جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-::::# +#)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-::::# +#)) |
||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
«[[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]] {{ع}} منوط به شرایطی است که اگر آن شرایط محقق نگردد [[ظهور]] به تأخیر میافتد تا شرایط فراهم گردد. پس [[ظهور]] مشروط به مقدماتی است که باید آن شرایط و مقدمات فراهم باشد. که ذیلاً به برخی شروط اشاره میگردد. | «[[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]] {{ع}} منوط به شرایطی است که اگر آن شرایط محقق نگردد [[ظهور]] به تأخیر میافتد تا شرایط فراهم گردد. پس [[ظهور]] مشروط به مقدماتی است که باید آن شرایط و مقدمات فراهم باشد. که ذیلاً به برخی شروط اشاره میگردد. | ||
#'''طرح و برنامه:''' [[انقلاب]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} مانند هر انقلابی دیگر نیاز به یک برنامه مشخص دارد که این طرح در دو زمینه باید ارائه شود. | |||
##چگونگی [[مبارزه]] با ناهنجاریهای کنونی و انهدام [[کامل]] سنگرهای [[ضلالت]] و [[گمراهی]] و ریشهکنی همه مظاهر [[شرک]] و [[کفر]] و [[غفلت]] بهطور [[کامل]]. | |||
##برنامهای جامع و مطلوب برای تثبیت هنجارهای مطلوب و چنین برنامهای در مورد [[قیام]] حضرت وجود دارد، [[خداوند متعال]] با توجه به [[فضل]] و [[علم]] بیکران خود و با آشنایی [[کامل]] از حالات و واقعیات و نیازهای بشری در بعد جسم و [[روح]] برنامهای جامع تنظیم نموده و تحت عنوان [[دین اسلام]] و کتاب [[قرآن]] نازل کرده است که اکنون در [[اختیار]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} میباشد. | |||
#'''[[رهبری توانا]]:''' از شرایط لازم [[انقلاب]]، وجود [[رهبری]] [[آگاه]] و توانمند و دلسوز است تا با آشنایی [[کامل]] از برنامهها و اهداف و زمینهها و موانع با [[مدیریت]] [[صحیح]] و [[قاطع]] حرکت اصلاحی را به سرانجام مطلوب برساند "به عنوان مثال"<ref>بقره، آیه ۲۴۶.</ref> این شرط نیز در [[قیام]] و [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} موجود است، زیرا [[رهبری]] این [[انقلاب]] به عهده [[امام مهدی|بقیة اللّه الاعظم]] {{ع}} است که او [[امام]] است و [[معصوم]] و متصل به سرچشمه [[وحی]] و عارف به [[قرآن]] و [[معارف]] [[دین]] و مؤید به تأییدات [[خاصه]] الهی. | |||
#'''[[یاران با وفا]]:''' یکی از شرایط مهم یک خیزش اسلامی، وجود [[یاران]] [[فداکاری]] است که با برنامهها و اهداف [[قیام]] آشنا و به آن [[اعتقاد]] داشته باشند و برای تحقق آن آماده هرگونه [[تلاش]] بوده باشند و [[رهبر]] خود را تنها نگذاشته و [[فرمان]] او را بر [[جان]] خود مقدّم بدارند. | |||
#'''[[آمادگی عمومی]] و [[آمادگی جهانی|جهانی]]:''' از جمله شرایط مهم یک جنبش اصلاحی و تحقق آن. پذیرش و قبول [[مردم]] است، وجود تودههای مردمی که در سطح کافی از [[فرهنگ]] و شعور اجتماعی و روحیه [[فداکاری]] برخوردار باشند تا در نخستین مرحله [[پیروان]] حضرت را تشکیل دهنند، زیرا آن افراد هستند که [[توانایی]] [[انقلاب جهانی]] را دارا میباشند»<ref>[[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۳۱، ۳۲.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
*اگرچه [[شرایط ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به طور [[کامل]] برای ما روشن نیست. | *اگرچه [[شرایط ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به طور [[کامل]] برای ما روشن نیست. | ||
*امّا با به رهگیری از سخنان [[معصومین]]{{عم}} استفاده میشود که بخشی از بنیادیترین آنها عبارت است از: | *امّا با به رهگیری از سخنان [[معصومین]]{{عم}} استفاده میشود که بخشی از بنیادیترین آنها عبارت است از: | ||
#برنامه و طرحی فاخر که بتواند با ساختاری متعالی، [[عدل]] راستین را در تمام [[گیتی]] برپا کرده، ثبات و ایستایی بخشد. و زمینه [[سعادت]] و کمال همگان را فراهم نماید. این شرط، با [[بعثت]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}} محقق شد. آنگاه که به مدّت ۲۳ سال [[فرشته وحی]] قانونی جامع و مدوّن را برای همیشه [[بشریت]]، به ارمغان آورد. | |||
#[[رهبر]] و [[هدایتگری]] بزرگ، [[شایسته]] و [[معصوم]] که از سوی [[خداوند]] [[منصوب]] شده است. و این شرط نیز در پگاه [[نیمه شعبان]] سال ۲۵۵ هجری، با فرود آمدن [[نور]] آخرین [[ذخیره الهی]] در بیت شریف [[امام عسکری]]{{ع}} تحقق یافت. | |||
#گروهی از انسانهای [[فداکار]] که در اوج [[تقوا]]، برای [[دفاع]] همهجانبه از برنامه [[امام]]{{ع}} [[آمادگی]] داشته باشند. | |||
#[[آمادگی]] همگانی [[جامعه بشری]] برای پذیرش آن [[رهبر]] و [[هدایتگر]]. | |||
*از [[آیات]] و [[احادیث]] و نیز سخنان دانشوران [[مسلمان]]، استفاده میشود، یکی از مهمترین رازهای [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} نبود [[آمادگی]] در [[جامعه]] انسانی است. بنابراین قطع استمرار حضور ظاهری سفیران الهی و [[غیبت]] ولی [[غایب]]، به خاطر عدم [[آمادگی]] و [[جهالت]] [[مردم]] پیش آمد. [[مردم]] [[پیامبران]] را کشتند، [[امامان]] را کشتند، از پیش تازان حقّ طلب و [[مقید]] و مکتبی و حامل ارزشها، [[شهیدان]] [[قسط]] و [[عدل]] حمایتهای کارساز ننمودند. شاید اگر صد و بیست و چهار هزار [[پیغمبر]] و [[امام]] دیگر فرستاده میشد، اهالی زر و [[زور]] و تزویر آنها را میکشتند. به طور قطع چنین کاری عبث و بیهوده بود و [[خداوند]] از عمل بیهوده مبرّا است. در گذشته [[پیامبران]] از کوه پایین آمده، و به سراغ [[مردم]] میرفتند، سنگ و خاکستر و زخم [[شمشیر]] را به [[جان]] میخریدند، تا [[مردم]] را [[هدایت]] کنند. امّا در [[عصر غیبت]]، [[مردم]] باید احساس نیاز کرده و با [[علم]] و [[معرفت]] سراغ [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} بروند؛ که آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. <ref> شعبان علی لامعی، قدّیس، ص ۸۸،( با تصرّف).</ref> | *از [[آیات]] و [[احادیث]] و نیز سخنان دانشوران [[مسلمان]]، استفاده میشود، یکی از مهمترین رازهای [[غیبت امام مهدی]]{{ع}} نبود [[آمادگی]] در [[جامعه]] انسانی است. بنابراین قطع استمرار حضور ظاهری سفیران الهی و [[غیبت]] ولی [[غایب]]، به خاطر عدم [[آمادگی]] و [[جهالت]] [[مردم]] پیش آمد. [[مردم]] [[پیامبران]] را کشتند، [[امامان]] را کشتند، از پیش تازان حقّ طلب و [[مقید]] و مکتبی و حامل ارزشها، [[شهیدان]] [[قسط]] و [[عدل]] حمایتهای کارساز ننمودند. شاید اگر صد و بیست و چهار هزار [[پیغمبر]] و [[امام]] دیگر فرستاده میشد، اهالی زر و [[زور]] و تزویر آنها را میکشتند. به طور قطع چنین کاری عبث و بیهوده بود و [[خداوند]] از عمل بیهوده مبرّا است. در گذشته [[پیامبران]] از کوه پایین آمده، و به سراغ [[مردم]] میرفتند، سنگ و خاکستر و زخم [[شمشیر]] را به [[جان]] میخریدند، تا [[مردم]] را [[هدایت]] کنند. امّا در [[عصر غیبت]]، [[مردم]] باید احساس نیاز کرده و با [[علم]] و [[معرفت]] سراغ [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} بروند؛ که آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. <ref> شعبان علی لامعی، قدّیس، ص ۸۸،( با تصرّف).</ref> | ||
*آنچه در [[پیشوایان]] دینی و به ویژه درباره [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} مطرح است، پذیرش قلبی و همگانی [[رهبری]] آن حضرت و [[حمایت]] از آن است. و اگرچه این امر در [[زمان ظهور]] آن حضرت، به شکل [[کامل]] تحقق خواهد یافت و [[مردم]] با ملاحظه روش و [[رفتار]] والای آن حضرت با [[رضایت]] و خشنودی تمام، [[ولایت]] و [[حاکمیت]] او را خواهند پذیرفت و از او [[اطاعت]] خواهند کرد؛ اما زمینه آن به طور قطع میبایست پیش از [[ظهور]] رقم خورد. | *آنچه در [[پیشوایان]] دینی و به ویژه درباره [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} مطرح است، پذیرش قلبی و همگانی [[رهبری]] آن حضرت و [[حمایت]] از آن است. و اگرچه این امر در [[زمان ظهور]] آن حضرت، به شکل [[کامل]] تحقق خواهد یافت و [[مردم]] با ملاحظه روش و [[رفتار]] والای آن حضرت با [[رضایت]] و خشنودی تمام، [[ولایت]] و [[حاکمیت]] او را خواهند پذیرفت و از او [[اطاعت]] خواهند کرد؛ اما زمینه آن به طور قطع میبایست پیش از [[ظهور]] رقم خورد. | ||
*یکی از [[دانشمندان]] معاصر، این [[آمادگی جهانی]] را در سه بعد، مورد ارزیابی قرار داده است: | *یکی از [[دانشمندان]] معاصر، این [[آمادگی جهانی]] را در سه بعد، مورد ارزیابی قرار داده است: | ||
#'''[[آمادگی]] فکری و فرهنگی؛''' یعنی سطح افکار [[مردم]] [[جهان]] آنچنان بالا رود که بدانند مثلا مسئله نژاد یا مناطق مختلف جغرافیایی مسئله قابل توجهی در زندگی [[بشر]] نیست. تفاوت رنگها و زبانها و سرزمینها نمیتوانند نوع [[بشر]] را از هم جدا سازد، تعصبهای قبیلهای و گروهی باید برای همیشه بمیرد؛ ... بلکه همانگونه که [[نور]] [[آفتاب]] و نسیمهای روحبخش، و ابرهای باران زا؛ و سایر مواهب و نیروهای [[جهان]] طبیعت به این مرزها ابدا توجهی ندارد و همه روی کره [[زمین]] را دور میزنند و [[دنیا]] را عملا یک [[کشور]] میدانند؛ ما [[انسانها]] نیز به همین مرحله از رشد فکری برسیم. | |||
#'''[[آمادگی]] اجتماعی؛''' [[مردم]] [[جهان]] باید از [[ظلم]] و [[ستم]] و نظامات موجود خسته شوند، و تلخی این زندگی مادّی و یک بعدی را احساس کنند، و حتی از اینکه ادامه این را یک بعدی ممکن است در آینده مشکلات کنونی را حل کند مأیوس گردند ... | |||
#'''آمادگیهای تکنولوژی و ارتباطی؛''' برخلاف آنچه بعضی میپندارند که رسیدن به مرحله [[تکامل]] اجتماعی و رسیدن به جهانی آکنده از [[صلح]] و [[عدالت]]، حتما همراه با نابودی تکنولوژی جدید امکانپذیر است، وجود این صنایع پیشرفته نه تنها مزاحم یک [[حکومت]] عادلانه جهانی نخواهد بود، بلکه شاید بدون آن وصول به چنین هدفی محال است<ref> [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، مهدی انقلابی بزرگ، ص ۸۲.</ref> | |||
*بنابراین آنچه تاکنون به وقوع نپیوسته، شرط سوم و چهارم است. برای تحقق این دو شرط باید [[تلاش]] کرد و در جهت [[تربیت]] [[نفوس]] خویش و دیگران کوشید. علاوه بر آنچه یاد شد، گمان میرود پارهای شرایط دیگر نیز تحقق خواهد یافت. اگرچه بر ما پوشیده است. بیتردید باید همه آنچه به عنوان شرایط مورد نظر است، واقع شود. تا [[زمینه ظهور]] به طور [[کامل]] فراهم آید. برای تسریع در تحقق این شرایط و رخ نمودن روزگار آرمانی [[ظهور]]، افزون بر [[دعا]] و تضرّع در درگاه احدیت، [[تلاش]] و کوشش در راه [[اصلاح]] خویش و [[جامعه]]، بسیار سودمند است. [[معصومان]]{{عم}} [[مؤمنان]] را به کوشش و آنگاه [[دعا]] و نیایش، در این باره [[فرمان]] دادهاند. ذکر آن لازم است که برخی افراد، اموری همچون فراگیری [[جهان]] از [[ستم]] را نیز در شمار [[شرایط ظهور]] دانستهاند، از اینرو میپندارند که باید در جهت تحقّق این شرط نیز کوشید و به ترویج [[فساد]] دست یازید؛ تا شرایط فراهم شده، پردههای [[غیبت]] کنار رود و [[ظهور]] حضرتش نزدیک شود! به طور قطع این پندار [[باطل]] و نادرست است؛ زیرا: | *بنابراین آنچه تاکنون به وقوع نپیوسته، شرط سوم و چهارم است. برای تحقق این دو شرط باید [[تلاش]] کرد و در جهت [[تربیت]] [[نفوس]] خویش و دیگران کوشید. علاوه بر آنچه یاد شد، گمان میرود پارهای شرایط دیگر نیز تحقق خواهد یافت. اگرچه بر ما پوشیده است. بیتردید باید همه آنچه به عنوان شرایط مورد نظر است، واقع شود. تا [[زمینه ظهور]] به طور [[کامل]] فراهم آید. برای تسریع در تحقق این شرایط و رخ نمودن روزگار آرمانی [[ظهور]]، افزون بر [[دعا]] و تضرّع در درگاه احدیت، [[تلاش]] و کوشش در راه [[اصلاح]] خویش و [[جامعه]]، بسیار سودمند است. [[معصومان]]{{عم}} [[مؤمنان]] را به کوشش و آنگاه [[دعا]] و نیایش، در این باره [[فرمان]] دادهاند. ذکر آن لازم است که برخی افراد، اموری همچون فراگیری [[جهان]] از [[ستم]] را نیز در شمار [[شرایط ظهور]] دانستهاند، از اینرو میپندارند که باید در جهت تحقّق این شرط نیز کوشید و به ترویج [[فساد]] دست یازید؛ تا شرایط فراهم شده، پردههای [[غیبت]] کنار رود و [[ظهور]] حضرتش نزدیک شود! به طور قطع این پندار [[باطل]] و نادرست است؛ زیرا: | ||
#اینچنین نیست که پر شدن [[زمین]] از [[ستم]] و [[بیداد]] از [[شرایط ظهور]] باشد؛ بلکه از [[روایات]] و سخنان بزرگان برمیآید: به عنوان نشانه [[ظهور]] آمده است و روشن است که هرگز کسی [[مأمور]] به وجود آوردن نشانه نیست. | |||
#بر فرض که فراگیری [[ستم]] از [[شرایط ظهور]] به شمار آید، به طور قطع در شمار شرایط مصطلح نیست؛ چرا که [[جهان]] به رغم [[تلاش]] [[مؤمنان]] دلسوز، به سمت [[ستم]] فراگیر پیش میرود. | |||
*بنابراین بایسته و [[شایسته]] است، [[مؤمنان راستین]]، [[وظیفه]] خویش را انجام دهند و [[تکلیف]] الهی اهل [[ایمان]] را- بیآنکه در نتیجه بیندیشند- به جای آورند؛ زیرا نتیجه ندادن و [[توفیق]] نیافتن، سبب برداشته شدن [[تکلیف]] نمیشود»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳- ۲۲۶.</ref>. | *بنابراین بایسته و [[شایسته]] است، [[مؤمنان راستین]]، [[وظیفه]] خویش را انجام دهند و [[تکلیف]] الهی اهل [[ایمان]] را- بیآنکه در نتیجه بیندیشند- به جای آورند؛ زیرا نتیجه ندادن و [[توفیق]] نیافتن، سبب برداشته شدن [[تکلیف]] نمیشود»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳- ۲۲۶.</ref>. | ||
*«با استفاده از [[روایات]] و بیانات [[دانشمندان]]، میتوان شرایط را در موارد زیر برشمرد: | *«با استفاده از [[روایات]] و بیانات [[دانشمندان]]، میتوان شرایط را در موارد زیر برشمرد: | ||
خط ۱۹۲: | خط ۱۹۲: | ||
«[[شرایط ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به طور [[کامل]] برای ما روشن نیست. بخشی از بنیادیترین آنها عبارتند از: | «[[شرایط ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به طور [[کامل]] برای ما روشن نیست. بخشی از بنیادیترین آنها عبارتند از: | ||
#وجود برنامه و طرحی متعالی که بتواند با ساختار درست، [[عدل]] واقعی را در [[جهان]] برپا سازد و [[سعادت]] و کمال [[آدمیان]] را به ارمغان آورد؛ | |||
#وجود [[رهبر]] و [[هدایتگری]] بزرگ، [[شایسته]] و [[معصوم]] که از سوی [[خداوند]] [[منصوب]] شده است؛ | |||
#وجود گروهی از انسانهای پاکدل و [[فداکار]] که در اوج [[تقوا]] به سر میبرند و برای [[دفاع]] همه جانبه از برنامه الهی و [[امام]] [[معصوم]] [[آمادگی]] دارد.<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، تاریخ الغیبة الکبری، ص ۴۰۰ به بعد.</ref> | |||
*بی [[تردید]]، برای پدید آمدن [[ظهور]] باید این شرایط محقق شوند. [[وحی]] و [[روایات]] [[متواتر]] و قطعی، بر تحقق یافتن شرطهای اول و دوم گواهی میدهند. شرط نخست با [[بعثت]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}} محقق شد. شرط دوم نیز با تولد [[فرزند]] [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} در سال ۲۵۵هجری قمری تحقق یافت. آنچه اکنون رخ نداده، شرط سوم است. برای تحقق این شرط باید در جهت [[تربیت]] [[نفوس]] خویش و دیگران کوشید. البته افزون بر شرطهای یاد شده، احتمال وجود پارهای شرایط نامشخص دیگر نیز قوی مینماید. بیتردید، باید همه آن شرایط واقع شود تا [[زمینه ظهور]] به طور [[کامل]] فراهم آید. برای تصریح در تحقق این شرایط و رخ نمودن روزگار آرمانی [[ظهور]]، [[دعا]] و تضرع در درگاه احدیت بسیار سودمند مینماید. [[معصومان]]{{ع}} و [[مؤمنان]] را به [[دعا]] در این باره [[فرمان]] دادهاند. | *بی [[تردید]]، برای پدید آمدن [[ظهور]] باید این شرایط محقق شوند. [[وحی]] و [[روایات]] [[متواتر]] و قطعی، بر تحقق یافتن شرطهای اول و دوم گواهی میدهند. شرط نخست با [[بعثت]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}} محقق شد. شرط دوم نیز با تولد [[فرزند]] [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} در سال ۲۵۵هجری قمری تحقق یافت. آنچه اکنون رخ نداده، شرط سوم است. برای تحقق این شرط باید در جهت [[تربیت]] [[نفوس]] خویش و دیگران کوشید. البته افزون بر شرطهای یاد شده، احتمال وجود پارهای شرایط نامشخص دیگر نیز قوی مینماید. بیتردید، باید همه آن شرایط واقع شود تا [[زمینه ظهور]] به طور [[کامل]] فراهم آید. برای تصریح در تحقق این شرایط و رخ نمودن روزگار آرمانی [[ظهور]]، [[دعا]] و تضرع در درگاه احدیت بسیار سودمند مینماید. [[معصومان]]{{ع}} و [[مؤمنان]] را به [[دعا]] در این باره [[فرمان]] دادهاند. | ||
*گاه اموری چون وضعیت اسفبار و آکنده از [[ستم]] [[جهان]] نیز از [[شرایط ظهور]] شمرده میشود. ممکن است گروهی چنان پندارند که باید در جهت تحقق این شرط کوشید و به ترویج [[فساد]] دست یازید، تا پردههای [[غیبت]] سریعتر کنار رود و [[ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} واقع شود. در نادرستی این پندار [[تردید]] نیست، زیرا بسیاری از این پدیده هایی که ممکن است از شرایط تلقی شوند، در شمار نشانه های [[ظهور]] جای دارند و [[ظهور]] بر آنها متوقف نیست؛ به عبارت دیگر، شرط بودن [[ستم]] فراگیر برای [[ظهور]] قابل تأمل مینماید و میتوان این پدیده را از [[نشانههای ظهور]] به شمار آورد. حتی اگر آن از [[شرایط ظهور]] باشد، میتوان ادعا کرد که در شمار شرایط به معنای مصطلح نمیگنجد، زیرا ارتباط آن با [[ظهور]] از نوع ارتباط سبب و مسبب نیست. افزون بر این، حتی اگر [[ستم]] فراگیر شرط اصطلاحی [[ظهور]] به شمار آید، در هم گونی آن با دیگر شرطها و [[لزوم]] [[تلاش]] برای تحقق آن [[تردید]]. هست، زیرا به نظر میرسد شرط قهری و تکوینی است؛ یعنی [[جهان]] به رغم [[تلاش]] [[مؤمنان]] دلسوز به سمت [[ستم]] فراگیر پیش میرود. [[مؤمنان]] باید [[وظیفه]] خویش را انجام دهند و [[تکلیف]] الهی اهل [[ایمان]] را بیآنکه در نتیجه بیندیشند به جای آورند، زیرا نتیجه ندادن و توفيق نیافتن، سبب سقوط [[تکلیف]] نمیشود»<ref>[[مهدی علیپور|علیپور، مهدی]]، [[ظهور (مقاله)|ظهور]]، ص ۲۳۸-۲۴۰.</ref>. | *گاه اموری چون وضعیت اسفبار و آکنده از [[ستم]] [[جهان]] نیز از [[شرایط ظهور]] شمرده میشود. ممکن است گروهی چنان پندارند که باید در جهت تحقق این شرط کوشید و به ترویج [[فساد]] دست یازید، تا پردههای [[غیبت]] سریعتر کنار رود و [[ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} واقع شود. در نادرستی این پندار [[تردید]] نیست، زیرا بسیاری از این پدیده هایی که ممکن است از شرایط تلقی شوند، در شمار نشانه های [[ظهور]] جای دارند و [[ظهور]] بر آنها متوقف نیست؛ به عبارت دیگر، شرط بودن [[ستم]] فراگیر برای [[ظهور]] قابل تأمل مینماید و میتوان این پدیده را از [[نشانههای ظهور]] به شمار آورد. حتی اگر آن از [[شرایط ظهور]] باشد، میتوان ادعا کرد که در شمار شرایط به معنای مصطلح نمیگنجد، زیرا ارتباط آن با [[ظهور]] از نوع ارتباط سبب و مسبب نیست. افزون بر این، حتی اگر [[ستم]] فراگیر شرط اصطلاحی [[ظهور]] به شمار آید، در هم گونی آن با دیگر شرطها و [[لزوم]] [[تلاش]] برای تحقق آن [[تردید]]. هست، زیرا به نظر میرسد شرط قهری و تکوینی است؛ یعنی [[جهان]] به رغم [[تلاش]] [[مؤمنان]] دلسوز به سمت [[ستم]] فراگیر پیش میرود. [[مؤمنان]] باید [[وظیفه]] خویش را انجام دهند و [[تکلیف]] الهی اهل [[ایمان]] را بیآنکه در نتیجه بیندیشند به جای آورند، زیرا نتیجه ندادن و توفيق نیافتن، سبب سقوط [[تکلیف]] نمیشود»<ref>[[مهدی علیپور|علیپور، مهدی]]، [[ظهور (مقاله)|ظهور]]، ص ۲۳۸-۲۴۰.</ref>. | ||
خط ۲۰۷: | خط ۲۰۷: | ||
*'''۱. شرط اول [[قانون]] و برنامه کامل و جامع:''' میدانیم که زندگی بشری به خصوص در عصر حاضر با کاستیها و دشواریهای فراوانی روبهرو بوده و مهمترین خواستهها و نیازهایش از جمله [[عدالت]]، [[معنویت]] و [[رفاه]] واقعی است هیچ [[مکتب]] و [[دولت]] و انقلابی نیز نتوانسته به طور اساسی مشکلات [[بشر]] را برطرف کند و اگر موفقیتی داشته در بعضی از ابعاد و محدود بوده است. در واقع برای رفع همه کاستیها و تحقق اهداف عالی [[جامعه بشری]] نیاز به یک برنامه کامل و جامع است که تاکنون هیچیک از مکاتب و نحلههای بشری نتوانستهاند آن را ارائه دهند و این تنها در [[کتاب آسمانی]] "[[قرآن]]" وجود دارد که [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} مبین آن و تحققبخش تمامی آموزههای آن با یک [[انقلاب جهانی]] خواهد بود. | *'''۱. شرط اول [[قانون]] و برنامه کامل و جامع:''' میدانیم که زندگی بشری به خصوص در عصر حاضر با کاستیها و دشواریهای فراوانی روبهرو بوده و مهمترین خواستهها و نیازهایش از جمله [[عدالت]]، [[معنویت]] و [[رفاه]] واقعی است هیچ [[مکتب]] و [[دولت]] و انقلابی نیز نتوانسته به طور اساسی مشکلات [[بشر]] را برطرف کند و اگر موفقیتی داشته در بعضی از ابعاد و محدود بوده است. در واقع برای رفع همه کاستیها و تحقق اهداف عالی [[جامعه بشری]] نیاز به یک برنامه کامل و جامع است که تاکنون هیچیک از مکاتب و نحلههای بشری نتوانستهاند آن را ارائه دهند و این تنها در [[کتاب آسمانی]] "[[قرآن]]" وجود دارد که [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} مبین آن و تحققبخش تمامی آموزههای آن با یک [[انقلاب جهانی]] خواهد بود. | ||
*یک [[انقلاب]] برای درهم شکستن وضع موجود و برقراری وضع مطلوب به دو برنامه نیاز دارد: | *یک [[انقلاب]] برای درهم شکستن وضع موجود و برقراری وضع مطلوب به دو برنامه نیاز دارد: | ||
#برنامهای جامع برای [[مبارزه]] با مشکلات و تغییر وضع موجود. | |||
#[[قانون]] متناسب برای حرکت [[جامعه]] به طرف وضعیت مطلوب و براساس نیازهای واقعی [[جامعه]]. | |||
*[[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} نیز این شرط لازم را دارد. برنامه [[انقلاب جهانی]] آن [[حضرت]] [[مبارزه]] پیگر و جدی با [[حکام]] [[جور]] و سردمداران [[فکری]] و نظامی [[جامعه بشری]] و نابودی کامل [[فساد]] و [[ظلم]] و [[کفر]] است. آن [[حضرت]] هم دارای این برنامه و [[هدف]] است و هم براساس پیشبینیهای قرآنی و روایی موفق و پیروز خواهد بود. | *[[قیام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} نیز این شرط لازم را دارد. برنامه [[انقلاب جهانی]] آن [[حضرت]] [[مبارزه]] پیگر و جدی با [[حکام]] [[جور]] و سردمداران [[فکری]] و نظامی [[جامعه بشری]] و نابودی کامل [[فساد]] و [[ظلم]] و [[کفر]] است. آن [[حضرت]] هم دارای این برنامه و [[هدف]] است و هم براساس پیشبینیهای قرآنی و روایی موفق و پیروز خواهد بود. | ||
*برنامه [[حضرت]] در قسمت دوم، بر اساس عمل به [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]] است که کاملترین و [[بهترین]] برنامه زندگی انسانی است. این [[قانون]] جامع، متناسب با همه نیازهای [[جامعه]] و ضامن تمام [[حقوق]] فردی و [[اجتماعی]] در یک [[نظام]] عادلانه حکومتی است. | *برنامه [[حضرت]] در قسمت دوم، بر اساس عمل به [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]] است که کاملترین و [[بهترین]] برنامه زندگی انسانی است. این [[قانون]] جامع، متناسب با همه نیازهای [[جامعه]] و ضامن تمام [[حقوق]] فردی و [[اجتماعی]] در یک [[نظام]] عادلانه حکومتی است. | ||
خط ۲۱۷: | خط ۲۱۷: | ||
*از میان چهار شرط یاد شده، دو شرط فراهم است و آن طرح و برنامه کامل برای [[اداره]] [[جهان]] و وجود [[رهبر شایسته]] و کارآمد است. اما شرط سوم و چهارم نیز لازم است فراهم شود و [[مردم]] [[آمادگی]] پذیرش [[انقلاب]] او را داشته باشند. | *از میان چهار شرط یاد شده، دو شرط فراهم است و آن طرح و برنامه کامل برای [[اداره]] [[جهان]] و وجود [[رهبر شایسته]] و کارآمد است. اما شرط سوم و چهارم نیز لازم است فراهم شود و [[مردم]] [[آمادگی]] پذیرش [[انقلاب]] او را داشته باشند. | ||
*بر این اساس میتوان تفاوتهای میان شرایط و [[علایم ظهور]] را چنین شمارش کرد: | *بر این اساس میتوان تفاوتهای میان شرایط و [[علایم ظهور]] را چنین شمارش کرد: | ||
#رابطه [[ظهور]] با شرایطش واقعی است. یعنی تا آنها نباشند [[ظهور]] هم اتفاقی نمیافتد حال آنکه علایم، دلالت بر [[ظهور]] میکنند و از امکان و نزدیکی وقوع چنین حادثه عظیمی خبر میدهند. | |||
#[[شرایط ظهور]] با هم ارتباط متقابل و واقعی دارند، حال آنکه ارتباط خاصی میان [[نشانههای ظهور]] مشاهده نمیشود. | |||
#[[شرایط ظهور]] همگی با هم باید در یک زمان محقق باشند حال آنکه [[علایم ظهور]]، به طور طبیعی طی ماهها و سالها و قرنها رخ میدهند. | |||
#[[شرایط ظهور]] باید مداومت داشته باشند و شرط بقای ظهورند، حال آنکه [[نشانههای ظهور]] در زمانی خاص رخ میدهند و نه [[لزوم]] و نه امکان دارد که آن شرایط در مدت زمانی طولانی واقع شوند و وقوع آنها ادامه یابد. | |||
#[[شرایط ظهور]] تنها در [[زمان ظهور]] است که به حد اعلای خود میرسند؛ حال آنکه تمامی نشانهها به مرور [[پیش از ظهور]] رخ میدهند. | |||
#همه [[شرایط ظهور]] باید متحقق باشند؛ با آنکه [[نشانههای ظهور]] لازم نیست که همهشان رخ بدهند و تنها حدوث [[علایم حتمی]] کافی است و بقیه به [[نزدیکی ظهور]] دلالت میکنند و اگر [[پیش از ظهور]] رخ ندهند، مشکلی در امر [[ظهور]] پیش نمیآید <ref> تاریخ غیبت کبری، ص ۳۹۹- ۳۹۶؛ شش ماه پایانی، ص ۲۲۳- ۲۲۲.</ref>. | |||
برخی بر این باورند که بسیاری از [[علایم ظهور]] اتفاق افتاده و تنها [[علایم حتمی]] [[ظهور]] باقی مانده است؛ پاسخ این است که واقعا نمیتوان سخنی قطعی و کامل در این مورد گفت؛ زیرا منابع اصلی و قدیمی [[شیعه]]، معمولا از نشانههای خاص و محدود نام بردهاند و بعضی از این نشانههایی که به عنوان علایم اتفاق افتاده مطرح میشود، در این منابع وجود ندارد و یا بسیار کمرنگ مطرح شده است پس ارائه نظر قطعی در مورد این نشانهها، نیاز به پژوهشهای علمی و گسترده در همه این منابع دارد. از طرفی، سخن از واقع شدن بعضی از نشانهها و تطبیق آنها با حوادث خارجی، دشوار است. به عنوان نمونه، در مواردی که سخن از یک علامت و [[ظهور فرج]] بعد از آن مطرح شده، منظور [[گشایش]] و راحتی برای [[مؤمنان]] است "نه [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}. از [[امام باقر]]{{ع}}[[نقل]] شده است: "[[منتظر]] صدایی باشید که از طرف [[دمشق]]، ناگهان به شما میرسد که آن، گشایشی بزرگ برای شما خواهد بود"<ref> الغیبة نعمانی، ب ۱۴، ح ۶۶.</ref>. | برخی بر این باورند که بسیاری از [[علایم ظهور]] اتفاق افتاده و تنها [[علایم حتمی]] [[ظهور]] باقی مانده است؛ پاسخ این است که واقعا نمیتوان سخنی قطعی و کامل در این مورد گفت؛ زیرا منابع اصلی و قدیمی [[شیعه]]، معمولا از نشانههای خاص و محدود نام بردهاند و بعضی از این نشانههایی که به عنوان علایم اتفاق افتاده مطرح میشود، در این منابع وجود ندارد و یا بسیار کمرنگ مطرح شده است پس ارائه نظر قطعی در مورد این نشانهها، نیاز به پژوهشهای علمی و گسترده در همه این منابع دارد. از طرفی، سخن از واقع شدن بعضی از نشانهها و تطبیق آنها با حوادث خارجی، دشوار است. به عنوان نمونه، در مواردی که سخن از یک علامت و [[ظهور فرج]] بعد از آن مطرح شده، منظور [[گشایش]] و راحتی برای [[مؤمنان]] است "نه [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}. از [[امام باقر]]{{ع}}[[نقل]] شده است: "[[منتظر]] صدایی باشید که از طرف [[دمشق]]، ناگهان به شما میرسد که آن، گشایشی بزرگ برای شما خواهد بود"<ref> الغیبة نعمانی، ب ۱۴، ح ۶۶.</ref>. | ||
خط ۲۲۸: | خط ۲۲۸: | ||
*بنابراین [[انتظار ظهور]] با دیدن این حوادث نباید به نحو عجولانه باشد، یعنی [[فکر]] کنیم با پیدایش فلان حادثه حتما تا چند روز یا هفته دیگر [[قیام]] شروع خواهد شد، بلکه این مسائل، [[بیداری]] را در ما به وجود میآورد که یک گام به آن وعده بزرگ الهی نزدیک شدهایم و باید خود را بیش از پیش در مسیر این [[نهضت]] جهانی، آماده کنیم. [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}، منوط به [[اذن]] الهی است و [[اذن]] الهی زمانی است که شرایط و زمینههای [[ظهور]] فراهم باشد. | *بنابراین [[انتظار ظهور]] با دیدن این حوادث نباید به نحو عجولانه باشد، یعنی [[فکر]] کنیم با پیدایش فلان حادثه حتما تا چند روز یا هفته دیگر [[قیام]] شروع خواهد شد، بلکه این مسائل، [[بیداری]] را در ما به وجود میآورد که یک گام به آن وعده بزرگ الهی نزدیک شدهایم و باید خود را بیش از پیش در مسیر این [[نهضت]] جهانی، آماده کنیم. [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}، منوط به [[اذن]] الهی است و [[اذن]] الهی زمانی است که شرایط و زمینههای [[ظهور]] فراهم باشد. | ||
*در این رابطه توجه به چند نکته بایسته است: | *در این رابطه توجه به چند نکته بایسته است: | ||
#عدهای با توجه به اوضاع و شرایط فعلی [[حاکم]] بر [[جهان]] به این باور رسیدهاند که دورهای که ما در آن زندگی میکنیم همان دوره [[آخر الزمان]] است که در [[روایات]] به آن اشاره شده است؛ زیرا برای [[آخر الزمان]] نشانههایی گفته شده "مانند [[گسترش فساد]] و [[تفسیر]] [[دین]] بر اساس [[هوا و هوس]] و ..." که این نشانهها در دوره زمانی ما به وقوع پیوسته است پس زمان کنونی [[آخر الزمان]] است و [[ظهور]] نیز در این دوران محقق میشود. به علاوه با وجود [[انقلاب اسلامی ایران]] و زنده شدن نام و یاد [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}}، [[آمادگی]] و [[اقبال]] [[مردم]] برای پذیرش ایشان بیشتر شده و [[امید]] به [[ظهور]] زیادتر گشته است. | |||
#برخی از [[علما]] معتقدند: همانگونه که [[غیبت]] دو مرحلهای بود و [[غیبت صغری]] برای ایجاد [[آمادگی]] [[مردم]] برای ورود به [[غیبت کبری]] لازم بود، [[ظهور]] نیز ممکن است دو مرحلهای باشد و با [[ظهور]] صغری که در [[انقلاب اسلامی ایران]] تجلی یافته است، [[مردم]] با [[حقیقت]] [[قیام]] [[امام مهدی|امام زمان]] آشنایی بیشتری پیدا کردهاند و برای [[ظهور]] اصلی و [[قیام جهانی]] [[حضرت]] آماده میشوند. | |||
#حرکت عمومی کشورها و [[جوامع]] به سمت [[وحدت]] و همگرایی و به عبارت دیگر توجه به تشکیلات بینالمللی و اتحادیههای منطقهای و فاصله گرفتن از جزءگرایی، ملتها را به این نتیجه رسانده که برای آیندهای بهتر، باید مرزها را به حداقل رساند و [[جهان]] را دهکدهای کوچک دانست. این رویداد، [[آمادگی]] [[مردم]] برای پذیرش یک [[حاکمیت]] فراگیر، بیشتر کرده است. البته [[استکبار جهانی]] تئوری دهکده جهانی را در جهت حفظ [[منافع]] خود و تکقطبی شدن [[جهان]] پیگیری میکند اما چهبسا [[اراده الهی]] به دست [[دشمنان]] [[خدا]] نیز انجام گیرد. | |||
#اجحاف و [[تجاوز]] بیش از حد و روزافزون دولتهای استکباری به کشورهای [[فقیر]] به شکلهای گوناگون از یک سو و لجام گسیختگی [[فرهنگی]] و [[فکری]] و علمی؛ مانند بحران هویت، بحران [[مشروعیت]]، بحران مدنیت از سوی دیگر، باعث هرجومرج در زندگی [[بشر]] شده است. اینگونه مسائل و مباحث این واقعیت را اثبات میکند که آینده روشن فقط در سایه [[حاکمیت]] فردی آسمانی است که احتمالا ظهورش نزدیک است. | |||
#گاهی خبرهایی مبتنی بر [[نزدیکی ظهور]] به برخی از شخصیتهای نسبت داده میشود که نیاز به تامل و بررسی دارد. باید دانست که امر مشخص نمودن [[زمان ظهور]] را فقط در [[اختیار]] [[خداوند]] است و هیچکس نمیتواند برای آن زمانی معین کند، ولی متأسفانه گاهی شایعاتی مطرح میشود که به هیچ عنوان اساس درستی ندارد»<ref>[[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]؛ [[مهدویت دوران ظهور (کتاب)|مهدویت دوران ظهور]]، صص۲۳-۲۶، ۳۳ - ۳۷.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۳۹: | خط ۲۳۹: | ||
| پاسخدهنده = سید مجتبی السادة | | پاسخدهنده = سید مجتبی السادة | ||
| پاسخ = آقای '''[[سید مجتبی السادة]]'''، در کتاب ''«[[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[سید مجتبی السادة]]'''، در کتاب ''«[[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
#«ایدئولوژی فکری کاملی که قابل [[اجرا]] در تمامی مکانها و زمانها و تضمینکننده [[رفاه]] برای همه [[بشریت]] باشد. | |||
#[[رهبری]] مقتدر و توانمند که بتواند [[فرمانروایی]] [[جهان]] را بر عهده گرفته و [[عدالت]] را در آن گسترش دهد. | |||
#[[یاوران]] [[جان]] برکف و مجریان توانا به تعداد کافی. | |||
#بالا رفتن سطح رشد و [[فهم]] عمومی و فراهم بودن شرایط جهانی»<ref>[[سید مجتبی السادة|الساده، مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۲۰۹ - ۲۱۰.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۷۳: | خط ۲۷۳: | ||
«برای [[انقلاب جهانی]] و بزرگ [[امام مهدی]]{{ع}} مانند هر [[انقلاب]] دیگر، چهار شرط متصور و لازم است: | «برای [[انقلاب جهانی]] و بزرگ [[امام مهدی]]{{ع}} مانند هر [[انقلاب]] دیگر، چهار شرط متصور و لازم است: | ||
*'''۱. قانون جامع:''' یک [[انقلاب]]، برای در هم شکستن وضع موجود و برقراری وضع مطلوب، به دو نوع برنامه نیاز دارد: | *'''۱. قانون جامع:''' یک [[انقلاب]]، برای در هم شکستن وضع موجود و برقراری وضع مطلوب، به دو نوع برنامه نیاز دارد: | ||
#برنامه برای نابودی وضع موجود "دوران [[انقلاب]]"؛ | |||
#قانون مناسب برای حرکت [[جامعه]] به طرف وضعیت مطلوب و رسیدن به حالت آرمانی "دوران تثبیت". | |||
*[[قیام]] جهانی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} نیز این دو نوع برنامه را لازم دارد. برنامه آن حضرت در قسمت اول، بر اساس [[روایات]]، پس از [[دعوت]] به [[راستی]]، حرکت مسلحانه تا نابودی [[کامل]] [[شرک]] و [[کفر]] و [[فساد]] است. به عبارت دقیقتر، [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} [[هنگام ظهور]]، ابتدا [[مردم]] را [[دعوت]] به [[دین]] [[حق]] و [[امامت]] خویش میکند و اگر کسی [[مخالفت]] کرد و خواست به راه [[شرک]] و [[کفر]] و [[تباهی]] ادامه دهد، حضرت با وی مقابله میکند. این روش بر گرفته از [[قرآن]] است.{{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انتَهَوْا فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref> و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها [[دین]] خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد؛ سوره بقره، آیه: ۱۹۳.</ref>. | *[[قیام]] جهانی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} نیز این دو نوع برنامه را لازم دارد. برنامه آن حضرت در قسمت اول، بر اساس [[روایات]]، پس از [[دعوت]] به [[راستی]]، حرکت مسلحانه تا نابودی [[کامل]] [[شرک]] و [[کفر]] و [[فساد]] است. به عبارت دقیقتر، [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} [[هنگام ظهور]]، ابتدا [[مردم]] را [[دعوت]] به [[دین]] [[حق]] و [[امامت]] خویش میکند و اگر کسی [[مخالفت]] کرد و خواست به راه [[شرک]] و [[کفر]] و [[تباهی]] ادامه دهد، حضرت با وی مقابله میکند. این روش بر گرفته از [[قرآن]] است.{{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انتَهَوْا فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref> و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها [[دین]] خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد؛ سوره بقره، آیه: ۱۹۳.</ref>. | ||
*برنامه حضرت در بخش دوم نیز بر اساس عمل به کتاب [[خدا]] و [[سنت پیامبر]] است. قانونی که از طرف [[خالق]] و [[پروردگار]] [[انسان]] فرستاده شده و تضمین کننده [[سعادت]] دنیایی و آخرتی او است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} در بیانی فرمود: [[سیره]] و [[سنت]] او، [[سنت]] من است. [[مردم]] را بر [[دین]] و [[آیین]] من به پا خواهد داشت و آنان را به کتاب پروردگارم [[دعوت]] میکند.<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ب۳۹، ح۶.</ref> | *برنامه حضرت در بخش دوم نیز بر اساس عمل به کتاب [[خدا]] و [[سنت پیامبر]] است. قانونی که از طرف [[خالق]] و [[پروردگار]] [[انسان]] فرستاده شده و تضمین کننده [[سعادت]] دنیایی و آخرتی او است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} در بیانی فرمود: [[سیره]] و [[سنت]] او، [[سنت]] من است. [[مردم]] را بر [[دین]] و [[آیین]] من به پا خواهد داشت و آنان را به کتاب پروردگارم [[دعوت]] میکند.<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ب۳۹، ح۶.</ref> | ||
خط ۲۸۳: | خط ۲۸۳: | ||
::::::شرایط یک پدیده، به اموری گفته میشود که آن پدیده، به آنها وابستگی وجودی دارد و تا آنها نباشند، آن شیء به وجود نمیآید. طبق این تعریف، [[شرایط ظهور]] به اموری اطلاق میشود که امر [[ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} به وجود آنها وابسته بوده و تا آنها محقق نشوند، [[ظهور]] رخ نخواهد داد. اما [[علایم ظهور]]، به اموری گفته میشود که بیانگر نزدیکی امر [[ظهور]] میباشند و تحقق هر یک از آنها، نشانه نزدیکتر شدن [[فرج]] و [[ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} است. | ::::::شرایط یک پدیده، به اموری گفته میشود که آن پدیده، به آنها وابستگی وجودی دارد و تا آنها نباشند، آن شیء به وجود نمیآید. طبق این تعریف، [[شرایط ظهور]] به اموری اطلاق میشود که امر [[ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} به وجود آنها وابسته بوده و تا آنها محقق نشوند، [[ظهور]] رخ نخواهد داد. اما [[علایم ظهور]]، به اموری گفته میشود که بیانگر نزدیکی امر [[ظهور]] میباشند و تحقق هر یک از آنها، نشانه نزدیکتر شدن [[فرج]] و [[ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} است. | ||
*با توجه به تعریفی که از شرایط و [[علایم ظهور]] ارائه شد، تفاوتهایی که بین این دو موضوع وجود دارد نیز روشن میشود. تفاوت اصلی و اساسی این است که وابستگی [[ظهور]] به شرایط، یک ارتباط و وابستگی وجودیِ تامّ و حقیقی است؛ ولی علایم برای [[ظهور]]، فقط حالت کاشفیّت دارند. البته کنار این [[اختلاف]]، میتوان به تفاوتهای دیگر نیز اشاره کرد؛ از جمله: | *با توجه به تعریفی که از شرایط و [[علایم ظهور]] ارائه شد، تفاوتهایی که بین این دو موضوع وجود دارد نیز روشن میشود. تفاوت اصلی و اساسی این است که وابستگی [[ظهور]] به شرایط، یک ارتباط و وابستگی وجودیِ تامّ و حقیقی است؛ ولی علایم برای [[ظهور]]، فقط حالت کاشفیّت دارند. البته کنار این [[اختلاف]]، میتوان به تفاوتهای دیگر نیز اشاره کرد؛ از جمله: | ||
#نشانههای [[ظهور]]، به صورت پراکنده و جدا از هم میتواند رخ دهند و در نهایت، [[ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} حادث شود؛ ولی شرایط باید با هم و کنار یک دیگر، تحقق یافته و موجود باشند، تا [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} [[ظهور]] کند. | |||
#به علت عدم ارتباط وجودی بین علایم با [[ظهور]]، امکان دارد یک علامت یا برخی از علایم اتفاق نیفتند یا در یک زمان حادث شوند و پایان پذیرند و بعد از آن [[ظهور]] واقع شود؛ ولی برای تحقق [[ظهور]]، باید همه شرایط "با هم" موجود باشند؛ لذا در صورت نبودن حتی یک شرط، [[ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}} محقق نمیشود. این، به علت رابطه وجودی بین شرط و مشروط "[[ظهور]]" است. | |||
#علایم، چون حالت نشانه بودن را دارند، لذا ممکن است یک علامت، بعد از [[ظهور]] "مثلاً روز بعد" اتفاق بیفتد؛ ولی شرایط، باید پیش از [[ظهور]] موجود باشند. البته تفاوتهای دیگری نیز وجود دارد»<ref>[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج۱، ص ۱۸۷-۱۹۱.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۳۲۱: | خط ۳۲۱: | ||
«[[ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}} شرایط و نشانههایی دارد که از آنها به عنوان [[زمینههای ظهور]] و [[علائم]] آن یاد میشود. تفاوت این دو آن است که زمینهها در تحقق [[ظهور]] تأثیر واقعی دارند، به گونهای که با فراهم شدن آنها [[ظهور]] [[امام]] اتفاق میافتد و بدون آنها [[ظهور]] نخواهد بود؛ ولی [[علائم]] در وقوع [[ظهور]] نقشی ندارند، بلکه تنها نشانههایی هستند که به وسیله آنها میتوان به اصل [[ظهور]] یا نزدیک شدن آن پی برد. هر پدیدهای در [[جهان]] با فراهم آمدن شرائط و زمینههای آن به وجود میآید و بدون تحقق زمینهها، امکان وجود برای هیچ موجودی نخواهد بود. هر زمینی قابلیت پرورش دانه را ندارد و هر [[آب]] و هوایی مناسب رشد هر گیاه و نباتی نیست. کشاورز، وقتی میتواند [[انتظار]] برداشت خوب از [[زمین]] داشته باشد که شرایط لازم را برای به دست آوردن محصول فراهم کرده باشد. بر این اساس، هر [[انقلاب]] و رویداد اجتماعی نیز به زمینهها و شرایط آن بستگی دارد. همانگونه که [[انقلاب اسلامی]] [[ایران]] نیز با فراهم آمدن مقدمات آن به [[پیروزی]] رسید، [[قیام]] و [[انقلاب جهانی]] [[امام مهدی]]{{ع}} که بزرگترین حرکت جهانی است نیز پیرو همین اصل است و بدون تحقق زمینهه و شرایط آن به وقوع نخواهد پیوست. مقصود از این [[سخن]]، آن است که تصور نشود امر [[قیام]] و [[حکومت]] [[امام مهدی]]{{ع}} از روابط [[حاکم]] بر [[جهان آفرینش]] مستثنا است و حرکت اصلاحی آن بزرگوار از راه [[معجزه]] و بدون اسباب و عوامل عادی به سرانجام میرسد؛ بلکه براساس تعالیم [[قرآن]] و [[پیشوایان]] [[معصوم]]، سنّت الهی بر این قرار گرفته که امور عالم از مجرای طبیعی و علل و سباب عادی انجام گیرد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "[[خداوند]]، امتناع دارد از اینکه امور را جز از راه اسباب آن فراهم آورد.<ref>کافی، ج ۱، باب معرفه الامام و الرد الیه، ح ۷، ص ۱۸۲.</ref> و در روایتی [[نقل]] شده است که شخصی به [[امام باقر]]{{ع}} عرض کرد: "میگویند زمانی که [[امام مهدی]]{{ع}} [[قیام]] کند، همه امور بر وفق مراد او خواهد بود. حضرت فرمود: هرگز چنین نیست. قسم به آن کس که جانم در دست اوست! اگر بنا بود برای کسی کارها خود به خود درست شود، همانا برای [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} چنین میشد.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۵، ح ۲، ص ۳۹۹.</ref> البته [[سخن]] فوق بدین معنا نیست که در [[قیام]] بزرگ مهدوی، [[امدادهای غیبی]] و آسمانی وجود نخواهد داشت؛ بلکه مقصود، آن است که در کنار [[امدادهای الهی]]، زمینهها و عوامل و شرایط عادی نیز باید فراهم شود. | «[[ظهور]] [[امام مهدی]]{{ع}} شرایط و نشانههایی دارد که از آنها به عنوان [[زمینههای ظهور]] و [[علائم]] آن یاد میشود. تفاوت این دو آن است که زمینهها در تحقق [[ظهور]] تأثیر واقعی دارند، به گونهای که با فراهم شدن آنها [[ظهور]] [[امام]] اتفاق میافتد و بدون آنها [[ظهور]] نخواهد بود؛ ولی [[علائم]] در وقوع [[ظهور]] نقشی ندارند، بلکه تنها نشانههایی هستند که به وسیله آنها میتوان به اصل [[ظهور]] یا نزدیک شدن آن پی برد. هر پدیدهای در [[جهان]] با فراهم آمدن شرائط و زمینههای آن به وجود میآید و بدون تحقق زمینهها، امکان وجود برای هیچ موجودی نخواهد بود. هر زمینی قابلیت پرورش دانه را ندارد و هر [[آب]] و هوایی مناسب رشد هر گیاه و نباتی نیست. کشاورز، وقتی میتواند [[انتظار]] برداشت خوب از [[زمین]] داشته باشد که شرایط لازم را برای به دست آوردن محصول فراهم کرده باشد. بر این اساس، هر [[انقلاب]] و رویداد اجتماعی نیز به زمینهها و شرایط آن بستگی دارد. همانگونه که [[انقلاب اسلامی]] [[ایران]] نیز با فراهم آمدن مقدمات آن به [[پیروزی]] رسید، [[قیام]] و [[انقلاب جهانی]] [[امام مهدی]]{{ع}} که بزرگترین حرکت جهانی است نیز پیرو همین اصل است و بدون تحقق زمینهه و شرایط آن به وقوع نخواهد پیوست. مقصود از این [[سخن]]، آن است که تصور نشود امر [[قیام]] و [[حکومت]] [[امام مهدی]]{{ع}} از روابط [[حاکم]] بر [[جهان آفرینش]] مستثنا است و حرکت اصلاحی آن بزرگوار از راه [[معجزه]] و بدون اسباب و عوامل عادی به سرانجام میرسد؛ بلکه براساس تعالیم [[قرآن]] و [[پیشوایان]] [[معصوم]]، سنّت الهی بر این قرار گرفته که امور عالم از مجرای طبیعی و علل و سباب عادی انجام گیرد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "[[خداوند]]، امتناع دارد از اینکه امور را جز از راه اسباب آن فراهم آورد.<ref>کافی، ج ۱، باب معرفه الامام و الرد الیه، ح ۷، ص ۱۸۲.</ref> و در روایتی [[نقل]] شده است که شخصی به [[امام باقر]]{{ع}} عرض کرد: "میگویند زمانی که [[امام مهدی]]{{ع}} [[قیام]] کند، همه امور بر وفق مراد او خواهد بود. حضرت فرمود: هرگز چنین نیست. قسم به آن کس که جانم در دست اوست! اگر بنا بود برای کسی کارها خود به خود درست شود، همانا برای [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} چنین میشد.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۵، ح ۲، ص ۳۹۹.</ref> البته [[سخن]] فوق بدین معنا نیست که در [[قیام]] بزرگ مهدوی، [[امدادهای غیبی]] و آسمانی وجود نخواهد داشت؛ بلکه مقصود، آن است که در کنار [[امدادهای الهی]]، زمینهها و عوامل و شرایط عادی نیز باید فراهم شود. | ||
*مهمترین زمینههای [[قیام]] و [[انقلاب جهانی]] [[امام مهدی]]{{ع}} چهار چیز است که هر یک را جداگانه بررسی میکنیم: | *مهمترین زمینههای [[قیام]] و [[انقلاب جهانی]] [[امام مهدی]]{{ع}} چهار چیز است که هر یک را جداگانه بررسی میکنیم: | ||
#'''[[طرح و برنامه برای ظهور|طرح و برنامه]]:''' روشن است که هر [[قیام]] و حرکت اصلاحی به دو برنامه نیاز دارد: | |||
##برنامهای جامع برای [[مبارزه]] با ناهنجاریهای موجود از طریق سازماندهی نیروها؛ | |||
##قانونی [[کامل]] و متناسب با همه نیازهای [[جامعه]] که ضامن تمام [[حقوق]] فردی و اجتماعی در یک [[نظام]] عادلانه حکومتی باشد و حرکت رو به رشد اجتماعی را برای رسیدن به وضعیت آرمانی، ترسیم کند. تعالیم [[قرآن کریم]] و سنّت [[معصومان]]{{عم}} که همان [[اسلام]] ناب است، به عنوان [[بهترین]] قانون و برنامه در [[اختیار]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} است و آن حضرت بر اساس این منشور جاوید الهی عمل خواهد کرد.<ref>[[امام باقر]]{{ع}} در توصیف [[امام مهدی]]{{ع}} فرمود: «يعمل بكتاب الله، لايرى منكرا الا أنكره؛ او بر اساس کتاب خدا عمل خواهد کرد و هیچ بدی را نمیبیند، مگر اینکه آن را انکار میکند»؛ (کافی، ج ۸، ش ۵۹۷، ص ۳۹۶).</ref> [[آیات]] [[قرآن]]، توسط [[خداوند]] بزرگ که [[آگاه]] به تمام زوایای حیات [[آدمی]] و نیازهای مادی و معنوی اوست نازل شده است؛ بنابراین [[انقلاب جهانی]] او از نظر برنامه و قانون حکومتی، دارای پیشتوانهای بینظیر است و با هیچ حرکت و جنبش اصلاحی دیگری قابل مقایسه نیست. [[شاهد]] این ادّعا آن است که [[جهان]] امروز پس از تجربه [[قوانین]] بشری، به ضعف و سستی آنها اقرار و اعتراف کرده و به تدریج، آماده پذیرش [[قوانین]] آسمانی شده است. "[[آلوین تافلر]]" مشاور سیاستمداران آمریکا برای حل این بحران و [[اصلاح]] [[جامعه]] جهانی، نظریه "موج سوم"<ref>وی معتقد است تا به حال دو انقلاب کشاورزی و صنعتی تحول عظیمی در جهان ایجاد کرده و موج سوم که انقلاب الکترونیکی و فراصنعتی است، در راه است.</ref> را ارائه کرده است؛ ولی در عین حال، اعترافات شگفتآوری در اینباره مطرح میکند: "فهرست مشکلاتی که [[جامعه]] ما (غرب) با آن مواجه است، تمامی ندارد. با دیدن فروپاشی پیاپی نهادهای [[تمدن]] صنعتی در حال [[نزاع]] به درون غرقاب بیکفایتی و [[فساد]]، بوی [[انحطاط]] [[اخلاقی]] آن نیز مشام را میآزارد. در نتیجه، موج ناخشنودی و فشار برای تغییرات، فضا را انباشته است. در پاسخ به این فشارها، هزاران طرح ارائه میشود که همگی ادعا دارند اساسی و بنیادی یا حتی انقلابیاند؛ اما بارها و بارها، مقررات و [[قوانین]]، طرحها و [[دستور]] العملهای جدید –که همگی به منظور حل مشکلات ما تهیه و تدوین شدهاند- کمانه میکنند و بر وخامت مشکلات ما میافزایند و این احساس عجز و [[یأس]] را دامن میزنند که هیچ فایدهای ندارد و مؤثّر نیست. این احساس برای هر [[نظام]] [[دموکراسی]] خطرناک است و نیاز شدید به وجود مرد سوار بر اسب سفیدِ ضرب المثلها را هر چه بیشتر دامن میزند"<ref>به سوی تمدن جدید، ص ۹۶ و ۹۷.</ref>. | |||
#'''[[رهبری]]:''' در همه قیامها، نیاز به [[رهبر]] از ابتدایی ضرورتهای [[قیام]] شمرده میشود. هر چند [[قیام]]، وسیعتر و دارای اهداف بلندتری باشد، نیاز به [[رهبری]] توانا و متناسب با آن اهداف بیشتر احساس میشود. در مسیر [[مبارزه]] جهانی با [[ظلم]] و [[ستم]] و [[حاکمیت]] [[عدالت]] و [[مساوات]] در کره [[زمین]] وجود [[رهبری]] [[آگاه]] و توانا و دلسوز که از مدیریتی [[صحیح]] و [[قاطع]] برخوردار باشد، رکن اصلی و اساسی [[انقلاب]] است. [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} که عصاره [[انبیا]] و [[اولیا]] است به عنوان [[رهبر]] [[قیام]] بزرگ زنده و حاضر است، او تنها [[رهبری]] است که به [[دلیل]] ارتباط با [[عالم غیب]]، به همه هستی و روابط موجود در آن [[آگاهی]] [[کامل]] دارد و [[داناترین]] انسانهای زمان خویش است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "[[آگاه]] باشید که [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} [[وارث]] تمام [[علوم]] است و بر تمام دانشها احاطه دارد.<ref>به سوی تمدن جدید، ص ۹۶ و ۹۷.</ref> او یگانه [[رهبری]] است که از همه قید و بندها آزاد بوده و تنها [[دل]] در گرو [[رضایت]] [[آفریدگار]] عالم دارد؛ بنابراین [[قیام]] و [[حکومت جهانی]] از نظر [[رهبر]] و [[پیشوا]] نیز در [[بهترین]] شرایط قرار دارد. | |||
#'''[[یاران]]:''' یکی دیگر از زمینهها و شرایط لازم برای تحقق [[ظهور]]، وجود یاورانی [[شایسته]] و لایق برای پشتیبانی از [[قیام]] و انجام کارهای [[حکومت جهانی]] است. بدیهی است وقتی انقلابی جهانی به وسیله [[رهبری]] آسمانی روی میدهد، یاورانی متناسب با آن میخواهد و این گونه نیست که هر کس ادّعای یاوری کند، بتواند در آن میدان، حضور یابد. در این باره به جریان زیر توجه کنید: "یکی از [[شیعیان]] [[امام صادق]]{{ع}} به نام [[سهل بن حسن خراسانی]] به آن حضرت میگوید: "چه چیز شما را بازداشته است از اینکه [[حق]] مسلّم خود [[حکومت]] را به دست بگیرید؛ در حالی که صدهزار [[شیعه]] پا در رکاب و [[شمشیر]] [[زن]] در [[اختیار]] شماست؟ [[امام]] [[دستور]] میدهند تا تنور آتشی فراهم شود و چون شعلههای [[آتش]] بالا میگیرد، به سهل میفرمایند: ای [[خراسانی]]! برخیز و در تنور بنشین سهل که گمان کرده است [[امام]] از او خشمگین شده است، شروع به عذر خواهی میکند و میگوید: آقا! مرا ببخشید و به [[آتش]] شکنجهام نکنید. [[امام]] میفرماید: از تو گذشتم. در این حال، [[هارون مکّی]] از [[شیعیان راستین]] حضرت وارد میشود و [[سلام]] میکند. [[امام صادق]]{{ع}} به او پاسخ میدهد و بدون هیچ مقدمهای به او میفرماید: در درون تنور بنشین. [[هارون]] مکّی بیدرنگ و بدون هیچ پرسشی، این کار را انجام میدهد. [[امام صادق]]{{ع}} در همان حال با مرد [[خراسانی]] [[گفتوگو]] میکند و درباره [[خراسان]] خبرهایی میدهد؛ چنانکه گویی خود [[شاهد]] آن بوده است. پس از مدّتی به سهل میفرماید: برخیز ای [[خراسانی]]! و داخل تنور را نگاه کن. سهل برخاسته و داخل تنور را نگاه میکند. [[هارون]] را میبیند که در میان شعلههای [[آتش]]، چهار زانو نشسته است. آنگاه [[امام]]{{ع}} از او میپرسد: در [[خراسان]]، چند نفر مثل [[هارون]] میشناسی؟ [[خراسانی]] میگویود: به [[خدا]] قسم! یک نفر هم این گونه سراغ ندارم. حضرت میفرماید: [[آگاه]] باش! ما در زمانی که پنج نفر یاور و پشتیبان پیدا نکنیم، [[قیام]] نمیکنیم. ما بهتر میدانیم که کدام زمان، زمان [[قیام]] است".<ref>بحار الانوار، ج ۴۷، ح ۱۷۲، ص ۱۲۳.</ref> | |||
#'''[[آمادگی عمومی]]:''' در مقاطع مختلف [[تاریخ]] [[امامان]]{{عم}}، این [[حقیقت]] مشاهده میشود که [[مردم]]، [[آمادگی]] لازم برای استفاده بهتر از حضور [[امام]] را نداشتند. آنان در زمانهای گوناگون [[فیض]] محضر [[معصوم]] را [[قدر]] ندانستند و از زمزم جاری هدایتهای او آن چنان که بایسته بوده بهره نبردند. [[خداوند متعال]] آخرین [[حجّت]] [[حق]] را پنهان کرد تا هر زمان که [[آمادگی عمومی]] برای پذیرش او فراهم شد، ظاهر و همگان را از سرچشمه [[معارف الهی]] سیراب سازد. بنابراین وجود [[آمادگی]] از شرایط بسیار مهمّ برای [[ظهور]] [[مصلح]] [[موعود]] است و به وسیله آن، حرکت اصلاحی آن حضرت به نتیجه مطلوب خواهد رسید. در [[قرآن کریم]] آمده است گروهی از [[بنی اسرائیل]] که از [[ظلم]] و [[ستم]] جالوت به ستوه آمده بودند از [[پیامبر]] زمان خود خواستند که برای آنها [[فرماندهی]] را برگزیند تا تحت [[فرمان]] او به [[نبرد]] جالوت بپردازند. خواستن [[فرمانده]] برای [[جنگ]]، نوعی [[آمادگی]] را در آنها نشان میداد؛ اگر چه تعداد فراوانی در بین راه سست شدند و عدّه کمی تا پایان [[مبارزه]] ماندند.<ref>ر.ک: سوره بقره: آیه:۲۴۶ – ۲۵۱.</ref> پس امر [[ظهور]]، زمانی است که همه از عمق [[جان]] خواهان [[عدالت اجتماعی]]، امنیّت [[اخلاقی]] و روانی و رشد و شکوفایی معنوی باشند. وقتی [[مردم]] از [[بیعدالتیها]] و تبعیضها خسته شوند و ببینند که آشکارا [[حقوق]] ضعیفان به وسیله [[صاحبان قدرت]] و [[ثروت]] پایمال میگردد و امکانات مادی در انحصار عدهای معدود است، عطش [[عدالت]] خواهی به اوج میرسد. زمانی که [[فساد]] [[اخلاقی]] در انواع مختلف رواج پیدا کند و افراد در انجام کارهای ضد [[اخلاقی]] بر یکدیگر سبقت بگیرند، اشتیاق به [[ظهور]] [[پیشوایی]] ک [[حاکمیت]] او، امنیّت و [[سلامتی]] [[اخلاقی]] و روانی را به [[بشریت]] هدیه خواهد کرد، فراوان میشود. آنگاه که [[مردم]] همه لذّتهای مادی را تجربه کنند، ولی از زندگی و حیات خود [[راضی]] نباشند و در پی جهانی برخوردار از [[معنویت]] باشند، تشنه آبشارِ [[لطف]] [[امام]] {{ع}} میشوند. بدیهی است که [[شوق]] [[درک]] حضور [[امام]]، زمانی به اوج میرسد که [[بشریت]] با تجربه کردن [[دولتها]] و نظامهای مختلف بشری به این [[حقیقت]] برسد که تنها [[نجات]] دهنده عالم از [[فساد]] و [[تباهی]]، [[خلیفه]] و [[جانشین]] [[خدا]] در [[زمین]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} است و یگانه برنامهای که حیات [[پاک]] و [[طیبه]] را برای [[انسانها]] و ارمغان میآورد، [[قوانین]] الهی است؛ بنابراین با همه وجود نیاز به [[امام]] را [[درک]] میکنند و به دنبال این [[درک]]، برای فراهم شدن [[زمینههای ظهور]] او میکوشند و موانع را از سر راه او بر میدارند. در این زمان است که [[فرج]] و [[گشایش]] فرا میرسد. [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} در توصیف [[آخر الزمان]] و دوران پیش از [[ظهور]] فرمود: "زمانی میرسد که [[انسان]] [[مؤمن]] هیچ پناهگاهی نمییابد که از شرّ [[ظلم]] و [[تباهی]] به آن پناه برد، در آن زمان [[خداوند]] عزوجل مردی از [[خاندان]] مرا بر میانگیزد.<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ح ۱۳۲، ص ۴۲۰.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۵۶ - ۱۶۵.</ref>. | |||
}} | }} | ||