تأویل قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۰۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

کلمه «تأویل» در هفت سوره قرآن و هفده بار به کار رفته است. «تأویل» - از ریشه «أ - و - ل» به‌معنای رجوع و ارجاع- در قرآن هم در معنای لازم و هم متعدی، و گاهی نیز به معنای اسم مفعول به کار رفته است؛ یعنی مآل شیء و چیزی که بازگشت شیء به آن است.

«تأویل» واقع و خارج یک عمل و یک خبر است که گاهی به‌صورت علت غایی و نتیجه و گاهی به صورت وقوع خارجی متجلی می‌شود و به عمل و خبر برمی‌گردد؛ مثلاً حضرت یوسف (ع) در خواب دید یازده ستاره و خورشید و ماه بر او سجده می‌کنند. پس از سال‌ها رنج و زحمت که در مصر به مقام بزرگ رسید، چون خانواده‌اش به مصر منتقل شدند، یازده برادر و پدر و مادرش بر او خضوع کردند، و گفت: ﴿وَقَالَ يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ[۱]. در اینجا خواب دیدن به صورت یک خبر، و تأویل، وقوع خارجی آن است.

در داستان حضرت موسی (ع) و خضر نبی (ع) که کشتی را سوراخ کرد و طفلی را کشت و دیواری را مرمت کرد، موسی (ع) به هر سه عمل اعتراض کرد؛ خضر (ع) پس از توضیح گفت: ﴿ذَلِكَ تَأْوِيلُ مَا لَمْ تَسْطِعْ عَلَيْهِ صَبْرًا[۲]. در اینجا قضیه برعکس ماجرای حضرت یوسف است؛ آنجا اول خبر بود، بعد وقوع خارجی، و در اینجا اول وقوع است، بعد خبر و توضیح علل. در اینجا تأویل به‌معنای علت غایی و غرض است.

در آیه ﴿وَأَوْفُوا الْكَيْلَ إِذَا كِلْتُمْ وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا[۳] تأویل به‌معنای نتیجه و عاقبت امر است. پس «تأویل»، ناظر به یک واقعیت و امر خارجی است که به اصل خود برمی‌گردد؛ خواه به صورت نتیجه باشد یا علت یا وقوع خارجی.

در آیه ﴿هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ[۴]. در این آیه، سخنان قرآن اکنون به صورت خبر، و تأویل آن، وقوع در آخرت و حسرت‌خوردن مردم است.

در آیه ﴿بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ[۵] تأویل فقط راجع به قیامت نیست، بلکه اعم از آن، و واقعیت‌های دنیوی است؛ که قرآن خبر داده است؛ یعنی آن‌چه را که احاطه به دانش آن ندارند، تکذیب کردند و هنوز وقوع خارجی آنها نیامده است. شاید مراد از آیه ﴿وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ[۶] تأویل تفصیلی و کامل متشابهات است که جز خدا کسی نمی‌داند.

رسول اکرم (ص) در حق ابن‌عباس فرمود: « اَللَّهُمَّ فَقِّهْهُ فِي اَلدِّينِ وَ عَلِّمْهُ اَلتَّأْوِيلَ »؛ «خداوندا! به او دانش درک دین عطا کن و به او تأویل قرآن بیاموز!».

فیروزآبادی در بیان فرق میان تفسیر و تأویل می‌گوید: تفسیر، بحث از سبب نزول آیه و تأمل در معنای لغوی کلمه است، اما تأویل، تفحّص از اسرار آیات و کلمات، و تعیین یکی از احتمالات -در آیات دارای وجوه و احتمالات مختلف- است[۷].[۸]

منابع

پانویس

  1. «و گفت: پدر جان! این تعبیر خواب پیشین من است» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.
  2. «این بود معنی آنچه بر آن شکیبایی نتوانستی کرد» سوره کهف، آیه ۸۲.
  3. «و چون پیمانه می‌کنید تمام بپیمایید و با ترازوی درست وزن کنید؛ این بهتر و نیک‌فرجام‌تر است» سوره اسراء، آیه ۳۵.
  4. «آیا جز فرجام آن را چشم می‌دارند، روزی که فرجام آن برسد آنان که پیش‌تر آن را فراموش کرده بودند می‌گویند: فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند؛ آیا ما میانجی‌هایی داریم تا برای ما میانجیگری کنند یا باز گردانده می‌شویم تا جز آن کنیم که پیش‌تر می‌کردیم؟ بی‌گمان (اینان) به خود زیان رساندند و آنچه دروغ می‌بافتند از (چشم) آنان ناپدید شده است» سوره اعراف، آیه ۵۳.
  5. «بلکه آنچه را که به دانش آن چیرگی نداشتند و هنوز تأویل آن به آنان نرسیده است دروغ شمردند؛ پیشینیان اینان نیز همین‌گونه (کتاب آسمانی را) دروغ شمردند و بنگر که سرانجام ستمگران چگونه بود» سوره یونس، آیه ۳۹.
  6. «تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند» سوره آل عمران، آیه ۷.
  7. ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، جلد۱،صفحه ۱۵۹؛ طریحی، فخر الدین بن محمد، مجمع البحرین، جلد۱،صفحه ۹۷؛ طباطبایی، محمد حسین، قرآن دراسلام، صفحه ۵۴؛ سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، جلد۴،صفحه ۱۹۳؛ زرقانی، محمد عبد العظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن، جلد۲، صفحه ۶؛ معرفت، محمد هادی، التمهید فی علوم القرآن، جلد۳،صفحه (۲۵-۴۲)؛ عمیدزنجانی، عباسعلی، مبانی وروشهای تفسیرقرآن، صفحه (۱۰۰-۱۲۶)؛ جمعی از محققان، علوم القرآن عندالمفسرین، جلد۳،صفحه ۱۸۷؛ زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن(باحاشیه)، جلد۲،صفحه (۱۴۸-۱۴۹)؛ فیروز آبادی، محمد بن یعقوب، بصائرذوی التمییزفی لطائف الکتاب العزیز، جلد۱،صفحه (۷۹-۸۰)
  8. فرهنگ نامه علوم قرآنی، ج۱، ص۱۳۳۱.