جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۲
جز (جایگزینی متن - '\{\{امامت\}\}↵\{\{مدخل مرتبط' به '{{مدخل مرتبط') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
در رمز [[آفرینش آدم]] از [[خاک]] میتوان گفت: چون غرض از [[آفرینش انسان]]، ایجاد کوْن (وجود) جامعی بود که مشتمل بر همه حضرات [[خمس]] و عوالم کلیه باشد، وجود [[آدم]] {{ع}} باید حضرت [[شهادت]] مطلقه را که همان [[عالم حسی]] است نیز در بگیرد<ref>شرح فصوص الحکم، ص ۸۹.</ref>. وجوه دیگری در رمز [[آفرینش آدم]] {{ع}} از [[خاک]] ذکر شده است؛ مانند اینکه: | در رمز [[آفرینش آدم]] از [[خاک]] میتوان گفت: چون غرض از [[آفرینش انسان]]، ایجاد کوْن (وجود) جامعی بود که مشتمل بر همه حضرات [[خمس]] و عوالم کلیه باشد، وجود [[آدم]] {{ع}} باید حضرت [[شهادت]] مطلقه را که همان [[عالم حسی]] است نیز در بگیرد<ref>شرح فصوص الحکم، ص ۸۹.</ref>. وجوه دیگری در رمز [[آفرینش آدم]] {{ع}} از [[خاک]] ذکر شده است؛ مانند اینکه: | ||
#[[متواضع]] باشد؛ | # [[متواضع]] باشد؛ | ||
#ستار باشد؛ | #ستار باشد؛ | ||
#با [[زمین]] که در آن [[خلیفه]] است، ارتباط و سنخیت بیش تری داشته باشد؛ | #با [[زمین]] که در آن [[خلیفه]] است، ارتباط و سنخیت بیش تری داشته باشد؛ | ||
#[[قدرت خدا]] ظاهر شود<ref>التفسیر الکبیر، ج ۸، ص ۸۰.</ref> | # [[قدرت خدا]] ظاهر شود<ref>التفسیر الکبیر، ج ۸، ص ۸۰.</ref><ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۲۷.</ref> | ||
==تسویه [[آدم]] و دمیدن [[روح]] در او== | ==تسویه [[آدم]] و دمیدن [[روح]] در او== | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
[[علامه طباطبایی]] با استفاده از [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: من بر آنم بشری از گلی خشک برآمده از لایی بویناک، بیافرینم؛» سوره حجر، آیه ۲۸.</ref> و {{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ}}<ref>«پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.</ref> [[آفرینش]] تدریجی [[آدم]] را بعید ندانسته است؛ به این معنا که در مرحله اول، جمع اجزا، در مرحله دوم، تسویه و تنظیم آنها و در مرحله سوم، نفخ [[روح]] صورت پذیرفته باشد<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۱۵۴.</ref>. | [[علامه طباطبایی]] با استفاده از [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: من بر آنم بشری از گلی خشک برآمده از لایی بویناک، بیافرینم؛» سوره حجر، آیه ۲۸.</ref> و {{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ}}<ref>«پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.</ref> [[آفرینش]] تدریجی [[آدم]] را بعید ندانسته است؛ به این معنا که در مرحله اول، جمع اجزا، در مرحله دوم، تسویه و تنظیم آنها و در مرحله سوم، نفخ [[روح]] صورت پذیرفته باشد<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۱۵۴.</ref>. | ||
[[ابن عباس]] میگوید: چون [[خداوند]] جسم [[آدم]] را آفرید، چهل سال در مکانی میان [[مکه]] و طایف بر همان حال بود و [[روح]] در آن دمیده نشده بود و به تعبیر [[قرآن]] شیء بود؛ ولی قابل ذکر نبود: {{متن قرآن|هَلْ أَتَى عَلَى الإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا}}<ref> آیا بر آدمی پارهای از روزگار گذشت که چیزی سزیده یادکرد نبود؟؛ سوره انسان، آیه: ۱.</ref> به [[نقلی]] دیگر، چهل سال به صورت «طین»، چهل سال {{متن قرآن|حَمَإٍ مَسْنُونٍ}} و چهل سال به صورت {{متن قرآن|صَلْصَالٍ}} بر وی گذشت و آن گاه در او [[روح]] دمیده شد<ref>ماوردی، ج ۶، ص ۱۶۲.</ref> | [[ابن عباس]] میگوید: چون [[خداوند]] جسم [[آدم]] را آفرید، چهل سال در مکانی میان [[مکه]] و طایف بر همان حال بود و [[روح]] در آن دمیده نشده بود و به تعبیر [[قرآن]] شیء بود؛ ولی قابل ذکر نبود: {{متن قرآن|هَلْ أَتَى عَلَى الإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا}}<ref> آیا بر آدمی پارهای از روزگار گذشت که چیزی سزیده یادکرد نبود؟؛ سوره انسان، آیه: ۱.</ref> به [[نقلی]] دیگر، چهل سال به صورت «طین»، چهل سال {{متن قرآن|حَمَإٍ مَسْنُونٍ}} و چهل سال به صورت {{متن قرآن|صَلْصَالٍ}} بر وی گذشت و آن گاه در او [[روح]] دمیده شد<ref>ماوردی، ج ۶، ص ۱۶۲.</ref><ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۲۷-۱۲۸.</ref> | ||
==[[آفرینش آدم]] و فرضیه [[تکامل]]== | ==[[آفرینش آدم]] و فرضیه [[تکامل]]== | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
[[علامه طباطبایی]] میگوید: ممکن است برخی برای اثبات فرضیه [[تکامل]] به [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۳۳.</ref> [[استدلال]] کنند؛ بدین سان که {{متن قرآن|اصْطَفَى}} به معنای برگزیدنِ نخبه هر چیزی است و [[برگزیدن]] [[آدم]] در صورتی است که در زمان وی، افرادی به [[عقل]] مجهز نبودهاند و [[خداوند]]، [[آدم]] رااز میان آنان [[برگزیده]] و به [[عقل]] مجهز کرده است؛ در نتیجه، [[آدم]] با جهش خدایی از یک نوع [[جنبنده]] به نوعی دیگر منتقل شده؛ آنگاه [[نسل]] او فزونی گرفت و [[نسل]] [[انسان]] ناقصِ اولی، رو به نقصان نهاد تا منقرض گردید؛ اما با توجه به کلمه {{متن قرآن|الْعَالَمِينَ}} که بر سر آن "ال" آمده است و افاده عموم میکند، مقصود این است که [[آدم]]، [[نوح]]، [[آل عمران]] و [[آل ابراهیم]] بر تمام معاصران خویش و آیندگان [[برتری]] داشته و از میان آنان [[برگزیده]] شدهاند؛ با این تفاوت که [[برگزیدگی]] [[آدم]] {{ع}} فقط بر آیندگان است و در [[آیه]]، هیچ دلیلی بر [[گزینش]] [[آدم]] از بین انسانهای اولی وجود ندارد. وی در جای دیگر میگوید: آیاتی را که پیش از این، مورد توجه قرار دادیم، مبدأ پیدایش [[نسل]] [[انسان]] را به یک جفت [[انسان]] نسبت میدهد که خود آن دو، نسلِ کسی نبوده و از هیچ [[جان]] داری زاده نشدهاند<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۲۵۸.</ref>. [[تورات]] نیز بر [[آفرینش]] ابتدایی [[آدم]] از [[خاک]] صحه میگذارد و از این جهت با [[قرآن]] سازگار است؛ آنجا که میگوید: [[خداوند]] [[آدم]] را از [[خاک]] [[زمین]] بسرشت و در بینی وی [[روح]] [[حیات]] دمید و [[آدم]]، نَفْس زنده شد<ref>کتاب مقدس، پیدایش ۲: ۷.</ref>. | [[علامه طباطبایی]] میگوید: ممکن است برخی برای اثبات فرضیه [[تکامل]] به [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۳۳.</ref> [[استدلال]] کنند؛ بدین سان که {{متن قرآن|اصْطَفَى}} به معنای برگزیدنِ نخبه هر چیزی است و [[برگزیدن]] [[آدم]] در صورتی است که در زمان وی، افرادی به [[عقل]] مجهز نبودهاند و [[خداوند]]، [[آدم]] رااز میان آنان [[برگزیده]] و به [[عقل]] مجهز کرده است؛ در نتیجه، [[آدم]] با جهش خدایی از یک نوع [[جنبنده]] به نوعی دیگر منتقل شده؛ آنگاه [[نسل]] او فزونی گرفت و [[نسل]] [[انسان]] ناقصِ اولی، رو به نقصان نهاد تا منقرض گردید؛ اما با توجه به کلمه {{متن قرآن|الْعَالَمِينَ}} که بر سر آن "ال" آمده است و افاده عموم میکند، مقصود این است که [[آدم]]، [[نوح]]، [[آل عمران]] و [[آل ابراهیم]] بر تمام معاصران خویش و آیندگان [[برتری]] داشته و از میان آنان [[برگزیده]] شدهاند؛ با این تفاوت که [[برگزیدگی]] [[آدم]] {{ع}} فقط بر آیندگان است و در [[آیه]]، هیچ دلیلی بر [[گزینش]] [[آدم]] از بین انسانهای اولی وجود ندارد. وی در جای دیگر میگوید: آیاتی را که پیش از این، مورد توجه قرار دادیم، مبدأ پیدایش [[نسل]] [[انسان]] را به یک جفت [[انسان]] نسبت میدهد که خود آن دو، نسلِ کسی نبوده و از هیچ [[جان]] داری زاده نشدهاند<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۲۵۸.</ref>. [[تورات]] نیز بر [[آفرینش]] ابتدایی [[آدم]] از [[خاک]] صحه میگذارد و از این جهت با [[قرآن]] سازگار است؛ آنجا که میگوید: [[خداوند]] [[آدم]] را از [[خاک]] [[زمین]] بسرشت و در بینی وی [[روح]] [[حیات]] دمید و [[آدم]]، نَفْس زنده شد<ref>کتاب مقدس، پیدایش ۲: ۷.</ref>. | ||
شایان ذکر است که [[اعتقاد]] به نظریه [[تکامل]]، به هیچ وجه به معنای [[انکار]] صانع و عدم [[توجه به خدا]] و [[دین]] نبوده و با [[اعتقاد]] به [[ربوبیت خداوند]] تباینی ندارد؛ زیرا تحولِ چیزی به چیز دیگر در [[جهان]] (خواه در انواع و یا هر چیز دیگر) نشان دهنده [[نظام]] متقن [[طبیعت]] است که به [[قدرت خداوند]] [[حکیم]] طراحی شده است. داروین خود نیز تصریح میکند که در عین قبول تکاملِ انواع، [[خداپرست]] است و اصولا بدون قبول [[خدا]] نمیتوان [[تکامل]] را توجیه کرد<ref>البحث حول نظریة التطور، ص۱۴ و ۱۵؛ تکامل جانداران، ص۱۷ - ۱۹؛ نمونه، ج ۱۱، ص ۸۵ و ۸۶.</ref>. از طرفی اگرچه داروین و گروهی از طرف داران نظریه او، نژاد انسانی را به نوعی از میمونها که بیشترین شباهت (در ظاهر) را به [[انسان]] داشته، منتهی میکنند، همه طرف داران نظریه [[تکامل]]، این امر را نپذیرفتهاند و به ویژه در حلقه مفقوده میان [[انسان]] و موجودات دیگر، اختلافهای بسیاری وجود دارد<ref>آفرینش و انسان، ص ۹۱ - ۹۴؛ البحث حول نظریة التطور، ص ۱۳.</ref> | شایان ذکر است که [[اعتقاد]] به نظریه [[تکامل]]، به هیچ وجه به معنای [[انکار]] صانع و عدم [[توجه به خدا]] و [[دین]] نبوده و با [[اعتقاد]] به [[ربوبیت خداوند]] تباینی ندارد؛ زیرا تحولِ چیزی به چیز دیگر در [[جهان]] (خواه در انواع و یا هر چیز دیگر) نشان دهنده [[نظام]] متقن [[طبیعت]] است که به [[قدرت خداوند]] [[حکیم]] طراحی شده است. داروین خود نیز تصریح میکند که در عین قبول تکاملِ انواع، [[خداپرست]] است و اصولا بدون قبول [[خدا]] نمیتوان [[تکامل]] را توجیه کرد<ref>البحث حول نظریة التطور، ص۱۴ و ۱۵؛ تکامل جانداران، ص۱۷ - ۱۹؛ نمونه، ج ۱۱، ص ۸۵ و ۸۶.</ref>. از طرفی اگرچه داروین و گروهی از طرف داران نظریه او، نژاد انسانی را به نوعی از میمونها که بیشترین شباهت (در ظاهر) را به [[انسان]] داشته، منتهی میکنند، همه طرف داران نظریه [[تکامل]]، این امر را نپذیرفتهاند و به ویژه در حلقه مفقوده میان [[انسان]] و موجودات دیگر، اختلافهای بسیاری وجود دارد<ref>آفرینش و انسان، ص ۹۱ - ۹۴؛ البحث حول نظریة التطور، ص ۱۳.</ref><ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۲۸-۱۳۰.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:000052.jpg|22px]] [[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱]]''' | # [[پرونده:000052.jpg|22px]] [[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱]]''' | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||