منابع و راههای دستیابی معصوم به علم غیب چیستند؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۵۵
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-::::::# +#)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)) |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
*«مهمترین منابع آگاهی از غیب را میتوان در سه قسم خلاصه نمود: | *«مهمترین منابع آگاهی از غیب را میتوان در سه قسم خلاصه نمود: | ||
# موجوداتی که از افق حس بشر بیرون بودن، و هیچ گاه در قلمرو حس او قرار نمی گیرد. مانند ذات پروردگار جهان و حقیقت اسماء و صفات وی، و جنود غیبی خدا یعنی [[فرشتگان]] و شیوه کار آنان مانند [[تدبیر عالم خلقت]]، و جهان ارواح و جن و عالم برزخ و فرازهای مختلف آن، و رستاخیز و مواقف گوناگون آن و.... حقایق این موجودات و کیفیات و خصوصیات آنها از افق [[حس]] و [[ادراک]] انسان بیرون بوده، و هیچ گاه بشر از حقیقت و خصوصیات کمی و کیفی آنها، آگاه نخواهد گشت، و در برابر آنها وظیفه ای جز [[ایمان به غیب|ایمان به وجود آنها]] ندارد. | |||
#مکتشفات علمی بشر مانند قوانینی که بر پهنه هستی حکومت میکنند و موجوداتی که قرن ها از افق حس او بیرون بودهاند. مثلاً روزگاری بشر از قانون جاذبه و قانون گریز از مرکز آگاه نبود و نمیدانست که کاخ بیستون منظومه شمسی، و تمام کهکشانها و سحابیها بر اساس این دو قانون استوار است، از این جهت این دو قانون و قوانین دیگری که بشر بعدها کشف کرد همگی از اقسام "[[مغیبات]]" بودند. | |||
#حوادث غیبی که در گذشته اتفاق افتاده و یا در آینده رخ خواهد داد. فرض کنید در خانه کسی، حادثهای رخ داد و او شاهد آن بود، آگاهی چنین فردی، آگاهی از امر محسوس بوده و [[آگاهی از غیب]] نبود و اگر همان شخص همان حادثه را برای دیگران که در آن محل نبودند، بازگو کند گزارش از غیب نداده است. ولی اگر کسی بدون آن که همان حادثه را ببیند و یا از کسی بشنود، و یا از طریق کتاب و روزنامه و دیگر وسایل ارتباط جمعی، از آن آگاه گردد و یا از قراینی آن را حدس بزند ناگهان به طور یقین از وجود حادثهای ما را مطلع سازد، یک چنین گزارش، خبر از غیب خواهد بود. بنابراین گزارش های [[قرآن]] راجع به [[امت|امتهای]] پیشین به وسیله [[پیامبر خاتم|پیامبری]] که نه درس خوانده و نه این مطالب را از فردی شنیده است، [[خبر از غیب]] می باشد»<ref>آگاهی سوم یا علم غیب، ص٢٧-٣٠.</ref>. | |||
*«[[علم غیب]] که باید آن را "معرفت سوم" و یا "آگاهی سوم" نامید، بدون علت نیست. (...) چنین آگاهی علت عادی و طبیعی ندارد بلکه از مجرای علل غیر عادی و غیر طبیعی وارد ذهن فرد آگاه می گردد اینک به برخی از طرق و علل غیر طبیعی این نوع آگاهی، اشاره می کنیم: | *«[[علم غیب]] که باید آن را "معرفت سوم" و یا "آگاهی سوم" نامید، بدون علت نیست. (...) چنین آگاهی علت عادی و طبیعی ندارد بلکه از مجرای علل غیر عادی و غیر طبیعی وارد ذهن فرد آگاه می گردد اینک به برخی از طرق و علل غیر طبیعی این نوع آگاهی، اشاره می کنیم: | ||
# '''[[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وحی مستقیم الهی]]''': به این معنی که لفظ و معنی هر دو از جانب خدا در اختیار پیامبر گذارده می شود و برخی از خبرهای غیبی قرآن اعم از حوادث گذشته و آینده، و معارف مربوط به خدا و اسما و صفات و اوضاع جهان برزخ و معاد همگی از این قبیل است یعنی غیبی است که لفظ و معنی هر دو از جانب خدا می باشد.(...) | |||
#'''[[رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وحی به وسیله فرشته]]''': گاهی فرشته ای به صورت انسان متمثل می گردد و پیامبران و اولیاء الهی را از یک رشته امور پنهان از حس، مطلع می سازد. | |||
#'''[[رابطه رؤیای صادق با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|رؤیای صادق یا خوابهای راستین]]''': یکی دیگر از وسایل آگاهی از غیب است. (...) مثلاً ابراهیم از طریق رؤیا آگاه شد که از جانب خدا مأمور است که فرزند خود اسماعیل را ذبح کند و آن چنان به صحت خواب خود ایمان داشت که مقدمات آن را فراهم ساخت<ref>سوره صافات، آیه ١٠٢ و ١٠٣.</ref>. [[حضرت یعقوب]] و [[حضرت یوسف]] از طریق علم به تعبیر خواب، حوادثی را پیش بینی میکردند و از امور پنهان از حس، گزارش میدادند. | |||
#'''[[ رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|القاء روح]]''': گاهی یک رشته حقایق و امور پنهان از حس بر ضمیر القاء میگردد. ناگهان فضای روح، آن چنان روشن میگردد که یقین پیدا میکند که آنچه را دریافت نموده است صحیح و پا برجاست. [[ آیا مادر حضرت موسی علم غیب داشت؟ (پرسش)|مادر موسی نگران سرنوشت فرزند دلبند خود بود که ناگهان به او الهام شد]] او را در میان جعبهای بگذارد و آن را به روی آبهای نیل روانه سازد در سرنوشت او نیندیشد زیرا {{متن قرآن|إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ}}<ref>سوره قصص، آیه٧.</ref>»<ref>آگاهی سوم یا علم غیب، ص٣٣-٣٨.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد حسن نادم]]'''، در دو کتاب ''«[[علم غیب از نگاه عقل و وحی (کتاب)|علم غیب از نگاه عقل و وحی]]»'' و ''«[[ معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد حسن نادم]]'''، در دو کتاب ''«[[علم غیب از نگاه عقل و وحی (کتاب)|علم غیب از نگاه عقل و وحی]]»'' و ''«[[ معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«در [[قرآن کریم]] و [[روایات]] [[معصومین]] {{عم}} منابع و طرق گوناگونی برای دریافت [[علم غیب]] بیان شده که بعضی از آنها عبارت اند از: | *«در [[قرآن کریم]] و [[روایات]] [[معصومین]] {{عم}} منابع و طرق گوناگونی برای دریافت [[علم غیب]] بیان شده که بعضی از آنها عبارت اند از: | ||
#'''[[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وحی]]''': بخشی از [[علوم غیبی]] که شامل [[علوم پیامبران]] میشود از طریق [[وحی]] حاصل میشود؛ | |||
#'''[[رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|تحدیث]]''': بخشی دیگر از [[علوم غیبی]] از طریق [[تحدیث]] برای بعضی از [[برگزیدگان الهی]] حاصل میشود، که به آنها "[[محدث|محدَّث]]" میگویند<ref>نک: بحارالانوار، ج ٢٦، ص ٧٤، ح ٢٥، ٢٦، ٢٩</ref>. اگرچه ماهیت بعضی از طرق مجهول است. اما طریق [[تحدیث]] و نحوه آن در [[روایات]] تبیین شده است<ref>نک: بحارالانوار، ج ٢٦، ص ٦٢، ح ٩، ١٥.</ref>؛ | |||
#'''تمثُّل فرشتگان''': گاه میشود که علم غیب از طریق [[ارتباط با فرشته|تمثل فرشتگان]] به صورت انسان، در اختیار بعضی از بندگان قرار میگیرد، مانند: داستان آگاهی حضرت [[مریم]] (س) به اینکه دارای فرزند میشود<ref>نک: مریم، آیه ١٩-٢٠.</ref>. جریان حضرت [[ابراهیم]] و همسرش، بر اینکه در دوران کهن سالی فرزند دار خواهند شد<ref>نک: هود، آیه ٧١-٧٢.</ref>. شاید بتوان این طریق را با طریق [[تحدیث]] جمع نمود؛ | |||
#'''[[رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|روح]]''': فراگیری [[علم غیب]] از طریق [[روح]] هم طریق دیگری است که روایات از آن یاد کردهاند و از روح به عنوان واقعیتی عظیمتر از [[جبرئیل]] و [[میکائیل]] سخن گفته اند<ref>نک: اصول کافی، ج ٢، باب خلق عظیم.</ref>؛ | |||
#'''[[رابطه عرش با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|عرش]]'''<ref>نک: حدید، آیه ٤، بروج، آیه ١٦-١٥: معجم مفردات الفاظ القرآن، ماده "عرش"؛ اصول الکافی، کتاب التوحید، باب العرش و الکرسی</ref>؛ | |||
#'''[[رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|کتاب مبین]]''':<ref>انعام، آیه ٥٩، هود، آیه ٦، نحل، آیه ٥٧، سبأ، آیه ٣، یونس، آیه ٦١.</ref> بعضی از آیات، بر آگاهی غیر خداوند بر آنچه در [[کتاب مبین]] است، اشاره دارد<ref>واقعه، ٧٨-٧٩؛ نک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج ١٣.</ref>؛ | |||
#'''[[رابطه ام الکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|ام الکتاب]]'''<ref>آل عمران، آیه 7، رعد، آیه 39، زخرف، آیه 4، نک: مجمع البیان، ج ٥، ص ١٤٢؛ ج7، ص ١٣؛ ج ٨، ص ٣٧٧.</ref>؛ | |||
#'''[[رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|لوح محفوظ]]''':<ref>بروج، آیه ٢١-٢٢؛ بحارالانوار، ج ٥٤، باب القلم و اللوح المحفوظ؛ المیزان فب تفسیر القرآن، ج ٢٠، ص ٢٥٧.</ref> البته ماهیت [[لوح محفوظ]] نامعلوم است، و [[قرآن]] و [[روایات]] فقط نشانههایی درباره آن گفتهاند که شاید [[لوح محفوظ]]، [[ام الکتاب]]، [[کتاب مبین]]، [[امام مبین]] نامهای مختلف یک حقیقت باشند<ref>نک: منابع فوق.</ref>؛ | |||
#'''[[رابطه لوح محو و اثبات با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|لوح محو و اثبات]]'''<ref>رعد، آیه ٣٩، المیزان، ج ١٣، ص ٢٠٢.</ref>؛ | |||
#'''[[رابطه کتاب اعمال با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|کتاب اعمال]]:''' این کتاب غیر از [[کتاب مبین]] است»<ref>اسراء، آیه ١٣، المیزان، ج ١٢،</ref> <ref>ص ٩٨ علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص ١٤٥.</ref>. | |||
*«یکی دیگر از مسائل مهم مربوط به [[علم امام]] این است که اگر [[علم امام]] غیر کسبی و به عبارت دیگر، حضوری و احاطی است، نحوه دریافت و سرچشمههای علمیآنها چگونه است: | *«یکی دیگر از مسائل مهم مربوط به [[علم امام]] این است که اگر [[علم امام]] غیر کسبی و به عبارت دیگر، حضوری و احاطی است، نحوه دریافت و سرچشمههای علمیآنها چگونه است: | ||
::::::۱. مهمترین منبع [[علم امام]] که در روایات فراوانی آمده، وراثت از [[پیامبر]]{{صل}} است. نحوه انتقال علم [[پیامبر]] به [[امام]] به دو گونه بیان شده: | ::::::۱. مهمترین منبع [[علم امام]] که در روایات فراوانی آمده، وراثت از [[پیامبر]]{{صل}} است. نحوه انتقال علم [[پیامبر]] به [[امام]] به دو گونه بیان شده: | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
از مجموع روایاتی که در رابطه با منابع علم [[ائمه]]{{عم}} و نحوه فراگیری آن علوم وجود دارد، چند نکته استفاده میشود: | از مجموع روایاتی که در رابطه با منابع علم [[ائمه]]{{عم}} و نحوه فراگیری آن علوم وجود دارد، چند نکته استفاده میشود: | ||
#[[امام]] دارای دو نوع علم است: ۱. علم عادّی؛ ۲. علم غیر عادّی و ویژه. | |||
#[[امام]] در فراگیری علوم عادّی از طرق معمول استفاده میکند، همانند دیگران. | |||
#طرق غیر عادّی عبارتاند از: ۱. تعلیم [[رسول خدا]]{{صل}} که غیر از تعلیم و تدریس عادّی است، مثل اینکه دست بر سینه [[امام علی]]{{ع}} میگذاشتند و [[امام]] علوم فراوانی را میآموخت؛ ۲. انواع الهاماتی که به وسیله ملائکه و [[روح القدس]] انجام میگیرد. | |||
#از مجموع این روایات چنین استنباط میشود که بخشی از علوم [[ائمه]]{{عم}} حصولی، و بخشی دیگر حضوری است»<ref>[[ معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]، [[علم امام ٢ (مقاله)|مقاله علم امام]]، ص۲۸۹-۲۹۱</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۵۰: | خط ۱۵۰: | ||
«منابع عمده علوم امامان از دید روایات چنین است: | «منابع عمده علوم امامان از دید روایات چنین است: | ||
#'''[[رابطه اسم اعظم با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|نزد ائمه اسم اعظم است]]''': روایات [[اسم اعظم]] را دارای هفتاد و سه حرف میداند که هفتاد و دو حرف آن نزد [[ائمه]]{{عم}} است و یک حرف آن مخصوص خدای سبحان است، نزد [[آصف بن برخیا]]، کارگزار [[حضرت سلیمان]] که کارهای شگفت انجام میداد، تنها یک حرف از هفتاد و سه حرف اعظم موجود بود. اینکه حقیقت اسم اعظم چیست و چرا و چگونه هفتاد و سه حرف است هیچ گاه برای ما روشن نخواهد شد، تنها همین مقدار فهمیده میشود که دارنده این اسم دارای مقام عالی و استثنایی است و خداوند از این حروف به علم من الکتاب تعبیر کرده است. | |||
#'''[[رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|نزد امامان مواهب انبیا است]]''': برخی روایات خبر از وجود آیات و مواهب [[انبیا]]{{عم}} در نزد [[ائمه]]{{عم}} میدهند، مانند الواح [[حضرت موسی]]{{ع}} و انگشتر [[حضرت سلیمان]]{{ع}}. این موضوع ثابت میکند که [[امامان]]{{عم}} از علم و قدرت عالی برخوردارند. | |||
#'''[[آیا علم غیب قابل تعلیم و انتقال به دیگران است؟ (پرسش)|نزد ائمه هزاران باب علمی است که پیامبر خاتم به امام علی آموخته است]]''': [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{عربی|«انّ النبّی {{صل}} حدّث علیآً بالف باب یوم توفی رسول الله وکل باب یفتح الف باب فذلک الف الف باب»}} <ref>اینکه پیامبر اکرم{{صل}} در روز وفات خود با علی در خصوص هزار دربی سخن گفت که هزار درب از هر درب آن گشوده میشود، یعنی هزار هزار درب.</ref> [[امام صادق]]{{ع}} ضمن تأیید این منبع، سه منبع دیگر (الجامعه، مصحف الفاطمه و جفر) را میافزاید»<ref>[[علم غیب معصوم ۳(مقاله)|علم غیب معصوم]]، [[معارف (نشریه)|ماهنامه معارف]]، شماره ۴۸، ص۱۰-۱۶.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۰۱: | خط ۲۰۱: | ||
«[[امام]] [[معصوم]]{{ع}} علوم غیبی را از طریق مکتب و کلاس به دست نیاورده؛ بلکه از یکی از سه طریق ذیل حاصل میشود: | «[[امام]] [[معصوم]]{{ع}} علوم غیبی را از طریق مکتب و کلاس به دست نیاورده؛ بلکه از یکی از سه طریق ذیل حاصل میشود: | ||
#'''خداوند:''' سرمنشأ اصلی علوم [[انبیا]] و [[ائمّه]] از علم لایزال و بی انتهای الهی است. [[امام علی]]{{ع}} در این باره میفرماید: به خدا سوگند! تبلیغ رسالتها، وفای به پیمانها و تفسیر اوامر و هشدارهای الهی به من آموزش داده شده و درهای دانش و روشنایی امور نزد ما اهل بیت است. پیامبر اعظم همه دانشها را به من سپرده است و از محل هلاکت آن کس که هلاک میشود و جای نجات کسی که نجات مییابد و پایان این حکومت، هیچ حادثهای بر من نگذشت، جز آنکه در گوشم نجوا کرد و مرا مطلع ساخت. ابن ابی الحدید معتزلی مینویسد: ما انکار نمیکنیم که در میان افراد بشر اشخاصی باشند که از غیب خبر بدهند؛ امّا میگوییم آگاهی آنان از غیب مستند به خداوند است و خداوند وسیله آگاه شدن آنان را از غیب فراهم می آورد. | |||
#'''[[رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|پیامبر اکرم یا امام قبلی]]:''' [[علم غیب]] در روایات، گاه مستقیم به خداوند و گاهی به [[پیغمبر]] یا [[امام]] قبلی نسبت داده شده است. حضرت علی در مورد [[آیا امام علی علم غیب دارد؟ (پرسش)|علم غیب]] خود در پاسخ به یکی از اصحاب خود که سؤال کرد: ای امیر مؤمنان! آیا به تو علم غیب داده شده است؟ با تبسّم فرمود: ای برادر کلبی! این اخباری که خبر میدهم علم غیب نیست؛ علمی است که از دارنده علم آموختهام. همانا علم غیب، علم قیامت است... این است آن علم غیبی که غیر از خدا کسی نمیداند. جز اینها، علومی است که خداوند به پیامبرش تعلیم داده و او به من آموخته است. و پیامبر دعا کرد که خدا این دسته از علوم و اخبار را در سینهام جای دهد و اعضا و جوارح من از آن پر گردد. در جملات فوق امام علی میفرماید: من غیب نمیدانم؛ ولی در برخی کلمات فرموده: من [[علم غیب]] میدانم، مثلا فرمود: به خدا سوگند! اگر بخواهم میتوانم از همه خصوصیّات هر کدام شما، از آغاز و پایان کارش و از تمام شئون زندگیش شما را آگاه سازم؛ امّا می ترسم که درباره من نسبت به رسول خدا کافر شوید. و یا فرمود:اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است، با خبر بودید به سوی بیابانها کوچ میکردید. بنابراین، جای این سؤال است که جمع این دو گروه از کلمات حضرت چگونه امکان پذیر است؟ پاسخ این است که آنجایی که حضرت میگوید غیب نمیدانم، یعنی علم غیب ذاتی ندارد؛ اما آنجا که میفرماید غیب میدانم، یعنی از طریق خدا و رسول او خبرهای غیبی را کسب نمودهام. | |||
#'''[[رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|روح القدس]]:''' منبع سوم برای علم امامان از جمله [[امام علی]]، روح القدس است که به امر الهی با آنها سخن میگوید. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: به راستی که اوصیاء وامامان محدّث هستند، روح القدس با آنان سخن میگوید؛ در حالی که او را نمیبینند»<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/2689/6591/76854/%D8%AE%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%BA%DB%8C%D8%A8%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%87%D8%AC-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA%D9%87 مقاله [[خبرهای غیبی در نهج البلاغه (مقاله)|خبرهای غیبی در نهج البلاغه]]، ماهنامه مبلغان شماره ۹۵، صفحه ۳۷ و ۳۸]</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۶۴: | خط ۲۶۴: | ||
«"آگاهی انسان از غیب" که - پس از عقل و حس - باید آن را "معرفت سوم" نامید، بدون منشأ و علت نیست. حال سؤال این است که انسان از کدام طریق عالم به امور غیبی میشود؟ طرق موجود و متصور را میتوان اینگونه تقسیم بندی کرد: | «"آگاهی انسان از غیب" که - پس از عقل و حس - باید آن را "معرفت سوم" نامید، بدون منشأ و علت نیست. حال سؤال این است که انسان از کدام طریق عالم به امور غیبی میشود؟ طرق موجود و متصور را میتوان اینگونه تقسیم بندی کرد: | ||
#'''[[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|آگاهی از طریق وحی]]''': پیامبران بزرگ الهی کسانی هستند که از طریق وحی از امور غیبی خبردار میشوند. تمام خبرهای غیبی قرآن کریم اعم از حوادث گذشته و آینده و نیز ویژگیها و احوال معاد و ... همگی از این دسته هستند که [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}}، از طریق وحی از آن مطلع شد آیه پیش گفته نمونه خوبی از این قسم است: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ]]}}<ref>«آن از اخبار غیبی بود که به تو وحی کردیم و تو نزد آنها نبودی» سوره آل عمران آیه ۴۴.</ref>. | |||
#'''[[رابطه تحدیث یا ارتباط با فرشتگان با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|از طریق فرشته]]''': گاهی فرشتهای از فرشتگان خدا به صورت انسان متمثل شده و اخباری را در اختیار برخی از انسانها قرار میدهند. این قسم از خبرها اختصاص به [[انبیاء]] ندارد و نمونه برجسته آن، تمثل فرشته الهی برای حضرت مریم بود. همچنین خبردار شدن [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} از باردار شدن همسرش و نیز خبردار شدن از نابودی قوم لوط و اینکه همسر لوط از جمله نابودشدگان است، از طریق فرشته در اختیار آن حضرت قرار گرفت. | |||
#'''[[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|از طریق الهام]]''': گاهی برخی حقایق و امور پنهان، بر روح انسان القا و الهام میشود، به گونهای که انسان یقین به درستی آن پیدا میکند. این قسم از خبرها نیز اختصاص به [[انبیاء]]{{عم}} ندارد و نمونه برجسته آن، الهام خداوند به مادر [[حضرت موس]] {{ع}} مبنی بر انداختن آن حضرت در دریا و اطمینان دادن به او به اینکه وی در آینده فرزندش را بازپس خواهد گرفت، است. | |||
در پایان این نکته را نیز متذکر میشویم که با توجه به مصادیق بهرهمندان از این علم، که در ادامه نوشتار به آنها خواهیم پرداخت، میتوان مدعی شد که پرهیزگاری و جهاد با نفس از جمله راههای مؤثر در دستیابی به امور غیبی است»<ref>[http://intjz.net/maqalat/sh-elm%20ghib.html#_ednref11 جستاری در مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی]</ref>. | در پایان این نکته را نیز متذکر میشویم که با توجه به مصادیق بهرهمندان از این علم، که در ادامه نوشتار به آنها خواهیم پرداخت، میتوان مدعی شد که پرهیزگاری و جهاد با نفس از جمله راههای مؤثر در دستیابی به امور غیبی است»<ref>[http://intjz.net/maqalat/sh-elm%20ghib.html#_ednref11 جستاری در مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی]</ref>. | ||
خط ۳۷۳: | خط ۳۷۳: | ||
«پیامبران و امامان دانشهای غیبی خود را از راههایی گوناگون به دست میآورند که در این جا به مهمترین آنها اشاره میکنیم: | «پیامبران و امامان دانشهای غیبی خود را از راههایی گوناگون به دست میآورند که در این جا به مهمترین آنها اشاره میکنیم: | ||
#[[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|وحی و الهام]]: وحی آسمانی که خود پدیدهای غیبی و فراتر از تجربه عادی است دریچههای جهان غیب را به روی پیامبران الهی میگشاید و آنان را با حقایقی آشنا میسازد که ابزار ادارکی انسان، به خودی خود، توان دستیابی به آنها را ندارد. چنانکه پیش تر گذشت، [[انبیا]] نه تنها در امور مربوط به شریعت، بلکه در قلمرو موضوعات فردی و اجتماعی نیز از این سرچشمه دانش بهره میبرند و ارتباط خود را با جهان دیگر بیشتر آشکار میسازند. برای نمونه، در جنگ تبوک، گم شدن شتر پیامبر بهانهای به دست منافقان داد تا علم غیب آن حضرت را به زیر سؤال برند. در این هنگام فرشته الهی فرود آمد و با رازگشایی از محل استقرار شتر، به طعنههای دشمنان پایان داد. از سوی دیگر، هر چند با رحلت [[پیامبر خااتم|پیامبراکرم]]{{صل}} باب وحی بسته شد، راه الهام برای اولیای الهی، همچنان باز است: همواره خدا را که بخششهای او بی شمار است و نعمتهایش بسیار- در پارهای از روزگار پس از پارهای دیگر و در زمانی میان آمدن دو پیامبر، بندگانی است از راه اندیشه با آنان در راز است و از طریق خرد دمساز. چگونگی بهره مندی امامان معصوم{{عم}} از این خزانه غیبی، تفاوتی چندانی با بهره مندی پیامبران{{عم}} از آن ندارد، چنانکه [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} خطاب به [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} میفرماید: تو میشنوی آنچه را من میشنوم و میبینی آنچه را من میبینم، جز اینکه تو پیامبر نیستی. براین اساس، [[امام علی]]{{ع}} در برخی روایات، خود را مانند ذوالقرنین میداند که هر چند پیامبر نبود، خداوند با او رازگویی میکرد. همچنین آن حضرت در جایی دیگر، با اشاره به [[رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|لوح محفوظ الهی]]، میفرماید: خداوند از راه الهام مرا از آنچه در لوح محفوظ است، آگاه ساخته است. امامان معصوم{{عم}} در روایاتی فراوان، مُحدث خوانده شدهاند؛ چنانکه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} میفرماید: من و جانشینانم ... محدث هستیم. بنابر برخی از این احادیث، محدث کسی است که صدای فرشته را میشنود، هر چند او را نمیبیند. تعبیری دیگر که در این باره به کار رفته، برقراری ارتباط با روح الهی (برخی از روایات، روح را موجودی دانستهاند که برتر از جبرئیل و میکائیل است؛ چنانکه [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: کسی که روح الهی را درمییابد... از رویدادهای گذشته آینده و ... آنچه را در دل مردمان و زمین و آسمان است، آگاه میگردد. | |||
#[[رابطه رؤیای صادق با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|رؤیای صادق]]: پیامبران و [[امامان]]{{عم}} نه تنها در بیداری که در خواب نیز از تأیید الهی برخوردارند و از این راه، بر بسیاری از حقایق جهان دست مییابند چنانکه [[ابراهیم]]{{ع}} در خواب از مأموریت ذبح فرزندش آگاه شد و [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} ورود مسلمانان به مسجدالحرام و انجام اعمال عمره را در آینه رؤیا دید. از این روست که در روایاتی بسیار، رؤیای صادق، شاخه از نبوت به شمار آمده است و اندیشه مندان مسلمان آن را گونهای وحی و الهام دانستهاند. [[امامان معصوم]]{{عم}} نیز بر بسیاری از امور غیبی از این راه آگاه میشدند و در حقانیت آن، تردیدی به خود راه نمیدادند. برای نمونه، [[امام علی]]{{ع}} در خواب از رحلت سلمان فارسی آگاهی یافت. سپس به مدائن رفت و به غسل و کفن او پرداخت. | |||
#[[آیا علم غیب قابل تعلیم و انتقال به دیگران است؟ (پرسش)|آموختن از پیامبر و امام پیشین]]: [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} هنگام رازگشایی از امور نهانی و غیبی، بارها بر این حقیقت پای میفشارد که این آگاهی را از [[رسول خدا]]{{صل}} به دست آورده است. در اینجا برای نمونه، به چند حکایت اشاره میکنیم: در روایتی [[امام علی]]{{ع}} در گفتاری به یادماندنی آمادگی خود را برای پاسخ به مشکلات علمی جامعه اعلام میکند: از من بپرسید، پیش از آنکه مرا نیابید. به خدا قسم، نمیپرسید از گروهی که صد تن را به راه راست میخواند و صد تن دیگر را گمراه میسازد. جز آنکه شما را آگاه کنم از آن کس که مردم را بدان میخواند و آنکه آنان را میراند. در این هنگام، یکی از حاضران از روی طعن و استهزا از شمار موهای سر و صورت خود پرسید. امام در پاسخ فرمود: به خدا قسم، حبیبم [[پیامبر]]{{صل}} به من خبر داده است که بر هر دسته از موهایت فرشتهای گمارده شده است که تو را لعنت میکند و ... در خانهات فرزندی است که پسر رسول خدا را میکشد. در برخی از نقلها، این جملات نیز بر پاسخ امام افزوده شده است: به خدا قسم، من شمار موهایت را میدانم، اما اگر بگویم، تو چگونه میتوانی به درستی گفتارم پی ببری؟ این فرزند، کسی نبود جز سنان بن أنس نخعی که در به شهادت رساندن [[امام حسین]]{{ع}} سهمی چشمگیر داشت. همچنین نقل است که [[امیرمؤمنان]]{{ع}} بردهای- که سالم نامیده میشد خرید و آزاد کرد. سپس فرمود: [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} به من خبر داده است: نامی که پدرت بر تو نهاده، میثم است. مشاهده این معجزه، وی را از یاران نزدیک امام ساخت. در ماجرایی، داوری شگفت انگیز [[امیرمؤمنان]]{{ع}} میان چند برادر و خواهر، آنان را واداشت که آن حضرت را به دلیل آگاهی از غیب پروردگار خود بخوانند. امام با تأکید بر ناروا بودن این پندار، فرمود: به من خبر داده بود که این حادثه در چنین روزی و در این ساعت روی خواهد داد. نیز نقل است یکی از یاران [[امام علی]]{{ع}} پس از شنیدن پیشگوییهای آن حضرت، شگفت زده، پرسید: ای امیرمؤمنان، تو را [[علم غیب]] دادهاند؟ امام در پاسخ فرمود: این، علم غیب نیست، علمی است که از دارنده علم آموختهام. علم غیب، علم قیامت است و آنچه خدا در گفته خود شمرده است که {{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۴ سوره لقمان علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)|إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ]]}}<ref>سوره لقمان، آیه ۳۴.</ref> پس این علم غیب است که جز خدا کسی آن را نداند و جز این، علمی است که خدا آن را به پیامبرش آموخته و او نیز مرا آموخته و دعا کرده است که سینه من آن را فرا گیرد و دلم آن علم را در خود بپذیرد. امیرمؤمنان{{ع}} بارها از شهادت خود و چگونگیاش خبر داده است و این گونه بر تردید ناپذیریاش پای فشرده است: به خدا سوگند، چنین خواهد شد. دروغ نمیگویم و به من دروغ نگفتهاند. گاه میفرمود: در انتظار روزی هستم که وعده رسول خدا{{صل}} تحقق یابد و محاسنم با خون سر خضاب گردد. در برخی دیگر از روایات، امام با استناد به سخن پیامبراکرم{{صل}} روز دقیق ضربت خوردن و شهادت خود را نیز تعیین کرده است. اندیشهمندان شیعه و سنی در اینکه [[امام علی]]{{ع}} بیش از هر کس از گنجینه علوم نبوی بهره برده و در محضر [[رسول خدا]]{{صل}} دانش اندوخته است، اتفاق نظر دارند. احادیثی از این دست در کتب هر دو گروه فراوان به چشم میخورد که [[امیرمؤمنان]]{{ع}} فرموده است: هر گاه از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} میپرسیدیم، پاسخ میداد و چون ساکت میشدیم، خود آغاز به سخن میکرد. اما نکته در خور توجه آن است که این بهرهگیری همواره به گونه عادی نبوده و چه بسا راه فراگیری علوم غیبی، خود نیز پدیدهای استثنایی بوده است، چنانکه [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: رسول خدا هزار درِ دانش را به روی من گشود... که هر دری خود به هزار درِ دیگر رهنمون است... به گونهای که اکنون از زمان فرا رسیدن مرگ و پیشامدهای ناگوار خبر دارم و با دانش خدادادی به داوری میپردازم. ناگفته پیداست که درهای دانش که در این حدیث آمده است، چیزی فراتر از اصل و قانون کلی است که میتوان از آن، فروع گوناگون را با روش معمولِ اجتهاد، استنباط کرد. در هیچ مکتب بشری نمیتوان اصلی را یافت که بسط و گسترش آن، به چنین آگاهیهای غیبی بینجامد. به فرموده [[امیرمؤمنان]]{{ع}} این دانشهای غیبی در اختیار یکی از شایستگان [[اهل بیت|اهل بیتاش]] قرار گرفته است و تا روز قیامت از نسلی به نسل دیگر منتقل خواهد شد. بر این اساس، [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} همواره بر این حقیقت پای فشردهاند که دانش آنان از پدرانشان و سرانجام از [[رسول خدا]]{{صل}} به ارث رسیده است. گفتنی است که بخشی از این انتقال دانش، به کمک صحیفههایی همچون جَفر و جامعه، کتاب علی و مصحف فاطمه صورت پذیرفته که ویژگیهای آنها چندان برای ما روشن نیست، اما بی گمان پیشوایان [[معصوم]]{{ع}} بسیاری از خبرهای غیبی خود را به این کتابها مستند ساختهاند و به ویژه درباره مصحف فاطمه بر این حقیقت پای فشردهاند که رویدادهای آینده در آن پیشگویی شده است. | |||
#[[آیا علم به باطن قرآن علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|فهم بطون قرآن]]: به گواهی روایات فراوان، قرآن کریم افزون بر معنای ظاهری، دارای معانی باطنی است و بر این اساس جای شگفتی نیست اگر گفته شود خبرهای مربوط به آسمان و زمین و گذشته و آینده را در آن میتوان یافت. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} که در پرتو عنایات الهی از نیروی ویژهای برای ادراک برخوردار است و ظاهر و باطن قرآن را میداند، توانایی خود را برای بهره گیری از کتاب الهی چنین شرح میدهد: از آن قرآن بخواهید تا سخن گوید و هرگز سخن نگوید، اما من شما را از آن خبر میدهم. بدانید که در قرآن دانش آینده و حدیث گذشته. درد شما را درمان است و راه سامان دادن کارتان در آن است»<ref>[http://www.maaref.porsemani.ir/node/3713 وبگاه پرسمان]</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۳۸۷: | خط ۳۸۷: | ||
'''منابع مکتوب علم امام:''' این دسته از منابع، شامل کتب آسمانی انبیای پیشین به اضافه تعدادی کتب آسمانی و مقدس دیگر است که ائمه آنها را در اختیار دارند و بخش قابل توجهی از علم ائمه {{عم}} مربوط، به این دسته است. برای اینکه ببینیم کتب آسمانی در اختیار ائمه، غیر از کتب آسمانی انبیای پیشین کدامها هستند، با اشاره به این نکته که جزئیات موجود در این خصوص بی شمار و بعضا ابهام برانگیز و اسرار آمیزند به سراغ روایات موجود در این باب میرویم: | '''منابع مکتوب علم امام:''' این دسته از منابع، شامل کتب آسمانی انبیای پیشین به اضافه تعدادی کتب آسمانی و مقدس دیگر است که ائمه آنها را در اختیار دارند و بخش قابل توجهی از علم ائمه {{عم}} مربوط، به این دسته است. برای اینکه ببینیم کتب آسمانی در اختیار ائمه، غیر از کتب آسمانی انبیای پیشین کدامها هستند، با اشاره به این نکته که جزئیات موجود در این خصوص بی شمار و بعضا ابهام برانگیز و اسرار آمیزند به سراغ روایات موجود در این باب میرویم: | ||
#صحیفه جامعه: که آن را صحیفه یا جامعه نیز میگویند به این معنا که در روایات این باب هر سه لفظ برای آن استعمال شده است. صحیفه جامعه عبارت است از توماری که هفتاد ذراع طول دارد و در بردارنده علم کلیه حلالها و حرامهاست. این کتاب را پیامبر اکرم {{صل}} املا کرده و [[امام علی]] {{ع}} نگاشته است. | |||
#[[جفر]]: که شامل جفر ابیض (جفر سفید) و جفر احمر (جفر سرخ) میگردد. در مورد جفر ابیض در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} چنین آمده است: همانا نزد من، جفر سفید است؛ که وقتی راوی از محتوای جفر سفید میپرسد، حضرت میفرماید: جفر سفید در بردارنده زبور داود، تورات موسی، انجیل عیسی، صحف ابراهیم، حلال و حرام و مصحف فاطمه است. در مورد جفر سرخ نیز در ادامه همین روایت آمده است که امام صادق {{ع}} فرمود: و نزد من است جفر سرخ. راوی می پرسد: چه چیزی در جفر سرخ است؟ حضرت پاسخ میدهد: سلاح و آن تنها برای خون گشوده میشود که صاحب شمشیر (امام زمان {{ع}} ) آن را برای نبرد و قتل خواهد گشود. | |||
#[[مصحف فاطمه]]{{س}}: در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است که حضرت فرمود: همانا نزد ما مصحف فاطمه است... راوی میپرسد: مصحف فاطمه چیست؟ که حضرت میفرماید: مصحف فاطمه سه برابر قرآن حجم دارد در حالی که حتی یک حرف از قرآن هم در آن نیست. از روایات دیگر استفاده میشود که این مصحف را جبرئیل پس از رحلت [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} برای فاطمه آورده که آن را فاطمه املا میکرد و [[امام علی]] {{ع}} مینوشت. | |||
#[[رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|کتاب علی یا مصحف علی]]: عنوان کتاب علی {{ع}} در منابع روایی، بسیار مورد استفاده و استناد [[ائمه]] {{عم}} قرار گرفته است که در مورد آن دو احتمال وجود دارد: یک: نسخه کامل قرآن به همراه تأویل و تفسیر آیات که توسط [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} نوشته شده است. دو: کتابی که پیامبر اکرم {{صل}} برای حضرت [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} املا کرده و ایشان نوشته که به تعبیر برخی بزرگان در آن هر آنچه شرایع دینی بدان محتاجاند و احکام و قضایا ثبت شده است. | |||
#صحیفه صغیره: این صحیفه متصل به شمشیر امیرالمؤمنین علی {{ع}} بوده است که در خصوص چیستی آن و محتوایش [[امام صادق]]{{ع}} در ضمن تعبیری رمز آلود فرموده است: دارای حروفی است که هر حرف گشاینده هزار حرف دیگر است. | |||
'''منابع شفاهی علم امام:''' در خصوص منابع شفاهی علم ائمه {{عم}} که شامل تمامی علومی میشود که هر امامی به صورت شفاهی از امام پیش از خود دریافت نموده، روایاتی وجود دارد که به برخی اشاره میکنیم: امام صادق {{ع}} فرمود: پیامبر اکرم {{صل}} هزار باب علم به علی {{ع}} تعلیم داد که از هر باب هزار باب دیگر گشوده می شود. در پایان حدیثی که به نام حدیث دو انار شهرت دارد، [[امام باقر]] {{ع}} میفرماید: هیچ حرفی نبود از آنچه خداوند به پیامبر اکرم {{صل}} تعلیم کرد مگر آنکه پیامبر اکرم {{صل}} آن را به علی {{ع}} تعلیم داد. | '''منابع شفاهی علم امام:''' در خصوص منابع شفاهی علم ائمه {{عم}} که شامل تمامی علومی میشود که هر امامی به صورت شفاهی از امام پیش از خود دریافت نموده، روایاتی وجود دارد که به برخی اشاره میکنیم: امام صادق {{ع}} فرمود: پیامبر اکرم {{صل}} هزار باب علم به علی {{ع}} تعلیم داد که از هر باب هزار باب دیگر گشوده می شود. در پایان حدیثی که به نام حدیث دو انار شهرت دارد، [[امام باقر]] {{ع}} میفرماید: هیچ حرفی نبود از آنچه خداوند به پیامبر اکرم {{صل}} تعلیم کرد مگر آنکه پیامبر اکرم {{صل}} آن را به علی {{ع}} تعلیم داد. | ||
خط ۴۱۶: | خط ۴۱۶: | ||
«یکی از نکاتی که توجه به آن برای یافتن پاسخ این پرسش لازم است، مسأله منابع علم است که امام، علوم خود از چه راههایی به دست میآورد؟ براساس روایاتی که از پیامبر{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} نقل شده منابع علم امام بدین قرار است: | «یکی از نکاتی که توجه به آن برای یافتن پاسخ این پرسش لازم است، مسأله منابع علم است که امام، علوم خود از چه راههایی به دست میآورد؟ براساس روایاتی که از پیامبر{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} نقل شده منابع علم امام بدین قرار است: | ||
#'''از طریق پیامبر اکرم{{صل}}:''' علی{{ع}} در نزد پیامبر اکرم{{صل}} بزرگ شد و تربیت یافت. وی شاگرد خاص و ممتاز پیامبر بود. خود میفرماید: رسول خدا{{صل}} [[رابطه الف باب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|هزار باب از علم را به من آموخت که از هر کدام هزار باب علم برای من گشوده شد]].<ref>[[محمد بن عمر رازی]]، الاربعین فی اصول الدین، ص۴۷۵، چاپ اول، مطبعة دار المعارف العثمانیة، حیدر آباد دکن.</ref> [[امام صادق]]{{ع}} به شخصی که پرسید چگونه جواب میدهید؟ فرمود: "هر پاسخی که به تو میدهم از رسول خدا{{صل}} است".<ref>[[محمد بن یعقوب کلینی]]، اصول کافی، ج۱، ص۵۸.</ref> | |||
#'''ارتباط با فرشتگان:''' ارتباط با فرشتگان مختص پیامبر نیست. در قرآن آمده است که برخی از غیر انبیا؛ مانند حضرت مریم با فرشتگان ارتباط داشتند. یکی از اوصافی که در روایات برای امام ذکر شده است، "محدٌث" میباشد؛ یعنی فرشتگان با او حرف میزنند. [[امام صادق]]{{ع}} در توضیح "محدث" میفرماید: "امام صدای فرشته را میشنود؛ ولی شخص او را نمیبیند".<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۷۱.</ref> | |||
#'''منابع مکتوب و مخصوصی که تنها در اختیار ائمه {{ع}} قرار دارد:''' مانند [[مصحف فاطمه]]{{س}} و کتاب علی{{ع}}. | |||
#'''[[الهام]]:''' [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: علی {{ع}} همواره به کتاب خدا و سنت رسول خدا{{صل}} عمل میکرد و اگر مسأله جدیدی پیش میآمد که در قرآن و سنت نبود، خداوند حقیقت در آن رخداد جدید را به او الهام میکرد<ref>[[محمد بن حسن فروخ]]، بصائر الدرجات ، ص۲۵۳.</ref>»<ref>[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa3667 وبگاه اسلام کوئست]</ref>. | |||
}} | }} | ||