آیا ایرانیان در دوران غیبت و ظهور امام مهدی نقشی دارند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۰: خط ۹۰:


این [[روایت]] دلالت دارد که [[اهل بیت]] آن [[حضرت]]، از بنی هاشم‌اند و [[پیروان]] وی، غرب و شرق را خشمگین و ناراحت کرده‌اند، آنها ([[دشمنان]]) زمانی‌که با [[نهضت]] [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} روبرو می‌شوند برای آنان مصیبتی بس بزرگ است که در اثر آن اعصابشان را از دست می‌دهند و روایتی که قبلا از روضه کافی در [[تفسیر]] [[آیه]] شریفه‌ {{متن قرآن|بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ}} از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شد [[حضرت]] فرمودند: "گروهی را که [[خداوند]] [[پیش از ظهور]] [[قائم]] برمی‌انگیزد، هیچ [[دشمنی]] را از [[آل محمد|آل پیامبر]] {{صل}} فرانمی‌خوانند مگر اینکه او را بقتل می‌رسانند"
این [[روایت]] دلالت دارد که [[اهل بیت]] آن [[حضرت]]، از بنی هاشم‌اند و [[پیروان]] وی، غرب و شرق را خشمگین و ناراحت کرده‌اند، آنها ([[دشمنان]]) زمانی‌که با [[نهضت]] [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} روبرو می‌شوند برای آنان مصیبتی بس بزرگ است که در اثر آن اعصابشان را از دست می‌دهند و روایتی که قبلا از روضه کافی در [[تفسیر]] [[آیه]] شریفه‌ {{متن قرآن|بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ}} از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شد [[حضرت]] فرمودند: "گروهی را که [[خداوند]] [[پیش از ظهور]] [[قائم]] برمی‌انگیزد، هیچ [[دشمنی]] را از [[آل محمد|آل پیامبر]] {{صل}} فرانمی‌خوانند مگر اینکه او را بقتل می‌رسانند"
::::::و سایر روایاتی که دلالت دارد، مهیا شدن مقدمه و زمینه برای [[ظهور]] آن [[حضرت]]، با نیروی نظامی و تبلیغاتی جهانی است و چنانکه در برخی [[روایات]] آمده است بگونه‌ای است که "نام او بر سر زبانهاست".
 
و سایر روایاتی که دلالت دارد، مهیا شدن مقدمه و زمینه برای [[ظهور]] آن [[حضرت]]، با نیروی نظامی و تبلیغاتی جهانی است و چنانکه در برخی [[روایات]] آمده است بگونه‌ای است که "نام او بر سر زبانهاست".


بنابراین، [[روایات]] مربوط به [[مقدمات ظهور]]، به سه دسته تقسیم می‌شود:
بنابراین، [[روایات]] مربوط به [[مقدمات ظهور]]، به سه دسته تقسیم می‌شود:
خط ۱۰۱: خط ۱۰۲:
اما [[حکومت]] زمینه‌سازان ایرانی، به دو مرحله مشخص تقسیم می‌شود:
اما [[حکومت]] زمینه‌سازان ایرانی، به دو مرحله مشخص تقسیم می‌شود:


'''مرحله اول'''، آغاز [[نهضت]] آنان به‌وسیله [[مردی از قم]]، کسی که حرکتش سرآغاز امر [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} است، چه اینکه [[روایات]] گویای این است که "آغاز [[نهضت]] آن [[حضرت]] از [[ناحیه]] [[مشرق]] [[زمین]] است".
مرحله اول، آغاز [[نهضت]] آنان به‌وسیله [[مردی از قم]]، کسی که حرکتش سرآغاز امر [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} است، چه اینکه [[روایات]] گویای این است که "آغاز [[نهضت]] آن [[حضرت]] از [[ناحیه]] [[مشرق]] [[زمین]] است".


'''مرحله دوم'''، ظاهر شدن دو شخصیت موردنظر، در بین آنان به نام [[سید خراسانی]] و [[فرمانده]] نیروهای آن [[حضرت]] و [[جوان]] گندمگونی که نام وی در [[روایات]]، [[شعیب بن صالح]] ضبط شده است.
مرحله دوم، ظاهر شدن دو شخصیت موردنظر، در بین آنان به نام [[سید خراسانی]] و [[فرمانده]] نیروهای آن [[حضرت]] و [[جوان]] گندمگونی که نام وی در [[روایات]]، [[شعیب بن صالح]] ضبط شده است.


چنانکه می‌توان، نقش [[ایرانیان]] زمینه‌ساز را با توجه به پیشامدها و حوادثی که ذکر آنها در أخبار آمده است نیز، به چهار مرحله تقسیم نمود:
چنانکه می‌توان، نقش [[ایرانیان]] زمینه‌ساز را با توجه به پیشامدها و حوادثی که ذکر آنها در أخبار آمده است نیز، به چهار مرحله تقسیم نمود:
خط ۱۳۳: خط ۱۳۴:
| تصویر = 151937.jpg
| تصویر = 151937.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید اسدالله هاشمی شهیدی
| پاسخ‌دهنده = سید اسدالله هاشمی شهیدی
| پاسخ = :::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب  ''«[[زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب  ''«[[زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:


«[[محمد بن ابراهیم نعمانی]] در کتاب "[[غیبت نعمانی]]" در مورد خروج کسانی که از [[مشرق]] [[قیام]] می‌کنند و خواستار حقند ولی [[حق]] را به آنها نمی‌دهند و آنها می‌جنگند تا اینکه پیروز می‌شوند و سپس زمام امور خود را به دست [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}} می‌سپارند، در روایتی از [[ابی خالد کابلی]] از [[حضرت]] [[ابو جعفر]] [[امام محمد باقر]]{{ع}} چنین [[نقل]] کرده است که آن [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|"كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ اَلْحَقَّ فَلاَ يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلاَ يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلاَ يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لاَ يَدْفَعُونَهَا إِلاَّ إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلاَهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لاَسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ"}}<ref>غیبت نعمانی، ص ۲۷۳، حدیث ۵۰ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۳، حدیث ۱۱۶.</ref>. گوئی هماکنون من گروهی را با چشم خود می‌بینم که از [[مشرق]] (خاور) [[قیام]] کرده‌اند و خواستار حقند ولی آن را به آنها نمی‌دهند، سپس باز حقشان را می‌طلبند ولی به آنان داده نمی‌شود و چون چنان دیدند اسلحه‌های خود را بر می‌گیرند و بر گردن‌هایشان می‌گذارند، این وقت آنچه را که می‌خواستند به آنها داده می‌شود ولی آن [[طایفه]] دیگر نمی‌پذیرند تا اینکه [[قیام]] می‌کنند و کارشان رونق می‌گیرد، و آنان آن را به کسی نخواهند داد مگر به [[صاحب]] شما (یعنی: [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}}) و کشته‌شدگانشان شهیدند. [[آگاه]] باش که اگر من آن روز را [[درک]] می‌نمودم خود را برای [[صاحب]] این امر (یعنی [[حضرت ولی عصر]]{{ع}}) نگه می‌داشتم.
«[[محمد بن ابراهیم نعمانی]] در کتاب "[[غیبت نعمانی]]" در مورد خروج کسانی که از [[مشرق]] [[قیام]] می‌کنند و خواستار حقند ولی [[حق]] را به آنها نمی‌دهند و آنها می‌جنگند تا اینکه پیروز می‌شوند و سپس زمام امور خود را به دست [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}} می‌سپارند، در روایتی از [[ابی خالد کابلی]] از [[حضرت]] [[ابو جعفر]] [[امام محمد باقر]]{{ع}} چنین [[نقل]] کرده است که آن [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|"كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ اَلْحَقَّ فَلاَ يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلاَ يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلاَ يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لاَ يَدْفَعُونَهَا إِلاَّ إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلاَهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لاَسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ"}}<ref>غیبت نعمانی، ص ۲۷۳، حدیث ۵۰ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۳، حدیث ۱۱۶.</ref>. گوئی هماکنون من گروهی را با چشم خود می‌بینم که از [[مشرق]] (خاور) [[قیام]] کرده‌اند و خواستار حقند ولی آن را به آنها نمی‌دهند، سپس باز حقشان را می‌طلبند ولی به آنان داده نمی‌شود و چون چنان دیدند اسلحه‌های خود را بر می‌گیرند و بر گردن‌هایشان می‌گذارند، این وقت آنچه را که می‌خواستند به آنها داده می‌شود ولی آن [[طایفه]] دیگر نمی‌پذیرند تا اینکه [[قیام]] می‌کنند و کارشان رونق می‌گیرد، و آنان آن را به کسی نخواهند داد مگر به [[صاحب]] شما (یعنی: [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}}) و کشته‌شدگانشان شهیدند. [[آگاه]] باش که اگر من آن روز را [[درک]] می‌نمودم خود را برای [[صاحب]] این امر (یعنی [[حضرت ولی عصر]]{{ع}}) نگه می‌داشتم.
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش