موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

برید بن ابراهیم

برید بن ابراهیم، در سند یک روایت تفسیر کنز الدقائق و به گزارش از تأویل الآیات الظاهرة واقع شده است:

«قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ رَحِمَهُ اللَّهُ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْحَسَنِيُّ عَنْ إِدْرِيسَ بْنِ زِيَادٍ الْحَنَّاطِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْخُرَاسَانِيِّ عَنْ يَزِيدَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِي حَبِيبٍ النِّبَاجِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع‌ قَالَ فِي تَفْسِيرِ هَذِهِ الْآيَةِ نَحْنُ الَّذِينَ شَرَعَ اللَّهُ لَنَا دِينَهُ فِي كِتَابِهِ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَ‌ ﴿شَرَعَ لَكُمْ يَا آلَ مُحَمَّدٍ ﴿مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ[۱] يَا آلَ مُحَمَّدٍ ﴿وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ[۲] مِنْ وَلَايَةِ عَلِيٍّ ﴿اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ[۳] أَيْ مَنْ يُجِيبُكَ إِلَى‌ وَلَايَةِ عَلِيٍّ »[۴].[۵]

شرح حال راوی

در نام راوی تصحیف رخ داده و عنوان یزید بن ابراهیم درست است؛ زیرا در منبع اصلی (تأویل الآیات الظاهرة) و در منابع روایی دیگر، اینگونه[۶] و در بعضی اسناد نیز نام راوی با عنوان یزید بن إبراهیم أبو حبیب الناجی أو البناجی ثبت شده است، از این رو نمازی شاهرودی آن را در عنوان مستقلی ذکر کرده و چنین نوشته است: "لم يذكروه. هو من أصحاب الصادق صلوات الله عليه"[۷]، درحالی که «ابوحبیب» کُنیه ناجیة بن أبی عمارة الصیداوی[۸] از اصحاب امام باقر(ع)[۹] است، بدان جهت با عنوان ابو حبیب الأسدی و ابو حبیب النیاجی نیز از وی یاد می‌شود.

نجاشی، أبو حبیب النباجی[۱۰] را در عنوان مستقل ذکر[۱۱]، و شیخ صدوق طریق خود را به وی در مشیخه بیان کرده است[۱۲]، بنابراین عنوان صحیح در سند روایت مورد بحث، یزید بن ابراهیم عن أبی حبیب النتاجی[۱۳] است.

در کتاب‌های رجالی شیعه، از یزید بن ابراهیم نام برده نشده است؛ ولی در رجال اهل سنت از یزید بن ابراهیم التستری یاد شده که در سال ۱۶۲ هجری قمری وفات کرده است[۱۴] و از جهت طبقه، با راوی مورد نظر همخوانی دارد و دلیل دیگری بر اتحاد آن دو نداریم.[۱۵]

منابع

پانویس

  1. از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید سوره شوری، آیه ۱۳.
  2. و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان می‌خوانی گران است سوره شوری، آیه ۱۳.
  3. خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد سوره شوری، آیه ۱۳.
  4. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۱، ص۴۸۶ به گزارش از تأویل الآیات الظاهره، ص۵۲۹.
  5. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 466.
  6. ر.ک: شرح الأخبار (قاضی نعمان)، ج۱، ص۴۷۴، ح۲۷۲؛ غایة المرام، ج۳، ص۲۶۳، ح۱۰؛ بحار الأنوار، ج۲۳، ص۳۶۵، ح۲۹؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۸۱۱، ح۹۴۸۲.
  7. ر.ک: مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۲۴۳، ش۱۶۳۰۴.
  8. هو أبو حبیب الأسدی. (تعلیقة علی منهج المقال، ص۳۵۱).
  9. ر.ک: رجال الطوسی، ص۱۴۷، ش۱۷۳۲.
  10. النباج بکسر النون منزل ینزله حجاج البصرة. (قاموس الرجال، ج۱۱، ص۲۷۰، ش۱۹۶).
  11. ر.ک: رجال النجاشی، ص۲۵۸، ش۱۲۵۱.
  12. ر.ک: من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۶۵.
  13. مصحف النباجی است.
  14. ر.ک: الجرح و التعدیل، ج۹، ص۲۵۲، ش۱۰۵۷؛ الثقات (ابن حبان)، ج۷، ص۶۳۱.
  15. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۴، ص 467-468.