دجال که خروجش از نشانههای غیرحتمی ظهور است کیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۰۲
، ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۲جایگزینی متن - '</ref>. ::::::' به '</ref>. '
جز (جایگزینی متن - 'مهدویت]]. {{پایان}} {{پایان}} == پانویس == {{پانویس}}' به 'مهدویت]]. {{پایان منبع جامع}} == پانویس == {{پانویس}}') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>. ::::::' به '</ref>. ') |
||
خط ۱۵۵: | خط ۱۵۵: | ||
«یکی از [[علائم]] بحثانگیز [[ظهور]]، قضیه [[دجال]] است که پرسشهای زیادی را ایجاد میکند؛ بنا بر این لازم است در این قسمت نکاتی را درباره آن بیان کنیم. لکن پیش از آن شایسته است در [[باب]] توصیف [[دجال]] دو [[حدیث]] [[نقل]] کنیم تا با اوصاف او از زبان [[روایات]] بیشتر آشنا شویم. با این هدف، ترجمه یک [[روایت]] [[نبوی]] و یک [[حدیث]] [[علوی]] را از حدیقة الشیعه تألیفِ [[مولی]] [[احمد]] بن [[محمد]] معروف به [[مقدس اردبیلی]] (متوفای ۹۹۳ ق) [[نقل]] میکنیم: | «یکی از [[علائم]] بحثانگیز [[ظهور]]، قضیه [[دجال]] است که پرسشهای زیادی را ایجاد میکند؛ بنا بر این لازم است در این قسمت نکاتی را درباره آن بیان کنیم. لکن پیش از آن شایسته است در [[باب]] توصیف [[دجال]] دو [[حدیث]] [[نقل]] کنیم تا با اوصاف او از زبان [[روایات]] بیشتر آشنا شویم. با این هدف، ترجمه یک [[روایت]] [[نبوی]] و یک [[حدیث]] [[علوی]] را از حدیقة الشیعه تألیفِ [[مولی]] [[احمد]] بن [[محمد]] معروف به [[مقدس اردبیلی]] (متوفای ۹۹۳ ق) [[نقل]] میکنیم: | ||
[[حدیث نبوی]]: "[[عبدالله بن عمر]] از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] [[روایت]] میکند که<ref>ا[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۵۲۹؛ نوادر الاخبار، ص ۲۹۶.</ref>... [[حق]] تعالی هیچ پیغمبری را به [[دنیا]] نفرستاد الا آن که [[انذار]] نمود قومش را از [[دجال]] ولکن او را در این [[امت]] [[ظاهر]] گردانید و او - لعنه الله - بیرون خواهد آمد بر خری سوار که عرض میان هر دو گوش آن خر، یک میل باشد و [[بهشت]] و دوزخی و کوهی از نان و نهری پر از [[آب]]، همراه او سِیر خواهد نمود واکثر [[تابعان]] او [[یهود]] و زنان و اعراب باشند و در جمیع آفاق خواهد گشت به غیر از [[مکه]] و [[مدینه]] که قدمش به حرمین نخواهد رسید "أنا ربکم الأعلی" خواهد گفت، هرگاه امرِ او بر کسی مشتبه شود باید بداند که [[خدا]] [[اعور]] نیست و بر خر سوار نمیشود"<ref>حدیقة الشیعه، ج ۳، ص ۱۰۰۰ و ۱۰۰۱.</ref>. | [[حدیث نبوی]]: "[[عبدالله بن عمر]] از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] [[روایت]] میکند که<ref>ا[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۵۲۹؛ نوادر الاخبار، ص ۲۹۶.</ref>... [[حق]] تعالی هیچ پیغمبری را به [[دنیا]] نفرستاد الا آن که [[انذار]] نمود قومش را از [[دجال]] ولکن او را در این [[امت]] [[ظاهر]] گردانید و او - لعنه الله - بیرون خواهد آمد بر خری سوار که عرض میان هر دو گوش آن خر، یک میل باشد و [[بهشت]] و دوزخی و کوهی از نان و نهری پر از [[آب]]، همراه او سِیر خواهد نمود واکثر [[تابعان]] او [[یهود]] و زنان و اعراب باشند و در جمیع آفاق خواهد گشت به غیر از [[مکه]] و [[مدینه]] که قدمش به حرمین نخواهد رسید "أنا ربکم الأعلی" خواهد گفت، هرگاه امرِ او بر کسی مشتبه شود باید بداند که [[خدا]] [[اعور]] نیست و بر خر سوار نمیشود"<ref>حدیقة الشیعه، ج ۳، ص ۱۰۰۰ و ۱۰۰۱.</ref>. | ||
[[حدیث علوی]]<ref>ا[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۴، ص ۵۲۵؛ الخرائج، ج ۳، صص ۱۱۳۵ - ۱۱۳۷؛ نوادر الاخبار، صص ۲۹۸ و ۲۹۹.</ref>: روزی [[امیرالمؤمنین]] [[خطبه]] میخواند، بعد از فارغ شدن از [[خطبه]] فرمود: {{متن حدیث|"سَلُونِي أَيُّهَا النَّاسُ قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي"}}. [[صعصعة بن صوحان]] قد راست کرده، پرسید که یا [[امیرالمؤمنین]]! کی [[دجال]] بیرون آید؟ آن حضرت فرمود: این علمی است که از [[اسرار]] مخفیه است و شاید رخصت اظهار آن نباشد و اما آن را [[نشانهها]] و علامتهاست که همه به هم متصل است، فوت کردن و سهل دانستن [[نماز]] و برطرف شدن [[امانت]] و رواج یافتن و [[حلال]] دانستن [[دروغ]] و افترا و [[رشوه]] خوردن و..." سپس [[اصبغ بن نباته]] برخاست و گفت: یا [[امیرالمؤمنین]]! [[دجال]] کیست؟ فرمود: "[[دجال]] کسی است که تصدیقکننده او شقی است و تکذیبکننده او سعید. از اصفهان<ref>در حدیث دیگری از رسول خدا نقل شده که [[دجال]] از سجستان (سیستان) خروج خواهد کرد، ر.ک: ا[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۱، صص ۲۵۱ و ۲۵۲؛ منتخب الانوار المضیئه، ص ۴۸؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۶۸ و ج ۵۲، ص ۲۷۶.</ref> بیرون آید، چشم راست ندارد و چشم چپش در پیشانی است مانند ستاره سرخ، لفظ [[کافر]] در زیر آن نقش، بر خری سرخرنگ سوار، طی ارض به سرعت نماید، به هر چشمه که قدمش برسد آن چشمه بر [[زمین]] فرو رود و اکثر [[تابعان]] او از اولاد زنا باشند و [[اصحاب]] طیلسان و [[یهودیان]]. و آن [[ملعون]] با آن که طعام خورد و در بازارها گردد به آواز بلندی که همه جا رسد "أنا ربکم الأعلی" گوید. [[بقیة الله]] در حوالی [[شام]] بر عقبهای که آن را "[[فیق]]" خوانند در ساعت سیم در [[روز جمعه]] او را به قتل آورد..."<ref>حدیقة الشیعه، ص ۹۹۷ - ۹۹۹.</ref>. <ref>[[مهدی علیزاده|علیزاده، مهدی]]، [[نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)|نشانههای یار و چکامه انتظار (کتاب)]]، ص۴۱، ۴۲.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش |