جهاد در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶٬۸۹۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ فوریهٔ ۲۰۲۲
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:


== زمینه‌ها و عوامل [[تخلف از جهاد]]==
== زمینه‌ها و عوامل [[تخلف از جهاد]]==
کسانی که از شرکت در [[جهاد]] [[تخلف]] می‌کنند یا پس از شرکت در [[جنگ]]، آن را رها می‌کنند، برای توجیه کار خود بهانه‌هایی می‌آورند؛ مانند اینکه اصلاً جنگ و جهادی واقع نخواهد شد: «لَو نَعلَمُ قِتالاً لاَتَّبَعنـکُم» ([[آل‌عمران]] / ۳، ۱۶۷)، [[توانایی]] [[جنگ با دشمن]] را نداریم: «لا طاقَةَ لَنَا الیَومَ بِجالوتَ» (بقره / ۲، ۲۴۹)، «لَوِ استَطَعنا لَخَرَجنا مَعَکُم» (توبه / ۹، ۴۲)، چرا [[مرگ]] ما را تا [[زمان]] مقرر آن به تأخیر نینداختی که آن سرآمدی نزدیک است؟ «لَولا اَخَّرتَنا اِلی اَجَلٍ قَریبٍ» ([[نساء]] / ۴، ۷۷)، اکنون هوا گرم و برای جنگ و جهاد نامناسب است: «وقالوا لاتَنفِروا فِی الحَرِّ» (توبه / ۹، ۸۱)، [[اموال]] و [[خانواده]] ما مانع جهادند: «شَغَلَتنا اَمولُنا واَهلونا» ([[فتح]] / ۴۸، ۱۱)، کسی نیست که از خانه‌های ما محافظت کند: «اِنَّ بُیوتَنا عَورَةٌ» ([[احزاب]] / ۳۳، ۱۳) و شرکت در جهاد موجب [[فتنه]] و [[گناه]] ما می‌شود: «ومِنهُم مَن یَقولُ ائذَن لی ولا تَفتِنّی». (توبه / ۹، ۴۹) [[آیه]] اخیر درباره متخلفان در [[جنگ تبوک]] نازل شد که می‌گفتند: اگر با [[رومیان]] [[جهاد]] کنیم، به سبب بی‌حجاب بودن [[زنان]] آنها دچار گناه و [[فساد]] می‌شویم؛<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص۲۹۱؛ جامع البیان، ج ۱۰، ص۱۹۱؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۶۶.</ref> ولی [[قرآن کریم]] این بهانه‌ها را نادرست، [[دروغ]] و مخالف با قصد [[باطنی]] آنان شمرده: «یَقولونَ بِاَلسِنَتِهِم ما لَیسَ فی قُلوبِهِم» (فتح / ۴۸، ۱۱)، «واللّهُ یَعلَمُ اِنَّهُم لَکـذِبون» (توبه / ۹، ۴۲) و اسباب و عوامل اصلی تخلف یا [[فرار از جهاد]] را امور دیگر دانسته است. این امور عبارت‌اند از:
کسانی که از شرکت در [[جهاد]] [[تخلف]] می‌کنند یا پس از شرکت در [[جنگ]]، آن را رها می‌کنند، برای توجیه کار خود بهانه‌هایی می‌آورند؛ مانند اینکه اصلاً جنگ و جهادی واقع نخواهد شد: {{متن قرآن|وَ لَوْ نَعْلَمُ قِتَالًا لَاتَّبَعْنَاكُمْ }}<ref>« اگر می‌دانستیم پیکاری در کار است از شما پیروی می‌کردیم! » سوره آل عمران، آیه ۱۶۷.</ref>، [[توانایی]] [[جنگ با دشمن]] را نداریم: {{متن قرآن|لَا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ}}<ref>« امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست » سوره بقره، آیه ۲۴۹.</ref>، {{متن قرآن|لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ}}<ref>« اگر یارایی می‌داشتیم با شما روانه می‌شدیم» سوره توبه، آیه ۴۲.</ref>، چرا [[مرگ]] ما را تا [[زمان]] مقرر آن به تأخیر نینداختی که آن سرآمدی نزدیک است؟ {{متن قرآن|لَوْلَا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ}}<ref> سوره نساء، آیه ۷۷.</ref>، اکنون هوا گرم و برای جنگ و جهاد نامناسب است: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ}}<ref>« و گفتند: در این گرما رهسپار نشوید» سوره توبه، آیه ۸۱.</ref>، [[اموال]] و [[خانواده]] ما مانع جهادند: {{متن قرآن|شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَأَهْلُونَا}}<ref>« دارایی‌ها و خانواده‌های ما، ما را مشغول داشت » سوره فتح، آیه ۱۱.</ref>، کسی نیست که از خانه‌های ما محافظت کند: {{متن قرآن|إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ}}<ref>« خانه‌های ما بی‌حفاظ است  » سوره احزاب، آیه ۱۳.</ref> و شرکت در جهاد موجب [[فتنه]] و [[گناه]] ما می‌شود: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ ائْذَنْ لِي وَلَا تَفْتِنِّي}}<ref>«و از ایشان، کسی است که می‌گوید: به من اجازه (کناره گیری از جهاد) بده و مرا در آشوب میفکن! » سوره توبه، آیه ۴۹.</ref> [[آیه]] اخیر درباره متخلفان در [[جنگ تبوک]] نازل شد که می‌گفتند: اگر با [[رومیان]] [[جهاد]] کنیم، به سبب بی‌حجاب بودن [[زنان]] آنها دچار گناه و [[فساد]] می‌شویم؛<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص۲۹۱؛ جامع البیان، ج ۱۰، ص۱۹۱؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۶۶.</ref> ولی [[قرآن کریم]] این بهانه‌ها را نادرست، [[دروغ]] و مخالف با قصد [[باطنی]] آنان شمرده: {{متن قرآن|يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ}}<ref>« به زبان، چیزی را می‌گویند که در دل ندارند» سوره فتح، آیه ۱۱.</ref>، {{متن قرآن|ْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>« خداوند می‌داند که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۴۲.</ref> و اسباب و عوامل اصلی تخلف یا [[فرار از جهاد]] را امور دیگر دانسته است. این امور عبارت‌اند از:
ا. [[ترس]]
#'''[[ترس]]:''' متخلفان در [[جهاد]] با [[دشمنان خدا]]، به همان اندازه که از [[خدا]] می‌ترسند یا بیش از آن، از [[دشمن]] می‌ترسند و [[حکم جهاد]] را نمی‌پذیرند: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةً وَقَالُوا رَبَّنَا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتَالَ لَوْلَا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقَى وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِيلًا}}<ref>«آیا به (حال و روز) کسانی ننگریسته‌ای که به آنان گفته شد (چندی) دست (از جنگ) بکشید و نماز را بر پا دارید و زکات را بپردازید (ولی آنان آرزومند جهاد بودند) و چون بر آنان کارزار مقرر شد ناگهان دسته‌ای از آنان (چنان) از مردم (کافر) ترسیدند چون ترسیدن از خداوند یا فراتر از آن و گفتند: پروردگارا! چرا نبرد را بر ما مقرر کردی؟ چرا زمانی کوتاه ما را مهلت ندادی؟ (به اینان) بگو: بهره این جهان، اندک است و سرای واپسین برای آن کس که پرهیزگاری ورزد بهتر است و سر مویی  بر شما ستم نخواهد رفت» سوره نساء، آیه ۷۷.</ref> و گاه ترسی شدید از جهاد بر این [[منافقان]] [[غالب]] می‌شود: {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْلَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلَى لَهُمْ}}<ref>«و مؤمنان می‌گویند: چرا سوره‌ای (برای جهاد) فرو فرستاده نمی‌شود و چون سوره‌ای (با آیات) محکم فرو فرستند و در آن از کارزار سخن رود کسانی را که بیماردلند می‌بینی که چون کسی در تو می‌نگرند که از (ترس) مرگ، بیهوش شده باشد پس آنان را سزاوارتر همین است» سوره محمد، آیه ۲۰.</ref>،  {{متن قرآن|إِذْ جَاءُوكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا}}<ref>«هنگامی که از فراز و فرودتان بر شما تاختند و آنگاه که چشم‌ها کلاپیسه  شد و دل‌ها به گلوها رسید و به خداوند گمان‌ها (ی نادرست) بردید؛» سوره احزاب، آیه ۱۰.</ref>، {{متن قرآن|فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری می‌آزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که می‌دانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۲۴۹.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا ذَلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«جز این نیست که آن شیطان است که دوستانش را می‌ترساند؛ از آنان نترسید و اگر مؤمنید از من بترسید» سوره آل عمران، آیه ۱۷۵.</ref>.
متخلفان در [[جهاد]] با [[دشمنان خدا]]، به همان اندازه که از [[خدا]] می‌ترسند یا بیش از آن، از [[دشمن]] می‌ترسند و [[حکم جهاد]] را نمی‌پذیرند: «فَلَمّا کُتِبَ عَلَیهِمُ القِتالُ اِذا فَریقٌ مِنهُم یَخشَونَ النّاسَ کَخَشیَةِ اللّهِ اَو اَشَدَّ خَشیَةً وقالوا رَبَّنا لِمَ کَتَبتَ عَلَینَا القِتالَ» ([[نساء]] / ۴، ۷۷) و گاه ترسی شدید از جهاد بر این [[منافقان]] [[غالب]] می‌شود: «فَاِذا اُنزِلَت سورَةٌ مُحکَمَةٌ وذُکِرَ فیهَا القِتالُ رَاَیتَ الَّذینَ فی قُلوبِهِم مَرَضٌ یَنظُرونَ اِلَیکَ نَظَرَ المَغشیِّ عَلَیهِ مِنَ المَوتِ». ([[محمّد]] / ۴۷، ۲۰؛ نیز [[احزاب]] / ۳۳، ۱۰؛ بقره / ۲، ۲۴۹؛ [[آل عمران]] / ۳، ۱۷۵؛ [[مائده]] / ۵، ۲۰ـ ۲۴؛ [[انفال]] / ۸، ۵ ـ ۶؛ [[توبه]] / ۹، ۱۳)
#[[سست ایمانی]] و [[نفاق]]: عامل مهم دیگر [[تخلف از جهاد]]، [[ایمان]] نداشتن به خدا و [[پیامبر]] یا [[شک و تردید]] است، چنان‌که منافقان به همین سبب از پیامبر برای شرکت نکردن در جهاد اجازه می‌خواستند: {{متن قرآن|إِنَّمَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَارْتَابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ}}<ref>«تنها کسانی از تو اجازه (ی معاف بودن از جهاد) می‌خواهند که به خداوند و روز بازپسین ایمان ندارند و دل به شک سپرده‌اند و در تردید خود سرگردانند» سوره توبه، آیه ۴۵.</ref> گاه آنان جز زمانی اندک به جهاد نمی‌پرداختند:{{متن قرآن|مَا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>« جز اندکی کارزار نمی‌کردند» سوره احزاب، آیه ۲۰.</ref> یا جهاد را ترک کرده، می‌گریختند. {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَيَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارًا}}<ref>«و هنگامی که دسته‌ای از ایشان گفتند: ای مردم مدینه! جای ماندن ندارید پس بازگردید و دسته‌ای (دیگر) از آنان از پیامبر اجازه (بازگشت) می‌خواستند؛ می‌گفتند خانه‌های ما بی‌حفاظ است  با آنکه بی‌حفاظ نبود، آنان جز سر گریز (از جنگ) نداشتند» سوره احزاب، آیه ۱۳.</ref> منافقان افزون بر آنکه خود از جهاد [[تخلف]] کرده یا می‌گریختند، دیگران را نیز به این کار راغب می‌کردند: {{متن قرآن|قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِينَ مِنْكُمْ وَالْقَائِلِينَ لِإِخْوَانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنَا وَلَا يَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«بی‌گمان خداوند از میان شما کارشکنان  (جنگ) را خوب می‌شناسد و (نیز) کسانی را که به برادران خویش می‌گویند: به ما بپیوندید و جز اندکی در جنگ شرکت نمی‌کنند؛» سوره احزاب، آیه ۱۸.</ref>
ب. [[سست ایمانی]] و [[نفاق]]
#'''[[دلبستگی به دنیا]]:''' زمینه دیگر تخلف از جهاد، [[دنیاطلبی]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چگونه‌اید که چون به شما گفته شود در راه خداوند رهسپار (جنگ) گردید، گرانخیزی می‌ورزید ؟ آیا به جای جهان واپسین به زندگانی این جهان خرسند شده‌اید؟ در حالی که کالای زندگی این جهان در برابر جهان واپسین جز اندکی نیست» سوره توبه، آیه ۳۸.</ref>، {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةً وَقَالُوا رَبَّنَا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتَالَ لَوْلَا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقَى وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِيلًا}}<ref>«آیا به (حال و روز) کسانی ننگریسته‌ای که به آنان گفته شد (چندی) دست (از جنگ) بکشید و نماز را بر پا دارید و زکات را بپردازید (ولی آنان آرزومند جهاد بودند) و چون بر آنان کارزار مقرر شد ناگهان دسته‌ای از آنان (چنان) از مردم (کافر) ترسیدند چون ترسیدن از خداوند یا فراتر از آن و گفتند: پروردگارا! چرا نبرد را بر ما مقرر کردی؟ چرا زمانی کوتاه ما را مهلت ندادی؟ (به اینان) بگو: بهره این جهان، اندک است و سرای واپسین برای آن کس که پرهیزگاری ورزد بهتر است و سر مویی  بر شما ستم نخواهد رفت» سوره نساء، آیه ۷۷.</ref> این دلبستگی به دنیا گاه به سبب علاقه به زنده ماندن است: {{متن قرآن|قُلْ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْفِرَارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَإِذًا لَا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«بگو: گریز از مرگ یا از کشته شدن- اگر بگریزید- برای شما سودی ندارد و با آن جز اندکی (از زندگی) بهره‌ور نخواهید شد» سوره احزاب، آیه ۱۶.</ref> و گاه به جهت [[دلبستگی]] به [[اموال]] [[دنیا]]، چنان‌که [[ثروتمندان]] به همین سبب از [[پیامبر]]{{صل}} برای [[جهاد]] نکردن اجازه می‌گرفتند: {{متن قرآن|وَإِذَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُواْ بِاللَّهِ وَجَاهِدُواْ مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُوْلُواْ الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَقَالُواْ ذَرْنَا نَكُن مَّعَ الْقَاعِدِينَ }}<ref>«و چون سوره‌ای فرو فرستاده شود که به خداوند ایمان آورید و همراه با پیامبرش جهاد کنید، توانمندان از ایشان، از تو اجازه می‌گیرند و می‌گویند: بگذار تا ما با خانه‌نشینان بمانیم» سوره توبه، آیه ۸۶.</ref>،  {{متن قرآن|إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ وَهُمْ أَغْنِيَاءُ رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوَالِفِ وَطَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«ایراد تنها بر کسانی است که با آنکه توانگرند، از تو اجازه (ی ترک جهاد) می‌خواهند؛ به این خشنودند که با واپس‌ماندگان (جهاد، از زنان و کودکان) همراه باشند و خداوند بر دل‌های آنان مهر نهاده است از این رو (چیزی) نمی‌دانند» سوره توبه، آیه ۹۳.</ref> گاه نیز دلبستگی به دیگر مظاهر [[دنیا]] مانند علاقه به [[خانواده]] از جمله [[پدر]] و [[مادر]]، [[فرزندان]]، [[برادران]]، [[همسر]] و [[خویشاوندان]] دیگر یا علاقه به کار و [[تجارت]] و [[مسکن]] مانع جهاد می‌شوند: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ}}<ref>«بگو اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و دودمانتان و دارایی‌هایی که  به دست آورده‌اید و تجارتی که از کساد آن بیم دارید و خانه‌هایی که می‌پسندید از خداوند و پیامبرش و جهاد در راه او نزد شما دوست‌داشتنی‌تر است پس چشم به راه باشید تا خداوند» سوره توبه، آیه ۲۴.</ref>،  {{متن قرآن|فَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«و دارایی‌ها و فرزندان آنان تو را به شگفتی نیفکند، جز این نیست که خداوند می‌خواهد آنان را در زندگی این جهان به عذاب افکند و در حالی که کافرند جانشان (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|سَيَقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَأَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ لَكُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ بِكُمْ ضَرًّا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ نَفْعًا بَلْ كَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}}<ref>«جهادگریزان از تازی‌های بادیه‌نشین  به زودی به تو خواهند گفت که دارایی‌ها و خانواده‌های ما، ما را مشغول داشت (و همراه شما نیامدیم) پس برای ما (از خداوند) آمرزش بخواه! به زبان، چیزی را می‌گویند که در دل ندارند؛ بگو: اگر خداوند بر آن باشد که زیانی یا سودی» سوره فتح، آیه ۱۱.</ref>
عامل مهم دیگر [[تخلف از جهاد]]، [[ایمان]] نداشتن به خدا و [[پیامبر]] یا [[شک و تردید]] است، چنان‌که منافقان به همین سبب از پیامبر برای شرکت نکردن در جهاد اجازه می‌خواستند: «اِنَّما یَستَـ ٔ ِنُکَ الَّذینَ لا یُؤمِنونَ بِاللّهِ والیَومِ الأخِرِ وارتابَت قُلوبُهُم فَهُم فی رَیبِهِم یَتَرَدَّدون». ([[توبه]] / ۹، ۴۵) گاه آنان جز زمانی اندک به جهاد نمی‌پرداختند: «ما قـتَلوا اِلاّ قَلیلا» (احزاب / ۳۳، ۲۰) یا جهاد را ترک کرده، می‌گریختند. (احزاب / ۳۳، ۱۳) منافقان افزون بر آنکه خود از جهاد [[تخلف]] کرده یا می‌گریختند، دیگران را نیز به این کار راغب می‌کردند: «قَد یَعلَمُ اللّهُ المُعَوِّقینَ مِنکُم والقالینَ لاِِخونِهِم هَلُمَّ اِلَینا ولا یَأتونَ البَأسَ اِلاّ قَلیلا». (احزاب / ۳۳، ۱۸؛ نیز ۱۳)
#'''[[تنبلی]] و [[سست]] همتی:''' گاه تنبلی و [[ضعف]] [[همت]] سبب [[امتناع]] از شرکت در جهاد می‌گردد: {{متن قرآن|وَإِنَّ مِنْكُمْ لَمَنْ لَيُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيَّ إِذْ لَمْ أَكُنْ مَعَهُمْ شَهِيدًا}}<ref>«و در میان شما کسی هست که پا (از جهاد) سست می‌دارد و اگر بلایی به شما رسد می‌گوید: خداوند بر من نعمت ارزانی داشت که با آنان همراه نبودم!» سوره نساء، آیه ۷۲.</ref> مراد از {{متن قرآن| لَيُبَطِّئَنَّ}} [[سستی]] کردن یا واداشتن دیگران به سستی و تنبلی است. <ref>مفردات، ص۵۲، «بطؤ»؛ زاد المسیر، ج ۲، ص۱۵۱ ـ ۱۵۲؛ الصافی، ج ۱، ص۴۶۹.</ref> چنین افرادی در جهادِ آسان و پرغنیمت شرکت می‌کنند؛ اما در [[جنگ]] پر [[زحمت]] و دشوار شرکت نمی‌کنند: {{متن قرآن|لَوْ كَانَ عَرَضًا قَرِيبًا وَسَفَرًا قَاصِدًا لَاتَّبَعُوكَ وَلَكِنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَسَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«اگر غنیمتی  در دسترس و سفری آسان می‌بود از تو پیروی می‌کردند اما راه سخت بر آنان گران است و به زودی به خداوند سوگند می‌خورند که اگر یارایی می‌داشتیم با شما روانه می‌شدیم؛ خود را (با دروغ) نابود می‌کنند و خداوند می‌داند که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۴۲.</ref> [[آیه]] درباره [[جنگ تبوک]] نازل شد که در منطقه [[شام]] رخ داد که بسیار از [[مدینه]] دور بود <ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۱۸۲؛ التبیان، ج ۵، ص۲۲۵.</ref> و از این‌رو، دشوارترین جهاد [[مسلمانان]] خوانده شد. <ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص۲۹۰؛ نور الثقلین، ج ۲، ص۲۲۲.</ref>
ج. [[دلبستگی به دنیا]]
#'''بیماردلی و گناهکاری:''' دیگر عامل مهم [[تخلف از جهاد]]، بیماردلی و [[آلودگی]] به [[گناه]] است: {{متن قرآن|وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا}}<ref>«و هنگامی که دو رویان و بیماردلان گفتند: خداوند و پیامبرش به ما جز وعده فریبنده نداده‌اند؛» سوره احزاب، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَيَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارًا}}<ref>«و هنگامی که دسته‌ای از ایشان گفتند: ای مردم مدینه! جای ماندن ندارید پس بازگردید و دسته‌ای (دیگر) از آنان از پیامبر اجازه (بازگشت) می‌خواستند؛ می‌گفتند خانه‌های ما بی‌حفاظ است  با آنکه بی‌حفاظ نبود، آنان جز سر گریز (از جنگ) نداشتند» سوره احزاب، آیه ۱۳.</ref> برخی مراد از [[بیمار]] دلی: {{متن قرآن|فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ}} را [[نفاق]] در [[دین]] دانسته‌اند؛<ref>جامع البیان، ج ۲۶، ص۷۱؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۱۷۱؛ الامثل، ج ۱۶، ص۳۷۴.</ref> اما برخی دیگر با این [[استدلال]] که ذکر بیماردلی در کنار نفاق، نشان مترادف نبودن آن دو است، مراد از عبارت یادشده را [[شک و تردید]] [[حاکم]] بر [[ادراک]] فرد شمرده <ref>المیزان، ج ۵، ص۳۷۸.</ref> و بسیاری مراد از آن را گناهکاری و [[ضعف ایمان]] دانسته‌اند؛<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص۱۳۹، ۱۸۱؛ فتح القدیر، ج ۴، ص۳۰۵.</ref> همچنین در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان شیطان آنان را که در روز برخورد آن دو گروه  (به دشمن) پشت کردند با برخی کارها که کرده بودند از راه به در برد و البته خداوند از آنان در گذشت؛ به راستی خداوند آمرزنده‌ای بردبار است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۵.</ref> یکی از اسباب فرار برخی [[مسلمانان]] در [[جنگ احد]]، [[لغزش‌ها]] و [[گناهان]] آنان به شمار رفته است. از جمله این گناهان را [[نافرمانی]] از [[دستور پیامبر]]{{صل}} <ref>الصافی، ج ۱، ص۳۹۴.</ref> شمرده‌اند.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۰.</ref>
زمینه دیگر تخلف از جهاد، [[دنیاطلبی]] است: «ما لَکُم اِذا قیلَ لَکُمُ انفِروا فی سَبیلِ اللّهِ اثّاقَلتُم اِلَی الاَرضِ اَرَضیتُم بِالحَیوةِ الدُّنیا». (توبه / ۹، ۳۸؛ نیز نساء / ۴، ۷۷) این دلبستگی به دنیا گاه به سبب علاقه به زنده ماندن است: «قُل لَن یَنفَعَکُمُ الفِرارُ اِن فَرَرتُم مِنَ المَوتِ اَوِ القَتلِ واِذًا لاّ تُمَتَّعونَ اِلاّ قَلیلا» (احزاب / ۳۳، ۱۶) و گاه به جهت [[دلبستگی]] به [[اموال]] [[دنیا]]، چنان‌که [[ثروتمندان]] به همین سبب از [[پیامبر]]{{صل}} برای [[جهاد]] نکردن اجازه می‌گرفتند: «استَـ ٔ َنَکَ اولوا الطَّولِ مِنهُم وقالوا ذَرنا نَکُن مَعَ القـعِدین». ([[توبه]] / ۹، ۸۶؛ نیز ۹۳) گاه نیز دلبستگی به دیگر مظاهر [[دنیا]] مانند علاقه به [[خانواده]] از جمله [[پدر]] و [[مادر]]، [[فرزندان]]، [[برادران]]، [[همسر]] و [[خویشاوندان]] دیگر یا علاقه به کار و [[تجارت]] و [[مسکن]] مانع جهاد می‌شوند: «قُل اِن کانَ ءاباؤُکُم واَبناؤُکُم واِخونُکُم واَزوجُکُم وعَشیرَتُکُم واَمولٌ اقتَرَفتُموها وتِجـرَةٌ تَخشَونَکَسادَها ومَسـکِنُ تَرضَونَها اَحَبَّ اِلَیکُم مِنَ... جِهادٍ فی سَبیلِهِ فَتَرَبَّصوا حَتّی یَأتِیَ اللّهُ بِاَمرِهِ». (توبه / ۹، ۲۴؛ نیز توبه / ۹، ۵۵؛ [[فتح]] / ۴۸، ۱۱)
 
د. [[تنبلی]] و [[سست]] همتی
گاه تنبلی و [[ضعف]] [[همت]] سبب [[امتناع]] از شرکت در جهاد می‌گردد: «واِنَّ مِنکُم لَمَن لَیُبَطِّئَنَّ فَاِن اَصـبَتکُم مُصیبَةٌ قَالَ قَد اَنعَمَ اللّهُ عَلَیَّ اِذ لَم اَکُن مَعَهُم شَهیدا». ([[نساء]] / ۴، ۷۲) مراد از «لَیُبَطِّئَنَّ» [[سستی]] کردن یا واداشتن دیگران به سستی و تنبلی است. <ref>مفردات، ص۵۲، «بطؤ»؛ زاد المسیر، ج ۲، ص۱۵۱ ـ ۱۵۲؛ الصافی، ج ۱، ص۴۶۹.</ref> چنین افرادی در جهادِ آسان و پرغنیمت شرکت می‌کنند؛ اما در [[جنگ]] پر [[زحمت]] و دشوار شرکت نمی‌کنند: «لَو کانَ عَرَضـًا قَریبـًا وسَفَرًا قاصِدًا لاَتَّبَعوکَ ولـکِن بَعُدَت عَلَیهِمُ الشُّقَّةُ». (توبه / ۹، ۴۲) [[آیه]] درباره [[جنگ تبوک]] نازل شد که در منطقه [[شام]] رخ داد که بسیار از [[مدینه]] دور بود <ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص۱۸۲؛ التبیان، ج ۵، ص۲۲۵.</ref> و از این‌رو، دشوارترین جهاد [[مسلمانان]] خوانده شد. <ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص۲۹۰؛ نور الثقلین، ج ۲، ص۲۲۲.</ref>
ه. بیماردلی و گناهکاری
دیگر عامل مهم [[تخلف از جهاد]]، بیماردلی و [[آلودگی]] به [[گناه]] است: «اِذ یَقولُ المُنـفِقونَ والَّذینَ فی قُلوبِهِم مَرَضٌ ما وعَدَنَا اللّهُ ورَسولُهُ اِلاّ غُرُورا * واِذ قالَت طَـائفَةٌ مِنهُم یـاَهلَ یَثرِبَ لا مُقامَ لَکُم فارجِعوا ویَستَـ ٔ ِنُ فَریقٌ مِنهُمُ النَّبیَّ». ([[احزاب]] / ۳۳، ۱۲ - ۱۳) برخی مراد از [[بیمار]] دلی: «فی قُلوبِهِم مَرَضٌ» را [[نفاق]] در [[دین]] دانسته‌اند؛<ref>جامع البیان، ج ۲۶، ص۷۱؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۱۷۱؛ الامثل، ج ۱۶، ص۳۷۴.</ref> اما برخی دیگر با این [[استدلال]] که ذکر بیماردلی در کنار نفاق، نشان مترادف نبودن آن دو است، مراد از عبارت یادشده را [[شک و تردید]] [[حاکم]] بر [[ادراک]] فرد شمرده <ref>المیزان، ج ۵، ص۳۷۸.</ref> و بسیاری مراد از آن را گناهکاری و [[ضعف ایمان]] دانسته‌اند؛<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص۱۳۹، ۱۸۱؛ فتح القدیر، ج ۴، ص۳۰۵.</ref> همچنین در [[آیه]] ۱۵۵ [[آل‌عمران]] / ۳ یکی از اسباب فرار برخی [[مسلمانان]] در [[جنگ احد]]، [[لغزش‌ها]] و [[گناهان]] آنان به شمار رفته است: «اِنَّ الَّذینَ تَوَلَّوا مِنکُم یَومَ التَقَی الجَمعانِ اِنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشَّیطـنُ بِبَعضِ ما کَسَبوا». از جمله این گناهان را [[نافرمانی]] از [[دستور پیامبر]]{{صل}} <ref>الصافی، ج ۱، ص۳۹۴.</ref> شمرده‌اند.
==پیامدهای [[تخلف از جهاد]]==
==پیامدهای [[تخلف از جهاد]]==
[[تخلف]] یا [[فرار از جهاد]] پیامدهای [[دنیوی]] و [[اخروی]] متعددی دارد که آثار آن، گاه افزون بر متخلفان بر دیگران نیز [[تحمیل]] می‌شود که عمده‌ترین آنها از نگاه [[قرآن کریم]] عبارت‌اند از:
[[تخلف]] یا [[فرار از جهاد]] پیامدهای [[دنیوی]] و [[اخروی]] متعددی دارد که آثار آن، گاه افزون بر متخلفان بر دیگران نیز [[تحمیل]] می‌شود که عمده‌ترین آنها از نگاه [[قرآن کریم]] عبارت‌اند از:
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش