[دعا]] نموده، [[مناقب]] و [[فضایل]] آن [[حضرت]] را بیان نماید. اما [[نصرت]] در [[زمان ظهور]]، با [[جهاد]] کردن در کنار [[امام]] {{ع}} و [[صبر]] بر [[سختی‌ها]] و بذل [[مال]] و [[جان]] به دست می‌آید<ref>راه وصال، حسینی مطلق، ص ۱۲۵.</ref>.  
:::::*«از [[وظایف]] [[مؤمنان]]، [[نصرت]] و [[یاری]] کردن آن [[حضرت]] می‌باشد که [[نصرت]] [[خداوند متعال]] است. [[یاری]] کردن [[امام عصر]] {{ع}}، این است که [[مؤمن]] نسبت به آن‌چه خواست آن [[حضرت]] است، [[اقدام]] نماید. [[نصرت]] در [[زمان غیبت]] به آن است که [[مؤمن]] [[خودسازی]] کند و در [[حق]] آن [[حضرت]] و [[شیعیان]] او [[دعا]] نموده، [[مناقب]] و [[فضایل]] آن [[حضرت]] را بیان نماید. اما [[نصرت]] در [[زمان ظهور]]، با [[جهاد]] کردن در کنار [[امام]] {{ع}} و [[صبر]] بر [[سختی‌ها]] و بذل [[مال]] و [[جان]] به دست می‌آید<ref>راه وصال، حسینی مطلق، ص ۱۲۵.</ref>.  
::::::[[دفاع]] از [[امام]] {{ع}} و صیانت از [[دین]] او و [[سنت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} نوعی [[یاری]] کردن آن [[حضرت]] است. در وجود [[ولی عصر]] {{ع}} اموری جمع شده که هرکدام از آن‌ها موجب اهتمام ورزیدن در [[نصرت]] و [[یاری]] آن جناب است، زیرا که [[یاری]] نمودن او، [[یاری]] کردن [[مظلوم]]، و [[نصرت]] [[غریب]]، و [[یاری]] عالم، و [[کمک]] به ذی القربی، و [[نصرت]] ولی‌نعمت، و [[یاری]] نمودن واسطه [[نعمت]] و [[نصرت]] کسی است که [[خداوند]] او را [[یاری]] می‌کند، و [[نصرت]] [[کریم]]، [[شریف]]، [[طرید]]، [[خونخواه]] و مهجور است<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۳۱۹ (ترجمه سید مهدی حائری قزوینی).</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۸۰.</ref>.
::::::[[دفاع]] از [[امام]] {{ع}} و صیانت از [[دین]] او و [[سنت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} نوعی [[یاری]] کردن آن [[حضرت]] است. در وجود [[ولی عصر]] {{ع}} اموری جمع شده که هرکدام از آن‌ها موجب اهتمام ورزیدن در [[نصرت]] و [[یاری]] آن جناب است، زیرا که [[یاری]] نمودن او، [[یاری]] کردن [[مظلوم]]، و [[نصرت]] [[غریب]]، و [[یاری]] عالم، و [[کمک]] به ذی القربی، و [[نصرت]] ولی‌نعمت، و [[یاری]] نمودن واسطه [[نعمت]] و [[نصرت]] کسی است که [[خداوند]] او را [[یاری]] می‌کند، و [[نصرت]] [[کریم]]، [[شریف]]، [[طرید]]، [[خونخواه]] و مهجور است<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۳۱۹ (ترجمه سید مهدی حائری قزوینی).</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۸۰.</ref>.
خط ۶۰۰: خط ۶۴۹:
:::::*'''[[پیراستگی]] از [[بدی‌ها]] و [[آراستگی]] به [[خوبی‌ها]]''': [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد، پیراستن خود از ویژگی‌های [[ناپسند]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است: هر کس [[دوست]] دارد از [[یاران حضرت قائم]] {{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در این حال، به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند، در حالی که [[منتظر]] است<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>. [[امام عصر]] {{ع}} نیز با توجه به ناگهانی بودن امر [[ظهور]]، همه [[شیعیان]] را در [[زمان غیبت]] به انجام [[اعمال پسندیده]] و دوری از [[اعمال]] [[ناپسند]] فرا خوانده است: پس هر یک از شما باید آنچه را موجب [[دوستی]] ما می‌شود، پیشه خود سازد و از هر آنچه موجب [[خشم]] و [[ناخشنودی]] ما می‌گردد، دوری گزیند؛ زیرا [[فرمان]] ما به یک‌باره و ناگهانی فرا می‌رسد و در آن زمان، [[توبه]] و بازگشت برای کسی سودی ندارد و [[پشیمانی]] از [[گناه]]، کسی را از [[کیفر]] ما [[نجات]] نمی‌بخشد<ref>طبرسی، احمد بن علی بن ابی‌طالب، الإحتجاج، تحقیق: ابراهیم البهادری، محمدهادی به، به اشراف: جعفر سبحانی، ۲ ج، چاپ اول: قم، اسوه، ۱۴۱۳ ه- . ق، ج ۲، ص ۵۹۹؛ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶، ح ۷.</ref>.  
:::::*'''[[پیراستگی]] از [[بدی‌ها]] و [[آراستگی]] به [[خوبی‌ها]]''': [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد، پیراستن خود از ویژگی‌های [[ناپسند]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است: هر کس [[دوست]] دارد از [[یاران حضرت قائم]] {{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در این حال، به [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند، در حالی که [[منتظر]] است<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref>. [[امام عصر]] {{ع}} نیز با توجه به ناگهانی بودن امر [[ظهور]]، همه [[شیعیان]] را در [[زمان غیبت]] به انجام [[اعمال پسندیده]] و دوری از [[اعمال]] [[ناپسند]] فرا خوانده است: پس هر یک از شما باید آنچه را موجب [[دوستی]] ما می‌شود، پیشه خود سازد و از هر آنچه موجب [[خشم]] و [[ناخشنودی]] ما می‌گردد، دوری گزیند؛ زیرا [[فرمان]] ما به یک‌باره و ناگهانی فرا می‌رسد و در آن زمان، [[توبه]] و بازگشت برای کسی سودی ندارد و [[پشیمانی]] از [[گناه]]، کسی را از [[کیفر]] ما [[نجات]] نمی‌بخشد<ref>طبرسی، احمد بن علی بن ابی‌طالب، الإحتجاج، تحقیق: ابراهیم البهادری، محمدهادی به، به اشراف: جعفر سبحانی، ۲ ج، چاپ اول: قم، اسوه، ۱۴۱۳ ه- . ق، ج ۲، ص ۵۹۹؛ بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶، ح ۷.</ref>.  
::::::[[تهذیب نفس]] و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[کردار]] ناشایست، به عنوان یکی از [[وظایف منتظران]] در [[عصر غیبت]]، چنان اهمیتی دارد که در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت صاحب الامر]] خطاب به [[شیخ مفید]] صادر گشته، [[کردار]] ناشایست و گناهانی که از [[شیعیان]] آن [[حضرت]] سر می‌زند، یکی از اسباب یا تنها سبب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از تقای آن [[بدر]] منیر شمرده شده است: ... پس تنها چیزی که ما را از آنان ([[شیعیان]]) پوشیده می‌دارد، همانا چیزهای ناخوشایندی است که از ایشان به ما می‌رسد و خوشایند ما نیست و از آنان [[انتظار]] نمی‌رود<ref>بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷.</ref>.
::::::[[تهذیب نفس]] و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[کردار]] ناشایست، به عنوان یکی از [[وظایف منتظران]] در [[عصر غیبت]]، چنان اهمیتی دارد که در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت صاحب الامر]] خطاب به [[شیخ مفید]] صادر گشته، [[کردار]] ناشایست و گناهانی که از [[شیعیان]] آن [[حضرت]] سر می‌زند، یکی از اسباب یا تنها سبب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از تقای آن [[بدر]] منیر شمرده شده است: ... پس تنها چیزی که ما را از آنان ([[شیعیان]]) پوشیده می‌دارد، همانا چیزهای ناخوشایندی است که از ایشان به ما می‌رسد و خوشایند ما نیست و از آنان [[انتظار]] نمی‌رود<ref>بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷.</ref>.
::::::باید توجه داشت تنها زمانی می‌توانیم خود را [[منتظر]] [[امام]] [[عدالت‌گستر]] و پیرو او بدانیم که در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] خویش، راه و روش مورد نظر او را [[اجرا]] کنیم، چنان‌که در [[نامه]] [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} خطاب به [[عثمان بن حنیف]]، [[فرماندار بصره]] آمده است: [[آگاه]] باش که هر [[پیروی]] را [[پیشوایی]] است که پی وی را پوید و از [[نور]] [[دانش]] او روشنی جوید، بدان که پیشوای شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده بسنده کرده و دو قرصه نان را خوردنی خویش ساخته است. بدانید که شما چنین نتوانید کرد، ولی مرا به [[پارسایی]] و کوشیدن و [[پاک‌دامنی]] و درستی ورزیدن [[یاری]] کنید<ref>نهج‌البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، نامه ۴۵، ص ۳۱۷.</ref>.
 
::::::از همین روست که در [[دعای ندبه]] می‌خوانیم: خداوندا! ... ما را در راه [[ادای حقوق]] او ([[امام مهدی]] {{ع}})، تلاش در [[پیروی]] از او و دوری از [[مخالفت]] او [[یاری]] کن و با [[خشنودی]] او بر ما منت گذار<ref>بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۱۰۹.</ref>.
باید توجه داشت تنها زمانی می‌توانیم خود را [[منتظر]] [[امام]] [[عدالت‌گستر]] و پیرو او بدانیم که در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] خویش، راه و روش مورد نظر او را [[اجرا]] کنیم، چنان‌که در [[نامه]] [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} خطاب به [[عثمان بن حنیف]]، [[فرماندار بصره]] آمده است: [[آگاه]] باش که هر [[پیروی]] را [[پیشوایی]] است که پی وی را پوید و از [[نور]] [[دانش]] او روشنی جوید، بدان که پیشوای شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده بسنده کرده و دو قرصه نان را خوردنی خویش ساخته است. بدانید که شما چنین نتوانید کرد، ولی مرا به [[پارسایی]] و کوشیدن و [[پاک‌دامنی]] و درستی ورزیدن [[یاری]] کنید<ref>نهج‌البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، نامه ۴۵، ص ۳۱۷.</ref>.
::::::در اینجا ممکن است پرسیده شود: از کجا می‌توان فهمید که [[امام زمان]] {{ع}} از ما چه می‌خواهد و چه کاری را می‌پسندد؟ در پاسخ به این پرسش باید دو نکته را یادآور شویم:  
 
از همین روست که در [[دعای ندبه]] می‌خوانیم: خداوندا! ... ما را در راه [[ادای حقوق]] او ([[امام مهدی]] {{ع}})، تلاش در [[پیروی]] از او و دوری از [[مخالفت]] او [[یاری]] کن و با [[خشنودی]] او بر ما منت گذار<ref>بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۱۰۹.</ref>.
 
در اینجا ممکن است پرسیده شود: از کجا می‌توان فهمید که [[امام زمان]] {{ع}} از ما چه می‌خواهد و چه کاری را می‌پسندد؟ در پاسخ به این پرسش باید دو نکته را یادآور شویم:  
:::::#[[امام]] زمان‌ {{ع}}، ادامه‌دهنده راه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه معصومین]] {{عم}} به [[اعتقاد]] ما، همه [[امامان معصوم]]، [[مفسران]] [[کتاب خدا]] و بیان‌کنندگان [[سنت]] [[رسول خدا]] {{صل}} هستند. [[رضایت]] و [[خشنودی]] [[امام زمان]] {{ع}} نیز در چیزی نیست جز آنچه در [[کتاب خدا]] آمده یا در سخنان [[رسول خدا]] {{صل}} و دیگر [[امامان معصوم]]: به آن اشاره شده است. به بیان دیگر، اگر کسی به همه [[تکالیف]] و وظایفی که در [[قرآن]] و [[روایات معصومین]] {{عم}} به آنها امر شده است، عمل کند و از همه [[محرمات]] و گناهانی که در این دو منبع [[الهی]] از آنها [[نهی]] شده است، دوری جوید، خواهد توانست [[رضایت]] [[امام عصر]] {{ع}} را چنان که باید و شاید، به دست آورد. بنابراین، هیچ لزومی ندارد که ما حتما از زبان [[امام زمان]] {{ع}} بشنویم که ایشان از چه [[رفتار]] و گفتاری، [[خشنود]] و از چه [[رفتار]] و گفتاری، ناخشنود می‌شود. چنان‌که پیش از این گفته شد، با مراجعه به دعایی مانند "دعای مکارم الاخلاق" که از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] شده است، می‌توانیم پی ببریم که [[امام زمان]] {{ع}} از ما چه می‌خواهد و چه کاری را می‌پسندد.
:::::#[[امام]] زمان‌ {{ع}}، ادامه‌دهنده راه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه معصومین]] {{عم}} به [[اعتقاد]] ما، همه [[امامان معصوم]]، [[مفسران]] [[کتاب خدا]] و بیان‌کنندگان [[سنت]] [[رسول خدا]] {{صل}} هستند. [[رضایت]] و [[خشنودی]] [[امام زمان]] {{ع}} نیز در چیزی نیست جز آنچه در [[کتاب خدا]] آمده یا در سخنان [[رسول خدا]] {{صل}} و دیگر [[امامان معصوم]]: به آن اشاره شده است. به بیان دیگر، اگر کسی به همه [[تکالیف]] و وظایفی که در [[قرآن]] و [[روایات معصومین]] {{عم}} به آنها امر شده است، عمل کند و از همه [[محرمات]] و گناهانی که در این دو منبع [[الهی]] از آنها [[نهی]] شده است، دوری جوید، خواهد توانست [[رضایت]] [[امام عصر]] {{ع}} را چنان که باید و شاید، به دست آورد. بنابراین، هیچ لزومی ندارد که ما حتما از زبان [[امام زمان]] {{ع}} بشنویم که ایشان از چه [[رفتار]] و گفتاری، [[خشنود]] و از چه [[رفتار]] و گفتاری، ناخشنود می‌شود. چنان‌که پیش از این گفته شد، با مراجعه به دعایی مانند "دعای مکارم الاخلاق" که از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] شده است، می‌توانیم پی ببریم که [[امام زمان]] {{ع}} از ما چه می‌خواهد و چه کاری را می‌پسندد.
:::::#اشاره [[امام زمان]] {{ع}} به عوامل [[خرسندی]] و ناخرسندی خود در [[احادیث]]، [[زیارت‌ها]] و دعاهایی که در طول [[دوران غیبت صغرا]] و پس از آن، به صورت [[توقیع]] با صورت‌های دیگر از [[امام مهدی]] {{ع}} برای ما به یادگار مانده است، به صراحت تمام، آنچه موجب [[خرسندی]] یا ناخرسندی آن [[حضرت]] می‌شود، بیان و چگونه عمل کردن، چگونه سخن گفتن و چگونه اندیشیدن به ما آموخته شده است. از این رو، با مراجعه به مجموعه ارزشمند یادگارهای آن [[حضرت]] و تأمل و [[تدبر]] در آنها می‌توان به راحتی [[هدایت]] را از [[گمراهی]] و [[صراط مستقیم]] را از راه کج باز [[شناخت]]. گفتنی است مجموعه سخنان و رهنمودهای [[امام عصر]] {{ع}} را برخی نویسندگان، جمع‌آوری و در قالب کتاب منتشر کرده‌اند<ref>از آن جمله می‌توان به این کتاب‌ها اشاره کرد:  
:::::#اشاره [[امام زمان]] {{ع}} به عوامل [[خرسندی]] و ناخرسندی خود در [[احادیث]]، [[زیارت‌ها]] و دعاهایی که در طول [[دوران غیبت صغرا]] و پس از آن، به صورت [[توقیع]] با صورت‌های دیگر از [[امام مهدی]] {{ع}} برای ما به یادگار مانده است، به صراحت تمام، آنچه موجب [[خرسندی]] یا ناخرسندی آن [[حضرت]] می‌شود، بیان و چگونه عمل کردن، چگونه سخن گفتن و چگونه اندیشیدن به ما آموخته شده است. از این رو، با مراجعه به مجموعه ارزشمند یادگارهای آن [[حضرت]] و تأمل و [[تدبر]] در آنها می‌توان به راحتی [[هدایت]] را از [[گمراهی]] و [[صراط مستقیم]] را از راه کج باز [[شناخت]]. گفتنی است مجموعه سخنان و رهنمودهای [[امام عصر]] {{ع}} را برخی نویسندگان، جمع‌آوری و در قالب کتاب منتشر کرده‌اند<ref>از آن جمله می‌توان به این کتاب‌ها اشاره کرد:  
[[محمد خادمی شیرازی]]، مجموعه سخنان، [[توقیعات]] و [[ادعیه]] [[حضرت]] [[بقیه الله]] {{ع}}، چاپ دوم: [[قم]]، [[رسالت]]، ۱۳۷۷؛ [[سید]] [[حسن]] شیرازی، کلمة الإمام المهدی {{ع}}، ترجمه: [[سید حسن افتخارزاده]] سبزواری، [[تهران]]، آفاق، چاپ اول: ۱۴۰۷ ه- ق؛ [[محمد]] الغروی، المختار من کلمات الإمام المهدی {{ع}}، چاپ اول: [[قم]]، مؤلف، ج ۳، ۱۴۱۴ ه- ق.</ref>.
[[محمد خادمی شیرازی]]، مجموعه سخنان، [[توقیعات]] و [[ادعیه]] [[حضرت]] [[بقیه الله]] {{ع}}، چاپ دوم: [[قم]]، [[رسالت]]، ۱۳۷۷؛ [[سید]] [[حسن]] شیرازی، کلمة الإمام المهدی {{ع}}، ترجمه: [[سید حسن افتخارزاده]] سبزواری، [[تهران]]، آفاق، چاپ اول: ۱۴۰۷ ه- ق؛ [[محمد]] الغروی، المختار من کلمات الإمام المهدی {{ع}}، چاپ اول: [[قم]]، مؤلف، ج ۳، ۱۴۱۴ ه- ق.</ref>.
::::::برای روشن‌تر شدن موضوع، [[شایسته]] است که به یکی از این یادگارهای گران‌قدر [[امام عصر]] {{ع}} نگاهی بیفکنیم؛ همان دعای معروفی که با جمله {{متن حدیث|اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِيقَ الطَّاعَةِ...}} آغاز می‌شود و در اوایل [[مفاتیح الجنان]] نیز آمده است. در این دعای کوتاه و مختصر، [[امام مهدی]] {{ع}} هر آنچه را [[شایسته]] است خود را بدان‌ها آراسته یا از آنها پیراسته سازیم، در قالب درخواست از [[خدا]] بیان کرده و به صورت غیرمستقیم به ما فهمانده است که به عنوان [[حجت خدا]]، چه انتظاری از ما دارد و چگونه شیعه‌ای را برای خود می‌پسندد. با هم بخش‌هایی از این [[دعا]] را می‌خوانیم: بار خدایا! [[توفیق]] فرمان‌برداری، [[دوری از گناهان]]، درستی و [[پاکی]] [[نیت]] و [[شناخت]] حرام‌ها را روزی ما فرمای. ما را به [[راهنمایی]] و [[پایداری]] گرامی دار و زبان ما را در درست‌گویی و گفتار حکیمانه [[استوار]] ساز. [[دل]] ما را از [[دانش]] و [[معرفت]] سرشار کن و درون ما را از [[حرام]] و [[مال]] شبهه‌ناک [[پاکیزه]] گردان و دست ما را از [[ستمگری]] و دزدی بازدار و چشم ما را از [[فجور]] و [[خیانت]] بپوشان و گوش ما را از شنیدن سخن بیهوده و [[غیبت]] بر بند<ref>مفاتیح الجنان، دعای امام زمان {{ع}}.</ref>.
 
::::::در ادامه این [[دعا]]، [[امام عصر]] {{ع}}، ویژگی‌هایی را که [[شایسته]] [[عالمان]]، دانش‌پژوهان، [[پیران]]، [[جوانان]]، [[زنان]]، [[توانگران]]، [[تنگ‌دستان]]، جنگجویان حکم‌رانان و دیگر قشرهای [[اجتماعی]] است، بر می‌شمارد و از [[خداوند]] می‌خواهد به هر یک از این گروه‌های [[اجتماعی]]، ویژگی‌هایی را که [[شایسته]] آنهاست، عطا فرماید.  
برای روشن‌تر شدن موضوع، [[شایسته]] است که به یکی از این یادگارهای گران‌قدر [[امام عصر]] {{ع}} نگاهی بیفکنیم؛ همان دعای معروفی که با جمله {{متن حدیث|اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِيقَ الطَّاعَةِ...}} آغاز می‌شود و در اوایل [[مفاتیح الجنان]] نیز آمده است. در این دعای کوتاه و مختصر، [[امام مهدی]] {{ع}} هر آنچه را [[شایسته]] است خود را بدان‌ها آراسته یا از آنها پیراسته سازیم، در قالب درخواست از [[خدا]] بیان کرده و به صورت غیرمستقیم به ما فهمانده است که به عنوان [[حجت خدا]]، چه انتظاری از ما دارد و چگونه شیعه‌ای را برای خود می‌پسندد. با هم بخش‌هایی از این [[دعا]] را می‌خوانیم: بار خدایا! [[توفیق]] فرمان‌برداری، [[دوری از گناهان]]، درستی و [[پاکی]] [[نیت]] و [[شناخت]] حرام‌ها را روزی ما فرمای. ما را به [[راهنمایی]] و [[پایداری]] گرامی دار و زبان ما را در درست‌گویی و گفتار حکیمانه [[استوار]] ساز. [[دل]] ما را از [[دانش]] و [[معرفت]] سرشار کن و درون ما را از [[حرام]] و [[مال]] شبهه‌ناک [[پاکیزه]] گردان و دست ما را از [[ستمگری]] و دزدی بازدار و چشم ما را از [[فجور]] و [[خیانت]] بپوشان و گوش ما را از شنیدن سخن بیهوده و [[غیبت]] بر بند<ref>مفاتیح الجنان، دعای امام زمان {{ع}}.</ref>.
 
در ادامه این [[دعا]]، [[امام عصر]] {{ع}}، ویژگی‌هایی را که [[شایسته]] [[عالمان]]، دانش‌پژوهان، [[پیران]]، [[جوانان]]، [[زنان]]، [[توانگران]]، [[تنگ‌دستان]]، جنگجویان حکم‌رانان و دیگر قشرهای [[اجتماعی]] است، بر می‌شمارد و از [[خداوند]] می‌خواهد به هر یک از این گروه‌های [[اجتماعی]]، ویژگی‌هایی را که [[شایسته]] آنهاست، عطا فرماید.  
:::::*'''[[پیوند با مقام ولایت]]''':حفظ و تقویت پیوند قلبی با [[امام عصر]] {{ع}} و تجدید دایمی [[عهد]] و [[پیمان]] با آن [[حضرت]]، یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر [[شیعه]] [[منتظر]] در [[عصر غیبت]] بر عهده دارد. بدین معنا که یک [[منتظر واقعی]] [[حضرت حجت]] {{ع}} با وجود [[غیبت]] ظاهری آن [[حجت الهی]] هرگز نباید احساس کند که در [[جامعه]]، رها و بی‌مسئولیت رها شده است و هیچ تکلیفی نسبت به [[امام]] و مقتدای خود ندارد. این موضوع در [[روایات]] بسیاری مورد تأکید قرار گرفته است که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم. در روایتی، [[امام محمد باقر]] {{ع}} در [[تفسیر]] این [[کلام]] [[خدای تعالی]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.</ref>. می‌فرماید: بر انجام [[واجبات]] [[صبر]] کنید و با دشمنتان‌تان [[پایداری]] کنید و پیوند خود را با [[امام]] منتظرتان مستحکم سازید<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۱۹۹؛ همچنین ر.ک: البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۳۳۴، ح ۲.</ref>. همچنین [[امام صادق]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه]] یاد شده می‌فرماید: بر [[واجبات]] [[صبر]] کنید و یکدیگر را بر مصایب به [[صبر]] وا دارید و خود را بر پیوند با [[امامان]] [و [[یاری]] آنها] ملتزم سازید<ref>البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۳۳۴، ح ۲.</ref>. در [[روایات]] دیگری نیز به همین مضمون از [[امام]] [[جعفر صادق]] و [[امام]] [[موسی کاظم]] وارد شده است که برای رعایت اختصار، آنها را نمی‌آوریم<ref>همان.</ref>.
:::::*'''[[پیوند با مقام ولایت]]''':حفظ و تقویت پیوند قلبی با [[امام عصر]] {{ع}} و تجدید دایمی [[عهد]] و [[پیمان]] با آن [[حضرت]]، یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر [[شیعه]] [[منتظر]] در [[عصر غیبت]] بر عهده دارد. بدین معنا که یک [[منتظر واقعی]] [[حضرت حجت]] {{ع}} با وجود [[غیبت]] ظاهری آن [[حجت الهی]] هرگز نباید احساس کند که در [[جامعه]]، رها و بی‌مسئولیت رها شده است و هیچ تکلیفی نسبت به [[امام]] و مقتدای خود ندارد. این موضوع در [[روایات]] بسیاری مورد تأکید قرار گرفته است که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم. در روایتی، [[امام محمد باقر]] {{ع}} در [[تفسیر]] این [[کلام]] [[خدای تعالی]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.</ref>. می‌فرماید: بر انجام [[واجبات]] [[صبر]] کنید و با دشمنتان‌تان [[پایداری]] کنید و پیوند خود را با [[امام]] منتظرتان مستحکم سازید<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۱۹۹؛ همچنین ر.ک: البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۳۳۴، ح ۲.</ref>. همچنین [[امام صادق]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه]] یاد شده می‌فرماید: بر [[واجبات]] [[صبر]] کنید و یکدیگر را بر مصایب به [[صبر]] وا دارید و خود را بر پیوند با [[امامان]] [و [[یاری]] آنها] ملتزم سازید<ref>البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۳۳۴، ح ۲.</ref>. در [[روایات]] دیگری نیز به همین مضمون از [[امام]] [[جعفر صادق]] و [[امام]] [[موسی کاظم]] وارد شده است که برای رعایت اختصار، آنها را نمی‌آوریم<ref>همان.</ref>.
::::::در روایت‌های متعددی، [[امامان]] ما، [[شیعیان]] خود را به [[تجدید عهد]] و [[بیعت با امام]] زمان خود سفارش کرده و از آنها خواسته‌اند در آغاز هر روز و حتی پس از هر [[نماز واجب]]، [[دعای عهد]] بخوانند. همه این موارد از اهمیت پیوند دایمی [[شیعیان]] با [[مقام]] عظمای [[ولایت]] و [[حجت خدا]] حکایت دارد.
 
::::::یکی از مشهورترین دعاهای [[عهد]]، دعایی است که [[سید بن طاووس]] آن را در در ابتدای کتاب آن ارزشمند آمده مصباح الزائر به [[نقل]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] کرده و در ابتدای آن آمده است: هر کس [[چهل]] بامداد، [[خدا]] را با این [[عهد]] بخواند، از [[یاوران]] [[قائم]] ما خواهد بود. پس اگر پیش از [[ظهور]] [[قائم]] از [[دنیا]] برود، [[خداوند تعالی]]، او را از قبرش خارج می‌سازد [تا [[قائم]] را [[یاری]] دهد]. [[خداوند]] به شماره هر کلمه [از آن]، هزار حسنه به او عطا کند و هزار [[بدی]] را از او برطرف می‌سازد<ref>ابن طاووس، سید علی بن موسی، مصباح الزائر، قم، مؤسسة آل البیت {{عم}} لإحیاء التراث، ۱۴۱۷ ه- ق، ص ۴۵۵؛ بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۱۱۱.</ref>.  
در روایت‌های متعددی، [[امامان]] ما، [[شیعیان]] خود را به [[تجدید عهد]] و [[بیعت با امام]] زمان خود سفارش کرده و از آنها خواسته‌اند در آغاز هر روز و حتی پس از هر [[نماز واجب]]، [[دعای عهد]] بخوانند. همه این موارد از اهمیت پیوند دایمی [[شیعیان]] با [[مقام]] عظمای [[ولایت]] و [[حجت خدا]] حکایت دارد.
 
یکی از مشهورترین دعاهای [[عهد]]، دعایی است که [[سید بن طاووس]] آن را در در ابتدای کتاب آن ارزشمند آمده مصباح الزائر به [[نقل]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] کرده و در ابتدای آن آمده است: هر کس [[چهل]] بامداد، [[خدا]] را با این [[عهد]] بخواند، از [[یاوران]] [[قائم]] ما خواهد بود. پس اگر پیش از [[ظهور]] [[قائم]] از [[دنیا]] برود، [[خداوند تعالی]]، او را از قبرش خارج می‌سازد [تا [[قائم]] را [[یاری]] دهد]. [[خداوند]] به شماره هر کلمه [از آن]، هزار حسنه به او عطا کند و هزار [[بدی]] را از او برطرف می‌سازد<ref>ابن طاووس، سید علی بن موسی، مصباح الزائر، قم، مؤسسة آل البیت {{عم}} لإحیاء التراث، ۱۴۱۷ ه- ق، ص ۴۵۵؛ بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۱۱۱.</ref>.  
::::::به [[دلیل]] اهمیت و اعتبار مضمون این دعای [[شریف]]، بخشی از آن را [[نقل]] می‌کنیم: بار خدایا! من در بامداد این روز و تمام دوران زندگانی‌ام، [[عهد]] و [[عقد]] و بیعتی را که از آن [[حضرت]] بر گردن دارم، با او تجدید می‌کنم که هرگز از آن [[عهد]] و [[بیعت]] برنگردم و بر آن پایدار بمانم. بار خدایا! مرا از [[یاران]] آن [[حضرت]] و از مدافعان [[حریم]] [[مقدس]] او و شتابندگان در پی انجام [[هدف]] او و اطاعت‌کنندگان از دستورها و [[نواهی]] او و حمایت‌کنندگان از [وجود [[شریف]]] او و سبقت‌جویان به سوی خواسته او و [[شهیدان]] در حضورش قرار ده<ref>همان.</ref>. دقت در عبارت‌های بالا می‌تواند تصویری روشن از مفهوم [[عهد]] و [[پیمان]] با [[امام]] و [[حجت]] زمان را ترسیم کند؛ [[عهد]] و پیمانی ناگسستنی برای [[یاری]] و [[نصرت امام زمان]] خود و [[پیروی]] مخلصانه و تا پای [[جان]] از [[اوامر و نواهی]] او. آیا اگر هر [[شیعه]] [[منتظر]] در آغاز هر روز، با حضور و توجه، چنین [[عهد]] و پیمانی را با [[امام]] و مقتدای خود تجدید کند، هرگز به [[سستی]]، [[خواری]]، [[ستم]] و [[بی‌عدالتی]] تن خواهد داد؟ آیا هرگز حاضر خواهد شد که به رضای مولا و سرور خود بی‌اعتنا باشد و [[گناه]] کند؟ بی‌تردید، اگر چنین [[فرهنگی]] در هر جامعه‌ای [[حاکم]] شود و همه تنها در پی رضای [[امام زمان]] خود باشند، آن [[جامعه]] هرگز دچار بحران [[فرهنگی]]، از خودبیگانگی، [[نومیدی]] و [[انحطاط]] نخواهد شد. [[مسلم]] است اگر همه [[شیعیان]] با هم‌دلی و [[همراهی]]، دست [[بیعت]] و [[یاری]] به سوی مولا و سرور خود دراز کنند و بر [[یاری]] او هم‌داستان شوند، دیری نخواهد پایید که [[فرج]] مولای‌شان را [[درک]] خواهند کرد و برای همیشه از [[ستم‌ها]] و ذلت‌ها رهایی خواهند یافت. در [[توقیع]] شریفی که پیش از این نیز به بخشی از آن اشاره شد، آمده است: اگر [[شیعیان]] ما که [[خداوند]] آنان را در اطاعتش [[یاری]] دهد، در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده است، یک‌دل و مصمم می‌شدند، [[نعمت]] [[دیدار]] ما از آنان به تأخیر نمی‌افتاد و [[سعادت]] [[دیدار]] ما برای آنها با [[معرفت]] کامل و [[راستین]] نسبت به ما تعجیل می‌شد<ref>بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷.</ref>.  
::::::به [[دلیل]] اهمیت و اعتبار مضمون این دعای [[شریف]]، بخشی از آن را [[نقل]] می‌کنیم: بار خدایا! من در بامداد این روز و تمام دوران زندگانی‌ام، [[عهد]] و [[عقد]] و بیعتی را که از آن [[حضرت]] بر گردن دارم، با او تجدید می‌کنم که هرگز از آن [[عهد]] و [[بیعت]] برنگردم و بر آن پایدار بمانم. بار خدایا! مرا از [[یاران]] آن [[حضرت]] و از مدافعان [[حریم]] [[مقدس]] او و شتابندگان در پی انجام [[هدف]] او و اطاعت‌کنندگان از دستورها و [[نواهی]] او و حمایت‌کنندگان از [وجود [[شریف]]] او و سبقت‌جویان به سوی خواسته او و [[شهیدان]] در حضورش قرار ده<ref>همان.</ref>. دقت در عبارت‌های بالا می‌تواند تصویری روشن از مفهوم [[عهد]] و [[پیمان]] با [[امام]] و [[حجت]] زمان را ترسیم کند؛ [[عهد]] و پیمانی ناگسستنی برای [[یاری]] و [[نصرت امام زمان]] خود و [[پیروی]] مخلصانه و تا پای [[جان]] از [[اوامر و نواهی]] او. آیا اگر هر [[شیعه]] [[منتظر]] در آغاز هر روز، با حضور و توجه، چنین [[عهد]] و پیمانی را با [[امام]] و مقتدای خود تجدید کند، هرگز به [[سستی]]، [[خواری]]، [[ستم]] و [[بی‌عدالتی]] تن خواهد داد؟ آیا هرگز حاضر خواهد شد که به رضای مولا و سرور خود بی‌اعتنا باشد و [[گناه]] کند؟ بی‌تردید، اگر چنین [[فرهنگی]] در هر جامعه‌ای [[حاکم]] شود و همه تنها در پی رضای [[امام زمان]] خود باشند، آن [[جامعه]] هرگز دچار بحران [[فرهنگی]]، از خودبیگانگی، [[نومیدی]] و [[انحطاط]] نخواهد شد. [[مسلم]] است اگر همه [[شیعیان]] با هم‌دلی و [[همراهی]]، دست [[بیعت]] و [[یاری]] به سوی مولا و سرور خود دراز کنند و بر [[یاری]] او هم‌داستان شوند، دیری نخواهد پایید که [[فرج]] مولای‌شان را [[درک]] خواهند کرد و برای همیشه از [[ستم‌ها]] و ذلت‌ها رهایی خواهند یافت. در [[توقیع]] شریفی که پیش از این نیز به بخشی از آن اشاره شد، آمده است: اگر [[شیعیان]] ما که [[خداوند]] آنان را در اطاعتش [[یاری]] دهد، در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده است، یک‌دل و مصمم می‌شدند، [[نعمت]] [[دیدار]] ما از آنان به تأخیر نمی‌افتاد و [[سعادت]] [[دیدار]] ما برای آنها با [[معرفت]] کامل و [[راستین]] نسبت به ما تعجیل می‌شد<ref>بحار الأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷.</ref>.  
::::::[[شیعیان]] [[منتظر]] علاوه بر [[دعای عهد]] می‌توانند با بهره گیری از [[دعاها]] و زیارت‌های دیگری که مرتبط با [[امام عصر]] {{ع}} است، پیوند دایمی خود را با آن [[امام]] برقرار سازند که از آن جمله به [[دعای ندبه]]، [[دعای فرج]]، دعای [[زمان غیبت]]، [[استغاثه]] به [[امام زمان]] {{ع}}، [[زیارت آل یاسین]]، [[زیارت]] [[امام عصر]] در [[روز جمعه]]، [[نماز امام زمان]] و مانند آن می‌توان اشاره کرد. [[دعا به امام زمان]] {{ع}} در قنوت و تعقیب نمازهای پنج‌گانه نیز می‌تواند در ایجاد ارتباط و انس بیشتر با آن [[حضرت]] نقش داشته باشد. چشم انتظاران [[امام عصر]] {{ع}} همچنین می‌توانند با حضور در مساجد و مکان‌های مقدسی که به [[امام عصر]] {{ع}} منسوب است، مانند [[مسجد جمکران]] در [[قم]]، [[مسجد سهله]] در [[نجف]] و [[سرداب مقدس]] [[سامرا]]، پیوند خویش را با آن [[حضرت]] روز به روز مستحکم‌تر سازند.  
::::::[[شیعیان]] [[منتظر]] علاوه بر [[دعای عهد]] می‌توانند با بهره گیری از [[دعاها]] و زیارت‌های دیگری که مرتبط با [[امام عصر]] {{ع}} است، پیوند دایمی خود را با آن [[امام]] برقرار سازند که از آن جمله به [[دعای ندبه]]، [[دعای فرج]]، دعای [[زمان غیبت]]، [[استغاثه]] به [[امام زمان]] {{ع}}، [[زیارت آل یاسین]]، [[زیارت]] [[امام عصر]] در [[روز جمعه]]، [[نماز امام زمان]] و مانند آن می‌توان اشاره کرد. [[دعا به امام زمان]] {{ع}} در قنوت و تعقیب نمازهای پنج‌گانه نیز می‌تواند در ایجاد ارتباط و انس بیشتر با آن [[حضرت]] نقش داشته باشد. چشم انتظاران [[امام عصر]] {{ع}} همچنین می‌توانند با حضور در مساجد و مکان‌های مقدسی که به [[امام عصر]] {{ع}} منسوب است، مانند [[مسجد جمکران]] در [[قم]]، [[مسجد سهله]] در [[نجف]] و [[سرداب مقدس]] [[سامرا]]، پیوند خویش را با آن [[حضرت]] روز به روز مستحکم‌تر سازند.  
خط ۶۱۸: خط ۶۷۴:
::::::شاید بتوان گفت [[کلام]] [[صاحب]] جواهر نیز در نهایت به همان [[کلام]] [[مجلسی]] برمی‌گردد که فرمود: [[مرابطه]] در این [[روایت]] به معنای [[آمادگی]] برای [[یاری امام]] [[منتظر]] است.  
::::::شاید بتوان گفت [[کلام]] [[صاحب]] جواهر نیز در نهایت به همان [[کلام]] [[مجلسی]] برمی‌گردد که فرمود: [[مرابطه]] در این [[روایت]] به معنای [[آمادگی]] برای [[یاری امام]] [[منتظر]] است.  
::::::رمز اینکه [[شیعه]] باید هر لحظه آماده [[یاری امام]] خود باشد، این است که [[زمان ظهور]] مشخص نیست و هر آن که [[اراده خداوند]] تعلق گیرد، ممکن است [[ظهور]] رخ دهد. بنابراین، [[شیعیان]] باید همواره در حال آماده‌باش به سر برند تا در زمان [[ضرورت]]، به [[فرمان امام]] خود برای مقابله با [[مستکبران]] و ستم‌کاران [[جهان]] به پا خیزند. با نگاهی به [[تاریخ شیعه]] می‌توانیم به عمق [[باور]] [[مردم]] به موضوع [[ظهور]] و [[آمادگی]] همیشگی آنها برای این موضوع پی ببریم. [[ابن بطوطه]] در سفرنامه خود می‌نویسد: ندبه [[شیعیان]] حِله برای [[امام زمان]] در نزدیکی بازار بزرگ [[شهر]]، مسجدی قرار دارد که بر در آن، پرده حریری آویزان است و آنجا را "[[مسجد صاحب الزمان]]" می‌خوانند. شب‌ها پیش از [[نماز عصر]]، صد مرد مسلح با شمشیرهای آخته... اسبی یا استری زین کرده می‌گیرند و به سوی [[مسجد صاحب الزمان]] روانه می‌شوند. پیشاپیش این چارپا، طبل و شیپور و بوق زده می‌شود. سایر [[مردم]] در طرفین این دسته حرکت می‌کنند و چون به [[مسجد صاحب الزمان]] می‌رسند، در برابر در [[ایستاده]] و آواز می‌دهند که: "بسم [[الله]]، ای [[صاحب الزمان]]، بسم [[الله]] بیرون آی که [[تباهی]] روی [[زمین]] را فراگرفته و [[ستم]] فراوان گشته. وقت آن است که برآیی تا [[خدا]] به وسیله تو، [[حق]] را از [[باطل]] جدا گرداند و به همین ترتیب، به نواختن بوق و شیپور و طبل ادامه می‌دهند تا [[نماز]] [[مغرب]] فرا رسد...<ref>ابن بطوطه، سفرنامه، ج ۱، ص ۲۷۲، به نقل از: محمد حکیمی، در فجر ساحل، چاپ نوزدهم: تهران، آفاق، ۱۳۷۵، ص ۵۵؛ برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، چاپ اول: قم، انصاریان، ۱۳۷۵، ج ۲، صص ۶۹۴ - ۶۹۷.</ref>.
::::::رمز اینکه [[شیعه]] باید هر لحظه آماده [[یاری امام]] خود باشد، این است که [[زمان ظهور]] مشخص نیست و هر آن که [[اراده خداوند]] تعلق گیرد، ممکن است [[ظهور]] رخ دهد. بنابراین، [[شیعیان]] باید همواره در حال آماده‌باش به سر برند تا در زمان [[ضرورت]]، به [[فرمان امام]] خود برای مقابله با [[مستکبران]] و ستم‌کاران [[جهان]] به پا خیزند. با نگاهی به [[تاریخ شیعه]] می‌توانیم به عمق [[باور]] [[مردم]] به موضوع [[ظهور]] و [[آمادگی]] همیشگی آنها برای این موضوع پی ببریم. [[ابن بطوطه]] در سفرنامه خود می‌نویسد: ندبه [[شیعیان]] حِله برای [[امام زمان]] در نزدیکی بازار بزرگ [[شهر]]، مسجدی قرار دارد که بر در آن، پرده حریری آویزان است و آنجا را "[[مسجد صاحب الزمان]]" می‌خوانند. شب‌ها پیش از [[نماز عصر]]، صد مرد مسلح با شمشیرهای آخته... اسبی یا استری زین کرده می‌گیرند و به سوی [[مسجد صاحب الزمان]] روانه می‌شوند. پیشاپیش این چارپا، طبل و شیپور و بوق زده می‌شود. سایر [[مردم]] در طرفین این دسته حرکت می‌کنند و چون به [[مسجد صاحب الزمان]] می‌رسند، در برابر در [[ایستاده]] و آواز می‌دهند که: "بسم [[الله]]، ای [[صاحب الزمان]]، بسم [[الله]] بیرون آی که [[تباهی]] روی [[زمین]] را فراگرفته و [[ستم]] فراوان گشته. وقت آن است که برآیی تا [[خدا]] به وسیله تو، [[حق]] را از [[باطل]] جدا گرداند و به همین ترتیب، به نواختن بوق و شیپور و طبل ادامه می‌دهند تا [[نماز]] [[مغرب]] فرا رسد...<ref>ابن بطوطه، سفرنامه، ج ۱، ص ۲۷۲، به نقل از: محمد حکیمی، در فجر ساحل، چاپ نوزدهم: تهران، آفاق، ۱۳۷۵، ص ۵۵؛ برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، چاپ اول: قم، انصاریان، ۱۳۷۵، ج ۲، صص ۶۹۴ - ۶۹۷.</ref>.
::::::باید توجه داشت که شیوه [[آمادگی برای ظهور]]، به شرایط زمان و مکان بستگی دارد و اگر در بعضی [[روایات]]، از آماده کردن اسب و [[شمشیر]] برای [[ظهور]] [[ولی امر]] سخن به میان آمده و برای آن، [[فضیلت]] بسیار شمرده شده است، به این معنا نیست که اینها موضوعیت دارند. با قدری تأمل روشن می‌شود که ذکر این موارد تنها به عنوان [[تمثیل]] و بیان [[لزوم]] [[آمادگی]] رزمی برای [[یاری]] [[آخرین حجت]] [[حق]] است. در این عصر بر [[شیعیان]] لازم است که با فراگرفتن [[فنون]] رزمی و مسلح شدن به تجهیزات [[نظامی]] روز، خود را برای مقابله با [[دشمنان]] [[قائم آل محمد]] {{ع}} آماده سازند. در حال حاضر، به [[دلیل]] [[حاکمیت]] [[دولت]] [[شیعی]] و [[حکومت]] [[فقیه جامع الشرایط]] بر سرزمین [[اسلامی]] [[ایران]]، این [[وظیفه]] در درجه اول بر عهده [[حکومت اسلامی]] است که در هر زمان، نیروی مسلح [[کشور]] را در بالاترین [[حد ]] [[آمادگی نظامی]] قرار دهد تا به [[فضل]] [[خدا]] در هر لحظه که [[اراده الهی]] بر [[ظهور منجی]] [[بشر]]، [[حضرت مهدی]] {{ع}} قرار گرفت، بتوانند به [[بهترین]] صورت در [[خدمت]] آن [[حضرت]] باشند. [[امام خمینی]] با وسعت دیدی که داشت، "[[کسب آمادگی برای ظهور]]" را بسیار فراتر از آنچه گفته شد، مطرح می‌کرد و [[معتقد]] بود که باید از هم اکنون برای گسترش [[قدرت اسلام]] در [[جهان]] تلاش کنیم تا [[زمینه ظهور]] چنان که باید، فراهم شود. ایشان در این زمینه می‌فرمود: همه ما [[انتظار فرج]] داریم و باید در این [[انتظار]] [[خدمت]] کنیم. [[انتظار فرج]]، [[قدرت اسلام]] است و ما باید کوشش کنیم تا [[قدرت اسلام]] در عالم تحقق پیدا کند و [[مقدمات ظهور]] - ان شاء [[الله]] - تهیه شود<ref>صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۵۵.</ref>.  
 
باید توجه داشت که شیوه [[آمادگی برای ظهور]]، به شرایط زمان و مکان بستگی دارد و اگر در بعضی [[روایات]]، از آماده کردن اسب و [[شمشیر]] برای [[ظهور]] [[ولی امر]] سخن به میان آمده و برای آن، [[فضیلت]] بسیار شمرده شده است، به این معنا نیست که اینها موضوعیت دارند. با قدری تأمل روشن می‌شود که ذکر این موارد تنها به عنوان [[تمثیل]] و بیان [[لزوم]] [[آمادگی]] رزمی برای [[یاری]] [[آخرین حجت]] [[حق]] است. در این عصر بر [[شیعیان]] لازم است که با فراگرفتن [[فنون]] رزمی و مسلح شدن به تجهیزات [[نظامی]] روز، خود را برای مقابله با [[دشمنان]] [[قائم آل محمد]] {{ع}} آماده سازند. در حال حاضر، به [[دلیل]] [[حاکمیت]] [[دولت]] [[شیعی]] و [[حکومت]] [[فقیه جامع الشرایط]] بر سرزمین [[اسلامی]] [[ایران]]، این [[وظیفه]] در درجه اول بر عهده [[حکومت اسلامی]] است که در هر زمان، نیروی مسلح [[کشور]] را در بالاترین [[حد ]] [[آمادگی نظامی]] قرار دهد تا به [[فضل]] [[خدا]] در هر لحظه که [[اراده الهی]] بر [[ظهور منجی]] [[بشر]]، [[حضرت مهدی]] {{ع}} قرار گرفت، بتوانند به [[بهترین]] صورت در [[خدمت]] آن [[حضرت]] باشند. [[امام خمینی]] با وسعت دیدی که داشت، "[[کسب آمادگی برای ظهور]]" را بسیار فراتر از آنچه گفته شد، مطرح می‌کرد و [[معتقد]] بود که باید از هم اکنون برای گسترش [[قدرت اسلام]] در [[جهان]] تلاش کنیم تا [[زمینه ظهور]] چنان که باید، فراهم شود. ایشان در این زمینه می‌فرمود: همه ما [[انتظار فرج]] داریم و باید در این [[انتظار]] [[خدمت]] کنیم. [[انتظار فرج]]، [[قدرت اسلام]] است و ما باید کوشش کنیم تا [[قدرت اسلام]] در عالم تحقق پیدا کند و [[مقدمات ظهور]] - ان شاء [[الله]] - تهیه شود<ref>صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۵۵.</ref>.  
:::::*'''ارتباط با [[فقیهان]] و [[مراجع تقلید]]''':از یک سو می‌دانیم که در [[دوران غیبت]]، هیچ یک از [[احکام اسلام]] تعطیل نمی‌شود و باید تا آمدن [[امام عصر]] {{ع}}، به همه آنچه [[اسلام]] از ما خواسته است، عمل کنیم. از سوی دیگر می‌دانیم که امکان دست‌رسی به [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} و فراگرفتن مستقیم [[احکام دین]] از ایشان، برای ما وجود ندارد. حال در این شرایط چه باید کرد؟ آیا دست روی دست بگذاریم و به هیچ یک از [[احکام اسلام]] عمل نکنیم یا به هر آنچه خود احتمال می‌دهیم درست باشد عمل کنیم؟ به [[یقین]]، هیچ یک از این دو راه ما را به مقصود نمی‌رساند. در اینجا این پرسش مطرح می‌شود که آیا [[امامان معصوم]]: برای [[شیعیان]] خود در [[زمان غیبت]] [[فکری]] نکرده‌اند؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت [[ائمه]]: [[تکلیف]] ما را در [[زمان غیبت]] و دسترسی نداشتن به [[امام]] [[معصوم]] مشخص کرده و به ما فرموده‌اند که به [[فقیهان]] جامع الشرایط مراجعه کنیم. در روایتی که [[امام حسن عسکری]] {{ع}} از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند، چنین می‌خوانیم: ... اما هر یک از [[فقیهان]] که [[نفس]] خود را بازدارنده، [[دین]] خود را نگه دارنده، هوای خود را پس‌زننده و [[اوامر]] مولای خود را اطاعت‌کننده بود، بر عوام ([[مردم]]) لازم است که از او [[پیروی]] کنند و تنها بعضی از [[فقیهان]] [[شیعه]] هستند که از این صفات برخوردارند، نه همه آنها<ref>حُر العاملی، محمد بن الحسن، وسانل الشیعة، ۲۰ ج، تصحیح و تحقیق: عبدالرحیم ربانی شیرازی، چاپ هشتم: تهران، اسلامیه، ۱۳۷۳، ج ۱۸، ص ۹۵، ح ۲۰.</ref>.  
:::::*'''ارتباط با [[فقیهان]] و [[مراجع تقلید]]''':از یک سو می‌دانیم که در [[دوران غیبت]]، هیچ یک از [[احکام اسلام]] تعطیل نمی‌شود و باید تا آمدن [[امام عصر]] {{ع}}، به همه آنچه [[اسلام]] از ما خواسته است، عمل کنیم. از سوی دیگر می‌دانیم که امکان دست‌رسی به [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} و فراگرفتن مستقیم [[احکام دین]] از ایشان، برای ما وجود ندارد. حال در این شرایط چه باید کرد؟ آیا دست روی دست بگذاریم و به هیچ یک از [[احکام اسلام]] عمل نکنیم یا به هر آنچه خود احتمال می‌دهیم درست باشد عمل کنیم؟ به [[یقین]]، هیچ یک از این دو راه ما را به مقصود نمی‌رساند. در اینجا این پرسش مطرح می‌شود که آیا [[امامان معصوم]]: برای [[شیعیان]] خود در [[زمان غیبت]] [[فکری]] نکرده‌اند؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت [[ائمه]]: [[تکلیف]] ما را در [[زمان غیبت]] و دسترسی نداشتن به [[امام]] [[معصوم]] مشخص کرده و به ما فرموده‌اند که به [[فقیهان]] جامع الشرایط مراجعه کنیم. در روایتی که [[امام حسن عسکری]] {{ع}} از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند، چنین می‌خوانیم: ... اما هر یک از [[فقیهان]] که [[نفس]] خود را بازدارنده، [[دین]] خود را نگه دارنده، هوای خود را پس‌زننده و [[اوامر]] مولای خود را اطاعت‌کننده بود، بر عوام ([[مردم]]) لازم است که از او [[پیروی]] کنند و تنها بعضی از [[فقیهان]] [[شیعه]] هستند که از این صفات برخوردارند، نه همه آنها<ref>حُر العاملی، محمد بن الحسن، وسانل الشیعة، ۲۰ ج، تصحیح و تحقیق: عبدالرحیم ربانی شیرازی، چاپ هشتم: تهران، اسلامیه، ۱۳۷۳، ج ۱۸، ص ۹۵، ح ۲۰.</ref>.  
::::::[[امام عصر]] {{ع}} نیز در یکی از توقیع‌های خود در پاسخ [[اسحاق بن یعقوب]] می‌فرماید: ... و اما در رویدادهایی [که در [[آینده]]] پیش می‌آید، به [[راویان حدیث]] ما مراجعه کنید؛ زیرا آنها [[حجت]] بر شما هستند و من [[حجت خدا]] بر ایشان<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴؛ شیخ طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، کتاب الغیبة، تحقیق: عبادالله الطهرانی و علی احمد ناصح، چاپ دوم: قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة. ۱۴۱۷ ه- ق، ص ۱۷۷.</ref>. چنان‌که می‌دانید در طول ۶۹ سال [[غیبت صغرا]]، یعنی از سال ۲۶۰ تا ۳۲۹ ه-.ق، چهار تن از بزرگان [[شیعه]] به عنوان "[[نواب خاص]]"، واسطه میان [[امام مهدی]] {{ع}} و [[مردم]] بودند. آنها پرسش‌های [[علما]] و بزرگان [[شیعه]] و حتی برخی از [[مردم]] معمولی را با آن [[حضرت]] مطرح می‌کردند و ایشان پاسخ می‌دادند. با پایان یافتن [[دوران غیبت صغرا]] و آغاز [[دوران غیبت کبرا]]، دیگر کسی به عنوان [[نایب خاص]] معرفی نشد و [[مردم]] موظف شدند برای یافتن پاسخ پرسش‌های [[دینی]] خود، به [[راویان]] [[احادیث اهل بیت]] {{عم}} که همان [[فقیهان]] جامع الشرایط بودند، مراجعه کنند. از آن زمان به بعد، [[فقیهان]] به عنوان [[نواب عام]] [[امام عصر]] {{ع}} مطرح شدند و [[رسالت]] [[هدایت]] [[شیعه]] را در [[عصر غیبت]] بر عهده گرفتند.  
::::::[[امام عصر]] {{ع}} نیز در یکی از توقیع‌های خود در پاسخ [[اسحاق بن یعقوب]] می‌فرماید: ... و اما در رویدادهایی [که در [[آینده]]] پیش می‌آید، به [[راویان حدیث]] ما مراجعه کنید؛ زیرا آنها [[حجت]] بر شما هستند و من [[حجت خدا]] بر ایشان<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴؛ شیخ طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، کتاب الغیبة، تحقیق: عبادالله الطهرانی و علی احمد ناصح، چاپ دوم: قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة. ۱۴۱۷ ه- ق، ص ۱۷۷.</ref>. چنان‌که می‌دانید در طول ۶۹ سال [[غیبت صغرا]]، یعنی از سال ۲۶۰ تا ۳۲۹ ه-.ق، چهار تن از بزرگان [[شیعه]] به عنوان "[[نواب خاص]]"، واسطه میان [[امام مهدی]] {{ع}} و [[مردم]] بودند. آنها پرسش‌های [[علما]] و بزرگان [[شیعه]] و حتی برخی از [[مردم]] معمولی را با آن [[حضرت]] مطرح می‌کردند و ایشان پاسخ می‌دادند. با پایان یافتن [[دوران غیبت صغرا]] و آغاز [[دوران غیبت کبرا]]، دیگر کسی به عنوان [[نایب خاص]] معرفی نشد و [[مردم]] موظف شدند برای یافتن پاسخ پرسش‌های [[دینی]] خود، به [[راویان]] [[احادیث اهل بیت]] {{عم}} که همان [[فقیهان]] جامع الشرایط بودند، مراجعه کنند. از آن زمان به بعد، [[فقیهان]] به عنوان [[نواب عام]] [[امام عصر]] {{ع}} مطرح شدند و [[رسالت]] [[هدایت]] [[شیعه]] را در [[عصر غیبت]] بر عهده گرفتند.  
خط ۶۳۳: خط ۶۹۰:
:::::#آن [[امام]]، احیاکننده [[مکتب اهل بیت]] {{عم}}، بلکه [[احیا]] کننده [[دین]] و [[دین]] باوری در سراسر [[جهان]] هستند؛  
:::::#آن [[امام]]، احیاکننده [[مکتب اهل بیت]] {{عم}}، بلکه [[احیا]] کننده [[دین]] و [[دین]] باوری در سراسر [[جهان]] هستند؛  
:::::#ایشان در میان [[امامان]] پیش از خود نیز از [[جایگاه]] ویژه‌ای برخوردار بود. تا آنجا که [[امام صادق]] {{ع}} در پاسخ کسی که از ایشان می‌پرسد: "آیا [[قائم]] {{ع}} متولد شده است؟"، می‌فرماید: "خیر، ولی اگر او را دریابیم، در همه ایام زندگانی‌ام [[خدمت]] گزارش خواهم بود"<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۲۴۵، ح ۴۶.</ref>».
:::::#ایشان در میان [[امامان]] پیش از خود نیز از [[جایگاه]] ویژه‌ای برخوردار بود. تا آنجا که [[امام صادق]] {{ع}} در پاسخ کسی که از ایشان می‌پرسد: "آیا [[قائم]] {{ع}} متولد شده است؟"، می‌فرماید: "خیر، ولی اگر او را دریابیم، در همه ایام زندگانی‌ام [[خدمت]] گزارش خواهم بود"<ref>کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۲۴۵، ح ۴۶.</ref>».
::::::بزرگداشت یاد و [[نام امام مهدی]] {{ع}}، مصداق‌های مختلفی دارد که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:  
 
بزرگداشت یاد و [[نام امام مهدی]] {{ع}}، مصداق‌های مختلفی دارد که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:  
:::::*'''بربا خاستن هنگام شنیدن نام‌های آن [[حضرت]]''': بر همه ارادتمندان [[حضرت مهدی]] {{ع}} لازم است هنگام شنیدن نام‌ها و [[القاب]] آن [[حضرت]]، به ویژه نام [[مبارک]] "[[قائم]]" از جا برخیزند و نسبت به [[امام]] خود ادای [[احترام]] کنند. [[روایت]] شده است روزی در مجلس [[حضرت صادق]] {{ع}}، نام [[مبارک]] [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} برده شد. [[امام ششم]] برای [[تعظیم]] و [[احترام]] نام آن [[حضرت]]، از جای خود برخاست و [[قیام]] فرمود<ref>میرزاحسین نوری، نجم الثاقب، چاپ نهم: قم، مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۴، ص ۵۲۳.</ref>. همچنین [[نقل]] شده است زمانی که [[دعبل خزاعی]] قصیده معروف خود در [[وصف]] [[اهل بیت]] {{عم}} را در پیشگاه [[امام رضا]] {{ع}} خواند، آن [[امام]] با شنیدن نام [[حضرت حجت]] {{ع}} از جای برخاست. دست خود را به نشانه [[تواضع]] بر سر گذاشت و برای [[تعجیل در فرج]] آن [[حضرت]] [[دعا]] کرد<ref>صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر {{ع}}، ۳ ج، چاپ اول: قم، مکتب المؤلف، ۱۴۲۲ ه- ق، ج ۳، صص ۲۲۵ و ۲۲۶، ح ۱۲۴۳. </ref>. برخاستن هنگام شنیدن [[نام امام مهدی]] {{ع}} می‌تواند به معنای اعلام [[آمادگی]] برای [[یاری]] آن [[حضرت]] و همچنین اعلام [[درک]] حضور و [[شهود]] ایشان باشد.  
:::::*'''بربا خاستن هنگام شنیدن نام‌های آن [[حضرت]]''': بر همه ارادتمندان [[حضرت مهدی]] {{ع}} لازم است هنگام شنیدن نام‌ها و [[القاب]] آن [[حضرت]]، به ویژه نام [[مبارک]] "[[قائم]]" از جا برخیزند و نسبت به [[امام]] خود ادای [[احترام]] کنند. [[روایت]] شده است روزی در مجلس [[حضرت صادق]] {{ع}}، نام [[مبارک]] [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} برده شد. [[امام ششم]] برای [[تعظیم]] و [[احترام]] نام آن [[حضرت]]، از جای خود برخاست و [[قیام]] فرمود<ref>میرزاحسین نوری، نجم الثاقب، چاپ نهم: قم، مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۴، ص ۵۲۳.</ref>. همچنین [[نقل]] شده است زمانی که [[دعبل خزاعی]] قصیده معروف خود در [[وصف]] [[اهل بیت]] {{عم}} را در پیشگاه [[امام رضا]] {{ع}} خواند، آن [[امام]] با شنیدن نام [[حضرت حجت]] {{ع}} از جای برخاست. دست خود را به نشانه [[تواضع]] بر سر گذاشت و برای [[تعجیل در فرج]] آن [[حضرت]] [[دعا]] کرد<ref>صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر {{ع}}، ۳ ج، چاپ اول: قم، مکتب المؤلف، ۱۴۲۲ ه- ق، ج ۳، صص ۲۲۵ و ۲۲۶، ح ۱۲۴۳. </ref>. برخاستن هنگام شنیدن [[نام امام مهدی]] {{ع}} می‌تواند به معنای اعلام [[آمادگی]] برای [[یاری]] آن [[حضرت]] و همچنین اعلام [[درک]] حضور و [[شهود]] ایشان باشد.  
:::::*'''نکوداشت روزهای منسوب به آن [[حضرت]]''': [[شیعیان]] باید در روزهایی مانند [[اعیاد]] چهارگانه [[اسلامی]] (فطر، قربان، [[غدیر]] و [[جمعه]])، شب و روز [[نیمه شعبان]] به طور ویژه به یاد [[امام غایب]] خود باشند و با [[خواندن زیارت]] آن [[حضرت]] و [[خواندن]] دعاهایی مانند [[دعای ندبه]]، [[عهد]] و [[فرج]]، [[پیمان]] خود را با امامشان تجدید کنند.  
:::::*'''نکوداشت روزهای منسوب به آن [[حضرت]]''': [[شیعیان]] باید در روزهایی مانند [[اعیاد]] چهارگانه [[اسلامی]] (فطر، قربان، [[غدیر]] و [[جمعه]])، شب و روز [[نیمه شعبان]] به طور ویژه به یاد [[امام غایب]] خود باشند و با [[خواندن زیارت]] آن [[حضرت]] و [[خواندن]] دعاهایی مانند [[دعای ندبه]]، [[عهد]] و [[فرج]]، [[پیمان]] خود را با امامشان تجدید کنند.  
خط ۶۸۹: خط ۷۴۷:
:::::*'''[[محبت امام زمان|محبت نسبت به آن حضرت]] و [[اظهار محبت به امام زمان|اظهار آن]]''': یکی از [[وظایف]] ما، [[دوست]] داشتن [[خدا]] و اولیای اوست و در این زمان باید [[محبت]] ما نسبت به [[امام مهدی]] {{ع}} به عنوان بزرگ‌ترین [[ولی خدا]]، نثار شود و هیچ کس را در [[دوستی]] بر او مقدم ندانیم و نیز [[محبت]] خود را نسبت به او [[آشکار]] کنیم؛ مثل این که در جلساتی که به نام ویاد او تشکیل می‌شود شرکت کنیم و به اماکن منسوب به آن [[حضرت]] توجه داشته باشیم و همه [[روزه]] به یاد او بوده و به او [[سلام]] دهیم و به [[نیابت]] از او [[اعمال]] خیر انجام دهیم و به او [[دعا]] کنیم و ظهورش را مشتاقانه از [[خدا]] بخواهیم و از [[فراق]] او ناله و ندبه سر دهیم و فرزندانمان را به نام او نام گذاری کنیم و ....
:::::*'''[[محبت امام زمان|محبت نسبت به آن حضرت]] و [[اظهار محبت به امام زمان|اظهار آن]]''': یکی از [[وظایف]] ما، [[دوست]] داشتن [[خدا]] و اولیای اوست و در این زمان باید [[محبت]] ما نسبت به [[امام مهدی]] {{ع}} به عنوان بزرگ‌ترین [[ولی خدا]]، نثار شود و هیچ کس را در [[دوستی]] بر او مقدم ندانیم و نیز [[محبت]] خود را نسبت به او [[آشکار]] کنیم؛ مثل این که در جلساتی که به نام ویاد او تشکیل می‌شود شرکت کنیم و به اماکن منسوب به آن [[حضرت]] توجه داشته باشیم و همه [[روزه]] به یاد او بوده و به او [[سلام]] دهیم و به [[نیابت]] از او [[اعمال]] خیر انجام دهیم و به او [[دعا]] کنیم و ظهورش را مشتاقانه از [[خدا]] بخواهیم و از [[فراق]] او ناله و ندبه سر دهیم و فرزندانمان را به نام او نام گذاری کنیم و ....
:::::*'''[[خودسازی]]''': از مهم‌ترین [[وظایف منتظران]] آن است که خود را برای [[یاری]] او آماده کنند. در سخنی از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است: هرکه [[دوست]] دارد از [[یاوران]] [[قائم]] {{ع}} باشد، باید [[منتظر]] او باشد و براساس [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند.
:::::*'''[[خودسازی]]''': از مهم‌ترین [[وظایف منتظران]] آن است که خود را برای [[یاری]] او آماده کنند. در سخنی از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است: هرکه [[دوست]] دارد از [[یاوران]] [[قائم]] {{ع}} باشد، باید [[منتظر]] او باشد و براساس [[پرهیزکاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند.
::::::بنابراین [[منتظر واقعی]] کسی است که تلاش می‌کند که پای‌بندی بیش‌تری به [[دین]] و [[احکام]] [[نورانی]] [[قرآن]] داشته باشد و در [[پیروی]] از راه و رسم [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} هر روز جدی تر از روز قبل باشد.
 
بنابراین [[منتظر واقعی]] کسی است که تلاش می‌کند که پای‌بندی بیش‌تری به [[دین]] و [[احکام]] [[نورانی]] [[قرآن]] داشته باشد و در [[پیروی]] از راه و رسم [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} هر روز جدی تر از روز قبل باشد.
:::::*'''[[رابطه معنوی با امام عصر]]''' {{ع}}: از جمله [[وظایف منتظران]] آن است که با [[حجت]] زمان که معدن [[نور]] و [[هدایت]] و کانون [[تقوا]] و [[فضیلت]] است، رابطه‌ای مداوم و مستمر داشته باشند؛ زیرا [[غفلت]] از [[امام]] {{ع}} ممکن است زمینه [[انحراف]] [[رفتاری]] را در [[انسان]] ایجاد کند، همان گونه که یاد او و ارتباط با او و [[تجدید عهد]] و [[پیمان]] با او زمینه ساز حرکت در مسیر او خواهد بود. بنابراین لازم است همه [[روزه]] به یاد او باشیم و او را [[دعا]] کنیم و به او [[سلام]] دهیم و [[پیمان]] خود را با او تازه کنیم<ref>می‌توانیم با زیارت‌ها ودعاهایی مانند آل یاسین و دعای عهد این وظیفه را نیکوتر انجام دهیم.</ref> و [[محبت]] خود را به او نشان دهیم.
:::::*'''[[رابطه معنوی با امام عصر]]''' {{ع}}: از جمله [[وظایف منتظران]] آن است که با [[حجت]] زمان که معدن [[نور]] و [[هدایت]] و کانون [[تقوا]] و [[فضیلت]] است، رابطه‌ای مداوم و مستمر داشته باشند؛ زیرا [[غفلت]] از [[امام]] {{ع}} ممکن است زمینه [[انحراف]] [[رفتاری]] را در [[انسان]] ایجاد کند، همان گونه که یاد او و ارتباط با او و [[تجدید عهد]] و [[پیمان]] با او زمینه ساز حرکت در مسیر او خواهد بود. بنابراین لازم است همه [[روزه]] به یاد او باشیم و او را [[دعا]] کنیم و به او [[سلام]] دهیم و [[پیمان]] خود را با او تازه کنیم<ref>می‌توانیم با زیارت‌ها ودعاهایی مانند آل یاسین و دعای عهد این وظیفه را نیکوتر انجام دهیم.</ref> و [[محبت]] خود را به او نشان دهیم.
:::::*'''[[زمینه‌سازی ظهور]]''': مهم تر از همه [[وظایف]] گذشته این است که [[منتظران]] باید موانعی که باعث تأخیر [[ظهور]] است از بین ببرند و [[زمینه‌های ظهور]] آن [[حضرت]] را فراهم آورند.
:::::*'''[[زمینه‌سازی ظهور]]''': مهم تر از همه [[وظایف]] گذشته این است که [[منتظران]] باید موانعی که باعث تأخیر [[ظهور]] است از بین ببرند و [[زمینه‌های ظهور]] آن [[حضرت]] را فراهم آورند.
::::::برای دست یافتن به این [[هدف]] ارزش‌مند، باید تلاش و [[جدیت]] خود را به کار بریم تا جزء [[منتظران واقعی]] [[حضرت]] قرار گیریم. ویژگی [[منتظران واقعی]] از این قرار است:
 
برای دست یافتن به این [[هدف]] ارزش‌مند، باید تلاش و [[جدیت]] خود را به کار بریم تا جزء [[منتظران واقعی]] [[حضرت]] قرار گیریم. ویژگی [[منتظران واقعی]] از این قرار است:
:::::#[[معرفت]] و [[شناخت]] عمیق به [[امام زمان]] {{ع}} با مطالعه کتاب‌های معتبری که درباره ایشان نوشته شده است؛
:::::#[[معرفت]] و [[شناخت]] عمیق به [[امام زمان]] {{ع}} با مطالعه کتاب‌های معتبری که درباره ایشان نوشته شده است؛
:::::#[[آگاهی]] از اهداف [[امام زمان]] {{ع}} برای آنکه متناسب با این اهداف، خود را آماده کنیم؛
:::::#[[آگاهی]] از اهداف [[امام زمان]] {{ع}} برای آنکه متناسب با این اهداف، خود را آماده کنیم؛
خط ۷۰۰: خط ۷۶۰:
:::::#اهل [[امر به معروف و نهی از منکر]] بودن؛
:::::#اهل [[امر به معروف و نهی از منکر]] بودن؛
:::::#[[دعا]] برای [[سلامت]] [[حضرت]] و [[تعجیل فرج]] و آنچه به ایشان مربوط است.
:::::#[[دعا]] برای [[سلامت]] [[حضرت]] و [[تعجیل فرج]] و آنچه به ایشان مربوط است.
::::::عمل به این ویژگی‌ها، [[بهترین]] راه برای [[خشنود]] ساختن [[امام زمان]] {{ع}} است. به‌ویژه رعایت [[واجبات الهی]] و ترک حرام‌ها که بی‌شک عامل مهمی در [[خشنودی]] آن [[حضرت]] است»»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۲۶۹، ۴۳۰.</ref>.
 
عمل به این ویژگی‌ها، [[بهترین]] راه برای [[خشنود]] ساختن [[امام زمان]] {{ع}} است. به‌ویژه رعایت [[واجبات الهی]] و ترک حرام‌ها که بی‌شک عامل مهمی در [[خشنودی]] آن [[حضرت]] است»»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۲۶۹، ۴۳۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۷۴۷: خط ۸۰۸:
:::::#[[انتظار]] کشیدن [[فرج]] و [[صبر]] کردن: [[انتظار]] بدون [[صبر]] و [[پایداری]] در برابر مشکلات، معنی پیدا نمی‌کند و این در [[حقیقت انتظار]] نیست، زیرا [[روح]] و جوهر اصلی [[انتظار]]، [[مقاومت]] و [[صبر]] است. در [[احادیث]] [[معصومین]]{{عم}} همواره به انتظار فرجی که همراه با [[صبر]] باشد تأکید شده است.[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرمایند: "...از [[خدا]] [[کمک]] بگیرید و [[صبر]] کنید، که [[زمین]] از آن [[خدا]] است و به هر کس که بخواهد آن را به [[وراثت]] می‌دهد(او را [[وارث زمین]] می‌کند) و سر انجام ([[نیک]]) از آن پرهیز کاران است"<ref> {{متن حدیث|"... اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِين‏"}}؛ مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۹۵؛ عصر زندگی، ص ۲۹۰.</ref>؛ [[وعده]] حتمی [[الهی]] درباره [[وراثت]] [[صالحان]] (بر [[زمین]])، در صورت [[صبر]] و [[استقامت]]، تحقق می‌پذیرد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند:"از [[دین]] [[ائمه]]{{عم}} [[پرهیزکاری]]... و [[انتظار فرج]] با [[صبر]] و [[شکیبایی]] است"<ref> {{متن حدیث|"مِنْ دِینِ الْأَئِمهِ اَلْوَرَعْ… وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْر"}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.</ref>؛
:::::#[[انتظار]] کشیدن [[فرج]] و [[صبر]] کردن: [[انتظار]] بدون [[صبر]] و [[پایداری]] در برابر مشکلات، معنی پیدا نمی‌کند و این در [[حقیقت انتظار]] نیست، زیرا [[روح]] و جوهر اصلی [[انتظار]]، [[مقاومت]] و [[صبر]] است. در [[احادیث]] [[معصومین]]{{عم}} همواره به انتظار فرجی که همراه با [[صبر]] باشد تأکید شده است.[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌فرمایند: "...از [[خدا]] [[کمک]] بگیرید و [[صبر]] کنید، که [[زمین]] از آن [[خدا]] است و به هر کس که بخواهد آن را به [[وراثت]] می‌دهد(او را [[وارث زمین]] می‌کند) و سر انجام ([[نیک]]) از آن پرهیز کاران است"<ref> {{متن حدیث|"... اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِين‏"}}؛ مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۹۵؛ عصر زندگی، ص ۲۹۰.</ref>؛ [[وعده]] حتمی [[الهی]] درباره [[وراثت]] [[صالحان]] (بر [[زمین]])، در صورت [[صبر]] و [[استقامت]]، تحقق می‌پذیرد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند:"از [[دین]] [[ائمه]]{{عم}} [[پرهیزکاری]]... و [[انتظار فرج]] با [[صبر]] و [[شکیبایی]] است"<ref> {{متن حدیث|"مِنْ دِینِ الْأَئِمهِ اَلْوَرَعْ… وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْر"}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.</ref>؛
:::::#[[اطاعت]] از [[ولی فقیه]] در [[زمان غیبت]]: در [[دوران غیبت کبری]]، [[ارتباط مستقیم]] با [[امام عصر]]{{ع}} مقدور نمی‌باشداز این رو می‌بایست برای آشنایی با [[دستورات]] [[قرآن]] و [[اهل بیت]]{{عم}} به کارشناسان مسائل [[دینی]] که همان [[فقیهان]] [[وارسته]] و [[عادل]] و جامع الشرایط هستند مراجعه نمود و علاوه بر مسائل [[دینی]] در موارد [[حکومتی]] نیز علاوه بر مسائل [[دینی]] به [[ولی فقیه]] که در رأس [[حکومت اسلامی]] است مراجعه نموده و [[تبعیت]] کنند. در این باره [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند:"و اما هرکس از [[فقیهان]] که [[نفس]] خویش را نگهدارد، و [[دین]] خود را حفظ کند، و با خواسته‌های نفسانی خود [[مخالفت]] کند، و [[مطیع]] امر مولایش باشد، بر توده [[مردم]] ([[واجب]]) است که از او [[تقلید]] کنند، و این شامل بعضی از [[فقیهان]] [[شیعه]] می‌شود نه تمامی آنها"<ref> {{متن حدیث|"فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِينِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا [فِي‏] بَعْضِ فُقَهَاءِ الشِّيعَةِ لَا جَمِيعِهِم‏"}}؛ تفسیر الامام، منسوب به امام عسکری{{ع}}، ص ۳۰۰؛ فضایل المهدی{{ع}}، ص ۲۱.</ref>؛ [[حضرت]] [[بقیة الله الاعظم]]{{ع}} در [[توقیع شریف]] به [[اسحاق بن یعقوب]]  چنین می‌فرمایند:"...و اما در حوادثی که بوقوع می‌پیوندد، به [[راویان حدیث]] ما ([[فقها]]) [[رجوع]] کنید که آنان [[حجت]] من بر شما هستند، من نیز [[حجت خدا]] بر آنها هستم..."<ref> {{متن حدیث|"... وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ..."}}؛ کمال الدین، ج ۲، ص ۲۳۸.</ref>.
:::::#[[اطاعت]] از [[ولی فقیه]] در [[زمان غیبت]]: در [[دوران غیبت کبری]]، [[ارتباط مستقیم]] با [[امام عصر]]{{ع}} مقدور نمی‌باشداز این رو می‌بایست برای آشنایی با [[دستورات]] [[قرآن]] و [[اهل بیت]]{{عم}} به کارشناسان مسائل [[دینی]] که همان [[فقیهان]] [[وارسته]] و [[عادل]] و جامع الشرایط هستند مراجعه نمود و علاوه بر مسائل [[دینی]] در موارد [[حکومتی]] نیز علاوه بر مسائل [[دینی]] به [[ولی فقیه]] که در رأس [[حکومت اسلامی]] است مراجعه نموده و [[تبعیت]] کنند. در این باره [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند:"و اما هرکس از [[فقیهان]] که [[نفس]] خویش را نگهدارد، و [[دین]] خود را حفظ کند، و با خواسته‌های نفسانی خود [[مخالفت]] کند، و [[مطیع]] امر مولایش باشد، بر توده [[مردم]] ([[واجب]]) است که از او [[تقلید]] کنند، و این شامل بعضی از [[فقیهان]] [[شیعه]] می‌شود نه تمامی آنها"<ref> {{متن حدیث|"فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِينِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا [فِي‏] بَعْضِ فُقَهَاءِ الشِّيعَةِ لَا جَمِيعِهِم‏"}}؛ تفسیر الامام، منسوب به امام عسکری{{ع}}، ص ۳۰۰؛ فضایل المهدی{{ع}}، ص ۲۱.</ref>؛ [[حضرت]] [[بقیة الله الاعظم]]{{ع}} در [[توقیع شریف]] به [[اسحاق بن یعقوب]]  چنین می‌فرمایند:"...و اما در حوادثی که بوقوع می‌پیوندد، به [[راویان حدیث]] ما ([[فقها]]) [[رجوع]] کنید که آنان [[حجت]] من بر شما هستند، من نیز [[حجت خدا]] بر آنها هستم..."<ref> {{متن حدیث|"... وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ..."}}؛ کمال الدین، ج ۲، ص ۲۳۸.</ref>.
::::::سایر [[وظایف منتظران]] در زمان [[غیبت کبری]]:
 
سایر [[وظایف منتظران]] در زمان [[غیبت کبری]]:
{{ستون-شروع|2}}
{{ستون-شروع|2}}
:::::#[[خواندن]] [[دعای فرج]] آن [[حضرت]]، با [[ادعیه]] وارده از سوی [[معصومین]]{{عم}}<ref>ر.ک؛ مفاتیح الجنان.</ref>.
:::::#[[خواندن]] [[دعای فرج]] آن [[حضرت]]، با [[ادعیه]] وارده از سوی [[معصومین]]{{عم}}<ref>ر.ک؛ مفاتیح الجنان.</ref>.
خط ۸۳۶: خط ۸۹۸:
:::::#[[اعتقاد صحیح]] و محکم که منشأ عمل شود؛
:::::#[[اعتقاد صحیح]] و محکم که منشأ عمل شود؛
:::::#ایجاد و تقویت [[شوق دیدار]] آن [[حضرت]] و [[التزام]] به لوازم آن ([[انتظار فرج]]).
:::::#ایجاد و تقویت [[شوق دیدار]] آن [[حضرت]] و [[التزام]] به لوازم آن ([[انتظار فرج]]).
::::::'''[[وظایف]] عملی:'''
 
'''[[وظایف]] عملی:'''
:::::#آنچه را در معتقدات خود داریم در عمل ظاهر کنیم؛
:::::#آنچه را در معتقدات خود داریم در عمل ظاهر کنیم؛
:::::#[[دفاع]] و [[حمایت]].
:::::#[[دفاع]] و [[حمایت]].
::::::'''[[وظایف]] زبانی:'''
 
'''[[وظایف]] زبانی:'''
:::::#اظهار [[شوق]] و [[اشتیاق]] برای تحریک دیگران؛
:::::#اظهار [[شوق]] و [[اشتیاق]] برای تحریک دیگران؛
:::::#بیان [[فضایل]] آن [[حضرت]]؛
:::::#بیان [[فضایل]] آن [[حضرت]]؛
:::::#[[تبلیغ]]، [[دفاع]] و [[حمایت]]؛
:::::#[[تبلیغ]]، [[دفاع]] و [[حمایت]]؛
:::::#[[امر به معروف و نهی از منکر]].
:::::#[[امر به معروف و نهی از منکر]].
::::::'''[[وظایف]] [[مالی]]:'''
 
'''[[وظایف]] [[مالی]]:'''
:::::#پرداخت [[حقوق امام]]{{ع}} در [[اموال]]؛
:::::#پرداخت [[حقوق امام]]{{ع}} در [[اموال]]؛
:::::#[[حمایت]] و تقویت.
:::::#[[حمایت]] و تقویت.
::::::[[شناخت]]: تا ندانیم و نشناسیم که [[منتظر]] چه کسی هستیم، چگونه بدانیم و بفهمیم که چه طوری باید [[منتظر]] باشیم، شاید [[منتظر]] چیزی بودیم که او نداشت. و یا اینکه او برایمان چیزی آورد که اصلاً انتظارش را نداشتیم، بنابراین [[شناخت]]، اصل و پایه و اساس و فوق العاده مهم است، که در چند جلوه ظاهر می‌شود:
 
[[شناخت]]: تا ندانیم و نشناسیم که [[منتظر]] چه کسی هستیم، چگونه بدانیم و بفهمیم که چه طوری باید [[منتظر]] باشیم، شاید [[منتظر]] چیزی بودیم که او نداشت. و یا اینکه او برایمان چیزی آورد که اصلاً انتظارش را نداشتیم، بنابراین [[شناخت]]، اصل و پایه و اساس و فوق العاده مهم است، که در چند جلوه ظاهر می‌شود:
:::::#بشناسیم و بدانیم که او کیست (اهل و [[نسب]]...)؛
:::::#بشناسیم و بدانیم که او کیست (اهل و [[نسب]]...)؛
:::::#بشناسیم و بدانیم فوائد وجودی او را (چه می‌خواهد و چه می‌کند)؛
:::::#بشناسیم و بدانیم فوائد وجودی او را (چه می‌خواهد و چه می‌کند)؛
:::::#بشناسیم و بدانیم رابطه میان او و خودمان را.
:::::#بشناسیم و بدانیم رابطه میان او و خودمان را.
::::::اگر بدانیم او کیست، چه می‌خواهد، چه می‌کند و [[موقعیت]] و [[جایگاه]] ما نسبت به او چگونه است، بهتر و راحت‌تر می‌توانیم نوع رفتارهایمان را با او تنظیم کنیم.
 
::::::آنچه گذشت تصوری کلی از [[وظایف]] [[انسان]] در مقابل غیر بود که در اینجا بحث از [[وظایف]] در پیشگاه [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} است و هم اکنون به بررسی این موضوع از دیدگاه [[روایات]] می‌پردازیم:
اگر بدانیم او کیست، چه می‌خواهد، چه می‌کند و [[موقعیت]] و [[جایگاه]] ما نسبت به او چگونه است، بهتر و راحت‌تر می‌توانیم نوع رفتارهایمان را با او تنظیم کنیم.
 
آنچه گذشت تصوری کلی از [[وظایف]] [[انسان]] در مقابل غیر بود که در اینجا بحث از [[وظایف]] در پیشگاه [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} است و هم اکنون به بررسی این موضوع از دیدگاه [[روایات]] می‌پردازیم:
:::::#'''[[شناخت کامل]] و جامع و صحیح از آن [[حضرت]]:''' [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: [[امام]] خود را بشناس و اگر او را شناختی به حالت زیانی نمی‌رساند که امر [[ظهور]] او به تاخیر بیفتد یا نیافتد<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} در ضمن [[حدیثی]] در [[تفسیر]] [[آیه]] {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ}}<ref>«روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.</ref>، فرمودند: هر کسی [[امام]] زمانش را بشناسد مثل کسی است که در [[ارتش]] آن [[حضرت]] است<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}}: [[بهترین]] و واجب‌ترین [[واجبات]] بر [[انسان]] [[شناخت]] [[پروردگار]] است و پس از آن [[شناخت]] [[فرستاده خدا]] و [[پیغمبر]] او و... بعد از آن [[شناخت]] امامی است که با [[وصف]] نامش در حال [[سختی]] و راحتی به او [[اقتدا]] کنی<ref>تفسیر برهان، ج ۲، ص ۲۴.</ref>. با توجه به اینکه [[آدمی]] کمال‌خواه است و دنبال [[زیبایی]] است، اگر بداند کمال و [[جمال]] [[حقیقی]] را در [[پناه]] [[ولی خدا]] می‌توان یافت، لحظه‌ای دست از دامن او بر نخواهد داشت.
:::::#'''[[شناخت کامل]] و جامع و صحیح از آن [[حضرت]]:''' [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: [[امام]] خود را بشناس و اگر او را شناختی به حالت زیانی نمی‌رساند که امر [[ظهور]] او به تاخیر بیفتد یا نیافتد<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} در ضمن [[حدیثی]] در [[تفسیر]] [[آیه]] {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ}}<ref>«روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.</ref>، فرمودند: هر کسی [[امام]] زمانش را بشناسد مثل کسی است که در [[ارتش]] آن [[حضرت]] است<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}}: [[بهترین]] و واجب‌ترین [[واجبات]] بر [[انسان]] [[شناخت]] [[پروردگار]] است و پس از آن [[شناخت]] [[فرستاده خدا]] و [[پیغمبر]] او و... بعد از آن [[شناخت]] امامی است که با [[وصف]] نامش در حال [[سختی]] و راحتی به او [[اقتدا]] کنی<ref>تفسیر برهان، ج ۲، ص ۲۴.</ref>. با توجه به اینکه [[آدمی]] کمال‌خواه است و دنبال [[زیبایی]] است، اگر بداند کمال و [[جمال]] [[حقیقی]] را در [[پناه]] [[ولی خدا]] می‌توان یافت، لحظه‌ای دست از دامن او بر نخواهد داشت.
:::::#'''[[محبت]] خاص و ویژه نسبت به آن وجود [[مبارک]]:''' این [[محبت]] از چند جهت است:
:::::#'''[[محبت]] خاص و ویژه نسبت به آن وجود [[مبارک]]:''' این [[محبت]] از چند جهت است:
خط ۸۶۹: خط ۹۳۷:
:::::#'''[[دعوت]] همگان به [[خوبی‌ها]] و سعی در وانهادن [[بدی‌ها]]:''' [[پیامبر اسلام]]{{صل}}: هرگاه [[بدعت‌ها]] و [[بدی‌ها]] درامت من ظاهر شد، پس باید عالم [[دانش]] خود را ظاهر نماید و هرکس این کار را نکند [[لعنت خدا]] بر او [[باد]]<ref>کافی، ج ۱، ص ۵۴.</ref>. عالم هرکس به مقداری از [[خوبی‌ها]] اطلاع دارد باید آن را به دیگران منتقل کند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}}: هرگاه اهل [[بدعت]] و [[تردید]] را بعد از من دیدید، بی‌زاری خود را از آنان اظهار کنید...<ref>کافی، ج ۲، ص ۳۷۵.</ref>  
:::::#'''[[دعوت]] همگان به [[خوبی‌ها]] و سعی در وانهادن [[بدی‌ها]]:''' [[پیامبر اسلام]]{{صل}}: هرگاه [[بدعت‌ها]] و [[بدی‌ها]] درامت من ظاهر شد، پس باید عالم [[دانش]] خود را ظاهر نماید و هرکس این کار را نکند [[لعنت خدا]] بر او [[باد]]<ref>کافی، ج ۱، ص ۵۴.</ref>. عالم هرکس به مقداری از [[خوبی‌ها]] اطلاع دارد باید آن را به دیگران منتقل کند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}}: هرگاه اهل [[بدعت]] و [[تردید]] را بعد از من دیدید، بی‌زاری خود را از آنان اظهار کنید...<ref>کافی، ج ۲، ص ۳۷۵.</ref>  
:::::#'''[[انتظار فرج]] و [[ظهور امام زمان]]{{ع}} :''' [[امام رضا]]{{ع}}: [[افضل]] [[اعمال]] [[مؤمن]] [[انتظار فرج]] است<ref>{{متن حدیث|"أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}؛عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۳۶.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}}: هرکس به این امر [[آگاه]] باشد و قبل [[ظهور]] بمیرد مانند کسی است که در رکاب [[قائم]] به [[شهادت]] رسیده است<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱.</ref>. در [[باب ]] [[انتظار]] و [[فضیلت]] آن سخن‌ها فراوان است و کتاب‌ها درباره آن نوشته‌اند.
:::::#'''[[انتظار فرج]] و [[ظهور امام زمان]]{{ع}} :''' [[امام رضا]]{{ع}}: [[افضل]] [[اعمال]] [[مؤمن]] [[انتظار فرج]] است<ref>{{متن حدیث|"أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}؛عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۳۶.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}}: هرکس به این امر [[آگاه]] باشد و قبل [[ظهور]] بمیرد مانند کسی است که در رکاب [[قائم]] به [[شهادت]] رسیده است<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱.</ref>. در [[باب ]] [[انتظار]] و [[فضیلت]] آن سخن‌ها فراوان است و کتاب‌ها درباره آن نوشته‌اند.
::::::اما [[جایگاه]] والای [[انتظار]] از آن جهت است که [[انتظار]] دو گونه است:  
 
اما [[جایگاه]] والای [[انتظار]] از آن جهت است که [[انتظار]] دو گونه است:  
:::::#سازنده
:::::#سازنده
:::::#بازدارنده  
:::::#بازدارنده  
خط ۸۸۴: خط ۹۵۳:
::::::#[[محبت به حضرت مهدی]] {{ع}}؛
::::::#[[محبت به حضرت مهدی]] {{ع}}؛
::::::#اظهار [[شوق]] برای [[دیدار]] [[امام]] {{ع}} و [[دعا]] برای آن و [[اندوهگین]] بودن برای [[فراق]] آن [[حضرت]].
::::::#اظهار [[شوق]] برای [[دیدار]] [[امام]] {{ع}} و [[دعا]] برای آن و [[اندوهگین]] بودن برای [[فراق]] آن [[حضرت]].
::::::#[[تبلیغ]] [[فضائل]] و [[مناقب]] [[امام]] {{ع}}.  
 
#[[تبلیغ]] [[فضائل]] و [[مناقب]] [[امام]] {{ع}}.  
::::::#[[دعا]] و [[صدقه]] برای [[سلامتی]] [[امام]] {{ع}}.  
::::::#[[دعا]] و [[صدقه]] برای [[سلامتی]] [[امام]] {{ع}}.  
::::::#انجام [[اعمال]] و [[عبادات]] مستحبی به [[نیابت]] از [[امام]] {{ع}}.  
::::::#انجام [[اعمال]] و [[عبادات]] مستحبی به [[نیابت]] از [[امام]] {{ع}}.  
خط ۸۹۸: خط ۹۶۸:
::::::#[[دعوت]] [[مردم]] به آن [[حضرت]] {{ع}}  
::::::#[[دعوت]] [[مردم]] به آن [[حضرت]] {{ع}}  
::::::#برخاستن هنگام شنیدن نام [[امام]] {{ع}}.
::::::#برخاستن هنگام شنیدن نام [[امام]] {{ع}}.
::::::*در [[روایات]] است که در [[مجلسی]]، نزد [[امام رضا]] {{ع}} از آن [[حضرت]] نام برده شد. [[امام رضا]] {{ع}} برخاست و دست بر سر نهاد و فرمود: {{عربی|اللهُم عَجلْ فَرَجَهُ وَ سَهلْ مَخْرَجَه}}<ref>منتخب الاثر، ۵۰۶.</ref>.
 
*در [[روایات]] است که در [[مجلسی]]، نزد [[امام رضا]] {{ع}} از آن [[حضرت]] نام برده شد. [[امام رضا]] {{ع}} برخاست و دست بر سر نهاد و فرمود: {{عربی|اللهُم عَجلْ فَرَجَهُ وَ سَهلْ مَخْرَجَه}}<ref>منتخب الاثر، ۵۰۶.</ref>.
#درخواست [[صبر]] از [[خداوند]] در [[زمان غیبت]]<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 458-459.</ref>.
#درخواست [[صبر]] از [[خداوند]] در [[زمان غیبت]]<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 458-459.</ref>.
}}
}}
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش