←منابع
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == == منابع ==' به '== منابع ==') |
(←منابع) |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
[[تاریخ]] [[وفات]] او را از سال ۱۹ تا ۳۶ [[هجری]] به [[اختلاف]] [[نقل]] کردهاند، و جمع بین این اقوال مشکل است؛ عدهای از مورخان در گذشت او را در روزگار [[عمر]] دانستهاند، و عدهای دیگر گفتهاند در زمان [[عثمان]] از [[دنیا]] رفته است. و همچنین درباره محل [[قبر]] او هم [[اختلاف]] است و بعضی آن را در [[مدینه]] و عدهای در [[شام]] میدانند.<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۱، ص۶۹.</ref><ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۲۵۶.</ref>. | [[تاریخ]] [[وفات]] او را از سال ۱۹ تا ۳۶ [[هجری]] به [[اختلاف]] [[نقل]] کردهاند، و جمع بین این اقوال مشکل است؛ عدهای از مورخان در گذشت او را در روزگار [[عمر]] دانستهاند، و عدهای دیگر گفتهاند در زمان [[عثمان]] از [[دنیا]] رفته است. و همچنین درباره محل [[قبر]] او هم [[اختلاف]] است و بعضی آن را در [[مدینه]] و عدهای در [[شام]] میدانند.<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۱، ص۶۹.</ref><ref>[[غفور مرادی|مرادی، غفور]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۳ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ص ۲۵۶.</ref>. | ||
==ابی بن کعب در دانشنامه سیره نبوی== | |||
وی مکنی به [[ابوالمنذر]] و [[ابو الطفیل]]، و ملقب به [[سیدالقراء]]، از [[کاتبان وحی]] است<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۱۴؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۸۱؛ شامی، ج۴، ص۹۱.</ref>. | |||
نام مادرش صُهَیله دختر [[اسود بن حرام]] و از [[خاندان]] [[مالک بن نجار]] است<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸.</ref>. ابی از تیره [[بنی حُدَیلَه]] و از [[قبیله]] [[عمرو بن مالک بن نجار]] است <ref>ابن سلام، ص۲۷۸.</ref>. | |||
حُدیله، همان [[بنی معاویة بن عمرو]] و نام [[مادر]] [[بنی معاویه]] است<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} او را [[سید]] [[انصار]] [[لقب]] داد و عمر او را سیدالمسلمین خواند<ref>حاکم نیشابوری، ج۳، ص۳۰۲؛ هیثمی، ج۲، ص۲۰۰.</ref>؛ در حالی که [[سید المسلمین]] لقب [[امام علی]]{{ع}} بود<ref>داود بن سلیمان الغازی، ص۱۴۲؛ ثقفی، ج۲، ص۶۳۹؛ کوفی، ج۱، ص۲۱۱؛ حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۳۷؛ طبری شیعی، ص۲۹۷.</ref>. | |||
[[مسروق بن اجدع]] [[فقیه]] و [[قاری]] [[تابعی]]، او را یکی از شش [[صحابه]] صاحب [[فتوا]] در [[مدینه]] شمرده است<ref>ابن حجر، ج۱، ص۱۸۱.</ref>. | |||
وی مردی میان بالا - نه کوتاه و نه بلند بود<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸؛ ابونعیم، ج۱، ص۲۱۴.</ref>. پیش از [[اسلام]] از علمای [[یهود]]<ref>واقدی، الرده، ص۳۴، پاورقی ۳.</ref> و در شمار معدود کسانی بود که در [[جاهلیت]] [[خواندن و نوشتن]] میدانست<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۹۸.</ref>. | |||
[[تاریخ]] دقیق [[مسلمان]] شدن او معلوم نیست، اما در [[بیعت عقبه دوم]] به [[مکه]] آمد و با [[حضرت]] [[بیعت]] کرد و در نخستین سریهای که رسول خدا{{صل}} در ماه هفتم [[هجرت]] به [[فرماندهی]] [[حمزه]] به سیفالبحر فرستاد، شرکت داشت<ref>واقدی، ج۱، ص۹.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میان ابی بن کعب و [[سعید بن زید بن عمرو بن نفیل]]، و به قولی [[طلحة بن عبیدالله]]<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸.</ref> [[پیمان برادری]] برقرار کرد<ref>ابن هشام، ج۳، ص۱۵۲.</ref>. | |||
او در جنگهای [[بدر]]، [[احد]]، [[خندق]] و دیگر [[جنگهای پیامبر]] شرکت داشت<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۹۸.</ref>. ابی گفته است: در حد ۶۴ نفر از انصار و شش نفر از [[مهاجران]] [[شهید]] شدند<ref>احمد بن حنبل، ج۵، ص۱۳۵.</ref>. | |||
وی در [[صلح حدیبیه]] نیز همراه رسول خدا{{صل}} بود و پیمانی را که در [[جاهلیت]] میان [[عبدالمطلب]] و [[خزاعه]] منعقد شده بود، برای آن [[حضرت]] قرائت کرد<ref>واقدی، ج۲، ص۷۸۱؛ حلبی، ج۱، ص۱۷.</ref>. او [[حافظ قرآن]] بود و در قرائت آن تخصص داشت. به گفته [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۶۳.</ref>، [[رسول خدا]]{{صل}}، تمام [[قرآن]] را به [[دستور خداوند]] بر اُبی قرائت کرد. ابی از این [[عنایت الهی]] متأثر شد و گریست. رسول خدا{{صل}} این [[آیه]] را خواند: {{متن قرآن|قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ}}<ref>«بگو: به بخشش خداوند و به بخشایش وی- آری، به آن- باید شاد گردند، این از آنچه فراهم میآورند بهتر است» سوره یونس، آیه ۵۸. ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۶۸.</ref>. | |||
بر پایه برخی [[روایات]]، ابی آگاهترین فرد به [[قرائت قرآن]] دانسته شده<ref>ابن سعد، ج۳، ص۴۹۸.</ref> و توصیه شده است که قرآن را از چهار نفر ([[عبدالله بن مسعود]]، سالم مولای [[حذیفه]]، [[معاذ بن جبل]] و ابی بن کعب) بیاموزید<ref>ذهبی، ج۱، ص۳۸۹.</ref>. البته معنای [[کلام]] رسول خدا{{صل}}، [[حصر]] [[یادگیری قرآن]] به این چهار نفر نیست؛ چه اینکه در روایاتی، [[امام علی]]{{ع}} عالمترین فرد به قرآن معرفی شده است<ref>مفید، ج۱، ص۳۵؛ ابن شهر آشوب، ج۱، ص۳۲۱؛ بحرانی، ج۵، ص۷۱.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرمود: «ما [[اهل بیت]] قرآن را براساس [[قرائت]] ابی بن کعب قرائت میکنیم»<ref>کلینی، ج۲، ص۶۳۴.</ref>. | |||
در مواردی بین ابی و عمر در قرائت قرآن [[اختلاف]] وجود داشت<ref>ابن کثیر، ج۴، ص۱۹۴؛ سیوطی، ج۶، ص۷۹.</ref> و عمر میگفت: «ابی با اینکه قاریترین ماست، ما لحن او را ترک میکنیم»، که منظور لهجه و قرائت ابی بود<ref>احمد بن حنبل، ج۵، ص۱۱۳؛ بخاری، ج۶، ص۱۰۳.</ref>. | |||
ابی در [[زمان]] [[حیات رسول خدا]]{{صل}} در شبهای [[ماه مبارک رمضان]] در [[مسجد]] برای [[مردم]]<ref>بیهقی، ص۲۶۸.</ref> و برای هیئتهای [[نمایندگی]] نیز در مدتی که در [[مدینه]] میماندند، قرآن میخواند<ref>ابن سعد، ج۶، ص۸۱.</ref>. | |||
روایات زیادی از او درباره [[ثواب]] بعضی [[سورههای قرآن]] نقل شده است<ref>عقیلی، ج۱، ص۱۵۶؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۲۵۶، باب استحباب قراءة سور القرآن.</ref>. ابی میگوید: [[رسول خدا]] فرمود: ای ابا منذر! آیا میدانی کدام یک از [[آیات قرآن]] شأنی بزرگ دارد! عرض کردم: {{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ}}<ref>«خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref>. [[حضرت]] دستی به سینهام کشید و فرمود: [[علم]] برایت گوارا باد<ref>کلینی، ج۲، ص۶۶۷.</ref>. | |||
[[اهل سنت]] درباره [[آگاهی]] ابی به [[قرآن]]، [[مبالغه]] زیادی کردهاند؛ از جمله اینکه گفتهاند: رسول خدا{{صل}} به هنگام [[خواندن نماز]] صبح آیهای را فراموش کرد و هر چه درنگ کرد یادش نیامد و کسی نیز ندانست. حضرت بعد از [[نماز]] فرمود: مگر ابی بن کعب در میان شما نبود<ref>نسائی، ص۴۱؛ ابن قدامة، المغنی، ج۱، ص۷۰۸؛ ابن قدامه، الشرح الکبیر، ج۱، ص۶۱۵.</ref>. نیز در [[روایات اهل سنت]] آمده است که، ابی بن کعب [[اذان]] را پیش از اینکه [[تشریع]] شود در [[خواب]] دید. این امر در [[روایات شیعه]] [[تکذیب]] شده و اذان مانند [[قرآن کریم]]، [[وحی]] و از طرف [[خداوند]] متعالی دانسته شده است<ref>کلینی، ج۳، ص۴۸۲؛ جعفر مرتضی، ج۴، ص۲۷۱.</ref>. | |||
گفته شده ابی از رسول خدا{{صل}} درباره عده [[زنان]] [[صغیره]]، [[کبیره]] و حامله پرسید؟ خداوند متعالی [[آیه]] {{متن قرآن|وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ}}<ref>«و آن زنانتان که از حیض ناامیدند اگر در کارشان تردید دارید، عده آنان سه ماه است (نیز) عدّه زنانی که حیض ندیدهاند؛ و عدّه زنان باردار این است که بزایند و هر که از خداوند پروا کند برای او در کار وی آسانی پدید میآورد» سوره طلاق، آیه ۴.</ref>. را نازل کرد <ref>ر.ک: سیوطی، ج۸، ص۲۱۰.</ref>. | |||
از ابی نقل شده است که مراد از [[آیه]] {{متن قرآن|فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ}}<ref>«کابین آن زنان را که از آنان (با ازدواج غیر دائم) بهرهمند شدهاید به عنوان واجب بپردازید» سوره نساء، آیه ۲۴.</ref>. [[عقد]] [[نکاح متعه]] است<ref>اردبیلی، ص۵۱۴؛ امینی، ج۶، ص۲۳۰.</ref>. برخی با توجه به قرائت ابی از آیه بالا، گفتهاند نظر او، صریح در [[متعه]] بوده است<ref>ر.ک: نحاس، ج۲، ص۶۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۶۱؛ شوکانی، ج۱، ص۴۵۵.</ref>. | |||
[[حاجی خلیفه]]<ref>حلیفه بن خیاط، ج۱، ص۴۲۹.</ref> نسخه بزرگی از [[تفسیر قرآن]] را به ابی بن کعب نسبت داده و گفته است: آن را [[ابو جعفر رازی]] از [[ربیع بن انس]]، و ربیع نیز از [[ابوالعالیه]]، و او نیز از ابی بن کعب نقل میکند و این [[سند صحیح]] است. | |||
ابی بن کعب از کاتبانی است که [[قرآن]] را [[زمان]] [[حیات رسول خدا]]{{صل}} به خامهنگارش خود درآورد و در [[فقه]] و [[تفسیر]] نیز مهارت والایی داشت<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۷۹؛ ابن ندیم، ص۳۰.</ref>. او «[[سوره فیل]]» و «[[سوره ایلاف]]» را در [[مصحف]] خود یک سوره فرض کرد <ref>طباطبایی، ج۳، ص۴۲۸.</ref> و تعداد مجموع [[آیات قرآن]] در مصحف او، ۶۲۱۰ بود<ref>ابن ندیم، ص۳۰.</ref>. وی پیش از [[زید بن ثابت]]، کاتب [[رسول خدا]]{{صل}} بود<ref>عبدالحی الکتانی، ج۱، ص۱۱۴.</ref> و نخستین شخصی است که پس از [[نوشتن]] نامههای [[حضرت]]، نام خود را نیز به عنوان کاتب در پایاننامهها نوشت و نوشتن نام را در آخر [[نامهها]] مرسوم کرد<ref> یعقوبی، ج۲، ص۸۰؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۶۴؛ احمدی میانجی، ج۳، ص۳۸۴.</ref>. | |||
ابی، پیوسته مشغول [[عبادت]] بود. هنگامی که [[مردم]] به او نیاز داشتند، عبادت را رها میکرد و به امور آنها میرسید<ref>ابن سعد، ج۳، ص۵۰۰؛ امین، ج۱، ص۴۵۷.</ref>. در هشت [[روز]]، قرآن را ختم میکرد<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۷۹.</ref>. پس از [[رحلت پیامبر]]، با [[ابوبکر]] [[بیعت]] نکرد و از تحصنکنندگان در [[خانه]] [[حضرت]] فاطمه{{ع}}<ref>یعقوبی، ج۲، ص۱۳۷.</ref> و در شمار [[دوازده]] نفری بود که بر [[خلافت ابوبکر]] خرده گرفت و پس از [[خطبه]] [[خلیفه اول]] در [[جمعه]] [[ماه رمضان]]، [[فضایل علی]]{{ع}} را از زبان [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نقل کرد. از جمله سخنان ابی این بود که گفت: از پیامبر اکرم{{صل}} شنیدم که فرمود: «[[علی بن ابی طالب]] بعد از من [[امام]] شماست»<ref>{{متن حدیث| عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ إِمَامُكُمْ بَعْدِي }}؛ کوفی، ج۱، ص۴۱۶؛ برقی، ص۶۶؛ طبرسی، احتجاج، ج۱، ص۱۱۴.</ref>. این [[روایت]]، از طرق مختلف نقل شده و از جمله [[راویان]] آن [[خزیمة بن ثابت]]، [[ذو الشهادتین]] است<ref>ابن جبر، ص۵۸۳.</ref>. ابی از ناقلان [[حدیث غدیر]] شمرده میشود<ref>ابن طاووس، ص۴۴۸.</ref>. | |||
ابی با اینکه از [[زید بن ثابت]] مهمتر بود، اما به دلیل [[مخالفت]] او با [[دستگاه خلافت]]، [[زید]] [[شهرت]] بیشتری پیدا کرد<ref>جعفر مرتضی، ج۴، ص۲۷۱.</ref>. او از عمر خواست تا او را به استانداری جایی بگمارد، عمر گفت: [[دوست]] ندارم دینت را [[آلوده]] کنی<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸.</ref>. محتمل است که ابی به [[دلیل نقل]] [[حدیث]]، از رفتن به خارج [[مدینه]] [[نهی]] شده باشد. | |||
[[جندب بن عبد الله بجلی]] میگوید: وارد [[مسجد رسول خدا]]{{صل}} شدم، دیدم [[مردم]] حلقه حلقه نشستهاند و [[حدیث]] میخوانند. در یکی از این حلقهها، مردی خسته با دو [[جامه]] که گویی از [[سفر]] برگشته میگفت: [[قدرتمندان]] نابود شدند و بر ایشان اندوهی ندارم و این سخن را چند مرتبه تکرار کرد. از مردم پرسیدم: این مرد کیست؟ گفتند: ابی بن کعب. [[جندب]] میگوید: به خانه ابی بن کعب رفتم و سؤالی از او پرسیدم. ابی گفت: از کجایی؟ گفتم: از مردم [[عراق]]. گفت: مردم عراق بیشتر از همگان از من میپرسند. از این سخن ابی [[خشمگین]] شدم، اما ابی [[عهد]] کرد اگر تا جمعه دیگر زنده بماند، در پاسخ سؤال من، هرچه از [[رسول خدا]]{{صل}} را شنیده بیان کند و از [[سرزنش]] هیچ سرزنش کنندهای نترسد، ولی [[جمعه]] [[آینده]] ترسید که ابی درگذشت<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸؛ ابن شاذان، ص۳۷۶؛ حاکم نیشابوری، ج۲، ص۲۲۶.</ref>. گرچه روشن نیست [[جندب]] از چه چیزی پرسیده، ممکن است با توجه به گزارشهای پیش گفته، سؤال در مورد [[امام علی]]{{ع}} بوده باشد. | |||
او در میان [[یاران رسول خدا]]{{صل}} به [[نقل روایت]] زیاد از آن [[حضرت]] [[شهرت]] دارد. [[روایات]] او در مجامع [[روایی]] [[شیعه]] و [[سنی]] از طریق [[صحابه]] نقل شده است. [[ابو ایوب انصاری]]، [[عبادة بن صامت]]، [[سهل بن سعد]]، [[ابن عباس]]، [[سلمان فارسی]]، [[انس بن مالک]]، [[ابوموسی اشعری]]، [[ابو هریره]]، [[سلیمان بن صرد]] و... از او [[روایت]] دارند<ref>مزی، ج۲، ص۲۶۳؛ ذهبی، ج۱، ص۳۹۰؛ سید مرتضی، ص۱۴۲.</ref>. | |||
با وجود منع عمر از [[کتابت]] و [[نقل حدیث]]، ابی بن کعب پیوسته از [[رسول خدا]]{{صل}} [[حدیث]] نقل میکرد<ref>احمد بن حنبل، ج۵، ص۱۵.</ref>. عمر درباره بعضی [[احادیث]] ابی از او [[شاهد]] خواست، [[ابوذر]] بر [[صحت]] سخنان ابی [[شهادت]] داد. او بر عمر [[اعتراض]] کرد که مرا به [[دروغ]] متهم کردی؟ عمر گفت: نه به [[خدا]]! ولی از اینکه [[ظواهر]] احادیث را میگیری [[کراهت]] دارم<ref>ابن سعد، ج۲، ص۷۸.</ref>. [[عمر بن خطاب]] در توسعه [[مسجد الحرام]] خواست [[خانه]] [[عباس بن عبدالمطلب]] را خراب و وارد [[مسجدالحرام]] کند، [[عباس]] [[راضی]] نشد. عمر، ابی را داور قرار داد. ابی حکم کرد [[سنت رسول خدا]]{{صل}} بر این است که صاحب [[ملک]] را راضی کنی. [[خلیفه]] [[خشمگین]] شد و از او شاهد خواست. ابوذر در این مورد نیز او را [[تصدیق]] کرد<ref>امینی، ج۶، ص۲۶۲.</ref>. | |||
در [[زمان]] [[خلیفه سوم]] نیز پس از [[نوشتن]] قرآنها، [[عثمان]] خواست «واو» را که در اول [[آیه]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ}}<ref>«آنان را که زر و سیم را میانبارند» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref>. هست بیندازد، ابی او را به [[شمشیر]] [[تهدید]] نمود و او «واو» را به [[آیه]] ملحق و از [[تصمیم]] خود صرف نظر کرد<ref>سیوطی، الدر، ج۳، ص۲۳۲.</ref>. | |||
از دیگر [[روایات]] نقل شده از او، درباره آغاز [[وحی]] است که [[قصه]] [[شق صدر]] را شامل میشود<ref>ابن عساکر، ج۳، ص۴۶۳.</ref>. پس از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} در اینکه [[غسل]] جنابت چه زمانی [[واجب]] است بین برخی از [[مسلمانان]] [[اختلاف]] شد، که آیا غسل جنابت به التقاء ختانین (رسیدن دو [[ختنه]] گاه به یکدیگر) واجب است یا به دخول؟ از ابی بن کعب سؤال شد، گفت: تنها در ابتدای [[اسلام]] مسلمانان مجاز بودند در رسیدن دو ختنه گاه، به جای غسل جنابت [[وضو]] بگیرند، اما بعد [[حکم]] غسل آمد<ref>سید مرتضی، ص۱۴۲.</ref>. | |||
برخی [[روایات فقهی]] نقل شده از او درباره موضوعاتی مثل [[وجوب]] [[نماز آیات]]<ref>سید مرتضی، ص۲۶۷.</ref>، کیفیت و تعداد رکعات [[نماز وتر]] [[رسول خدا]]{{صل}}<ref>طوسی، ج۱، ص۵۳۲؛ ابن عدی، ج۵، ص۴۴.</ref>، لقطه (چیز پیدا شده)<ref>طوسی، ج۳، ص۵۷۸.</ref>، [[حرمت]] خوردن گوشت خرگوش<ref>ابوالشیخ انصاری، ج۲، ص۳۰۸.</ref>، [[حکم]] [[خواندن نماز]] در یک [[لباس]] (ثوب واحد)<ref>دارقطنی، ج۲، ص۱۰۴.</ref>است. | |||
[[تاریخ]] [[وفات]] ابی را به [[اختلاف]] سالهای ۱۹، ۲۰، ۲۲ و ۳۵ چند [[روز]] پیش از [[کشته شدن عثمان]] گفتهاند. اختلاف در سال وفات ابی، مشارکت او را در جمع آوری [[قرآن]] در [[زمان عثمان]] دچار تردید میکند. از این رو، [[ذهبی]]<ref>ذهبی، ج۹، ص۲۰۰.</ref> [[روایت]] [[ابن سعد]] را در مورد مشارکت ابی در نسخه برداری مصاحف، مرسل خوانده و گفته است: اگر چنین بود، مشهور میشد. [[ابن حجر]] [[سال]] ۳۵ را استوارترین قول دانسته است. گرچه بیشتر درگذشت او را در [[زمان]] [[خلیفه دوم]] دانستهاند<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۶۳؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۸۱.</ref>. | |||
با توجه به اینکه ابی از فقهای دوران [[خلیفه سوم]] و از جمعکنندگان قرآن در این دوره دانسته شده است، احتمال درگذشت او در سال ۳۵ نیز وجود دارد. جماعتی، [[قبر]] ابی را در [[باب الصغیر]] [[شام]] گفتهاند، اما صاحب [[تاریخ مدینة دمشق]] این را صحیح ندانسته است <ref>ابن عساکر، ج۲، ص۴۱۸.</ref>. از ابی چند فرزند به نامهای [[طفیل بن ابی بن کعب|طفیل]]، [[محمد بن ابی بن کعب|محمد]] و ام عمر و باقی ماند<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۷۸.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «ابی بن کعب انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۳-۵.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} |