آیا قیام خراسانی از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۲۲
، ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲وظیفهٔ شمارهٔ ۲
جز (جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
#از سجستان یعنی سیستان: معروف بن خربوذ گفت: "هر وقت بر [[امام باقر|حضرت باقر]] وارد میشدیم، میفرمود: [[خراسان]] [[خراسان]]! سجستان- سجستان! گویا ما را مژده میداد"<ref>غیبت نعمانی، ص ۱۸۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۴۴، ح ۱۱۷.</ref>. پس معلوم میشود که رایتی از سجستان بلند خواهد شد. و در جلد ۱۴ "بحار" از کتاب "[[تاریخ]] [[قم]]" [[امام صادق|حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "خراسان- [[خراسان]]، سجستان- سجستان، گویا میبینیم این دو را که سوار بر شتران شده و سرعت میکنند به سوی [[قم]]"<ref>بحارالانوار، ج ۶۰، ۲۱۵، ح ۳۴.</ref>. اما به چه قصدی میروند معلوم نیست؟ | #از سجستان یعنی سیستان: معروف بن خربوذ گفت: "هر وقت بر [[امام باقر|حضرت باقر]] وارد میشدیم، میفرمود: [[خراسان]] [[خراسان]]! سجستان- سجستان! گویا ما را مژده میداد"<ref>غیبت نعمانی، ص ۱۸۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۴۴، ح ۱۱۷.</ref>. پس معلوم میشود که رایتی از سجستان بلند خواهد شد. و در جلد ۱۴ "بحار" از کتاب "[[تاریخ]] [[قم]]" [[امام صادق|حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "خراسان- [[خراسان]]، سجستان- سجستان، گویا میبینیم این دو را که سوار بر شتران شده و سرعت میکنند به سوی [[قم]]"<ref>بحارالانوار، ج ۶۰، ۲۱۵، ح ۳۴.</ref>. اما به چه قصدی میروند معلوم نیست؟ | ||
#رایاتی از [[مشرق]] یا دورترین بلاد [[مشرق]]، شیلا: [[امام باقر|حضرت باقر]] به ابی خالد کابلی فرمود: "گویا میبینم قومی را که در [[مشرق]] خروج کردهاند، [[حق]] را مطالبه میکنند پس به ایشان داده نمیشود، باز مطالبه [[حق]] میکنند و به ایشان داده نمیشود، پس چون چنین ببینند شمشیرهای خود را بر دوش خود گذارند، آنگاه آنچه میخواستند به ایشان داده شود و ایشان قبول نکنند، تا اینکه [[قیام]] کنند و نخواهند داد [[دولت]] را مگر به [[صاحب]] شما، کشتههای ایشان شهدایند، [[آگاه]] باشید اگر من آن زمان را [[درک]] میکردم خود را برای [[صاحب]] این امر نگاه میداشتم"<ref>غیبت نعمانی، ص ۱۸۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۴۳، ح ۱۱۶.</ref>. از این عبارت استفاده میشود که [[نصرت]] این [[رایت]] جائز است مانند [[رایت]] یمنی و لکن حفظ خود را برای [[امام]] {{ع}} بهتر است. و در "[[الزام الناصب]]" از "[[اربعین میرلوحی]]" از [[فضل بن شاذان]] از [[امام باقر|حضرت باقر]]{{ع}} مانند این [[روایت]] را [[نقل]] کرده، اما با تفصیلی بیشتر و چون مشابه باهم است ظاهرش این است که یک [[حدیث]] است و در یک مورد است نهایت تفصیلش بیشتر است، فرمود: "گویا میبینم قومی را که خروج کردهاند از دورترین بلاد [[مشرق]] از شهری که او را شیلا گویند، [[حق]] خود را از اهل چین طلب کنند و به ایشان ندهند، باز طلب کنند و به ایشان ندهند، پس چون چنین بینند شمشیرهای خود را بر دوش نهند، پس [[راضی]] توجه کنند و [[خراسان]] را از اهلش مطالبه کنند و به ایشان ندهند، پس او را از اهلش بگیرند و آنان [[اراده]] دارند که ملک را ندهند مگر به [[صاحب]] شما"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۱۶۰.</ref>. و از همان "[[اربعین میرلوحی]]" از [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمود: "هرگاه [[قیام]] کند، قیامکننده به [[خراسان]] همان کس که از چین و ملتان آمده، [[سفیانی]] لشکری به سوی وی بفرستد پس [[غلبه]] بر وی نکند"<ref>همان ۲، ۱۶۰.</ref>. در این [[حدیث]] تقریبا تصریح شده به اینکه قیامکننده از خود [[خراسان]] نیست. | #رایاتی از [[مشرق]] یا دورترین بلاد [[مشرق]]، شیلا: [[امام باقر|حضرت باقر]] به ابی خالد کابلی فرمود: "گویا میبینم قومی را که در [[مشرق]] خروج کردهاند، [[حق]] را مطالبه میکنند پس به ایشان داده نمیشود، باز مطالبه [[حق]] میکنند و به ایشان داده نمیشود، پس چون چنین ببینند شمشیرهای خود را بر دوش خود گذارند، آنگاه آنچه میخواستند به ایشان داده شود و ایشان قبول نکنند، تا اینکه [[قیام]] کنند و نخواهند داد [[دولت]] را مگر به [[صاحب]] شما، کشتههای ایشان شهدایند، [[آگاه]] باشید اگر من آن زمان را [[درک]] میکردم خود را برای [[صاحب]] این امر نگاه میداشتم"<ref>غیبت نعمانی، ص ۱۸۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۴۳، ح ۱۱۶.</ref>. از این عبارت استفاده میشود که [[نصرت]] این [[رایت]] جائز است مانند [[رایت]] یمنی و لکن حفظ خود را برای [[امام]] {{ع}} بهتر است. و در "[[الزام الناصب]]" از "[[اربعین میرلوحی]]" از [[فضل بن شاذان]] از [[امام باقر|حضرت باقر]]{{ع}} مانند این [[روایت]] را [[نقل]] کرده، اما با تفصیلی بیشتر و چون مشابه باهم است ظاهرش این است که یک [[حدیث]] است و در یک مورد است نهایت تفصیلش بیشتر است، فرمود: "گویا میبینم قومی را که خروج کردهاند از دورترین بلاد [[مشرق]] از شهری که او را شیلا گویند، [[حق]] خود را از اهل چین طلب کنند و به ایشان ندهند، باز طلب کنند و به ایشان ندهند، پس چون چنین بینند شمشیرهای خود را بر دوش نهند، پس [[راضی]] توجه کنند و [[خراسان]] را از اهلش مطالبه کنند و به ایشان ندهند، پس او را از اهلش بگیرند و آنان [[اراده]] دارند که ملک را ندهند مگر به [[صاحب]] شما"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۱۶۰.</ref>. و از همان "[[اربعین میرلوحی]]" از [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمود: "هرگاه [[قیام]] کند، قیامکننده به [[خراسان]] همان کس که از چین و ملتان آمده، [[سفیانی]] لشکری به سوی وی بفرستد پس [[غلبه]] بر وی نکند"<ref>همان ۲، ۱۶۰.</ref>. در این [[حدیث]] تقریبا تصریح شده به اینکه قیامکننده از خود [[خراسان]] نیست. | ||
#[[شعیب بن صالح]] از [[سمرقند]]: [[امام سجاد|حضرت زین العابدین]] {{ع}} فرمود: "بعد از [[خروج عوف سلمی]] در کریت، [[خروج شعیب بن صالح]] است از [[سمرقند]]"<ref>غیبت طوسی، ص ۴۴۴، ح ۴۳۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۱۳، ح ۶۵.</ref>. و [[امام رضا|حضرت رضا]] {{ع}} فرمود: "پیش از این امر [[سفیانی]] و [[یمانی]] است و [[مروانی]] و [[شعیب بن صالح]]"<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۵۴۶، ح ۱۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۳۳، ح ۹۹.</ref>. | # [[شعیب بن صالح]] از [[سمرقند]]: [[امام سجاد|حضرت زین العابدین]] {{ع}} فرمود: "بعد از [[خروج عوف سلمی]] در کریت، [[خروج شعیب بن صالح]] است از [[سمرقند]]"<ref>غیبت طوسی، ص ۴۴۴، ح ۴۳۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۱۳، ح ۶۵.</ref>. و [[امام رضا|حضرت رضا]] {{ع}} فرمود: "پیش از این امر [[سفیانی]] و [[یمانی]] است و [[مروانی]] و [[شعیب بن صالح]]"<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۵۴۶، ح ۱۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۳۳، ح ۹۹.</ref>. | ||
این [[حدیث]] نیز ممکن است ناظر به همین [[شعیب بن صالح]] باشد از [[حسن بن جهم]] از ابی الحسن {{ع}} ([[موسی بن جعفر]] یا [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} زیراکه ابی الحسن [[کنیه]] هر دو است و [[حسن بن جهم]] از [[اصحاب]] هر دو است) پرسید از [[فرج]]؟ فرمود: "مختصر بگویم یا مفصل؟ گفت: مختصر. فرمود: هرگاه حرکت کند [[بیرقهای قیس]] در [[مصر]] و [[بیرقهای کنده]] یا غیر [[کنده]] در [[خراسان]]"<ref>غیبت طوسی، ص ۴۴۸، ح ۴۴۹؛ اثباة الهداة، ج ۳، ۷۳۳، ح ۸۵.</ref>. زیرا که [[کنده]] به کسر کاف نام طائفهای است و این چندان مناسبت ندارد و طائفهای به نام [[کنده]] فعلا معروفیت ندارد ولی [[کنده]] به ضم کاف نام شهری است در [[سمرقند]] و به [[فتح]] کاف نام ناحیهای است در خجند (خجند نام شهری است بر کنار شط [[سیحون]] و از آنجا تا [[سمرقند]] ده روز راه است که تقریبا هشتاد فرسخ میشود) و چنانکه در [[قیس]] گفتیم انسب آن است که نام شهر [[قیس]] باشد نه طائفه [[قیس]]، در [[کنده]] نیز أنسب این است که نام شهر [[کنده]] باشد نه طائفه [[کنده]]، بنابراین با [[شعیب بن صالح]] [[سمرقندی]] مناسبت دارد. | این [[حدیث]] نیز ممکن است ناظر به همین [[شعیب بن صالح]] باشد از [[حسن بن جهم]] از ابی الحسن {{ع}} ([[موسی بن جعفر]] یا [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} زیراکه ابی الحسن [[کنیه]] هر دو است و [[حسن بن جهم]] از [[اصحاب]] هر دو است) پرسید از [[فرج]]؟ فرمود: "مختصر بگویم یا مفصل؟ گفت: مختصر. فرمود: هرگاه حرکت کند [[بیرقهای قیس]] در [[مصر]] و [[بیرقهای کنده]] یا غیر [[کنده]] در [[خراسان]]"<ref>غیبت طوسی، ص ۴۴۸، ح ۴۴۹؛ اثباة الهداة، ج ۳، ۷۳۳، ح ۸۵.</ref>. زیرا که [[کنده]] به کسر کاف نام طائفهای است و این چندان مناسبت ندارد و طائفهای به نام [[کنده]] فعلا معروفیت ندارد ولی [[کنده]] به ضم کاف نام شهری است در [[سمرقند]] و به [[فتح]] کاف نام ناحیهای است در خجند (خجند نام شهری است بر کنار شط [[سیحون]] و از آنجا تا [[سمرقند]] ده روز راه است که تقریبا هشتاد فرسخ میشود) و چنانکه در [[قیس]] گفتیم انسب آن است که نام شهر [[قیس]] باشد نه طائفه [[قیس]]، در [[کنده]] نیز أنسب این است که نام شهر [[کنده]] باشد نه طائفه [[کنده]]، بنابراین با [[شعیب بن صالح]] [[سمرقندی]] مناسبت دارد. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
#عنوان [[خراسان]] ـ همانگونه كه اشاره شد ـ تا آن طرف بلخ و بخارا را شامل میشود؛ لذا درباره محل خروج وی و اینکه [[خراسانی]] از کدام قسمت [[خراسان]] خروج میکند، در [[روایات]] به محل خاصی اشاره نشده است. | #عنوان [[خراسان]] ـ همانگونه كه اشاره شد ـ تا آن طرف بلخ و بخارا را شامل میشود؛ لذا درباره محل خروج وی و اینکه [[خراسانی]] از کدام قسمت [[خراسان]] خروج میکند، در [[روایات]] به محل خاصی اشاره نشده است. | ||
#ماهیت و چگونگی [[قیام خراسانی]] نیز در [[روایات]] به صورت شفاف بیان نشده است؛ به همین سبب در این خصوص و نیز شخصیتی که [[رهبری]] این [[قیام]] را بر عهده دارد، اطلاعات دقیقی وجود ندارد. در برخی [[روایات]] سخن از خروج [[سید خراسانی]] و در برخی دیگر از [[روایات]] از [[سید حسنی]]، سخن به میان آمده است. از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده است که فرمود: «بیرقهای سیاهی که از [[خراسان]] خروج میکند، به [[کوفه]] نازل خواهند شد؛ پس چون [[مهدی]] به سوی [[عراق]] حرکت کند، آنان با او [[بیعت]] خواهند نمود» <ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۱۷.</ref>؛ به همین سبب این احتمال که این دو عنوان برای یک نفر باشد یا اینکه بیانگر دو [[قیام]] از [[خراسان]] با [[رهبری]] دو نفر باشد، وجود دارد. | #ماهیت و چگونگی [[قیام خراسانی]] نیز در [[روایات]] به صورت شفاف بیان نشده است؛ به همین سبب در این خصوص و نیز شخصیتی که [[رهبری]] این [[قیام]] را بر عهده دارد، اطلاعات دقیقی وجود ندارد. در برخی [[روایات]] سخن از خروج [[سید خراسانی]] و در برخی دیگر از [[روایات]] از [[سید حسنی]]، سخن به میان آمده است. از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده است که فرمود: «بیرقهای سیاهی که از [[خراسان]] خروج میکند، به [[کوفه]] نازل خواهند شد؛ پس چون [[مهدی]] به سوی [[عراق]] حرکت کند، آنان با او [[بیعت]] خواهند نمود» <ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۱۷.</ref>؛ به همین سبب این احتمال که این دو عنوان برای یک نفر باشد یا اینکه بیانگر دو [[قیام]] از [[خراسان]] با [[رهبری]] دو نفر باشد، وجود دارد. | ||
#نقش [[قیام خراسانی]] در [[زمینهسازی]] و [[حمایت]] از [[قیام امام مهدی]] قابل توجه است. در روایتی که ابوخالد کابلی از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] کرده است، [[حضرت]]، نقش آنان را چنین توصیف كرده است: گویی اکنون گروهی را با چشم خود میبینم که از [[مشرق]] [[قیام]] کردهاند و خواستار حقند؛ ولی آن را به آنها نمیدهند. سپس باز حقشان را میطلبند؛ ولی به آنان داده نمیشود و چون چنان دیدند، اسلحههای خود را برمیگیرند و بر گردن هایشان میگذارند. این وقت، آنچه را که میخواستند به آنها داده میشود؛ ولی آن [[طایفه]] دیگر نمیپذیرند، تا اینکه [[قیام]] میکنند و کارشان رونق میگیرد، و آنان آن را به کسی نخواهند داد مگر به [[صاحب]] شما )= [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} ( و کشته شدگانشان شهیدند. [[آگاه]] باش که اگر من آن روز را [[درک]] میكردم؛ خود را برای [[صاحب]] این امر، نگه میداشتم<ref>نعمانی، الغیبه، ص۲۷۳، ۲۴۳</ref>. در این [[روایت]]، [[امام باقر]] ضمن اینکه بر [[حقانیت]] [[انقلاب]] کنندگان و کشتهشدگان آنها تأکید فرموده، از نقش حمایتی آنان برای برپایی [[حکومت عدل مهدوی]] خبرداده است. | #نقش [[قیام خراسانی]] در [[زمینهسازی]] و [[حمایت]] از [[قیام امام مهدی]] قابل توجه است. در روایتی که ابوخالد کابلی از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] کرده است، [[حضرت]]، نقش آنان را چنین توصیف كرده است: گویی اکنون گروهی را با چشم خود میبینم که از [[مشرق]] [[قیام]] کردهاند و خواستار حقند؛ ولی آن را به آنها نمیدهند. سپس باز حقشان را میطلبند؛ ولی به آنان داده نمیشود و چون چنان دیدند، اسلحههای خود را برمیگیرند و بر گردن هایشان میگذارند. این وقت، آنچه را که میخواستند به آنها داده میشود؛ ولی آن [[طایفه]] دیگر نمیپذیرند، تا اینکه [[قیام]] میکنند و کارشان رونق میگیرد، و آنان آن را به کسی نخواهند داد مگر به [[صاحب]] شما)= [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} (و کشته شدگانشان شهیدند. [[آگاه]] باش که اگر من آن روز را [[درک]] میكردم؛ خود را برای [[صاحب]] این امر، نگه میداشتم<ref>نعمانی، الغیبه، ص۲۷۳، ۲۴۳</ref>. در این [[روایت]]، [[امام باقر]] ضمن اینکه بر [[حقانیت]] [[انقلاب]] کنندگان و کشتهشدگان آنها تأکید فرموده، از نقش حمایتی آنان برای برپایی [[حکومت عدل مهدوی]] خبرداده است. | ||
#همزمانی [[قیام خراسانی]] با خروج [[سفیانی]]. در برخی [[روایات]]، [[خروج خراسانی]] و [[سفیانی]]، به دو اسب مسابقه [[تشبیه]] شدهاند که [[خراسانی]] از [[مشرق]] و [[سفیانی]] از [[مغرب]] به طرف [[کوفه]] در حرکتند، میفرماید: [[خراسانی]] و [[سفیانی]] در حالی خروج میكنند كه یكی از طرف شرق و دیگری از طرف غرب به سوی كوفه و [[عراق]] در حركتند و هر كدام سعی میكند كه از دیگری پیشی بگیرد<ref>نعمانی، الغیبه، ص۲۶۴.</ref>»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[اصحاب و یاران مهدی (مقاله)|اصحاب و یاران مهدی]]، ص ۱۴۶.</ref>. | #همزمانی [[قیام خراسانی]] با خروج [[سفیانی]]. در برخی [[روایات]]، [[خروج خراسانی]] و [[سفیانی]]، به دو اسب مسابقه [[تشبیه]] شدهاند که [[خراسانی]] از [[مشرق]] و [[سفیانی]] از [[مغرب]] به طرف [[کوفه]] در حرکتند، میفرماید: [[خراسانی]] و [[سفیانی]] در حالی خروج میكنند كه یكی از طرف شرق و دیگری از طرف غرب به سوی كوفه و [[عراق]] در حركتند و هر كدام سعی میكند كه از دیگری پیشی بگیرد<ref>نعمانی، الغیبه، ص۲۶۴.</ref>»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[اصحاب و یاران مهدی (مقاله)|اصحاب و یاران مهدی]]، ص ۱۴۶.</ref>. | ||
}} | }} |