باب (مکان)
مقدمه
﴿قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾[۱]. الباب به معنی دروازه شهر؛ میتواند ما را به یک نقطه جغرافیایی برساند. بنا به روایت تورات دو مرد پروا پیشه یوشع بن نون و کالب بن یوقنا بودند. «پس از اینکه بنی اسرائیل از اسارت فرعونیان نجات یافتند. موسی مأمور شد تا آن را به سرزمین مقدس و موعود یعنی سرزمین شام و بیت المقدس کوچ دهد»[۲]. بر اساس نظر برخی مفسران میگویند: نخستین شهری را که سر راه بنی اسرائیل قرار داشت اریحا بود و بنی اسرائیل مجبور بودند که با اهل آن شهر بجنگند تا آنجا را فتح کنند». آنان به بیابانی رسیدند که محمد بن خاوند شاه بلخی آن را «قادش» میخواند[۳]تورات نیز آن بیابان را «قادش برنیع» مینامد و میگوید: «این مکان در شمال شرقی شبه جزیره سینا حدود ۵۰ مایلی جنوب بئر شیع و در مرز جنوبی سرزمینی که خداوند آن را به قوم اسرائیل داد واقع است. ظاهراً قادش برنیع از شمال به جنوب واقع در صحرای سین و از جنوب به صحرای فاران واقع در سینا محدود میشود»[۴] به اعتقاد دائره المعارف کتاب مقدس در معرفی یوشع بن نون: موسی ایشان را برای جاسوسی زمین کنعان فرستاد فقط او و کالیب به سرزمین موعود وارد شدند. همین منبع در توصیف کنعان بیان میکند: «نام کنعان به سرزمینی اطلاق میگردد که بین غزه در جنوب و حمات در شمال، در امتداد ساحل شرقی مدیترانه واقع است. چون از دستور حضرت موسی سرپیچی شد چهل سال بنی اسرائیل در بیابان تیه سرگردان و آواره شدند. تیه بنا به نوشته برخی نویسندگان بیابانی است میان سرزمین (أیله) و مصر و دریای قلزم و کوههای سراط از سرزمین شام[۵]. به اعتبار آیات ۵۷ و ۵۸ بقره (= قریه) احتمال حتمی اینکه دروازه مورد بحث مربوط به شهر «بیت المقدس» میباشد.[۶]
منابع
پانویس
- ↑ «دو مرد از کسانی که (از خداوند) میترسیدند (و) خداوند بر آنان نعمت بخشیده بود گفتند: از در (این شهر) بر آنان وارد شوید و هنگامی که در آن درآیید شما پیروزید و اگر مؤمنید تنها بر خداوند توکل کنید» سوره مائده، آیه ۲۳.
- ↑ محلاتی، تاریخ انبیاء، ص۴۵۶.
- ↑ سید هاشم رسول محلاتی، روضة الصفا، ص۷۵.
- ↑ دائرة المعارف کتاب مقدس، ص۸۱۸.
- ↑ محمد احمد جادالمولی، تاریخ انبیاء، ص۲۲۴.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۲۷۴.