این ملکه، از سوئی در مقابل ملکه عفّت؛ و از سوئی دیگر در مقابل ملکه شَرَه / زیادهخواهی در امور جنسی؛ قرار دارد.
در تعریف این حالت نفسانی، آوردهاند که: خمودی، ملکهای است که در اثر آن، آدمی نسبت به امیال جنسی ی رغبت شده، گویا از دوبُعدی بودن انسان غافل میشود؛ چه برای قرار گرفتن نفس در نقطه اعتدال، پرداختن صحیح به امیال نفسانی لازم است.
در این زمینه، همان قدر که تندروی در این امور غلط است؛ کندروی در آنها نیز خطا است؛ و هر دو بازدارنده انسان از رسیدن به کمالات خود[۱].
دین مبین اسلام، از همین رو بهسختی از کوتاهی کردن در این امور پرهیز داده، مؤمنان را به برآوردن صحیح امیال خود امر فرموده است. به این آیات بنگرید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحَرِّمُوا طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ﴾[۲]، ﴿يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ * قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ﴾[۳][۴].
این مطلب بهگونهای است، که قرآن کریم یکی از مظاهر بزرگداشت انسان در جهانخلقت را، بهرهمندی او از این گونه مواهب دانسته است: ﴿وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا﴾[۵]. از این رو، میتوان گفت که هرکس خویشتن را از مواهب پاکیزهدنیا بیبهره ساخته نسبت به آنها بیمیل باشد، کرامتی که خداوند در حقّ او روا داشته را نادیده گرفته، خود را به پستی دچار ساخته است. شاید با توجّه به همین مطلب باشد که خداوند، اینگونه افراد را در شمار مفسدان در زمین یاد کرده است: ﴿وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ﴾[۶][۷].
همانگونه که در برخی از روایات ما، کوتاهیکنندگان در امر شهوت و خواستهای جنسی را، در شمار مؤمنان ندانسته عنوان "ایمان" را لایق آنان نمیداند. به این روایت بنگرید: امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: "گروهی از یاران پیامبر اکرم (ص)، زن، غذاخوردن روزانه و خواب شبانه را بر خود حرام کرده بودند. این روش آنان را اُمِّ سلمه به پیامبر اکرم گزارش داد. آن حضرت چون این خبر شنیدند، به میان آنان رفته فرمودند: آیا از زنان روگرداندهاید؟ من چنین نیستم، و روزانه غذا خورده شبها میخوابم. هرکس از روش من روی گرداند در شمار مسلمانان نیست. خداوند نیز این آیه را نازل فرمود که: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحَرِّمُوا طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ * وَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ﴾[۸]. چون این آیه نازل شد، این دسته از یاران پیامبر گفتند: ما بر این مطلب - که از زن و خورد و خفت پرهیز کنیم- سوگند خوردهایم. خداوند نیز این آیه را: ﴿لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ﴾[۹] تا آیه شریفه: ﴿ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ﴾[۱۰] نازل فرمود"[۱۱] نیز پیامبر اکرم (ص) فرمودند:"از ما مسلمانان نیست کسی که دنیایش را برای آخرتش، و آخرتش را برای دنیایش ترک گوید" [۱۲][۱۳].
روایات بسیاری نیز، در زمینه ترغیب مردم به ازدواج و طلب مالحلال صادر شده است. ما در اینجا، به یکی از این روایات اشاره میکنیم:امام صادق (ع) فرمودند: "مردی نزد پدر من آمد؛ پدرم از او پرسیدند: آیا تو همسر داری؟ او پاسخ داد: نه! پدرم فرمودند: من دوست نمیدارم که تمامی دنیا را مالک باشم، اما یک شب را در حالتی که همسری ندارم به خوابروم. سپس فرمودند: دو رکعت نماز که مرد همسردار بخواند، برتر است از مرد بیهمسری که تمامی عمر، شبها به عبادت بپردازد و روزها روزه بدارد. آنگاه پدرم هفت دینار به او مرحمت فرموده گفت: با این پول همسری برگزین، سپس فرمود: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: همسراختیار کنید که مایه زیاد شدن روزی شما میگردد"[۱۴]؛
توجّه به این آیه شریفه نیز در این زمینه سخت روشنگر است: ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾[۱۵]؛ چه امور شایسته دنیائی، اموری است که حیات پاک و پاکیزه انسانی را در پی خواهد داشت. همسرشایسته - هم برای مرد، و هم برای زن - و مقداری از مالحلال که زندگیانسان به آن وابسته است، سلامتی جسمی و دیگر امور اینگونه، در شمار این مسائل قرار دارند؛ که بدون آنها حیات طیّبه متحقّق نخواهد شد.
بنابراین، میتوان گفت که روی گردانی از این امور، بهمعنی پشت کردن به حیات طیّبه قرآنی است[۱۶].
برخی از ناآگاهان، برآنند که قرآن کریمحضرت یحیی (ع) را بر "حصور" بودن ستایش کرده است: ﴿أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَى مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ﴾[۱۷]؛ همانگونه که حضرت عیسی (ع) و مادر بزرگوارش نیز "حصور" بودهاند. از این رو، اینان بر آن رفتهاند که گریز از ازدواج نیز، در نظر قرآن کریم امری شایسته و پسندیده است.
این سخن سخت اشتباه است!. در توضیح این مطلب به چند نکته اشاره میکنیم:
منظور از "حصور بودن"، عفیف بودن، و نه ازدواج نکردن است. قرآن کریمحضرت یحیی (ع) را به عفّت ستوده است، و نه به مجرّد زیستن.
درباره حضرت عیسی (ع) و حضرت مریم - و بلکه خود حضرت یحیی - نیز، ما اطّلاعی از سیره شخصی آنان نداریم. گویا در این زمینه در کتب تواریخ و سِیَر مطلبی نیامده است؛ امّا بههرحال نمیتوان گفت که آنان از ازدواج روی گردان بوده هیچگاه تن به آن ندادهاند.
در صورتی که ازدواج نکردن آنان را نیز بپذیریم، باز از شرائطی که آنان را به چنین امری وادار نموده است بیاطّلاعیم. از این رو نمیتوان به سیره آنان -در مقابل سیره منقول از تمامیِ انبیاء و اوصیاء (ع) در خود قرآن کریم - تمسّک کرده، عذوبت و ازدواج گریزی را امری شایسته بهحساب آورد. چه بسا - در صورت پذیرش مجرّد بودن آنان- آن بزرگواران در شرایطی خاص مجبور به چنین عملی بودهاند[۱۸].
مذّمت خمودی در امور جنسی
ابراهیم بن عبدالحمید گوید: من بههمراه سِکّین نامی از نخعیان، حج بهجای آوردیم. او در این مدّت سخت متعبّد بود، زنان را ترک کرده، بوی خوش، لباس و غذای خوب را نیز از خود دور کرده بود. او در مسجد الحرام نیز هیچگاه سر خود را به سوی آسمان بلند نمیکرد. سکّین بعد از حج، چون به مدینه آمد، به نزد ابواسحاق رفت و بعد از آنکه در کنار ایشان نماز خواند، به ایشان گفت: فدایت شوم! میخواهم که چند مسأله از شما بپرسم. ابواسحاق گفت: اکنون برو و سؤالهایت را بنویس و نزد من بفرست. سکّین نیز در نامه خود نوشت: فدایت شوم! مردی چنان خوف از خدا در وجودش وارد شده، که زن و غذای خوب را ترک کرده، و نمیتواند سرش را به سوی آسمان بلند کند. درباره لباس هم به شک افتاده که آیا پوشیدن آن جائز است یا نه. ابواسحاق در جواب نوشت: اما آنچه درباره ترک زن گفتی، تو خود میدانی که روش پیامبر (ص) در این زمینه چگونه بود. امّا درباره ترک غذای گوارا، پیامبر اکرم هم گوشت و هم عسل میل میفرمود. و امّا در باره شدّت خوف از خدا، پس این آیه را بسیار بخوان: ﴿الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنْفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ﴾[۱۹][۲۰].
امام صادق (ع) فرمودند: "از ما نیست کسی که دنیایش را برای آخرتش، و آخرتش را برای دنیایش ترک کند" [۲۲]؛
یکی از اهل بیت (ع) فرمودند: "برای دنیایت چنان تلاش کن که گوئی همیشه زنده هستی، و برای آخرتت چنان تلاش کن که گوئی فردا خواهی مرد" [۲۳]؛
فضل بن یسار گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: من تجارت و کسب و کار را ترک کردهام، آن حضرت فرمودند: "چنین مکن، درب مغازهات را باز کن، و بساط تجارتت را پهن نما، و از خداوند طلب روزی کن" [۲۴][۲۵].
↑«ای مؤمنان! چیزهای پاکیزهای را که خداوند برای شما حلال کرده است حرام مشمارید و تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد» سوره مائده، آیه ۸۷.
↑«ای فرزندان آدم! در هر نمازگاهی زیور خود را بردارید و بخورید و بیاشامید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمیدارد * بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزیهای پاکیزه را، حرام کرده است؟ بگو: آن (ها) در زندگی این جهان برای کسانی است که ایمان آوردهاند، در روز رستخیز (نیز) ویژه (ی مؤمنان) است» سوره اعراف، آیه ۳۱-۳۱.
↑«و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشتهایم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب) سوار کردهایم و به آنان از چیزهای پاکیزه روزی دادهایم و آنان را بر بسیاری از آنچه آفریدهایم، نیک برتری بخشیدهایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.
↑«و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن و در زمین در پی تباهی مباش که خداوند تبهکاران را دوست نمیدارد» سوره قصص، آیه ۷۷.
↑«ای مؤمنان! چیزهای پاکیزهای را که خداوند برای شما حلال کرده است حرام مشمارید و تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد و از آنچه خداوند حلال و پاکیزه روزی شما کرده است بخورید و از خداوند که بدو ایمان دارید پروا کنید» سوره مائده، آیه ۸۷.
↑«خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمیکند» سوره بقره، آیه ۲۲۵.
↑«یا آزاد کردن یک بنده؛ پس هر که (هیچ» سوره مائده، آیه ۸۹.
↑«و از ایشان کسانی هستند که میگویند: پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار» سوره بقره، آیه ۲۰۱.
↑«خداوند تو را به (تولّد) یحیی نوید میدهد که "کلمهای از خداوند" را راست میشمارد و سالار و (در برابر زنان) خویشتندار و پیامبری از شایستگان است» سوره آل عمران، آیه ۳۹.