بحث:آیا ایرانیان در دوران غیبت و ظهور امام مهدی نقشی دارند؟ (پرسش)

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

پاسخ تفصیلی

تلاش گسترده ایرانیان در دوران غیبت

زمینه سازان ظهور و حکومت

  • برخی از تلاش‌های ایرانیان عبارتند از:
  • الف) زمینه‌سازان حکومت مهدی(علیه السلام): ایرانیان بر اساس وظیفۀ دینی خود، تا ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) با دشمنان اسلام در دو جبهه به جنگ خواهند پرداخت. این نبرد از قم شروع می‌شود و با قیام مردم خراسان با پرچم‌های سیاه و درگیری خونین آنان با سفیانی پایان می‌یابد.[۳]
  • امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: «سَيَأْتِي زَمَانٌ تَكُونُ بَلْدَةُ قُمَّ وَ أَهْلُهَا حُجَّةً عَلَى الْخَلَائِقِ وَ ذَلِكَ فِي زَمَانِ غَيْبَةِ قَائِمِنَا(علیه السلام) إِلَى ظُهُورِهِ»[۴] زمانی فرا می‌رسد که قم و ساکنان آن حجت‌های تمام آفریده‌ها می‌شوند و همانا این کار در زمان غیبت است و تا ظهور قائم ما ادامه خواهد داشت. بنابر روایت، این نهضت علمی و جهاد بزرگ فرهنگی، پیش از غیبت است و تا ظهور قائم ما ادامه خواهد داشت. صدای اسلام ناب که زمینه‌ساز دولت کریمه مهدی(علیه السلام) است، از قم به گوش جهانیان خواهد رسید، آن گونه که همۀ ساکنان کره زمین با اسلام آشنا خواهند شد. در بسیاری از روایات آمده است، اهل مشرق (اهل خراسان)، "أَصْحَابُ الرَّايَاتِ السُّودِ" زمینه‌ساز حکومت حضرت مهدی(علیه السلام) هستند. ابن طاووس در ملاحم نوشته است: "لشکر سفیانی به بلاد مشرق رفته و پس از جنگی سخت، عده‌ای با پرچم‌های سیاهی که با خود دارند، برای یاری حضرت مهدی(علیه السلام) از خراسان حرکت کرده و در پی حضرت خواهند بود تا با او بیعت کنند.»[۵] پیامبر اکرم(صلى الله عليه و آله) فرمود: «يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ، يَعْنِي سُلْطَانَهُ»[۶] گروهی از مشرق قیام می‌کنند و زمینه حکومت مهدی(علیه السلام) را فراهم می‌کنند. در روایت دیگری از امام باقرS آمده است:[۷] ««کَأَنِّی بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ یَطْلُبُونَ اَلْحَقَّ فَلاَ یُعْطَوْنَهُ ثُمَّ یَطْلُبُونَهُ فَلاَ یُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِکَ وَضَعُوا سُیُوفَهُمْ عَلَی عَوَاتِقِهِمْ فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلاَ یَقْبَلُونَهُ حَتَّی یَقُومُوا وَ لاَ یَدْفَعُونَهَا إِلاَّ إِلَی صَاحِبِکُمْ قَتْلاَهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّی لَوْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ لاَسْتَبْقَیْتُ نَفْسِی لِصَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْر»»[۸] در روایات دیگری آمده است: "صاحبان پرچم‌های سیاه که از خراسان حرکت می‌کنند، کمترین خوف و وحشتی از کسی یا چیزی ندارند و به راه خود ادامه می‌دهند تا پرچم‌های خود را در ایلیا[۹] برفرازند.[۱۰] در برخی روایات، به جای ایلیا، نام بیت المقدس ذکر شده است، روشن است که برافراشته شدن پرچم‌های مردم خراسان در بیت المقدس بدون غلبه بر یهودیان غاصب به هیچ وجه امکان پذیر نخواهد بود.[۱۱]
  • حکومت زمینه‌سازان ایرانی، به دو مرحله مشخص تقسیم می‌شود:
  1. مرحله اول، آغاز نهضت آنان بوسیله مردی از قم، کسی که حرکتش سرآغاز أمر ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) است، چه اینکه روایات گویای این است که "آغاز نهضت آن حضرت از ناحیه مشرق زمین است".[۱۲]
  2. مرحله دوم، ظاهر شدن دو شخصیت موردنظر، در بین آنان به نام سید خراسانی و فرمانده نیروهای آن حضرت و جوان گندمگونی که نام وی در روایات، شعیب بن صالح ضبط شده است.[۱۳]
  • بر این اساس می‌توان، نقش ایرانیان زمینه‌ساز را با توجه به پیشامدها و حوادثی که ذکر آنها در أخبار آمده است، به چهار مرحله تقسیم نمود:[۱۴]
  1. مرحله اول: از آغاز نهضت آن توسط مردی از قم تا ورودشان در جنگ.[۱۵]
  2. مرحله دوم: داخل شدن در جنگی طولانی، تا اینکه خواسته‌های خویش را بر دشمن تحمیل می‌کنند.[۱۶]
  3. مرحله سوم: رد کردن خواسته‌های نخستین خود که اعلام کرده بودند و بپا شدن قیام همه‌جانبه آنان.[۱۷]
  4. مرحله چهارم: سپردن پرچم اسلام به دست توانای حضرت مهدی(علیه السلام) و شرکت جستن آنها در نهضت مقدس آن حضرت.[۱۸]
  • در برخی از روایات، آمده است، ظاهر شدن خراسانی و شعیب در اثنای جنگ ایرانیان به وقوع می‌پیوندد، به گونه‌ای که آنها با توجه به طولانی شدن نبردشان با دشمن، خودشان سید خراسانی را به عنوان سرپرستی امور اجتماعی و سیاسی خود برمی‌گزینند، گرچه وی از پذیرفتن این منصب خرسند نیست، اما آنها او را سرپرست خود قرار می‌دهند، سپس سید خراسانی، شعیب بن صالح را به فرماندهی نیروهای مسلح خویش برمی‌گزیند.[۱۹]

سپاهیان لشکر امام زمان

  • ب) سپاهیان پا در رکاب حضرت: در برخی از روایات اهل بیت(علیهم السلام) به حضور فعّال عجم در سپاه و ارتش مخصوص امام مهدی(علیه السلام) اشاره شده است. البته مقصود از عجم، ملّت‌های غیر عرب است. ولی به احتمال زیاد، بیشترین مصداق آن در عصر ظهور، ایرانیان خواهند بود، به ویژه که مرکز ثقل تشیع نیز در ایران است.[۲۰] چنانچه در روایات آمده است: "بیشترین یاران مهدی آل محمد(علیهم السلام) را ایرانیان تشکیل می‌دهند. بسیاری از یاران حضرت مهدی(علیه السلام) از اهالی مرو رود، مرو، طوس، مغان، جابروان، قومس، اصطخر، فاریاب، طالقان، سجستان، نیشابور، طبرستان، قم، گرگان، اهواز، سیراف، ری و کرمان هستند[۲۱]. [۲۲]
  • امیر مؤمنان(علیه السلام) درباره طالقان فرمود: «خوشا به حال طالقان! زیرا برای خداوند عزوجل در آنجا گنج‌هایی ذخیره شده است که هرگز از جنس طلا و نقره نمی‌باشند. در آنجا مردانی هستند که خدا را به حق شناختند، و اینان یاران مهدی(علیه السلام) در آخر الزمان هستند.»[۲۳] همچنین در روایات، دربارۀ مردم طالقان آمده است: «این گنج‌ها دلاور مردانی هستند اهل جنگ و جهاد که شهادت در راه خدا را دوست می‌دارند و پیوسته دعا می‌کنند که خدا شهادت را روزی آنان قرار دهد، شعار خود را "يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْنِ" می‌دانند، خداوند به وسیله آنها امام حق را پیروز می‌گرداند.»[۲۴] و از امام صادق(علیه السلام) سؤال شد: منظور از آیه «بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ»[۲۵] چه کسانی هستند؟ آن حضرت فرمود:[۲۶] «هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمَّ، هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمَّ، هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمَّ»[۲۷]
  • در بعضی از روایات تعداد یاران امام زمان از شهرهای مختلف هم بیان شده است: اصبغ بن نباته می‌‏‏گوید: امیر المؤمنین(علیه السلام) در ضمن خطبه‌‏ای، پیرامون مهدی(علیه السلام) و یارانش چنین فرمود: از اهواز یک نفر، شوشتر یک نفر، شیراز سه نفر به نام حفص، یعقوب و علی، از اصفهان چهار نفر به نام موسی، علی، عبد اللّه و غلفان، از بروجرد یک نفر به نام قدیم، از نهاوند یک نفر به نام عبد الرزّاق، از همدان سه نفر به نام جعفر، اسحاق و موسی، از قم ده نفر، که همنام اهل بیت رسول خدا هستند (و در حدیثی، هجده نفر ذکر شده است)، از شیروان یک نفر، از خراسان یک نفر به نام درید، و نیز پنج نفر که‏ همنام اصحاب کهف هستند، از آمل یک نفر، از گرگان یک نفر، از دامغان یک نفر، از سرخس یک نفر، از ساوه یک نفر، از طالقان بیست و چهار نفر، از قزوین دو نفر، از فارس یک نفر، از ابهر یک نفر، از اردبیل یک نفر، از مراغه سه نفر، از خوی یک نفر، از سلماس یک نفر، از آبادان سه نفر و از کازرون یک نفر. سپس فرمود: پیامبر اکرم(صلى الله عليه و آله) سیصد و سیزده نفر از یاران مهدی(علیه السلام) به تعداد یاران پدر را برای من برشمرد و فرمود: خداوند آنان را، در کمتر از یک چشم برهم زدن از مشرق و مغرب زمین، در کنار کعبه گرد آورد.»[۲۸] و امام صادق(علیه السلام) می‌‏‏فرماید:[۲۹] «خاک قم مقدّس است ... مگر نه اینکه آنان یاران قائم ما هستند و دعوت‌‏کننده به حق ما می‌‏‏باشند»[۳۰]

آموزگاران قرآن در دولت کریمه

  • ج) در روایات آمده است: ایرانیان تنها گروهی هستند که در زمان غربت اسلام، از دین و قرآن پاسداری می‌کنند و آموزگاران قرآن در دولت کریمه هستند. اصبغ بن نباته گوید: حضرت علی(علیه السلام) فرمود:[۳۱] «گویا چادرهای عجم را می‌بینم که در مسجد کوفه برپا شده و در ایام حکومت امام مهدی(علیه السلام) قرآن را همان گونه که نازل شده است، به مردم یاد می‌دهند» آیا افتخاری بالاتر از این هست که ایرانیان در دولت کریمه مهدی علیه السلام جزو معلمان قرآن به حساب آیند؟[۳۲]

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص 78 ـ 82
  2. رک: الهی نژاد، حسین، بررسی و تحلیل نقش ایرانیان در تحولات فرجام جامعه بشریت با تاکید بر مسأله ظهور و قیام، ص۸۰ ـ ۸۲.
  3. ر.ک. مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص 78 ـ 82؛ کورانی، علی، عصر ظهور، ص 215
  4. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 60 ص 693
  5. ابن طاووس، علی بن موسی، الملاحم و الفتن، ص 84
  6. سنن ابن ماجه، ج 2، ص 24؛ التذکرة فی احوال الموتی و الآخرة، ص 53؛ فوائد السمطین ج 2 ص 91
  7. غیبت نعمانی، ص ۲۷۳، حدیث ۵۰ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۳، حدیث ۱۱۶: «گوئی هم اکنون من گروهی را با چشم خود می‌بینم که از مشرق قیام کرده‌اند و خواستار حقند ولی آن را به آنها نمی‌دهند، سپس باز حقشان را می‌طلبند ولی به آنان داده نمی‌شود و چون چنان دیدند اسلحه‌های خود را بر می‌گیرند و بر گردن‌هایشان می‌گذارند، این وقت آنچه را که می‌خواستند به آنها داده می‌شود ولی آن طایفه دیگر نمی‌پذیرند تا اینکه قیام می‌کنند و کارشان رونق می‌گیرد، و آنان آن را به کسی نخواهند داد مگر به صاحب شما(یعنی امام زمانS و کشته‌شدگان شان شهیدند. آگاه باش اگر من آن روز را درک می‌نمودم خود را برای صاحب این امر نگه می‌داشتم».
  8. ر.ک. هاشمی شهیدی، سید اسدالله، زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص ۳۰۳ ـ ۳۰۴
  9. ایلیا نام دیگر قدس است، ر.ک. عصر الظهور، ص 228
  10. سنن ترمذی، ج 4 ص 531
  11. ر.ک. مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص 78 ـ 82
  12. ر.ک. کورانی، علی، عصر ظهور، ص 215
  13. ر.ک. کورانی، علی، عصر ظهور، ص 215
  14. ر.ک. کورانی، علی، عصر ظهور، ص 215
  15. ر.ک. کورانی، علی، عصر ظهور، ص 215
  16. ر.ک. کورانی، علی، عصر ظهور، ص 215
  17. ر.ک. کورانی، علی، عصر ظهور، ص 215
  18. ر.ک. کورانی، علی، عصر ظهور، ص 215
  19. ر.ک. کورانی، علی، عصر ظهور، ص 215
  20. ر.ک. رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان ص 206
  21. طبری آملی، محمد بن جریر، دلائل الإمامة ص 314
  22. ر.ک. مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص 78 ـ 82؛ تونه ایی، مجتبی، موعودنامه، ص 147
  23. قندوزی، شیخ سلیمان ، ینابیع المودة، ص 449
  24. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 52، ص 207
  25. سوره اسراء آیه 5
  26. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 60 ، 216
  27. ر.ک. مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص 78 ـ 82
  28. ابن طاووس، علی بن موسی، الملاحم و الفتن، ص 84
  29. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 60، 215
  30. ر.ک. رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان ص 206
  31. قمی، عباس، سفینة البحار، ج 2، ص 165
  32. ر.ک. مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص 78 ـ 82