پیامدهای جبری دانستن عصمت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی
جز (جایگزینی متن - '؟ ::::::' به '؟ ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی)
خط ۱۱: خط ۱۱:
}}
}}
'''پیامدهای جبری دانستن [[عصمت]] چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[عصمت (پرسش)|عصمت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[عصمت]]''' مراجعه شود.
'''پیامدهای جبری دانستن [[عصمت]] چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[عصمت (پرسش)|عصمت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[عصمت]]''' مراجعه شود.
==عبارت‌های دیگری از این پرسش==


== پاسخ نخست ==
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:11917.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[احمد حسین شریفی]]]]
[[پرونده:11917.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[احمد حسین شریفی]]]]
[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[احمد حسین شریفی|شریفی]]''' و آقای دکتر '''[[حسن یوسفیان|یوسفیان]]''' در [[کتاب ]]''«[[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[احمد حسین شریفی|شریفی]]''' و آقای دکتر '''[[حسن یوسفیان|یوسفیان]]''' در [[کتاب]] ''«[[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:


«اگر کسی بر جبری دانستن [[عصمت]] تأکید ورزد. چاره‌ای جز این ندارد که به خاطر پیامد‌های ناپسندی که [[جبر]] در پی دارد.[[ دست]] از [[ظهور]] آنها کشیده، این [[متشابهات]] را به اصول و [[محکمات]] ارجاع دهد. در اینجا برخی از اشکالات جبری انگاری عصمت را یادآور می‌شویم:
«اگر کسی بر جبری دانستن [[عصمت]] تأکید ورزد. چاره‌ای جز این ندارد که به خاطر پیامد‌های ناپسندی که [[جبر]] در پی دارد. [[دست]] از [[ظهور]] آنها کشیده، این [[متشابهات]] را به اصول و [[محکمات]] ارجاع دهد. در اینجا برخی از اشکالات جبری انگاری عصمت را یادآور می‌شویم:
*'''[[سقوط]] از [[ارزش انسانی]]''': [[عصمت جبری]] بدان معناست که [[اراده]] و [[اختیار]] [[معصومان]] هیچ‌گونه نقشی در [[پیراستگی]] آنان از [[گناه]] ندارد و همچون ماشین خودکاری، بی‌اراده و اختیار و بدون اینکه خود بخواهند از اراده و [[فرمان الهی]] [[تبعیت]] می‌کنند. در این صورت، معصومان فاقد ارزش انسانی خواهند بود. به عبارت دیگر، جبری انگاشتن عصمت به معنای تنزل دادن معصومان از [[مقام]] [[انسانی]] و بشری است؛ [[ارزش]] [[آدمی]] به [[آزادی]]، اراده و اختیار اوست<ref>فلسفه وحی و نبوت، ص۲۰۷.</ref>.
* '''[[سقوط]] از [[ارزش انسانی]]''': [[عصمت جبری]] بدان معناست که [[اراده]] و [[اختیار]] [[معصومان]] هیچ‌گونه نقشی در [[پیراستگی]] آنان از [[گناه]] ندارد و همچون ماشین خودکاری، بی‌اراده و اختیار و بدون اینکه خود بخواهند از اراده و [[فرمان الهی]] [[تبعیت]] می‌کنند. در این صورت، معصومان فاقد ارزش انسانی خواهند بود. به عبارت دیگر، جبری انگاشتن عصمت به معنای تنزل دادن معصومان از [[مقام]] [[انسانی]] و بشری است؛ [[ارزش]] [[آدمی]] به [[آزادی]]، اراده و اختیار اوست<ref>فلسفه وحی و نبوت، ص۲۰۷.</ref>.
*'''عدم [[شایستگی]] برای [[الگو]] شدن'''<ref>ر.ک: فلسفه وحی و نبوت، ص۲۰۸.</ref>: شکی نیست که [[خداوند]]، [[پیامبران]] [[معصوم]] خود را به عنوان [[اسوه]] و الگوی [[آدمیان]] معرفی کرده و در [[آیات]] بسیاری، [[انسان‌ها]] را به تبعیت از [[رفتار]] و [[اعمال]] آنها امر نموده است. حتی در برابر برخی از بهانه‌گیری‌ها و اشکال‌تراشی‌های [[مردم]] که می‌گفتند چرا خداوند فرشته‌ای را به [[رسالت]] بر نگزیده است، پاسخ [[قرآن]] آن است که چون بر روی [[زمین]] انسان‌ها [[زندگی]] می‌کنند، باید پیامبرشان نیز از جنس آنان باشد، تا بتواند [[اسوه حسنه]] برای [[پیروان]] زمینی خود به شمار آید. {متن قرآن|قُلْ لَوْ كَانَ فِي الْأَرْضِ مَلَائِكَةٌ يَمْشُونَ مُطْمَئِنِّينَ لَنَزَّلْنَا عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ مَلَكًا رَسُولًا}}<ref>«بگو: اگر بر زمین فرشتگانی می‌بودند که با آرامش راه می‌پیمودند (باز هم) بر آنان از آسمان فرشته‌ای را به پیامبری می‌فرستادیم» سوره اسراء، آیه ۹۵.</ref>.
* '''عدم [[شایستگی]] برای [[الگو]] شدن'''<ref>ر.ک: فلسفه وحی و نبوت، ص۲۰۸.</ref>: شکی نیست که [[خداوند]]، [[پیامبران]] [[معصوم]] خود را به عنوان [[اسوه]] و الگوی [[آدمیان]] معرفی کرده و در [[آیات]] بسیاری، [[انسان‌ها]] را به تبعیت از [[رفتار]] و [[اعمال]] آنها امر نموده است. حتی در برابر برخی از بهانه‌گیری‌ها و اشکال‌تراشی‌های [[مردم]] که می‌گفتند چرا خداوند فرشته‌ای را به [[رسالت]] بر نگزیده است، پاسخ [[قرآن]] آن است که چون بر روی [[زمین]] انسان‌ها [[زندگی]] می‌کنند، باید پیامبرشان نیز از جنس آنان باشد، تا بتواند [[اسوه حسنه]] برای [[پیروان]] زمینی خود به شمار آید. {متن قرآن|قُلْ لَوْ کَانَ فِی الْأَرْضِ مَلَائِکَةٌ یَمْشُونَ مُطْمَئِنِّینَ لَنَزَّلْنَا عَلَیْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ مَلَکًا رَسُولًا}}<ref>«بگو: اگر بر زمین فرشتگانی می‌بودند که با آرامش راه می‌پیمودند (باز هم) بر آنان از آسمان فرشته‌ای را به پیامبری می‌فرستادیم» سوره اسراء، آیه ۹۵.</ref>.


روشن است که برای الگو واقع شدن، تنها برخورداری از شکل و [[شمایل]] و صورت انسانی کافی نیست؛ بلکه همچون سایر افراد [[بشر]] که دارای [[آزادی]] و [[گزینش]] و [[انتخاب]] زنند، الگوی آنان نیز باید این خصیصه اصلی و بنیادین را دارا باشد. حال اگر فرض شود که [[عصمت]] و [[پاکی]] [[معصومین]] و کارهای خوب آنان معلول یکسری اسباب و عوامل غیراختیاری و ماوراء‌الطبیعی است که احراز آنها برای [[آدمیان]] مقدور نیست، چگونه می‌توان از ایشان [[پیروی]] کرد؟ در این صورت، آنها همانند کسانی هستند که سوار بر مرکب [[خوبی‌ها]] شده‌اند و بدون هیچ مانعی و بی‌اختیار به [[راه]] خود ادامه می‌دهند، در حالی که در مسیر حرکت سایر [[انسان‌ها]]، انواع و اقسام موانع درونی و بیرونی قرار داده شده است.
روشن است که برای الگو واقع شدن، تنها برخورداری از شکل و [[شمایل]] و صورت انسانی کافی نیست؛ بلکه همچون سایر افراد [[بشر]] که دارای [[آزادی]] و [[گزینش]] و [[انتخاب]] زنند، الگوی آنان نیز باید این خصیصه اصلی و بنیادین را دارا باشد. حال اگر فرض شود که [[عصمت]] و [[پاکی]] [[معصومین]] و کارهای خوب آنان معلول یکسری اسباب و عوامل غیراختیاری و ماوراء‌الطبیعی است که احراز آنها برای [[آدمیان]] مقدور نیست، چگونه می‌توان از ایشان [[پیروی]] کرد؟ در این صورت، آنها همانند کسانی هستند که سوار بر مرکب [[خوبی‌ها]] شده‌اند و بدون هیچ مانعی و بی‌اختیار به [[راه]] خود ادامه می‌دهند، در حالی که در مسیر حرکت سایر [[انسان‌ها]]، انواع و اقسام موانع درونی و بیرونی قرار داده شده است.
*'''[[برتری]] نداشتن بر سایرین''': بی‌شک، یکی از موجبات برتری [[انبیا]] بر سایر انسان‌ها عصمت آنان از هر گونه [[عیب]] و نقصی می‌باشد. حال اگر فرض شود که پیراستگی‌شان غیر اختیاری است و آنان بی‌آنکه بخواهند، [[کارهای نیک]] را انجام می‌دهند و از [[بدی‌ها]] دوری می‌گزینند، این [[پرسش]] پیش می‌آید که وجه برتری آنان بر دیگران چیست؟ چرا انبیا افضل‌العباد شمرده شده‌اند؟ و اینکه [[قرآن کریم]] در [[تکریم]] انبیا{{عم}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«و به یقین آنان را با دانایی بر جهانیان برگزیدیم» سوره دخان، آیه ۳۲.</ref> و یا {{متن قرآن|وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ}}<ref>«و آنان نزد ما از گزیدگان نیکان بودند» سوره ص، آیه ۴۷.</ref> چگونه توجیه می‌پذیرند؟
* '''[[برتری]] نداشتن بر سایرین''': بی‌شک، یکی از موجبات برتری [[انبیا]] بر سایر انسان‌ها عصمت آنان از هر گونه [[عیب]] و نقصی می‌باشد. حال اگر فرض شود که پیراستگی‌شان غیر اختیاری است و آنان بی‌آنکه بخواهند، [[کارهای نیک]] را انجام می‌دهند و از [[بدی‌ها]] دوری می‌گزینند، این [[پرسش]] پیش می‌آید که وجه برتری آنان بر دیگران چیست؟ چرا انبیا افضل‌العباد شمرده شده‌اند؟ و اینکه [[قرآن کریم]] در [[تکریم]] انبیا{{عم}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«و به یقین آنان را با دانایی بر جهانیان برگزیدیم» سوره دخان، آیه ۳۲.</ref> و یا {{متن قرآن|وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ}}<ref>«و آنان نزد ما از گزیدگان نیکان بودند» سوره ص، آیه ۴۷.</ref> چگونه توجیه می‌پذیرند؟


اگر معصومین آن‌گونه باشند که هر گاه [[اراده]] کار ناپسندی را کنند، بندهای نامرئی ناخودآگاه از [[ناحیه]] [[غیب]] فرود آمده، بر دست و پای آنان زده شود. تا [[قدرت]] انجام [[گناه]] را از آنان بستاند و یا اینکه [[نیروهای غیبی]] و ماوراءالطبیعی آنها را بی‌اختیار به سوی کارهای خوب و [[شایسته]] سوق دهند، در این صورت مقایسه آنان با دیگر انسان‌ها و برتری آنها بر دیگران بی‌معنا خواهد بود؛
اگر معصومین آن‌گونه باشند که هر گاه [[اراده]] کار ناپسندی را کنند، بندهای نامرئی ناخودآگاه از [[ناحیه]] [[غیب]] فرود آمده، بر دست و پای آنان زده شود. تا [[قدرت]] انجام [[گناه]] را از آنان بستاند و یا اینکه [[نیروهای غیبی]] و ماوراءالطبیعی آنها را بی‌اختیار به سوی کارهای خوب و [[شایسته]] سوق دهند، در این صورت مقایسه آنان با دیگر انسان‌ها و برتری آنها بر دیگران بی‌معنا خواهد بود؛
خط ۳۰: خط ۲۸:


اگر [[پیامبر]] [[معصوم]] باشد، فضیلتی بر دیگران- در کارهایی که انجام می‌دهد یا ترک می‌کند- نخواهد داشت، امّا [[زندگی پیامبر]] بدون عصمت، [[شأن]] و [[منزلت]] او را بالا می‌برد. و نشانه این است که در [[جهاد اکبر]] و [[مبارزه با نفس امّاره]] موفق بوده و در غالب اوقات، [[راه]] و [[هدف]] صحیح را شناخته و از آن [[پیروی]] کرده است.
اگر [[پیامبر]] [[معصوم]] باشد، فضیلتی بر دیگران- در کارهایی که انجام می‌دهد یا ترک می‌کند- نخواهد داشت، امّا [[زندگی پیامبر]] بدون عصمت، [[شأن]] و [[منزلت]] او را بالا می‌برد. و نشانه این است که در [[جهاد اکبر]] و [[مبارزه با نفس امّاره]] موفق بوده و در غالب اوقات، [[راه]] و [[هدف]] صحیح را شناخته و از آن [[پیروی]] کرده است.
*'''ناسازگاری با [[تکلیف]]''': یکی از شرایط تکلیف "[[قدرت]]" است. و قدرت بدین معناست که فاعل به گونه‌ای باشد که {{متن حدیث|إِنْ شَاءَ فَعَلَ وَ إِنْ شَاءَ تَرَكَ‌}}؛ اگر بخواهد انجام دهد و اگر بخواهد ترک کند. حال اگر فرض شود که تنها یک راه در پیش‌روی [[معصومین]] نهاده شده است، و آن [[توانایی]] بر انجام [[کارهای نیک]] است. در این صورت [[مکلف]] بودن آنان بی‌معنی خواهد بود؛ زیرا معصیتی در [[حق]] آنها [[تصور]] نمی‌شود تا مکلف به ترک آن شوند<ref>شرح العقائد النسفیه، ص۱۰۰؛ شرح المقاصد، ج۴، ص۳۱۲؛ ارشاد الطالبین، ص۳۰۱.</ref>.
* '''ناسازگاری با [[تکلیف]]''': یکی از شرایط تکلیف "[[قدرت]]" است. و قدرت بدین معناست که فاعل به گونه‌ای باشد که {{متن حدیث|إِنْ شَاءَ فَعَلَ وَ إِنْ شَاءَ تَرَكَ‌}}؛ اگر بخواهد انجام دهد و اگر بخواهد ترک کند. حال اگر فرض شود که تنها یک راه در پیش‌روی [[معصومین]] نهاده شده است، و آن [[توانایی]] بر انجام [[کارهای نیک]] است. در این صورت [[مکلف]] بودن آنان بی‌معنی خواهد بود؛ زیرا معصیتی در [[حق]] آنها [[تصور]] نمی‌شود تا مکلف به ترک آن شوند<ref>شرح العقائد النسفیه، ص۱۰۰؛ شرح المقاصد، ج۴، ص۳۱۲؛ ارشاد الطالبین، ص۳۰۱.</ref>.
*'''بی‌معنا بودن عصمت''': کسی را می‌توان معصوم نامید که [[آلوده]] شدن وی به [[گناه]]، قابل تصور باشد: مثلاً نمی‌توان اطفالی را که هنوز به سن تکلیف نرسیده‌اند معصوم دانست؛ زیرا جایی برای تصور گناه درباره آنان نیست. و اگر گاه، تعبیر "اطفال معصوم" در محاورات عامیانه به کار می‌رود، از سر [[تسامح]] است<ref>جزوه راه و راهنما‌شناسی، ص۶۷۳.</ref>. حال، با توجه به اینکه [[عصمت جبری]] را ناسازگار با تکلیف دانستیم، [[مفسده]] دیگری که بر مفسده پیشین بار می‌شود، این است که [[اثبات عصمت]] جبری مساوی است با [[نفی]] آن؛ زیرا از یک سو، مقتضای جبری بودن این است که [[معصومین]] تکلیفی نداشته و گناهی در [[حق]] آنها قابل [[تصوّر]] نباشد. از سوی دیگر، [[عصمت]] در جایی قابل اطلاق است که [[ارتکاب گناه]] متصوّر باشد. در همین [[ارتباط]] مرحوم [[علامه طباطبایی]] می‌فرمایند: {{عربی|و لو كان كذلك لم تتصور في حقهم معصية كسائر من لا تكليف عليه فلم يكن معنى لعصمتهم}}<ref>المیزان، ج۱۷، ص۲۹۰.</ref>؛ اگر [اعصمت [[انبیا]] جبری باشد و] [[مکلف]] نباشند، معصیتی در حق آنها تصوّر نمی‌شود؛ مانند موجودات دیگری که مکلف نیستند. بنابراین، عصمت آنها هم بی‌معنا خواهد بود.
* '''بی‌معنا بودن عصمت''': کسی را می‌توان معصوم نامید که [[آلوده]] شدن وی به [[گناه]]، قابل تصور باشد: مثلاً نمی‌توان اطفالی را که هنوز به سن تکلیف نرسیده‌اند معصوم دانست؛ زیرا جایی برای تصور گناه درباره آنان نیست. و اگر گاه، تعبیر "اطفال معصوم" در محاورات عامیانه به کار می‌رود، از سر [[تسامح]] است<ref>جزوه راه و راهنما‌شناسی، ص۶۷۳.</ref>. حال، با توجه به اینکه [[عصمت جبری]] را ناسازگار با تکلیف دانستیم، [[مفسده]] دیگری که بر مفسده پیشین بار می‌شود، این است که [[اثبات عصمت]] جبری مساوی است با [[نفی]] آن؛ زیرا از یک سو، مقتضای جبری بودن این است که [[معصومین]] تکلیفی نداشته و گناهی در [[حق]] آنها قابل [[تصوّر]] نباشد. از سوی دیگر، [[عصمت]] در جایی قابل اطلاق است که [[ارتکاب گناه]] متصوّر باشد. در همین [[ارتباط]] مرحوم [[علامه طباطبایی]] می‌فرمایند: {{عربی|و لو كان كذلك لم تتصور في حقهم معصية كسائر من لا تكليف عليه فلم يكن معنى لعصمتهم}}<ref>المیزان، ج۱۷، ص۲۹۰.</ref>؛ اگر [اعصمت [[انبیا]] جبری باشد و] [[مکلف]] نباشند، معصیتی در حق آنها تصوّر نمی‌شود؛ مانند موجودات دیگری که مکلف نیستند. بنابراین، عصمت آنها هم بی‌معنا خواهد بود.
*'''عدم [[استحقاق]][[ پاداش]]'''<ref>ارشاد الطالبین، ص۳۰۱؛ شرح العقائد النسفیه، ص۱۰۰؛ شرح المقاصد، ج۴، ص۳۱۲؛ الیاقوت فی علم الکلام، ص۷۳.</ref>: انسان‌هایی که بی‌اختیار عمری را در [[اطاعت]] و [[عبادت الهی]] سپری کنند، هیچ‌گونه [[پاداش]] و ثوابی را سزاوار نخواهند بود. و حال آنکه [[خداوند]] [[بهترین]] و ارزشمند‌ترین پاداش‌ها را به معصومین [[وعده]] داده است. مثلاً درباره [[حضرت داود]] و [[سلیمان]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ}}<ref>«و بی‌گمان او را نزد ما نزدیکی و سرانجامی نیک بود» سوره ص، آیه ۲۵.</ref>.
* '''عدم [[استحقاق]] [[پاداش]]'''<ref>ارشاد الطالبین، ص۳۰۱؛ شرح العقائد النسفیه، ص۱۰۰؛ شرح المقاصد، ج۴، ص۳۱۲؛ الیاقوت فی علم الکلام، ص۷۳.</ref>: انسان‌هایی که بی‌اختیار عمری را در [[اطاعت]] و [[عبادت الهی]] سپری کنند، هیچ‌گونه [[پاداش]] و ثوابی را سزاوار نخواهند بود. و حال آنکه [[خداوند]] [[بهترین]] و ارزشمند‌ترین پاداش‌ها را به معصومین [[وعده]] داده است. مثلاً درباره [[حضرت داود]] و [[سلیمان]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ}}<ref>«و بی‌گمان او را نزد ما نزدیکی و سرانجامی نیک بود» سوره ص، آیه ۲۵.</ref>.


این خلاف [[عدالت]] خداوند است که ارزشمند‌ترین پاداش‌ها را به کسانی وعده دهد که بدون آن‌که بخواهند، [[پاک]] و [[شایسته]] شده‌اند. اما سایر افراد [[بشر]] را در معرض ارتکاب انواع [[گناهان]] قرار داده، اگر هم گناهی از آنان سر زند، به [[عذاب اخروی]] گرفتارشان سازد»<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۴۵-۴۹.</ref>.
این خلاف [[عدالت]] خداوند است که ارزشمند‌ترین پاداش‌ها را به کسانی وعده دهد که بدون آن‌که بخواهند، [[پاک]] و [[شایسته]] شده‌اند. اما سایر افراد [[بشر]] را در معرض ارتکاب انواع [[گناهان]] قرار داده، اگر هم گناهی از آنان سر زند، به [[عذاب اخروی]] گرفتارشان سازد»<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۴۵-۴۹.</ref>.
==پاسخ‌های دیگر==


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
خط ۴۲: خط ۳۸:


{{پایان پرسش وابسته}}
{{پایان پرسش وابسته}}
==[[:رده:آثار عصمت|منبع‌شناسی جامع عصمت]]==
== [[:رده:آثار عصمت|منبع‌شناسی جامع عصمت]] ==
{{منبع‌ جامع}}
{{منبع‌ جامع}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های عصمت|کتاب‌شناسی عصمت]]؛
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های عصمت|کتاب‌شناسی عصمت]]؛
خط ۵۲: خط ۴۸:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسمان عصمت]]
[[رده:پرسمان عصمت]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های عصمت با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های عصمت با ۱ پاسخ]]
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش