نکوهش رهبانیت در سیره پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '\n\{\{سیره معصوم\}\}↵\{\{مدخل مرتبط' به '{{مدخل مرتبط')
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = رهبانیت
| موضوع مرتبط = رهبانیت
| عنوان مدخل  = [[رهبانیت]]
| عنوان مدخل  = رهبانیت
| مداخل مرتبط = [[رهبانیت در قرآن]] - [[رهبانیت در حدیث]] - [[رهبانیت در نهج البلاغه]] - [[رهبانیت در معارف دعا و زیارات]] - [[رهبانیت در اخلاق اسلامی]] - [[نکوهش رهبانیت در سیره پیامبر خاتم]]
| مداخل مرتبط = [[رهبانیت در قرآن]] - [[رهبانیت در فقه سیاسی]] - [[نکوهش رهبانیت در سیره پیامبر خاتم]]
| پرسش مرتبط  = رهبانیت (پرسش)
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
*کلمه [[رهبانیت]] از "رهب"، به معنای [[خوف]] و [[بیم]] و مفرد آن رهبان و جمعش رهابین است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱، ص ۴۳۷ - ۴۳۸ و الزبیدی، تاج العروس، ج ۲، ص ۴۱.</ref>؛ اما [[رهبانیت]]، در اصطلاح عرف به عبادتی گفته می‌شود که ویژه [[نصارا]] است و آن، بریدن از [[مردم]] و [[زن]] و [[فرزند]]، [[گوشه‌نشینی]]، صومعه گرفتن، خود را به ریاضت‌های سخت وا داشتن و پشت پا زدن به همه چیز است<ref>لسان العرب، ج ۱، ص ۴۳۷ - ۴۳۸؛ ابن الأثیر، النهایه، ج ۲، ص ۲۸۰ - ۲۸۱ و تاج العروس، ج ۲، ص ۴۱ – ۴۲.</ref> و این، عملی است که [[پیامبر]]{{صل}} [[مردم]] را از آن [[نهی]] کرده، فرمود: {{متن حدیث| لَا رَهْبَانِيَّةَ فِي‌ الْإِسْلَامِ‌}}؛ رهبانیتی در [[اسلام]] نیست<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۹۳؛ محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۵۵ و ابن حجر ، فتح الباری، ج۹، ص۹۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۱.</ref>.
کلمه [[رهبانیت]] از "رهب"، به معنای [[خوف]] و [[بیم]] و مفرد آن رهبان و جمعش رهابین است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱، ص ۴۳۷ - ۴۳۸ و الزبیدی، تاج العروس، ج ۲، ص ۴۱.</ref>؛ اما [[رهبانیت]]، در اصطلاح عرف به عبادتی گفته می‌شود که ویژه [[نصارا]] است و آن، بریدن از [[مردم]] و [[زن]] و [[فرزند]]، [[گوشه‌نشینی]]، صومعه گرفتن، خود را به ریاضت‌های سخت وا داشتن و پشت پا زدن به همه چیز است<ref>لسان العرب، ج ۱، ص ۴۳۷ - ۴۳۸؛ ابن الأثیر، النهایه، ج ۲، ص ۲۸۰ - ۲۸۱ و تاج العروس، ج ۲، ص ۴۱ – ۴۲.</ref> و این، عملی است که [[پیامبر]] {{صل}} [[مردم]] را از آن [[نهی]] کرده، فرمود: {{متن حدیث| لَا رَهْبَانِيَّةَ فِي‌ الْإِسْلَامِ‌}}؛ رهبانیتی در [[اسلام]] نیست<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۹۳؛ محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۵۵ و ابن حجر، فتح الباری، ج۹، ص۹۶.</ref>.
*[[رهبانیت]]، به معنای عبادتی که در آن معنای [[خوف]] و [[ترس]] ظاهر می‌شود هم آمده و در [[احادیث]] بسیاری [[رهبانیت]] به همین معنا به کار رفته است<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۱.</ref>.


==سرچشمه [[تاریخی]] رهبانیت‌==
[[رهبانیت]]، به معنای عبادتی که در آن معنای [[خوف]] و [[ترس]] ظاهر می‌شود هم آمده و در [[احادیث]] بسیاری [[رهبانیت]] به همین معنا به کار رفته است<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۱.</ref>.
*از کتاب‌های [[تاریخ]] [[مسیحیت]] چنین بر می‌آید که [[رهبانیت]] به صورت کنونی آن در قرون اولیه [[مسیحیت]] وجود نداشته است؛ بلکه منشأ پیدایی آن، بعد از [[قرن سوم]] میلادی، [[هنگام ظهور]] دیسیوس، امپراتور [[روم]] و [[مبارزه]] شدید او با [[پیروان مسیح]] است. [[مسیحیان]] به [[دلیل]] [[شکست]] از این امپراتور خونخوار به کوهها و بیابانها [[پناه]] بردند<ref>محمد فرید وجدی، دائرة المعارف القرن العشرین، ج ۴، ص ۲۹۸.</ref> و از آن پس، عده‌ای از آنان اندک اندک راه و رسم [[گوشه‌نشینی]] در پیش گرفتند و [[رهبانیت]] را پدید آوردند<ref>همان.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۲.</ref>.
*در [[روایات اسلامی]] نیز همین معنا به صورت دقیق‌تری از [[پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] شده است. [[ابن مسعود]] [[نقل]] می‌کند که روزی "در پشت سر [[رسول خدا]]{{صل}} بر الاغی سوار بودم؛ ایشان فرمود: "ای پسر! آیا می‌دانی که چرا [[بنی‌اسرائیل]] [[رهبانیت]] را پدید آوردند؟"‌ گفتم: [[خدا]] و پیغمبرش داناترند؛ فرمود: "بعد از [[عیسی]]{{ع}} شاهان بر [[بنی‌اسرائیل]] چیره شدند و گنه کاری پیشه کردند؛ [[مؤمنان]] هم به [[خشم]] آمدند و با آنان به [[جنگ]] برخاستند؛ ولی اهل [[ایمان]] سه بار [[شکست]] خوردند؛ به گونه‌ای که تنها شمار اندکی از ایشان باقی ماندند. پس گفتند: اگر اینان بر ما مسلط شوند نابودمان می‌کنند و دیگر طرفداری برای [[دین خدا]] باقی نمی‌ماند که به آن [[دعوت]] کند؛ بیایید در [[زمین]] پراکنده شویم تا [[خداوند]]، [[پیامبری]] را بر انگیزد که [[عیسی]]{{ع}} [[وعده]] آمدنش را داده است. پس در غارهای کوه‌ها پراکنده شدند و [[رهبانیت]] را پدید آوردند. عده‌ای از ایشان به [[دین]] خویش پایدار ماندند و برخی دیگر به کفر‌گراییدند "؛ سپس آن [[حضرت]]، [[آیه]] ۲۷ حدید را [[تلاوت]] کردند و..."<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۶۶ و جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، ج ۶، ص ۱۷۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۲.</ref>.


==[[اندیشه]] [[رهبانیت]]، در جزیره العرب==
== سرچشمه [[تاریخی]] رهبانیت‌==
*مجاورت و رفت و آمدهای زیاد تجاری به کشورهای مختلف و همچنین پناه‌جویی دیندارانی که از [[ستم]] [[حاکمان جور]] می‌گریختند و این سرزمین را مأوای خویش قرار می‌دادند، باعث شد که ادیانی چون [[مسیحیت]] به سرزمین [[عرب]] راه یابند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج ۱، ص ۲۵۴.</ref>. این [[دین]]، رونق چندانی نداشت؛ اما در کنار دیگر [[ادیان]] از عوامل اثر گذار [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] [[جامعه]] [[عربی]] به شمار می‌آمد<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۲.</ref>.
از کتاب‌های [[تاریخ]] [[مسیحیت]] چنین بر می‌آید که [[رهبانیت]] به صورت کنونی آن در قرون اولیه [[مسیحیت]] وجود نداشته است؛ بلکه منشأ پیدایی آن، بعد از [[قرن سوم]] میلادی، [[هنگام ظهور]] دیسیوس، امپراتور [[روم]] و [[مبارزه]] شدید او با [[پیروان مسیح]] است. [[مسیحیان]] به [[دلیل]] [[شکست]] از این امپراتور خونخوار به کوهها و بیابانها [[پناه]] بردند<ref>محمد فرید وجدی، دائرة المعارف القرن العشرین، ج ۴، ص ۲۹۸.</ref> و از آن پس، عده‌ای از آنان اندک اندک راه و رسم [[گوشه‌نشینی]] در پیش گرفتند و [[رهبانیت]] را پدید آوردند<ref>همان.</ref>.
*[[رهبانیت]] و گوشه‌گیری هم به صورت یکی از [[اعمال]] [[آیین]] [[مسیح]] به همراه [[آیین مسیحیت]] به جزیرة‌العرب راه یافت و اندک‌اندک جای پایی برای خود در حیات [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] [[اعراب]] باز کرد؛ به گونه‌ای که تعدادی از [[اعراب جاهلی]] به رسم [[آیین مسیحیت]]، اجتماع را ترک کرده، گوشه [[عزلت]] گزیدند که از این افراد می‌توان به [[قیس]] بن ساعده ایادی<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۲، ص ۱۰۷ و ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۴۳۰.</ref>، [[ابوعامر]] [[عبد]] عمرو بن صیفی<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۸۱؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۸۴؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الانف، ج۵، ص۲۱-۲۲ و ابن حزم، جوامع السیره النبویه، ص۱۲۶.</ref> و صومة بن ابی انس<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۱۰؛ علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب.، ج ۱، ص ۸۸ و حمیری کلاعی، الإکتفاء، ج۱، ص۳۰۰.</ref> اشاره کرد تا اینکه با [[ظهور اسلام]] و در پی [[مبارزه]] با [[آداب و رسوم]] [[جاهلی]]، [[رسول اکرم]]{{صل}} این [[سنت]] غیر [[الهی]] را درست ندانست و [[مسلمانان]] از این امر [[نهی]] شدند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۲.</ref>.


==فرق [[زهد]] [[اسلامی]] و [[رهبانیت]] [[مسیحی]]==
در [[روایات اسلامی]] نیز همین معنا به صورت دقیق‌تری از [[پیامبر]] {{صل}} [[نقل]] شده است. [[ابن مسعود]] [[نقل]] می‌کند که روزی "در پشت سر [[رسول خدا]] {{صل}} بر الاغی سوار بودم؛ ایشان فرمود: "ای پسر! آیا می‌دانی که چرا [[بنی‌اسرائیل]] [[رهبانیت]] را پدید آوردند؟"‌ گفتم: [[خدا]] و پیغمبرش داناترند؛ فرمود: "بعد از [[عیسی]] {{ع}} شاهان بر [[بنی‌اسرائیل]] چیره شدند و گنه کاری پیشه کردند؛ [[مؤمنان]] هم به [[خشم]] آمدند و با آنان به [[جنگ]] برخاستند؛ ولی اهل [[ایمان]] سه بار [[شکست]] خوردند؛ به گونه‌ای که تنها شمار اندکی از ایشان باقی ماندند. پس گفتند: اگر اینان بر ما مسلط شوند نابودمان می‌کنند و دیگر طرفداری برای [[دین خدا]] باقی نمی‌ماند که به آن [[دعوت]] کند؛ بیایید در [[زمین]] پراکنده شویم تا [[خداوند]]، [[پیامبری]] را بر انگیزد که [[عیسی]] {{ع}} [[وعده]] آمدنش را داده است. پس در غارهای کوه‌ها پراکنده شدند و [[رهبانیت]] را پدید آوردند. عده‌ای از ایشان به [[دین]] خویش پایدار ماندند و برخی دیگر به کفر‌گراییدند "؛ سپس آن [[حضرت]]، [[آیه]] ۲۷ حدید را [[تلاوت]] کردند و..."<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۶۶ و جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، ج ۶، ص ۱۷۷.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۲.</ref>
*[[زهد]] [[اسلامی]] و [[رهبانیت]] [[مسیحی]]، تفاوت‌های بسیاری با هم دارند و شاید بتوان گفت، اصلی‌ترین و مهم‌ترین ویژگی [[زهد]] [[اسلامی]]، [[استوار]] بودن بر [[منطق]] و [[برهان]] روشن است؛ چیزی که [[رهبانیت]] [[مسیحی]] از آن بی‌بهره است و برای آن توجیه [[علمی]] و منطقی ندارد. [[زهد]] [[اسلامی]]، چشم‌پوشی از مطلق لذایذ مادی نیست؛ بلکه تنها از لذایذ زیانبار چشم‌پوشیدن است؛ در حالی که [[رهبانیت]] [[مسیحی]]، [[انسان]] را به چشم‌پوشی از مطلق لذایذ مادی [[دعوت]] می‌کند. [[رسول خدا]]{{صل}} در جدا ساختن [[زهد]] از [[رهبانیت]] چنین فرمود: {{متن حدیث| لَيْسَ‌ الزُّهْدُ فِي‌ الدُّنْيَا لُبْسَ الْخَشِنِ وَ أَكْلَ الْجَشِبِ وَ لَكِنَّ الزُّهْدَ فِي الدُّنْيَا قَصْرُ الْأَمَلِ}}<ref>مستدرک الوسائل.، ج ۱۲، ص ۴۴ و ابوالفضل علی بن حسن طبرسی، مشکاة الانوار، ص ۱۱۴.</ref>. احادیثی که در آنها [[مسلمانان]] از [[رهبانیت]] [[نهی]] شده‌اند، در واقع، برای [[تبیین]] تفاوت‌های [[زهد]] [[اسلامی]] با [[رهبانیت]] [[مسیحی]] بیان شده‌اند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۳.</ref>.


==نفی [[رهبانیت]] در [[کلام نبوی]]{{صل}}==
== [[اندیشه]] [[رهبانیت]]، در جزیره العرب ==
*[[رسول خدا]]{{صل}} [[مسلمانان]] را از رهبانیتی که خلاف خواست [[خدا]] باشد، بر حذر می‌داشت و آنان را از امور غیر [[اسلامی]] منع می‌کرد. همچنین [[رسول خدا]]{{صل}} [[مسلمانان]] از پشت پا زدن به [[زندگی مادی]] که به صورت منفی و در شکل انزوای [[اجتماعی]] صورت می‌گرفت، [[نهی]] و [[مسلمانان]] را [[تشویق]] می‌فرمود که آن را در شکل مثبت آن یعنی [[جهاد]] در [[راه خدا]]، [[روزه]] و.... جستجو کنند. [[حدیث]] [[عثمان بن مظعون]] و [[سخن پیامبر]]{{صل}} درباره [[فضیلت]] [[نماز جماعت]]، تأییدی بر نفی [[رهبانیت]] و انزواست. ایشان در پاسخ به [[عثمان بن مظعون]] - که از ایشان اجازه گوشه‌گیری و [[رهبانیت]] می‌خواست - فرمود: "[[رهبانیت]] [[امت]] من به [[انتظار]] نشستن برای [[نماز]] در مساجد است"<ref>شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۴، ص. ۱۹۰؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۱۱۷ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۸۰، ص۳۸۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۳-۶۵۴.</ref>.
مجاورت و رفت و آمدهای زیاد تجاری به کشورهای مختلف و همچنین پناه‌جویی دیندارانی که از [[ستم]] [[حاکمان جور]] می‌گریختند و این سرزمین را مأوای خویش قرار می‌دادند، باعث شد که ادیانی چون [[مسیحیت]] به سرزمین [[عرب]] راه یابند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج ۱، ص ۲۵۴.</ref>. این [[دین]]، رونق چندانی نداشت؛ اما در کنار دیگر [[ادیان]] از عوامل اثر گذار [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] [[جامعه]] [[عربی]] به شمار می‌آمد.
*[[پیامبر]]{{صل}} همواره [[دین]] [[مقدس]] [[اسلام]] را آیینی آسان، معرفی می‌کرد و می‌فرمود : "آسان بگیرید و سخت نگیرید و رام کنید و رم ندهید"<ref>ابن ابی جمهور ، عوالی اللآئی، ج۱، ص۳۸۱.</ref>. آن [[حضرت]] می‌فرمود: "[[خداوند]] مرا برای [[رهبانیت]] نفرستاده است؛ بلکه [[بهترین]] [[دین]] نزد [[خدا]] [[آیین]] [[راستین]] و آسان [[اسلام]] است"<ref>شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۲۷ ؛ حسن بن ابی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص۱۹۱؛ ورام بن ابی فراس مجموعه ورام، ج۲، ص۵۴ و المتقی الهندی، کنزالعمال، ج۳، ص۴۷.</ref>. [[خاتم انبیا]]{{صل}} [[رهبانیت]] [[امت]] خود را [[جهاد]] در [[راه خدا]] دانسته<ref>شیخ طوسی، الامالی، ص۶۶؛ حسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴۰؛ مجموعه ورام، ج ۲، ص ۶۸؛ ابن حبان، صحیح، ج ۲، ص ۷۹ و الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۲، ص۱۵۷.</ref>، در جای دیگر، [[رهبانیت]] [[امت]] خویش را [[هجرت]]، [[جهاد]]، [[نماز]]، [[روزه]]، [[حج]] و [[عمره]] معرفی کرده‌اند <ref>بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۲۷۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۴.</ref>.


==نفی [[رهبانیت]] در [[سیره پیامبر]]{{صل}}==
[[رهبانیت]] و گوشه‌گیری هم به صورت یکی از [[اعمال]] [[آیین]] [[مسیح]] به همراه [[آیین مسیحیت]] به جزیرة‌العرب راه یافت و اندک‌اندک جای پایی برای خود در حیات [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] [[اعراب]] باز کرد؛ به گونه‌ای که تعدادی از [[اعراب جاهلی]] به رسم [[آیین مسیحیت]]، اجتماع را ترک کرده، گوشه [[عزلت]] گزیدند که از این افراد می‌توان به [[قیس]] بن ساعده ایادی<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۲، ص ۱۰۷ و ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۴۳۰.</ref>، [[ابوعامر]] [[عبد]] عمرو بن صیفی<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۸۱؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۸۴؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الانف، ج۵، ص۲۱-۲۲ و ابن حزم، جوامع السیره النبویه، ص۱۲۶.</ref> و صومة بن ابی انس<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۱۰؛ علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب. ، ج ۱، ص ۸۸ و حمیری کلاعی، الإکتفاء، ج۱، ص۳۰۰.</ref> اشاره کرد تا اینکه با [[ظهور اسلام]] و در پی [[مبارزه]] با [[آداب و رسوم]] [[جاهلی]]، [[رسول اکرم]] {{صل}} این [[سنت]] غیر [[الهی]] را درست ندانست و [[مسلمانان]] از این امر [[نهی]] شدند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۲.</ref>.
*[[روایت]] شده است که روزی [[همسر]] [[عثمان بن مظعون]] نزد [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آمد و گفت: "ای [[رسول خدا]]{{صل}}، [[عثمان]] روزها را [[روزه]] می‌گیرد و شب‌ها را به [[عبادت]] می‌گذراند".. [[نبی]] [[خدا]]{{صل}} با شنیدن این خبر، خشمناک بیرون رفت تا اینکه به [[عثمان]] رسید و او را مشغول [[نماز خواندن]] یافت. [[عثمان]] با دیدن [[پیامبر]]{{صل}} نمازش را پایان داد. پس [[پیامبر]]{{صل}} به او فرمود: "ای [[عثمان]]! [[خداوند متعال]] مرا به [[رهبانیت]] نفرستاده است؛ بلکه با آیینی مستقیم، ساده و آسان گیر فرستاده است. من هم، ، [[نماز]] می‌خوانم، هم [[روزه]] می‌گیرم و هم نزد همسرم می‌روم. پس هر که [[آیین]] مرا [[دوست]] دارد ، از [[سنت]] من [[پیروی]] کند و از [[سنت]] من نزد [[همسران]] رفتن است"<ref>کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۴۹۴ و وسائل الشیعة، ج ۲۰، ص ۱۰۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۴.</ref>.
 
*همچنین در روایتی دیگر آمده است که وقتی [[فرزند]] [[عثمان بن مظعون]] از دینا رفت، او بسیار [[غمگین]] شد تا آنجا که خانه‌اش را [[مسجد]] قرار داد و مشغول [[عبادت]] شد و هر کاری جز [[عبادت]] را ترک گفت. وقتی این خبر به [[رسول اکرم]]{{صل}} رسید، ، او را احضار کرد و فرمود: {{متن حدیث| يَا عُثْمَانُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ‌ يَكْتُبْ‌ عَلَيْنَا الرَّهْبَانِيَّةَ إِنَّمَا رَهْبَانِيَّةُ أُمَّتِي‌ الْجِهَادُ فِي‌ سَبِيلِ‌ اللَّهِ}}<ref>کنزالعمال، ج ۳، ص ۷۵۸؛ امالی صدوق، ص ۶۶؛ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۲۲ و شهید ثانی، مسکن الفؤاد، ص ۲۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۴-۶۵۵.</ref>.
== فرق [[زهد]] [[اسلامی]] و [[رهبانیت]] [[مسیحی]] ==
*همچنین از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده که فرموده است: "روزی سه [[زن]] نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمدند و یکی از آنها گفت: شوهرم گوشت نمی‌خورد"؛ دیگری گفت: "شوهرم بوی خوش نمی‌بوید" و سومی گفت: "شوهرم به [[زنان]] نزدیک نمی‌شود". پس [[پیامبر]]{{صل}} در حال [[غضب]]، رداکشان از خانه، بیرون و سپس به [[مسجد]] رفت و بر روی [[منبر]]، [[حمد]] و [[[[ثنای الهی]]]] را به جای آورد و سپس فرمود: "عده‌ای از [[یاران]] مرا چه شده است که گوشت نمی‌خورند و عطر نمی‌بویند و به [[زنان]] نزدیک نمی‌شوند؟ بدانید که من گوشت می‌خورم و عطر می‌بویم و پیش [[زنان]] می‌روم. پس هر که از [[سنت]] من روی گرداند، از من نیست"<ref>الکافی، ج ۵، ص ۴۹۶ و وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۱۰۸.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۵.</ref>.
[[زهد]] [[اسلامی]] و [[رهبانیت]] [[مسیحی]]، تفاوت‌های بسیاری با هم دارند و شاید بتوان گفت، اصلی‌ترین و مهم‌ترین ویژگی [[زهد]] [[اسلامی]]، [[استوار]] بودن بر [[منطق]] و [[برهان]] روشن است؛ چیزی که [[رهبانیت]] [[مسیحی]] از آن بی‌بهره است و برای آن توجیه [[علمی]] و منطقی ندارد. [[زهد]] [[اسلامی]]، چشم‌پوشی از مطلق لذایذ مادی نیست؛ بلکه تنها از لذایذ زیانبار چشم‌پوشیدن است؛ در حالی که [[رهبانیت]] [[مسیحی]]، [[انسان]] را به چشم‌پوشی از مطلق لذایذ مادی [[دعوت]] می‌کند. [[رسول خدا]] {{صل}} در جدا ساختن [[زهد]] از [[رهبانیت]] چنین فرمود: {{متن حدیث| لَيْسَ‌ الزُّهْدُ فِي‌ الدُّنْيَا لُبْسَ الْخَشِنِ وَ أَكْلَ الْجَشِبِ وَ لَكِنَّ الزُّهْدَ فِي الدُّنْيَا قَصْرُ الْأَمَلِ}}<ref>مستدرک الوسائل. ، ج ۱۲، ص ۴۴ و ابوالفضل علی بن حسن طبرسی، مشکاة الانوار، ص ۱۱۴.</ref>. احادیثی که در آنها [[مسلمانان]] از [[رهبانیت]] [[نهی]] شده‌اند، در واقع، برای [[تبیین]] تفاوت‌های [[زهد]] [[اسلامی]] با [[رهبانیت]] [[مسیحی]] بیان شده‌اند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۳.</ref>.
*[[ابن حنبل]] در کتاب مسندش طبق [[نقل]] [[مجاهد]] از مردی [[انصاری]] آورده است که روزی نزد [[پیامبر]]{{صل}} درباره کنیزی از [[بنی عبدالمطلب]] سخن به میان آوردند؛ مرد [[انصاری]] گفت: "آن [[زن]]، نماز‌ها ‌عبادت می‌کند و روزها [[روزه]] می‌گیرد"، [[پیامبر خدا]]{{صل}} فرمود: "اما من می‌خوابم، [[نماز]] می‌خوانم، گاه [[روزه]] می‌گیرم و گاه [[روزه]] نمی‌گیرم؛ پس هر که به من [[اقتدا]] کند، از من است و هر که به راه و رسم من پشت کند، از من نیست"<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۵، ص۴۰۹ و نیز ر. ک: الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۳، ص ۱۹۳.</ref>.
 
*با وجود تمام توصیه‌های [[رسول خدا]]{{صل}} درباره [[حرمت]] گوشه‌گیری، متأسفانه مدتی از [[وفات]] ایشان نگذشته بود که عده‌ای در [[لباس]] [[زهد]] و عرفان، [[رهبانیت]] [[مسیحی]] را در قالب تصوف در [[جامعه اسلامی]] گسترش دادند؛ چیزی که [[فرستاده خدا]]{{صل}} همواره از آن نگران بود و از اینکه ‌افرادی در [[آینده]]، [[قرآن]] را به غنا بخوانند و به [[رهبانیت]] روی آوردند و... ابراز نگرانی می‌کردند<ref>الکافی، ج ۲، ص۶۱۴؛ تاج الدین شعیری، جامع الاخبار ، ص۴۸-۴۹؛ قطب الدین راوندی، الدعوات، ص ۲۴ و عوالی اللآلی، ج ۴، ص ۲۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۵.</ref>.
== نفی [[رهبانیت]] در کلام نبوی {{صل}} ==
[[رسول خدا]] {{صل}} [[مسلمانان]] را از رهبانیتی که خلاف خواست [[خدا]] باشد، بر حذر می‌داشت و آنان را از امور غیر [[اسلامی]] منع می‌کرد. همچنین [[رسول خدا]] {{صل}} [[مسلمانان]] از پشت پا زدن به زندگی مادی که به صورت منفی و در شکل انزوای [[اجتماعی]] صورت می‌گرفت، [[نهی]] و [[مسلمانان]] را [[تشویق]] می‌فرمود که آن را در شکل مثبت آن یعنی [[جهاد]] در [[راه خدا]]، [[روزه]] و.... جستجو کنند. [[حدیث]] [[عثمان بن مظعون]] و [[سخن پیامبر]] {{صل}} درباره [[فضیلت]] [[نماز جماعت]]، تأییدی بر نفی [[رهبانیت]] و انزواست. ایشان در پاسخ به [[عثمان بن مظعون]] - که از ایشان اجازه گوشه‌گیری و [[رهبانیت]] می‌خواست - فرمود: "[[رهبانیت]] [[امت]] من به [[انتظار]] نشستن برای [[نماز]] در مساجد است"<ref>شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۴، ص. ۱۹۰؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۱۱۷ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۸۰، ص۳۸۱.</ref>.
 
[[پیامبر]] {{صل}} همواره [[دین]] [[مقدس]] [[اسلام]] را آیینی آسان، معرفی می‌کرد و می‌فرمود: "آسان بگیرید و سخت نگیرید و رام کنید و رم ندهید"<ref>ابن ابی جمهور، عوالی اللآئی، ج۱، ص۳۸۱.</ref>. آن [[حضرت]] می‌فرمود: "[[خداوند]] مرا برای [[رهبانیت]] نفرستاده است؛ بلکه [[بهترین]] [[دین]] نزد [[خدا]] [[آیین]] [[راستین]] و آسان [[اسلام]] است"<ref>شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۲۷؛ حسن بن ابی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص۱۹۱؛ ورام بن ابی فراس مجموعه ورام، ج۲، ص۵۴ و المتقی الهندی، کنزالعمال، ج۳، ص۴۷.</ref>. [[خاتم انبیا]] {{صل}} [[رهبانیت]] [[امت]] خود را [[جهاد]] در [[راه خدا]] دانسته<ref>شیخ طوسی، الامالی، ص۶۶؛ حسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴۰؛ مجموعه ورام، ج ۲، ص ۶۸؛ ابن حبان، صحیح، ج ۲، ص ۷۹ و الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۲، ص۱۵۷.</ref>، در جای دیگر، [[رهبانیت]] [[امت]] خویش را [[هجرت]]، [[جهاد]]، [[نماز]]، [[روزه]]، [[حج]] و [[عمره]] معرفی کرده‌اند <ref>بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۲۷۷.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۳-۶۵۴.</ref>
 
== نفی [[رهبانیت]] در [[سیره پیامبر]] {{صل}} ==
[[روایت]] شده است که روزی [[همسر]] [[عثمان بن مظعون]] نزد [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آمد و گفت: "ای [[رسول خدا]] {{صل}}، [[عثمان]] روزها را [[روزه]] می‌گیرد و شب‌ها را به [[عبادت]] می‌گذراند".. [[نبی]] [[خدا]] {{صل}} با شنیدن این خبر، خشمناک بیرون رفت تا اینکه به [[عثمان]] رسید و او را مشغول [[نماز خواندن]] یافت. [[عثمان]] با دیدن [[پیامبر]] {{صل}} نمازش را پایان داد. پس [[پیامبر]] {{صل}} به او فرمود: "ای [[عثمان]]! [[خداوند متعال]] مرا به [[رهبانیت]] نفرستاده است؛ بلکه با آیینی مستقیم، ساده و آسان گیر فرستاده است. من هم،، [[نماز]] می‌خوانم، هم [[روزه]] می‌گیرم و هم نزد همسرم می‌روم. پس هر که [[آیین]] مرا [[دوست]] دارد، از [[سنت]] من [[پیروی]] کند و از [[سنت]] من نزد [[همسران]] رفتن است"<ref>کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۴۹۴ و وسائل الشیعة، ج ۲۰، ص ۱۰۷.</ref>.
 
همچنین در روایتی دیگر آمده است که وقتی [[فرزند]] [[عثمان بن مظعون]] از دینا رفت، او بسیار [[غمگین]] شد تا آنجا که خانه‌اش را [[مسجد]] قرار داد و مشغول [[عبادت]] شد و هر کاری جز [[عبادت]] را ترک گفت. وقتی این خبر به [[رسول اکرم]] {{صل}} رسید،، او را احضار کرد و فرمود: {{متن حدیث| يَا عُثْمَانُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ‌ يَكْتُبْ‌ عَلَيْنَا الرَّهْبَانِيَّةَ إِنَّمَا رَهْبَانِيَّةُ أُمَّتِي‌ الْجِهَادُ فِي‌ سَبِيلِ‌ اللَّهِ}}<ref>کنزالعمال، ج ۳، ص ۷۵۸؛ امالی صدوق، ص ۶۶؛ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۲۲ و شهید ثانی، مسکن الفؤاد، ص ۲۶.</ref>.
 
همچنین از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده که فرموده است: "روزی سه [[زن]] نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمدند و یکی از آنها گفت: شوهرم گوشت نمی‌خورد"؛ دیگری گفت: "شوهرم بوی خوش نمی‌بوید" و سومی گفت: "شوهرم به [[زنان]] نزدیک نمی‌شود". پس [[پیامبر]] {{صل}} در حال [[غضب]]، رداکشان از خانه، بیرون و سپس به [[مسجد]] رفت و بر روی [[منبر]]، [[حمد]] و [[ثنای الهی]]]] را به جای آورد و سپس فرمود: "عده‌ای از [[یاران]] مرا چه شده است که گوشت نمی‌خورند و عطر نمی‌بویند و به [[زنان]] نزدیک نمی‌شوند؟ بدانید که من گوشت می‌خورم و عطر می‌بویم و پیش [[زنان]] می‌روم. پس هر که از [[سنت]] من روی گرداند، از من نیست"<ref>الکافی، ج ۵، ص ۴۹۶ و وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۱۰۸.</ref>.
 
[[ابن حنبل]] در کتاب مسندش طبق [[نقل]] [[مجاهد]] از مردی [[انصاری]] آورده است که روزی نزد [[پیامبر]] {{صل}} درباره کنیزی از [[بنی عبدالمطلب]] سخن به میان آوردند؛ مرد [[انصاری]] گفت: "آن [[زن]]، نماز‌ها ‌عبادت می‌کند و روزها [[روزه]] می‌گیرد"، [[پیامبر خدا]] {{صل}} فرمود: "اما من می‌خوابم، [[نماز]] می‌خوانم، گاه [[روزه]] می‌گیرم و گاه [[روزه]] نمی‌گیرم؛ پس هر که به من [[اقتدا]] کند، از من است و هر که به راه و رسم من پشت کند، از من نیست"<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۵، ص۴۰۹ و نیز ر. ک: الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۳، ص ۱۹۳.</ref>.
 
با وجود تمام توصیه‌های [[رسول خدا]] {{صل}} درباره [[حرمت]] گوشه‌گیری، متأسفانه مدتی از [[وفات]] ایشان نگذشته بود که عده‌ای در [[لباس]] [[زهد]] و عرفان، [[رهبانیت]] [[مسیحی]] را در قالب تصوف در [[جامعه اسلامی]] گسترش دادند؛ چیزی که [[فرستاده خدا]] {{صل}} همواره از آن نگران بود و از اینکه ‌افرادی در [[آینده]]، [[قرآن]] را به غنا بخوانند و به [[رهبانیت]] روی آوردند و... ابراز نگرانی می‌کردند<ref>الکافی، ج ۲، ص۶۱۴؛ تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص۴۸-۴۹؛ قطب الدین راوندی، الدعوات، ص ۲۴ و عوالی اللآلی، ج ۴، ص ۲۴.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۶۵۴ ـ ۶۵۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']]
# [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۴۰: خط ۴۸:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:مفاهیم]]
[[رده: نفی رهبانیت]]
۱۱۲٬۶۳۷

ویرایش