موعظه در نهج البلاغه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۴۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

شرایط موعظه

  • واعظ یکی از ارکان موعظه است. واعظ، خود باید در کردار، عامل به گفتار باشد. در این‌صورت موعظه اثرگذار خواهد بود. از این‌رو امام در کلامی فرمود: ای مردم! از شعله چراغ آن اندرزدهنده‌ای که خود به آنچه می‌گوید عمل می‌کند، فروغ گیرد و از آن چشمه‌ای آب برگیرید که آبش صاف و گواراست نه تیره‌گون و گل آلود[۷][۸].
  • وعظ نیز شرایطی دارد که می‌توان به کمک آن بر مخاطب تأثیر گذاشت. امام (ع) شرایط نصیحت را این‌گونه بیان می‌کند: نخست، شیوایی کلام به گونه‌ای که به دور از حشو و زوائد باشد و مخاطب را خسته نکند؛ دوم، فهم مطلب آسان باشد و برای مخاطب مشکل آفرین نباشد؛ سوم، اختصار نیکو داشته باشد، یعنی مطابق با مفهوم کلام صادر شود. البته مفید واقع شدن و دو شرط پیشین زمانی مؤثر است که شنونده آماده شنیدن و پذیرش باشد. امام شرط اصلی پذیرش نصیحت را صفای دل و خشوع قلب در برابر حقایق می‌داند[۹]. از این‌رو تا شرایط پذیرش نصیحت در مخاطب ایجاد نشده باشد، نصیحت در او اثری نخواهد گذاشت. هر کس که خود، خویشتن را از زشتی‌ها باز ندارد و اندرز ندهد، برای او بازدارنده و اندرز دهنده‌ای نخواهد بود[۱۰][۱۱].
  • در منظر امام برای انسانی که خود را آماده و پذیرای نصیحت کرده باشد، نصیحت‌های زیادی در عالم وجود دارد. گویا عالم پنددهنده‌ای مشفق برای چنین کسی است. از این‌رو دنیا را برای چنین کسی خانه موعظه و نصیحت بیان می‌کند[۱۲]، گویا از هر چیز پند و نصیحتی برای فرد پندپذیر وجود دارد. در کلامی دیگر می‌فرماید: چه مثل‌های نیکو و چه پندهای رسا، اگر بر دل‌های پاک نشیند و در گوش‌های شنوا جای گیرد و افکار مصمم را بیابد و اندیشه‌های بلند آن‌را فراگیرند[۱۳][۱۴].

منابع

پانویس

  1. نهج البلاغه، نامه ۳۱
  2. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 837.
  3. نهج البلاغه، خطبه ۹۴
  4. «أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي قَدْ بَثَثْتُ لَكُمُ الْمَوَاعِظَ الَّتِي وَعَظَ [بِهَا الْأَنْبِيَاءُ] الْأَنْبِيَاءُ بِهَا أُمَمَهُمْ وَ أَدَّيْتُ إِلَيْكُمْ مَا أَدَّتِ الْأَوْصِيَاءُ إِلَى مَنْ بَعْدَهُمْ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۱
  5. نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۷۵ و ۱۸۹
  6. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 837.
  7. «‏أَيُّهَا النَّاسُ اسْتَصْبِحُوا مِنْ شُعْلَةِ مِصْبَاحٍ وَاعِظٍ مُتَّعِظٍ وَ امْتَاحُوا مِنْ صَفْوِ عَيْنٍ قَدْ رُوِّقَتْ مِنَ الْكَدَرِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۰۴
  8. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 838.
  9. نهج البلاغه، نامه ۳۱
  10. نهج البلاغه، خطبه ۸۹
  11. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 838.
  12. نهج البلاغه، حکمت ۱۲۶
  13. «فَيَا لَهَا أَمْثَالًا صَائِبَةً وَ مَوَاعِظَ شَافِيَةً لَوْ صَادَفَتْ قُلُوباً زَاكِيَةً وَ أَسْمَاعاً وَاعِيَةً وَ آرَاءً عَازِمَةً وَ أَلْبَاباً حَازِمَةً»؛ نهج البلاغه، خطبه ۸۲
  14. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 838.