اعجاز معارفی قرآن
- این مدخل از زیرشاخههای بحث جهت اعجاز قرآن است. "اعجاز معارفی قرآن" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اعجاز معارفی قرآن (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
اعجاز قرآن به معنای خارق العاده بودن قرآن و ناتوانی دیگران از آوردن مثل آن است.[۱].
مقدمه
- مقصود از معارف الهی یک رشته بحثهایی است که قرآن درباره خداشناسی، جهانشناسی، انسانشناسی، پیامبرشناسی و سرای دیگر مطرح میکند، بحثهای عمیق و دقیق درباره مهمترین پرسشهای بشر که متفکران جهان را به اعجاز و تحسین وامیدارد. سرزمین حجاز، به اعتراف مورخان، از عقبماندهترین مناطق جهان در آن روز بود، بهگونهای که گاهی مردم عصر جاهلیت ر اقوام وحشی یا نیمهوحشی میخوانند. آنان ازنظر عقیدتی بتپرست بودند، دختران خود را زنده به گور میکردند، خدا را در حد یک انسان تنزیل میدادند، و تعداد انگشتشماری آنهم تنها در شهر مکه، باسواد بودند. آری از میان چنین محیطی، فردی درس نخوانده و مکتب و استاد ندیده، برخاست و کتابی آورد که معارف نورانی آن در همه زمینههای معرفتی، در عالیترین مرتبه خود، آنچنان پرمحتواست که بعد از چهارده قرن هنوز دانشمندان به تفسیر آن مشغولند و هر زمان حقایق تازهای از آن کشف میکنند. اگر اندیشمندی منصف، تنها مسئله توحید قرآن را در ابعاد مختلف با تثلیث مسیحیان بسنجد درمییابد که میان معارف توحیدی قرآن کریم با آنچه در مسیحیت امروز بیان میگردد، چقدر فاصله است. تثلیثی که هنوز بر خود آنان نیز مفهوم نیست؛ زیرا از یک طرف خود را موحد و یکتاپرست و از طرفی سهگانهپرست مینامند ولی مدعی هستند که یکتایی او با سهگانگی او سازگار است، این در حالی است که اسلام در نخستین پیام معرفتی خود میگوید: " قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا "[۲] یا ﴿﴿ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ﴾﴾[۳]. مسیحیان میگویند: واقعیت خدا یک واقعیتی است که از خدای پدر و خدای پسر و خدای روح القدس تشکیل یافته است. چگونه میتوان تصور کرد که خداوند جزئی از خود را جدا سازد و در رحم مریم قرار دهد. در حالی که حقیقت فرزند چنان است که جزئی از پدر با جزئی از مادر ترکیب شود. این عقیده را با آیات قرآن در این زمینه مقایسه کنید، آنجا که میفرماید:﴿﴿مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلا وَلَدًا ﴾﴾[۴] یا ﴿﴿لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ﴾﴾[۵][۶].
- صدور معارف فراعادی از فردی بدون پیشینه علمی و آموزشی، وجه دیگری برای اعجاز قرآن است. که در آیه ۴۸ سوره عنکبوت آمده است که اگر پیامبر پیش از این، از قدرت بیان چنین کلماتی برخوردار بود، اهل باطل در اعجاز قرآن تردید میکردند. همچنین بر اساس آیه ۱۶ سوره یونس خداوند به پیامبر میفرماید به مردم بگو: ... شاهد الهی بودن این سخنان آن است که من یک عمر میان شما زندگی کردم، ولی هرگز از این کلمات بر زبانم جاری نشده است. ملازمه امی بودن پیامبر و معجزه بودن قرآن ازآنروست که از سویی قرآن دارای علوم و احکام و قوانینی است که با دیگر کتب بشری قابل مقایسه نیست.
- از سوی دیگر این کتاب بزرگ، به وسیله فردی درس نخوانده، در محیطی دور از تمدن ارائه شده و در طول ۴۰ سال حتی یکبار چنین جملاتی از نبی مکرم شنیده نشده، اما در رأس چهل سالگی ناگهان کتابی آورد که فحول و عقلای قومش از آوردن چون آن عاجز ماندند.
- بنابراین آوردن کتابی با این ویژگی از سوی فردیامی با آن خصوصیات و سوابق، خارج از توان بشر بوده[۷].
- برای هدایت انسان، هر چه را که برای حصول به سعادت دنیا و آخرت لازم دارد، به او میآموزد و هنر قرآن، آن است که راهنماییهای لازم را از طریق پردهبرداری از واقعیات بنیادین هستی ارائه میدهد.
- راهکارهای قرآن تنها در صورت علم و ایمان به واقعیتهای هستی (مبدأ و منتهای آفرینش) میتواند سعادت آدمی را تضمین کند.
- قرآن، بیانهای شگرفی درباره کارگزاران فعل الهی – یعنی فرشتگان دارد که هرگز عقل بشر را به شناخت ایشان راه نیست، بشر با عقل استدلالی خود، در حوزه کشف واقعیتهای فرجامین –هم چون عالم برزخ و قیامت – سخنی برای گفتن ندارد. در حالی که بخش قابلتوجهی از قرآن، به توصیف چنین حقایق اساسی میپردازد[۸]
- یکی از جهات اعجاز قرآن معارف اخلاقی آن است. رهنمودهای اخلاقی باید بهگونهای باشد که انسان را به سعادت و خوشبختی در دو جهان رهنمون باشد و به دیگر سخن، فضایل اخلاقی و سجایای انسانی را در او زنده کند و سرانجام به صورت "انسان کامل" درآورد. "انسان کامل" کسی است که در آن جهات مادی و معنوی هر دو به رشد و کمال رسیده و دوشادوش یکدیگر پیش روند. اخلاق اسلامی در عین دعوت به بهرهگیری از طیبات در حیات مادی، جنبههای معنوی را فراموش نکرده و انسان را در هر دو محدوده پرورش میدهد. در آموزههای اسلامی انسان نه صرفاً برای امور مادی آفریده شده که جز به لذت فکر نکند و نه برای معنویت محض که از امور دنیوی دست بشوید، بلکه باید از هر دو به گونه مناسب و متناسب بهره بگیرد. از این جهت، قرآن با نهی از زاویهنشینی و ترک دنیا، انسان را به تلاش و کار دعوت میکند و از طرف دیگر، او را به کارهای نیک، آنهم برای خدا نه برای جلب منافع مادی، فرامیخواند. شعار مسلمان این است که:﴿﴿رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ﴾﴾[۹][۱۰].
- قرآن کریم علاوه بر زیباییهای ادبی و نگارشی، دارای معانی و معارف بسیار وسیع و عمیق است [۱۱] این گستردگی باعث شد که امیرالمؤمنین علی(ع) در نهج البلاغه از قرآن به دریای ژرفی تعبیر کند که هیچ گاه از آب تهی نمیشود، گرچه همه عالمان از آب آن بهره ببرند [۱۲] نمونههایی از اعجاز قرآن در زمینه معارف الهی را میتوان در موارد ذیل خلاصه کرد[۱۳]:
- توحید: قرآن در ارائه راههای خداشناسی همه راههای آفاقی و انفسی را به روی مخاطبان باز میگذارد[۱۴] و نشان میدهد که علم، قدرت، اراده و تصرف خداوند در هستی در تمام موجودات هیچ منافاتی با نظم علّی و معلولی و اراده و اختیار انسان ندارد[۱۵].
- انسانشناسی: توجه به ساحتهای گوناگون جسم و روح و عقل انسان، توجه به مبدأ و منتهی و مسیر و برنامههای مراحل سیر انسان و این که از کجا آمده، به کجا میرود و در کجاست مورد توجه قرآن است مراحل پیدایش انسان در قرآن توصیف گشته[۱۶] و به عنوان خلیفه خدا در زمین معرفی میشود[۱۷] این انسان بر سرشت الهی خلق شده و دارای دو وجهه ملکی و ملکوتی است[۱۸][۱۹].
- نبوت: در نگرش قرآن انبیای الهی معصوم و برگزیده هستند[۲۰] و برای هدایت انسانها و سعادت آنها فرستاده شدهاند[۲۱][۲۲].
- معاد: تصویر حیات ابدی و معادشناسی در قرآن یک برجستگی ویژهای دارد و قریب یک سوم آیات قرآن به این موضوع اختصاص یافته و در پرتو بقای روح انسان، صحنههای حیات برزخی و رستاخیز نهایی به شکل اعجابانگیز مطرح شده است [۲۳][۲۴].
- ↑ بهدار، محمد رضا، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۴.
- ↑ بحار الانوار، ج۱۸، ص:۲۰۲.
- ↑ بگو او خداوند یگانه است؛ سوره اخلاص، آیه:۱.
- ↑ هرگز همسر و فرزندی نگزیده است؛ سوره جن، آیه:۳.
- ↑ نه زاده است و نه او را زادهاند.و نه هیچ کس او را همانند است؛ سوره اخلاص، آیه: ۳- ۴.
- ↑ سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید، ج۱، ص:۲۲۳ - ۲۲۶.
- ↑ الهی راد، صفدر، انسانشناسی، ص:۱۴۹ - ۱۵۰.
- ↑ ر.ک.امینی، علی رضا و جوادی، محسن؛ معارف اسلامی، ج۲، ص ۶۴-۶۵.
- ↑ : پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار؛ سوره بقره، آیه: ۲۰۱.
- ↑ سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید، ج۱، ص:۲۲۳ - ۲۲۶.
- ↑ بیان السعاده، ج۱، ص ۳۹- ۴۵؛ المیزان ج۱، ص ۲۳۳- ۲۳۴.
- ↑ نهج البلاغه صبحی صالح، خ۱۹۸.
- ↑ بهدار، محمد رضا، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۴.
- ↑ سوره فصلت:۵۳.
- ↑ بهدار، محمد رضا، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۴.
- ↑ سوره مؤمنون، آیه:۱۴.
- ↑ سوره بقره، آیه:۳۰.
- ↑ سوره انسان، آیه:۳.
- ↑ بهدار، محمد رضا، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۴.
- ↑ سوره آل عمران، آیه:۳۳، سوره انعام ، آیه:۸۴ و ۸۷.
- ↑ سوره حدید، آیه:۲۵.
- ↑ بهدار، محمد رضا، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۴.
- ↑ البیان فی تفسییر القرآن، ص ۵۰ و ۵۵، ایضاح المراد فی شرح کشف المراد، ص ۴۷۵و ۴۷۶.
- ↑ بهدار، محمد رضا، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۴.