اهل بیت پیامبر خاتم در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۲: خط ۳۲:
از کاربردهای [[اهل بیت]] در [[روایات اسلامی]]، دو کاربرد اخیر متداول است و هرگاه [[اهل بیت]] بدون قرینه به کار رفته باشد، یکی از آن دو مقصود است و اصطلاح رایج در مورد اوّل، [[اصحاب]] و در مورد دوم، ازواج است. بدین جهت در مجامع [[حدیثی]] و در باب [[فضایل]] اصطلاح [[اصحاب]]، ازواج و [[اهل بیت]] به صورت جداگانه مطرح شده‌اند. از دو معنای اخیر، در کتاب‌های [[شیعه]]، معنای دوم رایج‌تر است و هرگاه [[اهل بیت]] بدون قرینه مطرح شود، معنای اخصّ آن مقصود است<ref>ر.ک. [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اهل بیت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۵۳۹-۵۴۹.</ref>.
از کاربردهای [[اهل بیت]] در [[روایات اسلامی]]، دو کاربرد اخیر متداول است و هرگاه [[اهل بیت]] بدون قرینه به کار رفته باشد، یکی از آن دو مقصود است و اصطلاح رایج در مورد اوّل، [[اصحاب]] و در مورد دوم، ازواج است. بدین جهت در مجامع [[حدیثی]] و در باب [[فضایل]] اصطلاح [[اصحاب]]، ازواج و [[اهل بیت]] به صورت جداگانه مطرح شده‌اند. از دو معنای اخیر، در کتاب‌های [[شیعه]]، معنای دوم رایج‌تر است و هرگاه [[اهل بیت]] بدون قرینه مطرح شود، معنای اخصّ آن مقصود است<ref>ر.ک. [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اهل بیت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۵۳۹-۵۴۹.</ref>.


==[[فضائل اهل بیت]]==
== فضائل اهل بیت ==
{{اصلی|فضایل اهل بیت}}
{{اصلی|فضایل اهل بیت}}
[[اهل بیت]] [[عصمت]]، [[فضایل]] بسیار دارند، [[آیه تطهیر]]، [[آیه مودت]]، سورۀ [[هل اتی]] و [[حدیث کساء]] دربارۀ آنان است و [[روایات]] فراوانی در کتب [[شیعه]] و [[سنّی]] در [[فضیلت]] آنان [[نقل]] شده است. [[اهل بیت]]، معیار [[شناخت حق]] و باطلند، در امور [[دین]] و [[دنیا]]، [[فقه]] و [[حدیث]]، [[تفسیر]] و [[اخلاق]]، [[سیاست]] و [[حکومت]]، باید به آنان [[رجوع]] کرد<ref>ر.ک. فرهنگ عاشورا، مدخل اهل بیت.</ref>. [[حضرت علی]]{{ع}} [[اهل بیت]] را روشن کنندۀ مرزهای [[حق]] معرفی می‌‌کند و می‌‌فرماید: «پس به کجا می‌روید و کی بازگردانده شوید. دلیل‌ها برپاست و [[نشانه‌ها]] آشکار و علامت‌ها [[نصب]] شده. این [[گمراهی]] و [[حیرانی]] تا چند و حال آنکه [[خاندان]] پیامبرتان که زمام‌داران حق‌اند و اعلام [[دین]] و زبان [[راستین]] در میان شما هستند. آنان را [[حرمت]] دارید، همان‌گونه که [[قرآن]] را [[حرمت]] باید داشت و چون تشنه‌کامان که به آب می‌رسند از سرچشمه [[فیض]] ایشان [[سیراب]] شوید»<ref>{{متن حدیث|فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ وَ أَنَّی تُؤْفَکُونَ وَ الْأَعْلَامُ قَائِمَةٌ وَ الْآیَاتُ وَاضِحَةٌ وَ الْمَنَارُ مَنْصُوبَةٌ فَأَیْنَ یُتَاهُ بِکُمْ وَ کَیْفَ تَعْمَهُونَ‏ وَ بَیْنَکُمْ عِتْرَةُ نَبِیِّکُمْ وَ هُمْ أَزِمَّةُ الْحَقِّ وَ أَعْلَامُ الدِّینِ وَ أَلْسِنَةُ الصِّدْقِ فَأَنْزِلُوهُمْ بِأَحْسَنِ مَنَازِلِ الْقُرْآنِ وَ رِدُوهُمْ وُرُودَ الْهِیمِ الْعِطَاش}}؛‏ نهج البلاغه، خطبه ۸۷.</ref>.<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۵.</ref>  
[[اهل بیت]] [[عصمت]]، [[فضایل]] بسیار دارند، [[آیه تطهیر]]، [[آیه مودت]]، سورۀ [[هل اتی]] و [[حدیث کساء]] دربارۀ آنان است و [[روایات]] فراوانی در کتب [[شیعه]] و [[سنّی]] در [[فضیلت]] آنان [[نقل]] شده است. [[اهل بیت]]، معیار [[شناخت حق]] و باطلند، در امور [[دین]] و [[دنیا]]، [[فقه]] و [[حدیث]]، [[تفسیر]] و [[اخلاق]]، [[سیاست]] و [[حکومت]]، باید به آنان [[رجوع]] کرد<ref>ر.ک. فرهنگ عاشورا، مدخل اهل بیت.</ref>. [[حضرت علی]]{{ع}} [[اهل بیت]] را روشن کنندۀ مرزهای [[حق]] معرفی می‌‌کند و می‌‌فرماید: «پس به کجا می‌روید و کی بازگردانده شوید. دلیل‌ها برپاست و [[نشانه‌ها]] آشکار و علامت‌ها [[نصب]] شده. این [[گمراهی]] و [[حیرانی]] تا چند و حال آنکه [[خاندان]] پیامبرتان که زمام‌داران حق‌اند و اعلام [[دین]] و زبان [[راستین]] در میان شما هستند. آنان را [[حرمت]] دارید، همان‌گونه که [[قرآن]] را [[حرمت]] باید داشت و چون تشنه‌کامان که به آب می‌رسند از سرچشمه [[فیض]] ایشان [[سیراب]] شوید»<ref>{{متن حدیث|فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ وَ أَنَّی تُؤْفَکُونَ وَ الْأَعْلَامُ قَائِمَةٌ وَ الْآیَاتُ وَاضِحَةٌ وَ الْمَنَارُ مَنْصُوبَةٌ فَأَیْنَ یُتَاهُ بِکُمْ وَ کَیْفَ تَعْمَهُونَ‏ وَ بَیْنَکُمْ عِتْرَةُ نَبِیِّکُمْ وَ هُمْ أَزِمَّةُ الْحَقِّ وَ أَعْلَامُ الدِّینِ وَ أَلْسِنَةُ الصِّدْقِ فَأَنْزِلُوهُمْ بِأَحْسَنِ مَنَازِلِ الْقُرْآنِ وَ رِدُوهُمْ وُرُودَ الْهِیمِ الْعِطَاش}}؛‏ نهج البلاغه، خطبه ۸۷.</ref>.<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۵.</ref>  
خط ۴۳: خط ۴۳:
# [[سازگاری]] "اِذهاب [[رجس]]" و "[[تطهیر]]" با [[عصمت]]: برخی از کسانی که [[آیه تطهیر]] را [[دلیل]] بر [[عصمت اهل‌بیت]] نمی‌دانند، بر این نکته پای می‌فشارند که [[پاک]] ساختن از پلیدی‌ها "[[تطهیر]]" و زدودن آلودگیها "اِذهاب [[رجس]]" نه تنها [[گواه]] بر [[عصمت اهل‌بیت]] نیست، بلکه نشان آن است که آنان نیز، همچون دیگران، از [[آلوده]] شدن به [[گناه]] ایمنی ندارند، زیرا اذهاب و [[تطهیر]] درباره «رفع» پلیدی‌های موجود به کار می‌رود؛ نه "دفع" آنچه هنوز تحقق نیافته‌است<ref>روح المعانی، مج‌۱۲، ج‌۲۲، ص‌۱۸.</ref>، در حالی که دامنه کاربرد این واژه، فراتر از رفع آلودگی‌های موجود است و دفع پلیدی‌های تحقق نیافته را نیز در برمی‌گیرد. [[شیخ مفید]] برای توضیح معنای اذهاب از یکی از مترادف‌های آن کمک می‌گیرد که در قالب [[دعا]] چنین به کار می‌رود: "[[خداوند]] هر گونه ناگواری را از شما دور گرداند". روشن است مقصود گوینده تنها بر طرف شدن گرفتاری‌های موجود نیست، بلکه می‌خواهد از آغاز، گَرد [[بلا]] بر او ننشیند<ref>سلسله مؤلفات، ج‌۶‌، ص‌۲۷؛ «المسائل العکبریه»؛ منشور جاوید، ج‌۵‌، ص‌۲۹۳‌ـ‌۲۹۴.</ref>. چگونگی کاربرد این واژه در [[روایات]] نیز شاهدی گویا بر مدعاست، چنانکه [[پیامبر ‌اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ‏ أَطْعَمَ‏ أَخَاهُ‏ حَلَاوَةً أَذْهَبَ‏ اللَّهُ‏ عَنْهُ‏ مَرَارَةَ الْمَوْت‏‏‏‏}}<ref>هرکس کام برادر مؤمن خود را شیرین سازد خداوند تلخی مرگ را از وی دور گرداند؛ بحارالانوار، ج‌۱۸، ص‌۱۶؛ ج‌۲۳، ص‌۱۱۶؛ ج‌۴۷، ص‌۱۳۳؛ ج‌۶۳‌، ص‌۳۹۷؛ ج‌۷۲، ص‌۴۵۶.</ref>. واضح است منظور از این سخن آن نیست که ابتدا تلخی [[مرگ]] را به وی می‌چشاند و سپس آن را برطرف می‌سازد، بلکه مقصود این است که از ابتدا [[مرگ]] برای چنین شخصی گوارا خواهد بود<ref>ر.ک. [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص۷۶ - ۹۵.</ref>.
# [[سازگاری]] "اِذهاب [[رجس]]" و "[[تطهیر]]" با [[عصمت]]: برخی از کسانی که [[آیه تطهیر]] را [[دلیل]] بر [[عصمت اهل‌بیت]] نمی‌دانند، بر این نکته پای می‌فشارند که [[پاک]] ساختن از پلیدی‌ها "[[تطهیر]]" و زدودن آلودگیها "اِذهاب [[رجس]]" نه تنها [[گواه]] بر [[عصمت اهل‌بیت]] نیست، بلکه نشان آن است که آنان نیز، همچون دیگران، از [[آلوده]] شدن به [[گناه]] ایمنی ندارند، زیرا اذهاب و [[تطهیر]] درباره «رفع» پلیدی‌های موجود به کار می‌رود؛ نه "دفع" آنچه هنوز تحقق نیافته‌است<ref>روح المعانی، مج‌۱۲، ج‌۲۲، ص‌۱۸.</ref>، در حالی که دامنه کاربرد این واژه، فراتر از رفع آلودگی‌های موجود است و دفع پلیدی‌های تحقق نیافته را نیز در برمی‌گیرد. [[شیخ مفید]] برای توضیح معنای اذهاب از یکی از مترادف‌های آن کمک می‌گیرد که در قالب [[دعا]] چنین به کار می‌رود: "[[خداوند]] هر گونه ناگواری را از شما دور گرداند". روشن است مقصود گوینده تنها بر طرف شدن گرفتاری‌های موجود نیست، بلکه می‌خواهد از آغاز، گَرد [[بلا]] بر او ننشیند<ref>سلسله مؤلفات، ج‌۶‌، ص‌۲۷؛ «المسائل العکبریه»؛ منشور جاوید، ج‌۵‌، ص‌۲۹۳‌ـ‌۲۹۴.</ref>. چگونگی کاربرد این واژه در [[روایات]] نیز شاهدی گویا بر مدعاست، چنانکه [[پیامبر ‌اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ‏ أَطْعَمَ‏ أَخَاهُ‏ حَلَاوَةً أَذْهَبَ‏ اللَّهُ‏ عَنْهُ‏ مَرَارَةَ الْمَوْت‏‏‏‏}}<ref>هرکس کام برادر مؤمن خود را شیرین سازد خداوند تلخی مرگ را از وی دور گرداند؛ بحارالانوار، ج‌۱۸، ص‌۱۶؛ ج‌۲۳، ص‌۱۱۶؛ ج‌۴۷، ص‌۱۳۳؛ ج‌۶۳‌، ص‌۳۹۷؛ ج‌۷۲، ص‌۴۵۶.</ref>. واضح است منظور از این سخن آن نیست که ابتدا تلخی [[مرگ]] را به وی می‌چشاند و سپس آن را برطرف می‌سازد، بلکه مقصود این است که از ابتدا [[مرگ]] برای چنین شخصی گوارا خواهد بود<ref>ر.ک. [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص۷۶ - ۹۵.</ref>.


===[[ولایت]] و [[رهبری اهل بیت]]===
=== ولایت و رهبری اهل بیت ===
{{اصلی|ولایت اهل بیت|امامت ائمه اثنی عشر}}
{{اصلی|ولایت اهل بیت|امامت ائمه اثنی عشر}}
[[ولایت]] و [[رهبری اهل بیت]] [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] بسیاری دارد. از نظر [[عقل]] و با توجه به [[فلسفه امامت]]، [[عصمت]] یکی از مهم‌ترین [[شرایط امام]] است. همانطور که از بحث‌های گذشته به دست آمد [[اهل بیت]] از ویژگی [[عصمت]] برخوردارند، بنابراین، [[امامت]] و [[رهبری]] [[امت اسلامی]] پس از [[پیامبر]] گرامی‌ به آنان اختصاص دارد<ref>ر.ک. [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اهل بیت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۵۳۹-۵۴۹.</ref>. [[قرآن کریم]] نیز [[والیان امر]] را کنار [[پیامبر]]{{صل}} قرار داده و با یک [[فرمان]] [[مؤمنان]] را به [[اطاعت از پیامبر]] و [[اطاعت]] از آنان فراخوانده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. [[رسول‌خدا]]{{صل}}افزون بر دریافت و [[ابلاغ وحی]]، [[دست]] کم دو [[وظیفه]] مهم دیگر بر عهده داشت: تبیین آموزه‌های [[وحیانی]]، و [[فرمانروایی]] و [[حکومت]]. بی‌شک [[اطاعت از خدا]] با [[وظیفه]] نخست دریافت و [[ابلاغ وحی]] پیوند می‌خورد و [[اطاعت از رسول]] در دو قلمرو دیگر تبیین و [[حکم]] قابل [[تصور]] است. نکته درخور توجه، آن است که از کنار هم آمدن {{متن قرآن|الرَّسُولَ}} و {{متن قرآن|أُولِي الْأَمْرِ}} و بسنده شدن به یک {{متن قرآن|أَطِيعُوا}} برای هر دو می‌توان دریافت که [[اولواالامر]]، صرف نظر از دریافت و [[ابلاغ وحی]]، با [[پیامبر]]{{صل}} همسان و برابرند و بر همگان [[واجب]] است که [[تبیین معارف الهی]] را از آنان بجویند و نیز امر [[حکومت]] بر [[جامعه]] [[اسلامی]] را بدانان بسپارند<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۸.</ref>. از سوی دیگر، این [[اطاعت]] به [[دلیل]] آنکه قید و شرطی را به همراه ندارد، اطاعتی همه جانبه و بی‌چون و چراست، و این مطلب جز با [[عصمت]] [[رسول]] و [[اولوا‌الامر]] سازگار نیست، زیرا [[سرسپردگی]] بدین صورت تنها در برابر کسی سزاست که از [[کج‌اندیشی]] و کجروی مصون است و در گفتار و [[رفتار]]، [[مردم]] را جز به آنچه رضای خداست نمی‌خواند<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۹، ۳۹۱؛ کشف المراد، ص‌۴۹۳.</ref>.<ref>ر.ک. [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۸۴.</ref>
[[ولایت]] و [[رهبری اهل بیت]] [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] بسیاری دارد. از نظر [[عقل]] و با توجه به [[فلسفه امامت]]، [[عصمت]] یکی از مهم‌ترین [[شرایط امام]] است. همانطور که از بحث‌های گذشته به دست آمد [[اهل بیت]] از ویژگی [[عصمت]] برخوردارند، بنابراین، [[امامت]] و [[رهبری]] [[امت اسلامی]] پس از [[پیامبر]] گرامی‌ به آنان اختصاص دارد<ref>ر.ک. [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اهل بیت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۵۳۹-۵۴۹.</ref>. [[قرآن کریم]] نیز [[والیان امر]] را کنار [[پیامبر]]{{صل}} قرار داده و با یک [[فرمان]] [[مؤمنان]] را به [[اطاعت از پیامبر]] و [[اطاعت]] از آنان فراخوانده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. [[رسول‌خدا]]{{صل}}افزون بر دریافت و [[ابلاغ وحی]]، [[دست]] کم دو [[وظیفه]] مهم دیگر بر عهده داشت: تبیین آموزه‌های [[وحیانی]]، و [[فرمانروایی]] و [[حکومت]]. بی‌شک [[اطاعت از خدا]] با [[وظیفه]] نخست دریافت و [[ابلاغ وحی]] پیوند می‌خورد و [[اطاعت از رسول]] در دو قلمرو دیگر تبیین و [[حکم]] قابل [[تصور]] است. نکته درخور توجه، آن است که از کنار هم آمدن {{متن قرآن|الرَّسُولَ}} و {{متن قرآن|أُولِي الْأَمْرِ}} و بسنده شدن به یک {{متن قرآن|أَطِيعُوا}} برای هر دو می‌توان دریافت که [[اولواالامر]]، صرف نظر از دریافت و [[ابلاغ وحی]]، با [[پیامبر]]{{صل}} همسان و برابرند و بر همگان [[واجب]] است که [[تبیین معارف الهی]] را از آنان بجویند و نیز امر [[حکومت]] بر [[جامعه]] [[اسلامی]] را بدانان بسپارند<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۸.</ref>. از سوی دیگر، این [[اطاعت]] به [[دلیل]] آنکه قید و شرطی را به همراه ندارد، اطاعتی همه جانبه و بی‌چون و چراست، و این مطلب جز با [[عصمت]] [[رسول]] و [[اولوا‌الامر]] سازگار نیست، زیرا [[سرسپردگی]] بدین صورت تنها در برابر کسی سزاست که از [[کج‌اندیشی]] و کجروی مصون است و در گفتار و [[رفتار]]، [[مردم]] را جز به آنچه رضای خداست نمی‌خواند<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۹، ۳۹۱؛ کشف المراد، ص‌۴۹۳.</ref>.<ref>ر.ک. [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۸۴.</ref>


===[[راسخان در علم]]===
=== راسخان در علم ===
{{اصلی|راسخ در علم}}
{{اصلی|راسخ در علم}}
[[قرآن کریم]] گروهی را که در [[علم]] و [[دانش]] گام‌هایی [[استوار]] برداشته‌اند "[[راسخان در علم]]" می‌نامد و بر اساس برخی از [[تفاسیر]]، بر [[آگاهی]] آنان از [[تأویل آیات]] [[الهی]] تأکید می‌ورزد: {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}<ref>«در حالى كه تأويل آن را جز خداى نمى‏ داند و آنان كه قدم در دانش استوار كرده ‏اند» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref> [[امامان]]{{ع}} با توجه به این [[آیه]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را {{متن حدیث|أَفْضَلُ اَلرَّاسِخِينَ}}<ref>تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۱۶۴؛ الکافی، ج‌۱، ص‌۲۱۳؛ البرهان، ج‌۱، ص‌۵۹۷‌ـ‌۵۹۹‌.</ref>، خوانده و درباره خود نیز فرموده‌اند: {{متن حدیث|نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِی‏ الْعِلْمِ‏ وَ نَحْنُ‏ نَعْلَمُ‏ تَأْوِیلَه‏‏}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴؛ الکافی، ج‌۱، ص‌۲۱۳؛ نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۳۱۵، ۳۱۸.</ref>.<ref>ر.ک. [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۸۷.</ref>
[[قرآن کریم]] گروهی را که در [[علم]] و [[دانش]] گام‌هایی [[استوار]] برداشته‌اند "[[راسخان در علم]]" می‌نامد و بر اساس برخی از [[تفاسیر]]، بر [[آگاهی]] آنان از [[تأویل آیات]] [[الهی]] تأکید می‌ورزد: {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}<ref>«در حالى كه تأويل آن را جز خداى نمى‏ داند و آنان كه قدم در دانش استوار كرده ‏اند» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref> [[امامان]]{{ع}} با توجه به این [[آیه]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را {{متن حدیث|أَفْضَلُ اَلرَّاسِخِينَ}}<ref>تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۱۶۴؛ الکافی، ج‌۱، ص‌۲۱۳؛ البرهان، ج‌۱، ص‌۵۹۷‌ـ‌۵۹۹‌.</ref>، خوانده و درباره خود نیز فرموده‌اند: {{متن حدیث|نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِی‏ الْعِلْمِ‏ وَ نَحْنُ‏ نَعْلَمُ‏ تَأْوِیلَه‏‏}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴؛ الکافی، ج‌۱، ص‌۲۱۳؛ نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۳۱۵، ۳۱۸.</ref>.<ref>ر.ک. [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۸۷.</ref>


===[[مرجعیت دینی اهل بیت|مرجعیت دینی]] و [[مرجعیت علمی‌ اهل بیت|علمی‌ اهل بیت]]{{ع}}===
=== مرجعیت دینی و مرجعیت علمی‌ اهل بیت {{ع}}===
{{اصلی|مرجعیت دینی اهل بیت|مرجعیت علمی‌ اهل بیت}}
{{اصلی|مرجعیت دینی اهل بیت|مرجعیت علمی‌ اهل بیت}}
[[مرجعیت دینی اهل بیت]] برای [[مسلمانان]] و حجّیت [[قول و فعل]] ایشان امری ثابت شده است که [[احادیث]] بسیاری از زبان [[پیامبر خدا]]{{صل}}، آنان را [[مرجع]] [[شناخت دین]] معرّفی کرده است. [[حکومت حق]] و [[ولایت بر مسلمین]] و [[امامت]] [[امّت]] نیز با آنان است و [[واقعۀ غدیر]]، تأکیدی بر این نکته بود، هرچند مغرضان [[دنیاطلب]]، مسیر حرکت [[دینی]] و [[ولایت]] و [[خلافت]] را [[تغییر]] دادند و [[اهل بیت]] را [[منزوی]] و [[خانه‌نشین]] کردند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} پیوسته [[اهل بیت]] را در کنار [[قرآن]] مطرح می‌کرد و [[مسلمانان]] را به تمسّک به این دو سفارش می‌فرمود و توصیه می‌کرد از این دو ریسمان محکم و [[حجّت الهی]] جدا نشوند. آن [[حضرت]]، [[اهل بیت]] را همچون [[کشتی نوح]]، مثل باب حطّۀ [[بنی اسرائیل]]، مانند خانۀ [[خدا]]، همچون [[ستارگان]] [[آسمان]] معرفی کرده و از [[فضایل]] و [[جایگاه]] آنان در [[دنیا]] و [[قیامت]] و [[آخرت]]، نزد [[خدا]] و [[فرشتگان]] و [[پیامبران]]، بسیار [[ستایش]] کرده و به [[ولایت]] و [[محبت]] و [[اطاعت]] و [[مودت]] و یادکردن و [[زیارت]] ایشان سفارش فرموده است، [[شناخت]] آنان و [[حق اهل بیت]] و مراعات آن را لازم شمرده و آن را مایۀ [[قبولی اعمال]] و وسیلۀ [[نجات]] و [[سعادت]] در [[آخرت]] معرفی کرده است<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۱۰.</ref>.
[[مرجعیت دینی اهل بیت]] برای [[مسلمانان]] و حجّیت [[قول و فعل]] ایشان امری ثابت شده است که [[احادیث]] بسیاری از زبان [[پیامبر خدا]]{{صل}}، آنان را [[مرجع]] [[شناخت دین]] معرّفی کرده است. [[حکومت حق]] و [[ولایت بر مسلمین]] و [[امامت]] [[امّت]] نیز با آنان است و [[واقعۀ غدیر]]، تأکیدی بر این نکته بود، هرچند مغرضان [[دنیاطلب]]، مسیر حرکت [[دینی]] و [[ولایت]] و [[خلافت]] را [[تغییر]] دادند و [[اهل بیت]] را [[منزوی]] و [[خانه‌نشین]] کردند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} پیوسته [[اهل بیت]] را در کنار [[قرآن]] مطرح می‌کرد و [[مسلمانان]] را به تمسّک به این دو سفارش می‌فرمود و توصیه می‌کرد از این دو ریسمان محکم و [[حجّت الهی]] جدا نشوند. آن [[حضرت]]، [[اهل بیت]] را همچون [[کشتی نوح]]، مثل باب حطّۀ [[بنی اسرائیل]]، مانند خانۀ [[خدا]]، همچون [[ستارگان]] [[آسمان]] معرفی کرده و از [[فضایل]] و [[جایگاه]] آنان در [[دنیا]] و [[قیامت]] و [[آخرت]]، نزد [[خدا]] و [[فرشتگان]] و [[پیامبران]]، بسیار [[ستایش]] کرده و به [[ولایت]] و [[محبت]] و [[اطاعت]] و [[مودت]] و یادکردن و [[زیارت]] ایشان سفارش فرموده است، [[شناخت]] آنان و [[حق اهل بیت]] و مراعات آن را لازم شمرده و آن را مایۀ [[قبولی اعمال]] و وسیلۀ [[نجات]] و [[سعادت]] در [[آخرت]] معرفی کرده است<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۱۰.</ref>.
۱۱۲٬۳۴۹

ویرایش