|
|
خط ۱۰۵: |
خط ۱۰۵: |
| {{اصلی|افضلیت امام}} | | {{اصلی|افضلیت امام}} |
|
| |
|
| ==افضلیت اخروی امام==
| |
| *جهت اثبات برتری امام در برخورداری از پاداش اخروی به وجوه ذیل استدلال شده است<ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/57 دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۷.]</ref>:
| |
| *۱. '''عصمت امام و افضلیت:''' امام رهبری امت اسلامی را در همه امور دینی برعهده دارد، مقتضای عمومیت [[امامت]] و افضلیت امام بر مأموم این است که او در همه شئون رهبری از جمله عبادت بر دیگران برتری داشته باشد، و چون امام صفت عصمت دارد از عالی ترین درجه اخلاص در اعمال از جمله در عبادت نیز برخوردار خواهد بود، لازمه برتری در عبادت و اخلاص در آن برتری در استحقاق پاداش اخروی است<ref>الذخیرة فی علم الکلام، ص ۴۳۴؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص ۲۸۶ و المسلک فی اصول الدین، ص ۲۰۶.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/57 دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۷.]</ref>.
| |
| *۲. '''تکلیف سنگین تر و پاداش بیشتر:''' امام در همه تکالیف دینی با دیگر مکلفان شریک است، ولی تکلیف ویژه ای نیز دارد، چرا که او لطف است در حق دیگران و مسئولیت هدایت آنان را در عالی ترین سطوح برعهده دارد. پرداختن به این مسئولیت عظیم، مجاهدت ویژه ای لازم دارد. به مقتضای افضل الأعمال أحمزها اما در برخورداری از پاداش الهی شایستگی بیشتری خواهد داشت. حاصل آن که تکلیف بیشتر و سنگین تری که برعهده امام گذاشته شده است، مقتضی استحقاق پاداش اخروی بیشتری خواهد بود<ref>المسلک فی اصول الدین، ص ۲۰۵.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/57 دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۷.]</ref>.
| |
| *۳. '''حجت بودن امام و افضلیت:''' [[امامت]] ادامه [[نبوت]] است و به جز آوردن شریعت، با [[نبوت]] تفاوتی ندارد، چنان که در برخورداری از عصمت و سایر کمالات با [[پیامبر]] یک سان است، از آنجا که [[پیامبر]]{{صل}} بر دیگران برتری داشته و از پاداش بیشتری برخوردار است، امام نیز چنین است<ref>الذخیرة فی علم الکلام، ص ۴۳۵ و المنقذ من التقلید، ج۲، ص ۲۸۶.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/57 دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۷.]</ref>.
| |
| *۴. '''تعظیم ویژه امام و افضلیت:''' امام به خاطر افضلیت در کمالات نفسانی و برخورداری از مقام عصمت، شایسته تعظیم و تکریم ویژه ای است که او را کاملاً از دیگران ممتاز میسازد. تعظیم و تکریم نوعی از پاداش الهی است، بنابراین امام از برترین پاداش برخوردار است<ref>تقریب المعارف، ص ۱۰۱.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/57 دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۷.]</ref>.
| |
| *ممکن است گفته شود: تعظیم و تکریم آن گاه پاداش به شمار میرود که از سوی خداوند و در آخرت باشد در حالی که تکریم مورد بحث از طرف مؤمنان و مربوط به دنیاست. در پاسخ میتوان گفت تعظیم امام اگر چه از سوی مؤمنان و وظیفه آنهاست ولی به دستور خداوند صورت میگیرد و پاداش الهی در دنیا نیز میتواند بروز و نمود داشته باشد آن چه به آخرت اختصاص دارد پاداش کامل و بی نقص است که از هرگونه سختی و رنجی پیراسته است چنان که قرآن کریم درباره مجاهدان راه حقّ میفرماید: خداوند پاداش دنیا و پاداش نیک آخرت را به آنان عطا کرد و خداوند نیکوکاران را دوست دارد<ref>سوره آل عمران، آیه:۱۴۸.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/57 دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۷.]</ref>.
| |
| *دیدگاه دوم درباره افضلیت امام مربوط به قاضی [[ابوبکر باقلانی]] از متکلّمان برجسته اشاعره است، وی بر این باور است که افضلیت یکی از ویژگیهای لازم برای امام است، مگر آن که نصب افضل به موانعی برخورد کند که در آن صورت نصب مفضول به [[امامت]] جایز خواهد بود<ref>تمهید الأوائل و تلخیص الدلائل، ص ۴۷۱.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/57 دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۷.]</ref>.
| |
| *ایشان درباره مطلب نخست به روایاتی استدلال کرده است که بر افضلیت امام در نماز جماعت دلالت میکند، آن گاه به دلیل اولویت و این که [[امامت]] امت در کلیه امور دینی و دنیوی بر [[امامت]] در نماز جماعت برتری دارد، بر لزوم افضلیت امام استدلال کرده است. برخی از روایات مورد استدلال ایشان عبارتند از:برترین فرد یک قوم بر آنها [[امامت]] میکند<ref>{{عربی|اندازه=120%|" يؤم القوم أفضلهم "}}.</ref>. [[امامان]] شما شفیعان شما نزد خداوند هستند، پس بهترین خود را بر خویش مقدم دارید، کسی که بر قومیپیشی جوید با این که میداند برتر از وی در میان آن قوم یافت میشود، به خدا، [[پیامبر]] او و مسلمانان خیانت کرده است<ref>تمهید الأوائل و تلخیص الدلائل، ص ۴۷۴.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/57 دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۷.]</ref>.
| |
| *دلیل دیگر [[ابوبکر باقلانی]] بر لزوم افضلیت امام این است که صحابه در انتخاب امام، افضلیت را ملاک و مبنای خویش برگزیده بودند و اختلاف میان آنان در مصداق افضل بود نه در معیار افضلیت<ref> تمهید الأوائل و تلخیص الدلائل، ص ۴۷۴ـ ۴۷۵.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/57 دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۷.]</ref>.
| |
| *[[ابوبکر باقلانی]] سپس برای مطلب دوم چنین استدلال کرده است که هدف از نصب امام مبارزه با دشمنان، حمایت از کیان اسلام، اجرای حدود و استیفای حقوق است، پس هرگاه با برگزیدن افضل به عنوان امام، ترس آن باشد که هرج و مرج، رخ دهد، از امام پیروی نشود، احکام تعطیل گردد و دشمنان به کشور اسلامی طمع ورزند، این امر دلیل خوبی برای مسلمانان خواهد بود که از افضل به مفضول عدول کنند. گواه این مطلب آن است که عمر خلافت پس از خویش را به شورای شش نفره واگذار کرد با این که میدانست برخی از آنان بر دیگران برتری دارند<ref>تمهید الأوائل و تلخیص الدلائل، ص ۴۷۱.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/57 دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۷.]</ref>.
| |
| *در بررسی نظریه [[ابوبکر باقلانی]] باید گفت که بخش اوّل نظریه وی لزوم افضلیت امام درست است اما استدلالی که آورده است مدعای وی را اثبات نمیکند، زیرا افضلیت در نماز جماعت شرط صحت نماز نیست بلکه شرط کمال و اولویت آن است. بنابراین، استناد به این روایتها برای افضلیت در [[امامت]] کلی جامعه تنها اولویت آن را اثبات میکند نه لزوم افضلیت را. اما استدلال به عمل صحابه برای کسانی که [[امامت]] را امری انتخابی دانسته و عمل صحابه را حجت شرعی میدانندـ چنان که [[اهل سنت]] بر این عقیدهاند مقبول خواهد بود به شرط این که ثابت شود صحابه در گزینش امام لزوم افضلیت را معیار کار خود قرار دادهاند<ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/57 دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۷.]</ref>.
| |
| *درباره بخش دوم از دیدگاه وی باید گفت بر مبنای عقیده شیعه چنان اشکالی پیش نخواهد آمد، زیرا طبق دیدگاه شیعه امام از سوی خداوند برگزیده میشود و بر همه مسلمانان واجب است که او را بشناسند و از وی اطاعت کنند. حال اگر مردم با امام منصوب از سوی خداوند بیعت نکردند در آن صورت طبق مبنای [[اهل سنت]] [[امامت]] مفضول مشروعیت خواهد داشت. اما بر مبنای عقیده شیعه، مشروعیتِ [[امامت]] مفضول در گرو آن است که امام افضل آن را تأیید کند از آن جا که [[امامت]] یک ضرورت اجتماعی اجتناب ناپذیر است و نبود امام مفاسد بزرگتری از انتخاب [[امامت]] غیر افضل به دنبال دارد، امام منصوب از جانب خداوند برای دفع مفاسد یاد شده، [[امامت]] مفضول را تأیید میکند. البته با تأیید [[امامت]] مفضول از جانب امام افضل، قبح فاعلی [[امامت]] مفضول و آنان که وی را به [[امامت]] برگزیدهاند از بین نمیرود ولی اعمالی که حاکمیت انجام میدهد و همکاری مردم با آن تا جایی که ضوابط اسلامی رعایت میشود مشروعیت خواهد داشت، این مشروعیت نه به جهت رأی و خواست افراد، بلکه در حقیقت به دلیل تأیید مشروط امام منصوب از سوی خداوند است<ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/57 دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۷.]</ref>.
| |
| ==لزوم وجود دائمی [[امام]]{{ع}}== | | ==لزوم وجود دائمی [[امام]]{{ع}}== |
| *[[امام باقر]]{{ع}}:"اگر زمین، لحظهای از [[امام]] خالی بماند، اهل خود را فروخواهد برد چون دریایی که با موجش، اهلش را مضطرف و بی قرار سازد، در موج اضطراب افتند". بنابراین تا هنگام رستاخیز، زمین از وجود حجت الهی خالی نخواهد بود<ref>جمعی از نویسندگان،[[امامتپژوهی (کتاب)|امامتپژوهی]]، ص:۸۹.</ref>. | | *[[امام باقر]]{{ع}}:"اگر زمین، لحظهای از [[امام]] خالی بماند، اهل خود را فروخواهد برد چون دریایی که با موجش، اهلش را مضطرف و بی قرار سازد، در موج اضطراب افتند". بنابراین تا هنگام رستاخیز، زمین از وجود حجت الهی خالی نخواهد بود<ref>جمعی از نویسندگان،[[امامتپژوهی (کتاب)|امامتپژوهی]]، ص:۸۹.</ref>. |