←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
هر چند عصر حاضر [[شاهد]] پیدایش جریانهای تروریستی ذیل عنوان جهاد اسلامی است که متأسفانه هزینهای سنگین و خسارتی [[عظیم]] را به وجهه [[اسلام]] در [[جهان]] وارد کرده است، با این حال نگرش مثبت انقلاب اسلامی به مسئله جهاد و دوری آن از [[افراط و تفریط]]، باعث شده است که در دنیای امروز جهاد را فارغ از قرائتهای خوارجمآبانه و تنگنظرانه معرفی کرده و [[روح]] فراگیر جهاد را در جوانب مختلف [[جامعه]] [[ترویج]] نماید؛ زیرا بعد از انقلاب اسلامی در [[ایران]]، با فرهنگسازیای که در امر جهاد و توجه به جوانب آن شد، انقلاب اسلامی ثابت کرد که همین روحیه جهادی چه تأثیرات مثبتی را در [[پیشرفت]] جامعه و خروج آن از [[انحطاط]] و [[عقبماندگی]] میتواند داشته باشد.<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد - ادرکنی (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]] ص ۴۱۴.</ref> | هر چند عصر حاضر [[شاهد]] پیدایش جریانهای تروریستی ذیل عنوان جهاد اسلامی است که متأسفانه هزینهای سنگین و خسارتی [[عظیم]] را به وجهه [[اسلام]] در [[جهان]] وارد کرده است، با این حال نگرش مثبت انقلاب اسلامی به مسئله جهاد و دوری آن از [[افراط و تفریط]]، باعث شده است که در دنیای امروز جهاد را فارغ از قرائتهای خوارجمآبانه و تنگنظرانه معرفی کرده و [[روح]] فراگیر جهاد را در جوانب مختلف [[جامعه]] [[ترویج]] نماید؛ زیرا بعد از انقلاب اسلامی در [[ایران]]، با فرهنگسازیای که در امر جهاد و توجه به جوانب آن شد، انقلاب اسلامی ثابت کرد که همین روحیه جهادی چه تأثیرات مثبتی را در [[پیشرفت]] جامعه و خروج آن از [[انحطاط]] و [[عقبماندگی]] میتواند داشته باشد.<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد - ادرکنی (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]] ص ۴۱۴.</ref> | ||
==مقایسه نگرش [[انقلاب اسلامی]] به [[جهاد]] با سایر نگرشها== | |||
با وجود [[همسویی]] متفکران [[معتدل]] [[اهل سنت]] با انقلاب اسلامی، نگاهها نسبت به مسئله جهاد مختلف بوده است. در این راستا به دلیل بحرانهایی که در [[زمان]] حاضر در منطقه [[غرب]] [[آسیا]] خصوصاً، از جانب گروههایی با عنوان [[اسلامی]] پدیدار شده، مقایسهای کوتاه میان دیدگاه نوسلفیان و [[اندیشه]] انقلاب اسلامی خواهیم داشت. البته نوسلفیه معاصر، خود منشعب در طیفها و جریانات مختلفی مانند [[سلفیه]] جهادی «پیرو [[سید قطب]]»، سلفیه [[افراطی]] «دیوبندی» در مناطق [[شبه قاره]] [[هند]]، سلفیه [[اعتدالی]] «اخوان المسلمین» در قاره [[آفریقا]] و سلفیه «وهابی تکفیری» به ویژه در [[عربستان سعودی]] است، که این جریان بهخاطر وجود خلأ [[فکری]]، خصوصاً در زمینه [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] و حمایتهای ویژه [[مالی]] از آن، به سرعت در میان [[جوامع]] اهل سنت گسترش یافت. | |||
اساس [[اختلافات]] از لایههای [[اعتقادی]] ۔ [[کلامی]] شروع شده و به مسائل [[فقهی]] - [[حقوقی]] و سایر جوانب از جمله مسائل سیاسی- اجتماعی ختم میشود. پایههای اعتقادی این [[تفکرات]] در نوع رویکردی است که این [[جریانها]] در مسائل کلامیای از قبیل: «[[لزوم]] [[تبعیت]] از [[فهم]] و روش [[صحابه]]، [[تابعان]] و [[محدثان]] [[قرن دوم]] و سوم»، «[[مخالفت]] با تأویلهای کلامی - [[فلسفی]] در باب [[آیات]] و [[روایات]]»، «[[ایمان]] تام به [[ظواهر نصوص]]»؛ هر چند معنای آنها فهمیده نشود، «تقدیم نقل بر [[عقل]]» و «توسعه مفهوم [[شرک]] و [[کفر]]»<ref>عدالتنژاد، سعید؛ نظامالدینی، سید حسین، «سلفیان تکفیری یا الجهادیون: خاستگاه و اندیشهها»، تاریخ و تمدن اسلامی (فصلنامه)، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، س۷، ش۱۳، ۱۳۹۰ش، ص۱۶۷.</ref> و... دارند. و همچنین عناوینی چون «[[دارالاسلام]]» و «[[دارالکفر]]» مطرح است؛ به طوری که فهم رویکرد این گروهها بدون توجه به تعریف این عناصر ممکن نیست. در مجموع باید گفت که پایههای فکری این گروهها دارای [[صبغه]] [[اهل حدیث]] بوده که در روند [[تاریخی]] خود به بازتعریف و توسعه مفاهیم فوق دست زدهاند. این پیش فرضها در [[تفسیر]] [[منابع اسلامی]]، این نتیجه را به دنبال داشته است که [[تفکر]] مزبور شدیداً دچار عقلگریزی؛ بلکه [[عقل]] ستیزی گردیده است<ref>سقاف، حسن بن علی، سلفیگری وهابی، ترجمه حمیدرضا آژیر، ص۱۲۰.</ref> و این [[اختلافات]] به نوعی به مواجهه با پدیدههای [[اجتماعی]] - [[سیاسی]] نیز کشیده شده است. | |||
اگر در دیدگاه گذشتگان، [[جهاد]] مختص به [[کفار]] یا [[باغیان]] بوده، اما امروزه در دیدگاه اینان، [[جامعه اسلامی]] را نیز شامل شده است؛ زیرا هر گروهی که با آنها نباشد، حتی اگر همکیش باشد، ولی به اردوگاهشان [[مهاجرت]] نکند، [[مسلمان]] نبوده و [[حکم]] کفار را دارد<ref>امین عاملی، سید محسن، کشف الارتیاب فی أتباع محمد بن عبدالوهاب، ص۹۷؛ میرزایی، علیرضا، «سپاه صحابه و لشکر جھنگوی نماینده افکار افراطی سلفیگری»، سراج منیر (فصلنامه)، قم، مؤسسة دارالاعلام لمدرسة اهل البیت{{عم}}، س۳، ش۱۱، ۱۳۹۲ش، ص۱۸۱.</ref>،؛ چراکه در تعریف «[[دارالاسلام]]» بر این عقیدهاند که منطقه «دارالاسلام»، منطقهای است که [[قوانین اسلامی]] در آن [[حاکم]] باشد و إلا به صرف حضور [[مسلمانان]]، از «[[دارالکفر]]» و «[[دارالحرب]]» بودن خارج نشده<ref>رفعت، سید احمد، النبی المسلح (الرافضون)، ص۴۱-۴۲؛ ر.ک: عدالتنژاد، سعید؛ نظامالدینی، سید حسین، «سلفیان تکفیری یا الجهادیون: خاستگاه و اندیشهها»، تاریخ و تمدن اسلامی (فصلنامه)، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، س۷، ش۱۳، ۱۳۹۰ش، ص۱۸۹.</ref> و مشمول [[حکم جهاد]] میشود. به لحاظ ساز و کار جهاد و [[قتال]] نیز صدور [[حکم تکفیر]] در نزد آنان مساوی با جواز هر گونه عملیات جهادی به هر شکل بوده است<ref>عدالتنژاد، سعید؛ نظامالدینی، سید حسین، «سلفیان تکفیری یا الجهادیون: خاستگاه و اندیشهها»، تاریخ و تمدن اسلامی (فصلنامه)، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، س۷، ش۱۳، ۱۳۹۰ش، ص۱۸۹.</ref>. نتیجه طبیعی چنین تفکری رواج اشکال مختلف [[خشونت]] و [[اعمال]] تروریستی با نام جهاد میباشد. | |||
نکته مهم دیگر در [[اندیشه]] این گروهها این است که [[جهاد نظامی]] را [[واجب عینی]] میدانند<ref>رفعت، سید احمد، النبی المسلح (الرافضون)، ص۴۲؛ ر.ک: عدالتنژاد، سعید؛ نظامالدینی، سید حسین، «سلفیان تکفیری یا الجهادیون: خاستگاه و اندیشهها»، تاریخ و تمدن اسلامی (فصلنامه)، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، س۷، ش۱۳، ۱۳۹۰ش، ص۸۲۱.</ref>؛ از اینرو [[جهاد]] به [[باور]] آنها نیازمند مجوز از کسی نیست. این رویکرد در [[جهان اسلام]]، با مشخصه جهادگرایی و تکفیرگرایی به صورت آسیبی فراگیر در آمده است. | |||
این [[تفکر]] در [[تقابل]] کامل با [[اندیشه]] [[انقلاب اسلامی]] است و با قطع نظر از لایههایی از [[اختلاف]] همچون تعریف مفاهیمی چون [[شرک]]، [[بدعت]]، [[عبادت]] و... و نیز کیفیت تعامل با [[کتاب و سنت]]، میتوان گفت که خطرناکترین شاخصه در شاکله [[فکری]] این گروهها از منظر انقلاب اسلامی همان عقلستیزی آنهاست که در سایه آن سایر امور تحت الشعاع قرار میگیرد<ref>آیت الله خامنهای، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref>. | |||
انقلاب اسلامی بر این باور است که نمیتوان علیه هیچ [[مسلمانی]] [[حکم تکفیر]] صادر کرد؛ علاوه بر اینکه جهاد علیه [[کفار]] نیز مشروط به شرایط و زمینههای ویژهای است. هر نوع [[اقدام]] [[خشونت]] بار علیه بیگناهان در امر جهاد ممنوع است<ref>آیت الله خامنهای، ۱۴/۱۱/۱۳۹۰.</ref>؛ چنانکه جهاد با وجود اهمیت زیاد، فرعی از مسئله [[ولایت]] بوده و در سایه آن تعریف میشود؛ لذا هیچگاه مهمتر از آن نخواهد بود؛ بنابراین قبض و بسط جهاد منوط به [[اذن]] ولایت بوده و بدون آن [[مشروع]] نمیباشد<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۰، ص۴۵۱ -۴۵۲؛ آیتالله خامنهای، ۱۸/۲/۱۳۷۵؛ ۴/۱۱/۱۳۷۸؛ ر.ک: همین مقاله، جهاد نظامی (دفاعی و ابتدایی).</ref>. | |||
در [[حقیقت]] این [[تدبیر]] و تشخیص «ولی» واجد شرایط خاص میباشد که سمت وسو، به نوع [[مبارزات]] [[مردم]] و تلاشهای آنان میدهد<ref>آیت الله خامنهای، مکتوبات، ۲۱/۱۱/۱۳۷۷.</ref>. امر ولایت در [[زمان غیبت]] متبلور در [[ولی فقیه]] واجد شرایط خاص است ([[مقام ولایت]] [[فقیه]]) و چون او متولی امور [[عامه]] [[مسلمین]]، از جمله امر جهاد است، تخطی از او به هیچ وجه جایز نمیباشد<ref>امام خمینی، ۱۳۷۹، ۳۷۷-۳۷۸.</ref>. از اینرو اساساً در نگاه انقلاب اسلامی، جهاد امر شخصی و فردی نیست، تا هر کس، هرگونه که خواست با نام جهاد اقدام نماید. این در حالی است که گروههای یادشده [[جهاد نظامی]] را مانند [[نماز]] یک [[واجب عینی]] میدانند؛ لذا هر فرد و گروهی باید به هر روشی [[اقدام]] به آن نماید<ref>رفعت، ۱۳۹۱، ۴۲؛ ر.ک: عدالتنژاد، سعید؛ نظامالدینی، سید حسین، «سلفیان تکفیری یا الجهادیون: خاستگاه و اندیشهها»، تاریخ و تمدن اسلامی (فصلنامه)، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، س۷، ش۱۳، ۱۳۹۰ش، ص۸۲۱.</ref>؛ در یک مرور اجمالی، [[جهاد مسلحانه]] از نگاه [[انقلاب اسلامی]] منوط به [[اذن]] [[مجتهد]] جامع الشرایط است که با توجه تام به [[مصالح مسلمانان]] در مقابله با [[کفار]] [[حربی]] و بر اساس [[بصیرت]] و [[نفی خشونت]] (به شکلهای مختلف آن) میتواند انجام پذیرد. به علاوه اینکه در نگاه انقلاب اسلامی - همانگونه که گذشت -[[جهاد]] به عرصههایی چون [[جهاد اقتصادی]]، [[علمی]] و [[سیاسی]] نیز تعمیم داده شده است.<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد - ادرکنی (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]] ص ۴۳۴.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |