←جستارهای وابسته
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
۵. '''[[دفاع]] استشهادی''': این کار به ویژه اگر دفاع منحصر به آن باشد، به عنوان روشی [[دفاعی]] مطرح است و پیشینه بحث از آن در برخی رسالههای جهادی مربوط به دوران جنگهای [[ایران]] و روس است<ref>فراهانی، میرزا ابوالقاسم، رسالههای خطی فقهی (رساله جهادیه)، ص۵۸۰.</ref>. برخی [[فقیهان]] به استناد اینکه [[دلایل]] [[حرمت]] انتحار و به هلاکتانداختن نفس از دفاع استشهادی انصراف دارد، آن را مجاز شمردهاند<ref>هاشمی شاهرودی، سیدمحمود، موسوعة الفقه الاسلامی، ج۱۷، ص۳۵۱؛ یزدی، محمد، فقه القرآن، ج۴، ص۲۱۲.</ref> و معتقدند فرقی میان [[عملیات استشهادی]] و دیگر اقسام دفاع و [[جهاد]] نیست<ref>فضلالله، سیدمحمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، ج۴، ص۸۶ و ۹۲ – ۹۳.</ref>. برخی نیز بر این باورند که اگر حرمت [[قتل نفس]]، مزاحم [[واجب]] اهمی، مانند دفاع و [[حفظ دین]] شود، به جهت [[لزوم]] رعایت امر اهمّ، حرمت قتل نفس برداشته میشود<ref>منتظری، حسینعلی، مجازاتهای اسلامی و حقوق بشر، ص۹۱؛ خرازی، سیدمحسن، فی التجسس و التفتیش، مجله فقه أهل البیت{{عم}}، شماره ۱۱ - ۱۲، ۱۴۱۹ق، ص۱۳۰ - ۱۳۱؛ یزدی، محمد، فقه القرآن، ج۴، ص۲۱۲.</ref>. [[ستایش]] [[امام خمینی]] از دفاع استشهادیِ [[شهید]] حسین فهمیده<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۷۳.</ref>، حاکی از [[همراهی]] ایشان با این روش است.<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد و دفاع (مقاله)| مقاله «جهاد و دفاع»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۴، ص ۲۰۹.</ref> | ۵. '''[[دفاع]] استشهادی''': این کار به ویژه اگر دفاع منحصر به آن باشد، به عنوان روشی [[دفاعی]] مطرح است و پیشینه بحث از آن در برخی رسالههای جهادی مربوط به دوران جنگهای [[ایران]] و روس است<ref>فراهانی، میرزا ابوالقاسم، رسالههای خطی فقهی (رساله جهادیه)، ص۵۸۰.</ref>. برخی [[فقیهان]] به استناد اینکه [[دلایل]] [[حرمت]] انتحار و به هلاکتانداختن نفس از دفاع استشهادی انصراف دارد، آن را مجاز شمردهاند<ref>هاشمی شاهرودی، سیدمحمود، موسوعة الفقه الاسلامی، ج۱۷، ص۳۵۱؛ یزدی، محمد، فقه القرآن، ج۴، ص۲۱۲.</ref> و معتقدند فرقی میان [[عملیات استشهادی]] و دیگر اقسام دفاع و [[جهاد]] نیست<ref>فضلالله، سیدمحمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، ج۴، ص۸۶ و ۹۲ – ۹۳.</ref>. برخی نیز بر این باورند که اگر حرمت [[قتل نفس]]، مزاحم [[واجب]] اهمی، مانند دفاع و [[حفظ دین]] شود، به جهت [[لزوم]] رعایت امر اهمّ، حرمت قتل نفس برداشته میشود<ref>منتظری، حسینعلی، مجازاتهای اسلامی و حقوق بشر، ص۹۱؛ خرازی، سیدمحسن، فی التجسس و التفتیش، مجله فقه أهل البیت{{عم}}، شماره ۱۱ - ۱۲، ۱۴۱۹ق، ص۱۳۰ - ۱۳۱؛ یزدی، محمد، فقه القرآن، ج۴، ص۲۱۲.</ref>. [[ستایش]] [[امام خمینی]] از دفاع استشهادیِ [[شهید]] حسین فهمیده<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۷۳.</ref>، حاکی از [[همراهی]] ایشان با این روش است.<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد و دفاع (مقاله)| مقاله «جهاد و دفاع»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۴، ص ۲۰۹.</ref> | ||
==[[اموال]] و [[غنایم جنگی]]== | |||
[[غنیمت]]، اموالی است که با [[قهر و غلبه]] از دشمن گرفته شود<ref>شهید ثانی، زین الدین بن علی، الروضة البهیة، ج۲، ص۴۰۰.</ref>؛ در غیر این صورت اگر [[مالی]] بدون [[خونریزی]] به دست آید، «فیء» نام دارد<ref>طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۲، ص۶۴؛ حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة، ج۹، ص۵۲۷.</ref>. «[[انفال]]» نیز عنوانی اعم از فیء است که افزون بر فیء، [[اموال]] دیگری را هم شامل میشود<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۱۶ - ۱۲۰؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۳۴۷ – ۳۴۸.</ref>؛ هرچند [[غنیمت]] به معنی عام، بر همه این اموال (فیء، انفال و اموالی که با [[قهر و غلبه]] از [[دشمن]] گرفته شده است) گفته میشود. از نظر [[شرعی]] نیز همه اموالی که در [[جنگ]] به دست [[مسلمانان]] برسد، احکامی دارد. در [[فقه شیعه]]، اگرجنگ بدون [[اذن امام]]{{ع}} باشد، همه اموال به دست آمده به [[امام]]{{ع}} اختصاص دارد<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۴، ص۲۲۹؛ عراقی کزازی، آقاضیاء الدین، شرح تبصرة المتعلمین، ج۳، ص۱۱۷.</ref>؛ بنابراین [[احکام]] مورد بحث مربوط به غیر این مورد است. [[غنایم]] غیر منقول ([[اراضی]] و ملحقات آن) دارای اقسامی است<ref>حلبی، ابوالصلاح، الکافی فی الفقه، ص۲۵۹ – ۲۶۰.</ref> که هریک [[حکم]] خاص خود را دارد: ١. اگر دشمن از روی رغبت [[مسلمان]] شود، [[مالکیت]] وی بر اموال خود باقی میماند<ref>حلبی، ابوالصلاح، الکافی فی الفقه، ص۲۶۰؛ بحرالعلوم، سیدمحمد بن محمدتقی، بلغة الفقیه، ج۱، ص۲۸۲ – ۲۸۳.</ref>؛ ۲. زمینهایی که بدون جنگ به دست آمده، داخل در انفال و برای امام [[معصوم]]{{ع}} است<ref>حلبی، ابوالصلاح، الکافی فی الفقه، ص۲۵۹؛ بحرالعلوم، سیدمحمد بن محمدتقی، بلغة الفقیه، ج۱، ص۲۸۸؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۳۴۷.</ref>؛ ۳. زمینهای مفتوح عنوه ([[اراضی خراجیه]]) که با [[غلبه]] از [[کفّار]] گرفته شده است، اگر در [[زمان]] [[فتح]] آباد بوده باشد، از آنِ مسلمانان است<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۵۷؛ بحرالعلوم، سیدمحمد بن محمدتقی، بلغة الفقیه، ج۱، ص۲۱۱.</ref>، هرچند در اینکه [[ملک]] مسلمانان میشود یا تنها [[حق]] اختصاص برای آنان ایجاد میشود، [[اختلاف]] نظر وجود دارد<ref>بحرالعلوم، سیدمحمد بن محمدتقی، بلغة الفقیه، ج۱، ص۲۱۳ - ۲۱۴.</ref>؛ ۴. اگرفتح [[زمین]] همراه با [[پیمان]] [[صلح]] باشد، به گونهای که در قبال سکناگزیدن در آن، [[زمین]] [[دشمن]] به [[مسلمانان]] واگذار شود، این زمین [[حکم]] [[اراضی]] مفتوح عنوه را خواهد داشت<ref>بحرالعلوم، سیدمحمد بن محمدتقی، بلغة الفقیه، ج۱، ص۲۸۱؛ یزدی طباطبایی، سیدمحمدکاظم، حاشیة المکاسب، ج۱، ص۴۶ - ۴۷.</ref>. در [[غنایم]] منقول، نخست مخارج [[جنگ]]، هزینه نگهداری غنایم<ref>طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۲، ص۷۰.</ref> و نیز [[خمس غنایم]] که [[سهم امام]]{{ع}} است<ref>حلبی، ابوالصلاح، الکافی فی الفقه، ص۲۵۸؛ بحرالعلوم، سیدمحمد بن محمدتقی، بلغة الفقیه، ج۱، ص۲۲۰؛ امام خمینی، کتاب البیع، ج۳، ص۸۴؛ همو، تحریر الوسیله، ج۱، ص۳۳۱.</ref>، استثنا میشود؛ سپس باقیمانده آن میان [[مجاهدان]] تقسیم خواهد شد<ref>حلبی، ابوالصلاح، الکافی فی الفقه، ص۲۵۸؛ طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۲، ص۷۰.</ref>؛ البته از نظر [[امام خمینی]]، [[پرداخت خمس]] پس از کسر سایر استثناها خواهد بود<ref>امام خمینی، توضیح المسائل، ص۲۷۸.</ref>. | |||
[[احکام]] ذکرشده درباره غنایمی است که از [[کفّار]] و [[مشرکان]] به دست آمده باشد؛ اما در خصوص غنیمتهایی که در [[نبرد]] با [[شورشیان]] [[مسلمان]] ([[بغاة]]) به دست آمده است، اگر خارج از محدوده [[جنگی]] باشد، غنیمتگرفتن آن جایز نیست<ref>روحانی، سیدمحمدصادق، فقه الصادق{{ع}}، ج۱۳، ص۱۱۹؛ منتظری، حسینعلی، دراسات فی ولایة الفقیه، ج۳، ص۲۹۷.</ref>؛ اما اگر در محدوده مناطق جنگی باشد، بیشتر [[فقیهان]] [[تصرف]] در این [[اموال]] را جایز<ref>محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۱، ص۳۰۸؛ شهید ثانی، زین الدین بن علی، الروضة البهیة، ج۲، ص۴۰۸.</ref> و برخی<ref>سیدمرتضی، علی بن حسین، المسائل الناصریات، ص۴۴۳؛ ابن ادریس حلی، محمد بن منصور، السرائر، ج۲، ص۱۸ – ۱۹.</ref> ممنوع دانستهاند. با توجه به ماهیت جنگ تحمیلی [[عراق]] علیه [[ایران]]، که [[دفاع]] در برابر مسلمانان [[باغی]] محسوب میشد، امام خمینی اموال خارج از حوزه مناطق جنگی را محترم میدانست<ref>امام خمینی، استفتائات، ج۳، ص۵۲.</ref> و تنها غنیمتگرفتن اموالی را که در [[سیطره]] نیروهای مدافع بود، جایز میشمرد<ref>امام خمینی، استفتائات، ج۳، ص۵۲.</ref>.<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد و دفاع (مقاله)| مقاله «جهاد و دفاع»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۴، ص ۲۱۱.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |