←تبیین مکر خدا
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ}}<ref>«و به یقین، کسانی که پیش از ایشان بودند نیرنگ باختهاند امّا تدبیر، همه از آن خداوند است؛ هرچه هر کس انجام دهد میداند و کافران به زودی خواهند دانست که فرجام (نیک) آن سرای از آن کیست» سوره رعد، آیه ۴۲.</ref> [[حقیقت]] و همه مکر از آنِ خداست. و مکر دیگران با تسهیل و سببسازی خدا انجام میگیرد؛ ولی آنها میپندارند که خود مکر میکنند.<ref>تفسیر سلمی، ج ۱، ص۳۳۸.</ref> برخی نیز مکر را به اسباب مکر معنا کرده و گفتهاند اسباب مکر نزد خداست و مکر هیچ کس به کسی زیان نمیرساند، جز آنکه خدا بخواهد؛<ref>جامعالبیان، ج ۱۳، ص۱۱۷ ـ ۱۱۸؛ نیز ر. ک: تفسیر ثعلبی، ج ۵، ص۳۰۲.</ref> به دیگر سخن، هر مکری به [[اذن خدا]] و [[آفریده]] اوست،<ref>تفسیر مقاتل، ج ۲، ص۱۸۱؛ تفسیر واحدی، ج ۱، ص۵۷۶؛ تیسیر الکریم الرحمن، ص۴۸۵.</ref> چنان که آیه {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكَابِرَ مُجْرِمِيهَا لِيَمْكُرُوا فِيهَا وَمَا يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«و در هر شهری گناهکاران بزرگش را گماردیم تا به فرجام، در آن نیرنگ ورزند و آنان جز به خویش نیرنگی نمیورزند اما درنمییابند» سوره انعام، آیه ۱۲۳.</ref> بر این مطلب تأکید میکند. برخی [[مکر الهی]] را به امر و [[تدبیر]] وی معنا کرده و گفتهاند: [[خدا]] با بیان [[حجت]] و دلیل برای [[بندگان]]، [[مکر]] [[فریبکاران]] را آشکار ساخته و آن را به خودشان برمیگرداند <ref>مجمعالبیان، ج ۶، ص۴۶۲.</ref> و بعضی معتقدند: خدا مالک [[جزاء]] بر مکر است و نامیدن جزای مکر به مکر از روی نامگذاری [[عقوبت]] به اسم [[گناه]] است.<ref>تفسیر ثعالبی، ج ۳، ص۳۷۳؛ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص۲۳۱؛ تفسیر سمعانی، ج ۳، ص۱۰۱.</ref> گفتنی است برخی از [[مفسران]]، مکر الهی را [[استدراج]] دانسته و در معنای {{متن قرآن|وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ}}<ref>«و به یقین، کسانی که پیش از ایشان بودند نیرنگ باختهاند امّا تدبیر، همه از آن خداوند است؛ هرچه هر کس انجام دهد میداند و کافران به زودی خواهند دانست که فرجام (نیک) آن سرای از آن کیست» سوره رعد، آیه ۴۲.</ref> گفتهاند: تمام مکرها، مخالفتها و [[ستم]] و تجاوزها که از بندگان [[سرکش]] در زمینه [[وظایف دینی]] آشکار میشود و همه حوادثی که با آن روبهرو میشوند و آنچه در درونشان پنهان میکنند یا [[خواهشهای نفسانی]] آنان، همه مکر الهی و استدراجاند <ref>المیزان، ج ۴، ص۳۳.</ref> که ایشان را گام به گام به سوی [[آتش]] میکشانند و همانگونه که مکر شده بیتوجه و [[آگاهی]] در دام مکر کننده گرفتار میآید، [[بنده]] نافرمان نیز براثر فراوانی [[نعمتها]] [[غافل]] گشته و بیاینکه خود دریابد، یکباره خویش را گرفتار [[عذاب]] میبیند و راهی برای برگشت ندارد.<ref>شرح اصول کافی، ج ۱۰، ص۳۶۲؛ زاد المسیر، ج ۳، ص۲۰۰.</ref>.<ref>[[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[خیرالماکرین / اسماء و صفات (مقاله)|مقاله «خیرالماکرین»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص ۴۵۷- ۴۵۸</ref> | بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ}}<ref>«و به یقین، کسانی که پیش از ایشان بودند نیرنگ باختهاند امّا تدبیر، همه از آن خداوند است؛ هرچه هر کس انجام دهد میداند و کافران به زودی خواهند دانست که فرجام (نیک) آن سرای از آن کیست» سوره رعد، آیه ۴۲.</ref> [[حقیقت]] و همه مکر از آنِ خداست. و مکر دیگران با تسهیل و سببسازی خدا انجام میگیرد؛ ولی آنها میپندارند که خود مکر میکنند.<ref>تفسیر سلمی، ج ۱، ص۳۳۸.</ref> برخی نیز مکر را به اسباب مکر معنا کرده و گفتهاند اسباب مکر نزد خداست و مکر هیچ کس به کسی زیان نمیرساند، جز آنکه خدا بخواهد؛<ref>جامعالبیان، ج ۱۳، ص۱۱۷ ـ ۱۱۸؛ نیز ر. ک: تفسیر ثعلبی، ج ۵، ص۳۰۲.</ref> به دیگر سخن، هر مکری به [[اذن خدا]] و [[آفریده]] اوست،<ref>تفسیر مقاتل، ج ۲، ص۱۸۱؛ تفسیر واحدی، ج ۱، ص۵۷۶؛ تیسیر الکریم الرحمن، ص۴۸۵.</ref> چنان که آیه {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكَابِرَ مُجْرِمِيهَا لِيَمْكُرُوا فِيهَا وَمَا يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«و در هر شهری گناهکاران بزرگش را گماردیم تا به فرجام، در آن نیرنگ ورزند و آنان جز به خویش نیرنگی نمیورزند اما درنمییابند» سوره انعام، آیه ۱۲۳.</ref> بر این مطلب تأکید میکند. برخی [[مکر الهی]] را به امر و [[تدبیر]] وی معنا کرده و گفتهاند: [[خدا]] با بیان [[حجت]] و دلیل برای [[بندگان]]، [[مکر]] [[فریبکاران]] را آشکار ساخته و آن را به خودشان برمیگرداند <ref>مجمعالبیان، ج ۶، ص۴۶۲.</ref> و بعضی معتقدند: خدا مالک [[جزاء]] بر مکر است و نامیدن جزای مکر به مکر از روی نامگذاری [[عقوبت]] به اسم [[گناه]] است.<ref>تفسیر ثعالبی، ج ۳، ص۳۷۳؛ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص۲۳۱؛ تفسیر سمعانی، ج ۳، ص۱۰۱.</ref> گفتنی است برخی از [[مفسران]]، مکر الهی را [[استدراج]] دانسته و در معنای {{متن قرآن|وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ}}<ref>«و به یقین، کسانی که پیش از ایشان بودند نیرنگ باختهاند امّا تدبیر، همه از آن خداوند است؛ هرچه هر کس انجام دهد میداند و کافران به زودی خواهند دانست که فرجام (نیک) آن سرای از آن کیست» سوره رعد، آیه ۴۲.</ref> گفتهاند: تمام مکرها، مخالفتها و [[ستم]] و تجاوزها که از بندگان [[سرکش]] در زمینه [[وظایف دینی]] آشکار میشود و همه حوادثی که با آن روبهرو میشوند و آنچه در درونشان پنهان میکنند یا [[خواهشهای نفسانی]] آنان، همه مکر الهی و استدراجاند <ref>المیزان، ج ۴، ص۳۳.</ref> که ایشان را گام به گام به سوی [[آتش]] میکشانند و همانگونه که مکر شده بیتوجه و [[آگاهی]] در دام مکر کننده گرفتار میآید، [[بنده]] نافرمان نیز براثر فراوانی [[نعمتها]] [[غافل]] گشته و بیاینکه خود دریابد، یکباره خویش را گرفتار [[عذاب]] میبیند و راهی برای برگشت ندارد.<ref>شرح اصول کافی، ج ۱۰، ص۳۶۲؛ زاد المسیر، ج ۳، ص۲۰۰.</ref>.<ref>[[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[خیرالماکرین / اسماء و صفات (مقاله)|مقاله «خیرالماکرین»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص ۴۵۷- ۴۵۸</ref> | ||
== [[پندار]] [[ایمنی از مکر خدا]] و زیان آن == | |||
[[قرآن کریم]] به صورت استفهام انکاری به کسانی که از مکر الهی واهمهای ندارند [[عتاب]] کرده و میفرماید تنها زیانکاران خود را از مکر الهی در [[امان]] میدانند: {{متن قرآن|أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«آیا از تدبیر خداوند در امانند؟ و از تدبیر خداوند جز گروه زیانکاران خود را در امان نمیدانند» سوره اعراف، آیه ۹۹.</ref> برخی [[احساس]] [[ایمنی]] از مکر الهی را گونهای از مکر خدا درباره [[تبهکاران]] دانستهاند.<ref>المیزان، ج ۸، ص۲۰۲.</ref> [[قرآن]] از این نوع مکر درمورد امتهای گذشته و تبدیل سختیهای آنان به [[آسایش]] و [[رفاه]] سخن گفته و همان را سبب [[غفلت]] پیشینیان از [[خدا]] و [[مکر]] وی دانسته است، به گونهای که حتی [[سختی]] و [[آسایش]] [[پدران]] خود را نیز [[حکم]] [[طبیعت]] میدانستند نه [[عذاب الهی]]؛<ref>المیزان، ج ۸، ص۲۰۰.</ref> اما در حالی که [[عذاب]] را [[گمان]] نمیکردند به آن گرفتار شدند: {{متن قرآن|ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَقَالُوا قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«سپس به جای خشکسالی، فراوانی آوردیم تا بسیار شدند و گفتند: به پدران ما (نیز) رنج و شادی رسیده است؛ ناگاه آنان را در حالی که خود آگاه نبودند فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۵.</ref>؛ سپس در قالب استفهام انکاری چنین میپرسد: آیا [[مردم]] آبادیها خود را از عذاب الهی که شب یا [[روز]] به آنان برسد در [[امان]] میبینند: {{متن قرآن|أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ}}<ref>«پس آیا مردم این شهرها در امانند که عذاب ما شبانه به آنان فرا رسد و آنها خفته باشند؟» سوره اعراف، آیه ۹۷.</ref>، {{متن قرآن|أَوَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ يَلْعَبُونَ}}<ref>«و آیا مردم این شهرها در امانند که عذاب ما میان روز، به آنان فرا رسد و آنان سرگرم بازی (و بازیچه این جهان) باشند؟» سوره اعراف، آیه ۹۸.</ref> [[روایات]]، [[ایمنی]] از [[مکر الهی]] را از [[گناهان کبیره]] شمرده و در [[بدی]]، آن را همپایه [[شرک به خدا]] و [[یأس]] از [[رحمت]] او دانسته و در مقابل، [[خوف]] از مکر خدا را از حالات [[پسندیده]] [[انسان]] [[مؤمن]] به شمار آوردهاند.<ref>نور الثقلین، ج ۵، ص۱۶۰؛ و نیز ر.ک: المیزان، ج ۴، ص۳۳۳؛ تفسیر ثعلبی، ج ۳، ص۲۹۷.</ref>.<ref>[[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[خیرالماکرین / اسماء و صفات (مقاله)|مقاله «خیرالماکرین»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص ۴۵۸- ۴۵۹</ref> |