بحث:پیامدهای جبری دانستن عصمت چیست؟ (پرسش)
جبریانگاری عصمت
برخی با توجه به تعاریف عصمت و دلایل آن قایل شدهاند عصمت زاییدۀ اختیار معصوم نیست و معتقدند عصمت آنان به خاطر عامل قهری و جبری است که از ناحیۀ خدا در ذات معصومین نهادینه شده است؛ حتی عده ای پا را فراتر گذاشته و معتقدند چنین عصمتی به هیچ عنوان واقع نمیشود، چراکه در ماهیت تمام انسانها امیال و شهوات نفسانی وجود دارد و اگر معتقد شویم معصومین چنین امیال و دواعی شهوانی را ندارند باید ملتزم شویم آنها از دایرۀ انسانیت خارجند، در حالی که چنین ادعایی نزد هیچکس پذیرفته نیست[۱].
در جواب گفته شده است عصمت معصومین به واسطۀ دو امر حاصل میشود:
- امر موهبتی که همان ملکه و قوه و یا علم خدادادی است، چنانکه امام صادق (ع) فرمودند: «معصوم به واسطۀ لطف الهی از جمیع محارم الهی مصون و معصوم است چنانکه خداوند فرموده: ﴿وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ﴾[۲].[۳] در واقع چنین موهبتی قبل از خلقت جهان مادی در عالم ذر برای آنان حاصل شد[۴].
- امر اکتسابی یعنی اختیار و اراده برای جلوگیری از هر گناه و اشتباهی: به این بیان که ملکه و علم موهبتی خداوند سبب تامه برای عصمت معصومین نیست و چنین عصمتی تنها با علم خدادادی و بدون اراده و اختیار معصوم حاصل نمیشود، زیرا علم موهبتی و لطف الهی قدرت برای گناه کردن را در معصوم معدوم نمیکند، به عبارتی علم موهبتی فقط ابزاری برای گناه نکردن معصومین است و نمیتواند اراده و اختیار معصومین برای گناه کردن و یا نکردن را از آنها سلب کند، اما اگر این علم موهبتی، قویتر و شدیدتر شود ارادۀ اکتسابی معصومین به مقتضای علمشان، قویتر خواهد شد و با همین اختیار و اراده معصیت نمیکنند[۵].
اینکه عوامل گناه در معصوم وجود ندارد و احتمال ارتکاب عصیان در او صفر است، به این معنی نیست که به اراده الهی یک نیروی جبری او را از آلودگی به گناه باز میدارد، طوری که توان انجام هر نوع معصیت را از او سلب میکند بلکه در عین برخورداری از آزادی عمل و اختیار، با ایمان واقعی به اینکه همواره در حضور پروردگار است و یقین به خطر عظیم و قبح فاحش گناه، معصوم، حتّی تصور انجام گناه را نیز نمیکند و از طرفی انگیزه ارتکاب گناه نیز در او نیست.
محمّد بن ابی عمیر میگوید: "از هشام - شاگرد برجسته امام صادق (ع)- پرسیدم: آیا امام از مقام عصمت برخوردار است؟ پاسخ داد: آری! گفتم: برای من چگونگی عصمت را بیان کن. گفت: چند عامل منشأ عصیان است: حرص، حسد، شهوت و خشم. از این عوامل هیچ یک در وجود امام رخنه نمیکند. چگونه حرص داشته باشد، در حالی که امکانات بسیاری در اختیار او است. و حتّی بیت المال مسلمانان را در دست دارد، حسد نمیورزد؛ زیرا کسی حسد میورزد که بالاتر از خود نتواند دید و عالیتر از امامت چه مقامی میتوان تصوّر کرد؟ ممکن نیست امام در امور دنیا خشمگین گردد؛ زیرا پروردگار اجرای حدود الهی را به او سپرده است؛ امّا در ارتباط با جهان آخرت که خشم و غضب ناپسند نیست. امام هرگز در دام شهوات و هوسها گرفتار نخواهد شد؛ چه به خوبی آگاه است که لذّات و خواستهای این دنیای گذرا، در برابر نعمتهای بیحساب و پاداش خداوندی در روز رستاخیر - که ویژه پاکان حقپرست است - بسیار ناچیز است و اصولاً به حساب نمیآید[۶].
خلاصه، نوع علم، بینش امام و ایمان و یقین و تقوا و وارستگی او زمینه و انگیزه هر نوع انحراف و گناهی را در او از بین میبرد[۷].
- ↑ ر. ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۴۴؛ الهی راد، صفدر، انسانشناسی، ص ۱۲۸.
- ↑ سوره آل عمران؛ آیه: ۱۰۲.
- ↑ «الْمَعْصُومُ هُوَ الْمُمْتَنِعُ بِاللَّهِ مِنْ جَمِیعِ مَحَارِمِ اللَّهِ وَ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی: وَ مَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیم»؛ معانی الاخبار، ص ۱۳۲.
- ↑ الهی راد، صفدر، انسانشناسی، ص ۱۲۸.
- ↑ قربانی، علی، امامتپژوهی، ص۱۶۲.
- ↑ امالی صدوق، ص۳۷۶.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۴۹-۵۰.