←آشنایی اجمالی با حدیث
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
و از اینها مهمتر این که فخررازی - بنا به نقل [[علی جیلانی شیعی]] در «[[فتح السبل (کتاب)|فتح السبل]]» - در رساله [[تفضیل]] [[مذهب شافعی]] بعضی از [[روایات]] [[بخاری]] را مورد طعن قرار داده است. | و از اینها مهمتر این که فخررازی - بنا به نقل [[علی جیلانی شیعی]] در «[[فتح السبل (کتاب)|فتح السبل]]» - در رساله [[تفضیل]] [[مذهب شافعی]] بعضی از [[روایات]] [[بخاری]] را مورد طعن قرار داده است. | ||
و جمعی از علمای [[شافعی]] در پارهای از موارد، روایات [[علماء]] دیگر را بر [[روایت]] بخاری ترجیح میدهند، و حتّی بعضی از ایشان، کتب [[روایی]] دیگر را بر [[صحیحین]] مقدّم داشتهاند، مثل [[ابوسلیمان]] | و جمعی از علمای [[شافعی]] در پارهای از موارد، روایات [[علماء]] دیگر را بر [[روایت]] بخاری ترجیح میدهند، و حتّی بعضی از ایشان، کتب [[روایی]] دیگر را بر [[صحیحین]] مقدّم داشتهاند، مثل [[ابوسلیمان احمد خطابی]]، کتاب [[سنن ابن داود]] را از کتاب [[بخاری]] و مسلم بهتر میدانست، و حافظ [[ابوالفضل محمد بن طاهر مقدسی]] از [[امام]] [[ابوالفضل عبدالله بن محمد انصاری]] نقل میکند که کتاب [[ترمذی]] را از کتاب بخاری و مسلم سودمندتر میدانست. ابوزرعه نیز [[صحیح مسلم]] را مورد [[طعن]] قرار داده<ref>تذهیب التهذیب، مخطوط؛ وانظر میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج۱، ص۱۲۵؛ ج۳، ص۱۳۸؛ المغنی فی الضعفاء، ج۲، ص۵۵۷. نیز به «سیر اعلام النبلاء، ذهبی» در ترجمه محمد بن یحیی ذهلی مراجعه شود.</ref> و.... با این حال، نمیتوان از بخاری و مسلم [[انتظار]] داشت که چرا از نقل [[حدیث غدیر]] - که بر خلاف اهداف شان است - خود داری کردهاند و به جای آنها، [[فضائل]] [[دروغین]] امثال [[معاویه بن ابی سفیان]] را که [[مطاعن]] و جنایات او [[بینیاز]] از بیان است، نقل نمودهاند. | ||
و فخررازی هم نمیتواند عدم نقل شیخَین (بخاری و مسلم) را مستند [[حمله]] خویش به [[حدیث شریف]] [[غدیر]] قرار دهد، در حالی که [[جمهور]] عامّه قائل به صحّت حدیث غدیر هستند و بسیاری از ایشان، از اعاظم [[مشایخ]] بخاری و مسلم میباشند که حدیث غدیر را از طرق [[صحاح]] و [[حسان]] نقل کردهاند، و در میان ایشان جمعی بودهاند که بخاری و مسلم از ایشان، [[حدیث]] نقل نمودهاند، مثل: [[یحیی بن آدم]]، [[شبابه بن سوار]]، [[اسود بن عامر]]، [[عبد الرّزاق بن همام]]، [[عبدالله بن یزید]]، [[عبیدالله بن موسی]] و [[حجاج بن منهال]] و دیگران که همه از مشایخ قرن سوّم هستند، و به [[تواتر حدیث غدیر]] اعتراف نمودهاند<ref>الغدیر، ج۱، ص۳۲۰.</ref>. | و فخررازی هم نمیتواند عدم نقل شیخَین (بخاری و مسلم) را مستند [[حمله]] خویش به [[حدیث شریف]] [[غدیر]] قرار دهد، در حالی که [[جمهور]] عامّه قائل به صحّت حدیث غدیر هستند و بسیاری از ایشان، از اعاظم [[مشایخ]] بخاری و مسلم میباشند که حدیث غدیر را از طرق [[صحاح]] و [[حسان]] نقل کردهاند، و در میان ایشان جمعی بودهاند که بخاری و مسلم از ایشان، [[حدیث]] نقل نمودهاند، مثل: [[یحیی بن آدم]]، [[شبابه بن سوار]]، [[اسود بن عامر]]، [[عبد الرّزاق بن همام]]، [[عبدالله بن یزید]]، [[عبیدالله بن موسی]] و [[حجاج بن منهال]] و دیگران که همه از مشایخ قرن سوّم هستند، و به [[تواتر حدیث غدیر]] اعتراف نمودهاند<ref>الغدیر، ج۱، ص۳۲۰.</ref>. |