انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۱
، ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۲جایگزینی متن - '. ::::::' به '. '
جز (جایگزینی متن - '</ref>. ::::::' به '</ref>. ') |
جز (جایگزینی متن - '. ::::::' به '. ') |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
'''۱. [[انتظار مثبت]] و سازنده:''' در نگره نخست "[[انتظار]]" تنها [[امید]] و چشم بهراهی نیست، بلکه گرایش عملی و از سنخ "حرکت" و "کار" و "تلاش" است و با منش و [[رفتار]] [[منتظر]] پیوند دارد، زیرا برپایه [[آیات]] <ref>ر.ک . سوره نور، آیه : ۵۵.</ref> و روایات <ref>رسول خدا{{صل}} فرمود: {{متن حدیث| لَنْ تَنْقَضِيَ الْأَيَّامُ وَ اللَّيَالِي حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي يَمْلَؤُهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا}} (الارشاد، ج ۲، ص ۳۴۰).</ref>، [[هدف]] والای [[انتظار]]، [[حاکمیت]] فراگیر [[اسلام]] به دست [[آخرین حجت]] الاهی، [[حضرت مهدی]]{{ع}} است، پس ماهیت [[انتظار]] تنها در جهت تحقق این [[هدف]] متعالی، در خور بازکاوی است. براین اساس میتوان گفت که "[[انتظار]]" انگیزهای برآمده از [[ایمان]] عمیق به حتمی بودن [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} است؛ [[اعتقادی]] برانگیزاننده و حرکتآفرین که در ساختار [[فکری]] و شیوه [[زندگی]] [[دینی]] [[منتظر]] مؤثر است و او را به [[رفتاری]] همگون با [[هدف]] [[انتظار]] و تعامل سازنده با پیشامدهای گوناگون در عرصههای مختلف حیات فردی و [[اجتماعی]] وامیدارد. | '''۱. [[انتظار مثبت]] و سازنده:''' در نگره نخست "[[انتظار]]" تنها [[امید]] و چشم بهراهی نیست، بلکه گرایش عملی و از سنخ "حرکت" و "کار" و "تلاش" است و با منش و [[رفتار]] [[منتظر]] پیوند دارد، زیرا برپایه [[آیات]] <ref>ر.ک . سوره نور، آیه : ۵۵.</ref> و روایات <ref>رسول خدا{{صل}} فرمود: {{متن حدیث| لَنْ تَنْقَضِيَ الْأَيَّامُ وَ اللَّيَالِي حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي يَمْلَؤُهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا}} (الارشاد، ج ۲، ص ۳۴۰).</ref>، [[هدف]] والای [[انتظار]]، [[حاکمیت]] فراگیر [[اسلام]] به دست [[آخرین حجت]] الاهی، [[حضرت مهدی]]{{ع}} است، پس ماهیت [[انتظار]] تنها در جهت تحقق این [[هدف]] متعالی، در خور بازکاوی است. براین اساس میتوان گفت که "[[انتظار]]" انگیزهای برآمده از [[ایمان]] عمیق به حتمی بودن [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} است؛ [[اعتقادی]] برانگیزاننده و حرکتآفرین که در ساختار [[فکری]] و شیوه [[زندگی]] [[دینی]] [[منتظر]] مؤثر است و او را به [[رفتاری]] همگون با [[هدف]] [[انتظار]] و تعامل سازنده با پیشامدهای گوناگون در عرصههای مختلف حیات فردی و [[اجتماعی]] وامیدارد. | ||
برپایه این [[تفسیر]]، "[[انتظار]]" [[اندیشه]] حرکتآفرین و پویاست که [[منتظر]] را به [[رفتار]] و اقدامات اصلاحگرایانه وامیدارد. در این نگاه، رویش [[روح]] [[مقاومت]] و اصلاحگری ریشه گرفته از [[اندیشه]] [[انتظار]] در وجود [[انسان]]، سبب پیدایی دو رویکرد، یعنی پرهیز از همسویی با عوامل [[ظلم]] و [[فساد]] و [[مبارزه]] با نمادها و نمودهای [[بیعدالتی]] از یکسو، و [[خودسازی]] و اقدامات زمینهساز برای تحقق [[حکومت عدل جهانی]] از سوی دیگر است، پس آنان که به وضع موجود [[دل]] بسته و فراتر از آن را برنمیتابند، [[منتظر]] نیستند، زیرا کسی [[منتظر]] است که با [[پایداری]] در برابر مظاهر [[باطل]] و [[اصلاح]] ناراستیها و بیدادگریها، در پی دستیابی به [[آرمان]] بلند و [[هدف]] سترگی باشد که به [[انتظار]] آن نشسته است | برپایه این [[تفسیر]]، "[[انتظار]]" [[اندیشه]] حرکتآفرین و پویاست که [[منتظر]] را به [[رفتار]] و اقدامات اصلاحگرایانه وامیدارد. در این نگاه، رویش [[روح]] [[مقاومت]] و اصلاحگری ریشه گرفته از [[اندیشه]] [[انتظار]] در وجود [[انسان]]، سبب پیدایی دو رویکرد، یعنی پرهیز از همسویی با عوامل [[ظلم]] و [[فساد]] و [[مبارزه]] با نمادها و نمودهای [[بیعدالتی]] از یکسو، و [[خودسازی]] و اقدامات زمینهساز برای تحقق [[حکومت عدل جهانی]] از سوی دیگر است، پس آنان که به وضع موجود [[دل]] بسته و فراتر از آن را برنمیتابند، [[منتظر]] نیستند، زیرا کسی [[منتظر]] است که با [[پایداری]] در برابر مظاهر [[باطل]] و [[اصلاح]] ناراستیها و بیدادگریها، در پی دستیابی به [[آرمان]] بلند و [[هدف]] سترگی باشد که به [[انتظار]] آن نشسته است. | ||
برپایه این نگرش عافیتطلبانه و مسئولیتگریز، [[رخداد ظهور]]، فراتر از حوزه اثرگذاری [[بشر]] است و تنها به [[اراده]] الاهی پیوند دارد؛ [[انتظار ظهور]] نیز به معنای مترصد بودن [[مردم]] تا فرارسیدن روز [[موعود]] و دست روی دست گذاشتن و بیتأثیر انگاشتن تلاش [[جامعه منتظر]] در زودهنگامی یا دیرکرد این رخداد بزرگ است. نگرش جدا انگاری [[ظهور امام زمان]]{{ع}} از کارکرد [[جامعه منتظر]]، برخاسته از نگاه سطحی<ref>نمود بارز این سطحینگری را میتوان در تفکر جریان مشهور به "انجمن حجتیه" مشاهده کرد.</ref> و [[فهم]] نادرست از روایاتی است که درباره [[وضع سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[شیعه]] در [[دوران غیبت]] و [[قیامهای پیش از ظهور]] وارد شده است. | '''۲. [[انتظار منفی]] و ویرانگر:''' برخی [[ظهور امام عصر]]{{ع}} را تنها به [[اراده]] الاهی وابسته میدانند و تلاش [[جامعه انسانی]]، به ویژه اقدامات انقلابی در برابر [[حاکمان جور]]، در تحقق [[وعده]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] را بیتأثیر میشمارند و [[اصلاح]] امور را به آمدن [[حضرت مهدی]]{{ع}} واگذار میکنند. این دیدگاه، نه تنها [[اقدام]] برای برپایی [[حکومت]] در [[عصر غیبت]] را برنمیتابد، آن را مانع [[رخداد ظهور]] و محکوم به بطلان میپندارد. | ||
برپایه این نگرش عافیتطلبانه و مسئولیتگریز، [[رخداد ظهور]]، فراتر از حوزه اثرگذاری [[بشر]] است و تنها به [[اراده]] الاهی پیوند دارد؛ [[انتظار ظهور]] نیز به معنای مترصد بودن [[مردم]] تا فرارسیدن روز [[موعود]] و دست روی دست گذاشتن و بیتأثیر انگاشتن تلاش [[جامعه منتظر]] در زودهنگامی یا دیرکرد این رخداد بزرگ است. نگرش جدا انگاری [[ظهور امام زمان]]{{ع}} از کارکرد [[جامعه منتظر]]، برخاسته از نگاه سطحی<ref>نمود بارز این سطحینگری را میتوان در تفکر جریان مشهور به "انجمن حجتیه" مشاهده کرد.</ref> و [[فهم]] نادرست از روایاتی است که درباره [[وضع سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[شیعه]] در [[دوران غیبت]] و [[قیامهای پیش از ظهور]] وارد شده است. | |||
برخی [[روایات]]، بر ناکامی و بیثمر بودن تلاشهای زمینهساز اشاره دارد و از ناپختگی [[قیام]] در این دوران خبر داده است؛ مانند [[سخن امام]] [[زین العابدین]]{{ع}}: {{متن حدیث| وَ اللَّهِ! لَا يَخْرُجُ وَاحِدٌ مِنَّا قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ{{ع}} إِلَّا كَانَ مَثَلُهُ مَثَلَ فَرْخٍ طَارَ مِنْ وَكْرِهِ قَبْلَ أَنْ يَسْتَويَ جَنَاحَاهُ فَأَخَذَهُ الصِّبْيَانُ فَعَبِثُوا بِهِ!}}<ref>الکافی، ج ۸، ص ۲۶۴.</ref>. | |||
برخی دیگر، هرگونه [[قیام]] در [[دوران غیبت]] را "[[طاغوت]]" دانسته است؛ مانند سخن [[امام باقر]]{{ع}}: {{متن حدیث| كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَايَةِ الْقَائِمِ{{ع}} صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ}}<ref>الغیبه، نعمانی، ص ۱۱۴.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} با [[نکوهش]] برافراشتن [[پرچم قیام]] در [[زمان غیبت]]، [[قیام]] کنندگان را "[[طاغوت]]" خوانده و [[پیروی]] از آنان را [[شرک]] شمرده است: {{متن حدیث| كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}<ref>الکافی، ج ۸، ص ۲۹۵.</ref>. | برخی دیگر، هرگونه [[قیام]] در [[دوران غیبت]] را "[[طاغوت]]" دانسته است؛ مانند سخن [[امام باقر]]{{ع}}: {{متن حدیث| كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَايَةِ الْقَائِمِ{{ع}} صَاحِبُهَا طَاغُوتٌ}}<ref>الغیبه، نعمانی، ص ۱۱۴.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} با [[نکوهش]] برافراشتن [[پرچم قیام]] در [[زمان غیبت]]، [[قیام]] کنندگان را "[[طاغوت]]" خوانده و [[پیروی]] از آنان را [[شرک]] شمرده است: {{متن حدیث| كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}<ref>الکافی، ج ۸، ص ۲۹۵.</ref>. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۳: | ||
برپایه این دیدگاه، ظاهر دو [[روایت]] اخیر، با توجه به عمومیت لفظ "{{متن حدیث| كُلُّ}}" و اضافه آن به واژه "{{متن حدیث|رَايَةٍ}}" که نکره است (گرچه در سیاق نفی نیست)، همگان را از اقدامات مصلحانه و [[قیام]] در برابر [[حاکمان]] طاغوتی [[پیش از ظهور امام مهدی]]{{ع}} بازداشته و آنان که [[پیش از ظهور]] [[حضرت]] [[پرچم قیام]] را برافراشته و [[مردم]] را سوی آن فراخوانند، خودشان [[طاغوت]] هستند. غور نکردن در محتوا و [[پیام]] [[روایات]] یادشده، برخی را بر آن داشته تا هرگونه اصلاحگری و [[قیام]] در [[روزگار غیبت]] را بینتیجه و [[باطل]] شمارد؛ غافل از آنکه یادکرد جمله {{متن حدیث| يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ }} پس از واژه "{{متن حدیث|طَاغُوتٌ}}" در [[کلام]] [[امام صادق]]{{ع}} بیانگر آن است که مقصود از [[پرچم]] برافراشته شده پیش از [[قیام قائم]]{{ع}} پرچمی است که نه برای [[خدا]]، بلکه در پی رسیدن به مقاصد [[دنیایی]] و [[دعوت]] به خود باشد؛ اما پرچمی که با [[هدف]] [[حاکمیت]] [[دین]] الاهی برافراشته شود و [[مردم]] را به [[قرآن]] و [[مکتب اهل بیت]]{{عم}} فراخواند، قطعا مخاطب این گونه [[روایات]] نخواهد بود، همانگونه که [[امام باقر]]{{ع}} در تأیید [[قیام]] حقطلبانه [[یمانی]]، وی را به سبب فراخوان [[مردم]] به [[امام مهدی]]{{ع}} ستود و با هدایتبخش خواندن [[پرچم]] او همگان را به [[حمایت]] از [[نهضت]] [[یمانی]] سفارش فرمود: {{متن حدیث| لَيْسَ فِي الرَّايَاتِ رَايَةٌ أَهْدَى مِنْ رَايَةِ الْيَمَانِيِّ هِيَ رَايَةُ هُدًى لِأَنَّهُ يَدْعُو إِلَى صَاحِبِكُمْ... وَ إِذَا خَرَجَ الْيَمَانِيُّ فَانْهَضْ إِلَيْهِ فَإِنَّ رَايَتَهُ رَايَةُ هُدًى}}<ref>الغیبه، نعمانی، ص ۲۵۶.</ref>. | برپایه این دیدگاه، ظاهر دو [[روایت]] اخیر، با توجه به عمومیت لفظ "{{متن حدیث| كُلُّ}}" و اضافه آن به واژه "{{متن حدیث|رَايَةٍ}}" که نکره است (گرچه در سیاق نفی نیست)، همگان را از اقدامات مصلحانه و [[قیام]] در برابر [[حاکمان]] طاغوتی [[پیش از ظهور امام مهدی]]{{ع}} بازداشته و آنان که [[پیش از ظهور]] [[حضرت]] [[پرچم قیام]] را برافراشته و [[مردم]] را سوی آن فراخوانند، خودشان [[طاغوت]] هستند. غور نکردن در محتوا و [[پیام]] [[روایات]] یادشده، برخی را بر آن داشته تا هرگونه اصلاحگری و [[قیام]] در [[روزگار غیبت]] را بینتیجه و [[باطل]] شمارد؛ غافل از آنکه یادکرد جمله {{متن حدیث| يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ }} پس از واژه "{{متن حدیث|طَاغُوتٌ}}" در [[کلام]] [[امام صادق]]{{ع}} بیانگر آن است که مقصود از [[پرچم]] برافراشته شده پیش از [[قیام قائم]]{{ع}} پرچمی است که نه برای [[خدا]]، بلکه در پی رسیدن به مقاصد [[دنیایی]] و [[دعوت]] به خود باشد؛ اما پرچمی که با [[هدف]] [[حاکمیت]] [[دین]] الاهی برافراشته شود و [[مردم]] را به [[قرآن]] و [[مکتب اهل بیت]]{{عم}} فراخواند، قطعا مخاطب این گونه [[روایات]] نخواهد بود، همانگونه که [[امام باقر]]{{ع}} در تأیید [[قیام]] حقطلبانه [[یمانی]]، وی را به سبب فراخوان [[مردم]] به [[امام مهدی]]{{ع}} ستود و با هدایتبخش خواندن [[پرچم]] او همگان را به [[حمایت]] از [[نهضت]] [[یمانی]] سفارش فرمود: {{متن حدیث| لَيْسَ فِي الرَّايَاتِ رَايَةٌ أَهْدَى مِنْ رَايَةِ الْيَمَانِيِّ هِيَ رَايَةُ هُدًى لِأَنَّهُ يَدْعُو إِلَى صَاحِبِكُمْ... وَ إِذَا خَرَجَ الْيَمَانِيُّ فَانْهَضْ إِلَيْهِ فَإِنَّ رَايَتَهُ رَايَةُ هُدًى}}<ref>الغیبه، نعمانی، ص ۲۵۶.</ref>. | ||
با درنگ در مجموع اینگونه [[روایات]]، بیپایگی و بطلان تلقی منفی از [[انتظار ظهور]] آشکار میگردد، زیرا [[روایات]] پیشگفته به حرکت براندازانه [[حاکمان جور]] و اقدامات سازنده برای [[اصلاح]] امور و [[اجرای احکام]] [[دین الهی]] نظر دارد و تخصصا از شمول [[روایات]] دسته دوم، بیروناند. در [[حقیقت]]، اینگونه [[روایات]] برای پیشگیری از سوء استفاده برخی عناصر فرصتطلب از نام "[[مهدی]]" است، تا کسی برای رسیدن به اغراض [[سیاسی]] خویش، خود را [[مهدی موعود]] موجود قلمداد نکند، از این رو [[روایات]] یادشده به قیامهایی نظر دارند که با نام [[مهدی موعود]]{{ع}} انجام میگیرند؛ نه هر [[قیام]] و اصلاحی حتی برای [[اقامه حق]] و احیای معروف در [[جامعه]] که از [[احکام]] قطعی [[اسلام]] است. | با درنگ در مجموع اینگونه [[روایات]]، بیپایگی و بطلان تلقی منفی از [[انتظار ظهور]] آشکار میگردد، زیرا [[روایات]] پیشگفته به حرکت براندازانه [[حاکمان جور]] و اقدامات سازنده برای [[اصلاح]] امور و [[اجرای احکام]] [[دین الهی]] نظر دارد و تخصصا از شمول [[روایات]] دسته دوم، بیروناند. در [[حقیقت]]، اینگونه [[روایات]] برای پیشگیری از سوء استفاده برخی عناصر فرصتطلب از نام "[[مهدی]]" است، تا کسی برای رسیدن به اغراض [[سیاسی]] خویش، خود را [[مهدی موعود]] موجود قلمداد نکند، از این رو [[روایات]] یادشده به قیامهایی نظر دارند که با نام [[مهدی موعود]]{{ع}} انجام میگیرند؛ نه هر [[قیام]] و اصلاحی حتی برای [[اقامه حق]] و احیای معروف در [[جامعه]] که از [[احکام]] قطعی [[اسلام]] است. | ||
همچنین این دیدگاه با روایاتی که بر تأثیر بسترساز [[مردم]] در [[آمادهسازی]] مقدمات [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} تأکید دارند، به کلی ناسازگار است؛ مانند این سخن [[رسول خدا]]{{صل}} {{متن حدیث| يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ}}<ref>شرح الأخبار، ج ۳، ص ۵۶۳؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۴۷۷.</ref>. | |||
افزون بر آن، نگرش منفی به آموزه [[انتظار]]، سبب تعطیلی دستورهای [[سیاسی]] [[اسلام]]، مانند [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[جهاد]] و [[حمایت از مظلوم]] و...، خواهد بود که با صریح [[آیات]] و [[روایات]] منافات دارد. | افزون بر آن، نگرش منفی به آموزه [[انتظار]]، سبب تعطیلی دستورهای [[سیاسی]] [[اسلام]]، مانند [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[جهاد]] و [[حمایت از مظلوم]] و...، خواهد بود که با صریح [[آیات]] و [[روایات]] منافات دارد. | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۹: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید مهدی شمسالدین]]'''، در کتاب''«[[در ساحل انتظار (کتاب)|در ساحل انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید مهدی شمسالدین]]'''، در کتاب''«[[در ساحل انتظار (کتاب)|در ساحل انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«با نظری گذرا بر مفهوم و محتوای [[انتظار]] مییابیم که اساسا دو نوع [[انتظار]] قابل تصور است، و هر نوعی را [[پیروان]] و معتقدینی است ولی یکی از آنها انتظاری مخرب و غلط، و دیگری انتظاری سازنده و صحیح است. اما [[انتظار مخرب]] آن است که عدهای [[گمان]] کردهاند که چون آن [[حضرت]] [[مصلح کل]] [[جهان]] است و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] میکند و [[ظلم و ستم]] و [[فساد]] را ریشه کن میسازد<ref>کنزالعمال حدیث ۳۸۶۹۱.</ref>، پس [[قبل از ظهور]] او نبایستی هیچگونه حرکتی اصلاحی بهدست [[پیروان]] آن [[حضرت]] صورت پذیرد، بلکه باید همه [[صبر]] کنند تا او خود به [[اصلاح]] امور بپردازد. و در این زمینه به روایاتی که از [[انحرافی]] بودن هر نوع [[انقلاب]] و [[قیام]] [[قبل از ظهور]] آن [[حضرت]] سخن دارد<ref>وسائل الشیعه ۳۶/۱۱.</ref> – استناد میکنند. | «با نظری گذرا بر مفهوم و محتوای [[انتظار]] مییابیم که اساسا دو نوع [[انتظار]] قابل تصور است، و هر نوعی را [[پیروان]] و معتقدینی است ولی یکی از آنها انتظاری مخرب و غلط، و دیگری انتظاری سازنده و صحیح است. اما [[انتظار مخرب]] آن است که عدهای [[گمان]] کردهاند که چون آن [[حضرت]] [[مصلح کل]] [[جهان]] است و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] میکند و [[ظلم و ستم]] و [[فساد]] را ریشه کن میسازد<ref>کنزالعمال حدیث ۳۸۶۹۱.</ref>، پس [[قبل از ظهور]] او نبایستی هیچگونه حرکتی اصلاحی بهدست [[پیروان]] آن [[حضرت]] صورت پذیرد، بلکه باید همه [[صبر]] کنند تا او خود به [[اصلاح]] امور بپردازد. و در این زمینه به روایاتی که از [[انحرافی]] بودن هر نوع [[انقلاب]] و [[قیام]] [[قبل از ظهور]] آن [[حضرت]] سخن دارد<ref>وسائل الشیعه ۳۶/۱۱.</ref> – استناد میکنند. | ||
در مقابل این دسته، گروهی هستند که [[انتظار]] را به گونهای دیگر [[تفسیر]] میکنند و معنای اول را کاملا [[انحرافی]] و از القائات [[دشمنان]] دانسته، و دستهای مرموز و افکار موذیانه و افراد [[سلطه]] جو و [[منفعت]] طلب را در ورای آن مشاهده میکنند. اینان میگویند، درست است که [[مصلح]] واقعی آن [[حضرت]] است ولی [[پیروان]] او نیز وظایفی در راستای [[آمادهسازی]] خود و [[جامعه]] به منظور تسریع در ظهورش دارند، و بقول یکی از بزرگان، معنای در [[انتظار]] [[خورشید]] و روشنائی آن بودن این نیست که در [[تاریکی]] شب چراغی روشن نکنیم و همچنان در [[ظلمت]] و سیاهی شب بدون چراغ بمانیم. [[منتظران]] [[ظهور امام زمان]] خود نیز مصلحانی کوچکترند که در محدوده خود به روشنگری و [[اصلاح]] و [[ارشاد]] میپردازند و از خاموش ماندن [[چراغ هدایت]] و [[نور]] جلوگیری مینمایند. اینان حتی اگر [[احادیث]] مورد استناد گروه اول را از جهت [[سند]] معتبر و قطعی انگارند، اما در دلالت و معنای آن سخن دارند، و در مقابل نیز به روایاتی [[تمسک]] میجویند که قیامهای مذهبی و [[دینی]] و اصلاحی قبل از [[قیام مهدوی]] را تأیید و [[تمجید]] میکنند<ref>وسائل الشیعه ۳۹/۱۱ بحار الانوار ۱۷۲/۴۶.</ref>. | |||
چگونه میتوان پذیرفت که آن [[حضرت]] برای [[اصلاح]] [[جوامع بشری]]، هر نوع [[سختی]] و دشواری [[انقلاب]] و [[قیام]]، و نیز مشقات [[غیبت]] چند صد ساله را [[تحمل]] کنند، اما [[پیروان]] و [[شیعیان]] او در [[بیتفاوتی]] کامل بسر برند و از هرگونه حرکت اصلاحی دوری گزینند، و در [[رفاه]] و آسودگی [[زندگی]] بگذرانند، و از همه مهمتر اینکه دو اصل اساسی [[دینی]] یعنی [[امر به معروف و نهی از منکر]] را متروک گذارند و از عمل بدان سرباز زنند و توصیهها و حتی [[اوامر]] صریح [[قرآن]] و [[سنت]] در آن زمینه را به [[فراموشی]] سپارند. | چگونه میتوان پذیرفت که آن [[حضرت]] برای [[اصلاح]] [[جوامع بشری]]، هر نوع [[سختی]] و دشواری [[انقلاب]] و [[قیام]]، و نیز مشقات [[غیبت]] چند صد ساله را [[تحمل]] کنند، اما [[پیروان]] و [[شیعیان]] او در [[بیتفاوتی]] کامل بسر برند و از هرگونه حرکت اصلاحی دوری گزینند، و در [[رفاه]] و آسودگی [[زندگی]] بگذرانند، و از همه مهمتر اینکه دو اصل اساسی [[دینی]] یعنی [[امر به معروف و نهی از منکر]] را متروک گذارند و از عمل بدان سرباز زنند و توصیهها و حتی [[اوامر]] صریح [[قرآن]] و [[سنت]] در آن زمینه را به [[فراموشی]] سپارند. | ||
خط ۱۶۸: | خط ۱۷۲: | ||
«برخی چنین میاندیشند که [[انتظار]] جز به معنای چشمانتظاری برای [[حضرت مهدی]] و [[سکوت]] و خمودی چیز دیگری نیست. این [[انتظار]] هیچگونه تحول و تغییری در نقش و کارکرد [[اجتماعی]] اعضای [[جامعه]] بر جای نخواهد گذاشت. قطعا میتوان چنین انتظاری را مخرب و افیون [[مذهب]] دانست، زیرا [[آدمی]] را از اقامه [[وظایف]] [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] باز میدارد. | «برخی چنین میاندیشند که [[انتظار]] جز به معنای چشمانتظاری برای [[حضرت مهدی]] و [[سکوت]] و خمودی چیز دیگری نیست. این [[انتظار]] هیچگونه تحول و تغییری در نقش و کارکرد [[اجتماعی]] اعضای [[جامعه]] بر جای نخواهد گذاشت. قطعا میتوان چنین انتظاری را مخرب و افیون [[مذهب]] دانست، زیرا [[آدمی]] را از اقامه [[وظایف]] [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] باز میدارد. | ||
اما سخن ما در [[انتظار]] فعال، پویا و تأثیرگذاری است که [[منتظر]] را در تکاپوی تحولات و تغییرات شدید [[جامعه]] [[یاری]] میرساند و او را در ترسیم [[جامعه مطلوب]] [[مهدوی]] [[قوی]] و [[توانمند]] میسازد. اینگونه [[انتظار]] در [[قلب]] [[منتظر]] شعلهها برپا میکند و انرژیهای بی پایانی را آزاد ساخته و تا صبحدم [[ظهور]] او را از تلاش و [[مجاهدت]] و [[اصلاح]] خود و [[جامعه]] [[همراهی]] مینماید. | اما سخن ما در [[انتظار]] فعال، پویا و تأثیرگذاری است که [[منتظر]] را در تکاپوی تحولات و تغییرات شدید [[جامعه]] [[یاری]] میرساند و او را در ترسیم [[جامعه مطلوب]] [[مهدوی]] [[قوی]] و [[توانمند]] میسازد. اینگونه [[انتظار]] در [[قلب]] [[منتظر]] شعلهها برپا میکند و انرژیهای بی پایانی را آزاد ساخته و تا صبحدم [[ظهور]] او را از تلاش و [[مجاهدت]] و [[اصلاح]] خود و [[جامعه]] [[همراهی]] مینماید. | ||
[[روحیه]] [[انتظار سازنده]] در فرد موجب میگردد تا او [[جامعه]] را از [[جامعه]] موجود به [[جامعه منتظر]] تبدیل کند و از آن رهگذر، به [[جامعه مطلوب]] و [[عصر ظهور]] رهنمون گردد»<ref>[[محمد رضا ضمیری|ضمیری، محمد رضا]]، [[کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاریهای اجتماعی (مقاله)|کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاریهای اجتماعی]]، ص ۲۸۳-۲۸۴.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۲۸: | خط ۲۳۳: | ||
| پاسخ = آقای دکتر '''[[اصغر طهماسبی بلداجی]]''' و [[فاطمه مرادی]]، در مقاله ''«[[قرآن و سبک زندگی مهدوی (مقاله)|قرآن و سبک زندگی مهدوی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای دکتر '''[[اصغر طهماسبی بلداجی]]''' و [[فاطمه مرادی]]، در مقاله ''«[[قرآن و سبک زندگی مهدوی (مقاله)|قرآن و سبک زندگی مهدوی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«درباره [[انتظار حضرت مهدی]]{{ع}} دو رویکر متباین وجود دارد. [[انتظار مثبت]] و [[انتظار منفی]]؛ [[انتظار مثبت]] همان سبک و سیاق [[زندگی]] [[منتظران واقعی]] است؛ انتظاری که در آن هر فرد نسبت به خود و [[جامعه]] [[مسئول]] است<ref>موعود نامه، ص ۱۳۰.</ref>. در این دیدگاه [[ظهور]] - [[انتظار مثبت]] - [[حضرت مهدی]]{{ع}} حلقهای است از حلقههای [[مبارزه]] [[اهل حق]] و [[باطل]] که [[پیروزی]] به [[اهل حق]] منتهی میشود. سهیم بودن یک فرد در این [[سعادت]] وابسته به این است که آن فرد عملا در گروه [[اهل حق]] باشد. در [[روایت]] آمده است: "[[خداوند]] [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] میکند پس از آنکه از [[ظلم]] [[جور]] پر شده باشد". در این [[حدیث]] تکیه بر روی [[ظلم]] شده و سخن از گروه [[ظالم]] است که مستلزم وجود گروه [[مظلوم]] است را میرساند که [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}} برای [[حمایت]] مظلومانی است که استحقاق [[حمایت]] دارند. بنابراین [[انتظار مثبت]] [[انتظار]] پخته و مسئولانه است که فرد [[منتظر]] در هر شرایط در گروه [[اهل حق]] جای دارد و در هر شرایطی بر علیه [[اهل باطل]] میباشد. | «درباره [[انتظار حضرت مهدی]]{{ع}} دو رویکر متباین وجود دارد. [[انتظار مثبت]] و [[انتظار منفی]]؛ [[انتظار مثبت]] همان سبک و سیاق [[زندگی]] [[منتظران واقعی]] است؛ انتظاری که در آن هر فرد نسبت به خود و [[جامعه]] [[مسئول]] است<ref>موعود نامه، ص ۱۳۰.</ref>. در این دیدگاه [[ظهور]] - [[انتظار مثبت]] - [[حضرت مهدی]]{{ع}} حلقهای است از حلقههای [[مبارزه]] [[اهل حق]] و [[باطل]] که [[پیروزی]] به [[اهل حق]] منتهی میشود. سهیم بودن یک فرد در این [[سعادت]] وابسته به این است که آن فرد عملا در گروه [[اهل حق]] باشد. در [[روایت]] آمده است: "[[خداوند]] [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] میکند پس از آنکه از [[ظلم]] [[جور]] پر شده باشد". در این [[حدیث]] تکیه بر روی [[ظلم]] شده و سخن از گروه [[ظالم]] است که مستلزم وجود گروه [[مظلوم]] است را میرساند که [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}} برای [[حمایت]] مظلومانی است که استحقاق [[حمایت]] دارند. بنابراین [[انتظار مثبت]] [[انتظار]] پخته و مسئولانه است که فرد [[منتظر]] در هر شرایط در گروه [[اهل حق]] جای دارد و در هر شرایطی بر علیه [[اهل باطل]] میباشد. | ||
و اما [[انتظار منفی]]؛ به انتظاری که در واقع [[زمینهسازی]] عدم [[ظهور امام عصر]]{{ع}} است. [[انتظار منفی]] برداشت قشری و سطحی از [[مهدویت]] است. دیدگاه کسانی که [[انتظار منفی]] را برگزیدهاند اینگونه است که میگویند: آنگاه که [[صلاح]] به نقطه صفر برسد [[حق]] و [[حقیقت]] طرفداری نداشته باشد [[باطل]] یکهتاز میدان شود؛ جز نیروی [[باطل]] نیرویی [[حکومت]] نکند و فرد صالحی در [[جهان]] یافت نشود؛ دست [[غیب]] از آستین بیرون میآید. این نوع برداشت از [[انتظار]] منجر به نوعی تعطیل شدن حدود و [[مقررات اسلامی]] میشود و باید نوعی "[[اباحیگری]]" شمرده شود که به هیچ وجه با [[موازین اسلامی]] و [[قرآنی]] موافقت ندارد<ref>موعود نامه، ص ۱۳۱.</ref>. کوتاه سخن اینکه یک [[منتظر حقیقی]] باید خود را فراتر از آن بداند که حتی به [[انتظار منفی]] [[فکر]] کند چه برسد که در مورد آن بحث و [[گفتگو]] کند. و همیشه خود را در هر شرایطی در [[جبهه حق]] بداند و در هرجا با [[باطل]] [[مبارزه]] کند و در یک [[کلام]] [[انتظار]] پخته و مسئولانه داشته باشد. با در نظر گرفتن [[انتظار مثبت]] و سازنده در ادامه به [[سبک زندگی]] و شاخصههای [[منتظر]] در اینباره اشاره میشود»<ref>[[اصغر طهماسبی بلداجی|طهماسبی بلداجی، اصغر]] و [[فاطمه مرادی|مرادی، فاطمه]]، [[قرآن و سبک زندگی مهدوی (مقاله)|قرآن و سبک زندگی مهدوی]].</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش |