زمینهسازان ظهور امام مهدی چه کسانی هستند؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۰۲
، ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۲جایگزینی متن - '</ref>. ::::::' به '</ref>. '
جز (جایگزینی متن - '==پاسخها ودیدگاههای متفرقه== {{یادآوری پاسخ}} {{پاسخ پرسش ' به '==پاسخها ودیدگاههای متفرقه== {{پاسخ پرسش ') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>. ::::::' به '</ref>. ') |
||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
از این [[روایات]] میتوان به موارد زیر اشاره کرد: [[شیخ طوسی]] با یادآوری [[سند]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] کرده که: {{متن حدیث|تَنْزِلُ الرَّايَاتُ السُّودُ الَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ إِلَى الْكُوفَةِ فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِيُّ بَعَثَ إِلَيْهِ بِالْبَيْعَةِ}}<ref>الفضل بن شاذان عن محمد بن علی عن عثمان بن أحمد السماک عن إبراهیم بن عبد الله الهاشمی عن إبراهیم بن هانئ عن نعیم بن حماد عن سعید أبی عثمان عن جابر عن أبی جعفر{{ع}} قال: محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبه، ص ۴۵۲؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۵۲، ص ۲۱۷.</ref>؛ [[پرچمهای سیاه از خراسان]] آمده در [[کوفه]] فرود میآیند، آنگاه که [[مهدی]] آشکار شد آنها را خواسته با وی [[بیعت]] میکنند. | از این [[روایات]] میتوان به موارد زیر اشاره کرد: [[شیخ طوسی]] با یادآوری [[سند]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] کرده که: {{متن حدیث|تَنْزِلُ الرَّايَاتُ السُّودُ الَّتِي تَخْرُجُ مِنْ خُرَاسَانَ إِلَى الْكُوفَةِ فَإِذَا ظَهَرَ الْمَهْدِيُّ بَعَثَ إِلَيْهِ بِالْبَيْعَةِ}}<ref>الفضل بن شاذان عن محمد بن علی عن عثمان بن أحمد السماک عن إبراهیم بن عبد الله الهاشمی عن إبراهیم بن هانئ عن نعیم بن حماد عن سعید أبی عثمان عن جابر عن أبی جعفر{{ع}} قال: محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبه، ص ۴۵۲؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۵۲، ص ۲۱۷.</ref>؛ [[پرچمهای سیاه از خراسان]] آمده در [[کوفه]] فرود میآیند، آنگاه که [[مهدی]] آشکار شد آنها را خواسته با وی [[بیعت]] میکنند. | ||
[[علامه مجلسی]] از کتاب [[کشف]] الغمة فی معرفة الائمه از بخش [[چهل]] [[حدیث]] [[ابو نعیم اصفهانی]] [[نقل]] کرده که در آنها به [[پرچمهای سیاه]] اشاره شده است. در [[روایت]] نخست از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] کرده که: {{متن حدیث|إِذَا رَأَيْتُمُ الرَّايَاتِ السُّودَ قَدْ أَقْبَلَتْ مِنْ خُرَاسَانَ فَائْتُوهَا وَ لَوْ حَبْواً عَلَى الثَّلْجِ فَإِنَّ فِيهَا خَلِيفَةَ اللَّهِ الْمَهْدِيَّ}}<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۱، ص۸۲.</ref>؛ هنگامی که دیدید [[پرچمهای سیاه از خراسان]] به سوی شما آمد آن را [[همراهی]] کنید؛ اگر چه با عبور از روی برفها باشد که همانا در آن [[خلیفه]] [[الهی]] [[مهدی]] است. و سه [[روایت]] پس از آن نیز با همین مضمون [[نقل]] شده است<ref>همان، ص ۸۴ و ۸۷ و ۹۷.</ref>. | [[علامه مجلسی]] از کتاب [[کشف]] الغمة فی معرفة الائمه از بخش [[چهل]] [[حدیث]] [[ابو نعیم اصفهانی]] [[نقل]] کرده که در آنها به [[پرچمهای سیاه]] اشاره شده است. در [[روایت]] نخست از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] کرده که: {{متن حدیث|إِذَا رَأَيْتُمُ الرَّايَاتِ السُّودَ قَدْ أَقْبَلَتْ مِنْ خُرَاسَانَ فَائْتُوهَا وَ لَوْ حَبْواً عَلَى الثَّلْجِ فَإِنَّ فِيهَا خَلِيفَةَ اللَّهِ الْمَهْدِيَّ}}<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۱، ص۸۲.</ref>؛ هنگامی که دیدید [[پرچمهای سیاه از خراسان]] به سوی شما آمد آن را [[همراهی]] کنید؛ اگر چه با عبور از روی برفها باشد که همانا در آن [[خلیفه]] [[الهی]] [[مهدی]] است. و سه [[روایت]] پس از آن نیز با همین مضمون [[نقل]] شده است<ref>همان، ص ۸۴ و ۸۷ و ۹۷.</ref>. | ||
این [[روایت]] که از شهرت فراوانی برخوردار است هم از نظر [[سند]] و هم از نظر متن، گوناگون [[نقل]] شده است. [[احمد بن حنبل]] آن را از ابوقلابه از ثوبان از [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] کرده<ref>احمد بن حنبل، مسند، ج۵، ص ۲۷۷.</ref> اما [[ابن حماد]] بدون استناد به [[رسول خدا]]{{صل}} آن را از ابوقلابه از ثوبان [[غلام]] [[رسول خدا]] آورده است<ref>نعیم بن حماد، الفتن، ص۲۴۶، ح۹۰۳، یوسف مقدسی، عقد الدرر، ص۱۲۵.</ref>. | |||
در هر دو صورت ابوقلابه در [[سند روایت]] است و گفته شده او مدلس<ref>مدلس به کسی گویند که حقایقی را در سند روایت پنهان کرده است.</ref> بوده است<ref>ذهبی، میزان الاعتدال، ج۲، ص۴۲۶، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۶۹.</ref>. بنابراین [[روایت]] ضعیف و غیر قابل [[اعتماد]] است. افزون بر آن در [[روایات]] دیگر همین مضمون [[نقل]] شده در حالی که [[لقب مهدی]] نیامده است. | |||
*'''موَطئون از [[مشرق]]''': یکی از روایاتی که در بحث [[زمینهسازان]] ویژه، فراوان به آن اشاره میشود روایتی است از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} که فرمود:{{متن حدیث|يَخرُجُ ناسٌ مِنَ المَشرِقِ فَيُوَطِّئونَ لِلمَهدِيِ}}؛ مردمانی از [[مشرق]] [[خروج]] میکنند، پس برای [[مهدی]] فراهم میکنند. یعنی [[سلطنت]] او را. این [[روایت]] نخسین بار به قلم [[محمد]] بن [[یزید]] قزوینی (د/۲۷۳ق) در [[سنن]] وی اینگونه [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|حَدَّثَنَا حَرْمَلَةُ بْنُ يَحْيَى الْمِصْرِيُّ و إِبْرَاهِيمُ بْنُ سَعِيدٍ الْجَوْهَرِيُّ قَالاَ ثَنّا أَبُو صَالِحٍ عَبْدُ الْغَفَّارِ بْنُ داوُدَ الْحَرَّانِيُّ ثَنَا اِبْنُ لَهِيعَةَ عَنْ أَبِي زُرْعَةَ عَمْرِو بْنِ جابِرٍ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَرْثِ بْنِ جُزْءٍ الزُّبَيْدِيُّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلمَهديِّ يعْنِي سُلْطَانه}}<ref>محمد بن یزید قزوینی، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۳۶۸، ش ۴۰۸۸.</ref>. روشن است که دو کلمه پایانی یعنی (یعنی سلطانه) از [[راوی]] است. | *'''موَطئون از [[مشرق]]''': یکی از روایاتی که در بحث [[زمینهسازان]] ویژه، فراوان به آن اشاره میشود روایتی است از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} که فرمود:{{متن حدیث|يَخرُجُ ناسٌ مِنَ المَشرِقِ فَيُوَطِّئونَ لِلمَهدِيِ}}؛ مردمانی از [[مشرق]] [[خروج]] میکنند، پس برای [[مهدی]] فراهم میکنند. یعنی [[سلطنت]] او را. این [[روایت]] نخسین بار به قلم [[محمد]] بن [[یزید]] قزوینی (د/۲۷۳ق) در [[سنن]] وی اینگونه [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|حَدَّثَنَا حَرْمَلَةُ بْنُ يَحْيَى الْمِصْرِيُّ و إِبْرَاهِيمُ بْنُ سَعِيدٍ الْجَوْهَرِيُّ قَالاَ ثَنّا أَبُو صَالِحٍ عَبْدُ الْغَفَّارِ بْنُ داوُدَ الْحَرَّانِيُّ ثَنَا اِبْنُ لَهِيعَةَ عَنْ أَبِي زُرْعَةَ عَمْرِو بْنِ جابِرٍ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَرْثِ بْنِ جُزْءٍ الزُّبَيْدِيُّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلمَهديِّ يعْنِي سُلْطَانه}}<ref>محمد بن یزید قزوینی، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۳۶۸، ش ۴۰۸۸.</ref>. روشن است که دو کلمه پایانی یعنی (یعنی سلطانه) از [[راوی]] است. | ||
در منابع در دست، پس از ابن ماجه دومین کسی که [[روایت]] را [[نقل]] کرده، طبرانی (د/ ۳۶۰ ق) است. وی [[روایت]] را اینگونه [[نقل]] کرده است: {{متن حدیث|حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ رِشْدَيْن قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سُفْيَانَ الْحَضْرَمِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا ابنُ لَهِيعَةٍ عَنْ أَبِي زَرعَة عَمْرو بْنِ جَابِرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ بْنِ جُزْءٍ الزُّبَيْدِيُّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ يَخْرُجُ قَوْمٌ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ فَيُوطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ}}<ref>طبرانی، معجم الاوسط، ج۱، ص ۹۴.</ref>؛ آنگاه در ادامه نوشته : {{عربی|لَا يَرْوِي هَذَا الْحَدِيثَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ إِلَّا بِهَذَا الإِسنَادِ تَفَرَّدَ بِهِ بنِ لهيعة}}. | در منابع در دست، پس از ابن ماجه دومین کسی که [[روایت]] را [[نقل]] کرده، طبرانی (د/ ۳۶۰ ق) است. وی [[روایت]] را اینگونه [[نقل]] کرده است: {{متن حدیث|حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ رِشْدَيْن قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سُفْيَانَ الْحَضْرَمِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا ابنُ لَهِيعَةٍ عَنْ أَبِي زَرعَة عَمْرو بْنِ جَابِرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ بْنِ جُزْءٍ الزُّبَيْدِيُّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ يَخْرُجُ قَوْمٌ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ فَيُوطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ}}<ref>طبرانی، معجم الاوسط، ج۱، ص ۹۴.</ref>؛ آنگاه در ادامه نوشته : {{عربی|لَا يَرْوِي هَذَا الْحَدِيثَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ إِلَّا بِهَذَا الإِسنَادِ تَفَرَّدَ بِهِ بنِ لهيعة}}. | ||
[[یوسف]] بن یحیی [[مقدسی ]](د/ قرن ۷) از دیگر کسانی است که به [[نقل]] این [[روایت]] پرداخته است<ref>یوسف بن یحیی مقدسی، عقد الدرر فی أخبار المنتظر، ص ۱۲۵.</ref>. پس از وی هیتمی (د/۸۰۷ ق) در مجمع الزواید، در کنار [[نقل]] [[روایت]]، [[سند]] آن را فاقد اعتبار دانسته، نوشته است: {{عربی| رَوَاهُ الطَّبَرَانِيُّ فِي الْأَوْسَطِ وَ فِيهِ عَمْرُو بْنِ جَابِرٍ وَ هُوَ كَذَّابٌ}}<ref>هیتمی، مجمع الزوائد، ج۷، ۳۱۸.</ref>. و این یکی از اظهار نظرها درباره اعتبار [[روایت]] است. همزمان با وی [[ابن خلدون]] (د/ ۸۰۸ ق) نیز [[روایت]] را در [[تاریخ]] خود [[نقل]] و همان موضع هیتمی را گرفته، [[روایت]] را بیاعتبار دانسته است<ref>ابن خلدون، تاریخ، ج۱، ص۳۲۱.</ref>. | [[یوسف]] بن یحیی [[مقدسی ]](د/ قرن ۷) از دیگر کسانی است که به [[نقل]] این [[روایت]] پرداخته است<ref>یوسف بن یحیی مقدسی، عقد الدرر فی أخبار المنتظر، ص ۱۲۵.</ref>. پس از وی هیتمی (د/۸۰۷ ق) در مجمع الزواید، در کنار [[نقل]] [[روایت]]، [[سند]] آن را فاقد اعتبار دانسته، نوشته است: {{عربی| رَوَاهُ الطَّبَرَانِيُّ فِي الْأَوْسَطِ وَ فِيهِ عَمْرُو بْنِ جَابِرٍ وَ هُوَ كَذَّابٌ}}<ref>هیتمی، مجمع الزوائد، ج۷، ۳۱۸.</ref>. و این یکی از اظهار نظرها درباره اعتبار [[روایت]] است. همزمان با وی [[ابن خلدون]] (د/ ۸۰۸ ق) نیز [[روایت]] را در [[تاریخ]] خود [[نقل]] و همان موضع هیتمی را گرفته، [[روایت]] را بیاعتبار دانسته است<ref>ابن خلدون، تاریخ، ج۱، ص۳۲۱.</ref>. | ||
یکی از نویسندگان معاصر [[اهل سنت]] پس از [[نقل]] [[روایت]] و اشاره به همه منابعی که آن را [[نقل]] کردهاند پس از بررسی [[رجال]] [[حدیث]] به صراحت آن را ضعیف دانسته مینویسد: {{عربی|النَّتيجَةُ: إِسْنَادُهُ ضَعِيفٌ جِدّاً. الْحَضْرَمِيُّ مَتْرُوكٌ}}<ref>عبد العلیم عبد العظیم البستوی، موسوعه فی أحادیث الإمام المهدی الضعیفه والموضوعه، ص ۱۱۰.</ref>. | |||
'''نکتهها''': صرف نظر از اینکه [[روایت]] یادشده از نظر [[اهل سنت]] معتبر باشد یا خیر، نکاتی قابل تأمل است: | |||
#این [[روایت]] و حتی مضمون آن به صورت یادشده در سخن هیچیک از [[معصومان]]{{عم}} اشاره نشده است؛ نه فقط ترکیب {{متن حدیث|فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ}} که واژگان {{متن حدیث|فَيُوَطِّئُونَ}} در هیچ یک از [[روایات]] برای [[زمینهسازان]] نیامده است. | #این [[روایت]] و حتی مضمون آن به صورت یادشده در سخن هیچیک از [[معصومان]]{{عم}} اشاره نشده است؛ نه فقط ترکیب {{متن حدیث|فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ}} که واژگان {{متن حدیث|فَيُوَطِّئُونَ}} در هیچ یک از [[روایات]] برای [[زمینهسازان]] نیامده است. | ||
#این [[روایت]] برای نخستین بار از طریق کتاب [[کشف]] الغمه<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمه، ج۲، ص ۴۷۷.</ref> مرحوم [[اربلی]] از کتاب کفایه الطالب فی [[مناقب]] [[علی بن ابی طالب]]، اثر [[محمد]] بن [[یوسف]] بن [[محمد]] کنجی [[شافعی]](د/۶۵۸)<ref>وی پس از نقل روایت برای نخستین با روایت را معتبر دانسته مینویسد: {{عربی|هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ صَحِيحٌ رَوَتهُ الثِّقَاتُ وَ الأَثباتُ}}.</ref>، به [[منابع روایی شیعه]] راه یافته و [[مرحوم علامه]] [[مجلسی]]<ref>محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۵۱، ۸۷.</ref> نیز از این کتاب [[روایت]] را [[نقل]] کرده است. و پس از وی به طور عموم از این دو منبع [[نقل]] شده است. | #این [[روایت]] برای نخستین بار از طریق کتاب [[کشف]] الغمه<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمه، ج۲، ص ۴۷۷.</ref> مرحوم [[اربلی]] از کتاب کفایه الطالب فی [[مناقب]] [[علی بن ابی طالب]]، اثر [[محمد]] بن [[یوسف]] بن [[محمد]] کنجی [[شافعی]](د/۶۵۸)<ref>وی پس از نقل روایت برای نخستین با روایت را معتبر دانسته مینویسد: {{عربی|هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ صَحِيحٌ رَوَتهُ الثِّقَاتُ وَ الأَثباتُ}}.</ref>، به [[منابع روایی شیعه]] راه یافته و [[مرحوم علامه]] [[مجلسی]]<ref>محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۵۱، ۸۷.</ref> نیز از این کتاب [[روایت]] را [[نقل]] کرده است. و پس از وی به طور عموم از این دو منبع [[نقل]] شده است. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۵: | ||
«موضوع دیگر در بحث [[زمینهسازی]]، [[شناخت]] [[زمینهسازان]] و حرکتهای [[زمینهسازی]] است که از سوی [[شیعیان]] در [[آخرالزمان]] شکل میگیرد. این موضوع از این جهت قابل تأمل است که در [[پیشبینی]] [[روایات]] نسبت به وضعیت و رخدادهای [[آخرالزمان]]، از برخی [[قیامها]] و [[حرکتهای اصلاحی]] [[شیعه]]، به عنوان "[[زمینهسازان ظهور]]" یاد شده است. بدون [[شک]] مسأله [[زمینهسازی]] و [[اقدام]] مؤثر برای ایجاد [[مقدمات ظهور]]، نتیجه یک [[اقدام]] سراسری و جهانی نیست زیرا چنین امری در شرایط نامساعدی مثل وضعیت کنونی، امری غیر ممکن است. بلکه این امر برایند مجموعه اقدامات جریان خاصی است که، با طرح ایده [[ظهور منجی]] و تشکیل [[حکومت عدل جهانی]]، به یک جریان فراگیر تبدیل میشود و تدریجاً این ایده، به [[دلیل]] رشد روزافزون [[درک]] عمومی، به عنوان خواسته مشترک و همگانی تلقی گردیده و در نتیجه [[افکار]] جهانی نیز، با آن احساس [[همراهی]] خواهند نمود. آن وقت است که زمینه برای [[ظهور]] و تحقق اهداف عالیه آن [[حضرت]] فراهم خواهند شد. حال، پرسشی که در اینجا قابل طرح است این است که: آیا این جریان و [[پیشگامان]] زمینهساز [[انقلاب مهدوی]]، چه کسانی و یا از [[مردمان]] کدامین سرزمینی خواهند بود؟ آیا در [[روایات]] در مورد چیستی و کجایی این گروه، سخنی بمیان آمده است یانه؟ | «موضوع دیگر در بحث [[زمینهسازی]]، [[شناخت]] [[زمینهسازان]] و حرکتهای [[زمینهسازی]] است که از سوی [[شیعیان]] در [[آخرالزمان]] شکل میگیرد. این موضوع از این جهت قابل تأمل است که در [[پیشبینی]] [[روایات]] نسبت به وضعیت و رخدادهای [[آخرالزمان]]، از برخی [[قیامها]] و [[حرکتهای اصلاحی]] [[شیعه]]، به عنوان "[[زمینهسازان ظهور]]" یاد شده است. بدون [[شک]] مسأله [[زمینهسازی]] و [[اقدام]] مؤثر برای ایجاد [[مقدمات ظهور]]، نتیجه یک [[اقدام]] سراسری و جهانی نیست زیرا چنین امری در شرایط نامساعدی مثل وضعیت کنونی، امری غیر ممکن است. بلکه این امر برایند مجموعه اقدامات جریان خاصی است که، با طرح ایده [[ظهور منجی]] و تشکیل [[حکومت عدل جهانی]]، به یک جریان فراگیر تبدیل میشود و تدریجاً این ایده، به [[دلیل]] رشد روزافزون [[درک]] عمومی، به عنوان خواسته مشترک و همگانی تلقی گردیده و در نتیجه [[افکار]] جهانی نیز، با آن احساس [[همراهی]] خواهند نمود. آن وقت است که زمینه برای [[ظهور]] و تحقق اهداف عالیه آن [[حضرت]] فراهم خواهند شد. حال، پرسشی که در اینجا قابل طرح است این است که: آیا این جریان و [[پیشگامان]] زمینهساز [[انقلاب مهدوی]]، چه کسانی و یا از [[مردمان]] کدامین سرزمینی خواهند بود؟ آیا در [[روایات]] در مورد چیستی و کجایی این گروه، سخنی بمیان آمده است یانه؟ | ||
::::::اجمالاً میتوان پاسخ این سؤال را از [[روایات]] وارده در مورد قیامهای [[آخرالزمان]] که هرکدام به نوعی زمینهساز ظهوراند، بهدست آورد. این [[روایات]] چند گونهاند: | ::::::اجمالاً میتوان پاسخ این سؤال را از [[روایات]] وارده در مورد قیامهای [[آخرالزمان]] که هرکدام به نوعی زمینهساز ظهوراند، بهدست آورد. این [[روایات]] چند گونهاند: | ||
*'''نوع اول:''' روایاتی است که ناظر به [[قیامها]] و [[حرکتهای اصلاحی]] در [[آخرالزمان]] و یا [[در آستانه ظهور]] است. در این نوع [[روایات]]، از دو "[[قیام]]" و [[رهبران]] آن، با [[تجلیل]] و [[ستایش]] خاصی نام برده شده است که هرکدام در حد خود [[زمینهساز ظهور]] میباشد: یکی [[قیام]] و خیزش مصلحانه یمنیها به [[رهبری]] شخصیت مصلحی [[معروف]] به "[[یمانی]]". دیگری [[قیام]] حقطلبانه اهل [[خراسان]] ([[ایران]]) به [[رهبری]] یکی از [[سادات]] [[معروف]] به [[خراسانی]]. این دو [[قیام]] هر دو با داعیه [[حقطلبی]] و [[دعوت مردم به سوی حضرت مهدی]]{{ع}} برای زدودن [[موانع ظهور]] آن [[حضرت]]، انجام میگیرد. تعابیری بکار رفته در [[روایات]] در مورد [[قیام یمانی]] مثل: {{متن حدیث|لَيْسَ فِي الرَّايَاتِ أَهْدَى مِنْ رَايَةِ الْيَمَانِيِّ}}، {{متن حدیث|هِيَ رَايَةُ هُدًى}}، {{متن حدیث|يَدْعُو إِلَى الْحَقِّ وَ إِلى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>الغیبه نعمانی، ص۲۶۴؛ الارشاد، ج۲، ص۳۷۵؛ مستدرک سفینه البحار، ج۱، ص۶۰۳.</ref>، {{متن حدیث|فَإِنَّ رَايَتَهُ رَايَةُ الْحَقِّ}}، {{متن حدیث|لِأَنَّهُ يَدْعُو إِلَى صَاحِبِكُمْ}}<ref>اعلام الوری، ج۲، ص۲۸۴؛ کشف الغمه، ج۳، ص۲۵۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۱۰.</ref> در این فقرات کلمه {{متن حدیث|هُدًى}} که مطلق ذکر شده و تعبیر {{متن حدیث|أَهْدَى}}، و نیز تعابیری که در جهت تعلیل انگیزههای [[قیام یمانی]] به کار رفته است، همه گویایی [[مشروعیت]] و [[تأیید]] کامل این [[قیام]] از سوی [[ائمه]]{{ع}} است. اما این دو [[قیام]] زمینهساز و [[نهضت]] این دو شخصیت [[اسلامی]] در [[جبهه حق]]، [[در آستانه ظهور]] و دقیقاً همزمان با [[خروج سفیانی]] در [[جبهه]] [[کفر]]، رخ خواهند داد. چنانکه [[ابوبصیر]] از [[امام باقر]]{{ع}} در [[حدیثی]] مفصلی [[نقل]] میکند که [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ وَ الْيَمَانِيِّ وَ الْخُرَاسَانِيِّ فِي سَنَةٍ وَاحِدَةٍ وَ فِي شَهْرٍ وَاحِدٍ فِي يَوْمٍ وَاحِدٍ وَ نِظَامٍ كَنِظَامِ الْخَرَزِ يَتْبَعُ بَعْضُهُ بَعْضاً}}<ref>الغیبه نعمانی، ص۲۶۴؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۳۲.</ref>. [[خروج سفیانی]] و [[یمانی]] و [[خراسانی]] در یک سال و یک ماه و یک روز خوهند بود. [[امام صادق]]{{ع}} نیز در مورد همزمانی و رقابت [[یمانی]] با [[سفیانی]] میفرماید: {{متن حدیث|الْيَمَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ كَفَرَسَيْ رِهَانٍ}}<ref>الغیبه نعمانی، ص۲۶۴؛ امالی طوسی، ص۶۶۱. </ref>. | *'''نوع اول:''' روایاتی است که ناظر به [[قیامها]] و [[حرکتهای اصلاحی]] در [[آخرالزمان]] و یا [[در آستانه ظهور]] است. در این نوع [[روایات]]، از دو "[[قیام]]" و [[رهبران]] آن، با [[تجلیل]] و [[ستایش]] خاصی نام برده شده است که هرکدام در حد خود [[زمینهساز ظهور]] میباشد: یکی [[قیام]] و خیزش مصلحانه یمنیها به [[رهبری]] شخصیت مصلحی [[معروف]] به "[[یمانی]]". دیگری [[قیام]] حقطلبانه اهل [[خراسان]] ([[ایران]]) به [[رهبری]] یکی از [[سادات]] [[معروف]] به [[خراسانی]]. این دو [[قیام]] هر دو با داعیه [[حقطلبی]] و [[دعوت مردم به سوی حضرت مهدی]]{{ع}} برای زدودن [[موانع ظهور]] آن [[حضرت]]، انجام میگیرد. تعابیری بکار رفته در [[روایات]] در مورد [[قیام یمانی]] مثل: {{متن حدیث|لَيْسَ فِي الرَّايَاتِ أَهْدَى مِنْ رَايَةِ الْيَمَانِيِّ}}، {{متن حدیث|هِيَ رَايَةُ هُدًى}}، {{متن حدیث|يَدْعُو إِلَى الْحَقِّ وَ إِلى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>الغیبه نعمانی، ص۲۶۴؛ الارشاد، ج۲، ص۳۷۵؛ مستدرک سفینه البحار، ج۱، ص۶۰۳.</ref>، {{متن حدیث|فَإِنَّ رَايَتَهُ رَايَةُ الْحَقِّ}}، {{متن حدیث|لِأَنَّهُ يَدْعُو إِلَى صَاحِبِكُمْ}}<ref>اعلام الوری، ج۲، ص۲۸۴؛ کشف الغمه، ج۳، ص۲۵۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۱۰.</ref> در این فقرات کلمه {{متن حدیث|هُدًى}} که مطلق ذکر شده و تعبیر {{متن حدیث|أَهْدَى}}، و نیز تعابیری که در جهت تعلیل انگیزههای [[قیام یمانی]] به کار رفته است، همه گویایی [[مشروعیت]] و [[تأیید]] کامل این [[قیام]] از سوی [[ائمه]]{{ع}} است. اما این دو [[قیام]] زمینهساز و [[نهضت]] این دو شخصیت [[اسلامی]] در [[جبهه حق]]، [[در آستانه ظهور]] و دقیقاً همزمان با [[خروج سفیانی]] در [[جبهه]] [[کفر]]، رخ خواهند داد. چنانکه [[ابوبصیر]] از [[امام باقر]]{{ع}} در [[حدیثی]] مفصلی [[نقل]] میکند که [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ وَ الْيَمَانِيِّ وَ الْخُرَاسَانِيِّ فِي سَنَةٍ وَاحِدَةٍ وَ فِي شَهْرٍ وَاحِدٍ فِي يَوْمٍ وَاحِدٍ وَ نِظَامٍ كَنِظَامِ الْخَرَزِ يَتْبَعُ بَعْضُهُ بَعْضاً}}<ref>الغیبه نعمانی، ص۲۶۴؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۳۲.</ref>. [[خروج سفیانی]] و [[یمانی]] و [[خراسانی]] در یک سال و یک ماه و یک روز خوهند بود. [[امام صادق]]{{ع}} نیز در مورد همزمانی و رقابت [[یمانی]] با [[سفیانی]] میفرماید: {{متن حدیث|الْيَمَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ كَفَرَسَيْ رِهَانٍ}}<ref>الغیبه نعمانی، ص۲۶۴؛ امالی طوسی، ص۶۶۱. </ref>. | ||
در روایتی دیگر، همزمانی [[قیام خراسانی]] با [[سفیانی]] اینگونه از [[حضرت]] [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|حَتَّى يَخْرُجَ عَلَيْهِمُ الْخُرَاسَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ هَذَا مِنَ الْمَشْرِقِ وَ هَذَا مِنَ الْمَغْرِبِ يَسْتَبِقَانِ إِلَى الْكُوفَةِ كَفَرَسَيْ رِهَانٍ}}<ref> بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۳۵.</ref>. براساس این [[روایات]] [[قیام یمانی]] و [[خراسانی]]، در رقابت و تقابل با [[جنبش سفیانی]] [[پرچمدار]] [[کفر]]، و [[در آستانه ظهور]] و متصل با [[ظهور]] [[حضرت]]، خواهند بود. | |||
*'''نوع دوم:''' روایاتی است که از [[قیام]] و انقلابی در [[آخر الزمان]] خبر میدهد که منجر به استقرار [[حکومت عدل جهانی]] [[امام مهدی]]{{ع}} خواهند شد. نظیر آنچه از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در این مورد [[نقل]] شده است که فرمود: {{متن حدیث|يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ}}<ref>در برخی نقلها به جای «ناس»، کلمه «قوم»، ذکرشده است. ر.ک: مجمع الزوائد، ج۷، ص۳۱۸؛ معجم الوسیط، ج۱، ص۹۴؛ شرح احقاق الحق، ج۲۹، ص۴۵۷.</ref>. {{متن حدیث|فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ}}<ref>کنزالعمال، ج۱۴، ص۲۶۳؛ میزان الحکمه، ج۱، ص۳۵۴؛ عصر ظهور، ص۲۱۹.</ref>. مردمی از [[مشرق]] [[زمین]]، در [[آینده]] به [[قیام]] و انقلابی برخواهند خواست و مقدمات [[حکومت]] و [[ظهور مهدی]]{{ع}} را فراهم خواهند نمود. | *'''نوع دوم:''' روایاتی است که از [[قیام]] و انقلابی در [[آخر الزمان]] خبر میدهد که منجر به استقرار [[حکومت عدل جهانی]] [[امام مهدی]]{{ع}} خواهند شد. نظیر آنچه از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در این مورد [[نقل]] شده است که فرمود: {{متن حدیث|يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ}}<ref>در برخی نقلها به جای «ناس»، کلمه «قوم»، ذکرشده است. ر.ک: مجمع الزوائد، ج۷، ص۳۱۸؛ معجم الوسیط، ج۱، ص۹۴؛ شرح احقاق الحق، ج۲۹، ص۴۵۷.</ref>. {{متن حدیث|فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ}}<ref>کنزالعمال، ج۱۴، ص۲۶۳؛ میزان الحکمه، ج۱، ص۳۵۴؛ عصر ظهور، ص۲۱۹.</ref>. مردمی از [[مشرق]] [[زمین]]، در [[آینده]] به [[قیام]] و انقلابی برخواهند خواست و مقدمات [[حکومت]] و [[ظهور مهدی]]{{ع}} را فراهم خواهند نمود. | ||