اسراف در معارف و سیره نبوی
پرهیز از اسراف و تبذیر
یکی از آسیبهای مهم فرد و جامعه، اسراف و زیادهروی است که پی آمدهای منفی در بعد اقتصادی و اخلاقی دارد. در اصل، اسراف به معنای تجاوز از حدّ میانه است. آشکارترین پی آمد اسراف و تبذیر، هدر دادن امکانات و منابع است. ممکن است از نگاه فردی، اسراف در کالاهایی همچون مواد غذایی و انرژی، ناچیز شمرده شود، در حالی که در سطح عمومی، خسارتهای سنگینی به بار میآورد. بر اساس آموزههای دینی، اسراف و تبذیر از گناهانی است که نعمت را به نقمت و بلا تبدیل میکند و برکت را از میان میبرد[۱]. در قرآن مجید در این باره آمده است: ﴿وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ﴾[۲].
بنابراین، یکی از مهمترین تدبیرهای مؤثر برای موفقیت در زندگی، میانهروی در همه امور است. تجربه نشان داده است که افراد میانه رو هرگز دچار زیانهای شدید نمیشوند و این واقعیتی است که تقریبا همه انسانها درستی آن را در عمل پذیرفتهاند. میانهروی آن است که انسان در همه امور، عاقلانه و منطقی عمل کند و از هرگونه افراط و تفریط برکنار باشد. تقویت ارزشهایی چون زهد، قناعت، میانهروی و مانند آن و مبارزه جدّی با هواپرستی، خودنمایی و فخرفروشی، شیوههای درمان اسراف است. پیامبر اکرم (ص)، امتش را به میانهروی در زندگی سفارش میکرد و میفرمود: « يَا أَيُّهَا النَّاسُ عَلَيْكُمْ بِالْقَصْدِ عَلَيْكُمْ بِالْقَصْدِ عَلَيْكُمْ بِالْقَصْدِ»[۳].
ای مردم! بر شما باد به میانهروی؛ بر شما باد به میانهروی؛ بر شما باد به میانهروی. میانهروی و پرهیز از اسراف در بُعد اقتصادی به معنای سختگیری بر خانواده و فرزندان نیست، بلکه باید در صورت نیاز، هزینه کافی صرف شود. پیامبر با نکوهش کسانی که با وجود دارا بودن، بر اهل و عیال خود سخت میگیرند، میفرماید: «لَيْسَ مِنَّا مِنْ وُسِّعَ عَلَيْهِ ثُمَّ قَتَّرَ عَلَى عِيَالِهِ»؛ «کسی که توان مالی دارد و بر خانوادهاش سخت میگیرد، از ما نیست»[۴]. میانهروی در سیره معصومین (ع) فراوان دیده میشود. این سخن رسول الله (ص) را نیز هیچ گاه از یاد نبریم که فرمود: «الِاقْتِصَادُ فِي النَّفَقَةِ نِصْفُ الْمَعِيشَةِ»؛ «میانهروی [و پرهیز از اسراف] در هزینه زندگی، نیمی از زندگی است»[۵][۶]
منابع
پانویس
- ↑ شیخ صدوق، امالی، ص۳۵۸.
- ↑ «و خداوند شهری را مثل آورد که در امن و آرامش بود، روزی (مردم)اش از همه جا فراوان میرسید آنگاه به نعمتهای خداوند ناسپاسی کرد و خداوند به کیفر آنچه (مردم آن) انجام میدادند گرسنگی و هراس فراگیر را به (مردم) آن چشانید» سوره نحل، آیه ۱۱۲.
- ↑ محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ج۳، ص۲۸.
- ↑ حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۲، ص۶۴۳؛ ج۱۵، ص۲۵۶.
- ↑ نهج الفصاحه، ح۱۰۵۷.
- ↑ حسینینیا، اقبال، زمزم هدایت، ص ۳۷.