بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
از جمله سیرههای [[خانوادگی]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} چگونگی [[رفتار]] ایشان با [[همسران]] و [[فرزندان]] بیان شده است: | از جمله سیرههای [[خانوادگی]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} چگونگی [[رفتار]] ایشان با [[همسران]] و [[فرزندان]] بیان شده است: | ||
===با همسران=== | |||
رسول خدا{{صل}} بخشی از وقت خویش را به همسرانش اختصاص میداد. چون به [[خانه]] میرفت، با آنان [[گفتگو]] میکرد و اُنس میگرفت و نیازهای [[روحی]] و [[عاطفی]] ایشان را برآورده میساخت. در کارهای خانه به همسرش [[یاری]] میرساند. [[خانه]] را جارو میزد و با خدمتکار خویش، آرد خمیر میکرد<ref>ابن سیدالناس، ج۲، ص۴۰۲.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} درباره نوع [[غذا]] و کیفیت پخت و پز آن، بهانه نمیگرفت و از آنچه [[خدا]] [[حلال]] کرده بود، همراه [[خانواده]] و خدمتکاران میخورد. | |||
[[روابط]] رسول خدا{{صل}} با همسرانش به گونهای بود که آنان گاه به خود جرأت [[مشاجره]] با آن حضرت را میدادند. در برابر خُردهگیریهایی که [[همسران رسول خدا]]{{صل}} به وی درباره استفاده از [[اموال]] میگرفتند، [[آیات]] زیر نازل شد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا}}<ref>«ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایههای آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوهای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.</ref>. | |||
برخورد همسران رسول خدا{{صل}} با وی و تحت فشار قرار دادن آن حضرت به گونهای بود که پیامبر یک ماه از آنها کنارهگیری کرد و در موردی دیگر، رسول خدا{{صل}} برای جلب [[رضایت]] برخی از [[همسران]]، آنچه حلال بود بر خود [[حرام]] نمود<ref>ر.ک: سوره تحریم، آیه۱-۴.</ref>. همچنین در اختلافی که میان رسول خدا{{صل}} و همسرش [[حفصه]] پیش آمد، بنا شد در این زمینه، [[عمر]] که پدر حفصه بود [[قضاوت]] کند. [[جسارت]] حفصه در این مجلس به گونهای بود که عمر به او گفت: اگر محضر پیامبر نبود، به قدری او را میزد که [[جان]] دهد<ref>طبرسی، مجمع، ج۸، ص۵۵۵؛ حلبی، ج۳، ص۴۴۴؛ مجلسی، ج۲۲، ص۱۷۴.</ref>. | |||
[[رفتار]] با [[عطوفت]] رسول خدا{{صل}} با همسران، برای برخی افراد قابل توجیه نبود؛ چنان که افرادی چون عمر، ریشه همه گرفتاریهای پیامبر از سوی همسرانش را، نوع برخوردهای خود حضرت میدانستند و [[معتقد]] بودند اگر همانطور که آنان با زنانشان رفتار میکنند، پیامبر نیز رفتار میکرد، [[زنان]] [[جسور]] نمیشدند و جرئت نمیکردند روی حرف مردان حرفی بزنند. [[پیامبر]] این روشها را نمیپسندید و چون این سخنان بدو گفته میشد، تنها [[تبسم]] میکرد. [[رقابت]] میان [[همسران رسول خدا]]{{صل}} مشهود بود؛ چنان که برخی [[همسران]] از [[عنایت]] پیامبر به [[ماریه قبطیه]] نگران بودند و به [[آزار]] و [[اذیت]] وی پرداختند که [[رسول خدا]]{{صل}} وی را به مکانی بیرون از [[مدینه]] برد<ref>زبیر بن بکار، ص۵۷.</ref>. این رقابتها چنان بود که [[ام حبیبه]] هنگام [[مرگ]] با اشاره به آن، از [[عایشه]] و [[ام سلمه]] که در آن هنگام زنده بودند، [[طلب]] [[بخشش]] کرد<ref>ابن سعد، ج۸، ص۸۰.</ref>. | |||
با تمام تفاوتهای [[اخلاقی]] و قبیلهای که میان همسران رسول خدا{{صل}} بود، پیامبر با زنانش در عرصههای گوناگون [[عدالت]] را رعایت میکرد. مهریه همه آنان برابر و به [[میزان]] پانصد [[درهم]] بود و تفاوت سن ایشان در این زمینه تأثیری نداشت<ref>ر.ک: ابن سعد، ج۸، ص۱۲۸؛ بلاذری، ج۲، ص۱۰۰؛ شامی، ج۹، ص۴۸.</ref>. رسول خدا{{صل}} در سفرها نیز برخی از همسران خویش را به قید قرعه به همراه میبرد<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]]، ج۱، ص۷۵-۷۶.</ref>. | |||
در [[خانواده]] [[مهربان]] بود. نسبت به همسران خود هیچگونه خشونتی نمیکرد و این برخلاف [[خلق و خوی]] مکیان بود. [[بدزبانی]] برخی از همسران خویش را [[تحمل]] میکرد تا آنجا که دیگران از این همه تحمل [[رنج]] میبردند. به [[حسن معاشرت]] با [[زنان]] توصیه و تأکید میکرد و میگفت: همه [[مردم]] دارای خصلتهای [[نیک]] و بد هستند؛ مرد نباید تنها جنبههای [[ناپسند]] [[همسر]] خویش را در نظر بگیرد و همسر خود را ترک کند؛ چه، هرگاه از یک [[خصلت]] او ناراحت شود خصلت دیگرش مایه [[خشنودی]] اوست و این دو را باید با هم به حساب آورد<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[وحی و نبوت ۲(کتاب)|وحی و نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۲، ص۲۵۴.</ref>. | |||
===با فرزندان=== | |||
او با فرزندان و با فرزندزادگان خود فوقالعاده مهربان بود و به آنها [[محبت]] میکرد؛ آنها را روی دامن خویش مینشاند، بر دوش خویش سوار میکرد. آنها را میبوسید و اینها همه بر خلاف خلق و خوی رایج آن [[زمان]] بود. روزی در حضور یکی از اشراف، [[امام حسن]]{{ع}} را میبوسید. آن مرد گفت: من دو پسر دارم و هنوز حتی یک بار هیچ کدام از آنها را نبوسیدهام. فرمود: کسی که [[مهربانی]] نکند [[رحمت خدا]] شامل حالش نمیشود<ref>مسند احمد، ج ۲، ص۲۲۸.</ref>. نسبت به فرزندان [[مسلمانان]] نیز مهربانی میکرد. آنها را روی زانوی خویش نشانده، دست محبت بر سر آنها میکشید. گاه [[مادران]]، [[کودکان]] خردسال خویش را به او میدادند که برای آنها [[دعا]] کند. اتفاق میافتاد که احیاناً آن کودکان روی جامهاش ادرار میکردند. مادران ناراحت و شرمنده میشدند و میخواستند مانع ادامه ادرار بچه شوند، آنها را از این کار به شدت منع میکرد و میگفت: مانع ادامه ادرار [[کودک]] نشوید، اینکه [[جامه]] من [[نجس]] بشود اهمیت ندارد، [[تطهیر]] میکنم<ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت]]، صفحه ۴۵ تا ۷۳.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |