آیا علم معصوم قابلیت افزایش دارد؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۸ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۱۱
، ۸ فوریهٔ ۲۰۲۲جایگزینی متن - '؛ ::::::' به '؛ '
جز (جایگزینی متن - '؟ ::::::' به '؟ ') |
جز (جایگزینی متن - '؛ ::::::' به '؛ ') |
||
خط ۲۶۶: | خط ۲۶۶: | ||
'''یک'''. کاملتر از هزار باب علمی که از هر باب آن هزار باب دیگر به [[امام]] گشوده میشود؛ | '''یک'''. کاملتر از هزار باب علمی که از هر باب آن هزار باب دیگر به [[امام]] گشوده میشود؛ | ||
'''دو'''. کاملتر از علم هر حلال و حرام و کاملتر از علم به هر چه مردم به آن احتیاج دارند؛ | |||
'''سه'''. کاملتر از علم [[انبیاء]]{{ع}}، اوصیاء، دانشمندان گذشته بنی اسرائیل، صحف ابراهیم، تورات، انجیل، زبور و الواح موسی؛ | |||
'''چهار'''. کاملتر از علم به پیشامدهای آینده، احوال [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بعد از وفاتش، احوال ذریه [[پیامبر]]{{صل}} و اسم پادشاهانی که در زمین فرمانروایی میکنند.<ref>مصحف [[حضرت فاطمه زهرا|فاطمه]]{{س}}.</ref> | |||
با همه این حرفها، هنوز این سؤال باقی است که، بالاخره این علم چیست که اگر اضافه نشود، علم [[امام]] تمام میشود؟ شرح دهندگان کتاب کافی در این باره احتمالهای متعددی را مطرح کردهاند.<ref>[[محمد باقر مجلسی]]، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج ۳، ص ۱۸؛ [[محمد صالح مازندرانی]]، شرح الکافی - اصول و الروضه، ج ۵، ص ۳۸۷، [[محسن فیض کاشانی]]، الوافی، ج ۳، ص ۵۵۴.</ref> در اینجا احتمالی ذکر میشود که بهتر از بقیه به نظر میرسد و سازگاری بیشتری با روایات تبیین کننده علم خدای متعال دارد. علم الهی دو گونه است،<ref>[[محمد ابن یعقوب]]، الکافی، ج ۱، ص ۱۶۷ و ۱۶۸،ح ۶ و ۸ و ۱۴؛ ص ۲۲۵ و ۲۲۹، ح ۲ و ۳ و ۴.</ref> قسم اول، علم محتوم و قطعی است که خداوند متعال [[ملائکه]] و [[پیامبر|پیغمبران]]{{ع}} و رسولانش را به آن آگاه ساخته، و از آنها به [[امام]] رسیده است و مقتضای این علم حتما اتفاق میافتد و تبدیل و تغییری در آن راه ندارد؛ قسم دوم، علم غیرمحتوم است که خدا به خودش اختصاص داده و احتمال تغییر در آن وجود دارد و هرگاه در آن بداء حاصل شود، خداوند [[امام]] را از آن آگاه میسازد و به علم ایشان میافزاید.<ref>برای اطلاع بیشتر رک، [[صدر الدین شیرازی]]، شرح اصول الکافی، ج ۴، ص ۲۰۹ تا ۲۰۸.</ref> [[ملاصالح مازندرانی]] همین احتمال را با تکیه بر روایات مطرح کرده و میپذیرید.<ref>[[محمد صالح مازندرانی]] شرح الکافی - اصول و الروضه، ج ۵، ص ۳۸۷ و ۳۸۸.</ref> [[علامه مجلسی]] این علم را غیر از علوم دینی و علومی که مردم به آن احتیاج دارند میداند، بلکه آن را همان علمی میداند که بنا به عبارت برخی روایات برای [[امام]] از طرف خدا بسط داده میشود و [[امام]] عالم میشود. ایشان در این باره چنین میفرماید: "علمی که برای [[ائمه]]{{عم}} گشوده و گرفته میشود غیر از امور دینی و مطالبی است که مردم از [[امام]] میپرسند؛ زیرا [[امام]] احکام دینی و سؤالات مورد احتیاج مردم را همیشه میداند، چنانچه در حدیث است که ممکن نیست از [[امام]] چیزی بپرسند و او بگوید نمیدانم، پس مقصود علوم دیگری است غیر از احتیاجات مردم و همین علوم است که در هر شبانه روز و شبهای قدر و جمعه برای [[امام]] حاصل میشود".<ref>[[محمد باقر مجلسی]]، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج ۳، ص ۱۱۰.</ref> بنابراین شاید علمی که روز به روز و ساعت به ساعت برای [[امام]] پدید میآید همان الهاماتی است که از نظر مسائل روز و مقتضیات زمان از جانب خدای متعال به قلب [[امام]] افاضه میشود و تفصیل مطالبی را که از [[پیامبر|پیغمبر]] و [[امام]] سابق به صورت سربسته گرفته است در مییابد و دستور اجرای علوم و قوانین تصویب شده را در هر ساعت و هر روز دریافت میکند.<ref>رک: [[جواد مصطفوی]]، اصول کافی ترجمه مصطفوی، چ اول، تهران: کتابفروشی علمیه اسلامیه ، ج ۱، ص ۳۲۶.</ref> در تأیید این مطلب میتوان به روایت ذیل اشاره کرد. [[امام باقر]]{{ع}} میفرمایند: همانا هر سال در شب قدر تفسیر و تبیین امور بر ولی امر [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} نازل میشود. در آن شب [[امام]]{{ع}} درباره کار خودش چنین و چنان دستور میگیرد و در رابطه با امور مردم نیز به چنین و چنان مأمور میشود، و علاوه بر این برای ولی امر ([[امام|امام معصوم زمان]]) در هر روز علم مخصوص و مکنون و عجیب خدای عزوجل پدید میگردد؛ همانطور که در شب قدر نازل میشد؛ سپس این آیه را خواند و اگر درختهای روی زمین قلم شود و دریا برای آن مرکب گردد و هفت دریای دیگر بدان بپیوندد، (اینها همه تمام میشود ولی کلمات خدا تمام نشود).<ref>[[محمد ابن یعقوب]]، الکافی، ج ۱، ص ۲۶۸، ح ۳.</ref> استشهاد حضرت به آیه فوق میتواند جواب سؤال مذکور باشد که گمان نکنید که وقتی علومی بسیار وسیع برای [[امام]]{{ع}} بیان شد دیگر اضافه شدن علم [[امام]] بی معنی است چرا که کلمات خدا ناتمام میباشد و هر قدر هم گستره علم مخلوق گسترده باشد - هر چند آن مخلوئق [[امام]] باشد - باز هم در برابر علم خدا ناچیز است و اگر خداوند متعال بخواهد با فضل خویش به علم او میافزاید»<ref>[[علم امام در کتاب کافی و شروح آن (پایاننامه)|علم امام در کتاب کافی و شروح آن]]، ص ۶۲-۶۵.</ref>. | با همه این حرفها، هنوز این سؤال باقی است که، بالاخره این علم چیست که اگر اضافه نشود، علم [[امام]] تمام میشود؟ شرح دهندگان کتاب کافی در این باره احتمالهای متعددی را مطرح کردهاند.<ref>[[محمد باقر مجلسی]]، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج ۳، ص ۱۸؛ [[محمد صالح مازندرانی]]، شرح الکافی - اصول و الروضه، ج ۵، ص ۳۸۷، [[محسن فیض کاشانی]]، الوافی، ج ۳، ص ۵۵۴.</ref> در اینجا احتمالی ذکر میشود که بهتر از بقیه به نظر میرسد و سازگاری بیشتری با روایات تبیین کننده علم خدای متعال دارد. علم الهی دو گونه است،<ref>[[محمد ابن یعقوب]]، الکافی، ج ۱، ص ۱۶۷ و ۱۶۸،ح ۶ و ۸ و ۱۴؛ ص ۲۲۵ و ۲۲۹، ح ۲ و ۳ و ۴.</ref> قسم اول، علم محتوم و قطعی است که خداوند متعال [[ملائکه]] و [[پیامبر|پیغمبران]]{{ع}} و رسولانش را به آن آگاه ساخته، و از آنها به [[امام]] رسیده است و مقتضای این علم حتما اتفاق میافتد و تبدیل و تغییری در آن راه ندارد؛ قسم دوم، علم غیرمحتوم است که خدا به خودش اختصاص داده و احتمال تغییر در آن وجود دارد و هرگاه در آن بداء حاصل شود، خداوند [[امام]] را از آن آگاه میسازد و به علم ایشان میافزاید.<ref>برای اطلاع بیشتر رک، [[صدر الدین شیرازی]]، شرح اصول الکافی، ج ۴، ص ۲۰۹ تا ۲۰۸.</ref> [[ملاصالح مازندرانی]] همین احتمال را با تکیه بر روایات مطرح کرده و میپذیرید.<ref>[[محمد صالح مازندرانی]] شرح الکافی - اصول و الروضه، ج ۵، ص ۳۸۷ و ۳۸۸.</ref> [[علامه مجلسی]] این علم را غیر از علوم دینی و علومی که مردم به آن احتیاج دارند میداند، بلکه آن را همان علمی میداند که بنا به عبارت برخی روایات برای [[امام]] از طرف خدا بسط داده میشود و [[امام]] عالم میشود. ایشان در این باره چنین میفرماید: "علمی که برای [[ائمه]]{{عم}} گشوده و گرفته میشود غیر از امور دینی و مطالبی است که مردم از [[امام]] میپرسند؛ زیرا [[امام]] احکام دینی و سؤالات مورد احتیاج مردم را همیشه میداند، چنانچه در حدیث است که ممکن نیست از [[امام]] چیزی بپرسند و او بگوید نمیدانم، پس مقصود علوم دیگری است غیر از احتیاجات مردم و همین علوم است که در هر شبانه روز و شبهای قدر و جمعه برای [[امام]] حاصل میشود".<ref>[[محمد باقر مجلسی]]، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج ۳، ص ۱۱۰.</ref> بنابراین شاید علمی که روز به روز و ساعت به ساعت برای [[امام]] پدید میآید همان الهاماتی است که از نظر مسائل روز و مقتضیات زمان از جانب خدای متعال به قلب [[امام]] افاضه میشود و تفصیل مطالبی را که از [[پیامبر|پیغمبر]] و [[امام]] سابق به صورت سربسته گرفته است در مییابد و دستور اجرای علوم و قوانین تصویب شده را در هر ساعت و هر روز دریافت میکند.<ref>رک: [[جواد مصطفوی]]، اصول کافی ترجمه مصطفوی، چ اول، تهران: کتابفروشی علمیه اسلامیه ، ج ۱، ص ۳۲۶.</ref> در تأیید این مطلب میتوان به روایت ذیل اشاره کرد. [[امام باقر]]{{ع}} میفرمایند: همانا هر سال در شب قدر تفسیر و تبیین امور بر ولی امر [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} نازل میشود. در آن شب [[امام]]{{ع}} درباره کار خودش چنین و چنان دستور میگیرد و در رابطه با امور مردم نیز به چنین و چنان مأمور میشود، و علاوه بر این برای ولی امر ([[امام|امام معصوم زمان]]) در هر روز علم مخصوص و مکنون و عجیب خدای عزوجل پدید میگردد؛ همانطور که در شب قدر نازل میشد؛ سپس این آیه را خواند و اگر درختهای روی زمین قلم شود و دریا برای آن مرکب گردد و هفت دریای دیگر بدان بپیوندد، (اینها همه تمام میشود ولی کلمات خدا تمام نشود).<ref>[[محمد ابن یعقوب]]، الکافی، ج ۱، ص ۲۶۸، ح ۳.</ref> استشهاد حضرت به آیه فوق میتواند جواب سؤال مذکور باشد که گمان نکنید که وقتی علومی بسیار وسیع برای [[امام]]{{ع}} بیان شد دیگر اضافه شدن علم [[امام]] بی معنی است چرا که کلمات خدا ناتمام میباشد و هر قدر هم گستره علم مخلوق گسترده باشد - هر چند آن مخلوئق [[امام]] باشد - باز هم در برابر علم خدا ناچیز است و اگر خداوند متعال بخواهد با فضل خویش به علم او میافزاید»<ref>[[علم امام در کتاب کافی و شروح آن (پایاننامه)|علم امام در کتاب کافی و شروح آن]]، ص ۶۲-۶۵.</ref>. |