علائم و نشانه‌های حتمی ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-::::# +#)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-::::# +#))
خط ۷۸: خط ۷۸:
*[[امام باقر]]{{ع}} در این باره می‌فرماید: "ندا کننده‌ای از [[آسمان]]، نام [[قائم]] را ندا می‌کند، پس هرکه در شرق و غرب است، آن را می‌شنود. از [[وحشت]] این صدا، خوابیده‌ها بیدار، ایستادگان نشسته و نشستگان بر دو پای خویش می‌ایستند. [[رحمت خدا]] بر کسی که از این صدا [[عبرت]] گیرد و آن را [[اجابت]] کند؛ زیرا صدای نخست، صدای [[جبرئیل]] [[روح]] الامین است"<ref>{{متن حدیث|" يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ بِاسْمِ الْقَائِمِ {{ع}} فَيَسْمَعُ‏ مَنْ‏ بِالْمَشْرِقِ‏ وَ مَنْ‏ بِالْمَغْرِبِ‏ لَا يَبْقَى رَاقِدٌ إِلَّا اسْتَيْقَظَ وَ لَا قَائِمٌ إِلَّا قَعَدَ وَ لَا قَاعِدٌ إِلَّا قَامَ عَلَى رِجْلَيْهِ فَزِعاً مِنْ ذَلِكَ الصَّوْتِ فَرَحِمَ اللَّهُ مَنِ اعْتَبَرَ بِذَلِكَ الصَّوْتِ فَأَجَابَ فَإِنَّ الصَّوْتَ الْأَوَّلَ هُوَ صَوْتُ جَبْرَئِيلَ الرُّوحِ الْأَمِين‏‏‏‏‏‏"}}؛ نعمانی، الغیبة، ص۲۳۵، ح ۱۳.</ref>
*[[امام باقر]]{{ع}} در این باره می‌فرماید: "ندا کننده‌ای از [[آسمان]]، نام [[قائم]] را ندا می‌کند، پس هرکه در شرق و غرب است، آن را می‌شنود. از [[وحشت]] این صدا، خوابیده‌ها بیدار، ایستادگان نشسته و نشستگان بر دو پای خویش می‌ایستند. [[رحمت خدا]] بر کسی که از این صدا [[عبرت]] گیرد و آن را [[اجابت]] کند؛ زیرا صدای نخست، صدای [[جبرئیل]] [[روح]] الامین است"<ref>{{متن حدیث|" يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ بِاسْمِ الْقَائِمِ {{ع}} فَيَسْمَعُ‏ مَنْ‏ بِالْمَشْرِقِ‏ وَ مَنْ‏ بِالْمَغْرِبِ‏ لَا يَبْقَى رَاقِدٌ إِلَّا اسْتَيْقَظَ وَ لَا قَائِمٌ إِلَّا قَعَدَ وَ لَا قَاعِدٌ إِلَّا قَامَ عَلَى رِجْلَيْهِ فَزِعاً مِنْ ذَلِكَ الصَّوْتِ فَرَحِمَ اللَّهُ مَنِ اعْتَبَرَ بِذَلِكَ الصَّوْتِ فَأَجَابَ فَإِنَّ الصَّوْتَ الْأَوَّلَ هُوَ صَوْتُ جَبْرَئِيلَ الرُّوحِ الْأَمِين‏‏‏‏‏‏"}}؛ نعمانی، الغیبة، ص۲۳۵، ح ۱۳.</ref>
*از مجموع روایاتی که در این باره وجود دارد، می‌توان چند نکته را استفاده کرد:
*از مجموع روایاتی که در این باره وجود دارد، می‌توان چند نکته را استفاده کرد:
::::#"[[ندای آسمانی]]"، از [[نشانه‌های حتمی ظهور]] شمرده شده است و [[شیخ طوسی]]، [[نعمانی]]، [[شیخ مفید]]، [[شیخ صدوق]]، و ... به حتمی بودن آن اشاره کرده‌اند.<ref> ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۴۳۵، ح ۴۲۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص۳۷۰.</ref>
#"[[ندای آسمانی]]"، از [[نشانه‌های حتمی ظهور]] شمرده شده است و [[شیخ طوسی]]، [[نعمانی]]، [[شیخ مفید]]، [[شیخ صدوق]]، و ... به حتمی بودن آن اشاره کرده‌اند.<ref> ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۴۳۵، ح ۴۲۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص۳۷۰.</ref>
::::#این صدا از [[آسمان]] شنیده می‌شود؛ به گونه‌ای که همه [[مردم]] روی کره زمین- در شرق و غرب- آن را می‌شنوند و به خود می‌آیند. از برخی [[روایات]] استفاده می‌شود که هر جمعیتی آن صدا را به زبان خود خواهد شنید. <ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص۲۶۶، ح ۵۴؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص۶۵۰، ح ۸.</ref>
#این صدا از [[آسمان]] شنیده می‌شود؛ به گونه‌ای که همه [[مردم]] روی کره زمین- در شرق و غرب- آن را می‌شنوند و به خود می‌آیند. از برخی [[روایات]] استفاده می‌شود که هر جمعیتی آن صدا را به زبان خود خواهد شنید. <ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص۲۶۶، ح ۵۴؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص۶۵۰، ح ۸.</ref>
::::#محتوای این [[پیام آسمانی]]، [[دعوت]] به [[حق]] و [[حمایت]] و [[بیعت]] با [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است. <ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص۴۳۵؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص۶۵۲، ح ۱۴.</ref>.
#محتوای این [[پیام آسمانی]]، [[دعوت]] به [[حق]] و [[حمایت]] و [[بیعت]] با [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است. <ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص۴۳۵؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص۶۵۲، ح ۱۴.</ref>.
*در بین [[نشانه‌های ظهور]] از [[خروج دجال]] سخن‌های فراوانی [[نقل]] شده است در این باره توضیح دهید؟
*در بین [[نشانه‌های ظهور]] از [[خروج دجال]] سخن‌های فراوانی [[نقل]] شده است در این باره توضیح دهید؟
*یکی از نشانه‌هایی که فراوان از آن سخن به میان آمده، [[خروج دجال]] است. اگرچه این رخداد در شمار [[نشانه‌های حتمی ظهور]] ذکر نشده است، اما درباره آن- به‌ویژه در منابع [[اهل سنت]]- به مراتب از [[نشانه‌های حتمی]] بیشتر اشاره شده است.
*یکی از نشانه‌هایی که فراوان از آن سخن به میان آمده، [[خروج دجال]] است. اگرچه این رخداد در شمار [[نشانه‌های حتمی ظهور]] ذکر نشده است، اما درباره آن- به‌ویژه در منابع [[اهل سنت]]- به مراتب از [[نشانه‌های حتمی]] بیشتر اشاره شده است.
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:


«نشانه‌های قطعی نشانه‌هایی است که بی‌تردید [[هنگام ظهور]] آن [[حضرت]]{{ع}} رخ می‌دهد. زمان دقیق پیدایش این [[علائم]]، اندکی [[پیش از ظهور]] و اوایل [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]]{{ع}} است. محققان، بر اساس [[روایات]] بسیار، پنج نشانه را قطعی می‌دانند: <ref> جمعی از محققان، علائم قطعی را ده نشان شمرده‌اند. در نظر اینان خروج دجال، قیام سید هاشمی، آشکار شدن کف دست در آسمان، انقراض دولت بنی عباس و کسوف خورشید، از دیگر نشانه‌های قطعی است (ر.ک: السيد جواد السيد حسين الحسيني آل على الشاهرودی، حضرت امام مهدی{{ع}} و ظهور، ص۲۴۴ -۲۴۵).</ref>
«نشانه‌های قطعی نشانه‌هایی است که بی‌تردید [[هنگام ظهور]] آن [[حضرت]]{{ع}} رخ می‌دهد. زمان دقیق پیدایش این [[علائم]]، اندکی [[پیش از ظهور]] و اوایل [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]]{{ع}} است. محققان، بر اساس [[روایات]] بسیار، پنج نشانه را قطعی می‌دانند: <ref> جمعی از محققان، علائم قطعی را ده نشان شمرده‌اند. در نظر اینان خروج دجال، قیام سید هاشمی، آشکار شدن کف دست در آسمان، انقراض دولت بنی عباس و کسوف خورشید، از دیگر نشانه‌های قطعی است (ر.ک: السيد جواد السيد حسين الحسيني آل على الشاهرودی، حضرت امام مهدی{{ع}} و ظهور، ص۲۴۴ -۲۴۵).</ref>
::::#[[نهضت مرد یمنی]]؛
#[[نهضت مرد یمنی]]؛
::::#[[قیام سفیانی]]؛
#[[قیام سفیانی]]؛
::::#[[ندای آسمانی|ندای]] ([[صیحه آسمانی]])؛
#[[ندای آسمانی|ندای]] ([[صیحه آسمانی]])؛
::::#[[فرو رفتن سفیانی در سرزمین بیداء]]؛
#[[فرو رفتن سفیانی در سرزمین بیداء]]؛
::::#[[قتل نفس زکیه]].
#[[قتل نفس زکیه]].
*این [[نشانه‌ها]]، نوید دهنده خیرها و [[برکت]] های الهی‌اند و پیاپی تحقق می‌یابند. دیگر [[نشانه‌ها]] در قرن‌های متمادی رخ می‌‌دهند، نه پیاپی و نزدیک به یکدیگر. با تحقق این پنج نشانه، [[زمان ظهور]] بی‌آن‌که ماه و روز آن معین شود، قطعی و تا حدودی مشخص می‌گردد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|" خَمْسٌ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ{{ع}}: خُرُوجُ الْیَمَانِیِّ وَ السُّفْیَانِیِّ وَ الْمُنَادِی یُنَادِی مِنَ السَّمَاءِ وَ خَسْفُ الْبَیْدَاءِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّةِ "}}<ref>قبل قیام [[حضرت مهدی]]{{ع}} پنج علامت رخ می‌دهد: قیام مردی از یمن، خروج سفیانی، صیحه آسمانی، فرورفتن [سپاه سفیانی] در بیداء و قتل نفس زکیه؛ [[شیخ صدوق]] ، کمال الدین و تمام النعمه، ص۶۴۹ و شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۶۷.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} به فرمودند: {{متن حدیث|" اَلنِّدَاءُ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ اَلسُّفْيَانِيُّ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ اَلْيَمَانِيُّ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ قَتْلُ اَلنَّفْسِ اَلزَّكِيَّةِ مِنَ اَلْمَحْتُومِ "}}<ref>ندای سهمگین آسمانی از نشانه‌های قطعی است و سفیانی در شمار علائم حتمی جای دارد و قیام مردی از یمن و کشته شدن نفس زکیه تردید‌ناپذیر است؛ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبه، ص۲۵۲ و ۲۵۷.</ref>
*این [[نشانه‌ها]]، نوید دهنده خیرها و [[برکت]] های الهی‌اند و پیاپی تحقق می‌یابند. دیگر [[نشانه‌ها]] در قرن‌های متمادی رخ می‌‌دهند، نه پیاپی و نزدیک به یکدیگر. با تحقق این پنج نشانه، [[زمان ظهور]] بی‌آن‌که ماه و روز آن معین شود، قطعی و تا حدودی مشخص می‌گردد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|" خَمْسٌ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ{{ع}}: خُرُوجُ الْیَمَانِیِّ وَ السُّفْیَانِیِّ وَ الْمُنَادِی یُنَادِی مِنَ السَّمَاءِ وَ خَسْفُ الْبَیْدَاءِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّةِ "}}<ref>قبل قیام [[حضرت مهدی]]{{ع}} پنج علامت رخ می‌دهد: قیام مردی از یمن، خروج سفیانی، صیحه آسمانی، فرورفتن [سپاه سفیانی] در بیداء و قتل نفس زکیه؛ [[شیخ صدوق]] ، کمال الدین و تمام النعمه، ص۶۴۹ و شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۶۷.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} به فرمودند: {{متن حدیث|" اَلنِّدَاءُ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ اَلسُّفْيَانِيُّ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ اَلْيَمَانِيُّ مِنَ اَلْمَحْتُومِ وَ قَتْلُ اَلنَّفْسِ اَلزَّكِيَّةِ مِنَ اَلْمَحْتُومِ "}}<ref>ندای سهمگین آسمانی از نشانه‌های قطعی است و سفیانی در شمار علائم حتمی جای دارد و قیام مردی از یمن و کشته شدن نفس زکیه تردید‌ناپذیر است؛ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبه، ص۲۵۲ و ۲۵۷.</ref>
::::#'''[[نهضت]] مردی از [[یمن]]:''' [[قیام]] اصلاح‌طلبانه فردی از [[یمن]]، از [[نشانه‌های قطعی ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} شمرده می‌شود. بر اساس ظاهر برخی [[روایات]]، این شخص از نوادگان "[[زید بن علی]]" است و "[[حسن]]" یا "[[حسین]]" نام دارد. او هم زمان با [[شورش‌ها]]، [[انقلاب‌ها]] و [[فتنه‌ها]]، نهضتی [[الهی]] برپا می‌دارد. [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} می‌فرماید: "خالص‌ترین نهضتی که در راه [[حق]] ایجاد می‌شود، خیزش مردی از [[یمن]] است.<ref>پیامبر{{صل}} می‌فرماید: «سه پرچم در یک سال، یک ماه و یک روز خروج می‌کند: سفیانی، خراسانی و یمانی. در میان آنها پرچم یمانی از همه خالص تر است و مردم را به حق دعوت میکند» (ر.ک:شیخ مفید،الارشاد،ص ۳۷۵و بحارالانوار،ج ۵،ص ۲۱۰)</ref>» [[معصومان]]{{عم}} نیز [[مؤمنان]] را به پیوستن به [[سپاه]] [[یمانی]] فراخوانده‌اند: "چون او [[خروج]] کند، نزدش بشتاب، زیرا پرچمش [[پرچم هدایت]] است و [[ایستادگی]] در برابر او بر هیچ مسلمانی روا نیست. هر کس از پیوستن به جنبش مرد [[یمنی]] سرباز زند، دوزخی است، چون او [[مردم]] را به سوی [[حق]] و [[صراط مستقیم]] فرا می‌خواند.<ref>محمد بن ابراهيم نعمانی،الغیبه،ص۲۵۳ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص۲۱۰.</ref>. [[روایات]] نشان می‌دهند که جنبش [[یمنی]] بیش از چهارده ماه با [[ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} فاصله ندارد. [[سپاه]] این مُصلح در مدخل [[شام]] به [[سپاه]] [[خراسانی]] می‌پیوندد. این نیروی متحد با [[سپاه سفیانی]] روبه رو می‌شود؛ نبردی حساس و سرنوشت‌ساز میان آنها در می‌گیرد و [[سپاه سفیانی]] نابود می‌شود.<ref>ر.ک: سید محمدکاظم قزوینی، حضرت امام مهدی{{ع}} از ولادت تا ظهور، ص۵۵۷-۵۵۸ و کامل سليمان،يوم الخلاص، ص۱۰۲۱ – ۱۰۲۴.</ref>
#'''[[نهضت]] مردی از [[یمن]]:''' [[قیام]] اصلاح‌طلبانه فردی از [[یمن]]، از [[نشانه‌های قطعی ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} شمرده می‌شود. بر اساس ظاهر برخی [[روایات]]، این شخص از نوادگان "[[زید بن علی]]" است و "[[حسن]]" یا "[[حسین]]" نام دارد. او هم زمان با [[شورش‌ها]]، [[انقلاب‌ها]] و [[فتنه‌ها]]، نهضتی [[الهی]] برپا می‌دارد. [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} می‌فرماید: "خالص‌ترین نهضتی که در راه [[حق]] ایجاد می‌شود، خیزش مردی از [[یمن]] است.<ref>پیامبر{{صل}} می‌فرماید: «سه پرچم در یک سال، یک ماه و یک روز خروج می‌کند: سفیانی، خراسانی و یمانی. در میان آنها پرچم یمانی از همه خالص تر است و مردم را به حق دعوت میکند» (ر.ک:شیخ مفید،الارشاد،ص ۳۷۵و بحارالانوار،ج ۵،ص ۲۱۰)</ref>» [[معصومان]]{{عم}} نیز [[مؤمنان]] را به پیوستن به [[سپاه]] [[یمانی]] فراخوانده‌اند: "چون او [[خروج]] کند، نزدش بشتاب، زیرا پرچمش [[پرچم هدایت]] است و [[ایستادگی]] در برابر او بر هیچ مسلمانی روا نیست. هر کس از پیوستن به جنبش مرد [[یمنی]] سرباز زند، دوزخی است، چون او [[مردم]] را به سوی [[حق]] و [[صراط مستقیم]] فرا می‌خواند.<ref>محمد بن ابراهيم نعمانی،الغیبه،ص۲۵۳ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص۲۱۰.</ref>. [[روایات]] نشان می‌دهند که جنبش [[یمنی]] بیش از چهارده ماه با [[ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} فاصله ندارد. [[سپاه]] این مُصلح در مدخل [[شام]] به [[سپاه]] [[خراسانی]] می‌پیوندد. این نیروی متحد با [[سپاه سفیانی]] روبه رو می‌شود؛ نبردی حساس و سرنوشت‌ساز میان آنها در می‌گیرد و [[سپاه سفیانی]] نابود می‌شود.<ref>ر.ک: سید محمدکاظم قزوینی، حضرت امام مهدی{{ع}} از ولادت تا ظهور، ص۵۵۷-۵۵۸ و کامل سليمان،يوم الخلاص، ص۱۰۲۱ – ۱۰۲۴.</ref>
::::#'''[[خروج سفیانی]]:''' [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|" تقعُ خروجه بعد تدابر و اختلاف بين امراء العرب والعجم لا ينتهي إلى أن يصير الأمر إلى رجل من ولد أبی سفیانَ "}}<ref> خروج و قیام امام عصر{{ع}} در پی درگیری شدید بین حکم رانان عرب و عجم تحقق می‌یابد. این اختلاف پایان نمی‌پذیرد تا وقتی که مردی از فرزندان ابوسفیان، قدرت را در دست گیرد؛ على محمد علی دخیل، الامام المهدی {{ع}}، ص۲۳۰ .</ref>
#'''[[خروج سفیانی]]:''' [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|" تقعُ خروجه بعد تدابر و اختلاف بين امراء العرب والعجم لا ينتهي إلى أن يصير الأمر إلى رجل من ولد أبی سفیانَ "}}<ref> خروج و قیام امام عصر{{ع}} در پی درگیری شدید بین حکم رانان عرب و عجم تحقق می‌یابد. این اختلاف پایان نمی‌پذیرد تا وقتی که مردی از فرزندان ابوسفیان، قدرت را در دست گیرد؛ على محمد علی دخیل، الامام المهدی {{ع}}، ص۲۳۰ .</ref>
::::##'''[[نسب سفیانی]]:''' [[سفیانی]] مردی از تبار [[بنی‌امیه]] و نوادگان [[ابوسفیان]] است. پاره‌ای از [[روایات]]، وی را "[[عثمان بن عنبسه]]" و از [[قبیله]] "کلب" دانسته‌اند. [[سفیانی]] جنایت کاری بی‌رحم است؛ [[انسان‌ها]] را چون حشرات می‌کشد، بر بانوان [[مسلمان]] هتک [[حرمت]] روا می‌دارد و حرام‌های [[خداوند]] را [[حلال]] می‌سازد.<ref>سید محمد کاظم قزوینی، حضرت [[امام مهدی]]{{ع}} از ولادت تا ظهور، ص۵۲۶-۵۲۷.</ref>. بسیاری از روایاتِ بیانگر [[نشانه‌های ظهور]]، به موضوع [[سفیانی]] و سفّاکی‎ها و پلیدی‌های او و پیروانش می‌پردازند. بر اساس این [[روایات]]، او انسانی مفسد، [[قدرت]] طلب و [[ستمگر]] است و یارانی [[پست]] و خون‌خوار دارد. تطبيق [[سفیانی]] بر نهاد و یا حکومتی ممکن نیست، ولی می‌توان وی را نماد [[پلیدی]] و [[فساد]] به شمار آورد.
##'''[[نسب سفیانی]]:''' [[سفیانی]] مردی از تبار [[بنی‌امیه]] و نوادگان [[ابوسفیان]] است. پاره‌ای از [[روایات]]، وی را "[[عثمان بن عنبسه]]" و از [[قبیله]] "کلب" دانسته‌اند. [[سفیانی]] جنایت کاری بی‌رحم است؛ [[انسان‌ها]] را چون حشرات می‌کشد، بر بانوان [[مسلمان]] هتک [[حرمت]] روا می‌دارد و حرام‌های [[خداوند]] را [[حلال]] می‌سازد.<ref>سید محمد کاظم قزوینی، حضرت [[امام مهدی]]{{ع}} از ولادت تا ظهور، ص۵۲۶-۵۲۷.</ref>. بسیاری از روایاتِ بیانگر [[نشانه‌های ظهور]]، به موضوع [[سفیانی]] و سفّاکی‎ها و پلیدی‌های او و پیروانش می‌پردازند. بر اساس این [[روایات]]، او انسانی مفسد، [[قدرت]] طلب و [[ستمگر]] است و یارانی [[پست]] و خون‌خوار دارد. تطبيق [[سفیانی]] بر نهاد و یا حکومتی ممکن نیست، ولی می‌توان وی را نماد [[پلیدی]] و [[فساد]] به شمار آورد.
::::##'''زمان و مکان [[خروج]]:''' در برخی [[روایات]]، کلیاتی در مورد زمان و مکان [[خروج سفیانی]] بیان شده است. به عنوان نمونه حذيفه از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[روایت]] نموده است که: در آن دم، [[سفیانی]] بی‌درنگ از بیابان خشک و سوزان [[خروج]] کرده، وارد [[دمشق]] می‌شود.<ref> سیوطی، الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص۱۳۴ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص۱۸۶.</ref> گویا [[سفیانی]] از منطقه‌ای خشک و بی‌آب در شرق [[فلسطین]]، یعنی غرب [[اردن]] و جنوب غربی [[دمشق]]، به پا می‌خیزد.<ref>کامل سليمان، يوم الخلاص، ج ۲، ص۱۰۸۳.</ref> زمان [[خروج]] وی را یکی از جمعه‌های [[ماه رجب]] نگاشته‌اند. او بر فراز [[منبر]] [[دمشق]] قرار می‌گیرد، [[مردم]] را به [[بیعت]] با خود فرا می‌خواند و [[فرمان]] [[جهاد]] می‌دهد. [[شورش]] وی پانزده ماه به درازا می‌انجامد. شش ماه می‌جنگد، بر منطقه‌ای گسترده از خاورمیانه شامل [[اردن]]، [[فلسطین]]، [[دمشق]] و... چیرگی می‌یابد و دقیقا نه ماه [[فرمان]] می‌راند. درباره مکان و زمان [[خروج سفیانی]]، روایت‌های متعددی [[نقل]] شده است.<ref> ر.ک: محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۲۹ و ۳۰۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص۲۴۸ و ۲۴۹ و علی حائری یزدی الزام الناصب، ج ۲، ص۹۸.</ref>
##'''زمان و مکان [[خروج]]:''' در برخی [[روایات]]، کلیاتی در مورد زمان و مکان [[خروج سفیانی]] بیان شده است. به عنوان نمونه حذيفه از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[روایت]] نموده است که: در آن دم، [[سفیانی]] بی‌درنگ از بیابان خشک و سوزان [[خروج]] کرده، وارد [[دمشق]] می‌شود.<ref> سیوطی، الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص۱۳۴ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص۱۸۶.</ref> گویا [[سفیانی]] از منطقه‌ای خشک و بی‌آب در شرق [[فلسطین]]، یعنی غرب [[اردن]] و جنوب غربی [[دمشق]]، به پا می‌خیزد.<ref>کامل سليمان، يوم الخلاص، ج ۲، ص۱۰۸۳.</ref> زمان [[خروج]] وی را یکی از جمعه‌های [[ماه رجب]] نگاشته‌اند. او بر فراز [[منبر]] [[دمشق]] قرار می‌گیرد، [[مردم]] را به [[بیعت]] با خود فرا می‌خواند و [[فرمان]] [[جهاد]] می‌دهد. [[شورش]] وی پانزده ماه به درازا می‌انجامد. شش ماه می‌جنگد، بر منطقه‌ای گسترده از خاورمیانه شامل [[اردن]]، [[فلسطین]]، [[دمشق]] و... چیرگی می‌یابد و دقیقا نه ماه [[فرمان]] می‌راند. درباره مکان و زمان [[خروج سفیانی]]، روایت‌های متعددی [[نقل]] شده است.<ref> ر.ک: محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۲۹ و ۳۰۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص۲۴۸ و ۲۴۹ و علی حائری یزدی الزام الناصب، ج ۲، ص۹۸.</ref>
::::##'''ویژگی‌های ظاهری و رفتاری:''' درباره ویژگی‌های ظاهری و رفتاری این [[انسان]] پلید [[روایات]] بسیاری وجود دارد. دو نمونه از این [[روایات]] چنین است: [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: [[سفیانی]] سرخ رو و زاغ چشم است و موهای بور دارد. هرگز لحظه‌ای [[خدا]] را نپرستیده است؛ [[مکه]] و [[مدینه]] را نمی‌بیند و می‌گوید: پروردگارا من انتقامم را می‌گیرم، اگر چه با ورود به [[آتش]] باشد.<ref> محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۰۶.</ref>؛ [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل }} فرمودند: {{متن حدیث|أشَدُّ خَلقِ الله شرّاً و أكثرُ خَلقِ الله ظُلماً، شرسٌ، قاسِي القلبِ، يجمَعُ له و لِجَیشِه من كافَّة الأقطارِ الإسلامية، فَيهزَ مُهُم و يقتلهم و ينادی بشعار له في حروبه هو، یارب! ثاری ثمَّ النار}}؛<ref> شرورترین مردم و ستمگر‌ترینِ آفریده‌ها که بسیار زشت‌خو و سنگ‌دل می‌باشد، سفیانی است. مردم تمام سرزمین‌های جهان اسلام برای مقابله با وی و سپاهش گرد می‌آیند و او همه را نابود می‌سازد. شعار جنگ‌های او که در همه جا طنین می‌افکند، چنین است: خدایا ! نخست انتقام من، سپس آتش [ دوزخ؛ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبه، ص۱۶۴.</ref>
##'''ویژگی‌های ظاهری و رفتاری:''' درباره ویژگی‌های ظاهری و رفتاری این [[انسان]] پلید [[روایات]] بسیاری وجود دارد. دو نمونه از این [[روایات]] چنین است: [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: [[سفیانی]] سرخ رو و زاغ چشم است و موهای بور دارد. هرگز لحظه‌ای [[خدا]] را نپرستیده است؛ [[مکه]] و [[مدینه]] را نمی‌بیند و می‌گوید: پروردگارا من انتقامم را می‌گیرم، اگر چه با ورود به [[آتش]] باشد.<ref> محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۰۶.</ref>؛ [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل }} فرمودند: {{متن حدیث|أشَدُّ خَلقِ الله شرّاً و أكثرُ خَلقِ الله ظُلماً، شرسٌ، قاسِي القلبِ، يجمَعُ له و لِجَیشِه من كافَّة الأقطارِ الإسلامية، فَيهزَ مُهُم و يقتلهم و ينادی بشعار له في حروبه هو، یارب! ثاری ثمَّ النار}}؛<ref> شرورترین مردم و ستمگر‌ترینِ آفریده‌ها که بسیار زشت‌خو و سنگ‌دل می‌باشد، سفیانی است. مردم تمام سرزمین‌های جهان اسلام برای مقابله با وی و سپاهش گرد می‌آیند و او همه را نابود می‌سازد. شعار جنگ‌های او که در همه جا طنین می‌افکند، چنین است: خدایا ! نخست انتقام من، سپس آتش [ دوزخ؛ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبه، ص۱۶۴.</ref>
::::##'''مراحل [[خروج سفیانی]]:''' چنانکه گفته شد، [[سفیانی]] در [[سوریه]] به پا می‌خیزد. بر مناطقی چون [[دمشق]]، [[حمص]]، [[حلب]]، [[اردن]] و [[فلسطین]] چیرگی می‌یابد و [[یهودیان]] و [[تبهکاران]] از او [[پیروی]] می‌کنند. این تحولات در شش ماه تحقق می‌یابد. آن‌گاه ۱۴۲ هزار سرباز گرد می‌آورد و آن‌ها را برای [[فتح]] [[عراق]] و [[حجاز]] بدان مناطق گسیل می‌دارد. [[سپاه]] مدينه [[سفیانی]] ۱۲۰ هزار نیرو دارد که به دست‌گیری [[حضرت مهدی]]{{ع}} می‌اندیشند. این [[سپاه]] سه روز در [[مدینه]] به چپاول و جنایت دست می‌یازد و سپس به سوی [[مکه]] رهسپار می‌شود. وقتی به بیابانی به نام "[[بیدا]]" می‌رسد، [[زمین]] به امر [[خداوند]] همه آنان را می‌بلعد. تنها دو تن [[جان]] سالم به در می‌برند؛ یکی به سوی [[امام]]{{ع}} می‌رود تا [[بشارت]] [[نابودی دشمنان]] [[حق]] را به وی رساند و دیگری به سوی [[سفیانی]] می‌رود تا [[سرنوشت]] شوم [[سپاه]] را گزارش دهد. از سوی دیگر، [[سپاه]] عراقِ [[سفیانی]] در اطراف [[نجف]] (روحا) فرود می‌آید و ده‌ها هزار تن از آنان برای اشغال [[نجف]] و [[کوفه]] حرکت می‌کنند. آنها در مسیر این دو شهر، با [[سپاه]] [[بغداد]] می‌جنگند؛ سیلابی از [[خون]] به راه می‌افتد و زنان و دختران به [[اسارت]] برده می‌شوند. [[سپاه]] [[سفیانی]] سپس به سوی [[شام]] عقب نشینی می‌کند. در این موقعیت، گروهی به [[فرماندهی]] "[[سید هاشمی]]" و جمعی به [[رهبری]] قهرمان "[[یمنی]]"، [[سپاه سفیانی]] را تعقیب می‌کنند و در نبردی خونین نابودشان می‌سازند. وقتی [[حضرت مهدی]] {{ع}} به [[کوفه]] می‌رسد و [[عدالت]] را در [[حجاز]]، [[عراق]] و [[دمشق]] برپا می‌سازد، به سوی [[سفیانی]] حرکت می‌کند و در "[[رمله]]" ( شمال شرقی [[قدس]]) با آن [[سپاه]] [[تبهکار]] روبه رو می‌شود. [[سفیانی]] با [[امام]] [[بیعت]] می‌کند، ولی چندی بعد به سبب [[نکوهش]] سران سپاهش [[بیعت]] می‌شکند و با [[امام]] می‌جنگد. [[سپاه سفیانی]]، پس از نبردی خونین نابود می‌شود و به [[اسارت]] در می‌آید. [[سفیانی]] پس از [[اسارت]] به [[امام]]{{ع}} می‌گوید: "پسر عمو، آزادم ساز تا در شمار یارانت باشم! [[حضرت]]{{ع}} به اصحابش می‌فرماید: درباره او و سخنانش چه می‌گویید؟ [[یاران]] پاسخ می‌دهند: چگونه با این همه [[تجاوز]] و [[ستم]]، [[انتظار]] [[بخشش]] دارد؟! به [[خدا]] [[سوگند]]، به کمتر از نابودی‌اش [[راضی]] نمی‌شویم. [[حضرت]]{{ع}} می‌فرماید: هر چه می خواهید انجام دهید. گروهی از [[اصحاب]] سر از پیکرش جدا می‌کنند و فتنه‌ای بزرگ را ریشه کن می‌سازند.<ref>ر.ک: سیدمحمدکاظم قزوینی، حضرت [[امام مهدی]]{{ع}}، از ولادت تا ظهور، ص۵۴۶و ۵۵۰ و کامل سليمان، يوم الخلاص، ص۱۱۳۵. </ref>
##'''مراحل [[خروج سفیانی]]:''' چنانکه گفته شد، [[سفیانی]] در [[سوریه]] به پا می‌خیزد. بر مناطقی چون [[دمشق]]، [[حمص]]، [[حلب]]، [[اردن]] و [[فلسطین]] چیرگی می‌یابد و [[یهودیان]] و [[تبهکاران]] از او [[پیروی]] می‌کنند. این تحولات در شش ماه تحقق می‌یابد. آن‌گاه ۱۴۲ هزار سرباز گرد می‌آورد و آن‌ها را برای [[فتح]] [[عراق]] و [[حجاز]] بدان مناطق گسیل می‌دارد. [[سپاه]] مدينه [[سفیانی]] ۱۲۰ هزار نیرو دارد که به دست‌گیری [[حضرت مهدی]]{{ع}} می‌اندیشند. این [[سپاه]] سه روز در [[مدینه]] به چپاول و جنایت دست می‌یازد و سپس به سوی [[مکه]] رهسپار می‌شود. وقتی به بیابانی به نام "[[بیدا]]" می‌رسد، [[زمین]] به امر [[خداوند]] همه آنان را می‌بلعد. تنها دو تن [[جان]] سالم به در می‌برند؛ یکی به سوی [[امام]]{{ع}} می‌رود تا [[بشارت]] [[نابودی دشمنان]] [[حق]] را به وی رساند و دیگری به سوی [[سفیانی]] می‌رود تا [[سرنوشت]] شوم [[سپاه]] را گزارش دهد. از سوی دیگر، [[سپاه]] عراقِ [[سفیانی]] در اطراف [[نجف]] (روحا) فرود می‌آید و ده‌ها هزار تن از آنان برای اشغال [[نجف]] و [[کوفه]] حرکت می‌کنند. آنها در مسیر این دو شهر، با [[سپاه]] [[بغداد]] می‌جنگند؛ سیلابی از [[خون]] به راه می‌افتد و زنان و دختران به [[اسارت]] برده می‌شوند. [[سپاه]] [[سفیانی]] سپس به سوی [[شام]] عقب نشینی می‌کند. در این موقعیت، گروهی به [[فرماندهی]] "[[سید هاشمی]]" و جمعی به [[رهبری]] قهرمان "[[یمنی]]"، [[سپاه سفیانی]] را تعقیب می‌کنند و در نبردی خونین نابودشان می‌سازند. وقتی [[حضرت مهدی]] {{ع}} به [[کوفه]] می‌رسد و [[عدالت]] را در [[حجاز]]، [[عراق]] و [[دمشق]] برپا می‌سازد، به سوی [[سفیانی]] حرکت می‌کند و در "[[رمله]]" ( شمال شرقی [[قدس]]) با آن [[سپاه]] [[تبهکار]] روبه رو می‌شود. [[سفیانی]] با [[امام]] [[بیعت]] می‌کند، ولی چندی بعد به سبب [[نکوهش]] سران سپاهش [[بیعت]] می‌شکند و با [[امام]] می‌جنگد. [[سپاه سفیانی]]، پس از نبردی خونین نابود می‌شود و به [[اسارت]] در می‌آید. [[سفیانی]] پس از [[اسارت]] به [[امام]]{{ع}} می‌گوید: "پسر عمو، آزادم ساز تا در شمار یارانت باشم! [[حضرت]]{{ع}} به اصحابش می‌فرماید: درباره او و سخنانش چه می‌گویید؟ [[یاران]] پاسخ می‌دهند: چگونه با این همه [[تجاوز]] و [[ستم]]، [[انتظار]] [[بخشش]] دارد؟! به [[خدا]] [[سوگند]]، به کمتر از نابودی‌اش [[راضی]] نمی‌شویم. [[حضرت]]{{ع}} می‌فرماید: هر چه می خواهید انجام دهید. گروهی از [[اصحاب]] سر از پیکرش جدا می‌کنند و فتنه‌ای بزرگ را ریشه کن می‌سازند.<ref>ر.ک: سیدمحمدکاظم قزوینی، حضرت [[امام مهدی]]{{ع}}، از ولادت تا ظهور، ص۵۴۶و ۵۵۰ و کامل سليمان، يوم الخلاص، ص۱۱۳۵. </ref>
::::#'''[[ندای آسمانی]]:''' این نشانه چنان آشکار است که همه [[مردم]] [[جهان]] در می‌یابند. بر اساس [[روایات]] بسیار، خروش آسمانی به وسیله [[فرشته وحی]] انجام می‌شود و او [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت حجت]]{{ع}} را اعلام می‌دارد. این [[بانگ آسمانی]] بر جهانیان تأثیری شگرف می‌نهد. هنگام تحقق آن، خفتگان [[وحشت]] زده بیدار می‌شوند، نشستگان سراسیمه برمی‌خیزند، ایستادگان بی‌اختیار بر [[زمین]] می‌افتند و بانوان [[پاک]] دامن هراسناک از خانه‌ها بیرون می‌دوند. این ندا را همگان می‌شنوند و معنایش را در می‌یابند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|" يَسْمَعُهُ كُلُّ قَوْمٍ بِأَلْسِنَتِهِمْ "}}<ref>هر جامعه‌ای آن را به زبان خویش می‌شنود؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۲۶.</ref>. [[در آستانه ظهور]]، [[ندای آسمانی]] متعدد و از نظر محتوا و زمانِ وقوع گوناگونند. نخستین ندا در [[ماه رجب]] طنین می‌افکند. [[امام رضا]]{{ع}} می‌فرماید: در [[ماه رجب]] سه ندا طنین می‌افکند؛ یکی می‌گوید [[آگاه]] باشید، [[لعنت خدا]] بر [[ستمکاران]] فرو می‌بارد. دومی می‌گوید: هان ای [[مؤمنان]]! آن حادثه نزدیک شد. مضمون سومی چنین است: [[خداوند]] آن گرامی را [[فرمان]] [[ظهور]] داده است؛ سخنان را بشنوید و فرمانش را گردن نهید.<ref>[[شیخ طوسی]]، الغیبه، ص۲۶۸.</ref>. ندای دوم، در [[ماه رمضان]] شنیده می‌شود. این ندا از نداهای دیگر مهم‌تر است و از [[نشانه‌های قطعی ظهور]] به شمار می‌آید. [[امام صادق]]{{ع }}فرمود: آن خروش آسمانی که در [[ماه رمضان]] [[پیش از ظهور]] طنین می‌افکند، در [[شب جمعه]] و [[شب بیست و سوم]] ماه خواهد بود.<ref> [[شیخ صدوق]] ، کمال الدین و تمام النعمه، ص۶۵۰.</ref>. درباره محتوای این [[بانگ آسمانی]]، [[روایات]] گوناگون است؛ [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: ندا کننده‌ای در آغاز روز از [[آسمان]] ندا در می‌دهد و هر [[جامعه]] و ملتی به زبان و [[فرهنگ]] خویش آن را در می‌یابد: جهانیان! [[آگاه]] باشید که [[حق]] با [[علی]] و در [[شیعیان]] از واقعی اوست. در عصر همان روز، [[ابلیس]] چنین ندا در می‌دهد: [[مردم]]! [[آگاه]] باشید که [[حق]] در راه و رسم [[سفیانی]] و [[پیروان]] اوست<ref>شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۶۶ و [[شیخ صدوق]] ، کمال الدین و تمام النعمه، ص۶۵۲ .</ref>. بر اساس روایتی دیگر از [[امام باقر]]{{ع}}، [[ابلیس]] عبارت:{{متن حدیث|"أَلَا إِنَّ فُلَاناً قُتِلَ مَظْلُوماً "}} را بر زبان می راند.<ref> محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبه، ص۲۵۴.</ref>. ندای سوم، در [[محرم]] و مقارن با [[ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به گوش می‌رسد. محتوای این بانگ به طور دقیق مشخص نیست؛ چنان که محتوای بانگ‌های پیشین کاملا روشن نمی‌نماید و اختلاف‌هایی در آنها وجود دارد. البته می‌توان گفت همه مضامین یاد شده، در [[روایات]] گوناگون بیان می‌شود و [[ائمه]]{{عم}} ما در هر [[روایت]] به بخشی از آن اشاره کرده‌اند.
#'''[[ندای آسمانی]]:''' این نشانه چنان آشکار است که همه [[مردم]] [[جهان]] در می‌یابند. بر اساس [[روایات]] بسیار، خروش آسمانی به وسیله [[فرشته وحی]] انجام می‌شود و او [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت حجت]]{{ع}} را اعلام می‌دارد. این [[بانگ آسمانی]] بر جهانیان تأثیری شگرف می‌نهد. هنگام تحقق آن، خفتگان [[وحشت]] زده بیدار می‌شوند، نشستگان سراسیمه برمی‌خیزند، ایستادگان بی‌اختیار بر [[زمین]] می‌افتند و بانوان [[پاک]] دامن هراسناک از خانه‌ها بیرون می‌دوند. این ندا را همگان می‌شنوند و معنایش را در می‌یابند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|" يَسْمَعُهُ كُلُّ قَوْمٍ بِأَلْسِنَتِهِمْ "}}<ref>هر جامعه‌ای آن را به زبان خویش می‌شنود؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۲۶.</ref>. [[در آستانه ظهور]]، [[ندای آسمانی]] متعدد و از نظر محتوا و زمانِ وقوع گوناگونند. نخستین ندا در [[ماه رجب]] طنین می‌افکند. [[امام رضا]]{{ع}} می‌فرماید: در [[ماه رجب]] سه ندا طنین می‌افکند؛ یکی می‌گوید [[آگاه]] باشید، [[لعنت خدا]] بر [[ستمکاران]] فرو می‌بارد. دومی می‌گوید: هان ای [[مؤمنان]]! آن حادثه نزدیک شد. مضمون سومی چنین است: [[خداوند]] آن گرامی را [[فرمان]] [[ظهور]] داده است؛ سخنان را بشنوید و فرمانش را گردن نهید.<ref>[[شیخ طوسی]]، الغیبه، ص۲۶۸.</ref>. ندای دوم، در [[ماه رمضان]] شنیده می‌شود. این ندا از نداهای دیگر مهم‌تر است و از [[نشانه‌های قطعی ظهور]] به شمار می‌آید. [[امام صادق]]{{ع }}فرمود: آن خروش آسمانی که در [[ماه رمضان]] [[پیش از ظهور]] طنین می‌افکند، در [[شب جمعه]] و [[شب بیست و سوم]] ماه خواهد بود.<ref> [[شیخ صدوق]] ، کمال الدین و تمام النعمه، ص۶۵۰.</ref>. درباره محتوای این [[بانگ آسمانی]]، [[روایات]] گوناگون است؛ [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: ندا کننده‌ای در آغاز روز از [[آسمان]] ندا در می‌دهد و هر [[جامعه]] و ملتی به زبان و [[فرهنگ]] خویش آن را در می‌یابد: جهانیان! [[آگاه]] باشید که [[حق]] با [[علی]] و در [[شیعیان]] از واقعی اوست. در عصر همان روز، [[ابلیس]] چنین ندا در می‌دهد: [[مردم]]! [[آگاه]] باشید که [[حق]] در راه و رسم [[سفیانی]] و [[پیروان]] اوست<ref>شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۶۶ و [[شیخ صدوق]] ، کمال الدین و تمام النعمه، ص۶۵۲ .</ref>. بر اساس روایتی دیگر از [[امام باقر]]{{ع}}، [[ابلیس]] عبارت:{{متن حدیث|"أَلَا إِنَّ فُلَاناً قُتِلَ مَظْلُوماً "}} را بر زبان می راند.<ref> محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبه، ص۲۵۴.</ref>. ندای سوم، در [[محرم]] و مقارن با [[ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به گوش می‌رسد. محتوای این بانگ به طور دقیق مشخص نیست؛ چنان که محتوای بانگ‌های پیشین کاملا روشن نمی‌نماید و اختلاف‌هایی در آنها وجود دارد. البته می‌توان گفت همه مضامین یاد شده، در [[روایات]] گوناگون بیان می‌شود و [[ائمه]]{{عم}} ما در هر [[روایت]] به بخشی از آن اشاره کرده‌اند.
::::#'''فرو رفتن [[سپاه سفیانی]] در "[[بیداء]]":''' این علامت نیز از [[نشانه‌های قطعی ظهور]] شمرده شده است. خلاصه ماجرای این پدیده، براساس [[روایات]] [[اهل بیت]]{{عم}}، چنین است: بخشی از سیاه [[سفیانی]] به [[دستور]] وی به سوی [[مدینه]] حرکت می کنند تا [[حضرت مهدی]]{{ع}} را به [[قتل]] برسانند. این گروه به [[مدینه]] می‌رسد و تا سه روز در آن شهر به جنایت می‌پردازد. افزون بر این، سفیانیان در مسیر خویش آبادی‌ها را ویران می‌کنند بر [[مردم]] [[ستم]] و جنایت روا می‌دارند. این [[سپاه]] بعد از فجایع [[مدینه]]، برای دست‌یابی به [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به سمت [[مکه]] رهسپار می‌شود. در مسیر [[مکه]] در منطقه‌ای به نام "[[بیداء]]" [[عذاب الهی]] بر آنان فرود می‌آید و در [[دل]] [[زمین]] فرو می‌روند. در این واقعه، تنها دوتن [[نجات]] می‌یابند؛ یکی، [[بشارت]] این نابودی را به [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} می‌رساند و دیگری خبر تلخ [[شکست]] را به [[سفیانی]].<ref> بحارالانوار، ج ۵۳، صاو على حائری یزدی، الزام الناصب، ج ۲، ص۲۵۹.</ref>
#'''فرو رفتن [[سپاه سفیانی]] در "[[بیداء]]":''' این علامت نیز از [[نشانه‌های قطعی ظهور]] شمرده شده است. خلاصه ماجرای این پدیده، براساس [[روایات]] [[اهل بیت]]{{عم}}، چنین است: بخشی از سیاه [[سفیانی]] به [[دستور]] وی به سوی [[مدینه]] حرکت می کنند تا [[حضرت مهدی]]{{ع}} را به [[قتل]] برسانند. این گروه به [[مدینه]] می‌رسد و تا سه روز در آن شهر به جنایت می‌پردازد. افزون بر این، سفیانیان در مسیر خویش آبادی‌ها را ویران می‌کنند بر [[مردم]] [[ستم]] و جنایت روا می‌دارند. این [[سپاه]] بعد از فجایع [[مدینه]]، برای دست‌یابی به [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به سمت [[مکه]] رهسپار می‌شود. در مسیر [[مکه]] در منطقه‌ای به نام "[[بیداء]]" [[عذاب الهی]] بر آنان فرود می‌آید و در [[دل]] [[زمین]] فرو می‌روند. در این واقعه، تنها دوتن [[نجات]] می‌یابند؛ یکی، [[بشارت]] این نابودی را به [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} می‌رساند و دیگری خبر تلخ [[شکست]] را به [[سفیانی]].<ref> بحارالانوار، ج ۵۳، صاو على حائری یزدی، الزام الناصب، ج ۲، ص۲۵۹.</ref>
::::#'''[[قتل نفس زکیه]]:''' [[شهادت]] [[نفس زکیه]] از [[علائم]] قطعی [[ظهور]] شمرده شده است. "[[نفس زکیه]]" [[جوانی]] است که در [[مسجدالحرام]] و میان حجرالاسود و [[مقام ابراهیم]] کشته می‌شود. درباره نَسَب این شخصیت ارزشمند، [[اتفاق نظر]] وجود ندارد؛ جمعی او را "[[حسنی]]" و برخی "[[حسینی]]" می‌خوانند. البته این [[اختلاف]] به این [[حقیقت]] که او از [[فرزندان]] [[پیامبر]]{{صل}} است، آسیب نمی‌رساند.<ref> ر.ک: سید محمدکاظم قزوینی، حضرت [[امام مهدی]]{{ع}} از ولادت تا ظهور، ص۵۵۸.</ref>. [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} [[پس از ظهور]]، این [[جوان]] را به [[مکه]] می‌فرستد تا [[پیام]] شفاهی [[حضرت]] را به میان برساند. این [[پیام]] به [[عدالت]]، مهر، [[محبت]] و [[کرامت انسانی]] اشاره دارد و مکیان را به برپاداشتن آنها فرا می‌خواند. [[تبهکاران]] [[مکه]] این [[جوان]] وارسته را در آن مکان [[مقدس]] می‌کشند. [[شهادت]] این [[سید]] پاک‌دل دقیقا پانزده روز پیش از [[قیام]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} اتفاق می‌افتد.<ref> بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۰۷.</ref>. در پاره‌ای از [[روایات]]، "[[نفس زکیه]]" برای کسی به کار رفته است که همراه هفتادتن از [[یاران]] [[پاک]] نهادش در اطراف [[کوفه]] به دست [[سپاه]] متجاوز [[سفیانی]] به [[شهادت]] می رسد.البته [[نفس]] زکیه‌ای که از عالم قطعی [[ظهور]] است و پانزده روز پیش از [[قیام]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به [[شهادت]] می‌رساند، همان است که در [[مسجد الحرام]] کشته می‌شود»<ref>[[مهدی علی‌پور|علی‌پور، مهدی]]، [[ظهور (مقاله)|ظهور]]، ص ۲۵۲-۲۶۲.</ref>.
#'''[[قتل نفس زکیه]]:''' [[شهادت]] [[نفس زکیه]] از [[علائم]] قطعی [[ظهور]] شمرده شده است. "[[نفس زکیه]]" [[جوانی]] است که در [[مسجدالحرام]] و میان حجرالاسود و [[مقام ابراهیم]] کشته می‌شود. درباره نَسَب این شخصیت ارزشمند، [[اتفاق نظر]] وجود ندارد؛ جمعی او را "[[حسنی]]" و برخی "[[حسینی]]" می‌خوانند. البته این [[اختلاف]] به این [[حقیقت]] که او از [[فرزندان]] [[پیامبر]]{{صل}} است، آسیب نمی‌رساند.<ref> ر.ک: سید محمدکاظم قزوینی، حضرت [[امام مهدی]]{{ع}} از ولادت تا ظهور، ص۵۵۸.</ref>. [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} [[پس از ظهور]]، این [[جوان]] را به [[مکه]] می‌فرستد تا [[پیام]] شفاهی [[حضرت]] را به میان برساند. این [[پیام]] به [[عدالت]]، مهر، [[محبت]] و [[کرامت انسانی]] اشاره دارد و مکیان را به برپاداشتن آنها فرا می‌خواند. [[تبهکاران]] [[مکه]] این [[جوان]] وارسته را در آن مکان [[مقدس]] می‌کشند. [[شهادت]] این [[سید]] پاک‌دل دقیقا پانزده روز پیش از [[قیام]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} اتفاق می‌افتد.<ref> بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۰۷.</ref>. در پاره‌ای از [[روایات]]، "[[نفس زکیه]]" برای کسی به کار رفته است که همراه هفتادتن از [[یاران]] [[پاک]] نهادش در اطراف [[کوفه]] به دست [[سپاه]] متجاوز [[سفیانی]] به [[شهادت]] می رسد.البته [[نفس]] زکیه‌ای که از عالم قطعی [[ظهور]] است و پانزده روز پیش از [[قیام]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به [[شهادت]] می‌رساند، همان است که در [[مسجد الحرام]] کشته می‌شود»<ref>[[مهدی علی‌پور|علی‌پور، مهدی]]، [[ظهور (مقاله)|ظهور]]، ص ۲۵۲-۲۶۲.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:
«مهم‌ترین بخش [[علائم ظهور]]، نشانه‌هایی است که به عنوان [[علائم حتمی]] در [[روایات]] متعدد آمده‌اند و [[علما]] و [[اهل حدیث]] بیش از سایر [[علائم]] به آن‌ها توجه کرده و آن‌ها را پذیرفته‌اند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "[[قیام قائم]] ما پنج نشانه دارد؛ [[خروج سفیانی]]، [[یمانی]]، [[ندای آسمانی]]، [[قتل نفس زکیه]] و [[خسف بیداء]].
«مهم‌ترین بخش [[علائم ظهور]]، نشانه‌هایی است که به عنوان [[علائم حتمی]] در [[روایات]] متعدد آمده‌اند و [[علما]] و [[اهل حدیث]] بیش از سایر [[علائم]] به آن‌ها توجه کرده و آن‌ها را پذیرفته‌اند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "[[قیام قائم]] ما پنج نشانه دارد؛ [[خروج سفیانی]]، [[یمانی]]، [[ندای آسمانی]]، [[قتل نفس زکیه]] و [[خسف بیداء]].
*در این بخش لازم است با توجه به [[روایات]]، این [[نشانه‌ها]] را بیشتر و بهتر بشناسیم.
*در این بخش لازم است با توجه به [[روایات]]، این [[نشانه‌ها]] را بیشتر و بهتر بشناسیم.
::::#'''[[خروج سفیانی]]:''' [[خروج سفیانی]] یکی از [[علائم حتمی]] است که در [[روایات]] فراوان آمده و این گونه توصیف شده است: [[سفیانی]]، مردی از [[نسل]] [[ابو سفیان]] است که اندکی [[پیش از ظهور]] [[قیام]] می‌کند. او از عناصر فاسدی است که با تظاهر به [[دینداری]]، گروه بسیاری را [[فریب]] می‌دهد و در بخشی از [[کشورهای اسلامی]] [[کشتار]] فراوان می‌کند و با [[مخالفان]] خود به شکل فجیعی برخورد می‌کند. [[امام صادق]]{{ع}} درباره او فرمود: "اگر [[سفیانی]] را ببینی، پلیدترین [[مردم]] را مشاهده کرده‌ای.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۵۷، ح ۱۰، ص۵۵۷.</ref> شروع [[قیام]] [[سفیانی]] در [[ماه رجب]] است و پس از [[تصرف]] [[شام]] و مناطق اطراف آن به [[عراق]] حمله کرده، در آنجا به [[کشتار]] گسترده‌ای دست می‌زند. بر اساس بعضی از [[روایات]]، مدت [[حکومت]] او نُه ماه است و از ابتدای [[خروج]] تا کشته شدن او، پانزده ماه طول می‌کشد.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۸، ح ۱، ص۳۱۰.</ref>
#'''[[خروج سفیانی]]:''' [[خروج سفیانی]] یکی از [[علائم حتمی]] است که در [[روایات]] فراوان آمده و این گونه توصیف شده است: [[سفیانی]]، مردی از [[نسل]] [[ابو سفیان]] است که اندکی [[پیش از ظهور]] [[قیام]] می‌کند. او از عناصر فاسدی است که با تظاهر به [[دینداری]]، گروه بسیاری را [[فریب]] می‌دهد و در بخشی از [[کشورهای اسلامی]] [[کشتار]] فراوان می‌کند و با [[مخالفان]] خود به شکل فجیعی برخورد می‌کند. [[امام صادق]]{{ع}} درباره او فرمود: "اگر [[سفیانی]] را ببینی، پلیدترین [[مردم]] را مشاهده کرده‌ای.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۵۷، ح ۱۰، ص۵۵۷.</ref> شروع [[قیام]] [[سفیانی]] در [[ماه رجب]] است و پس از [[تصرف]] [[شام]] و مناطق اطراف آن به [[عراق]] حمله کرده، در آنجا به [[کشتار]] گسترده‌ای دست می‌زند. بر اساس بعضی از [[روایات]]، مدت [[حکومت]] او نُه ماه است و از ابتدای [[خروج]] تا کشته شدن او، پانزده ماه طول می‌کشد.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۸، ح ۱، ص۳۱۰.</ref>
::::#'''[[خسف بیداء]]:''' "[[خسف]]" به معنای فرو رفتن و "[[بیداء]]" نام منطقه‌ای میان [[مکه]] و [[مدینه]] است. مقصود از "[[خسف بیداء]]" این است که [[سفیانی]]، لشکری را برای مقابله با [[امام مهدی]]{{ع}} به سمت [[مکه]] گسیل می‌دارد. هنگامی که [[لشکر]] او به منطقه [[بیداء]] می‌رسد، به صورتی [[معجزه‌آسا]] در [[زمین]] فرو می‌رود. این رویداد به عنوان یکی از [[علائم ظهور]] در [[روایات]] [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] آمده است و در [[روایات]] [[شیعی]] از [[نشانه‌های حتمی]] است. [[امام باقر]]{{ع}} در این باره فرمود: "به [[فرمانده]] [[سپاه]] [[سفیانی]] خبر می‌رسد که [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} به سوی [[مکه]] رفته است، پس لشکری را در پی او روانه می‌کند؛ ولی او را نمی‌یابد... چون [[لشکر]] [[سفیانی]] به سرزمین [[بیداء]] رسید، ندا دهنده‌ای از [[آسمان]] آواز می‌دهد: "ای [[سرزمین بیداء]]! آنان را نابود کن"؛ پس آن سرزمین، [[لشکر]] را در خود فرو می‌برد.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۴، ح ۶۷، ص۲۸۹.</ref>
#'''[[خسف بیداء]]:''' "[[خسف]]" به معنای فرو رفتن و "[[بیداء]]" نام منطقه‌ای میان [[مکه]] و [[مدینه]] است. مقصود از "[[خسف بیداء]]" این است که [[سفیانی]]، لشکری را برای مقابله با [[امام مهدی]]{{ع}} به سمت [[مکه]] گسیل می‌دارد. هنگامی که [[لشکر]] او به منطقه [[بیداء]] می‌رسد، به صورتی [[معجزه‌آسا]] در [[زمین]] فرو می‌رود. این رویداد به عنوان یکی از [[علائم ظهور]] در [[روایات]] [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] آمده است و در [[روایات]] [[شیعی]] از [[نشانه‌های حتمی]] است. [[امام باقر]]{{ع}} در این باره فرمود: "به [[فرمانده]] [[سپاه]] [[سفیانی]] خبر می‌رسد که [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} به سوی [[مکه]] رفته است، پس لشکری را در پی او روانه می‌کند؛ ولی او را نمی‌یابد... چون [[لشکر]] [[سفیانی]] به سرزمین [[بیداء]] رسید، ندا دهنده‌ای از [[آسمان]] آواز می‌دهد: "ای [[سرزمین بیداء]]! آنان را نابود کن"؛ پس آن سرزمین، [[لشکر]] را در خود فرو می‌برد.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۴، ح ۶۷، ص۲۸۹.</ref>
::::#'''[[خروج یمانی]]:''' [[قیام]] سرداری از سرزمین [[یمن]] یکی دیگر از [[علائم حتمی]] است که اندکی [[پیش از ظهور]]، رخ خواهد داد. وی که مردی [[صالح]] و [[مؤمن]] است بر ضد [[بدی‌ها]] و [[انحرافات]] [[قیام]] می‌کند و با تمام توان با [[بدی‌ها]] و [[تباهی‌ها]] [[مبارزه]] می‌کند. البتّه جزئیات حرکت و اقدامات او برای ما چندان روشن نیست. [[امام باقر]]{{ع}} در این باره فرمود: "... در میان بیرق‌ها‌یی که قبل از [[قیام]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} بلند می‌شود پرچمی [[هدایت]] کننده‌تر از پرجم‌ [[یمانی]] وجود ندارد که آن [[پرچم هدایت]] است؛ چون به سوی [[صاحب]] شما [[امام مهدی]]{{ع}}] [[دعوت]] می‌کند.<ref>غیبت نعمانی، ح ۱۳، ص۲۶۴.</ref>
#'''[[خروج یمانی]]:''' [[قیام]] سرداری از سرزمین [[یمن]] یکی دیگر از [[علائم حتمی]] است که اندکی [[پیش از ظهور]]، رخ خواهد داد. وی که مردی [[صالح]] و [[مؤمن]] است بر ضد [[بدی‌ها]] و [[انحرافات]] [[قیام]] می‌کند و با تمام توان با [[بدی‌ها]] و [[تباهی‌ها]] [[مبارزه]] می‌کند. البتّه جزئیات حرکت و اقدامات او برای ما چندان روشن نیست. [[امام باقر]]{{ع}} در این باره فرمود: "... در میان بیرق‌ها‌یی که قبل از [[قیام]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} بلند می‌شود پرچمی [[هدایت]] کننده‌تر از پرجم‌ [[یمانی]] وجود ندارد که آن [[پرچم هدایت]] است؛ چون به سوی [[صاحب]] شما [[امام مهدی]]{{ع}}] [[دعوت]] می‌کند.<ref>غیبت نعمانی، ح ۱۳، ص۲۶۴.</ref>
::::#'''[[صیحه آسمانی]]:''' یکی دیگر از [[علائم حتمی]] که [[پیش از ظهور]] اتفاق می‌افتد، صحیه (ندای) آسمانی است. این [[ندای آسمانی]] که بر اساس بعضی از [[روایات]]، ندای [[جبرئیل]]{{ع}} است در [[ماه رمضان]] شنیده می‌شود.<ref>غیبت نعمانی، ح ۱۳، ص۲۶۲.</ref> از آنجا که [[قیام]] [[مصلح کل]]، انقلابی جهانی است و همگان [[منتظر]] وقوع آن هستند، یکی از راه‌های [[آگاهی]] [[مردم]] [[جهان]] از این رویداد، همین [[ندای آسمانی]] خواهد بود. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "[[قیام قائم]] {{ع}} تحقق نمی‌یابد، مگر اینکه ندا دهنده‌ای از [[آسمان]] ندایی دهد که اهل [[مشرق]] و [[مغرب]]، آن را بشنوند.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۸، ح ۱۴، ص۲۶۵.</ref> این [[صیحه]] همچنان که مایه [[شادمانی]] [[مؤمنان]] است، هشداری برای بدکاران است تا از کردار زشت خود دست کشیده، به حلقه [[یاوران]] [[مصلح جهانی]] بپیوندند. محتوای این [[پیام آسمانی]]، [[دعوت]] به [[حق]] و [[حمایت]] از [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} و [[پیروی]] از آن [[حضرت]] است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "ندا داده می‌شود به اسم او و اسم پدرش که: [[آگاه]] باشید به [[راستی]] که فلان پسرِ فلان<ref>در روایات، معمولاً از امام مهدی به صراحت نام نبرده‌اند که یکی از علت‌های آن، حفظ جان امام است.</ref> [[حجت بن الحسن]] العسکری [[قائم آل محمد]] {{صل}} است. پس سخن او را بشنوید و از او [[اطاعت]] کنید. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: در آن هنگام هیچ [[صاحب]] روحی از آفریده‌های [[خدا]] باقی نمی‌ماند، مگر اینکه این ندا را خواهد شنید... و این، ندای [[جبرئیل]] است.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۶، ح ۶، ص۳۰۱.</ref> طبق بعضی از [[روایات]] پس از شنیده شده [[ندای آسمانی]]، از [[زمین]] نیز صدایی بلند می‌شود. این ندا از [[شیطان]] است که [[مردم]] را به [[گمراهی]] فرا می‌خواند و می‌کوشد تا [[مردم]] را از [[پیروی]] [[ندای آسمانی]] و [[بیعت با امام]] زمان باز دارد. بنابراین [[جبرئیل]]، [[مردم]] را به [[امام حق]] فرا می‌خواند و [[شیطان]] به سوی [[باطل]] و [[گمراهی]]. بدیهی است که آن‌ها که در [[زمان غیبت]]، به [[امام غایب]] [[معتقد]] بوده و به دنبال [[رضایت]] اویند در آن روز نیز به ندای [[حق]] لبیک گفته و بدون هیچ تردیدی از [[امام]] خود [[پیروی]] خواهند کرد.
#'''[[صیحه آسمانی]]:''' یکی دیگر از [[علائم حتمی]] که [[پیش از ظهور]] اتفاق می‌افتد، صحیه (ندای) آسمانی است. این [[ندای آسمانی]] که بر اساس بعضی از [[روایات]]، ندای [[جبرئیل]]{{ع}} است در [[ماه رمضان]] شنیده می‌شود.<ref>غیبت نعمانی، ح ۱۳، ص۲۶۲.</ref> از آنجا که [[قیام]] [[مصلح کل]]، انقلابی جهانی است و همگان [[منتظر]] وقوع آن هستند، یکی از راه‌های [[آگاهی]] [[مردم]] [[جهان]] از این رویداد، همین [[ندای آسمانی]] خواهد بود. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "[[قیام قائم]] {{ع}} تحقق نمی‌یابد، مگر اینکه ندا دهنده‌ای از [[آسمان]] ندایی دهد که اهل [[مشرق]] و [[مغرب]]، آن را بشنوند.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۸، ح ۱۴، ص۲۶۵.</ref> این [[صیحه]] همچنان که مایه [[شادمانی]] [[مؤمنان]] است، هشداری برای بدکاران است تا از کردار زشت خود دست کشیده، به حلقه [[یاوران]] [[مصلح جهانی]] بپیوندند. محتوای این [[پیام آسمانی]]، [[دعوت]] به [[حق]] و [[حمایت]] از [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} و [[پیروی]] از آن [[حضرت]] است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "ندا داده می‌شود به اسم او و اسم پدرش که: [[آگاه]] باشید به [[راستی]] که فلان پسرِ فلان<ref>در روایات، معمولاً از امام مهدی به صراحت نام نبرده‌اند که یکی از علت‌های آن، حفظ جان امام است.</ref> [[حجت بن الحسن]] العسکری [[قائم آل محمد]] {{صل}} است. پس سخن او را بشنوید و از او [[اطاعت]] کنید. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: در آن هنگام هیچ [[صاحب]] روحی از آفریده‌های [[خدا]] باقی نمی‌ماند، مگر اینکه این ندا را خواهد شنید... و این، ندای [[جبرئیل]] است.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۶، ح ۶، ص۳۰۱.</ref> طبق بعضی از [[روایات]] پس از شنیده شده [[ندای آسمانی]]، از [[زمین]] نیز صدایی بلند می‌شود. این ندا از [[شیطان]] است که [[مردم]] را به [[گمراهی]] فرا می‌خواند و می‌کوشد تا [[مردم]] را از [[پیروی]] [[ندای آسمانی]] و [[بیعت با امام]] زمان باز دارد. بنابراین [[جبرئیل]]، [[مردم]] را به [[امام حق]] فرا می‌خواند و [[شیطان]] به سوی [[باطل]] و [[گمراهی]]. بدیهی است که آن‌ها که در [[زمان غیبت]]، به [[امام غایب]] [[معتقد]] بوده و به دنبال [[رضایت]] اویند در آن روز نیز به ندای [[حق]] لبیک گفته و بدون هیچ تردیدی از [[امام]] خود [[پیروی]] خواهند کرد.
::::#'''[[قتل نفس زکیه]]:''' "[[نفس زکیه]]" به معنای [[انسان]] [[پاک]] بی‌گناهی است که قتلی انجام نداده است. یکی از [[علائم حتمی]] که بیشتر در [[روایات شیعه]] بیان شده، این است که [[جوانی]] بی‌گناه در [[مسجد الحرام]] بین [[رکن و مقام]] کشته می‌شود. این رویداد به وسیله [[اهل مکه]] و در آستانه [[قیام مهدی]] خواهد بود. [[امام باقر]]{{ع}} در [[حدیثی]] طولانی [[نقل]] فرموده‌اند: "[[قائم]] {{ع}} به [[اصحاب]] خود می‌فرماید: "ای [[قوم]]! [[اهل مکه]] مرا نمی‌خواهند؛ ولی من کسی را به سوی آن‌ها می‌فرستم تا [[حجت]] را بر ایشان تمام کنم... پس مردی از [[اصحاب]] خود را می‌خواند و به او می‌فرماید: به سوی [[اهل مکه]] برو و بگو: ای [[اهل مکه]]! من فرستاده [[مهدی]] هستم. او خطاب به شما می‌گوید: ما [[اهل بیت]] [[رحمت]] و معدن [[رسالت]] و [[خلافت]] هستیم و ما [[فرزندان]] [[محمد]] {{صل}} و سلاله پیامبرانیم و به [[راستی]] که مورد [[ظلم و ستم]] قرار گرفتیم و از زمانی که [[پیامبر]] از [[دنیا]] رفت، تا امروز، [[حق]] ما گرفته نشده است. پس اکنون ما شما را به [[یاری]] می‌خوانیم؛ ما را [[یاری]] کنید. چون آن [[جوان]] این سخن را بگوید [[مردم]]، او را بین [[رکن و مقام]] می‌کشند. او [[نفس]] زکیّه است.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۰۷،  ص۸۱.</ref>. برابر بعضی از [[روایات]] بین کشته شدن [[نفس زکیه]] و [[قیام قائم آل محمد]] {{صل}} تنها پانزده شب فاصله خواهد بود.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۵۷، ح ۲، ص۵۵۴.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص۱۷۳-۱۷۷.</ref>.
#'''[[قتل نفس زکیه]]:''' "[[نفس زکیه]]" به معنای [[انسان]] [[پاک]] بی‌گناهی است که قتلی انجام نداده است. یکی از [[علائم حتمی]] که بیشتر در [[روایات شیعه]] بیان شده، این است که [[جوانی]] بی‌گناه در [[مسجد الحرام]] بین [[رکن و مقام]] کشته می‌شود. این رویداد به وسیله [[اهل مکه]] و در آستانه [[قیام مهدی]] خواهد بود. [[امام باقر]]{{ع}} در [[حدیثی]] طولانی [[نقل]] فرموده‌اند: "[[قائم]] {{ع}} به [[اصحاب]] خود می‌فرماید: "ای [[قوم]]! [[اهل مکه]] مرا نمی‌خواهند؛ ولی من کسی را به سوی آن‌ها می‌فرستم تا [[حجت]] را بر ایشان تمام کنم... پس مردی از [[اصحاب]] خود را می‌خواند و به او می‌فرماید: به سوی [[اهل مکه]] برو و بگو: ای [[اهل مکه]]! من فرستاده [[مهدی]] هستم. او خطاب به شما می‌گوید: ما [[اهل بیت]] [[رحمت]] و معدن [[رسالت]] و [[خلافت]] هستیم و ما [[فرزندان]] [[محمد]] {{صل}} و سلاله پیامبرانیم و به [[راستی]] که مورد [[ظلم و ستم]] قرار گرفتیم و از زمانی که [[پیامبر]] از [[دنیا]] رفت، تا امروز، [[حق]] ما گرفته نشده است. پس اکنون ما شما را به [[یاری]] می‌خوانیم؛ ما را [[یاری]] کنید. چون آن [[جوان]] این سخن را بگوید [[مردم]]، او را بین [[رکن و مقام]] می‌کشند. او [[نفس]] زکیّه است.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۰۷،  ص۸۱.</ref>. برابر بعضی از [[روایات]] بین کشته شدن [[نفس زکیه]] و [[قیام قائم آل محمد]] {{صل}} تنها پانزده شب فاصله خواهد بود.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۵۷، ح ۲، ص۵۵۴.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص۱۷۳-۱۷۷.</ref>.
}}
}}


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش