ادوار مختلف فقه سیاسی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی
جز (جایگزینی متن - '؛ ::::::' به '؛ ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی)
خط ۱۱: خط ۱۱:
}}
}}
'''ادوار مختلف فقه سیاسی چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[فقه سیاسی (پرسش)|فقه سیاسی]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[فقه سیاسی]]''' مراجعه شود.
'''ادوار مختلف فقه سیاسی چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[فقه سیاسی (پرسش)|فقه سیاسی]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[فقه سیاسی]]''' مراجعه شود.
==عبارت‌های دیگری از این پرسش==


== پاسخ نخست ==
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:1100626.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید جواد ورعی]]]]
[[پرونده:1100626.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[سید جواد ورعی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید جواد ورعی]]''' در کتاب ''«[[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید جواد ورعی]]''' در کتاب ''«[[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


خط ۲۱: خط ۱۹:


بنابر این معیار، می‌توان فقه سیاسی را دست‌کم به پنج دوره تقسیم کرد:
بنابر این معیار، می‌توان فقه سیاسی را دست‌کم به پنج دوره تقسیم کرد:
*'''دوره [[حاکمیت تشیع]]''': این دوره مشخصاً دوران [[حکومت نبوی]] و [[علوی]] است و آثار به جا مانده از [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} در زمینه مملکت‌داری بخشی از فقه سیاسی به‌شمار می‌رود. منشور امام علی{{ع}} به [[مالک اشتر]] و نامه‌های فراوان [[حضرت]] به کارگزارانش از منابع [[اندیشه]] و فقه سیاسی در این دوره است. این دوره “عصر [[حاکمیت]] فقه سیاسی شیعه” است. [[شیعه]] در این دوره نه تنها [[منزوی]] نبود، بلکه [[قدرت سیاسی]] را در [[اختیار]] داشت و نمونه‌ای از حاکمیت مطلوب [[دینی]] را به نمایش گذاشت و الگویی برای [[دولت‌ها]] و ملت‌های دیگر بود. حکومت [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} دوران طلایی [[پیروان]] پیامبر{{صل}} و [[اهل‌بیت]] آن حضرت است. [[میراث]] مکتوب به جا مانده از این دوران که غالباً به [[حضرت علی]]{{ع}} تعلق دارد و تاریخ مضبوطِ این مقطع، با وجود آنکه قلم در دست [[مخالفان تشیع]] بوده، افتخاری در [[تاریخ شیعه]] به‌شمار می‌رود. سخنان پیشوای [[شیعیان]] در دوران [[اقتدار]] و [[حاکمیت]] و [[سیره عملی]] او در [[اداره جامعه]] در دوران [[حکومت]] پنج‌سالۀ الگویی برای [[بشریت]] است. نه تنها شیعیان و [[مسلمانان]]، بلکه انسان‌های [[آزاده]] به چنین [[حکومتی]] در [[حفظ]] و حراست از [[حقوق مردم]] و پاسداشت ارزش‌های [[اجتماعی]] و [[اخلاقی]] [[مباهات]] می‌کنند<ref>نگارش اثر نفیس صوت العدالة الانسانیة نوشته دانشمند مسیحی، جرج جرداق، تنها یک نمونه و شاهد بر این مدعاست.</ref>.
* '''دوره [[حاکمیت تشیع]]''': این دوره مشخصاً دوران [[حکومت نبوی]] و [[علوی]] است و آثار به جا مانده از [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} در زمینه مملکت‌داری بخشی از فقه سیاسی به‌شمار می‌رود. منشور امام علی{{ع}} به [[مالک اشتر]] و نامه‌های فراوان [[حضرت]] به کارگزارانش از منابع [[اندیشه]] و فقه سیاسی در این دوره است. این دوره “عصر [[حاکمیت]] فقه سیاسی شیعه” است. [[شیعه]] در این دوره نه تنها [[منزوی]] نبود، بلکه [[قدرت سیاسی]] را در [[اختیار]] داشت و نمونه‌ای از حاکمیت مطلوب [[دینی]] را به نمایش گذاشت و الگویی برای [[دولت‌ها]] و ملت‌های دیگر بود. حکومت [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} دوران طلایی [[پیروان]] پیامبر{{صل}} و [[اهل‌بیت]] آن حضرت است. [[میراث]] مکتوب به جا مانده از این دوران که غالباً به [[حضرت علی]]{{ع}} تعلق دارد و تاریخ مضبوطِ این مقطع، با وجود آنکه قلم در دست [[مخالفان تشیع]] بوده، افتخاری در [[تاریخ شیعه]] به‌شمار می‌رود. سخنان پیشوای [[شیعیان]] در دوران [[اقتدار]] و [[حاکمیت]] و [[سیره عملی]] او در [[اداره جامعه]] در دوران [[حکومت]] پنج‌سالۀ الگویی برای [[بشریت]] است. نه تنها شیعیان و [[مسلمانان]]، بلکه انسان‌های [[آزاده]] به چنین [[حکومتی]] در [[حفظ]] و حراست از [[حقوق مردم]] و پاسداشت ارزش‌های [[اجتماعی]] و [[اخلاقی]] [[مباهات]] می‌کنند<ref>نگارش اثر نفیس صوت العدالة الانسانیة نوشته دانشمند مسیحی، جرج جرداق، تنها یک نمونه و شاهد بر این مدعاست.</ref>.


روایاتی که از [[رسول خدا]]{{صل}} و [[امیرمؤمنان]]{{ع}} درباره [[سیاست]] و حکومت [[نقل]] شده، همچنین [[نامه‌ها]]، دستورالعمل‌ها، فرمان‌های حکومتی و سخنرانی‌های [[سیاسی]] که از ایشان نقل شده، همگی [[میراث]] [[فقه سیاسی]] در این دوره به‌شمار می‌روند، هر چند تعبیر دقیق‌تر آن است که میراث این دوره در شمار منابع فقه سیاسی است که در ادوار بعدی مورد استناد و [[استنباط]] [[احکام]] فقه سیاسی قرار گرفته است<ref>به عنوان نمونه ر.ک: پیوست دوم: حقوق مقابل دولت و ملت در نهج‌البلاغه، خطبه ۲۰۷.</ref>.
روایاتی که از [[رسول خدا]]{{صل}} و [[امیرمؤمنان]]{{ع}} درباره [[سیاست]] و حکومت [[نقل]] شده، همچنین [[نامه‌ها]]، دستورالعمل‌ها، فرمان‌های حکومتی و سخنرانی‌های [[سیاسی]] که از ایشان نقل شده، همگی [[میراث]] [[فقه سیاسی]] در این دوره به‌شمار می‌روند، هر چند تعبیر دقیق‌تر آن است که میراث این دوره در شمار منابع فقه سیاسی است که در ادوار بعدی مورد استناد و [[استنباط]] [[احکام]] فقه سیاسی قرار گرفته است<ref>به عنوان نمونه ر.ک: پیوست دوم: حقوق مقابل دولت و ملت در نهج‌البلاغه، خطبه ۲۰۷.</ref>.


'''دوران [[تقیه]]''': این دوره از عصر [[بنی‌امیه]] آغاز شد و تا [[زمان]] استقرار یک [[دولت شیعی]] تداوم داشته است. جریان کلی [[تشیع]] و [[فقیهان]] [[شیعه]] در تعامل با حکومت‌های [[اهل‌سنت]] بر حفظ موجودیت شیعه و جلوگیری از اضمحلال این گروه بوده است. چون اقلیتی بوده که نه [[مشروعیت]] [[حکومت‌ها]] را قبول داشته و نه با [[ظلم]] و ستمی که بر [[مردم]] می‌رفته، کنار می‌آمده است. از این‌رو، فضا برای قلع و قمع آنان کاملاً فراهم بود و [[دولت‌ها]] برای ریشه‌کن کردن این [[طایفه]] همواره به دنبال [[فرصت]] بوده‌اند، به‌ویژه در دوران بنی‌امیه و [[بنی‌عباس]]، گاه اظهار تشیع و [[محبت]] [[اهل‌بیت پیامبر]]{{صل}} به بهای [[جان]] آنان تمام می‌شد. شیعیان پیش از رسمیت [[مذهب شیعه]] در [[ایران]] در عصر [[صفویه]] و [[رهایی]] از [[انزوا]] و [[محرومیت]]، به‌ویژه در دوران حاکمیت تیموریان در نهایت [[ضعف]] و [[مظلومیت]] به سر می‌بردند و از اظهار [[عقیده]] خویش بیمناک بودند<ref>افندی اصفهانی، گزارشی از کتاب فیروزه شجاعیه به جهت سده سنیه سلطان حسینیه، به کوشش رسول جعفریان، ص۷، ۳۰ و ۳۸.</ref>. [[فقه سیاسی]] هم در چنین جو و فضایی مطرح بوده است. مباحثی چون: [[مشروعیت]] [[اجرای حدود]]، [[همکاری]] با [[سلطان جائر]]، قبول [[منصب]] [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] در [[دولت جائر]]، مشروعیت یا عدم مشروعیت پرداخت [[خراج]] به سلطان جائر، جواز یا عدم جواز دریافت جوائز [[سلطان]] و مسائلی مانند این.
'''دوران [[تقیه]]''': این دوره از عصر [[بنی‌امیه]] آغاز شد و تا [[زمان]] استقرار یک [[دولت شیعی]] تداوم داشته است. جریان کلی [[تشیع]] و [[فقیهان]] [[شیعه]] در تعامل با حکومت‌های [[اهل‌سنت]] بر حفظ موجودیت شیعه و جلوگیری از اضمحلال این گروه بوده است. چون اقلیتی بوده که نه [[مشروعیت]] [[حکومت‌ها]] را قبول داشته و نه با [[ظلم]] و ستمی که بر [[مردم]] می‌رفته، کنار می‌آمده است. از این‌رو، فضا برای قلع و قمع آنان کاملاً فراهم بود و [[دولت‌ها]] برای ریشه‌کن کردن این [[طایفه]] همواره به دنبال [[فرصت]] بوده‌اند، به‌ویژه در دوران بنی‌امیه و [[بنی‌عباس]]، گاه اظهار تشیع و [[محبت]] [[اهل‌بیت پیامبر]]{{صل}} به بهای [[جان]] آنان تمام می‌شد. شیعیان پیش از رسمیت [[مذهب شیعه]] در [[ایران]] در عصر [[صفویه]] و [[رهایی]] از [[انزوا]] و [[محرومیت]]، به‌ویژه در دوران حاکمیت تیموریان در نهایت [[ضعف]] و [[مظلومیت]] به سر می‌بردند و از اظهار [[عقیده]] خویش بیمناک بودند<ref>افندی اصفهانی، گزارشی از کتاب فیروزه شجاعیه به جهت سده سنیه سلطان حسینیه، به کوشش رسول جعفریان، ص۷، ۳۰ و ۳۸.</ref>. [[فقه سیاسی]] هم در چنین جو و فضایی مطرح بوده است. مباحثی چون: [[مشروعیت]] [[اجرای حدود]]، [[همکاری]] با [[سلطان جائر]]، قبول [[منصب]] [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] در [[دولت جائر]]، مشروعیت یا عدم مشروعیت پرداخت [[خراج]] به سلطان جائر، جواز یا عدم جواز دریافت جوائز [[سلطان]] و مسائلی مانند این.
*'''دوران همکاری با [[سلاطین شیعه]]''': دوره دوم عصر [[حاکمیت]] سلاطین شیعه و [[تمایل]] آنان به همکاری با [[علمای شیعه]] به انگیزه‌های مختلف بود، مانند دوران [[صفویه]] و قاجاریه در [[ایران]]. در این دوره [[فقیهان]] [[امامیه]] با توجه به رسمیت [[مذهب شیعه]] و به‌وجود آمدن فرصتی استثنایی در یکی از کشورهای پهناور [[اسلامی]]، مانند ایران، و با [[هدف]] [[تحکیم]] پایه‌های [[تشیع]] و نشر و گسترش آموزه‌های [[شیعی]] و [[شعائر مذهبی]]، [[حفظ]] و احیای [[اماکن مذهبی]] و [[مشاهد مشرفه]] و مدارس [[علوم دینی]] دستِ همکاری به سلاطین شیعه دادند. در پرتو این همکاری توانستند مانع [[ستم]] بی‌حد و [[حصر]] [[سلاطین]] و کارگزارانشان در شهرهای مختلف شوند و [[احکام قضایی]] و [[اقتصادی]] [[فقه]] را به مقدار ممکن به [[اجرا]] گذارند. صفویان را از خاستگاه اصلی‌شان، یعنی تصوف دور کردند و در مسیری صحیح و مبتنی بر [[شریعت]] [[هدایت]] نمایند. برای نخستین بار [[تفکر]] نیابتِ سلاطین شیعه از سوی فقیهان امامیه را [[جامه]] عمل بپوشانند. نامه‌های شاه طهماسب صفوی به [[محقق کرکی]] در [[تاریخ]] تشیع بی‌سابقه است. وی در این [[نامه]] با [[صراحت]] محقق را [[نایب امام]] عصر{{ع}} دانسته و [[فرمان]] او را در سرتاسر [[کشور]] فرمان خویش می‌شمارد که [[تخلف]] از آن [[مجازات]] دارد<ref>در این نامه آمده است: “... منشأ حصول این امنیت و مناط وصول بدین نیت و انقیاد و پیروی علمای دین است که به دستیاری دانشوی و دین‌گستری صیانت و حفظ شرع سیدالمرسلین نموده، به واسطه هدایت و ارشادشان کافه انام از مضیق ضلالت و گمراهی به ساحت اهتدا توانند رسید و از یمن اقادات کثیرالبرکات‌شان کدورت و تیرگی جهل از صحایف خواطر اهل تقلید زدوده شود، سیما در این زمان کثیر الفیضان عالی شأنی که به رتبه ائمه هدی{{عم}} والثناء اختصاص دارد و متعالی رتبت خاتم المجتهدین، وارث علوم سیدالمرسلین، حارس دین امیرالمؤمنین، {{عربی|قبله الاتقیاء المخلصین، قدوة العلماء الراسخین، حجت‌الاسلام والمسلمین، هادی الخلائق الی الطریق المبین، ناصب اعلام الشرع المتین، متبوع اعاظم الولاة فی الاوان، مقتدی کافّه اهل الزمان، مبیّن الحلا و الحرام، نائب الامام{{ع}}، لازال کاسمه العالی علیّا عالیا بقوة القدسیه}}، ایضاح مشکلات قواعد ملت و شرایع حقه نموده،...” (حسّون، شیخ محمد، حیاة المحقق الکرکی، ج۱، ص۴۵۵-۴۵۶).</ref>.
* '''دوران همکاری با [[سلاطین شیعه]]''': دوره دوم عصر [[حاکمیت]] سلاطین شیعه و [[تمایل]] آنان به همکاری با [[علمای شیعه]] به انگیزه‌های مختلف بود، مانند دوران [[صفویه]] و قاجاریه در [[ایران]]. در این دوره [[فقیهان]] [[امامیه]] با توجه به رسمیت [[مذهب شیعه]] و به‌وجود آمدن فرصتی استثنایی در یکی از کشورهای پهناور [[اسلامی]]، مانند ایران، و با [[هدف]] [[تحکیم]] پایه‌های [[تشیع]] و نشر و گسترش آموزه‌های [[شیعی]] و [[شعائر مذهبی]]، [[حفظ]] و احیای [[اماکن مذهبی]] و [[مشاهد مشرفه]] و مدارس [[علوم دینی]] دستِ همکاری به سلاطین شیعه دادند. در پرتو این همکاری توانستند مانع [[ستم]] بی‌حد و [[حصر]] [[سلاطین]] و کارگزارانشان در شهرهای مختلف شوند و [[احکام قضایی]] و [[اقتصادی]] [[فقه]] را به مقدار ممکن به [[اجرا]] گذارند. صفویان را از خاستگاه اصلی‌شان، یعنی تصوف دور کردند و در مسیری صحیح و مبتنی بر [[شریعت]] [[هدایت]] نمایند. برای نخستین بار [[تفکر]] نیابتِ سلاطین شیعه از سوی فقیهان امامیه را [[جامه]] عمل بپوشانند. نامه‌های شاه طهماسب صفوی به [[محقق کرکی]] در [[تاریخ]] تشیع بی‌سابقه است. وی در این [[نامه]] با [[صراحت]] محقق را [[نایب امام]] عصر{{ع}} دانسته و [[فرمان]] او را در سرتاسر [[کشور]] فرمان خویش می‌شمارد که [[تخلف]] از آن [[مجازات]] دارد<ref>در این نامه آمده است: “... منشأ حصول این امنیت و مناط وصول بدین نیت و انقیاد و پیروی علمای دین است که به دستیاری دانشوی و دین‌گستری صیانت و حفظ شرع سیدالمرسلین نموده، به واسطه هدایت و ارشادشان کافه انام از مضیق ضلالت و گمراهی به ساحت اهتدا توانند رسید و از یمن اقادات کثیرالبرکات‌شان کدورت و تیرگی جهل از صحایف خواطر اهل تقلید زدوده شود، سیما در این زمان کثیر الفیضان عالی شأنی که به رتبه ائمه هدی{{عم}} والثناء اختصاص دارد و متعالی رتبت خاتم المجتهدین، وارث علوم سیدالمرسلین، حارس دین امیرالمؤمنین، {{عربی|قبله الاتقیاء المخلصین، قدوة العلماء الراسخین، حجت‌الاسلام والمسلمین، هادی الخلائق الی الطریق المبین، ناصب اعلام الشرع المتین، متبوع اعاظم الولاة فی الاوان، مقتدی کافّه اهل الزمان، مبیّن الحلا و الحرام، نائب الامام{{ع}}، لازال کاسمه العالی علیّا عالیا بقوة القدسیه}}، ایضاح مشکلات قواعد ملت و شرایع حقه نموده،...” (حسّون، شیخ محمد، حیاة المحقق الکرکی، ج۱، ص۴۵۵-۴۵۶).</ref>.


افزون بر آن، از دوران دشوار [[تقیّه]] خارج شده و با پشتوانه [[قدرت سیاسی]]، [[مکتب]] [[شیعه]] و [[پیروان]] آن را از تعرض دولت‌های [[بیگانه]] و [[سلاطین]] [[عثمانی]] [[حفظ]] کنند. اینکه [[فقیهان]] شیعه چه [[میزان]] به اهداف خویش دست یافتند، موضوعی درخور [[تأمل]] و تحقیق است، اما آنان برای [[خدمت]] به [[مذهب]] و پیروان آنکه در طول قرن‌های متمادی در [[مظلومیت]] و [[محرومیت]] به سر برده بودند، قدم به میدان [[سیاست]] و [[همکاری]] با سلاطین نهادند. [[نارضایتی]] تعدادی از فقیهان مشهور آن عصر از [[ارتباط]] با سلاطین از نظر اختلاط با [[اهل]] [[دنیا]] و شکوه از اثرناپذیری [[صاحبان قدرت]]، نشان از وجود آسیب‌های همکاری با سلاطین دارد<ref>ر.ک: خوانساری، روضات الجنات، ص۳۴۳، توصیه شیخ عبدالصمد عاملی که هفت سال شیخ الاسلام پایتخت ایران بود، به هرات رفته و سپس مقیم بحرین شد، به فرزندش شیخ بهایی؛ شیخ بهایی، کشکول، ج۱، ص۲۱۳، شکوه نویسنده از اختلاط با پادشاهان.</ref>.
افزون بر آن، از دوران دشوار [[تقیّه]] خارج شده و با پشتوانه [[قدرت سیاسی]]، [[مکتب]] [[شیعه]] و [[پیروان]] آن را از تعرض دولت‌های [[بیگانه]] و [[سلاطین]] [[عثمانی]] [[حفظ]] کنند. اینکه [[فقیهان]] شیعه چه [[میزان]] به اهداف خویش دست یافتند، موضوعی درخور [[تأمل]] و تحقیق است، اما آنان برای [[خدمت]] به [[مذهب]] و پیروان آنکه در طول قرن‌های متمادی در [[مظلومیت]] و [[محرومیت]] به سر برده بودند، قدم به میدان [[سیاست]] و [[همکاری]] با سلاطین نهادند. [[نارضایتی]] تعدادی از فقیهان مشهور آن عصر از [[ارتباط]] با سلاطین از نظر اختلاط با [[اهل]] [[دنیا]] و شکوه از اثرناپذیری [[صاحبان قدرت]]، نشان از وجود آسیب‌های همکاری با سلاطین دارد<ref>ر.ک: خوانساری، روضات الجنات، ص۳۴۳، توصیه شیخ عبدالصمد عاملی که هفت سال شیخ الاسلام پایتخت ایران بود، به هرات رفته و سپس مقیم بحرین شد، به فرزندش شیخ بهایی؛ شیخ بهایی، کشکول، ج۱، ص۲۱۳، شکوه نویسنده از اختلاط با پادشاهان.</ref>.
خط ۳۹: خط ۳۷:


نمونه‌هایی از آثاری که در این دوره به رشته تحریر در آمده، عبارتند از:
نمونه‌هایی از آثاری که در این دوره به رشته تحریر در آمده، عبارتند از:
#رسائل خرجیه در عصر صفویه.
# رسائل خرجیه در عصر صفویه.
#رساله قاطعة اللجاج فی حلّ الخراج / [[محقق کرکی]]؛
# رساله قاطعة اللجاج فی حلّ الخراج / [[محقق کرکی]]؛
#رساله [[خراج]] / [[فاضل قطیفی]]؛
# رساله [[خراج]] / [[فاضل قطیفی]]؛
#رساله خراج / شیخ شبیانی؛
# رساله خراج / شیخ شبیانی؛
#رساله خراج / [[مقدس اردبیلی]].
# رساله خراج / [[مقدس اردبیلی]].


رساله‌های [[نماز جمعه]] در عصر صفویه: از جمله عباداتی که [[شیعیان]] در [[تاریخ اسلام]] در اقامه آن با مشکل روبه‌رو بودند، نماز جمعه بود که باید به [[امام]] [[جامعه]] [[اقتدا]] شود. اقتدا به [[حاکمان جائر]] هرچند در شرایط [[تقیه]] مجاز است، اما [[نماز]] مطلوب شیعیان نبوده، از این‌رو، با [[تأسیس دولت]] [[شیعی]] صفویه، اقامه نماز جمعه و اقتدا به فقیهان [[عادل]] موضوعیت پیدا کرد و [[اختلاف]] دیرین نظری در [[وجوب]] [[عینی]]، تخییری یا [[حرمت]] آن در [[عصر غیبت]] بار دیگر زنده شد. بنابر گزارشی از اوایل [[قرن دهم هجری]] تاکنون نزدیک به ۱۶۰ رساله و کتاب مستقل دربارۀ نماز جمعه نگاشته شده است که نشانه اهمیت اقامه نماز جمعه پس از تشکیل [[دولت شیعی]] صفوی در [[ایران]] است<ref>جمعی از نویسندگان، دوازده رساله فقهی دربارۀ نماز جمعه در عصر صفوی، به کوشش رسول جعفریان، ص۱۵-۱۶.</ref>.
رساله‌های [[نماز جمعه]] در عصر صفویه: از جمله عباداتی که [[شیعیان]] در [[تاریخ اسلام]] در اقامه آن با مشکل روبه‌رو بودند، نماز جمعه بود که باید به [[امام]] [[جامعه]] [[اقتدا]] شود. اقتدا به [[حاکمان جائر]] هرچند در شرایط [[تقیه]] مجاز است، اما [[نماز]] مطلوب شیعیان نبوده، از این‌رو، با [[تأسیس دولت]] [[شیعی]] صفویه، اقامه نماز جمعه و اقتدا به فقیهان [[عادل]] موضوعیت پیدا کرد و [[اختلاف]] دیرین نظری در [[وجوب]] [[عینی]]، تخییری یا [[حرمت]] آن در [[عصر غیبت]] بار دیگر زنده شد. بنابر گزارشی از اوایل [[قرن دهم هجری]] تاکنون نزدیک به ۱۶۰ رساله و کتاب مستقل دربارۀ نماز جمعه نگاشته شده است که نشانه اهمیت اقامه نماز جمعه پس از تشکیل [[دولت شیعی]] صفوی در [[ایران]] است<ref>جمعی از نویسندگان، دوازده رساله فقهی دربارۀ نماز جمعه در عصر صفوی، به کوشش رسول جعفریان، ص۱۵-۱۶.</ref>.


به رغم آنکه [[اخباری‌ها]] نماز جمعه را بی‌ارتباط به [[حکومت]] می‌دانستند، اما قاطبة فقیهان نماز جمعه را از [[شئون]] حکومت می‌دانستند. در حالی‌که محقق کرکی [[منصب]] [[حکومتی]] بودن آن را [[اجماعی]] می‌دانست، از این‌رو، هم‌زمان با روی کار آمدن این [[دولت]]، [[اقدام]] به اقامه نماز جمعه کرد<ref>جمعی از نویسندگان، دوازده رساله فقهی دربارۀ نماز جمعه در عصر صفوی، به کوشش رسول جعفریان، ص۳۱ و ۵۵.</ref>. [[استقلال فکری]] [[علما]] در این دوره با وجود [[همکاری]] با [[سلاطین]] صفوی به حدی بود که برخی از علمایی که [[روابط]] خوبی با [[حکومت]] داشتند و حتی دارای [[منصب]] شیخ‌الاسلامی بودند، [[اقامه نماز]] [[جمعه]] را [[واجب]] [[عینی]] نمی‌دانستند و حتی برخی [[حرام]] می‌دانستند<ref>جمعی از نویسندگان، دوازده رساله فقهی دربارۀ نماز جمعه در عصر صفوی، به کوشش رسول جعفریان، ص۳۲.</ref>.
به رغم آنکه [[اخباری‌ها]] نماز جمعه را بی‌ارتباط به [[حکومت]] می‌دانستند، اما قاطبة فقیهان نماز جمعه را از [[شئون]] حکومت می‌دانستند. در حالی‌که محقق کرکی [[منصب]] [[حکومتی]] بودن آن را [[اجماعی]] می‌دانست، از این‌رو، هم‌زمان با روی کار آمدن این [[دولت]]، [[اقدام]] به اقامه نماز جمعه کرد<ref>جمعی از نویسندگان، دوازده رساله فقهی دربارۀ نماز جمعه در عصر صفوی، به کوشش رسول جعفریان، ص۳۱ و ۵۵.</ref>. [[استقلال فکری]] [[علما]] در این دوره با وجود [[همکاری]] با [[سلاطین]] صفوی به حدی بود که برخی از علمایی که [[روابط]] خوبی با [[حکومت]] داشتند و حتی دارای [[منصب]] شیخ‌الاسلامی بودند، [[اقامه نماز]] [[جمعه]] را [[واجب]] [[عینی]] نمی‌دانستند و حتی برخی [[حرام]] می‌دانستند<ref>جمعی از نویسندگان، دوازده رساله فقهی دربارۀ نماز جمعه در عصر صفوی، به کوشش رسول جعفریان، ص۳۲.</ref>.
#رسالة فی [[صلاة]] الجمعه / [[محقق کرکی]]؛
# رسالة فی [[صلاة]] الجمعه / [[محقق کرکی]]؛
#رسالة فی صلاة الجمعه /[[شهید ثانی]]؛
# رسالة فی صلاة الجمعه /[[شهید ثانی]]؛
#رساله [[نماز جمعه]] در [[اثبات]] [[وجوب]] تخییری و نقد [[فاضل سرایی]] / [[علی رضا تجلی]]؛
# رساله [[نماز جمعه]] در [[اثبات]] [[وجوب]] تخییری و نقد [[فاضل سرایی]] / [[علی رضا تجلی]]؛
#رسالة فی صلاة الجمعه / [[محقق سبزواری]]؛
# رسالة فی صلاة الجمعه / [[محقق سبزواری]]؛
#رسالة فی صلاة الجمعه / [[مولی عبدالله تونی]]؛
# رسالة فی صلاة الجمعه / [[مولی عبدالله تونی]]؛
#رساله نماز جمعه / ملا [[محمد طاهر قمی]] در نقد رساله حسن‌علی [[شوشتری]]؛
# رساله نماز جمعه / ملا [[محمد طاهر قمی]] در نقد رساله حسن‌علی [[شوشتری]]؛
#رساله نماز جمعه / آقاجمال خوانساری.
# رساله نماز جمعه / آقاجمال خوانساری.


رسائل جهادیه در عصر قاجار
رسائل جهادیه در عصر قاجار
#رسائل [[ولایت فقیه]] در عصر قاجار<ref>ر.ک: جمعی از نویسندگان، رسائل فی ولایة الفقیه.</ref>
# رسائل [[ولایت فقیه]] در عصر قاجار<ref>ر.ک: جمعی از نویسندگان، رسائل فی ولایة الفقیه.</ref>
#عوائد الایام / [[ملا احمد نراقی]] (م ۱۲۴۵ق)؛
# عوائد الایام / [[ملا احمد نراقی]] (م ۱۲۴۵ق)؛
#عناوین / [[میر فتاح مراغی]] (زنده در ۱۲۴۶ق)؛
# عناوین / [[میر فتاح مراغی]] (زنده در ۱۲۴۶ق)؛
#النّبیه فی [[وظائف]] الفقیه /[[محمد رسول بن عبدالعزیر کاشانی]] (م ۱۲۵۸ق)؛
# النّبیه فی [[وظائف]] الفقیه /[[محمد رسول بن عبدالعزیر کاشانی]] (م ۱۲۵۸ق)؛
#[[خزائن]] الأحکام فی بیان [[ولایة]] الفقهاء بعد فقد النبی والائمه / [[فاضل دربندی]] (م ۱۲۸۵ق)؛
# [[خزائن]] الأحکام فی بیان [[ولایة]] الفقهاء بعد فقد النبی والائمه / [[فاضل دربندی]] (م ۱۲۸۵ق)؛
#ینابیع الولایة / [[سید ابوطالب بن ابی تراب حسینی خراسانی قائنی]] (م ۱۲۹۳ق)؛
# ینابیع الولایة / [[سید ابوطالب بن ابی تراب حسینی خراسانی قائنی]] (م ۱۲۹۳ق)؛
#مناط الاحکام / ملا [[نظر علی طالقانی]] (م ۱۳۰۶ق)؛
# مناط الاحکام / ملا [[نظر علی طالقانی]] (م ۱۳۰۶ق)؛
#رسالة فی الولایات / [[محمد علی نجفی]] (م ۱۳۱۸ق)؛
# رسالة فی الولایات / [[محمد علی نجفی]] (م ۱۳۱۸ق)؛
#ولایة الفقیه / [[ابوالمعالی محمد بن محمد ابراهیم کلباسی]] (م ۱۳۱۵ق)؛
# ولایة الفقیه / [[ابوالمعالی محمد بن محمد ابراهیم کلباسی]] (م ۱۳۱۵ق)؛
#بلغة الفقیه / [[سید محمد آل‌بحر العلوم]] (م ۱۳۲۶ق)؛
# بلغة الفقیه / [[سید محمد آل‌بحر العلوم]] (م ۱۳۲۶ق)؛
#بحث فی ولایة الحاکم الفقیه / شیخ [[محمد تقی نجفی]] (م ۱۳۳۱ق)»<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۳۱-۳۷.</ref>
# بحث فی ولایة الحاکم الفقیه / شیخ [[محمد تقی نجفی]] (م ۱۳۳۱ق)»<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۳۱-۳۷.</ref>
 
== پرسش‌های وابسته ==


==[[:رده:آثار فقه سیاسی|منبع‌شناسی جامع فقه سیاسی]]==
== [[:رده:آثار فقه سیاسی|منبع‌شناسی جامع فقه سیاسی]] ==
{{منبع جامع}}
{{منبع جامع}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های فقه سیاسی|کتاب‌شناسی فقه سیاسی]]؛
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های فقه سیاسی|کتاب‌شناسی فقه سیاسی]]؛
خط ۸۱: خط ۷۷:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسمان فقه سیاسی]]
[[رده:پرسمان فقه سیاسی]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های فقه سیاسی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های فقه سیاسی با ۱ پاسخ]]
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش