←جستارهای وابسته
(←منابع) |
|||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
#علت انتخاب [[کنیه]] [[ام ابیها]]: [[پیامبر گرامی]]{{صل}} به [[پاس]] [[ارج]] و [[مقام]] زهرا{{س}} او را «أم أبیها» یعنی «[[مادر]] [[پدر]]» کنیه داد؛ زیرا هیچ کس چون زهرا{{س}} از [[محبت]] ایشان بهره نداشت و از چنان جایگاه برجستهای برخوردار نبود. پیامبر گرامی{{صل}} به سان [[فرزندی]] با مادر خود، با زهرا{{س}} [[رفتار]] میکرد. فاطمه{{س}} نیز همانند [[مادری]] با فرزند خویش با پدر بزرگوارش [[همگرایی]] داشت. همواره پدر را در آغوش میگرفت و زخمهای [[بدن]] مبارکش را مرهم مینهاد و از درد و [[رنج]] او میکاست. | #علت انتخاب [[کنیه]] [[ام ابیها]]: [[پیامبر گرامی]]{{صل}} به [[پاس]] [[ارج]] و [[مقام]] زهرا{{س}} او را «أم أبیها» یعنی «[[مادر]] [[پدر]]» کنیه داد؛ زیرا هیچ کس چون زهرا{{س}} از [[محبت]] ایشان بهره نداشت و از چنان جایگاه برجستهای برخوردار نبود. پیامبر گرامی{{صل}} به سان [[فرزندی]] با مادر خود، با زهرا{{س}} [[رفتار]] میکرد. فاطمه{{س}} نیز همانند [[مادری]] با فرزند خویش با پدر بزرگوارش [[همگرایی]] داشت. همواره پدر را در آغوش میگرفت و زخمهای [[بدن]] مبارکش را مرهم مینهاد و از درد و [[رنج]] او میکاست. | ||
#علت انتخاب کنیه امالائمه: وی از کنیه امالائمه نیز برخوردار بود؛ زیرا [[رسول خدا]]{{صل}} خبر داده بود که [[پیشوایان معصوم]]{{عم}} از [[فرزندان]] [[زهرا]] هستند و [[حضرت مهدی]]{{ع}} از [[نسل]] آن بزرگ بانو پدید خواهد آمد<ref>ابراهیم قندوزی، ینابیع الدموده، ج۲، ص۸۳؛ لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر، ص۱۹۲؛ علی بن حسام الدین متقی هندی، کنز العمال، ج۱۲، ص۱۰۵. </ref>و با آنان [[حجةالوداع]] انجام داد و [[احکام]] و [[مناسک حج]] را به آنان آموخت. در بازگشت، کاروان [[حاجیان]] در [[غدیرخم]] توقف کرد و [[پیامبر گرامی]]{{صل}} بر فراز منبری از [[جهاز شتران]] قرار گرفت و پس از بیان مقدماتی با صدای بلند [[اعلان]] کرد: «آن کس که من مولا و [[صاحب اختیار]] او بودم، اینک علی، مولا و صاحب اختیار او است. خدایا! دوستدارانش را [[دوست]] بدار و دشمنانش را [[دشمن]] شمار». بدین ترتیب، على{{ع}} را به [[جانشینی]] پس از خود [[منصوب]] کرد و سپس به [[مسلمانان]] [[فرمان]] داد تا با علی{{ع}} [[بیعت]] کنند و به عنوان [[امیرمؤمنان]] به او ادای [[احترام]] نمایند. مسلمانان چنین کردند و پس از انجام این بیعت، راهی [[شهر]] و دیار خود شدند و [[رسول خدا]]{{صل}} به [[مدینه]] بازگشت.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص ۵۰.</ref> | #علت انتخاب کنیه امالائمه: وی از کنیه امالائمه نیز برخوردار بود؛ زیرا [[رسول خدا]]{{صل}} خبر داده بود که [[پیشوایان معصوم]]{{عم}} از [[فرزندان]] [[زهرا]] هستند و [[حضرت مهدی]]{{ع}} از [[نسل]] آن بزرگ بانو پدید خواهد آمد<ref>ابراهیم قندوزی، ینابیع الدموده، ج۲، ص۸۳؛ لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر، ص۱۹۲؛ علی بن حسام الدین متقی هندی، کنز العمال، ج۱۲، ص۱۰۵. </ref>و با آنان [[حجةالوداع]] انجام داد و [[احکام]] و [[مناسک حج]] را به آنان آموخت. در بازگشت، کاروان [[حاجیان]] در [[غدیرخم]] توقف کرد و [[پیامبر گرامی]]{{صل}} بر فراز منبری از [[جهاز شتران]] قرار گرفت و پس از بیان مقدماتی با صدای بلند [[اعلان]] کرد: «آن کس که من مولا و [[صاحب اختیار]] او بودم، اینک علی، مولا و صاحب اختیار او است. خدایا! دوستدارانش را [[دوست]] بدار و دشمنانش را [[دشمن]] شمار». بدین ترتیب، على{{ع}} را به [[جانشینی]] پس از خود [[منصوب]] کرد و سپس به [[مسلمانان]] [[فرمان]] داد تا با علی{{ع}} [[بیعت]] کنند و به عنوان [[امیرمؤمنان]] به او ادای [[احترام]] نمایند. مسلمانان چنین کردند و پس از انجام این بیعت، راهی [[شهر]] و دیار خود شدند و [[رسول خدا]]{{صل}} به [[مدینه]] بازگشت.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص ۵۰.</ref> | ||
==اسمای حسنای زهرا{{س}}== | |||
[[ابن شهر آشوب]] آورده است که [[کنیه]] [[فاطمه]]{{س}}، [[ام الحسن]]، ام الحسین، ام المحسن، ام الائمة و [[ام ابیها]] بود. نامهای آن [[حضرت]] به طوری که [[ابوجعفر قمی]] نقل کرده، عبارت است از: [[فاطمة]]، [[بتول]]، [[حصان]]، [[حرة]]، [[سیدة]]، [[عذرا]]، [[حوراء]]، [[مبارکة]]، [[طاهرة]]، [[زکیة]]، [[راضیة مرضیة]]، [[محدثة]]، [[مریم کبری]] و [[صدیقة کبری]]. در [[آسمان]] او را نوریة سماویة و حانیة میگویند. ما از نظر گفتارش او را صدیقة و از نظر احوالش مبارکة و از نظر کردارش طاهرة و به خاطر پاکیش، زکیة و به دلیل رضایتش، رضیة و به خاطر مقبولیتش، مرضیة و به دلیل هم سخنیش با [[فرشتگان]]، محدثة و برای [[آزاد]] منشی اشحرة و به دلیل سروریش، سیدة و به خاطر قوام و منزلتش حصان و برای طهارتش، بتول و به جهت نورانیتش، [[زهرا]] و به دلیل عصمتش، مریم کبری میگوییم. همچنین او را زاهدة، صفیة، عابدة، رضیة، راضیة، مرضیة، مجتهدة شریفة، قانتة عفیفة، سیدة نسوان، [[حبیبة]] [[رحمان]]، محتجبة از خازنان [[جهان]]، صفیة رحمان، دخت خیر المرسلین، [[نور]] چشم [[سرور]] همه [[مخلوقات]] میخوانیم. واسطة العقد (گوهر گرانقدر میانه گلوبند) بین [[زنان]] جهانیان، و دادخواه [[روز رستاخیز]] مقابل [[عرش خدا]]، میوه شیرین [[نبوت]]، ام الائمة، شکوفه [[قلب]] [[شفیع]] [[امت]] ([[پیامبر]])، زهراء محترمة، [[عذراء]] محتشمة، بزرگ بانوی زیر گنبد [[خضراء]] (آسمان)، انسیة حوراء، بتول عذراء، [[سرور زنان]]، [[وارث]] سرور [[انبیا]] و همتای سرور [[اوصیا]]. [[فاطمه زهرا]]، [[صدیقه]] کبری، راحت [[روح]] [[مصطفی]]، [[تحمل]] کننده [[مصائب]] جانکاه بدون [[بیتابی]] و فغان، همدم درخت [[طوبی]]. آنکه درباره او و [[همسر]] و فرزندانش، [[سوره هل اتی]] نازل شده، [[دخت پیامبر]] و همدم [[وصی پیامبر]]، [[مادر]] [[سبطین]] و [[جده]] [[امامان]] و بانوی زنان [[دنیا]] و [[آخرت]]. همسر [[مرتضی]]، مادر [[امام مجتبی]] و دخت [[سید]] مصطفی، بانوی از دست رفته، بزرگوار ستمدیده، شهیده، [[سیده]] رشیده، همتای مریم، دخت [[پیامبر اکرم]] [[حضرت محمد]]{{صل}}، [[بریده]] از هر [[بدی]] مشخص، وسیله هر [[نیکی]] که در [[انجیل]] توصیف شده است. آنکه به [[نیکی]] و [[تعظیم]] موصوف است. دردانه صاحب [[وحی]] و [[تنزیل]] و [[نیایش]] [[ابراهیم خلیل]]. ستایشگرش [[خداوند جلیل]]. خواستگارش علی [[مرتضی]] به امر خدای [[جبرئیل]]<ref>مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب مازندرانی، ج۲، ص۱۱۲ و ۱۱۳؛ مسند فاطمة الزهراء{{س}}، شیخ عزیزالله عطاردی، ترجمه: محمد رضا عطایی، ص۳۸ و ۳۹.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۵۸.</ref> | |||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |