دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اشعریه در باره علم غیب چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#))
خط ۱۵۱: خط ۱۵۱:


اکثر اندیشمندان [[اهل سنت]]، [[علم غیب]] تعلیمی را برای [[پیامبران]]{{عم}} و برخی اولیای الهی قبول دارند و آن را ممکن می‌دانند. در ذیل سخنان برخی از آنان را نقل می‌کنیم:  
اکثر اندیشمندان [[اهل سنت]]، [[علم غیب]] تعلیمی را برای [[پیامبران]]{{عم}} و برخی اولیای الهی قبول دارند و آن را ممکن می‌دانند. در ذیل سخنان برخی از آنان را نقل می‌کنیم:  
:::::#[[غزالی]] درباره صفات انبیا می‌نویسد: ویژگی‌ [[نبی]] و [[پیامبر]]{{صل}}، آن است که او دارای صفتی است که به واسطه آن، آنچه را که در [[غیب]] تحقق خواهد یافت، در بیداری یا خواب، درک می‌کند؛ زیرا به واسطه آن صفت است که [[لوح محفوظ]] را مطالعه کرده و [[غیب]] را در آن می‌بیند<ref>غزالی، محمد، احیاء علوم الدین، ج ۴، ص ۲۵۹.</ref>.
#[[غزالی]] درباره صفات انبیا می‌نویسد: ویژگی‌ [[نبی]] و [[پیامبر]]{{صل}}، آن است که او دارای صفتی است که به واسطه آن، آنچه را که در [[غیب]] تحقق خواهد یافت، در بیداری یا خواب، درک می‌کند؛ زیرا به واسطه آن صفت است که [[لوح محفوظ]] را مطالعه کرده و [[غیب]] را در آن می‌بیند<ref>غزالی، محمد، احیاء علوم الدین، ج ۴، ص ۲۵۹.</ref>.
:::::#[[قاضی بیضاوی]] می‌گوید: هدایت الهی دارای انواعی است که نمی‌توان آنها را شمرد. یکی از انواع هدایت آن است که بر قلب [[پیامبران]]{{عم}} اسرار را آشکار می‌سازد و اشیا را آن‌گونه که هست از راه [[وحی]] یا [[الهام]] یا خواب‌های راستین، به آنها نشان می‌دهد، و این قسم هدایت، اختصاص به [[انبیا]] و اولیا دارد<ref>بیضاوی، عبدالله، تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص ۱۰.</ref>.
#[[قاضی بیضاوی]] می‌گوید: هدایت الهی دارای انواعی است که نمی‌توان آنها را شمرد. یکی از انواع هدایت آن است که بر قلب [[پیامبران]]{{عم}} اسرار را آشکار می‌سازد و اشیا را آن‌گونه که هست از راه [[وحی]] یا [[الهام]] یا خواب‌های راستین، به آنها نشان می‌دهد، و این قسم هدایت، اختصاص به [[انبیا]] و اولیا دارد<ref>بیضاوی، عبدالله، تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص ۱۰.</ref>.
:::::#[[قاضی شوکانی]] در ذیل آیه {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد» سوره جن؛ آیه ۲۶ و ۲۷.</ref>. می‌گوید: اگر بگویی: با این دلیل قرآنی ثابت شد که خداوند به رسولان مورد رضایتش، غیب را آشکار ساخته است. پس آیا چنین رسولی، حق دارد برخی از امتش را از آن اخبار غیبی باخبر سازد؟ می‌گوییم: آری و هیچ مانعی از آن نیست، چنان‌که در مورد [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} ثابت شده که آن حضرت افرادی را از غیب آگاه ساخته است<ref>شوكانی، محمد، فتح القدير، ج ۵، ص ۳۷۷.</ref>.
#[[قاضی شوکانی]] در ذیل آیه {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد» سوره جن؛ آیه ۲۶ و ۲۷.</ref>. می‌گوید: اگر بگویی: با این دلیل قرآنی ثابت شد که خداوند به رسولان مورد رضایتش، غیب را آشکار ساخته است. پس آیا چنین رسولی، حق دارد برخی از امتش را از آن اخبار غیبی باخبر سازد؟ می‌گوییم: آری و هیچ مانعی از آن نیست، چنان‌که در مورد [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} ثابت شده که آن حضرت افرادی را از غیب آگاه ساخته است<ref>شوكانی، محمد، فتح القدير، ج ۵، ص ۳۷۷.</ref>.


اکنون این پرسش مطرح می‌شود که آیا از نظر [[اهل سنت]]، [[امام]]{{ع}} نیز از افراد برگزیده‌ای است که با جهان غیب ارتباط دارد و از غیب آگاه است یا خیر؟ در پاسخ باید گفت: اکثریت [[اهل سنت]] ارتباط [[امام]]{{ع}} با عالم غیب را انکار کرده‌اند و شیعه را به خاطر اعتقادشان به [[علم غیب]] [[امامان]]{{عم}}، توبیخ و سرزنش نموده و چنین اعتقادی را دروغ و شرک پنداشته‌اند. و این پندار در تمام دوره‌های کلام اهل سنت وجود دارد.
اکنون این پرسش مطرح می‌شود که آیا از نظر [[اهل سنت]]، [[امام]]{{ع}} نیز از افراد برگزیده‌ای است که با جهان غیب ارتباط دارد و از غیب آگاه است یا خیر؟ در پاسخ باید گفت: اکثریت [[اهل سنت]] ارتباط [[امام]]{{ع}} با عالم غیب را انکار کرده‌اند و شیعه را به خاطر اعتقادشان به [[علم غیب]] [[امامان]]{{عم}}، توبیخ و سرزنش نموده و چنین اعتقادی را دروغ و شرک پنداشته‌اند. و این پندار در تمام دوره‌های کلام اهل سنت وجود دارد.
خط ۱۷۵: خط ۱۷۵:


«تعدادی از علمای بزرگ [[اهل سنت]] نیز به این حقیقت اقرار کرده اند از جمله:
«تعدادی از علمای بزرگ [[اهل سنت]] نیز به این حقیقت اقرار کرده اند از جمله:
:::::#[[محیی الدین نووی شافعی]]: نووی به داشتن [[علم غیب]] [[انبیاء]]{{عم}} تصریح کرده است پس گفته است [[انبیاء]] [[علم غیب]] را استقلالاً نمی‌دانند و علم احاطه به کل علوم را فقط الله دارد و اما معجزات و کرامات [[انبیا]]{{عم}} با اعلام خداوند به آنهاست.<ref>{{عربی|«صرح بِهِ النَّوَوِیّ رَحمَه الله فِی فَتَاوِیهِ فَقَالَ مَعْنَاهَا لَا یعلم ذَلِک اسْتِقْلَالا وَعلم إحاطة بِکُل المعلومات إِلَّا الله وَأما المعجزات والکرامات فبإعلام الله لَهُم»}}؛ الفتاوی الحدیثیة لابن حجر الهیتمی؛ ج ۱، ص ۲۲۳</ref>
#[[محیی الدین نووی شافعی]]: نووی به داشتن [[علم غیب]] [[انبیاء]]{{عم}} تصریح کرده است پس گفته است [[انبیاء]] [[علم غیب]] را استقلالاً نمی‌دانند و علم احاطه به کل علوم را فقط الله دارد و اما معجزات و کرامات [[انبیا]]{{عم}} با اعلام خداوند به آنهاست.<ref>{{عربی|«صرح بِهِ النَّوَوِیّ رَحمَه الله فِی فَتَاوِیهِ فَقَالَ مَعْنَاهَا لَا یعلم ذَلِک اسْتِقْلَالا وَعلم إحاطة بِکُل المعلومات إِلَّا الله وَأما المعجزات والکرامات فبإعلام الله لَهُم»}}؛ الفتاوی الحدیثیة لابن حجر الهیتمی؛ ج ۱، ص ۲۲۳</ref>
:::::#[[ابن حجر هیثمی شافعی]]: اینکه خداوند، [[انبیا]] و اولیاء را به پاره‌ای از [[علم غیب]] آگاه و مطلع می‌کند امری است ممکن و هرگز مستلزم محال نمی‌شود، و انکار آن، عناد و مکابره است<ref>{{عربی|«إعلام الله تعالی للأنبیاء والأولیاء ببعض الغیوب ممکن لا یستلزم محالا بوجه وانکار وقوعه عناد، لأنّهم علموا بإعلام الله واطلاعه لهم»}}؛ الفتاوی الحدیثیة لابن حجر الهیتمی؛ ج ۱، ص ۲۲۳.</ref>.
#[[ابن حجر هیثمی شافعی]]: اینکه خداوند، [[انبیا]] و اولیاء را به پاره‌ای از [[علم غیب]] آگاه و مطلع می‌کند امری است ممکن و هرگز مستلزم محال نمی‌شود، و انکار آن، عناد و مکابره است<ref>{{عربی|«إعلام الله تعالی للأنبیاء والأولیاء ببعض الغیوب ممکن لا یستلزم محالا بوجه وانکار وقوعه عناد، لأنّهم علموا بإعلام الله واطلاعه لهم»}}؛ الفتاوی الحدیثیة لابن حجر الهیتمی؛ ج ۱، ص ۲۲۳.</ref>.
:::::#[[شهاب الدین آلوسی حنفی]]: حق این است که [[علم غیب]] که از غیر خداوند عزوجل نفی شده، علمی است که برای ذات شخص و بدون واسطه، ثابت باشد. و اما آنچه را که برای بعضی از خواص به وقوع پیوسته از این سنخ نیست بلکه جزء عنایات وافاضات الهی است که خداوند آن را بر عده ای از بندگان خود افاضه کند» تفسیر الآلوسی<ref>«لعل الحق أنّ عِلْم الغیب المنفی عن غیره جلّ وعلا هو ما کان للشخص بذاته أی بلا واسطة فی ثبوته له وما وقع للخواص لیس من هذا العلم المنفی فی شیء وانّما هو من الواجب عزّ وجلّ إفاضة منه علیهم بوجه من الوجوه فلا یقال انّهم علموا الغیب بذلک المعنی فإنه کفر بل یقال: انّهم أظهروا واطلعوا علی الغیب»؛ ج ۲۰، ص ۱۱.</ref>»<ref>[http://alsonnat.blogfa.com/post/120 پایگاه تحقیقاتی السنة]</ref>.
#[[شهاب الدین آلوسی حنفی]]: حق این است که [[علم غیب]] که از غیر خداوند عزوجل نفی شده، علمی است که برای ذات شخص و بدون واسطه، ثابت باشد. و اما آنچه را که برای بعضی از خواص به وقوع پیوسته از این سنخ نیست بلکه جزء عنایات وافاضات الهی است که خداوند آن را بر عده ای از بندگان خود افاضه کند» تفسیر الآلوسی<ref>«لعل الحق أنّ عِلْم الغیب المنفی عن غیره جلّ وعلا هو ما کان للشخص بذاته أی بلا واسطة فی ثبوته له وما وقع للخواص لیس من هذا العلم المنفی فی شیء وانّما هو من الواجب عزّ وجلّ إفاضة منه علیهم بوجه من الوجوه فلا یقال انّهم علموا الغیب بذلک المعنی فإنه کفر بل یقال: انّهم أظهروا واطلعوا علی الغیب»؛ ج ۲۰، ص ۱۱.</ref>»<ref>[http://alsonnat.blogfa.com/post/120 پایگاه تحقیقاتی السنة]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۸۹: خط ۱۸۹:
در صحیح مسلم به نقل از [[حذیفه الیمان]] آمده است: [[پیامبر]]{{صل}} حوادث آینده تا قیامت را به من خبر داده ‏است»<ref>صحیح مسلم، ج4، ص ۲۲۱۷.</ref> هرگاه برای برخی از صحابه، پرده‌هایی کنار زده ‏شده و اموری پنهانی آشکار می‌‏گردد چرا نسبت به امکان این امر برای امامان هدی{{عم}} تردید شود؟
در صحیح مسلم به نقل از [[حذیفه الیمان]] آمده است: [[پیامبر]]{{صل}} حوادث آینده تا قیامت را به من خبر داده ‏است»<ref>صحیح مسلم، ج4، ص ۲۲۱۷.</ref> هرگاه برای برخی از صحابه، پرده‌هایی کنار زده ‏شده و اموری پنهانی آشکار می‌‏گردد چرا نسبت به امکان این امر برای امامان هدی{{عم}} تردید شود؟
::::::[[امام علی|علی]]{{ع}} نیز – به عنوان یکی از صحابه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و نه [[امام]] [[معصوم]] – به علوم غیبی که در سینه دارد در جای جای [[نهج البلاغه]] اشاره نموده است نظیر:
::::::[[امام علی|علی]]{{ع}} نیز – به عنوان یکی از صحابه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و نه [[امام]] [[معصوم]] – به علوم غیبی که در سینه دارد در جای جای [[نهج البلاغه]] اشاره نموده است نظیر:
:::::#به خدا اگر خواهم هر یک از شما را خبر دهم که از کجا آمده و به کجا رود و سرانجام کارهای او چه بود؟ توانم این کار را انجام دهم لکن ترسم که درباره‏ی من به راه غلو روید و مرا بر [[رسول خدا]]{{صل}} تفضیل نهید. من این راز را با خاصّان در میان می‏‌گذارم که بیمی‌ برایشان نیست<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵.</ref>.
#به خدا اگر خواهم هر یک از شما را خبر دهم که از کجا آمده و به کجا رود و سرانجام کارهای او چه بود؟ توانم این کار را انجام دهم لکن ترسم که درباره‏ی من به راه غلو روید و مرا بر [[رسول خدا]]{{صل}} تفضیل نهید. من این راز را با خاصّان در میان می‏‌گذارم که بیمی‌ برایشان نیست<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵.</ref>.
:::::# [[امام]]{{ع}} پیش از شروع پیکار با یاران معاویه فرمود: به خدا که ده کس از آنان نرهد و از شما ده تن کشته نشود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵۹.</ref>.[[ابن ابی الحدید]] در شرح [[نهج البلاغه]] این خبر غیبی را از معجزات آن حضرت بشمار می‏‌آورد. زیرا خبر تفصیلی دادن از شمار کشتگان، ارتباط با عالم ورای‏ حسّ را به خوبی می‏‌نمایاند و اینگونه پیشگویی فراتر از توان بشری است<ref>شرح نهج البلاغه ج ۵، ص ۳- ۴.</ref>.
# [[امام]]{{ع}} پیش از شروع پیکار با یاران معاویه فرمود: به خدا که ده کس از آنان نرهد و از شما ده تن کشته نشود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵۹.</ref>.[[ابن ابی الحدید]] در شرح [[نهج البلاغه]] این خبر غیبی را از معجزات آن حضرت بشمار می‏‌آورد. زیرا خبر تفصیلی دادن از شمار کشتگان، ارتباط با عالم ورای‏ حسّ را به خوبی می‏‌نمایاند و اینگونه پیشگویی فراتر از توان بشری است<ref>شرح نهج البلاغه ج ۵، ص ۳- ۴.</ref>.
:::::#در [[نهج البلاغه]] خطبه‏‌های چندی است که در آن از اخبار فتنه‌ها و حوادث آینده سخن به میان می‌‏آید. نظیر خطبه ۱۲۸ و ۱۳۸ و در خطبه‌ی ۱۲۸ – پس از اخبار غیبی [[امام علی]]{{ع}}، فردی از اصحاب به شگفت ‏آمده می‌پرسد: گویا [[علم غیب]] یافته‌ای؟ و [[امام]] پاسخ می‌گوید: این [[علم غیب]] نبوده بلکه علمی‌ است که از دارنده‏ علم آموخته شده است. حال که [[علم غیب]] حتی در برخی اصحاب [[پیامبر]] نیز وجود داشته است به چه دلیل می‌توان [[علم غیب]] برای [[امام]] را "غلو" محسوب نمود؟»<ref>[http://morsalun.ir/%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AA-%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%87/%D8%B3%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%D8%B3-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AA-%DB%B4%DB%B8-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85 پایگاه تخصصی مرسلون]</ref>.
#در [[نهج البلاغه]] خطبه‏‌های چندی است که در آن از اخبار فتنه‌ها و حوادث آینده سخن به میان می‌‏آید. نظیر خطبه ۱۲۸ و ۱۳۸ و در خطبه‌ی ۱۲۸ – پس از اخبار غیبی [[امام علی]]{{ع}}، فردی از اصحاب به شگفت ‏آمده می‌پرسد: گویا [[علم غیب]] یافته‌ای؟ و [[امام]] پاسخ می‌گوید: این [[علم غیب]] نبوده بلکه علمی‌ است که از دارنده‏ علم آموخته شده است. حال که [[علم غیب]] حتی در برخی اصحاب [[پیامبر]] نیز وجود داشته است به چه دلیل می‌توان [[علم غیب]] برای [[امام]] را "غلو" محسوب نمود؟»<ref>[http://morsalun.ir/%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AA-%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%87/%D8%B3%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%D8%B3-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%AA-%DB%B4%DB%B8-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85 پایگاه تخصصی مرسلون]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش