←منابع
جز (جایگزینی متن - '''']] {{پایان}} {{پایان}} == پانویس == {{پانویس}} ' به '''']] {{پایان منابع}} == پانویس == {{پانویس}} ') |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
*[[تسلیم]] شدن به سه نوع تقسیم میشود: [[تسلیم]] زبانی؛ [[تسلیم]] [[فکری]] و [[تسلیم]] شدن قلبی. تسلیمی که در [[روایات]] به آن اشاره شده و آن را [[حقیقت]] [[ایمان]] میدانند، [[تسلیم]] قلبی فرد [[مسلمان]] است، تسلیمی که سراسر وجود [[انسان]] را فراگرفته و هیچگونه جحود و عنادی در آن وجود ندارد. ممکن است کسی در مقابل یک جریان [[فکری]]، حتی از لحاظ [[عقلی]] و منطقی [[تسلیم]] باشد؛ ولی قلبا به آن [[معتقد]] نباشد. در بسیاری از موارد، شخص از روی [[تعصب]]، [[لجاجت]] یا به خاطر [[منافع]] شخصی زیر بار [[حقیقت]] نمیرود؛ در چنیین مواردی ممکن است [[فکر]] و [[عقل]] و [[اندیشه]] شخص [[تسلیم]] باشد، اما روحش طاغی و غیر [[تسلیم]] است؛ بنابراین چنین شخصی فاقد [[ایمان کامل]] است؛ زیرا در برابر [[حقیقت]] [[الهی]] غیر [[تسلیم]] است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۶۹. </ref>. | *[[تسلیم]] شدن به سه نوع تقسیم میشود: [[تسلیم]] زبانی؛ [[تسلیم]] [[فکری]] و [[تسلیم]] شدن قلبی. تسلیمی که در [[روایات]] به آن اشاره شده و آن را [[حقیقت]] [[ایمان]] میدانند، [[تسلیم]] قلبی فرد [[مسلمان]] است، تسلیمی که سراسر وجود [[انسان]] را فراگرفته و هیچگونه جحود و عنادی در آن وجود ندارد. ممکن است کسی در مقابل یک جریان [[فکری]]، حتی از لحاظ [[عقلی]] و منطقی [[تسلیم]] باشد؛ ولی قلبا به آن [[معتقد]] نباشد. در بسیاری از موارد، شخص از روی [[تعصب]]، [[لجاجت]] یا به خاطر [[منافع]] شخصی زیر بار [[حقیقت]] نمیرود؛ در چنیین مواردی ممکن است [[فکر]] و [[عقل]] و [[اندیشه]] شخص [[تسلیم]] باشد، اما روحش طاغی و غیر [[تسلیم]] است؛ بنابراین چنین شخصی فاقد [[ایمان کامل]] است؛ زیرا در برابر [[حقیقت]] [[الهی]] غیر [[تسلیم]] است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۶۹. </ref>. | ||
*بنابراین [[کفر]] یعنی پردهکشی روی [[حقیقت]] از طرف کسانی که عمداً و از روی عناد آن را میپوشانند و نقطه مقابل [[کفر]] [[ایمان]] است که در تعریف آن آمده است: [[تسلیم]] قلبی [[مؤمن]] به [[حقیقت]] را [[ایمان]] میگویند<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۶۹.</ref>. | *بنابراین [[کفر]] یعنی پردهکشی روی [[حقیقت]] از طرف کسانی که عمداً و از روی عناد آن را میپوشانند و نقطه مقابل [[کفر]] [[ایمان]] است که در تعریف آن آمده است: [[تسلیم]] قلبی [[مؤمن]] به [[حقیقت]] را [[ایمان]] میگویند<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۶۹.</ref>. | ||
== معنای لغوی و اصطلاحی [[کافر]] == | |||
تعریف "کافر" بسته به تعریفی است که برای "[[کفر]]" پیش میکشند و آن نیز بر تعریف [[ایمان]] مبتنی است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 382.</ref>. | |||
فرقههای [[مسلمان]]، تعاریف متعددی برای [[ایمان]] مطرح ساختهاند و از این رو، تعریف کافر نیز گوناگون گشته است. [[اشاعره]] که [[ایمان]] را عبارت از [[باور]] به همه ضروریات [[دین]] دانستهاند، کسی را کافر میخوانند که ضروری [[دین]] را [[انکار]] کند. [[کرامیه]]، که برای [[ایمان]]، تنها شهادتین را کافی میدانند، کسی را کافر میشمارند که شهادتین را نپذیرد. اما [[خوارج]]، عمل را نیز جزو [[ایمان]] میانگارند و از این رو، کسی را که به [[گناه کبیره]] آلوده است، کافر میشمارند. [[معتزله]] چنین کسی را نه کافر میدانند و نه [[مؤمن]]؛ بلکه او را در جایی میان کافر و [[ایمان]] مینشانند و نام این جا را "منزلة بینالمنزلتین" میگذارند. [[شیعیان]] نظریهای دیگر دارند. آنان معتقدند اگر مؤمنی خویش را به [[گناه کبیره]] بیالاید، از [[ایمان]] نمیافتد؛ بلکه او [[مؤمن]] [[فاسق]] است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۸۲.</ref>. | |||
برخی [[شیعیان]]، [[ایمان]] را دارای سه رکن دانستهاند: [[باور قلبی]]، [[اقرار زبانی]] و عمل. بنابراین دیدگاه، وجود این سه رکن برای [[ایمان]] لازم است و اگر یکی از آنها فرو ریزد، شخص به [[کفر]] میلغزد. اما نظریه مشهور علمای [[شیعه]] این است که [[ایمان]] همان [[باور قلبی]]، همراهِ [[اقرار زبانی]] است. بنابراین، کسی که یکی از اصول یا ضروریات [[دینی]] را [[باور]] نکند و به [[اقرار زبانی]] نیاورد، کافر است. برخی [[فقیهان]] بزرگ [[شیعه]] گفتهاند: کافر، کسی است که [[الوهیت]]، یا [[توحید]]، یا [[رسالت]] و یا ضروری [[دین]] را- در عین التفات به ضروری بودن آن- [[انکار]] کند به گونهای که به [[انکار]] [[رسالت]] بینجامد<ref>العروة الوثقی، ج۱، ص ۵۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۸۲.</ref>. | |||
== اقسام کافر == | |||
[[کافران]] بر چند گروهاند: | |||
#[[مشرک]]: کسی است که به بیش از خدای [[واحد]] [[معتقد]] است. | |||
#کتابی ([[اهل کتاب]]): کسی که به یکی از [[ادیان ابراهیمی]] [[صاحب]] کتاب- جز [[اسلام]]- [[معتقد]] است. | |||
#[[منافق]]: کسی که در [[دل]] کافر است و به ظاهر [[مسلمان]]. | |||
#[[مرتد]]: کسی که پس از [[ایمان]]، به [[کفر]] بازگشته است. در [[ادبیات]] [[اسلامی]]، منکران [[خدا]] را دهری، ملحد و معطل نیز گفتهاند هر چند اصطلاح ملحد را برای برخی فِرَق [[مسلمان]] مانند [[اسماعیلیه]] نیز به کار بردهاند. "[[زندیق]]" نیز تنها برای [[فرقه]] مانویه به کار رفته است؛ اما هر مسلمانی را نیز که سخن [[کفرآمیز]] بگوید، از باب مجاز، [[زندیق]] گویند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۸۲-۳۸۳.</ref>. | |||
== [[احکام]] کافر == | |||
[[کافران]] از نظر [[فقهی]]، احکامی ویژه دارند. در [[فقه]] [[شیعه]]، کافر به صورت مطلق، نجس شمرده شده است. البته برخی [[فقهای شیعه]]، [[کافران]] ذمی را [[پاک]] میدانند. در باب [[جهاد]] با [[کفار]] نیز احکامی در [[فقه]] آمده است. [[کافران]] از این نظر، یا حربیاند، یعنی کافر غیر اهل کتاباند و اینان به [[اسلام]] [[دعوت]] میشوند و در صورت نپذیرفتن [[اسلام]]، کشته میگردند و یا کتابیاند. [[کافران]] کتابی، [[یهود]] و [[نصارا]] و مجوساند. اگر اینان [[اسلام]] نیاورند، باید [[جزیه]] بپردازند. بدین سان، میتوانند در [[بلاد اسلامی]] با [[مسلمانان]] زیست کنند<ref>دائرة المعارف فارسی، ج۲، ص ۲۱۴۴.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۸۳.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']] | |||
#[[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|'''فرهنگنامه دینی''']] | |||
#[[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||