←معناشناسی عصمت
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
اما اگر درصدد بیان [[عصمت]] برای غیر از [[شخصیت]] [[معصومین]] مانند [[قرآن کریم]] باشیم، [[عصمت]] به معنای عدم راهیابی [[باطل]]، کژی و [[تحریف]] در ساحت [[مقدس]] این [[کلام]] است<ref>ر.ک: [[حمید رضا شاکرین|شاکرین، حمید رضا]]، [[عصمت تام قرآن و برون دادهای آن (مقاله)|عصمت تام قرآن و برون دادهای آن]]؛ ص ۴. </ref>. | اما اگر درصدد بیان [[عصمت]] برای غیر از [[شخصیت]] [[معصومین]] مانند [[قرآن کریم]] باشیم، [[عصمت]] به معنای عدم راهیابی [[باطل]]، کژی و [[تحریف]] در ساحت [[مقدس]] این [[کلام]] است<ref>ر.ک: [[حمید رضا شاکرین|شاکرین، حمید رضا]]، [[عصمت تام قرآن و برون دادهای آن (مقاله)|عصمت تام قرآن و برون دادهای آن]]؛ ص ۴. </ref>. | ||
=== عقلگرایان و تعریف عصمت === | |||
'''[[ملکه نفسانی]] و [[عقل]] بالا''': اولین [[تفسیر]] این است که [[ماهیت عصمت]] را دو چیز تشکیل میدهد: یکی ملکه نفسانی و دوم عقل بالا که [[شیخ طوسی]] میفرماید: | |||
"شاید صحیحترین تعبیر از [[عصمت]] این است که عصمت از ملکه نفسانی و عقل بسیار بالا تشکیل شده است که این عقل و [[ملکه]] از اسباب و زمینههای اختیاری و غیر اختیاری در [[معصوم]] میباشد"<ref>تلخیص الشافی، ج۱، ص۶۱.</ref>. | |||
تقریر شیخ طوسی بسیار [[متین]] و دارای امتیازها و اشکالهای احتمالی است، که آنها را یادآور میشویم. | |||
امتیازها: #ریشههای عصمت را به دو صورت اختیاری و غیر اختیاری بیان کردند. | |||
# اگر منظور از ملکه نفسانی در [[کلام]] ایشان ریشه اختیاری عصمت باشد میتوانیم آن را به کسب تقوای عالیه تفسیر کنیم، در این صورت با [[قرآن]] و [[حدیث]] [[سازگاری]] دارد. | |||
# اگر منظور از عقل بالا، [[علم موهوب]] [[الهی]] باشد که به صورت غیر اختیاری به معصوم [[عطا]] میشود، امتیازی برای کلامشان است، چون [[عصمت علمی]] و عصمت از [[نسیان]] و [[سهو]] و [[اشتباه]] را شامل میگردد. | |||
اشکالها: #معلوم نیست کدام یک از دو چیز (ملکه نفسانی و عقل بالا) از ریشههای اختیاری است و کدام یک از اسباب غیر اختیاری است. | |||
# منظور ایشان از عقل بالا مشخص نیست که آیا [[عقل عملی]] در اجتناب از [[معاصی]] است یا منظور [[علم به احکام شریعت]] و حوادث [[اجتماع]] است، لذا به [[دلیل]] ابهام در مراد گوینده، اشکال احتمالی وارد است. | |||
* '''[[غریزه]] مانع از حدوث [[انگیزه]] [[گناه]]''': این تعریف، ماهیت عصمت را غریزهای میداند که از حدوث انگیزه گناه در معصوم جلوگیری میکند و با نبود انگیزه گناه، با [[اختیار]] خود، از معاصی دوری میکند. [[محقق لاهیجی]] میفرماید: "بدان که مراد از عصمت، غریزهای است که ممتنع باشد، با آن غریزه، صدور داعیه گناه و به سبب [[امتناع]] داعیه گناه ممتنع باشد، [[صدور گناه]] با فرض [[قدرت]] بر گناه"<ref>عبدالرزاق لاهیجی، سرمایه ایمان، ص۹۰ و ۱۱۶.</ref>. | |||
'''نقد''' تقریر محقق لاهیجی چند اشکال دارد: | |||
# مرادشان را از غریزه، بیان نکردند، آیا از مقوله تقواست یا [[علم]] به [[اسمای الهی]] یا علم به عواقب [[گناه]] و [[پاداش الهی]] در [[طاعت]] است و یا مراد از [[غریزه]]، [[عقل]] است؟ | |||
# از ظاهر [[کلام]] ایشان در "گوهر مراد" فهمیده میشود که مرادشان از غریزه، همان عقل غالب است که [[انگیزه]] گناه را از [[معصوم]] ممتنع میکند<ref>عبدالرزاق لاهیجی، گوهر مراد، ص۳۷۹.</ref>. | |||
# این بیان فقط [[عصمت]] از گناه را شامل است، ولی عصمت از [[نسیان]] و [[اشتباه]] را شامل نمیگردد. | |||
# عقل بالا به [[تنهایی]] موجب عصمت نمیشود و چه بسا [[نقض]] [[اجتماعی]] زیادی دارد، چون افرادی که صاحب عقل بالا بودند در طول [[تاریخ]] کم نیستند و این عقل بالا موجب عصمت آنها نگردیده است. | |||
# بیان فوق، [[عصمت علمی]] را دربرنمیگیرد، بلکه فقط عصمت را در دایره [[گناهان]] عملی محدود میکند. | |||
* '''[[ملکه نفسانی]]''': این [[تفسیر]] در بیان [[ماهیت عصمت]] به این معناست که عصمت، ملکهای [[نفسانی]] است که از علم به عواقب گناه و [[مناقب]] [[طاعات]] حاصل میگردد و با پیاپی آمدن [[وحی]] [[تأیید]] و تأکید میگردد. بنابراین اگر [[ترک اولی]] از معصوم سر زده؛ یعنی اگر مستحبی مثل [[نماز شب]] ترک شد یا مکروهی از معصوم سر زد یا اگر گناه صغیرهای مرتکب گردید مورد [[عتاب]] و [[مؤاخذه]] [[الهی]] قرار میگیرد تا منجر به [[ابتلا]] به [[گناهان کبیره]] و ترک [[واجب]] نگردد. | |||
اکثر حکمای قدیم و بعضی از معاصرین همین بیان را در تفسیر [[حقیقت عصمت]] گفتهاند؛ از جمله [[تفتازانی]] و عضدالدین [[ایجی]] و [[فاضل مقداد]] این قول را به [[حکما]] نسبت دادهاند و گفتهاند: عصمت در نزد حکما ملکهای است که از [[فجور]] و [[معاصی]] منع میکند و به وسیله علم به عواقب گناه و مناقب طاعات، حاصل میشود و با پیاپی آمدن وحی تأکید میشود و در موارد ترک اولی و صغایر، مورد [[اعتراض]] قرار میگیرد<ref>المواقف فی علم الکلام، ص۳۶۶؛ شرح مقاصد، ج۴ ص۳۱۲؛ اللوامع الاهیه، ص۲۴۴؛ کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۶۵؛ تلخیص المحصل، ص۳۶۹؛ محمدتقی مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ج۴، ص۱۹۹؛ میر سیدشریف جرجانی، التعریفات، ص۶۵.</ref>. | |||
'''نقد و بررسی''': این [[تفسیر]] از [[معتزله]] و [[شیعه]] یک نقطه امتیاز و چند اشکال اساسی دارد. اینکه [[عصمت]] را به [[ملکه]] [[علمی]] اجتناب از [[معاصی]] تفسیر کردند، [[امتیاز]] آن است و پشتوانه [[قرآنی]] و [[روایی]] دارد، ولی اشکالهای متعددی به این تفسیر وارد است: | |||
# این تفسیر در باب [[عصمت انبیا]] پاسخگوست، ولی درباره [[عصمت امامان]] با اشکال مواجه است، چون [[وحی]] مختص انبیاست ([[وحی تشریعی]]). | |||
# این بیان، عصمت از معاصی را پاسخ میدهد، ولی عصمت از [[نسیان]] و [[اشتباه]] و [[عصمت علمی]] را شامل نیست. | |||
# در این تفسیر، نوعی ابهام در خصوص [[وصف]] [[اختیار]] [[معصوم]] وجود دارد و بیان نگردیده که این [[ملکه نفسانی]] آیا اختیاری و کسبی است یا غیر اختیاری و [[موهوبی]]، و بر فرض موهوبی بودن، آیا سلب اختیار میکند یا خیر؟ | |||
# اشکال دیگر این است که با گفتن {{عربی|تتأكد بتتابع الوحي بالأوامر و النواحي}}<ref>المواقف فی علم الکلام، ص۳۶۶؛ شرح مقاصد، ج۴، ص۳۱۲؛ اللوامع الاهیه، ص۲۴۴.</ref> عصمت را به [[زمان]] [[نبوت]] منحصر میکند، ولی قبل از نبوت و از حین [[تولد]] را شامل نمیشود. | |||
* '''[[علم]] غالب''': این تفسیر از [[علامه طباطبایی]] است که خلاصه [[کلام]] ایشان را در ذیل تقریر میکنیم. ایشان با اشاره به [[آیه]] {{متن قرآن|وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ}}<ref>«و به تو چیزی آموخت که نمیدانستی» سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref> میفرماید: [[علم پیامبر]] اکرم{{صل}} دو نوع است؛ یکی [[تعلیم]] به وسیله وحی و [[نزول]] [[ملک]]، و دیگری [[الهام]] خفی و القای در [[قلب]] بدون نزول ملک و [[فرشته]]. لذا [[قوه]] عصمت نوعی از علم غالب است که با [[علوم]] کسبی به دست نمیآید، بلکه وابسته به [[موهبت الهی]] است که تمام قوا را تحت اختیار دارد و صاحب عصمت را از [[گمراهی]] و خطای مطلق بازمیدارد. البته در [[روایات]] هم به این مطلب اشاره شده است که برای [[پیامبر]] و [[امام]] [[روحی]] به نام [[روح القدس]] وجود دارد که آنها را از [[معصیت]] و [[خطا]] بازمیدارد. [[قرآن کریم]] نیز به دو نوع [[علم]] و شیوه [[تعلیم]] [[انبیا]] اشاره دارد: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَ...}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>. | |||
و در جایی دیگر میفرماید: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا...}}<ref>«و بدینگونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref>. | |||
مراد این است که در [[آیه]] اول [[روح]] معلمه، کلمه هادیه را به سوی [[نبی مکرم اسلام]] [[القا]] میکند و در آیه دوم [[روح القدس]] [[پیامبر اکرم]] را به انجام [[خیرات]] و [[عبادت]] [[خدای سبحان]] [[تسدید]] میکند. در نهایت میتوان [[عصمت]] را اینطور معنا کرد<ref>المیزان، ج۵، ص۷۹–۸۱.</ref>: "عصمت، وجود امری است در [[معصوم]] که او را از خطا و معصیت بازمیدارد"<ref>المیزان، ج۲، ص۱۳۴.</ref>. | |||
[[تفسیر]] [[علامه طباطبایی]] در باب [[حقیقت عصمت]] دارای نکاتی برجسته است و پشتوانه [[قرآنی]] و [[روایی]] دارد و در نهایت [[متانت]] و دقت بیان گردیده است و در میان پنج تفسیر گذشته، [[بهترین]] بیان است. امتیازهای این تفسیر را میتوان در چند مورد بیان کرد: | |||
# ایشان عصمت را [[علم موهوب]] [[الهی]] بیان کرده است که این علم موهوب به صورت [[الهام]] [[قلبی]] به [[پیامبر]] و [[امام]] میرسد و شاخصه این علم موهوب، [[عصمت امام]]{{ع}} از خطا و [[نسیان]] در حوادث و وقایع و قضاوتهای خارجی و [[گناه]]، همینطور [[عصمت علمی]] امام در [[شریعت]] و [[احکام]] است. | |||
# این [[تبیین]] علامه طباطبایی [[محدودیت]] زمانی ندارد و از ابتدای [[تولد]] را شامل میشود. | |||
# ایشان عصمت را به طور مطلق بیان کردهاند نه نسبی، لذا عصمت از جمیع خطاها و [[گناهان]] عمدی و [[سهوی]] را شامل میشود. | |||
# با بیان [[علمی]] عصمت، [[اختیار]] را از معصوم سلب نکرده، بلکه معصوم را صاحب اختیار میداند. | |||
'''نقد''': تفسیر [[علامه طباطبایی]] با همه دقت و [[علمی]] بودن و پشتوانه [[قرآنی]] و [[روایی]] داشتن، این اشکال احتمالی در آن دیده میشود که ایشان [[عصمت امام]]{{ع}} را با توجه به [[قرآن]] و [[روایات]]، نوعی [[علم]] غالب موهوب [[الهی]] معرفی کرده است. البته این [[کلام]] در [[تبیین]] عصمت امام در حوادث خارجی و قضاوتها و [[علوم]] و [[احکام شریعت]] بسیار عالی است، چرا که این علم، موجب [[مصونیت]] [[امام]] از [[اشتباه]] میگردد، ولی در [[عصمت عملی]] امام این [[علم موهوب]] کافی نیست، بلکه محتاج به [[انتخاب]] و [[عشق]] و [[تقوای الهی]] است که زمینه علم موهوب الهی است، مگر اینکه علم موهوب، خود زمینه [[تقوا]] باشد که در این صورت به کلام [[علامه]] اشکالی وارد نیست. | |||
* '''[[ملکه]] علمی و عملی''': آخرین [[تفسیر]] در [[ماهیت عصمت]] از [[آیتالله]] [[جوادی آملی]] است. ایشان [[عصمت]] را دارای دو بخش میداند؛ یکی عصمت عملی و دیگری [[عصمت علمی]]. [[معصوم]] در بخش عصمت عملی، صاحب ملکه اجتناب است که با تلاش و [[مجاهدت]] و تقوا و [[مبارزه]] با نفس و [[محبت]] و [[عشقورزی]] به [[ساحت]] [[قدس]] [[ربوبی]] و توجه تام به اسما و [[صفات الهی]] و انجام فرمانهای [[پروردگار]] و [[تسلیم]] رضای [[حق]] بودن در تمام مراحل [[زندگی]]، زمینه را برای الهامهای خفی ایجاد میکند تا با [[اختیار]] و انتخاب خود هر آنچه را که مورد رضای حق باشد در زندگی پیاده کند و از هر آنچه که مورد [[غضب الهی]] است دوری ورزد و با این [[زمینهسازی]]، عصمت را برای خود فراهم آورد؛ به گونهای که وقوع [[معصیت]] به مرحله [[امتناع]] عادی برسد. از طرفی معصوم، عصمت علمی را با اعطای وهبه پروردگار کسب میکند تا موجب عصمت امام از [[خطا]] و [[نسیان]] در [[اندیشه]] گردد. ایشان در این باره میفرماید: "عصمت، ملکه علمی و عملی است که افراد معصوم را از هر گونه [[گناه]] عمدی و [[سهوی]]، [[جهل]]، خطا، [[سهو]]، نسیان و مغالطه در اندیشه باز میدارد"<ref>عبدالله جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج۹، ص۱۵.</ref>. | |||
بیان [[آیتالله]] [[جوادی آملی]] در میان [[تفاسیر]] [[متکلمان]] و شش [[تفسیر]] گذشته [[عقل]] گرایان، از جهاتی [[بهترین]] بیان است و اشکالاتی که در گذشته بر تفاسیر آنها آوردیم به بیان ایشان وارد نیست، چون بیان ایشان دو بعدی است؛ یعنی هم [[عصمت عملی]] [[معصومین]] و هم [[عصمت علمی]] ایشان را بیان کرده است. از طرفی [[عصمت]] را نتیجه تلاش و [[مجاهدت]] معصومین دانسته است. با این [[وصف]]، عصمت، اختیاری و ریشه آن، ارادی است. همچنین عصمت را [[موهوبی]] دانسته تا در زمینه [[علمی]] و [[سهو]] و [[نسیان]] دچار اشکال نباشد | |||
::::::'''نظریه مختار''': ما درباره [[ماهیت عصمت]]، ابتدا به بیان تفصیلی که برگیرنده عواملی است که ریشههای [[عصمت]] و در نتیجه [[حقیقت عصمت]] را تشکیل میدهند از [[آیات]] و [[روایات]] بهره میگیریم و سپس در پایان، خلاصه [[کلام]] خود را در حقیقت عصمت بیان میکنیم. | |||
عصمت، [[ملکه]] راسخه [[نورانی]] در نفس است که دو بخش یا دو اثر کاربردی دارد: | |||
بخش اول مربوط به اجتناب از [[معاصی]] است که اکثر [[متکلمان]] و [[حکمای اسلامی]]، آن را به خوبی بیان کردهاند. به نظر ما این [[قوه]] قدسیه عصمت مطلقه، موهبتی [[الهی]] برای شخص [[معصوم]] است که از دو چیز ایجاد میشود: | |||
# [[علم]] به عواقب [[گناه]] و [[مناقب]] [[طاعات]]: در این باره [[حضرت علی]]{{ع}} در [[خطبه]] [[همام]] در اوصاف [[متقین]] میفرماید: "باورشان به [[بهشت]] مانند [[یقین]] کسی است که آن را دیده که [[اهل]] آن به [[خوشی]] به سر میبرند و ایمانشان به [[آتش]]، مانند [[ایمان]] کسی است که آن را دیده که اهل آن گرفتار عذابند"<ref>نهج البلاغه، خ ۱۸، ص۶۱۲.</ref>؛ {{متن قرآن|لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ}}<ref>«به راستی دوزخ را خواهید دید» سوره تکاثر، آیه ۶.</ref>. | |||
# تقوای عالیه: این [[تقوا]] در نتیجه [[مبارزه]] با نفس با انجام طاعات وعبادات و اجتناب از معاصی حاصل میشود که در نتیجه [[اراده]] و تلاش به دست میآید و [[اخبار]] و [[قرآن]]، [[شاهد]] این مدعاست. | |||
[[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ}}<ref>«و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ تو فرا رسد» سوره حجر، آیه ۹۹.</ref>. روایات نیز بر همین مطلب تأکید دارند؛ از جمله اینکه "به وسیله تقوا عصمت، نزدیک میشود"<ref>محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ج۳، ص۱۹۹۷.</ref>. از اینرو متکلمان و [[حکما]] در این باره میفرمایند: "عصمت ناشی از عالیترین مرتبه تقواست که یک [[ملکه نفسانی]] است و در نفس، [[رسوخ]] میکند؛ مثل سایر [[ملکات نفسانی]] از جمله [[شجاعت]] و [[عفت]] و [[سخاوت]] که دارای آثاری است. عالیترین اثر مرتبه تقوا دور کردن [[انسان]] از معاصی و [[عصیان]] به طور مطلق است"<ref>عصمة الأنبیاء، ص۲۵؛ رسائل المرتضی، ص۳۲۶.</ref>. | |||
در این باره [[جمال]] الدین [[اسدی]] سیوری حلی میگوید: "[[عصمت]]، [[ملکه نفسانی]] است که متوقف بر [[علم به مثالب معاصی]] و [[مناقب]] [[طاعات]] میباشد که این [[ملکه]] از دو چیز حاصل میشود: یکی [[عفت]] و [[تقوا]]، و دیگری [[علم]] به مثالب و مناقب طاعات"<ref>اللوامع الالهیه، ص۱۷۰.</ref>. | |||
[[علامه طباطبایی]] هم میفرماید: "عصمت یک سبب شعوری غیر مغلوب است و این علم از قسم سایر [[علوم]] و [[ادراکات]] کسبی نیست، پس [[خطاپذیر]] هم نیست"<ref>محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۸۱.</ref>. | |||
بخش دوم از عصمت مطلقه [[امامان]]، [[عصمت علمی]] است که بیانگر عصمت آنان در بیان [[شریعت]]، حوادث، قضاوتها، وقایع [[اجتماعی]] و همینطور [[عصمت از خطا]] و [[نسیان]] و مغالطه است. البته عموم [[متکلمان]] و اکثر [[حکما]] به استثنای عده کمی، عصمت را فقط در دایره [[عصمت عملی]] معنا کردهاند. در این زمینه [[قرآن]] [[بهترین]] [[شاهد]] و بیانگر عصمت علمی [[پیامبر]] و امامان{{عم}} است. | |||
[[خداوند]] در [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ}}<ref>«و به تو چیزی آموخت که نمیدانستی» سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref>. | |||
علامه طباطبایی ذیل این [[آیه شریفه]] میفرماید: "این [[آیه]] مربوط به قضاوتهای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در حوادث و دعاوی است". | |||
لذا [[موهبت الهی]] عصمت، نوعی از علم و [[شعور]] است که با سایر علوم فرق دارد؛ زیرا این علم، تمام [[قوای ادراکی]] را تحت [[استخدام]] خود دارد، از اینرو صاحب عصمت، از [[خطا]]، [[گمراهی]] و [[اشتباه]] به طور مطللق محفوظ است. از طرفی [[روایات]] نیز مؤید همین معناست؛ آنجا که فرموده: "برای پیامبر و امامان{{عم}} [[روحی]] است به نام [[روح القدس]] که او را از [[معصیت]] و خطا بازمیدارد"<ref>المیزان، ج۵، ص۷۹-۸۰.</ref>.<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۳۸-۴۷.</ref> | |||
==[[دلیل عصمت]] [[معصومین]]== | ==[[دلیل عصمت]] [[معصومین]]== |