بحث:قرآن

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۱ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۱۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

قرآن ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:


مقدمه

  • قرآن کریم به صورت تدریجی در طول دوره بیست و سه ساله نبوت پیامبر اکرم(ص) نازل شده است. این وحی همانند جویبار زلالی از بلندای جبل النّور در مکه جاری شد و پس از طی فراز و نشیب‌های گونا‌گون و گذر از بستر شرایط و موقعیت‌های سخت دوران مکّی، به سرزمین یثرب رسید و در آنجا با بارور ساختن بذرهای قانون و مدنیت، مدینة النبی را بنیان نهاد. اگرچه هر یک از این فراز و نشیب‌های موجود در بستر وحی قرآنی، در شکل‌گیری دین مبین اسلام جایگاه معینی دارد، اما مکه و مدینه به عنوان دو گرانیگاه مهم در این زمینه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. تمایزات و شاخصه‌های وحی در مکه و مدینه نشانگر آن است که قرآن با محیط، شرایط اجتماعی و فرهنگی که در آن نازل شده است، تعاملی پویا و زنده دارد.
  • دانشمندان علوم قرآنی از دیرباز به صورت مستقل یا در ضمن مجموعه‌هایی، از مکّی و مدنی بودن آیات و سور قرآن سخن گفته‌اند. این سخنان به موضوع‌هایی چون تفاوت سوره‌های مکّی با سوره‌های مدنی، آیات مکّی در سور مدنی، آیات مدنی در سور مکّی و ویژگی‌های وحی در هر دو دوره مکّی و مدنی اختصاص دارد. در دهه‌های اخیر، برخی از مخالفان اسلام و خاورشناسان نیز در جهت اثبات دعاوی خود ـ مبنی بر این‌که قرآن منبعی انسانی و زمینی دارد ـ به بحث مکّی و مدنی علاقه نشان داده و به نظریه‌پردازی در این زمینه پرداخته‌اند. لازم به ذکر است که مبحث مکّی و مدنی، هم از مباحث علومٌ للقرآن و هم از مباحث علومٌ حولَ القرآن به شمار می‌آید.

تعریف مکّی و مدنی

  • سؤال اصلی این است که چه معیاری باعث تفکیک وحی قرآن به مکّی و مدنی شده است؟ در پاسخ به این سؤال دو عامل زمان و مکان به ذهن متبادر می‌شود. بر این اساس برای مکّی و مدنی دو تعریف عمده به شرح زیر وجود دارد.

معیار مکان

  • بر اساس معیار مکان، مکّی به آیاتی از قرآن گفته می‌شود که در مکه، اعم از شهر مکه و نواحی اطراف آن چون منی، عرفات و حدیبیه، نازل شده باشد و مدنی به آیاتی گفته می‌شود که در مدینه و نواحی اطرافش نظیر بدر، اُحُد و سَلْع [۱] نازل شده باشد[۲]. طبق این تعریف، آیاتی که در مکان‌های دیگری مانند جحفه، تبوک و بیت المقدس نازل شده است، در هیچ یک از دو دسته مکّی یا مدنی قرار نمی‌گیرد. در روایتی از رسول خدا(ص) نقل شده است که قرآن در سه مکان نازل شده است: "مکه، مدینه و شام"، برخی شام را به بیت المقدس و برخی دیگر نیز به تبوک تفسیر کرده‌اند. همچنین در باره آیه﴿﴿وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رُّسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ [۳] گفته شده است که در شب اِسراء و در بیت المقدس نازل شده است[۴].

معیار زمان

  • بر اساس معیار زمان، هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه نقطه عطفی در تاریخ اسلام و حیات پیامبرانه آن حضرت است. اهمیت این هجرت، صف‌آرایی جدید بین مکه و مدینه و تغییر جغرافیای سیاسی، اجتماعی و مذهبی منطقه عربستان، حضور مهاجران در کنار انصار و... در حیات پربرکت پیامبر اسلام و زندگی مسلمانان تحولی شگرف پدید آورد و از این رو جهت‌گیری‌های وحی قرآنی نیز با وضعیت جدید و دگرگونی‌های حاصل‌شده هماهنگ شد.
  • با این تعریف، به آیات و سوری مکّی گفته می‌شود که قبل از هجرت نازل شده‌اند و مدنی عبارت است از آیات و سوری که بعد از هجرت رسول اکرم(ص) به مدینه نازل شده است. بر این اساس آیاتی که قبل از هجرت در مناطق دیگری چون طائف نیز نازل شده است، مکّی به شمار می‌رود. همچنین آیاتی که بعد از هجرت به هنگام مسافرت رسول خدا به مکه یا دیگر مناطق نازل شده است، مدنی به شمار می‌رود. با این معیار، تمام آیات قرآن یا مکّی است یا مدنی؛ چرا که تمام آیات قرآن یا قبل از هجرت نازل شده یا بعد از هجرت. تنها موردی که در این تعریف محل تردید است، آن بخش از قرآن است که احتمال می‌رود در هنگام هجرت پیامبر و قبل از رسیدن او به مدینه نازل شده باشد، که برخی آن را ملحق به مکّی[۵] و برخی ملحق به مدنی دانسته‌اند[۶] این امر به ملاک ما در تمایز بین دو دوره زمانی مکّی و مدنی بستگی دارد؛ اگر ما ملاک تمایز بین دو دوره زمانی مکی و مدنی را زمانی بدانیم که پیامبر اکرم مکه را به قصد هجرت به مدینه، ترک گفتند، در این صورت آیات اشاره شده مدنی خواهد بود، اما اگر زمان ورود پیامبر اکرم به مدینه را ملاک بدانیم، در این صورت آیات اشاره شده مکّی است. از آنجا که در بین راه مکه و مدینه آیات زیادی نازل نشده است لذا در این زمینه، مشکل چندانی وجود ندارد. گفته شده است که فقط آیه﴿﴿إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ مَن جَاءَ بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ [۷] در هنگام هجرت و در محلی به نام جُحفه بر پیامبر(ص) نازل شده است[۸]. از میان این دو معیار، معیار زمانی ارجح است، زیرا اولاً آنچه بیش‌تر باعث تفاوت‌های محتوایی در دو دسته از آیات می‌شود، تمایز زمانی و تاریخی نزول آیات است نه صرف مکان‌های جغرافیایی، ثانیاً زمان هجرت رسول اکرم(ص) به عنوان نقطه عطف تاریخی حد فاصل بین دو دوره حضور پیامبر در مکه و مدینه تلقی شده است و دوره رسالت پیامبر اکرم(ص) و نزول قرآن را به دو بخش کاملاً مجزا تقسیم می‌کند و مجموع آیات و سور قرآنی، به حصر عقلی، یا مکّی و یا مدنی است، در صورتی که با معیار مکانی، آیات منحصراً به مکّی و مدنی تقسیم نمی‌شود. گفته شده است که مراد از مکّی و مدنی در اصطلاح صحابه و تابعین و قدما اصطلاح اول است. اما در عین حال باید توجه داشت که گاهی در برخی متون روایی، تفسیری یا علوم قرآنی اصطلاح مکّی و مدنی در مورد دوم نیز به کار رفته است، به عنوان مثال، ماوردی گفته است که سوره بقره مدنی است جز آیه‌﴿﴿وَاتَّقُواْ يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ[۹] که در روز عید قربان در منی نازل شده است[۱۰] بنا بر این منظور او از مکّی در باره این آیه، نزول آن در شهر مکه است.
  • ناگفته نماند که گاهی از تعریف سومی نیز یاد می‌شود که در آن خطاب به اهل مکه یا مدینه به عنوان معیار شناخت آیات مکّی و مدنی یاد شده است[۱۱] بنا بر این تعریف، هر سوره‌ای که در آن عبارت ﴿﴿ يَا أَيُّهَا النَّاس‏ به کار رفته باشد و عبارت ﴿﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ‏ در آن سوره یافت نشود، مکّی و هر سوره‌ای که در آن عبارت ﴿﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ‏ به کار رفته باشد، مدنی است. روشن است که این تعریف شامل تمامی آیات و سور قرآن کریم نمی‌شود، چرا که اولاً خطاب‌های قرآنی فراتر از دو خطاب مذکور است، برای مثال در آیات فراوانی پیامبر اکرم(ص) مورد خطاب قرار گرفته است، ثانیاً در بسیاری از سوره‌ها هیچ یک از این دو خطاب وجود ندارد.
  • واقعیت آن است که مسئله خطاب به مؤمنان یا مردم را نباید جزء معیارهای تعریف مکّی و مدنی به شمار آورد، بلکه این امر جزء شاخصه‌های غالب در آیات و سوره‌های مکّی و مدنی است، بنا بر این مکّی و مدنی دو اصطلاح بیش‌تر ندارد که طبق اصطلاح مشهور، معیار زمانی و طبق اصطلاح دیگر معیار مکانی در تعریف آن منظور شده است[۱۲].

جایگاه بحث مکّی و مدنی در قرآن

  • بر خلاف مباحثی چون محکم و متشابه و وحی، مکّی و مدنی بودن سوره‌ها از جمله مباحثی است که در قرآن کریم به طور مستقیم در باره آن بحث نشده است. در هیچ جای قرآن از اصطلاح مکّی و مدنی و تقسیم آیات به این دو دسته، به صراحت یا به اشارت، سخنی دیده نمی‌شود و ما تنها از مضمون و محتوای برخی از سوره‌ها می‌توانیم به زمان نزول آن‌ها و مکّی و مدنی بودن آن‌ها پی ببریم.
  • در برخی از آیات قرآن به رخدادهای زمانمند، مانند شکست روم[۱۳] و جنگ بدر[۱۴] تصریح شده است. در بعضی از آیات نیز به حوادثی زمانمند اشاره شده به این معنا که اوصافی از آن‌ها در این آیات آمده است، مانند جنگ تبوک که اوصاف آن در آیاتی از سوره توبه آمده است.
  • برخی گفته‌اند که حدود پنجاه رخداد زمانمند در آیات قرآن به تصریح یا تلمیح یاد شده است، که مهم‌ترین آن‌ها به ترتیب وقوع عبارت‌اند از: بعثت (۱ ب)[۱۵]، ولادت حضرت زهرا(س) (۲ ب)، دعوت علنی (۳ ب)، هجرت به حبشه (۵ ب)، شکست روم (۱۲ ب)، هجرت به مکه (۱۳ ب)، تغییر قبله (۲ ﻫ) [۱۶]، غزوه بدر (۲ ﻫ)، غزوه احد (۳ ﻫ)، غزوه بنی نضیر (۴ ﻫ)، غزوه خندق (۵ ﻫ)، غزوه بنی‌قریظه (۵ ﻫ)، صلح حدیبیه (۲ ﻫ)، فتح مکه (۸ ﻫ)، غزوه حنین (۸ ﻫ)، غزوه تبوک (۹ ﻫ)، برائت از مشرکان (۹ ﻫ) و حجة الوداع (۱۰ ﻫ).
  • برای نمونه آیه ﴿﴿ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُم مُّدْبِرِينَ ‏[۱۷] که بعد از غزوه حنین نازل شده است، با آیات مربوط به آن، جزء آیات مدنی و مربوط به بعد از زمان وقوع جنگ حنین است.
  • علاوه بر تصریحات و اشاره‌های قرآن به حوادث زمانمند، از طریق مضمون و سیاق برخی از آیات قرآن نیز می‌توان به مکّی و مدنی بودن برخی از سوره‌ها پی برد. علامه طباطبایی می‌گوید:
  • تنها راه [مطمئن] برای تشخیص مکّی و مدنی بودن سوره‌های قرآن تدبّر در مضامین آن‌ها و تطبیق آن با اوضاع و احوال پیش و پس از هجرت است[۱۸].
  • بنا بر این استفاده از خود قرآن در تشخیص مکّی یا مدنی از اتکا به روایات مطمئن‌تر است، برای نمونه علامه طباطبایی معتقد است که مضامین سوره‌های انسان، العادیات و مطففین بر مدنی بودن آن‌ها گواهی می‌دهد، در حالی‌که در برخی از روایات، آن‌ها را جزء سوره‌های مکّی ذکر کرده‌اند[۱۹].

جایگاه بحث مکّی و مدنی در روایات

  • پس از دلالت مضمونی آیات و سور بر مکّی یا مدنی بودن آن‌ها، بهترین راه برای تشخیص این امر، نقلِ معتبر است. با توجه به آنچه که در اخبار و آثار در باره مکّی و مدنی بودن آیات آمده است، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱. هیچ روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل نشده است که به صراحت مکّی یا مدنی بودن بخشی از قرآن را اعلام کند، و آنچه که در این زمینه وجود دارد، به صحابه یا تابعین منتهی می‌شود[۲۰]. ۲. روایاتی از صحابه و تابعین رسیده است که در آن‌ها سوره‌های مکّی و مدنی قرآن کریم مشخص شده است. در حقیقت این روایات همان روایات مربوط به ترتیب سوره‌های قرآن است که در درس گذشته آن را نقل کردیم. مطابق با این روایات، هشتاد و شش سوره "از علق تا مطففین" مکّی و بیست و هشت سوره "از بقره تا توبه" مدنی است[۲۱]. سوره‌های مطففین، فجر، لیل، قدر، رعد، رحمن، انسان، جمعه، حجرات و حمد نیز در برخی از روایات به عنوان سوره‌های مکّی و در برخی دیگر به عنوان سوره‌های مدنی ذکر شده‌اند[۲۲]. ۳. علاوه بر تعیین آیات و سور مکّی و مدنی، در برخی روایات معیارهایی نیز برای مکّی و مدنی بودن آیات بیان شده است که برای نمونه به روایات زیر می‌توان اشاره کرد:

  1. ابن مسعود گوید: "سوره‌های مفصّل (فاصله‌دار) در مکه نازل شد. ما سال‌ها آن‌ها را می‌خواندیم و جز آن‌ها نازل نمی‌شد"[۲۳]
  2. از ابن مسعود نقل شده است که می‌گفت:"هرچه در آن ﴿﴿ يَا أَيُّهَا النَّاس‏است، در مکه و هرچه در آن ﴿﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ‏ است، در مدینه نازل شده است"[۲۴]
  3. میمون بن مهران گفته است:"آنچه در آن ﴿﴿ يَا أَيُّهَا النَّاس‏ یا ﴿﴿ يَا بَنِي‏ آدَمَ‏ ‏ آمده، مکّی و آنچه در آن ﴿﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ‏ آمده، مدنی است"[۲۵].
  4. از عروة بن زبیر نقل شده است که می‌گفت:"هرچه در آن امّت‌های گذشته ذکر شده است، در مکه و هرچه در آن فرائض و سُنن آمده، در مدینه نازل شده است"[۲۶]. بنا بر این می‌توان گفت که در روایات هر دو شیوه سماعی و قیاسی (بیان قواعد کلی برای تشخیص مکی و مدنی) برای تعیین سوره‌های مکّی و مدنی به کار رفته است.

۴. علاوه بر روایات ترتیب نزول که در آن‌ها سوره‌های مکّی و مدنی به همراه ترتیب آن‌ها آمده است، روایات دیگری نیز از صحابه یا تابعین نقل شده است که در آن‌ها ضمن بیان سوره‌های مکّی و مدنی، آیات استثنا نیز ذکر شده است [۲۷]. ۵. اقوال پراکنده‌ای نیز از صحابه یا تابعین در باره آیات استثنا از سور مکّی یا مدنی رسیده است[۲۸]. ۶. روایات مربوط به اسباب نزول نیز با بحث مکّی و مدنی تعامل نزدیکی دارد؛ چرا که بسیاری از این روایات در سبب یا شأن نزول آیات، از حوادثی سخن می‌گویند که تاریخ و محل وقوع آن‌ها مشخص است، از این رو از روایات اسباب نزول نیز می‌توان برای تعیین مکی و مدنی بودن آیات و سور استفاده کرد.

تحقیقات متقدمان درباره مکّی و مدنی

  • از دوره تابعین به بعد کتاب‌هایی در باره مکّی و مدنی آیات و سوره‌های قرآن به رشته تحریر درآمده است. چنانچه نوشته‌هایی با نام "نزول القرآن" به ضحاک بن مزاحم، عکرمه و حسن بصری نسبت داده شده است. *عمده‌ترین کتاب‌های مربوط به مبحث مکی و مدنی سوره‌ها در میان قدما عبارت‌اند از:
  1. تنزیل القرآن بمکة و المدینه از ابن شهاب زهری [۲۹]
  2. التنزیل من القرآن[۳۰] از ابن فضّال کوفی [۳۱].
  3. فضائل القرآن و ما أنزل من القرآن بمکة و ما أنزل بالمدینه از محمد بن ایوب بن الضریس البجلی [۳۲].
  4. بیان عدد سور القرآن و آیاته و کلماته و مکّیه و مدنیه از ابن عبد الکافی[۳۳].
  5. ما نزل من القرآن فی صلب الزمان از احمد بن محمد بن عبید الله جوهری[۳۴]
  6. تنزیل القرآن از ابو زرعة عبد الرحمن بن محمد بن زنجله[۳۵].
  7. التنزیل و ترتیبه از ابو القاسم حسن بن محمد بن الحسن نیشابوری[۳۶].
  8. کتاب المکّی و المدنی از مکّی بن ابی طالب قیسی.
  9. المکّی و المدنی فی القرآن از ابو عبد الله محمد بن شریح الرعیینی[۳۷].
  10. یتیمة الدُّرر فی النزول و آیات السور از محمد بن احمد بن محمد موصلی [۳۸]
  11. منظومة فی المکّی و المدنی از برهان‌الدین ابراهیم بن جعبری [۳۹].
  • در قرن‌های بعد نیز دانشمندانی چون بدر‌الدین زرکشی و جلال‌الدین سیوطی باب‌های مستقلی را با عنوان "معرفة المکّی و المدنی" در کتاب‌های خود گنجانده‌اند[۴۰].
  • برخی از مفسّران متقدّم نیز به ذکر مکّی و مدنی قرآن توجه خاصی داشته‌اند و مباحث مربوط به این موضوع را در تفاسیر خود ذکر می‌کردند که به عنوان نمونه از تفاسیر زیر می‌توان نام برد:
  1. المحرّر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز از ابن عطیه اندلسی
  2. زاد المسیر فی علم التفسیر از ماوردی
  3. تفسیر القرآن العظیم از ابن کثیر
  4. الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور از جلال الدین سیوطی[۴۱]
  • عمده کار متقدمان در باره مکّی و مدنی بودن سوره‌ها را می‌توان در سه حوزه زیر دسته‌بندی کرد:
  1. نقل و گزارش اقوال رسیده از صحابه و تابعین در باره مکّی و مدنی
  2. کوشش در جهت رفع تعارض بین روایات مربوط به این باب
  3. گسترش معیارهای قیاسی در ساماندهی به امر مکّی و مدنی

تعارض در روایات مكی و مدنی

  • یکی از مشکلات در باب تاریخ‌گذاری‌های قرآن چندگونگی و تعارض میان اخبار است. بیش‌تر پژوهشگران متقدم می‌کوشیدند تا از میان روایات متعارض در باره مکّی یا مدنی بودن سور، یک روایت را ترجیح دهند و زمانی که معیارهای ترجیح از جهت صحت سند و صداقت راوی مساوی و معادل می‌شد و امکان ترجیح وجود نداشت، سعی می‌کردند به یکی از دو طریق زیر مسئله را حل کنند: یا این‌که می‌گفتند این بخش از قرآن دو بار، یک بار در مکه و بار دیگر در مدینه، نازل شده است، یا این‌که نزول آن آیات را به مکه و تشریع حکم شرعی و فقهی آن را به مدینه نسبت می‌دادند[۴۲] به عنوان مثال برخی از محققان در باره سوره حمد به تکرار نزول آن رأی داده‌اند، چرا که از یک طرف پیامبر(ص) و مسلمانان در دوره مکّی نماز می‌خواندند که این مسئله دالّ بر مکی بودن این سوره است، و از طرف دیگر برخی معتقدند که مراد از ﴿﴿الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ ‏ در این سوره یهود و نصاری هستند و این امر بر مدنی بودن سوره دلالت می‌کند. علاوه بر این در روایات مربوط به ترتیب نزول سوره‌ها نیز سوره حمد گاهی جزء سوره‌های مکّی و گاهی جزء سوره‌های مدنی ذکر شده است. در باره آیه مربوط به وضو و تیمّم نیز گفته‌اند که اگر چه این آیه در مدینه نازل شده است، اما حکم آن قبلاً در مکه تشریع شده بود[۴۳].

معیارهای تشخیص مكی و مدنی

  • برخی از متقدمان به ویژگی‌های موجود در آیات و سور مکّی و مدنی توجه کرده و تلاش نموده‌اند تا یکسری معیارهای قیاسی را برای شناخت مکی از مدنی عرضه کنند. جعبری می‌گوید:شناخت مکّی و مدنی از دو روش سماعی و قیاسی امکان‌پذیر است؛ طریق سماعی آن است که روایاتی در تعیین مکّی و مدنی به ما رسیده باشد و طریق قیاسی آن است که مثلاً گفته شده آن سوره‌هایی که در آن‌ها تنها ﴿﴿ يَا أَيُّهَا النَّاس‏ آمده باشد، بدون ﴿﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ‏، یا در آن‌ها "کَلّا" یا "حروف مقطّعه" غیر از بقره، آل‌عمران و رعد یا داستان آدم و ابلیس به جز بقره یا داستان‌هایی از امّت‌های پیشین آمده باشد، مکّی است و هر سوره‌ای که در آن احکام واجب یا حدود شرعی آمده باشد، مدنی است[۴۴].

پژوهش‌های متأخران و معاصران

  • متأخران و معاصران نیز در کتب علوم قرآنی و تفسیر، مباحث مربوط به مکّی و مدنیِ قرآن را دنبال کرده‌اند. از میان تفاسیر قرآن، کتب تفسیری زیر به بحث مکّی و مدنی اهتمام بیش‌تری داشته‌اند:
  1. التفسیر الحدیث از محمد عزّة دروزه؛
  2. بیان المعانی از عبدالقادر ملّاحویش؛
  3. المیزان فی تفسیر القرآن از محمد حسین طباطبایی؛
  4. محاسن التأویل از قاسمی؛
  5. المنار از محمد رشید رضا؛
  6. فی ظلال القرآن از سید قطب؛
  7. التحریر و التنویر از ابن‌ عاشور.
  • دانشمندان و پژوهشگران معاصر بیش از آن‌که به گزارش روایات در باره مکّی و مدنی توجه نشان دهند، به رابطه بین مدلول آیات قرآن با واقعیت تاریخی در دو دوره مکّی و مدنی اندیشیده‌اند. آن‌ها پذیرفته‌اند که اسلوب و محتوای متن قرآن، همراه با تغییر شرایط فکری ـ فرهنگی تغییر کرده است. متأخران در نقد احادیث متعارض نیز، به معیارهای ترجیح روایتی بر روایت دیگر یا قبول دو بار نزول در صورت عدم ترجیح، چندان توجهی نشان نمی‌دهند، بلکه بیش‌تر بر سازگاری متن با واقعیت توجه دارند[۴۵].
  • یکی دیگر از مواردی که دانشمندان متأخر به نقد آن پرداخته‌اند، آیات استثنا است؛ برای متقدمان پذیرش یک یا چند آیه مکّی در ضمن سوره‌های مدنی یا بالعکس امری به نسبت سهل بوده است، اما متأخران بیش‌تر این موارد را، که در روایات و سخن متقدمان گزارش شده است، با دیده تردید نگریسته‌ و به دفاع از همگونی آیاتِ یک سوره از نظر مکّی یا مدنی بودن پرداخته‌اند.
  • خاورشناسان به بحث‌های مربوط به مکی و مدنی توجهی ویژه‌ای دارند. آن‌ها سوره‌های قرآن را به چندین طبقه دسته‌بندی کرده‌اند. برخی از آن‌ها سوره‌ها را به سه طبقه "دو گروه مکّی و یک گروه مدنی"[۴۶]. برخی دیگر به چهار طبقه "سه طبقه مکّی و یک طبقه مدنی"[۴۷] و بعضی به شش طبقه "پنج طبقه مکی و یک طبقه مدنی" تقسیم کرده‌اند.
  • ویل، خاورشناس آلمانی، در کتابی به نام مقدمه تاریخی ـ انتقادی بر قرآن[۴۸]، سوره‌ها را در چهار گروه مکّی "سه گروه مکی و یک گروه مدنی" طبقه‌بندی کرده است. او گروه‌های سه‌گانه مکّی را به ترتیب به فواصل زمانی زیر نسبت داده است:
  1. از مبعث تا هجرت گروهی از مسلمانان به حبشه "سال‌های اول تا پنجم بعثت".
  2. از هجرت به حبشه تا بازگشت پیامبر(ص) از سفر طائف "سال‌های پنجم تا دهم بعثت".
  3. از بازگشت از سفر طائف تا هجرت پیامبر(ص) سال‌های دهم تا سیزدهم بعثت.
  • او معیارهای طبقه‌بندی خود را، اشارات قرآن به حوادث تاریخ‌دار، سبکِ سوره‌ها و مضامینِ آن‌ها دانسته است. *ویژگی‌هایی که این خاورشناس برای هر یک از طبقات چهارگانه بیان کرده است، به قرار زیر است: سوره‌های گروه نخست، اغلب آیاتی کوتاه، موزون و خیال‌انگیز دارند و بیش‌تر با سوگند آغاز می‌شوند. سوره‌های گروه دوم، آیاتی بلندتر و به نثر نزدیک‌تر دارند، اما همچنان خیال‌انگیزند، همچنین در آن‌ها نشانه‌های خدا در طبیعت، صفات الهی و اوصاف بهشت و دوزخ ذکر شده است. آیات گروه سوم، از گروه دوم بلندتر و به نثر نزدیک‌ترند، اما دیگر خیال‌انگیز نیستند، بلکه بیش‌تر به شکل خطابه‌اند. همچنین در آن‌ها اخبار مربوط به پیامبران و کیفرهای اخروی با تفصیل بیش‌تری بازگو شده است. آیات گروه چهارم نیز، قدرت روزافزون سیاسی حضرت محمد(ص) و سیر رویدادهای پس از هجرت را گزارش می‌کنند[۴۹].
  • نولدکه نیز مشابه همین طبقه‌بندی را در کتاب تاریخ قرآن عرضه کرده است. او ویژگی هر یک از طبقات را چنین بیان کرده است:
  • ویژگی‌های طبقه اول مکی: کوتاهی سور و زبان شعری و وجود سوگندها
  • ویژگی‌های طبقه دوم: وعظ و انذار و استفاده از قصص پیامبران در تأیید وعده‌ها و وعید‌های قرآن
  • ویژگی‌های طبقه سوم: تشدید لهجه تهدید و وعید علیه کافران
  • ویژگی‌های طبقه چهارم: پرداختن به شئون اجتماعی و وضع قوانین و مقررات[۵۰].
  • برخی از خاورشناسان در پژوهش‌های خود در باره آیات مکّی و مدنی به دنبال این هدف بوده‌اند تا نشان دهند که بین آیات مکّی و مدنی تعارض‌هایی وجود دارد.

ویژگی‌های وحی مکی و مدنی

  • اگرچه دوره‌های مکی و مدنی تفاوت‌های عمده‌ای با یکدیگر دارند و ویژگی‌های هر دوره در وحی قرآنی نیز منعکس شده است، اما حقیقت آن است که یافتن شاخصه‌ها و معیارهایی که به طور قاطع به تمایز بین مکی و مدنی دلالت داشته باشد، دور از واقعیت است. چرا که تحوّلات و تغییرات، نه در واقعیت خارجی و نه در متن قرآنی، هیچ‌گاه به یک‌‌باره و با جهش روی نداده است، بلکه این تحوّل به صورت تدریجی بوده است. از این رو، تفکیک قطعی مکی از مدنی بر اساس ویژگی‌ها و توصیفات کلی امکان‌پذیر نخواهد بود، چرا که برخی از آیات مدنی، ویژگی‌های آیات مکی را دارند و به عکس، پاره‌ای آیات مکی نیز ویژگی‌های آیات مدنی را دارند[۵۱]. بر این پایه، در بسیاری از موارد، در کنار ویژگی‌های موجود در متن قرآن، نقل معتبر نیز چاره‌ساز است.
  • به طور کلی، تفاوت‌های آیات و سور مکی و مدنی را می‌توان در دو بخش ساختار و محتوا خلاصه کرد. تغییر در این دو بخش، هر دو معلول یک علت اساسی است و آن تفاوت بنیادینِ بین این دو مرحله در دعوت و رسالت پیامبر اکرم{{صل است. یکی از نظریه‌پردازان معاصر معتقد است که مراحل دعوت پیامبر(ص)، که در مکه به ندرت از حدِّ "انذار" به حدّ "رسالت" می‌رسید، با هجرت به مدینه به کلّی به "رسالت" تبدیل شد. تفاوت میان انذار و رسالت در این است که انذار مربوط به مقابله با مفاهیم فکری گذشته و دعوت به مفاهیم جدید است. پیامبر و وحی در مرحله انذار، مردم را متوجه فساد موجود در جامعه می‌کنند و از این راه، جامعه را به تغییر وضع موجود بر می‌انگیزند. رسالت به معنای ساخت ایدئولوژی جامعه جدید است[۵۲].

معیارهای اسلوبی در تفکیک مکی و مدنی

  • برای تفکیک مکی از مدنی، دست‌کم می‌توان از دو ویژگی‌ اسلوبی "کوتاهی و بلندی آیات و سور" و "رعایت فاصله" یاد کرد. هر دو ویژگی مورد اشاره را می‌توان در پرتو ویژگی‌ اصلی هر یک از دو دوره مکی و مدنی تبیین کرد؛ هدف اصلی وحی، در مرحله إنذار اثرگذاری است که آن نیز به نوبه خود در زبانی کوبنده، موزون و آهنگین نُمود پیدا می‌کند. بر این پایه، بیش‌تر آیات و سوره‌های مکی کوتاه، آهنگین و موزون‌اند. اما در مرحله رسالت، امری فراتر از اثرگذاریِ صِرف مورد نظر است؛ از این رو، رسالت از نظر ساخت و ترکیب به زبان متفاوتی نیازمند است. در رسالت، جنبه انتقال معلومات بر جنبه اثرگذاری غلبه دارد، در حالی که در انذار، اولویت با اثرگذاری است[۵۳].
  • نکته دیگر که در علت فاصله‌دار بودن آیات مکی گفته‌اند این است که در دوره جاهلیت مسجع بودن کلام کاهنان نشانه‌ای بر غیبی بودن سخن آنان بود؛ از این رو، سردمداران کفر بسیار می‌کوشیدند قرآن را در شمار شعر شاعران و سجع کاهنان و اورادِ ساحران درآورند، اما در آن راه درماندند[۵۴]، چرا که قرآن خود به صراحت این اتهام‌ها را رد کرد:﴿﴿ فَذَكِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلا مَجْنُونٍ أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ ‏[۵۵]، ﴿﴿وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِينٌ‏[۵۶] خداوند از کافران می‌خواهد که اگر می‌توانند با کمک گرفتن از جن و انس، کلامی شبیه آن بیاورند، اما همگی در این مبارزه‌ طلبی در می‌مانند. شاید سرّ این‌که قرآن در تحدّی خود، از جن نیز نام برده است، این باشد که باور عمومی در آن دوران بر این بود که کاهنان پیام‌های خود را از جنّیان دریافت می‌کنند.
  • حاصل آن‌که، وحی قرآنی در مکّه برای اثرگذاری و نیز به نشانه غیبی بودن، از درون‌مایه‌های بلاغی و جنبه‌های ادبی بهره‌مند بود. داستانِ ایمان آوردن عمر بن خطاب ـ در اثر شنیدن نخستین آیات سوره طه، به رغم آن‌که وی در صددِ تأدیب خواهر و شوهر خواهر خود به دلیل پیروی از پیامبر اکرم(ص) بود ـ گواه آن است که ایمان آوردن او به الهی بودن منشأ قرآن و پذیرفتن دین اسلام، بر پایه همین "جنبه ادبی" قرآن صورت گرفته است.
  1. نام کوهی در مدینه.
  2. ر. ک: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، قم، منشورات رضی، ج ۱، ص ۳۸ (نوع اول).
  3. و از پیامبران ما که پیش از تو فرستاده‌ایم بپرس، آیا به جای (خداوند) بخشنده خدایانی را قرار داده‌ایم که پرستیده شوند؟؛ سوره زخرف، آیه:۴۵.
  4. جلال‌الدین سیوطی، الدّر المنثور فی التفسیر المأثور، ص:۷۸.
  5. جلال‌الدین سیوطی، البرهان فی علوم القرآن،ص ۳۸؛ زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۷۴ (نوع نهم).
  6. درآمدی بر تاریخ‌گذاری قرآن، جعفر نکونام، تهران، هستی‌نما، ۱۳۸۰ ش، ص ۱۸۰.
  7. بی‌گمان آن کس که قرآن را بر تو واجب کرده است تو را به بازگشتگاهی باز می‌گرداند؛ بگو: پروردگار من بهتر می‌داند چه کسی رهنمود آورده است و چه کسی در گمراهی آشکاری است؛ سوره قصص، آیه:۸۵.
  8. جلال‌الدین سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۷۸.
  9. و از روزی پروا کنید که در آن به سوی خداوند بازگردانده می‌شوید آنگاه به هر کس پاداش آنچه انجام داده است تمام خواهند داد و به آنان ستم نخواهد رفت؛ سوره بقره، آیه:۲۸۱.
  10. ر. ک: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، قم، منشورات رضی، ج ۱، ص ۳۸ (نوع اول)؛ زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۷۴
  11. زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۷۴.
  12. درآمدی بر تاریخ‌گذاری قرآن، جعفر نکونام، تهران، هستی‌نما، ۱۳۸۰ ش، ص ۱۸۰.
  13. سوره روم، آیه:۲
  14. سوره آل عمران، آیه:۱۲۳.
  15. حرف ب، علامت اختصاری بعثت است.
  16. حرف ﻫ، علامت اختصاری هجرت است.
  17. بی‌گمان خداوند در نبردهایی بسیار و در روز (جنگ) «حنین» شما را یاری کرده است؛ هنگامی که فزونیتان شما را به غرور واداشت اما هیچ سودی برای شما نداشت و زمین با گستردگیش بر شما تنگ شد سپس با پشت کردن (به دشمن) واپس گریختید؛ سوره توبه، آیه:۲۵.
  18. قرآن در اسلام، محمد حسین طباطبایی، تصحیح: محمدباقر بهبودی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۹ ش، چاپ نهم، ص ۱۲۸.
  19. قرآن در اسلام، محمد حسین طباطبایی، تصحیح: محمدباقر بهبودی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۹ ش، چاپ نهم، ص ۱۲۸.
  20. ر. ک: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، قم، منشورات رضی، ج ۱، ص ۳۸ (نوع اول).
  21. ر. ک: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، قم، منشورات رضی، ج ۱، ص ۳۱ (نوع اول).
  22. ر. ک: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، قم، منشورات رضی، ج ۱، ص ۴۱؛ محمد‌ حسین طباطبایی، قرآن در اسلام، ص ۱۲۷ ـ ۱۲۶.
  23. الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ص ۷۰ (نوع اول). " نَزَلَ المُفَصَّلَ بمَکَّةَ فَمَکَثْنا حِجَجاً نَقرَؤُهُ، لٰا یَنْزِلُ غیرَه‏‏‏‏‏"
  24. الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ص ۶۸ (نوع اول).
  25. الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ص ۶۸ (نوع اول).
  26. الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ص ۶۹ (نوع اول).
  27. برای مثال ر. ک: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ص ۳۹.
  28. الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ص ۶۷ - ۵۶(نوع اول).
  29. این کتاب با تحقیق صلاح ‌الدین المنجد، توسط دار الکتاب الجدید در سال ۱۹۶۳ در بیروت به چاپ رسیده است.
  30. ر. ک: معجم ‌المؤلّفین، محمد رضا کحاله، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا، ج ۷، ص ۳۱۲؛ ایضاح المکنون في الذیل علی کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، اسماعیل باشا بغدادی، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی‌تا، ج ۴، ص ۲۳۸.
  31. داودی گفته است که او از علمای شیعه است؛ ر. ک: محمد بن علی داودی، بیروت، دارالکتب العلمیه؛ طبقات المفسرین، ج ۱، ص ۴۰۳؛ نیز ر.ک: الذریعة الي تصانيف الشيعه، شیخ آغا بزرگ تهرانی، نجف، ۱۹۷۰م، ج ۱، ص ۱۹.
  32. این کتاب نیز هم‌اکنون موجود است.
  33. نسخۀ خطی این کتاب در دارالکتب المصریه به رقم ۷۴ موجود است؛ ر. ک: المکی و المدنی في القرآن الكريم، عبد الرزاق حسین احمد، قاهره، دار ابن‌عفان، ۱۹۹۹م، ج ۱، ص ۶۸.
  34. نویسندۀ این کتاب شیعی است؛ ر.ک: اسماعیل باشا البغدادی، ایضاح المکنون فی الذیل علی کشف الظنون عن اسماء الکتب و الفنون، ص ۴۲۱.
  35. نسخۀ خطی این کتاب موجود است. عبد الرزاق حسین احمد، المکی و المدنی فی القرآن الکریم، ص ۶۹.
  36. نسخۀ خطی این کتاب موجود است. عبد الرزاق حسین احمد، المکی و المدنی فی القرآن الکریم، ص ۶۹.
  37. ر.ک: زركشی، پیشین، ج ۱، ص ۲۷۳ (پاورقی محقق).
  38. این کتاب در کتابخانۀ دوبلین در ایرلند موجود است؛ به نقل از عبد الرزاق حسین احمد، المکی و المدنی في القرآن الكريم، ص ۷۶.
  39. این کتاب در سال ۱۸۹۳ به همراه کتاب التغییر فی علوم التفسیر نوشتۀ دیرینی به چاپ رسیده است، عبد الرزاق حسین احمد، المکی و المدنی في القرآن الكريم، ص ۷۶.
  40. ر.ک: زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ص ۲۹۲ ـ ۲۷۳ (نوع اوّل)؛ الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ص ۷۲ ـ ۳۶ (نوع اول).
  41. جهت تفصیل بیش‌تر ر‌‌.‌ک: المکی و المدنی في القرآن الكريم، عبد الرزاق حسین احمد، ص ۱۹۱ ـ ۱۸۰.
  42. نصر حامد ابوزید، معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، ترجمه: مرتضی کریمی‌نیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ش، ص ۱۵۴.
  43. نصر حامد ابوزید، معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، ترجمه: مرتضی کریمی‌نیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ش، ص ۱۶۸.
  44. زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ص ۲۷۶.
  45. نصر حامد ابوزید، معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، ترجمه: مرتضی کریمی‌نیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ش، ص ۱۶۸.
  46. گریم (Grimme hubret) (۱۹۴۲ ـ ۱۸۶۴ م)، خاورشناس آلمانی و بل (Richard Bell)، خاورشناس انگلیسی، سوره‌ها را به دو طبقۀ مکی و یک طبقۀ مدنی تقسیم نموده‌اند.
  47. گوستاو ویل (weil gustav) و نولدکه (Noldeke) (۱۹۳۰‌ـ ۱۸۳۶ م)، خاورشناسان آلمانی، رودول (john medoRodwell)، خاورشناس انگلیسی، درنبورگ (Drenbeureg)، خاورشناس سوئدی و بلاشر (Blachere) خاورشناس فرانسوی، سوره‌ها را به سه طبقۀ مکی و یک طبقۀ مدنی تقسیم کرده‌اند.
  48. Historisch - Kritishe Einleitung in der Koran.
  49. درآمدی بر تاریخ‌گذاری قرآن، جعفر نکونام، تهران، هستی‌نما، ۱۳۸۰ ش، ص ۱۳ - ۱۵.
  50. ر.ک: تاریخ القرآن، نولدکه، مؤسسة‌ کونراد ـ ٱدناور، بیروت، ۲۰۰۴ م، ص ۱۴۸ ـ ۶۸.
  51. ر.ک: معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، نصر حامد ابو زید، ترجمۀ مرتضی کریمی‌نیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ﻫ. ش، ص ۱۵۰ و ۱۷۷.
  52. ر.ک: معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، نصر حامد ابو زید، ترجمۀ مرتضی کریمی‌نیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ﻫ. ش، ص و ۱۴۸.
  53. ر.ک: معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، نصر حامد ابو زید، ترجمۀ مرتضی کریمی‌نیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ﻫ. ش، ص ۱۵۳.
  54. ر.ک: معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، نصر حامد ابو زید، ترجمۀ مرتضی کریمی‌نیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ﻫ. ش، ص۲۷.
  55. بنابراین پند بده که تو، به (برکت) نعمت پروردگارت نه پیشگویی و نه دیوانه. بلکه می‌گویند شاعری است که چشم به راه رویداد مرگ برای اوییم؛ سوره طور، آیه: ۲۹- ۳۰.
  56. و به او شعر نیاموختیم و در خور او (نیز) نیست، این (کتاب) جز پند و قرآنی روشن نیست؛ سوره یس، آیه:۶۹.