آیا معصوم به همه حقایق و معارف قرآن علم دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '.</ref> ::::::' به '.</ref> '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{منبع‌شناسی جامع}} +{{منبع جامع}}))
جز (جایگزینی متن - '.</ref> ::::::' به '.</ref> ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۸: خط ۲۸:


«[[شیخ صدوق]] در تبیین [[علم امام]]{{ع}} به قرآن اینگونه می‌گوید: [[علم امام]] از ناحيه خداى تعالى و رسول اوست و از اين روست كه حقايق قرآن را می‌دانند و تنزيل و تفسير و تأويل و معانى و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه و حلال و حرام و اوامر و نواهی و وعد و وعيد و امثال و قصص آن را می‌دانند و آن علم به طريق رأى و قياس حاصل نشده است، چنان كه خداوند عزیز و جلیل فرموده است: {{متن قرآن|وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ }} <ref> و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند؛ سوره نساء، آیه: ۸۳.</ref><ref> فعلم الإمامة كله من الله عز و جل و من رسول الله{{صل}} فبذلك يكون عالما بما في الكتاب المنزل و تنزيله و تفسيره و تأويله و معانيه و ناسخه و منسوخه و محكمه و متشابهه و حلاله و حرامه و أوامره و زواجره و وعده و وعيده و أمثاله و قصصه لا برأي و قياس كما قال الله عز و جل وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ؛ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج۲،ص:۶۶۱.</ref>
«[[شیخ صدوق]] در تبیین [[علم امام]]{{ع}} به قرآن اینگونه می‌گوید: [[علم امام]] از ناحيه خداى تعالى و رسول اوست و از اين روست كه حقايق قرآن را می‌دانند و تنزيل و تفسير و تأويل و معانى و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه و حلال و حرام و اوامر و نواهی و وعد و وعيد و امثال و قصص آن را می‌دانند و آن علم به طريق رأى و قياس حاصل نشده است، چنان كه خداوند عزیز و جلیل فرموده است: {{متن قرآن|وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ }} <ref> و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند؛ سوره نساء، آیه: ۸۳.</ref><ref> فعلم الإمامة كله من الله عز و جل و من رسول الله{{صل}} فبذلك يكون عالما بما في الكتاب المنزل و تنزيله و تفسيره و تأويله و معانيه و ناسخه و منسوخه و محكمه و متشابهه و حلاله و حرامه و أوامره و زواجره و وعده و وعيده و أمثاله و قصصه لا برأي و قياس كما قال الله عز و جل وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ؛ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج۲،ص:۶۶۱.</ref>
::::::صفار با نقل روایتی، از قول [[امام علی]]{{ع}}، می‌گوید: نازل نشد آیه‌ای از قرآن در شب یا روز در مورد آسمان و زمین و دنیا و آخرت و بهشت و جهنم و بیابان و کوه و روشنایی و تاریکی، مگر اینکه [[پیامبر]]{{صل}} آن را بر من خوانده و املاء می‌کرد و من با دست خودم آنها را می‌نوشتم و [[پیامبر]]{{صل}} تأویل و تفسیر آن و محکم و متشابه و خاص و عام آنها را به من یاد داد و از اینکه آن آیه چگونه نازل شد، و کجا نازل شد و تا روز قیامت در مورد چه کسانی نازل شده است، مرا آگاه کرد. [[پیامبر]]{{صل}} برای من دعا کرد که خداوند به من قدرت فهم و حفظ این آیات را بدهد، پس من هیچ آیه‌ای کتاب خدا را فراموش نکرده‌ام<ref>{{عربی|« كُنْتُ إِذَا سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} أَجَابَنِي‏ وَ إِنْ‏ فَنِيَتْ‏ مَسَائِلِي‏ ابْتَدَأَنِي‏ فَمَا نَزَلَتْ‏ عَلَيْهِ‏ آيَةٌ فِي لَيْلٍ وَ لَا نَهَارٍ وَ لَا سَمَاءٍ وَ لَا أَرْضٍ وَ لَا دُنْيَا وَ لَا آخِرَةٍ وَ لَا جَنَّةٍ وَ لَا نَارٍ وَ لَا سَهْلٍ وَ لَا جَبَلٍ وَ لَا ضِيَاءٍ وَ لَا ظُلْمَةٍ إِلَّا أَقْرَأَنِيهَا وَ أَمْلَاهَا عَلَيَّ وَ كَتَبْتُهَا بِيَدِي وَ عَلَّمَنِي تَأْوِيلَهَا وَ تَفْسِيرَهَا وَ مُحْكَمَهَا وَ مُتَشَابِهَهَا وَ خَاصَّهَا وَ عَامَّهَا وَ كَيْفَ نَزَلَتْ وَ أَيْنَ نَزَلَتْ وَ فِيمَنْ أُنْزِلَتْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة‏‏‏»}}؛ صفار، بصائرالدرجات، ص ۱۹۸.</ref>» <ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D۸%A۸%D۸%B۱%D۸%B۱%D۸%B۳%DB%۸C_%D۹%۸۵%D۹%۸۲%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%B۳%D۹%۸۷%E۲%۸۰%۸C%D۸%A۷%DB%۸C_%D۸%B۴%D۸%A۶%D۹%۸۸%D۹%۸۶_%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۸%AA_%D۸%AF%D۸%B۱_%D۹%۸۵%DA%A۹%D۸%AA%D۸%A۸_%D۹%۸۲%D۹%۸۵_%D۹%۸۸_%D۸%A۸%D۸%BA%D۸%AF%D۸%A۷%D۸%AF_(%D۹%BE%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%A۷%D۹%۸۶%E۲%۸۰%۸C%D۹%۸۶%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۹%۸۷) بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص ۸۱]</ref>.
 
صفار با نقل روایتی، از قول [[امام علی]]{{ع}}، می‌گوید: نازل نشد آیه‌ای از قرآن در شب یا روز در مورد آسمان و زمین و دنیا و آخرت و بهشت و جهنم و بیابان و کوه و روشنایی و تاریکی، مگر اینکه [[پیامبر]]{{صل}} آن را بر من خوانده و املاء می‌کرد و من با دست خودم آنها را می‌نوشتم و [[پیامبر]]{{صل}} تأویل و تفسیر آن و محکم و متشابه و خاص و عام آنها را به من یاد داد و از اینکه آن آیه چگونه نازل شد، و کجا نازل شد و تا روز قیامت در مورد چه کسانی نازل شده است، مرا آگاه کرد. [[پیامبر]]{{صل}} برای من دعا کرد که خداوند به من قدرت فهم و حفظ این آیات را بدهد، پس من هیچ آیه‌ای کتاب خدا را فراموش نکرده‌ام<ref>{{عربی|« كُنْتُ إِذَا سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} أَجَابَنِي‏ وَ إِنْ‏ فَنِيَتْ‏ مَسَائِلِي‏ ابْتَدَأَنِي‏ فَمَا نَزَلَتْ‏ عَلَيْهِ‏ آيَةٌ فِي لَيْلٍ وَ لَا نَهَارٍ وَ لَا سَمَاءٍ وَ لَا أَرْضٍ وَ لَا دُنْيَا وَ لَا آخِرَةٍ وَ لَا جَنَّةٍ وَ لَا نَارٍ وَ لَا سَهْلٍ وَ لَا جَبَلٍ وَ لَا ضِيَاءٍ وَ لَا ظُلْمَةٍ إِلَّا أَقْرَأَنِيهَا وَ أَمْلَاهَا عَلَيَّ وَ كَتَبْتُهَا بِيَدِي وَ عَلَّمَنِي تَأْوِيلَهَا وَ تَفْسِيرَهَا وَ مُحْكَمَهَا وَ مُتَشَابِهَهَا وَ خَاصَّهَا وَ عَامَّهَا وَ كَيْفَ نَزَلَتْ وَ أَيْنَ نَزَلَتْ وَ فِيمَنْ أُنْزِلَتْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة‏‏‏»}}؛ صفار، بصائرالدرجات، ص ۱۹۸.</ref>» <ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D۸%A۸%D۸%B۱%D۸%B۱%D۸%B۳%DB%۸C_%D۹%۸۵%D۹%۸۲%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%B۳%D۹%۸۷%E۲%۸۰%۸C%D۸%A۷%DB%۸C_%D۸%B۴%D۸%A۶%D۹%۸۸%D۹%۸۶_%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۸%AA_%D۸%AF%D۸%B۱_%D۹%۸۵%DA%A۹%D۸%AA%D۸%A۸_%D۹%۸۲%D۹%۸۵_%D۹%۸۸_%D۸%A۸%D۸%BA%D۸%AF%D۸%A۷%D۸%AF_(%D۹%BE%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%A۷%D۹%۸۶%E۲%۸۰%۸C%D۹%۸۶%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۹%۸۷) بررسی مقایسه‌ای شئون امامت در مکتب قم و بغداد، ص ۸۱]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۷۲: خط ۷۳:


از [[امام باقر]]{{ع}} روایت شده است که فرمود: {{عربی|« مَا يَسْتَطِيعُ أَحَدٌ أَنْ يَدَّعِيَ أَنَّ عِنْدَهُ جَمِيعَ الْقُرْآنِ كُلِّهِ ظَاهِرِهِ وَ بَاطِنِهِ غَيْرُ الْأَوْصِيَاء‏»}}<ref>هیچکس غیر از اوصیا نمی‌تواند ادعا کند که همه قرآن و ظاهر وباطن آن نزد اوست؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۲۸۶، ح ۲.</ref>
از [[امام باقر]]{{ع}} روایت شده است که فرمود: {{عربی|« مَا يَسْتَطِيعُ أَحَدٌ أَنْ يَدَّعِيَ أَنَّ عِنْدَهُ جَمِيعَ الْقُرْآنِ كُلِّهِ ظَاهِرِهِ وَ بَاطِنِهِ غَيْرُ الْأَوْصِيَاء‏»}}<ref>هیچکس غیر از اوصیا نمی‌تواند ادعا کند که همه قرآن و ظاهر وباطن آن نزد اوست؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۲۸۶، ح ۲.</ref>
::::::با توجه به روایاتی که اوصیای [[نبی اکرم]]{{صل}} را به دوازده نفر تفسیر می‌کنند، دلالت این روایت بر اینکه مفسّران آگاه به همه معانی قرآن فقط آن دوازده نفرند، آشکار است.
 
با توجه به روایاتی که اوصیای [[نبی اکرم]]{{صل}} را به دوازده نفر تفسیر می‌کنند، دلالت این روایت بر اینکه مفسّران آگاه به همه معانی قرآن فقط آن دوازده نفرند، آشکار است.


{{عربی|«عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ {{ع}}  {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|قُلْ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً بَيني وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب]]}} قَالَ إِيَّانَا عَنَى وَ عَلِيٌّ أَوَّلُنَا وَ أَفْضَلُنَا وَ خَيْرُنَا بَعْدَ النَّبِيِّ{{صل}}<ref>[[برید بن معاویه]] می‌گوید: به [[امام باقر]]{{ع}} گفتم: بگو کافی است که خدا و کسی که علم کتاب نزد اوست، گواه بین من و شماست یعنی این آیه را نزد آن حضرت تلاوت کردم تا در معنای آن توضیحی دهد. فرمود: خدا از {{متن قرآن|مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب}}  خصوص ما را قصد کرده و علی نخستین و برترین و بهترین ماست.</ref>
{{عربی|«عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ {{ع}}  {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|قُلْ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً بَيني وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب]]}} قَالَ إِيَّانَا عَنَى وَ عَلِيٌّ أَوَّلُنَا وَ أَفْضَلُنَا وَ خَيْرُنَا بَعْدَ النَّبِيِّ{{صل}}<ref>[[برید بن معاویه]] می‌گوید: به [[امام باقر]]{{ع}} گفتم: بگو کافی است که خدا و کسی که علم کتاب نزد اوست، گواه بین من و شماست یعنی این آیه را نزد آن حضرت تلاوت کردم تا در معنای آن توضیحی دهد. فرمود: خدا از {{متن قرآن|مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب}}  خصوص ما را قصد کرده و علی نخستین و برترین و بهترین ماست.</ref>
::::::سند این روایت صحیح است و از نظر دلالت هم با توجه به روایات دیگر، تردیدی نیست که منظور از {{عربی|« إِيَّانَا‏»}} ـ در حدیث مزبور ـ [[علی]]{{ع}}، و یازده امام پس از ایشان است.<ref>نک: تفسیر برهان، ج ۲، ذیل آخرین آیه سوره رعد، حدیث ۱۶.</ref>. در بحث دومین مفسّر عالم به همه معانی قرآن، ظهور «علم الکتاب» در همه علوم قرآن توضیح داده شد. بر این اساس، این روایت دلالت دارد بر اینکه همه معانی و علوم قرآن نزد یازده امام پس از حضرت علی علیه السلام نیز هست. از تقدیم {{عربی|« إِيَّانَا‏»}} بر {{عربی|« عَنَى‏»}} اختصاص همه علوم قرآن به آنان به دست می‌آید<ref>ر.ک: مسعود بن عمر تفتازانی، مختصرالمعانی، ص ۷۷.</ref>. و این اختصاص نیز دلیل دیگری بر ظهور «{{متن قرآن|عِلْمُ الْكِتاب}}» در همه علوم قرآن است؛ زیرا بعضی از علوم قرآن اختصاص به آنان ندارد.
 
سند این روایت صحیح است و از نظر دلالت هم با توجه به روایات دیگر، تردیدی نیست که منظور از {{عربی|« إِيَّانَا‏»}} ـ در حدیث مزبور ـ [[علی]]{{ع}}، و یازده امام پس از ایشان است.<ref>نک: تفسیر برهان، ج ۲، ذیل آخرین آیه سوره رعد، حدیث ۱۶.</ref>. در بحث دومین مفسّر عالم به همه معانی قرآن، ظهور «علم الکتاب» در همه علوم قرآن توضیح داده شد. بر این اساس، این روایت دلالت دارد بر اینکه همه معانی و علوم قرآن نزد یازده امام پس از حضرت علی علیه السلام نیز هست. از تقدیم {{عربی|« إِيَّانَا‏»}} بر {{عربی|« عَنَى‏»}} اختصاص همه علوم قرآن به آنان به دست می‌آید<ref>ر.ک: مسعود بن عمر تفتازانی، مختصرالمعانی، ص ۷۷.</ref>. و این اختصاص نیز دلیل دیگری بر ظهور «{{متن قرآن|عِلْمُ الْكِتاب}}» در همه علوم قرآن است؛ زیرا بعضی از علوم قرآن اختصاص به آنان ندارد.


در روایت دیگری از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است که فرمودند: «به خدا سوگند، همه علم کتاب نزد ماست.»<ref>ر.ک: تفسیر برهان، ج ۲، ص ۳۰۲، ذیل آخرین آیه سوره رعد، حدیثهای ۲ و ۳ و ۶؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۵۷، حدیث ۳؛ بصائرالدرجات، ص ۲۱۳، حدیث ۳، ص ۲۳۰، حدیث ۵؛ بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۱۷۰، حدیث ۳۸ و ص ۱۹۷، حدیث ۸</ref>. این روایات نیز مؤکد آگاه بودن آنان به همه علوم و معانی قرآن هستند.
در روایت دیگری از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است که فرمودند: «به خدا سوگند، همه علم کتاب نزد ماست.»<ref>ر.ک: تفسیر برهان، ج ۲، ص ۳۰۲، ذیل آخرین آیه سوره رعد، حدیثهای ۲ و ۳ و ۶؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۵۷، حدیث ۳؛ بصائرالدرجات، ص ۲۱۳، حدیث ۳، ص ۲۳۰، حدیث ۵؛ بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۱۷۰، حدیث ۳۸ و ص ۱۹۷، حدیث ۸</ref>. این روایات نیز مؤکد آگاه بودن آنان به همه علوم و معانی قرآن هستند.
خط ۸۴: خط ۸۷:


منظور از {{عربی|«نَحْنُ»‏}} به دلیل روایات بعدی همین باب، اوصیای [[پیامبر]] یعنی [[امام علی]]{{ع}} و امامان بعد از ایشان است. معرفه بودن خبر، یعنی {{عربی|«الرَّاسِخُونَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏»}} نیز دلیل حصر راسخان در علم در آنان است؛ زیرا اصل در خبر این است که نکره باشد و یکی از وجوه معرفه بودن آن دلالت بر حصر است<ref> شرح المختصر علی تلخیص المفتاح، ص ۶۷ و ۶۸.</ref>
منظور از {{عربی|«نَحْنُ»‏}} به دلیل روایات بعدی همین باب، اوصیای [[پیامبر]] یعنی [[امام علی]]{{ع}} و امامان بعد از ایشان است. معرفه بودن خبر، یعنی {{عربی|«الرَّاسِخُونَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏»}} نیز دلیل حصر راسخان در علم در آنان است؛ زیرا اصل در خبر این است که نکره باشد و یکی از وجوه معرفه بودن آن دلالت بر حصر است<ref> شرح المختصر علی تلخیص المفتاح، ص ۶۷ و ۶۸.</ref>
::::::لینی در باب دیگر چنین آورده است:{{عربی|«قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} ...نَحْنُ قَوْمٌ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَنَا ... وَ نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْم‏‏»}}<ref>[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «ما گروهی هستیم که خدای اطاعت از ما را واجب کرده است... و ما راسخان در علم هستیم؛ اصول کافی، کتاب «الحجه»، باب «فرض طاعه الائمّه{{عم}}»، حدیث ۶ و نیز نک: بصائرالدرجات، جز ۴، باب ۱۰، حدیث ۱.</ref>
 
::::::سند این روایت نیز صحیح است <ref>رجال سند احمد بن محمد، محمدبن ابی عمیر، سیف بن عمیره و ابی الصباح کنانی است و همه آنها «ثقه» هستند.</ref> و با توجه به آنچه در توضیح دلالت روایت قبل گفته شد، دلالت این روایت نیز بر مدعا آشکار است.
لینی در باب دیگر چنین آورده است:{{عربی|«قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} ...نَحْنُ قَوْمٌ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَنَا ... وَ نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْم‏‏»}}<ref>[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «ما گروهی هستیم که خدای اطاعت از ما را واجب کرده است... و ما راسخان در علم هستیم؛ اصول کافی، کتاب «الحجه»، باب «فرض طاعه الائمّه{{عم}}»، حدیث ۶ و نیز نک: بصائرالدرجات، جز ۴، باب ۱۰، حدیث ۱.</ref>
 
سند این روایت نیز صحیح است <ref>رجال سند احمد بن محمد، محمدبن ابی عمیر، سیف بن عمیره و ابی الصباح کنانی است و همه آنها «ثقه» هستند.</ref> و با توجه به آنچه در توضیح دلالت روایت قبل گفته شد، دلالت این روایت نیز بر مدعا آشکار است.


[[نهج البلاغه]] نیز آمده است: «کجایند کسانی که به دروغ و از روی حسدورزی بر ما، گمان برده‌اند که آنان راسخان در علم‌اند، نه ما؟ و حال آنکه خدا ما را رفعت بخشیده و آنان را فرو گذاشته و به ما عطا فرموده و آنان را محروم کرده است»<ref>نهج البلاغه، ترجمه علینقی فیض الاسلام، ص ۴۳۷، خطبه ۱۴۴.</ref>
[[نهج البلاغه]] نیز آمده است: «کجایند کسانی که به دروغ و از روی حسدورزی بر ما، گمان برده‌اند که آنان راسخان در علم‌اند، نه ما؟ و حال آنکه خدا ما را رفعت بخشیده و آنان را فرو گذاشته و به ما عطا فرموده و آنان را محروم کرده است»<ref>نهج البلاغه، ترجمه علینقی فیض الاسلام، ص ۴۳۷، خطبه ۱۴۴.</ref>
::::::این زمینه، روایات دیگری نیز وجود دارند<ref>بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۱۸۹، باب «انّهم اهل علم القرآن»، حدیث ۳، ص ۱۹۱، حدیث ۱۲، ص ۲۰۴، حدیث ۵۳، ج ۹۲، ص ۸۱، حدیث ۱۰؛ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۱۶۳، حدیث ۴؛ کتاب سلیم بن قیس، ص ۱۹۵؛ محمد بن یعقوب کلینی، روضه کافی، ص ۱۸۴، حدیث ۳۹۷.</ref>
 
::::::اما افزون بر روایات، خود کلمه {{عربی|«الرَّاسِخُونَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏»}} معنایی دارد که بر غیر [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}} انطباق ندارد؛ زیرا «راسخ» در لغت، به معنای ثابت، و الف و لام «العلم» الف و لام جنس است. بر این اساس، راسخان در علم کسانی هستند که در مطلق علم ثابت و پابر جا باشند و کسانی در مطلق علم ثابت و پا برجایند که بر اثر رسیدن به حقیقت علم در همه امور، در هیچ موردی نظرشان عوض نشود. چنین افرادی جز [[پیامبر]] و [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}} نیستند؛ زیرا تنها آنان هستند که چون علمشان از [[وحی]] سرچشمه گرفته و با قلبشان حقیقت علم را یافته‌اند، نظرشان تغییر نمی‌کند»<ref>[[اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن (مقاله)|اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]، شماره ۷۳، دی ۱۳۸۲، ص ۲۷.</ref>.
این زمینه، روایات دیگری نیز وجود دارند<ref>بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۱۸۹، باب «انّهم اهل علم القرآن»، حدیث ۳، ص ۱۹۱، حدیث ۱۲، ص ۲۰۴، حدیث ۵۳، ج ۹۲، ص ۸۱، حدیث ۱۰؛ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۱۶۳، حدیث ۴؛ کتاب سلیم بن قیس، ص ۱۹۵؛ محمد بن یعقوب کلینی، روضه کافی، ص ۱۸۴، حدیث ۳۹۷.</ref>
 
اما افزون بر روایات، خود کلمه {{عربی|«الرَّاسِخُونَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏»}} معنایی دارد که بر غیر [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}} انطباق ندارد؛ زیرا «راسخ» در لغت، به معنای ثابت، و الف و لام «العلم» الف و لام جنس است. بر این اساس، راسخان در علم کسانی هستند که در مطلق علم ثابت و پابر جا باشند و کسانی در مطلق علم ثابت و پا برجایند که بر اثر رسیدن به حقیقت علم در همه امور، در هیچ موردی نظرشان عوض نشود. چنین افرادی جز [[پیامبر]] و [[امامان]] [[معصوم]]{{عم}} نیستند؛ زیرا تنها آنان هستند که چون علمشان از [[وحی]] سرچشمه گرفته و با قلبشان حقیقت علم را یافته‌اند، نظرشان تغییر نمی‌کند»<ref>[[اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن (مقاله)|اهل بیت پیامبر مفسران آگاه به تمام قرآن]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]، شماره ۷۳، دی ۱۳۸۲، ص ۲۷.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش