نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۴۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۴۰ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
همه مردم از توانایی لازم برای فهم کامل و تفسیر صحیح آیات قرآن و روایات نبوی برخوردار نیستند. همچنین در برخی آیات الهی صرفاً کلیاتی آمده که نیازمند تفصیل است. پس ضرورتاً باید امامی باشد تا رفع این مشکلات نماید. شاهد بر این ضرورت نیز وجود اختلافنظری در امور مهمی است که پس از رحلت پیامبر به وجود آمد. بر اساس سخن نبی مکرم اسلام در حدیث ثقلین، حفظ دین و رسیدن به رستگاری منوط به وجود امام است [۱].
حفظ دین از تحریف
به شهادت آیات قرآن، احادیث و تاریخ، ادیان و کتب آسمانی در گذر زمان توسط افرادی سودجو و هواپرست مبتلا به تحریف لفظی یا معنوی گردیده است.[۲] و اگر پیامبران جانشینانی نداشته باشند که آیین آنان را از تحریف حفظ نمایند، یافتن صراط مستقیم غیر ممکن میشود. و این نقض غرض الهی از خلقت انسانهاست. که با حکمت خدا سازگار نیست. البته این به معنای وجود مقتضی هدایت از سوی خداست، در حالیکه ممکن است مردم عموما یا خصوصا موانعی را ایجاد کنند که از دسترسی به هدایتگران الهی و تبیینهای دینی آنان محروم گردند. در دین اسلام نیز هر چند امکان تحریف لفظی قرآن وجود ندارد اما بدلیل تحریفهای معنوی قرآن و سنت نبوی و نیز تولید روایات جعلی فراوان، فرقههای متعددی در میان مسلمانان تشکیل شده که هر یک به آیاتی از قرآن و دستهای از احادیث منسوب به پیامبر(ص) تمسک میجویند. از این رو ضرورت وجود اوصیایی برای پیامبر(ص) در طول تاریخ، بدیهی است تا صراط مستقیم در میان هواپرستیها، بدعتها و نسبتهای دروغین، برای طالبان حق مفتوح بماند. لازم به ذکر است که این اوصیاء -که در دوران آخرالزمان همان ائمه اثنا عشر(ع) میباشند- در صورتی میتوانند دین را از این تحریفها حفظ نمایند که مقتضی آن را داشته باشند یعنی خودشان دارای علمی الهی از منبع غیب باشند، تا هیچ زاویهای از زوایای دین بر آنها پنهان نمانده و تمام مراد خدای متعال و پیامبر(ص) را درک نموده و برای خلق بیان نمایند. و چنین تسلطی بر دین الهی مستلزم علم غیب ائمه(ع) میباشد؛ همانطور که خود پیامبر اسلام(ص) برای تبیین دین محتاج علم غیب است. از نمونههای حفظ دین از تحریف، تفسیرهایی بوده که ائمه(ع) برای قرآن و روایات نبوی ارائه مینمودند و یا ردیّههایی که با تعابیری مانند "لَیْسَ حَیْثُ تَذْهَبُ"[۳] یا "کذبُوا اعداءُ الله" بر نظر دیگران میزدند. همچنین با فدا کردن جان یا آبروی خویش به حفظ دین همت میگماردند همانطور که امام حسین(ع) با علم غیب خویش به تقدیر الهی برای حفظ دین به مقتل رفتند و امام حسن(ع) با علم غیب به تقدیر خدا و این که در صورت صلح با معاویه، اصل دین و شیعه حفظ میگردد آبروی خویش را در معرض خطر قرار داده و ندای "یا مذل المومنین" را به جان خریدند.[۴]
پاسخگویی به شبهات مخالفین اسلام: از مشکلاتی که اسلام از ابتدا با آن مواجه بوده، شبهاتی است که از سوی مخالفان مطرح میگردیده تا هم از سیل گرایش به اسلام جلوگیری نمایند و هم در باورهای مسلمانان ایجاد تزلزل کرده، آنان را از دین خود خارج سازند. این شبهات گاه چنان سنگین بوده که پاسخ بدانها از عهده هیچ کس جز پیامبر(ص) و ائمه(ع) که دارای علم غیب بودند بر نمیآمده است. از این رو اگر این ذوات مقدس به چنین شبهههایی پاسخ مناسب را نمیدانند اسلام و مسلمانان با چالش بزرگی مواجه میشدند. از نمونههای این شبهات، اشکالاتی یکی از زنادقه به حدود چهل آیه قرآن است که از مولا علی(ع) پرسید و ایشان با علم کامل به تفسیر و تأویل قرآن توانستند او را مجاب نمایند.[۵]