آیا علم معصوم قابلیت افزایش دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی)
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:
«نگاهی به مباحث گذشته درباره روش‌های علم‌آموزی برگزیدگان خداوند، مؤید آن است که علوم الهی به‌ تدریج در طول زندگی‌شان به آنان عطا می‌شده است. بنابراین علوم آنان را می‌توان افزایش‌پذیر دانست؛ زیرا اگر علوم آنان تام و بی‌نقص می‌بود، فراگیری دانش به شیوه‌های مختلف یاد‌شده، تکرار علوم پیشین می‌بود؛ درحالی‌ که ظاهر آیات و مستندات پیشین آن است که ایشان این علوم را برای نخستین‌ بار از شیوه‌های یاد‌ شده دریافت می‌کردند. ظاهر آیات نقل‌ شده این است که [[وحی]]، [[الهام]]، شهود، دریافت از فرشتگان، رؤیای صادقه و... شیوه‌هایی برای تکرار معلومات برگزیدگان خداوند نیست؛ بلکه شیوه‌های انتقال علوم الهی به آنان است. با پرهیز از تکرار این آیات، به آیات دیگری که افزایش‌پذیری علوم آنان را با صراحت بیشتری می‌رسانند، اشاره می‌کنیم :
«نگاهی به مباحث گذشته درباره روش‌های علم‌آموزی برگزیدگان خداوند، مؤید آن است که علوم الهی به‌ تدریج در طول زندگی‌شان به آنان عطا می‌شده است. بنابراین علوم آنان را می‌توان افزایش‌پذیر دانست؛ زیرا اگر علوم آنان تام و بی‌نقص می‌بود، فراگیری دانش به شیوه‌های مختلف یاد‌شده، تکرار علوم پیشین می‌بود؛ درحالی‌ که ظاهر آیات و مستندات پیشین آن است که ایشان این علوم را برای نخستین‌ بار از شیوه‌های یاد‌ شده دریافت می‌کردند. ظاهر آیات نقل‌ شده این است که [[وحی]]، [[الهام]]، شهود، دریافت از فرشتگان، رؤیای صادقه و... شیوه‌هایی برای تکرار معلومات برگزیدگان خداوند نیست؛ بلکه شیوه‌های انتقال علوم الهی به آنان است. با پرهیز از تکرار این آیات، به آیات دیگری که افزایش‌پذیری علوم آنان را با صراحت بیشتری می‌رسانند، اشاره می‌کنیم :


فریب خوردن [[حضرت آدم]]{{ع}} در برابر وسوسه شیطان، نتیجه ندانستن دروغ‌ بودن قسم‌ و سخنان شیطان بوده است در این آیات به‌ صراحت بیان شده است که شیطان به‌ دروغ سخنانی را درباره درخت ممنوعه به آدم و حوا بیان کرد و قسم خورد که خیرخواه آنان است و آن دو فریب سخنان او را خوردند. اگر حضرت آدم، علم تام و کاملی داشت، در برابر دروغ شیطان فریب نمی‌خورد. حضرت زکریا، سرپرست حضرت مریم بود. او هرگاه به محل عبادت حضرت مریم می‌آمد، غذایی نزد او می‌دید. یک‌ بار از او پرسید : ای مریم! این را از کجا آورده‏ای؟! مریم پاسخ داد : این از جانب خداوند است. "خداوند به هرکس بخواهد، بی‌حساب روزی می‏دهد" پرسش حضرت زکریا نشانه این است که آن حضرت راز وجود آن غذاها را نمی‌دانست. ادامه این آیات نیز همین نکته را تأیید می‌کند.آیات یاد‌شده، به‌خوبی نشان می‌دهند که علوم پیامبران الهی و حتی [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} تام و کامل نبود و به‌ مرور بر دانش ایشان افزوده می‌شد. این تکامل و افزایش‌پذیری علمی چنان‌ که از شأن نزول آیات یاد‌ شده پیداست، در طول دوران پیامبری آنان ادامه داشته است. بنابراین نمی‌توان گفت که علوم آنان از ابتدای تولد یا آغاز نبوتشان کامل و تام بوده است؛ بلکه ایشان در طول دوران نبوت خود، معارف بسیاری را فراگرفته‌اند. حتی دلیلی نیست که علوم آنان در پایان دوران نبوت ایشان کامل شده باشد؛ بلکه ممکن است از برتری برخی پیامبران بر برخی دیگر،  تفاوت در مراتب علمی آنان، حتی در پایان دوران نبوتشان، برداشت شود. البته از ظاهر برخی آیات ممکن است تام بودن علوم پیامبران استنباط شود؛ مثلاً خداوند، علم‌الاسماء را به حضرت آدم آموخت. خداوند در آیات ۳۰ تا ۳۳ سوره مبارکه بقره، داستان آفرینش حضرت آدم و آموختن علم‌الاسماء به او را بیان می‌کند. بنا بر این آیات، دلیل شایستگی انسان‌ها برای خلافت خداوند در زمین و برتری آنان بر فرشتگان، توان آموختن علم‌الاسماء است. بنا بر برخی تفاسیر، مراد از علم‌الاسماء، علم به اسمای حسنای خداوند است. فرشتگان، اگر‌چه با برخی از اسمای الهی آشنا بودند و خداوند را با آن نام‌ها می‌خواندند، به همه آنها آگاهی نداشتند؛ ولی خداوند تمام آن نام‌های مقدس را به حضرت آدم آموخت {{عربی| {{وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا|}}<ref>[[محمدتقی مصباح یزدی، انسان‌شناسی در قرآن، تدوین محمود فتحعلی، ص ۸۴]]</ref>. فراگیری این دانش، آگاهی به همه حقایق هستی، مجرد و مادی را در‌بردارد؛ زیرا تمام حقایق هستی، پرتوهایی از اسما و صفات خداوند، و مصادیقی از نام علیم و برخی صفات دیگر خداوندند. بنابراین از این‌گونه آیات ممکن است برای اثبات تام بودن علوم برخی پیامبران، مانند حضرت آدم استفاده شود. شواهد یاد‌شده، از جمله خطای حضرت آدم در حادثه خوردن میوه ممنوع، نشان می‌دهد که  حتی اگر تفسیر یاد‌شده از علم‌الأسماء را بپذیریم چنین دانشی به معنای علم تام و تفصیلی به همه حوادث جهان نیست و باید آن را به گونه ای توجیه کرد.  به‌ نظر می‌رسد دانشی مانند علم‌الاسماء، دانشی کلی و حضوری بوده که در عالم ملکوت فراگرفته شده است. از همین روی، تطبیق این دانش بر امور مادی، حضرت آدم را به وحی و شیوه‌های دیگر علم‌آموزی نیازمند می‌ساخته است<ref>سیدعلی هاشمی، "ماهیت و قلمرو علم الاسماء"، قرآن‌شناخت، ش۲؛ (پیاپی‌۱۰)، س۵، ص۱۰۹.</ref> "علم‌الکتاب" نیز ممکن است دانشی جامع و تام تفسیر شود که برگزیدگان دست‌یافته‌ به آن، همه علوم را دارا می‌شوند. مطابق آیه‌ای که درباره علم‌الکتاب است، صاحب این علم، پس از خداوند متعال شاهد و گواهی بر درستی رسالت [[پیامبر خاتم|رسول اعظم]] {{صل}} معرفی شده است.  بنا بر برخی تفاسیر، مقصود از "الکتاب" در این آیه، قرآن کریم است  و بنا بر روایات، قرآن تمام علوم جهان را در‌بردارد<ref>محمد‌بن‌حسن صفار، بصائر الدرجات، ص ۱۲۷ و ۱۲۸.</ref>بنابراین کسی که به علم‌الکتاب یا به تمام دانش قرآن کریم دست یابد، همه حقایق جهان را می‌داند و علوم او تام است<ref>سیدعلی هاشمی، «ماهیت و قلمرو علم الکتاب»، معرفت، ش۱۸۷، س۲۳، ص۴۷.</ref> با توجه به شواهد قرآنی یاد‌شده که نشان می‌دادند حتی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از برخی مطالب آگاه نبوده‌اند، چنین تفاسیری، بر فرض درستی، باید به گونه‌ای توجیه شوند. به ‌نظر می‌رسد این آیات و روایات مؤید آن، تام بودن بالفعل تمام دانش قرآن یا "الکتاب" را نمی‌رسانند.»<ref>[[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]]، ص۱۲۴.</ref>.
فریب خوردن [[حضرت آدم]]{{ع}} در برابر وسوسه شیطان، نتیجه ندانستن دروغ‌ بودن قسم‌ و سخنان شیطان بوده است در این آیات به‌ صراحت بیان شده است که شیطان به‌ دروغ سخنانی را درباره درخت ممنوعه به آدم و حوا بیان کرد و قسم خورد که خیرخواه آنان است و آن دو فریب سخنان او را خوردند. اگر حضرت آدم، علم تام و کاملی داشت، در برابر دروغ شیطان فریب نمی‌خورد. حضرت زکریا، سرپرست حضرت مریم بود. او هرگاه به محل عبادت حضرت مریم می‌آمد، غذایی نزد او می‌دید. یک‌ بار از او پرسید : ای مریم! این را از کجا آورده‏ای؟! مریم پاسخ داد : این از جانب خداوند است. "خداوند به هرکس بخواهد، بی‌حساب روزی می‏دهد" پرسش حضرت زکریا نشانه این است که آن حضرت راز وجود آن غذاها را نمی‌دانست. ادامه این آیات نیز همین نکته را تأیید می‌کند.آیات یاد‌شده، به‌خوبی نشان می‌دهند که علوم پیامبران الهی و حتی [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} تام و کامل نبود و به‌ مرور بر دانش ایشان افزوده می‌شد. این تکامل و افزایش‌پذیری علمی چنان‌ که از شأن نزول آیات یاد‌ شده پیداست، در طول دوران پیامبری آنان ادامه داشته است. بنابراین نمی‌توان گفت که علوم آنان از ابتدای تولد یا آغاز نبوتشان کامل و تام بوده است؛ بلکه ایشان در طول دوران نبوت خود، معارف بسیاری را فراگرفته‌اند. حتی دلیلی نیست که علوم آنان در پایان دوران نبوت ایشان کامل شده باشد؛ بلکه ممکن است از برتری برخی پیامبران بر برخی دیگر،  تفاوت در مراتب علمی آنان، حتی در پایان دوران نبوتشان، برداشت شود. البته از ظاهر برخی آیات ممکن است تام بودن علوم پیامبران استنباط شود؛ مثلاً خداوند، علم‌الاسماء را به حضرت آدم آموخت. خداوند در آیات ۳۰ تا ۳۳ سوره مبارکه بقره، داستان آفرینش حضرت آدم و آموختن علم‌الاسماء به او را بیان می‌کند. بنا بر این آیات، دلیل شایستگی انسان‌ها برای خلافت خداوند در زمین و برتری آنان بر فرشتگان، توان آموختن علم‌الاسماء است. بنا بر برخی تفاسیر، مراد از علم‌الاسماء، علم به اسمای حسنای خداوند است. فرشتگان، اگر‌چه با برخی از اسمای الهی آشنا بودند و خداوند را با آن نام‌ها می‌خواندند، به همه آنها آگاهی نداشتند؛ ولی خداوند تمام آن نام‌های مقدس را به حضرت آدم آموخت {{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا}}<ref>[[محمدتقی مصباح یزدی، انسان‌شناسی در قرآن، تدوین محمود فتحعلی، ص ۸۴]]</ref>. فراگیری این دانش، آگاهی به همه حقایق هستی، مجرد و مادی را در‌بردارد؛ زیرا تمام حقایق هستی، پرتوهایی از اسما و صفات خداوند، و مصادیقی از نام علیم و برخی صفات دیگر خداوندند. بنابراین از این‌گونه آیات ممکن است برای اثبات تام بودن علوم برخی پیامبران، مانند حضرت آدم استفاده شود. شواهد یاد‌شده، از جمله خطای حضرت آدم در حادثه خوردن میوه ممنوع، نشان می‌دهد که  حتی اگر تفسیر یاد‌شده از علم‌الأسماء را بپذیریم چنین دانشی به معنای علم تام و تفصیلی به همه حوادث جهان نیست و باید آن را به گونه ای توجیه کرد.  به‌ نظر می‌رسد دانشی مانند علم‌الاسماء، دانشی کلی و حضوری بوده که در عالم ملکوت فراگرفته شده است. از همین روی، تطبیق این دانش بر امور مادی، حضرت آدم را به وحی و شیوه‌های دیگر علم‌آموزی نیازمند می‌ساخته است<ref>سیدعلی هاشمی، "ماهیت و قلمرو علم الاسماء"، قرآن‌شناخت، ش۲؛ (پیاپی‌۱۰)، س۵، ص۱۰۹.</ref> "علم‌الکتاب" نیز ممکن است دانشی جامع و تام تفسیر شود که برگزیدگان دست‌یافته‌ به آن، همه علوم را دارا می‌شوند. مطابق آیه‌ای که درباره علم‌الکتاب است، صاحب این علم، پس از خداوند متعال شاهد و گواهی بر درستی رسالت [[پیامبر خاتم|رسول اعظم]] {{صل}} معرفی شده است.  بنا بر برخی تفاسیر، مقصود از "الکتاب" در این آیه، قرآن کریم است  و بنا بر روایات، قرآن تمام علوم جهان را در‌بردارد<ref>محمد‌بن‌حسن صفار، بصائر الدرجات، ص ۱۲۷ و ۱۲۸.</ref>بنابراین کسی که به علم‌الکتاب یا به تمام دانش قرآن کریم دست یابد، همه حقایق جهان را می‌داند و علوم او تام است<ref>سیدعلی هاشمی، «ماهیت و قلمرو علم الکتاب»، معرفت، ش۱۸۷، س۲۳، ص۴۷.</ref> با توجه به شواهد قرآنی یاد‌شده که نشان می‌دادند حتی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از برخی مطالب آگاه نبوده‌اند، چنین تفاسیری، بر فرض درستی، باید به گونه‌ای توجیه شوند. به ‌نظر می‌رسد این آیات و روایات مؤید آن، تام بودن بالفعل تمام دانش قرآن یا "الکتاب" را نمی‌رسانند.»<ref>[[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]]، ص۱۲۴.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
۱۱۴٬۴۸۳

ویرایش