←مقدمه
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
پیرمردی از [[قبیله]] «[[هذیل]]» برخاست و گفت: این، لغت ما است، {{متن قرآن|تَخَوُّفٍ}} بهمعنای تنقّص کاهش تدریجی است<ref>ر.ک: آلوسی، روح المعانی، ج۷، جزء ۱۴، ص۱۵۲.</ref>. | پیرمردی از [[قبیله]] «[[هذیل]]» برخاست و گفت: این، لغت ما است، {{متن قرآن|تَخَوُّفٍ}} بهمعنای تنقّص کاهش تدریجی است<ref>ر.ک: آلوسی، روح المعانی، ج۷، جزء ۱۴، ص۱۵۲.</ref>. | ||
از [[ابن عباس]] نقل شده که گفت: نمیدانستم معنای {{متن قرآن|فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ}}<ref>این کلمه ششبار در قرآن به کار رفته است. انعام، ۱۴؛ یوسف، ۱۰۱؛ ابراهیم، ۱۰؛ فاطر، ۱؛ زمر، ۴۶ و شوری، ۱۱.</ref> چیست، تا اینکه دو [[عرب]] که دربارۀ چاهی [[نزاع]] داشتند، به نزد من آمدند. یکی از آن دو گفت: | از [[ابن عباس]] نقل شده که گفت: نمیدانستم معنای {{متن قرآن|فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ}}<ref>این کلمه ششبار در قرآن به کار رفته است. انعام، ۱۴؛ یوسف، ۱۰۱؛ ابراهیم، ۱۰؛ فاطر، ۱؛ زمر، ۴۶ و شوری، ۱۱.</ref> چیست، تا اینکه دو [[عرب]] که دربارۀ چاهی [[نزاع]] داشتند، به نزد من آمدند. یکی از آن دو گفت: {{عربی|"انا فطرتها"}} و منظورش این بود که من حفر آن را آغاز کردهام<ref>{{عربی|و اخرج من طریق مجاهد عن ابن عباس قال: کنت لا ادری ما «فاطر السماوات» حتی اتانی اعرابیان یختصمان فی بئر فقال احدهما: {{عربی|"انا فطرتها"}} یقول انا ابتدءتها}}؛ (سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۵۴).</ref>. همچنین از وی نقل شده که گفت: به [[خدا]] سوگندا نمیدانم معنای {{متن قرآن|وَحَنَانًا}}<ref>«و از نزد خویش مهر و پاکیزگی ارزانی داشتیم و او پرهیزگار بود» سوره مریم، آیه ۱۳.</ref> چیست؟<ref>سیوطی، الاتقان، ج۱، ص۳۵۴.</ref> و نیز نقل شده که گفت: نمیدانم معنای {{متن قرآن|غِسْلِينٍ}}<ref>«و خوراکی جز چرکاب ندارد،» سوره حاقه، آیه ۳۶.</ref> چیست؟ [[گمان]] میکنم که آن «زقّوم» است<ref>سیوطی، الاتقان، ج۱، ص۳۵۵.</ref>. | ||
بنابراین، با توجه به اهمیت و [[ضرورت]] [[فهم]] [[معارف]] و [[احکام]] [[قرآن]] برای [[مسلمانان]] و اهتمام کامل [[مؤمنان]] به [[فهم]] معنا و مفاد آن و نیاز به [[تفسیر]] در آن عصر، تردیدی نمیماند که در آن عصر حتی در اوایل آنکه عصر [[صحابه]] بوده نیز [[تفسیر قرآن]] رواج داشته است. جمعی پرسشکننده و جمعی پاسخدهندۀ مطالب [[تفسیری]] و در نتیجه، جمعی در پی [[دانش]] تفسیر و جمعی [[مفسر قرآن کریم]] بودهاند. | بنابراین، با توجه به اهمیت و [[ضرورت]] [[فهم]] [[معارف]] و [[احکام]] [[قرآن]] برای [[مسلمانان]] و اهتمام کامل [[مؤمنان]] به [[فهم]] معنا و مفاد آن و نیاز به [[تفسیر]] در آن عصر، تردیدی نمیماند که در آن عصر حتی در اوایل آنکه عصر [[صحابه]] بوده نیز [[تفسیر قرآن]] رواج داشته است. جمعی پرسشکننده و جمعی پاسخدهندۀ مطالب [[تفسیری]] و در نتیجه، جمعی در پی [[دانش]] تفسیر و جمعی [[مفسر قرآن کریم]] بودهاند. |