جز
جایگزینی متن - 'رحم' به 'رحم'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخلهای وابسته}} +{{مدخل وابسته}})) |
جز (جایگزینی متن - 'رحم' به 'رحم') |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
آنان وقتی وارد مکه شدند به دام [[شکنجه]] [[عشیره]] خویش گرفتار آمدند؛ لذا هر کدام در [[پناه]] کسی قرار گرفتند و بار دیگر [[رسول خدا]] به آنان [[اذن]] داد تا به حبشه [[مهاجرت]] کنند ولی تعدادی نتوانستند دوباره [[هجرت]] کنند. پس از حرکت دسته اول گروه دیگری به سرکردگی [[جعفر بن ابیطالب]] [[برادر]] [[حضرت علی]] و عموزاده پیامبر{{صل}} از مکه خارج شدند و روی به حبشه نهادند. این گروه جمعاً ۸۳ نفر مرد و ۱۸ نفر زن و تعدادی [[کودک]] بودند و در بین آنان جوانانی از خانوادههای سرشناس [[شهر]] و پسران و [[دختران]] اعیان [[قریش]] بودند که به خاطر [[عشق]] به [[الله]] و [[محبت رسول خدا]] بود که دست از همه چیز شسته بودند<ref>سیره ابن هشام، ج۱، ص۳۱۳.</ref>. | آنان وقتی وارد مکه شدند به دام [[شکنجه]] [[عشیره]] خویش گرفتار آمدند؛ لذا هر کدام در [[پناه]] کسی قرار گرفتند و بار دیگر [[رسول خدا]] به آنان [[اذن]] داد تا به حبشه [[مهاجرت]] کنند ولی تعدادی نتوانستند دوباره [[هجرت]] کنند. پس از حرکت دسته اول گروه دیگری به سرکردگی [[جعفر بن ابیطالب]] [[برادر]] [[حضرت علی]] و عموزاده پیامبر{{صل}} از مکه خارج شدند و روی به حبشه نهادند. این گروه جمعاً ۸۳ نفر مرد و ۱۸ نفر زن و تعدادی [[کودک]] بودند و در بین آنان جوانانی از خانوادههای سرشناس [[شهر]] و پسران و [[دختران]] اعیان [[قریش]] بودند که به خاطر [[عشق]] به [[الله]] و [[محبت رسول خدا]] بود که دست از همه چیز شسته بودند<ref>سیره ابن هشام، ج۱، ص۳۱۳.</ref>. | ||
در رهگذر فشار و [[هجرت]]، [[پیامبر]]{{صل}} نامهای به [[پادشاه]] [[حبشه]] [[نجاشی]] نوشت به [[جعفر بن ابیطالب]] داد: {{متن حدیث|بسم الله الرحمن الرحیم من محمد رسول الله إلی النجاشی ملک الحبشه، اما بعد، فانی احمد الیک الله الذی لا اله الا هو و اشهد ان عیسی بن مریم روح الله و کلمته القیها إلی مریم البتول الطیبه الحصینه فحملت بعیسی فخلقه من روحه و نفخه کما خلق ادم بیده و انی أدعوک إلی الله وحده لا شریک له... فانی رسول الله و قد بعثت الیک ابن عمی جعفراً و معه نفر من المسلمین فاذا جائک فاقرهم و دع التجبر و انی ادعوک و جنودک الی الله تعالی و قد بلغت و نصحت فاقبلوا نصیحتی و السلام علی من اتبع الهدی}} [[ابلاغ]] رسالتی است از طرف [[خدا]] به واسطه رسولش به پادشاه حبشه نجاشی. بعد از ارسال و ادای [[حمد]] و ثنای [[خدای بزرگ]]، من [[شهادت]] میدهم که [[عیسی مسیح]] کلمه و [[روح]] خداست او را در | در رهگذر فشار و [[هجرت]]، [[پیامبر]]{{صل}} نامهای به [[پادشاه]] [[حبشه]] [[نجاشی]] نوشت به [[جعفر بن ابیطالب]] داد: {{متن حدیث|بسم الله الرحمن الرحیم من محمد رسول الله إلی النجاشی ملک الحبشه، اما بعد، فانی احمد الیک الله الذی لا اله الا هو و اشهد ان عیسی بن مریم روح الله و کلمته القیها إلی مریم البتول الطیبه الحصینه فحملت بعیسی فخلقه من روحه و نفخه کما خلق ادم بیده و انی أدعوک إلی الله وحده لا شریک له... فانی رسول الله و قد بعثت الیک ابن عمی جعفراً و معه نفر من المسلمین فاذا جائک فاقرهم و دع التجبر و انی ادعوک و جنودک الی الله تعالی و قد بلغت و نصحت فاقبلوا نصیحتی و السلام علی من اتبع الهدی}} [[ابلاغ]] رسالتی است از طرف [[خدا]] به واسطه رسولش به پادشاه حبشه نجاشی. بعد از ارسال و ادای [[حمد]] و ثنای [[خدای بزرگ]]، من [[شهادت]] میدهم که [[عیسی مسیح]] کلمه و [[روح]] خداست او را در رحم [[پاک]] [[مریم]] [[بتول]] و [[طاهره]] برقرار ساخت و او را آفرید مثل [[آفرینش آدم]]، تو را [[دعوت]] میکنم به خدای یگانه و به [[رسالت]] من و به کتابی که بر من نازل شده [[ایمان]] بیاور. پسر عمویم جعفر را با گروهی از [[مسلمین]] به حضور تو فرستادم وقتی به تو وارد شدند مقدم آنها را محترم شمرده و از [[تفاخر]] و [[سرکشی]] کنار باش من تو و [[سپاه]] تو را به [[توحید]] خدا دعوت میکنم و [[آگاه]] باش من [[ابلاغ رسالت]] و ادای [[نصیحت]] کردم و [[خیرخواه]] شما هستم [[درود]] بیپایان من به آنان که در جستجوی [[هدایت]] و [[خوشبختی]] هستند<ref>اعلام الوری، ص۴۵.</ref>. | ||
نجاشی [[مهاجران]] را گرامی داشت و پناهشان داد که در [[پناه]] او به [[فراغت]] [[روزگار]] میگذراندند. وقتی [[مردم قریش]] متوجه شدند که [[مسلمانان]] در [[حبشه]] با فراغت و [[اطمینان]] [[زندگی]] میکنند سخت نگران شدند زیرا [[بیم]] آن بود که مسلمانان پس از مدتی با [[مال]] و نیروی کافی از حبشه به کمک هم کیشان خود بشتابند. بهعلاوه [[آرامش]] و فراغتی که آن گروه در حبشه داشتند، سایر مسلمانان را تحریک میکرد که بار [[سفر]] ببندند و راه حبشه در پیش گیرند. | نجاشی [[مهاجران]] را گرامی داشت و پناهشان داد که در [[پناه]] او به [[فراغت]] [[روزگار]] میگذراندند. وقتی [[مردم قریش]] متوجه شدند که [[مسلمانان]] در [[حبشه]] با فراغت و [[اطمینان]] [[زندگی]] میکنند سخت نگران شدند زیرا [[بیم]] آن بود که مسلمانان پس از مدتی با [[مال]] و نیروی کافی از حبشه به کمک هم کیشان خود بشتابند. بهعلاوه [[آرامش]] و فراغتی که آن گروه در حبشه داشتند، سایر مسلمانان را تحریک میکرد که بار [[سفر]] ببندند و راه حبشه در پیش گیرند. |