بحث:اهل بیت پیامبر خاتم در کلام اسلامی
مقدمه
- قرآن کریم از این کلمه برای خاندان ابراهیم(ع) استفاده کرده و بدانان بخشایش و برکت آسمانی را نوید داده است[۱]. همچنین، باری دیگر، این کلمه را برای اشاره به خاندان پیامبر اسلام(ص) به کار برده و فرموده است که خداوند، آنان را از هرگونه زشتی و پلیدی پیراسته است[۲]. همه مفسران شیعه و بسیاری از مفسران اهل سنت مراد این آیه را- که به "آیه تطهیر" شهرت دارد- پنج تن آل عبا یا اصحاب کساء دانستهاند: پیامبر اسلام(ص)، علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع). بدینسان، دیگر خویشاوندان پیامبر(ص) در شمول معنای این کلمه جای نمیگیرند. این نظریه بر روایات شیعه و سنی تکیه دارد؛ روایاتی همانند حدیث کساء، حدیث مباهله و حدیث مودت قربی[۳][۴].
- مقصود از اهلالبیت در احادیثی همانند حدیث ثقلین، حدیث سفینه و حدیث نجوم، امامان دوازدهگانهاند؛ زیرا به دلایل عقلی و نقلی منزلتی که در این احادیث آمده تنها برای آنان ثابت است؛ چنانکه جمعی از اهل سنت هم بدان تصریح کردهاند[۵][۶].
مقام اهل بیت
- بنابر نص قرآن کریم، محبت اهل بیت بر هر مسلمانی واجب است[۷]. روایاتی فراوان بر این حقیقت گواهی میدهند؛ از آن جمله است روایتی از پیامبر اسلام(ص) که میفرماید: "من دوست دارم هر کس را که آنان را دوست بدارد و دشمنم با کسی که آنان را دشمن بدارد"[۸]. همچنین میفرماید: "آنان کشتی نجاتاند. هر کس از آنان پیروی کند، نجات مییابد و هر کس سر پیچد، هلاک میشود"[۹][۱۰].
اهل بیت در فرهنگ اصطلاحات علم کلام
- یکی از بحثهای رایج متکلمان و مفسران شیعه و اهل سنت درباره مصداق "اهل بیت" در آیه مشهور تطهیر[۱۱] است، مبنی بر اینکه اهل بیت چه کسانیاند.
- از نگاه شیعه، اهل بیت به پیامبر، علی، فاطمه و حسنین(ع) منحصر است. از نظر اهل سنت، اهل بیت علاوه بر پنج تن آلعبا، همسران پیامبر را هم در بر میگیرد. در هر صورت، قدر متیقن این است که اهل بیت، آلرسول را قطعاً شامل میشود. به خصوص اینکه در برخی موارد، مانند داستان حدیث کسا، زنان پیامبر(ص)، بر اساس فرموده رسول خدا(ص) از شمول اهل بیت منع شدهاند.
- روایاتی که درباره شأن نزول این آیه و برخی آیات دیگر نازل شده، مؤید این نظر است[۱۲]. امسلمه میگوید: "هنگامی که آیه ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾ بر پیامبر(ص) نازل شد، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) را احضار و فرمودند: اینان اهل بیت من هستند[۱۳][۱۴].
- احمد بن حنبل میگوید: "هنگامی که آیه مباهله بر پیامبر (ص) نازل شد، آن حضرت، علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) را خواست؛ آنگاه فرمود: بار خدایا! اینان اهل بیت من هستند"[۱۵].
- سیوطی در تفسیر این آیه به اسناد خود از ابن عباس نقل میکند:" هنگامی که آیه ﴿ قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى ﴾[۱۶] بر پیامبر (ص) نازل شد، صحابه عرض کردند: ای رسول خدا! خویشاوندان تو کیانند که مودت آنان بر ما واجب است؟ حضرت(ص) فرمود: علی و فاطمه و دو فرزندان او[۱۷][۱۸].
اهمیت محبت به اهل بیت(ع)
- در روایات فریقین، همانند قرآن کریم به طور صریح بر محبت اهل بیت(ع) تأکید شده است. فقط به چند مورد از احادیث منقول از اهل سنت بسنده میکنیم:
- رسول الله(ص) میفرمایند:
- "اولاد خود را بر سه خصلت تربیت کنید: دوستی پیامبرتان، دوستی اهل بیتش و قرائت قرآن"[۱۹].
- "خدا را دوست بدارید به جهت آنکه از نعمتهایش به شما روزی میدهد و مرا نیز به جهت دوستی خدا دوست بدارید، و اهل بیتم را به جهت دوستی من دوست بدارید"[۲۰].
- "اساس اسلام، دوستی من و اهل بیت من است"[۲۱][۲۲].
اهل بیت(ع)
منظور از اهل بیت(ع)، امیرمؤمنان حضرت علی(ع)، حضرت زهرا(س) و یازده فرزند آنهاست که مشهور به امامان معصوم هستند. امامان معصوم(ع) از دیدگاه شیعه و در نظر بسیاری از مسلمانان علاوه بر آنکه از صحابه و تابعین ممتاز پیامبر اسلام(ص) به شمار میآیند، از عنوان مهم «اهل بیت» نیز برخوردارند و آیه ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۲۳]، به مقام ویژه آنان اشاره دارد و بسیاری از محققان و مفسران اهل سنت[۲۴] هم با این تفسیر موافقاند. از اینرو در این مباحث میتوان با دید «فرا شیعی» سیره آنان را ارزیابی و ارزشگذاری کرد و آنان را از اسوهها و سرمشقهای متعالی همه مسلمانان به شمار آورد. به همین دلیل در عنوان این کتاب، بر واژه اهل بیت(ع) -که هم قرآنی است و هم مورد وفاق مسلمانان- تأکید شده است. اما گاه برای سهولت در تعبیر، از عنوان «معصومان» استفاده میکنیم که که منظور همان پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) میباشند. واژه عصمت در لغت به معنای بازداشتن و محافظت کردن[۲۵]، و در اصطلاح دینی و کلامی «مصونیت شخص از گناه و خطا» است[۲۶]. در مورد عصمت انبیا در میان فرقههای اسلامی اختلافات بلنددامنهای پدید آمده که اعتقاد شیعه و مکتب تشیّع بر عصمت همه آنان است. در کتابهای کلامی مانند شرح مواقف و شرح مقاصد، این بحث مطرح شده و سید مرتضی در کتاب تنزیه الانبیاء از نظریه شیعه دفاع کرده است[۲۷]. راز اهمیت سیره و رفتار معصومان(ع) و لزوم تحقیق درباره آن، در عصمت آنان نهفته است و این نکته منشأ اعتبار و حجیت گفتار و رفتار آنان شده است.
در باب عصمت در میان مذاهب کلامی مسلمانان بحثهای فراوانی مطرح شده است از جمله اینکه: حقیقت عصمت چیست؟ علت و دلیل آن کدام است؟ دامنه و حدود معصومیت چقدر است؟ آیا عصمت به سخنان تبلیغی آنان اختصاص دارد یا شامل همه سخنان آنان و حتی رفتار آنان نیز میشود؟ آیا عصمت از گناه مورد نظر است، یا خطا را نیز شامل میشود؟ آیا تنها خطای عمدی را دربر میگیرد یا خطای غیر عمدی را هم شامل میشود؟ آیا مصونیت از ترک اولی نیز در معنای عصمت لحاظ شده است یا نه؟ آیا عصمت به پیامبر(ص) اختصاص دارد یا اشخاص دیگری هم مشمول آن هستند؟ پاسخ تفصیلی به این سؤالهای مهم را در منابع و مآخذ کلامی باید جستجو کرد، اما نوع پاسخ به هر یک از این مسائل، در رویکرد نهائی و موضعی که نسبت به سیره عملی پیامبر(ص) و امامان(ع) اتخاذ میکنیم و میزان اعتبار آن تأثیر دارد. پیشفرض مباحث این کتاب «عصمت پیامبر(ص)، حضرت زهرا(س) و امامان دوازدهگانه(ع) از گناه و خطا در اقوال و افعال است» و این نظریه، مشهور و در مذهب تشیع مبنا و اصل موضوع تلقی شده است.[۲۸].
پانویس
- ↑ ﴿إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ ﴾؛ سوره هود، آیه ۱۱.
- ↑ ﴿ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلا﴾؛ سوره احزاب، آیه ۲۳.
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۰/ ۲۶۶؛ فضائل الخمسه من الصحاح الستة، ۱/ ۲۱۴؛ اعیان الشیعة، ۱/ ۳۰۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 144.
- ↑ المراجعات، ۱۹- ۱۴.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 144.
- ↑ ﴿ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ ﴾؛ سوره شوری، آیه ۲۳؛ مناقب ابن حنبل، ۱۱۰.
- ↑ ذخائر العقبی، طبری/ ۱/ ۲۳.
- ↑ المستدرک، حاکم نیشابوری/ ۳/ ۳۴۳؛ الغدیر، ۲/ ۳۰۰ و/ ۳۰۱.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 144.
- ↑ ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ بنگرید به منابع حدیثی اهل سنت: ابنحجاج نیشابوری، صحیح مسلم، ج۴؛ و نیز؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۵.
- ↑ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۵۸ ، ح ۴۷۰۵ ، بیهقی، السنن الکبری، ج۷، ص۶۳.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۴۵.
- ↑ ابن حنبل، مسند احمد، ج۱، ص ۱۸۵.
- ↑ بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد؛ سوره شوری، آیه: ۲۳.
- ↑ سیوطی، الدر المنثور، ج۶، ص۷؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص ۱۷۲؛ هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص ۱۶۸.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۴۶.
- ↑ «أَدِّبُوا أولادَكم على ثلاثِ خِصَالٍ : حُبُّ نبيِّكم ، وحُبُّ أهلِ بيتِه ، وقراءةُ القرآنِ »؛ متقی هندی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۶، ص ۴۵۶، ح ۴۵۴۰۹؛ مناوی، فیض القدیر، ج۱، ص ۲۲۵، ح ۳۳۱.
- ↑ « أَحِبُّوا اللَّهَ لِمَا يَغْذُوكُمْ مِنْ نِعَمِهِ وَأَحِبُّونِي بِحُبِّ اللَّهِ وَأَحِبُّوا أَهْلَ بَيْتِي لِحُبِّي»؛ ترمذی، الجامع الحصیح (سنن ترمذی)، ج۵ ، ص۶۶۴، ح ۳۷۸۹؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص ۱۵۰.
- ↑ « أساس الإسلام حبي و حب أهل بيتي»؛ متقی هندی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۲، ص ۱۰۵، ح ۳۴۲۰۶؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۶، ص ۷
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۴۶.
- ↑ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ ر.ک: فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۲۵، ص۲۰۹.
- ↑ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ذیل واژه عصم؛ مرتضی زبیدی، تاج العروس، ذیل واژه عصم؛ ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ذیل واژه عصم.
- ↑ ر.ک: مکی العاملی، الشیخ حسن محمد، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل (محاضرات الاستاذ الشیخ جعفر السبحانی)، ج۲، ص۱۴۸
- ↑ علم الهدی (سید مرتضی)، علی بن الحسین، تنزیه الانبیاء: پژوهشی قرآنی درباره عصمت پیامبران و امامان(ع)، ترجمه امیر سلمانی رحیمی، ص۲۶
- ↑ حسینیزاده و داوودی، سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت، ص ۱۰.